فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
" هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه انگیزش بیرونی و درونی با خلاقیت دانشجویان دانشگاه شیراز است. تفاوت های جنسیتی نیز در میزان خلاقیت، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های مورد مطالعه، شامل 280 دانشجو (139 دختر و 141 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیدند. یافته ها، از طریق پرسش نامه خلاقیت عابدی و پرسش نامه ترجیح کاری نسخه مخصوص دانشجویان، جمع آوری گردید و سپس از طریق روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که انگیزش بیرونی و جنسیت، رابطه معنی داری با خلاقیت دانشجویان ندارند؛ اما انگیزش درونی، دارای رابطه مثبت و معنی داری با میزان خلاقیت دانشجویان است.
"
مقایسه اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه الیس به دو روش مشاوره گروهی رو در رو و اینترنتی در افزایش رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان تاثیر دو روش مشاوره گروهی رو در رو و اینترنتی با رویکرد شناختی - رفتاری مبتنی بر نظریه آلیس، در افزایش رضایت زناشویی انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است که به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل طراحی شد. در نمونه مورد مطالعه، 36 زوج دارای رضایت زناشویی پایین تر از متوسط بودند که از بین زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر، به صورت تصادفی انتخاب و به گروه های آزمایشی و کنترل اختصاص داده شدند. مداخلات، در مورد گروه های آزمایشی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحت نرم افزار SPSS12 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: افزایش رضایت زناشویی در هر دو گروه آزمایشی، به میزان معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (P<0.05). همچنین مشاوره گروهی رو در رو در بهبود مولفه های مدیریت مالی، اوقات فراغت و موضوعات شخصیتی موثرتر از مشاوره گروهی اینترنتی بود (P<0.05).. نتیجه گیری: می توان از مشاوره گروهی اینترنتی در شرایط خاص به جای مشاوره گروهی رو در رو در حل مشکلات ارتباط زناشویی استفاده کرد.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در اعتیاد پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی اعتیاد پذیری دانشجویان انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی از روش های توصیفی بود. نمونه شامل 180 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی( 82 مرد و 88 زن) بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اعتیادپذیری، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه تحمل پریشانی به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در تنظیم هیجان و مولفه های آن 5/37 درصد از اعتیاد پذیری را پیش بینی کردند و در میان مولفه ها، شفافیت نقش قوی-تری داشت. همچنین رابطه معناداری در مورد تحمل پریشانی با اعتیادپذیری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان کرد در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش دانشجویان در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد.
بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های حل مساله بر تعارضات والد - فرزند در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بهبود روابط دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران با والدین شان از طریق به کارگیری روش حل مساله می باشد. در این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، منطقه 15 انتخاب و از بین مدارس متوسطه پسرانه این منطقه 3 دبیرستان و از هر دبیرستان هم 40 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تعارض با والدین را پاسخ دادند و 30 نفر از کسانی را که بیشترین تعارض را با والدین شان داشتند، انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفری، آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به گروه آزمایش در طی 10 جلسه که مدت هر جلسه یک ساعت و نیم بود، آموزش مهارت های حل مساله داده شد. ابزار پژوهش، مقیاس تاکتیک های تعارض (CT) بود.
تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون دو گروه نشان داد که برنامه آموزش توانسته است تعارض، پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی دانش آموزان را با والدین شان به طور معناداری کاهش می دهد و همچنین توانایی استفاده از راهبردهای استدلالی را در آنها به طور معناداری افزایش می دهد.
بررسی رابطه کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال گرایی والدین واضطراب امتحان دانش؟ آموزان است. چهارصد و بیست ودو دانش آموز (237 دختر و 205 پسر) کلاس سوم نظری رشته علوم انسانی با تکمیل مقیاس اضطراب امتحان و 386 نفر از والدین آنها (212 مادر و 174 پدر) با تکمیل مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، در این پژوهش شکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی مثبت والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی منفی و بین کمال گرایی منفی والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی مثبت وجود دارد. کمال گرایی مثبت والدین از طریق انتظارات واقع بینانه و مطابق با امکانات و محدودیت های فرزندان، تقویت عزت نفس فرزندان و سبک تعاملی مثبت والدین – فرزندان، کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان را توجیه می کند. کمال گرایی منفی والدین، برعکس، از طریق انتظارات یر واقع بینانه و معمولا فراتر از امکانات و تواناییهای تضعیف عزت نفس و سبک تعاملی تعارضی والین – فرزندان، با افزایش اضطراب امتحان در ارتباط قرار می گیرد.
اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی.
روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر سوم دبستان (سال تحصیلی 89– 88) با ناتوانی های یادگیری ریاضی تشکیل می-دادند. برای اجرای این پژوهش، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله-ای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش مداخلات عصب روان شناختی انجام شد. ابزارهای پژوهش آزمون عصب روان شناختی نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر، آزمون اران کی مت و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات عصب روان شناختی بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان تاثیر دارد.
نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی همانند مهارت های زیربنایی یادگیری ریاضی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری ریاضی باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه بهزیستی معنوی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه بهزیستی معنوی در دانشجویان دانشگاه های تهران بود. آزمودنی های پژوهش 3052 دانشجو(1239 پسر و 1761 دختر،52 نفر بدون مشخص بودن جنسیّت آن ها) بودند. بر اساس مدل پیشنهادی ائتلاف ملی بین مذاهب در سالخوردگی (1975) در نهایت پرسشنامه 40 سؤالی برای اندازه گیری ابعاد ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران طراحی شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل چهار بعدی بهزیستی معنوی در میان دانشجویان دارای برازش است. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 94/0 و ضرایب آلفای خرده مقیاس ها به ترتیب برابر با 93/0، 92/0، 91/0 و 85/0 بود. همچنین ضریب پایایی بازآزمایی کل پرسشنامه86 /0 و خرده مقیاس های آن به ترتیب 81/0، 89/0، 81/0، و 80/0 بود. نتایج نشان داد روایی همگرا و واگرای پرسشنامه در حد مقبولی است. از دیگر یافته های پژوهش این بود که میانگین نمرات کل بهزیستی معنوی و نمرات خرده مقیاس های ارتباط با خدا، خود و طبیعت دانشجویان دختر به طور معناداری بیش تر از میانگین دانشجویان پسر است، اما تفاوتی بین دو جنس در نمرات خرده مقیاس ارتباط با دیگران مشاهده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه بهزیستی معنوی در دانشجویان از خصوصیات روانسنجی مناسبی بهره مند است و می توان در پ ژوهش ها از آن استفاده کرد.
امکان ساخت نظریه ی مشاوره و روان درمانی مبتنی برعرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
با مرور تاریخ نظریه های مشاوره و روان درمانی می توان چنین استنباط کرد که برای شکل گیری هر رویکرد مشاوره و روان درمانی پنج گام اساسی بایستی برداشته شود. گام نخست عبارت است از پی ر یزی بنیادها یا به تعبیری مفروضه های فلسفی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی. گام دوم عبارت است از ریشه یابی اختلالات و نابسامانی های روانی، به تعبیر دیگر، مشخص سازی ریشه ی اصلی اختلالات روانی. در گام سوم، هدف از مشاوره و روان درمانی بایستی تعریف گردد. گام چهارم، روشن سازی چگونگی درمان یا به بیان دیگر، شیوه ی درمان است و در نهایت گام پنجم به پژوهش های بالینی از قبیل مطالعات موردی اختصاص دارد. هدف از این گام، ارزیابی نظریه، تأیید، اصلاح، شرح و بسط آن می باشد. بدین ترتیب، روشن است که سه گام نخست بیش تر جنبه ی نظری داشته (و یا می تواند داشته باشد) و گام چهارم و پنجم، بیش تر عملی است. با توجه به سه گام بر شمرده، این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا به نوعی می توان به رویکردی در مشاوره و روان درمانی بر مبنای عرفان اسلامی دست یافت؟ به بیان دیگر، آیا عرفان اسلامی قابلیت منجر شدن به رویکرد مشاوره ای و روان درمانی را دارد؟ برای پاسخگویی به پرسش بالا از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که با توجه به مبانی فلسفه ی عرفان اسلامی و هم چنین، الگو قرار دادن فرآیند سیر و سلوک و نیز اقتباس از نقش پیر و مرشد در این فرآیند، می توان به نظریه ای برای مشاوره و درمان مبتنی بر عرفان اسلامی دست یافت.
بررسی مقایسه ای میزان مهارت های زندگی دانشجویان رشته های فلسفی و غیرفلسفی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی و غیرفلسفی علوم انسانی است تا میزان تاثیر مطالعات فلسفی بر رشد مهارت های زندگی دانشجویان فلسفی تعیین و تفاوت این دو گروه مشخص شود روش پژوهش، توصیفی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دوره های روزانه و شبانه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. حجم نمونه در گروه غیرفلسفی 90 نفر و در گروه فلسفی 49 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، فرم مقیاس سنجش مهارت های زندگی دانشجویان بوده که برای اولین بار در ایران توسط محقق ساخته و اعتباریابی شده است. روایی مقیاس، مورد تایید صاحبنظران و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ در هر یک از مقیاس های فرعی و نهایتاً در مجموع نه مقیاس مهارت زندگی، 94/. بدست آمد. داده های حاصل با دو دسته آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی در مهارت های بهداشت و سلامت جسم و روان، حرفه ای، داشتن هدف در زندگی، خودآگاهی و تصمیم گیری تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. اما در مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی، حل مساله و تفکر انتقادی و شهروند مسئول بودن با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری دارند، به عبارت دیگر مهارت دانشجویان رشته های فلسفی در این چهار بعد از دانشجویان رشته های غیرفلسفی بیشتر است. همچنین مشخص شد که بین مهارت های زندگی دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی بطور کل نیز تفاوت معنی دار وجود دارد و میانگین امتیاز مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی از غیرفلسفی بیشتر است. مقایسه به تفکیک جنس در دو گروه نشان داد که در گروه فلسفی زنان و مردان از نظر میزان برخورداری از مهارت های زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در گروه غیرفلسفی زنان در دو مهارت تفکر انتقادی و حرفه ای از مردان نمره بالاتری کسب کردند.
رابطه تفکر انتقادی و ابعاد آن با شادکامی و عزت نفس اجتماعی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه، هدف آموزش علم تربیت افرادی است که بتوانند خود را با شرایط مختلف سازگار نمایند، به شیوه ای انعطاف پذیر به تفکر بپردازند، دارای تفکر خلاق باشند، به صورت چندبُعدی مساله گشایی کنند، از مهارت های فرآیند دانش در حل مساله استفاده نمایند، به جهان از زاویه دید یک دانشمند بنگرند و دیگران را محترمانه بپذیرند و عقاید متفاوت با خود را تحمل کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد آن با شادکامی و عزت نفس اجتماعی در دانشجویان انجام شد.
روش ها: این پژوهش بنیادی و توصیفی در سال 1390 به صورت مقطعی در 200 دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور کنگاور اجرا شد. ابزار مورد استفاده پرسش نامه شادکامی آکسفورد، پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس 2003 و پرسش نامه عزت نفس اجتماعی لاوسون، مارشال، مک گراث 1979 بودند. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS 18 و با استفاده از آزمون T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بالاترین میانگین در متغیرهای مورد بررسی مربوط به عزت نفس اجتماعی (27/62±162) و پایین ترین میانگین مربوط به بالندگی (5/04±30) بود. بین متغیرهای پژوهش، همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت و تنها بین بالندگی و شادکامی رابطه معنی دار مشاهده نشد. تفکر انتقادی و ابعاد آن (به جز بالندگی) قادر به پیش بینی شادکامی و همچنین قادر به پیش بینی عزت نفس اجتماعی بودند.
نتیجه گیری: تفکر انتقادی می تواند نقش اساسی در شادکامی و عزت نفس اجتماعی دانشجویان ایفا کند.
" بررسی نقش آموزش مهارت های ارتباطی و حل مسئله اجتماعی بر عزت نفس و هوشبهر دانش آموزان مقطع سوم دبستان"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش آموزش مهارتهای ارتباطی و حل مسئله اجتماعی بر عزت نفس و هوشبهر دانش آموزان مقطع سوم دبستان است.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه، روش تجربی پیش آزمون- پس آزمون انتخاب شد. چهل و هشت دانش آموز سوم ابتدایی به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد طی برنامه مهارتهای ارتباطی و حل مسئله به مدت 15 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش آزمای بازنگری شده وکسلر کودکان و اعتمادبه نفس پاپ و مک هیل استفاده گردید. در تحلیل داده ها، آزمون تی به کار گرفته شد.
یافته ها: تحلیل آماری پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که آموزش به طور معنی داری نمرات هوش را در میان گروه مورد بهبود بخشیده است. تحلیل آماری همچنین از بهبود معنی دار اعتماد به نفس در این گروه حکایت داشت.
نتیجه گیری: یافته ها، بیانگر نقش و اثر مثبت آموزش مهارت های ارتباطی و حل مسئله اجتماعی بر اعتماد به نفس و هوشبهر می باشد. "
هویت چیست
مدرسه و تقویت نشاط و امید به زندگی
حوزههای تخصصی:
تأثیر قصه های قرآنی بر هوش هیجانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «تعیین تأثیر قصه های قرآنی بر هوش هیجانی کودکان» بود. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل، و انجام پیش آزمون و پس آزمون بود. حجم نمونه برابر با 30 کودک 6-4 ساله (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از سه مهد کودک در شهر اصفهان در سال 1386 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه30 سؤالی سنجش هوش هیجانی پیترایدز و فارنهام (2003) بود. ضریب پایایی پرسشنامه برابر با 84/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح نشان داد که بین میانگین نمرات کودکان گروه آزمایش و کنترل در زمینة تأثیر قصه های قرآنی بر چهار حیطة هوش هیجانی (درک عواطف و احساسات خود و دیگران، کنترل احساسات و عواطف، مهارت های اجتماعی، خوش بینی و نگرش مثبت) تفاوت معناداری وجود داشت.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار (EFT) بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین طراحی شده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30 زوج) شهر مشهد در سال 91 می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل:پرسشنامه 35 جمله ای الگوهای ارتباطی می باشد. همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل درمان میان دو گروه از نظر آماری معنی دار است. به عبارت دیگر عامل زوج درمانی سبب بهبود نمرات الگوهای ارتباطی آزمودنی ها در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: نتیجه می گیریم که عامل درمان باعث ایجاد این تفاوت شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شده است.
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین با خشونت خانگی نسبت به فرزندان در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه کودکان مشکل میلیونها کودک و خانواده است و در هر جامعهای رخ میدهد و آثار آن روی کودکان از هر نژاد، رنگ، طبقه اجتماعی و مذهب چشمگیر بوده، در تمام دوره رشدی فرد وجود دارد . تحقیقات نشان داده اند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجادکننده و هم یک عامل بازدارنده بر خشونت خانگی علیه کودکان است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز بود. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها درشهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . همچنین، برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) و شیوه های فرزندپروری والدین بامریند استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که بین شیوه فرزندپروری آسان گیرانه و شیوه فرزندپروری مستبدانه با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد، اما بین شیوه فرزندپروری منطقی (مقتدرانه) والدین با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی منفی معنی داری وجوددارد . در نهایت به جز بعد شیوه فرزندپروری آسان گیرانه با خشونت جسمی ، بین کلیه شیوه های فرزندپروری با ابعاد خشونت خانگی (جسمی، عاطفی و غفلت) نسبت به فرزندان همبستگی معنی داری برقراراست. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیرهای شیوه فرزندپروری مستبدانه، منطقی و شیوه فرزندپروری آسان گیرانه ، 35/ 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد» در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: «جوّ عاطفی خانواده»، «جهت گیری مذهبی» آلپورت و «گرایش به اعتیاد» زرگر، استفاده شد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/0>p نشان داد که؛ بین جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که بین جوّ عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی و گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطة چندگانه وجود دارد. در عین حال تحلیل رگرسیون نشان داد که جوّ عاطفی خانواده نسبت به جهت گیری مذهبی، پیش بینی کنندة بهتری برای متغیر ملاک گرایش به اعتیاد می باشند.