فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۳۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان والدین کودکان مبتلا به سرطان و والدین کودکان سالم انجام شد. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال های 1400 و 1401مراجعه کردند، 146 والد دارای کودک مبتلا به سرطان و 146 والد دارای کودک سالم به صورت نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIS، والکر و تامپسون ، 1983)، مقیاس خودکارآمدی والدینی (PSAM، دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین تمامی متغیرها (به غیر از کم اهمیت شماری) در دو گروه مشاهده شد. بررسی نتایج نشان داد که میانگین صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و نمره کل راهبردهای انطباقی در گروه سالم بیشتر از گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بود (05/0>p) و میانگین کل راهبردهای غیرانطباقی در گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بیشتر از گروه سالم بود (05/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که شرایط بیماری کودکان سرطانی می تواند بر جنبه هایی از روابط زناشویی و برخی از متغیرهای روان شناختی والدین از جمله خودکارآمدی آنها تأثیر منفی گذاشته و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آن ها با شرایط دشوار تا حدی متفاوت از کودکان عادی است.
نقش میانجی نگرانی از طرد در رابطه بین تجربه غفلت در کودکی و رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین نقش میانجی نگرانی از طرد در رابطه بین تجربه غفلت در کودکی و رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر صومعه سرا در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. 260 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مشارکت داشتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی پرخاشگری (AQ) باس و پری (1992)، پرسشنامه ی حساسیت به طرد (RSQ) داونی و فلدمن (199۶) و پرسشنامه ی ترومای کودکی (CTQ) برنستاین و همکاران (2003) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استرپ استفاده شد. نتایج ضرایب مسیر بیانگر این بود که مدل پیشنهادی در مجموع 40% از واریانس پرخاشگری را در شرکت کنندگان پیش بینی می کند و از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم تجربه غفلت و نگرانی از طرد بر پرخاشگری معنادار بود، همچنین اثر مستقیم تجربه غفلت بر نگرانی از طرد معنادار بود (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که نگرانی از طرد بین تجربه غفلت در دوران کودکی و پرخاشگری نقش میانجی دارد (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این داشت که تجربه غفلت در دوران کودکی می تواند موجب افزایش رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان گردد؛ همچنین این رابطه می تواند به واسطه افزایش نگرانی از طرد واسطه گری شود.
بررسی تأثیر بسته آموزشی صلح بر قلدری کلامی، فیزیکی و اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: قلدری به عنوان یک رفتار پرخاشگرانه خطرات زیادی در مدرسه و جامعه ایجاد کرده است و با توجه به ماهیت آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر مؤلفه های قلدری در دانش آموزان ابتدایی پسر، برای پر کردن خلأ پژوهشی که تاکنون انجام نشده مسئله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی بسته آموزشی صلح بر قلدری کلامی، فیزیکی و اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل داد که 60 نفر با دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات: پرسشنامه مقیاس سنجش روابط نوجوانان همسال (پاردا، 2000) بود. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 13 جلسه 60 دقیقه ای تحت بسته آموزش صلح بر اساس مؤلفه های صلح یونسکو (1999) قرار گرفت. جهت تنظیم جلسات بسته آموزشی از کتب و مقالات مرتبط استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها، به وسیله تحلیل کوواریانس چند متغیره از طریق نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان قلدری در هر سه مؤلفه (کلامی، فیزیکی و اجتماعی) در گروه آزمایش بعد از مداخله آموزش صلح نسبت به گروه کنترل به با سطح معنی داری ۰01/۰ >p کاهش یافت. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر قلدری دانش آموزان، متخصصان آموزشی، معلمان، مشاوران در مدارس بخصوص در دوره ابتدایی می توانند از این آموزش جهت بهبود رفتار قلدری دانش آموزان استفاده نمایند.
مقایسه عزت نفس و افسردگی در کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مسائل روانشناختی از جمله عوامل مؤثر تأثیرگذار بر کارآمدی شغلی و خانوادگی است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه عزت نفس و افسردگی در کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی شهر تهران در سال 1403 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 80 نفر (40 نفر از کارکنان مجرد و 40 نفر از کارکنان متأهل) انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه عزت نفس (روزنبرگ، 1989) و پرسشنامه افسردگی (بک، 1996) انجام شد. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه کارکنان کشتیرانی در متغیرهای مورد مطالعه شامل افسردگی و عزت نفس تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که در گروه کارکنان متأهل عزت نفس به طور معناداری نسبت به کارکنان مجرد در سطح بالاتر و افسردگی در سطح پایین تری قرار دارد.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مسائل روانشناختی و نقشی که در بهره وری سازمانی دارند، ضرورت دارد متولیان امر به سلامت روان شناختی کارکنان توجه ویژه مبذول دارند.
مقایسه ی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
57 - 85
حوزههای تخصصی:
مشاغل نظامی و انتظامی دارای تنیدگی بالا و پیچیدگی های خاصی هستند که در سرتاسر دنیا توأم با ناسازگاری، مخاطرات جسمانی و زندگی در شرایط سخت است؛ بنابراین افراد مشاغل پرخطر مانند نظامیان، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های روان شناختی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان دانشگاه امام علی (ع) انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان سال اوّل دانشگاه بود. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 20 نفر برای گروه کنترل بود؛ که به روش تصادفی انتخاب و در گروه ها جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و 160 سؤالی سازگاری بل بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و هم آموزش مثبت اندیشی موجب بهبود بهزیستی روان شناختی و سازگاری در سطح 01/0P< شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز، آموزش مهارت مهارتهای اجتماعی - هیجانی مؤثرتر بود. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش/ تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان پذیرش/تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلا به صرع مراجعه کننده به انجمن صرع شهر تهران در سال 1402 بودند. از این تعداد، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. مقیاس بدتنظیمی هیجانی و افسردگی اجرا شد. سپس، درمان پذیرش/ تعهد با گروه آزمایش 1 و آموزش تنظیم عاطفه با گروه آزمایش 2 به صورت گروهی و هر کدام 8 جلسه 90 دقیقه ا ی هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس آزمون پس از مداخله و مرحله پیگیری 2 ماه بعد اجرا گردید. داده ها با تحلیل واریانس مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری داشته است و آموزش تنظیم عاطفه اثربخشی بیشتری داشت. می توان گفت که آموزش تنظیم عاطفه و درمان پذیرش/تعهد می توانند به عنوان شیوه های مناسب برای افراد مبتلا به صرع به کار برده شوند و تقدم استفاده با آموزش تنظیم عاطفه است.
کارآمدی امید درمانی اسلامی در شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر امیددرمانی اسلامی در شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون دو گروهی بود که شامل یک گروه گواه و یک گروه آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند که در سال 1402 به یک مرکز آموزشی توان بخشی اتیسم در شهر قم مراجعه کرده بودند. تعداد شرکت کنندگان هر گروه 12 نفر بودند و مداخله در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای صورت گرفت. متغییرهای وابسته، مقیاس شادکامی فاعلی و رضایت از زندگی در دو مرحله بررسی گردید. یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار گروه کنترل و آزمایش در رضایت از زندگی و شادکامی بود. نتایج نشان داد پروتکل امیددرمانگری اسلامی روشی مؤثر در افزایش شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است. بنابراین پروتکل ارائه شده قابل استفاده در فرایند مداخله برای این افراد است.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
67 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری در نوجوانان خانواده های طلاق بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه نوجوانان ۱۴ الی ۱۸ سال خانواده های طلاق شهرستان جویم در سال ۱۴۰۲ بود. تعداد ۳۰ نوجوان بر اساس معیارهای ورود و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در ۱۰ جلسه ۴۵-۶۰ دقیقه ای دریافت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان، مقیاس طرد همسالان و مقیاس پاسخ های نشخواری استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی گروهی باعث کاهش معنادار میانگین پس آزمون در ادراک طردشدگی، اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری نوجوانان خانواده های طلاق شده است (05/0 >P).نتیجه گیری: طرحواره درمانی گروهی به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود مشکلات روان شناختی و ارتباطی نوجوانان خانواده های طلاق است.
نقش متمایز هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علائم و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه پیشینه نظری و ادبیات پژوهشی مطرح می کنند که هیجان منفی به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب شناسی اختلالات هیجانی نقش بسزایی دارد. با این حال به نظر می رسد متغیرهای دیگری همچون مانیا و دیسفوریا نیز در این رابطه دخیل هستند. این پژوهش با هدف بررسی نقش هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علایم و نشانه های اختلالات هیجانی صورت گرفت. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.نمونه موردمطالعه شامل 380 دانشجو در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشدو دکترا بود که به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند.لینک پرسشنامه آنلاین در شبکه های مجازی قرار داده شد و از شرکت کنندگان خواسته شدکه برنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1999)، سیاهه علائم افسردگی و اضطراب واتسون (2007)، مقیاس نئپین دیسفوریا برل و استارچویج (2012) و مقیاس خودگزارشی مانیا آلتمن (1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه و جهت برازش مدل مفهومی با مدل مشاهده شده از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان داد بین هیجان منفی با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رابطه دیسفوریا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی نیز مثبت و ازنظر آماری معنادار است. از طرفی ارتباط مانیا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی منفی و ازنظر آماری معنادار می باشد.نتیجه گیری:براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سازه های سنتی در آسیب شناسی روانی همچون دیسفوریا و مانیا همچنان نقش مؤثری در تبیین واریانس اختلالات هیجانی دارند و تکیه صِرف بر هیجان منفی محدودیت های نظری و بالینی در درمان به همراه خواهد داشت. چراکه پس از شناسایی دقیق عوامل مؤثر در اختلالات هیجانی، می توان برنامه های مداخله ای متناسب با هر اختلال را طرح ریزی کرد.کلیدواژه ها:هیجان منفی، دیسفوریا، مانیا، اختلالات هیجانی، پانیک، اضطراب، افسردگی
نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان بود. روش: طرح این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل دادند و از این بین، 300 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه-های خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول (1991)، هوش سازمانی آلبرشت (2003) و عزت نفس روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل هم زمان در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس با خودکارآمدی شغلی معلمان همبستگی مثبت و معنی-دار داشتند (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی به میزان 19 درصد، هوش سازمانی به میزان 27 درصد و عزت نفس به میزان 14 درصد (در مجموع 60 درصد) قدرت پیش بینی کنندگی خودکارآمدی شغلی معلمان را داشتند (01/0>p). نتایج: طبق این نتایج برای بهبود خودکارآمدی شغلی معلمان می توان زمینه را برای بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس آنان فراهم ساخت.
Effectiveness of Digital Competence on Entrepreneurial Mindset and Lifelong Learning of Students
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to determine the impact of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning of sixth-grade female students in Mirjaveh city during 2022-2023 academic years. The research method was quasi-experimental design with pretest-posttest and control groups. The statistical population consisted of all sixth-grade female students in Mirjaveh, and Meraj-2 Elementary School was randomly selected. The sample members included two classes of sixth grade, one assigned as the experimental group and the other as the control group. Students in the experimental group underwent 12 sessions, each lasting 45 minutes, under the supervision of the researcher to acquire digital competence skills. The data collection instruments included the Lifelong Learning Questionnaire (Li & Cheng, 2010) and the Entrepreneurial Mindset Questionnaire (Bahramzadeh et al., 2009). Data analysis was performed using descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics (one-way and multivariate analysis of covariance). The results of the covariance analysis were examined for comparing the scores of entrepreneurial mindset, lifelong learning, and their components between the experimental and control groups in the posttest. The F value for each was significant at that indicating that the effect size of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning was significant. Furthermore, considering the higher mean scores of the experimental group students in the posttest, it was concluded that the digital competence has a positive and significant effect on the entrepreneurial mindset and lifelong learning of students.
Relationship between Depression, Anxiety, Stress and Job Burnout with Teachers' Working Memory
حوزههای تخصصی:
Job burnout results in decreased productivity and the depletion of human resources, leading to detrimental impacts on individuals, families, and society. This study aimed to explore the relationships among five key variables: stress, depression, anxiety, job burnout, and teachers' working memory. The study population comprised teachers from Zabul city during the 2022-2024 academic years. A sample of 120 teachers was selected using cluster random sampling for descriptive and correlational analyses. Working memory was assessed using the Working Memory Questionnaire (Daneman & Carpenter, 1980). Stress, anxiety, and depression were measured using the Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21). Job burnout was evaluated with the Maslach and Jackson's 1980 Burnout Inventory (MBI). The study utilized descriptive statistics and Pearson's correlation coefficient, as well as step-by-step regression analysis, to examine the relationships among stress, depression, anxiety, job burnout, and working memory. The findings indicated a strong correlation among these variables. Regression analysis showed that burnout was the most significant predictor of teachers' working memory compared to the other three variables.
The Role of Sleep Quality and Self – Efficacy in Job Burnout of Teachers
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the influence of teachers' sleep quality and self-efficacy on burnout in Iranshahr City. The statistical population for this study comprised all secondary high school teachers in Iranshahr city during the academic year 2023 – 2024. The sample consisted of 118 teachers who were chosen using the convenience sampling method. To gather the data, the job burnout questionnaires developed by Maslach, Jackson, and Leiter (1986), the Petersburg sleep quality questionnaire (1989), and the teacher self-efficacy questionnaire created by Schanen, Moran, and Woolfolk (2001) were utilized. To analyze the data, Pearson correlation and multiple regression were conducted, with all analyses carried out using SPSS software version 24. The results of the Pearson correlation coefficient indicated that emotional exhaustion and depersonalization had a negative correlation with comprehensive involvement, educational strategies, and class management (p<.01), while personal accomplishment showed a notable positive correlation with comprehensive involvement, educational strategies, class management, and sleep quality (p<.01). The overall model accounted for 24.7% of the variance in emotional exhaustion and 11% of the variance in depersonalization. Thorough involvement accounted for 14.5% of the variance in personal accomplishment, while sleep quality explained 9% of the variance in personal accomplishment.
The Effect of Organizational Culture on the Organizational Effectiveness with the Mediation of Organizational Creativity
حوزههای تخصصی:
The presence of a suitable organization in the organization can improve performance and effectiveness, and as a result, increase the efficiency of organizations. Among the indicators that the organizational culture has an organizational effect according to its characteristics. This study was conducted with the aim of the effect of organizational culture on the organizational effectiveness of administrative staff with the mediation of organizational creativity in the employees of the education. The research method was correlational. The sample population was 172 employees based on Singh and Moscow's sample size determination table. data collect, Dennison's Organizational Culture Questionnaire (2000), Parsons (2005) Organizational Effectiveness Questionnaire (AGIL) and Dorabjee, Lumley, and Cartwright (1998) Organizational Creativity Questionnaire were used. The reliability of the questionnaires was obtained using Cronbach's test as 0.88, 0.90 and 0.89 respectively. The data were analyzed using SPSS25 and Lisrel8.8 software by structural equation modeling method. The findings of the research showed that organizational culture has a positive and significant effect on organizational creativity. Organizational creativity does not affect organizational effectiveness. Also, organizational culture has a positive and significant effect on the organizational effectiveness of office employees through the mediating role of organizational creativity. It is suggested that managers increase the level of organizational creativity in themselves and the organization by rediscovering and recognizing the organizational culture and using its strengths. They can accelerate this by providing continuous and diverse training and using different methods in order to increase the level of knowledge and improve job skills.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر مه مغزی مبتلایان به کووید-19 طولانی: مطالعه مبتنی بر الکتروانسفالوگرافی کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر مه مغزی مبتلایان به کووید-19 طولانی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به مه مغزی ناشی از کووید-19 طولانی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و روانشناسی شهر کرمان در سال 1402 تشکیل دادند. از بین آن ها 30 بیمار (19 زن و 11 مرد) به شیوه هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارده شدند. در گروه آزمایش، شرکت کنندگان به مدت 15 جلسه (3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه)، تحت درمان tDCS قرار گرفتند و گروه کنترل تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای شم را دریافت کردند. به منظور بررسی امواج مغزی دخیل در مه مغزی شرکت کنندگان، قبل و پس از درمان، الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) از 19 مکان مغز آن ها ثبت و داده ها با استفاده از t تست وابسته و تحلیل کوواریانس یک راهه در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از بررسی تغییرات امواج مغزی نشان داد که tDCS باعث کاهش امواج دلتا و تتا در مناطق پیشین (Fz، Fp1، Fp2، F3 و F4) و میانی مغز ( Cz، C3 و C4) و بهبودی مه مغزی در سطح معنی داری می شود (0.05p<). این نتایج بر اثربخشی tDCS جهت کاهش فزون کنشی امواج آهسته در نواحی قدامی و مرکزی مغز و بهبود مه مغزی بیماران مبتلا به کرونا تأکید دارد.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار جانسون و گرینبرگ بر غنی سازی صمیمیت و جلوگیری از سرخوردگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار جانسون و گرینبرگ بر غنی سازی صمیمیت و جلوگیری از سرخوردگی زناشویی زوجین بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 و 6 شهر اصفهان در سال 1402 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و 16 زوج به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و گواه (8 زوج) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 9 جلسه 60 دقیقه ای مداخله زوج درمانی هیجان مدار را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIQ؛ اولیاء و همکاران، 1385) و پرسشنامه سرخوردگی زناشویی (MDS؛ کایزر، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در صمیمت زناشویی و سرخودگی زناشویی وجود داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زوج درمانی هیجان مدار، یک درمان موثر بر کاهش سرخوردگی زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرشان انجام شد. روش تحقیق آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. در این پژوهش، 51 زن که پیمان شکنی همسرخود را تجربه کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فاجعه پنداری و پرسشنامه ادراک طردشدگی استفاده شد. دو گروه، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور را در 10 جلسه دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند زنانی که تحت درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند، فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی کمتری نسبت به گروه کنترل داشتند؛ اما بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. درمان پذیرش تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور در کاهش فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرانشان اثربخشی خوبی دارند. براساس یافته ها، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور، گزینه های مناسبی برای درمان زنانی هستند که پیمان شکنی همسر خود را تجربه کرده اند.
مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه پسر و دختر شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
205-224
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1401 – 1402 بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان اصفهان بود. حجم نمونه شامل 316 نفر بود که 158نفر از دانش آموزان دختر و 158نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتحاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی، فرهمند و افشانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دانش آموزان پسر و دختر در میانگین نمرات زیر مقیاس زد و خورد و زیر مقیاس عجز وجود داشت (p<.01) . دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر نمرات بالاتری کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری در بقیه زیر مقیاس های قلدری و انزوای اجتماعی بین دو گروه مشاهده نگردید.
پیش بینی افسردگی مالیخولیایی با میانجی گری درد ذهنی: نقش روابط ابژه و ترومای دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 36
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی افسردگی مالیخولیایی بر اساس روابط ابژه و ترومای دوران کودکی با میانجی گری درد ذهنی در دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دختران نوجوان 15 تا 18 سال ساکن شهر کرمان در سال 1401 بود که تعداد 500 نفر به صورت داوطلبانه، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مقیاس روابط ابژه، مقیاس ترومای دوران کودکی و مقیاس درد ذهنی جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد مدل پیش بینی افسردگی مالیخولیایی بر اساس نقش روابط ابژه و ترومای دوران کودکی با میانجی گری درد ذهنی برازش مناسبی دارد. همچنین تأثیر غیر مستقیم روابط ابژه و ترومای دوران کودکی از طریق درد ذهنی و تأثیر مستقیم درد ذهنی بر افسردگی مالیخولیایی تأیید شد. منطبق با یافته های این پژوهش، روابط معیوب والدینی در دوران کودکی و تجربه غفلت و سوء استفاده، احتمالاً می تواند از عوامل مؤثر در بروز افسردگی مالیخولیایی باشد. لذا، توجه به این عوامل می تواند راهنمایی برای مشاورین و والدین، برای پیشگیری از ابتلا به افسردگی مالیخولیایی باشد.
ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری در زنان: نقش میانجی گر نگرانی از تصویر بدن با توجه به نقش تعدیل گر قدردانی از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش میانجی گر نگرانی از تصویر بدن در ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری با توجه به نقش تعدیل گر قدردانی از بدن در یک نمونه غیربالینی از زنان بود. بدین منظور از بین زنان شهر نجف آباد با استفاده از نرم افزار محاسبه گر، تعداد 252 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه پنج عاملی شخصیت نئو، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی، مقیاس قدردانی از بدن و پرسشنامه غربالگری اختلال پرخوری بود. برای آزمون مدل میانجی گر تعدیل شده از روش تحلیل مسیر پیشنهاد شده توسط هیز استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که نگرانی از تصویر بدنی در ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری در زنان نقش میانجی گر را ایفا می کند. همچنین، نتایج بررسی اثرات تعدیل گری مدل نشان داد که قدردانی از بدن می تواند اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی بر علائم پرخوری زنان و اثر مستقیم نگرانی از تصویر بدن بر علائم پرخوری زنان را تعدیل کند. به طور کلی این یافته ها نشان می دهد که قدردانی از بدن می تواند به عنوان یک عامل محافظ، منجر به کاهش اثر غیرمستقیم روان رنجور خویی و اثر مستقیم نگرانی از تصویر بدن بر علائم پرخوری زنان شود.