فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: After-sales service includes a wide range of services and provides the basis for a long and easy use of the product. The present study was conducted with the aim of designing a curriculum model for after-sales service in the automobile industry in Iran. Methodology: This was a mixed exploratory study (qualitative and quantitative). The research population in both the qualitative and quantitative sections were the CEOs and after-sales service assistants of the automobile industry, training managers and technical experts of the automobile industry, and according to the principle of theoretical saturation, 18 of them were selected as a sample using the snowball sampling method. The research tools were demographic information form and semi-structured interview with experts, the data of which were analyzed in the qualitative part with open, central and selective coding method in MAXQDA-10 software and in the quantitative part with exploratory factor analysis method in Smart PLS-3 software. Findings: The findings showed that the after-sales service curriculum model of the automobile industry in Iran had 61 indicators in 6 categories of efficient and effective management, skilled and trained human resources, use of new technologies, training development, evaluation and customer satisfaction. Other findings showed that the after-sales service curriculum model of the automobile industry in Iran has 57 items (removal of 4 items due to factor loading less than 0.40) in 6 factors of efficient and effective management, skilled and trained manpower, use of new technologies, It was the development of training, evaluation and customer satisfaction. The validity of the factors based on the factor loading was higher than 0.60, the convergent validity was higher than 0.50 and the average variance extracted was higher than 0.70, and the reliability was higher than 0.80 with Cronbach's alpha method. In addition, the 6-factor model of the after-sales service curriculum of the automobile industry in Iran had a good fit and the effect of the said model had a direct and significant effect on all 6 factors (P<0.05). Conclusion: Managers and planners of the automobile industry and its after-sales services in Iran can use 6 categories of efficient and effective management, skilled and trained manpower, use of new technologies, training development, evaluation and customer satisfaction to improve the after-sales service curriculum. car industry to use.
آسیب شناسی چالش های حاکم بر پیشگیری وضعی حاکم بر جرایم سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
77-105
حوزههای تخصصی:
جرایم سایبری عبارت است از جرایمی که در محیطی غیر فیزیکی به عبارتی در فضای سایبری و اینترنتی اتفاق می افتند که توسط قوانین مختلف جرم انگاری شده اند، با توجه به اینکه با پیشرفت های حوزه فناوری جرایم سایبری نیز متحول می شوند و روش های سنتی پاسخگوی نیاز به مقابله با این جرایم نیست لذا نیاز به روش های جدید جهت پیشگیری از این جرایم است، با توجه به این مساله پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه پیشگیری وضعی از جرایم سایبری در بوته آسیب شناسی حاکم بر آن انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق؛ تدابیر پیشگیری وضعی از جمله؛ تدابیر محدود کننده یا سلب کننده دسترسی، تدابیر نظارتی که موارد و سوابق مشکوک، تدابیر صدور مجوز، ابزارهای ناشناس کننده و رمز گذاری، گشت اینترنتی و رصد فضای سایبری برای شناسایی موارد مشکوک و پیشگیری از جرایم احتمالی، آموزش همگانی، شناسایی و کنترل افراد خطر ساز، به افزایش خطرات ملموس ارتکاب جرم افزایش محافظت ها و مراقبت ها در فضای سایبری و... نقش اساسی در پیشگیری از جرایم سایبری دارند. از چالش ها، موانع و مشکلات پیش روی پیشگیری وضعی می توان به کثرت محتواهای مجرمانه، فراملی بودن جرایم سایبری، عدم تخصص کافی مراجع قضایی و انتظامی، موقتی بودن پیشگیری وضعی، مقابله ی محافظه کارانه با جرم، فرصت مدار بودن، عدم شمول همه ی آماج ها، جابه جایی جرم، عدم شفافیت برخی عبارات قانونی اشاره کرد.
شبکه های اجتماعی مجازی و پلتفرم های پیام رسان موبایلی؛ کارکردهای سازنده و کژکارکردها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بیشتر افراد و سازمان های خصوصی و دولتی برای انجام امورشان تا حدود زیادی به شبکه های اجتماعی مجازی و پلتفرم های پیام رسان موبایلی وابسته هستند و با گسترش کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره شاهد شکل گیری نسل جدیدی از ابزارهای اینترنتی هستیم که امکانات بیشتری را برای روابط دوسویه و چند سویه، فراهم آورده است. حال مسئله این است که کارکردهای سازنده و کژکارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی چه هستند؟ کشف پاسخ این پرسش می تواند افزایش اثربخشی و یا اصلاح رویکرد رسانه ها در پیام رسانی و نیز جهت گیری فرهنگی صحیح و متناسب با ارزش ها و هنجارهای ایرانی-اسلامی را به دنبال داشته باشد. بدین منظور پژوهشگر با استفاده از تحلیل کیفی در پارادایم تفسیرگرایی همراه با مصاحبه و به کارگیری تحلیل تماتیک و کدگذاری سه مرحله ای به شناسایی کارکردها و کژکارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی و پلتفرم های پیام رسان موبایلی در ایران پرداخته و به این نتایج رسیده است: مهمترین کارکردهای مثبت و سازنده: تغییرِ پوسته ذهنیت ها، آسان سازی تبادل و خلق اطلاعات، نقد و پالایش فرهنگ، آوردگاهِ گفتمان سازی اثربخش، ارتقای حساسیت گرایی دولت نسبت به عملکرد خویش و بسترساز فضای کسب و کار. مهمترین کژکارکردها : انزوایِ فراگیر اجتماعی، ترویج محتویات غیر اخلاقی، آسیب پذیر نمودن بدنه جامعه ایجاد فردگرایی مفرط، گسیخته کردن بنیان خانواده و نابسامانی هویتی.
بررسی رابطه عوامل اجتماعی با گرایش به تخریب اموال عمومی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
193 - 220
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجاکه تخریب از عوامل برهم زننده انتظام اجتماعی است، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برخی عوامل اجتماعی در گرایش به تخریب اموال عمومی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر دزفول انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده که روش پیمایش مقطعی در آن مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل ۸۲۳۸ دانش آموز دبیرستانی شهر دزفول در سال تحصیلی ۱۴۰۲ بود که با استفاده از جدول لین، تعداد ۴۰۰ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای چندمرحله ای انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه پژوهشگر ساخته استفاده شد؛ و اعتبار آن از طریق اعتباریابی صوری حاصل شد؛ و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spssو آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: مقدار همبستگی پیرسون بین متغیر وابسته (گرایش به تخریب) با متغیرهای احساس بیگانگی، احساس نابرابری و پایگاه اجتماعی اقتصادی، به ترتیب ۵۲/۰، ۳۲/۰، ۶۱/۰-، به دست آمد و همه فرضیه ها با سطح معناداری کمتر از ۵ درصد مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که این متغیرها درمجموع ۱۸ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردند (۱۸۱/۰=۲R). همچنین آزمون تحلیل مسیر نیز نشانگر آن بود که این متغیرها علاوه بر تأثیر مستقیم، به صورت غیرمستقیم نیز بر متغیر وابسته تأثیر داشته اند.
نتیجه گیری: بین عوامل اجتماعی (احساس بیگانگی، نابرابری و پایگاه اجتماعی اقتصادی) و گرایش به خرابکاری اموال عمومی توسط دانش آموزان دبیرستانی رابطه مستقیم وجود دارد؛ بنابراین، برای کاهش رفتار مخرّب باید به متغیرهای موردنظر مطابق با پیشنهاد های پژوهش توجه شود تا درنتیجه نظم اجتماعی جامعه افزایش یابد.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
الگویی برای سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
187 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی مفهومی مبتنی بر مؤلفه های اثرگذار بر سرمایه گذاری به منظور تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی در ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی است. در رویکرد کیفی با مرور سیستماتیک مطالعات مرتبط با مسئله پژوهش، به روش هدفمند قضاوتی 53 مؤلفه اثرگذار در زمینه پژوهش احصاء و با اجماع نظر 17 نفر از صاحب نظران متشکل از اعضای هیئت علمی، مدیران اجرایی دانشگاه ها، سیاستگذاران آموزش عالی و سرمایه گذاران، 46 مؤلفه از آنها انتخاب و با روش تحلیل عاملی اکتشافی در شش بُعد دسته بندی شدند. در رویکرد کمّی به منظور ارزیابی مؤلفه های شناسایی شده و طراحی الگوی پیشنهادی، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظرات نمونه ای 56 نفری منتخب از جامعه آماری مدیران صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، جمع آوری و با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد 46 مؤلفه در شش بُعد ساختاری و مدیریتی (11 مؤلفه)، تخصصی (9 مؤلفه)، پژوهشی (7 مؤلفه) فرهنگ دانشی (6 مؤلفه)، تجاری (8 مؤلفه) و ارزش آفرینی (5 مؤلفه) در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی اثرگذار هستند. نتایج تحقیق بیانگر آن است ارتقاء این مؤلفه ها در قالب الگوی پیشنهادی به بازده مطلوب سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی کمک شایانی خواهد نمود.
میدان ترومای اجتماعی و عادت واره های ترومایی با تأکید بر نظریه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع و هدف فهم میدان ترومای اجتماعی و عادت واره های متناسب با آن، با نگاه جامعه شناختی و با تأکید بر نظریه میدان، عادت واره و ناسازی بوردیو انجام شد. روش استفاده شده، کیفی از نوع گراندد تئوری است. داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاری از 30 نفر از شهروندان شهر تبریز در سال 1402 انجام شد؛ سپس داده ها جمع آوری و به شیوه کدگذاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کنشگران، میدان ترومای اجتماعی را دارای ناسازی هایی در ناممکنی کسب سرمایه اقتصادی، بی ارزشی سرمایه فرهنگی و بحران سرمایه اجتماعی می دانند که به خلق عادت واره های ناامیدی و ترس از آینده، روان های پریشان و احساس بی عاملیتی منجر می شود و این دو در یک رابطه دیالکتیک، ناسازی های میدان و عادت واره را تشدید و اوضاع را مخاطره آمیز می کنند.
بررسی رابطه بین تنبلی سازمانی و وابستگی به موبایل با اهمال کاری سازمانی: نقش میانجی سایبرلوفینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تنبلی سازمانی و وابستگی به موبایل، با اهمال کاری سازمانی با نقش میانجی سایبرلوفینگ در کارکنان دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه بود که تعداد 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی، سایبرلوفینگ و اهمال کاری سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ها تأیید و پایایی آنها به ترتیب 75/0، 72/0، 92/0 و 77/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که وابستگی به موبایل، اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال کاری سازمانی دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال کاری دارد، وابستگی به موبایل اثر مثبت و مستقیم بر سایبرلوفینگ دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر سایبرلوفینگ دارد، سایبرلوفینگ در رابطه بین وابستگی به موبایل و تنبلی سازمانی با اهمال کاری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی و سایبرلوفینگ، از متغیرهای مهم و مرتبط با اهمال کاری سازمانی اند.
تأثیر ویژگی های معلم تراز در تعلیم و تربیت اسلامی بر الگوی پایه اسلامی-ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلم تراز سند تحول بنیادین یکی از مهم ترین برنامه های بلند مدت نظام آموشی کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نیز بر اساس 50 سال آینده کشور برنامه ریزی می کند که هدف این پژوهش مطالعه ویژگی های معلم تراز در تعلیم و تربیت اسلامی بر الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت می باشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کارکنان آموزش وپرورش شهرستان های استان آذربایجان غربی در سال 1399 بودند. تعداد آن ها 563 نفر که حجم نمونه 285 نفر از کارکنان 7 شهرستان بود. ابزار جمع آوری داده ها، برای متغیر معلم تراز پرسشنامه استاندارد و برای متغیر الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت بررسی روایی پرسشنامه ها به روایی صوری ومحتوایی استناد شد. برای بررسی پایایی نیز به آلفای کرونباخ برای معلم تراز و الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت به ترتیب برابر با ضریب 85/0 و 84/0 و نتایج بررسی پایایی برای همه ابعاد بیشتر از 7/0 گزارش شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد ویژگی های معلم تراز در تعلیم و تربیت اسلامی بر الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت (با تأکید بر اجرای بیانیه گام دوم انقلاب) در مدارس دوره متوسطه دوم دخترانه در استان آذربایجان غربی تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
سلبریتی های ایرانی: گونه ها، استراتژی ها و تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
7 - 39
حوزههای تخصصی:
سلبریتی ها از مهم ترین ویژگی های فرهنگی و نیروهای اجتماعی عصر ما هستند. در متنی فراملی محلی آن ها پویایی هایی را بر زندگی ما تحمیل کرده اند که بخشی از گفتمان های روزمره ما را می سازد. پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی و فهم تعاملات میان چهره ها و مخاطبانشان در زندگی هرروزمره، به تحلیل مضمون انواع اسناد متنی مربوط به سلبریتی های ایرانی و انواع بازنمایی های آنان در فضای مجازی و تعاملات آنان با مخاطبانشان می پردازد. یافته ها نشانگر مدیریت تأثیرگذاری بر مخاطبان و مضامینی همچون اصالت، روشنفکری، جنجال آفرینی و پیوند با قدرت سیاسی و اقتصادی و استراتژی هایی همچون تفاخر، هاله مند ساختن خویش، خودخوارانگاری، جابجا شدن در نقش ها، هاله گیری از افراد مقبول و حتی وارد شدن در نقش کارگزار اجتماعی است که گاه با همراهی و گاه با عدم همراهی مخاطب همراه می شود. در فرایند هویت یابی شاهد مضامینی همچون سبک زندگی، آموزش و کنشگری و شیفتگی نسبت به سلبریتی بودیم. با وجود این مخاطبان معمولاً در موارد مثبت و در جهت منافع فردی و اجتماعی با آن ها هویت یابی می کنند. پناه بردن به سلبریتی ها به دلایلی همچون هویت یابی، رهایی از زندگی روزمره، لذت بردن از فانتزی های ذهنی، کسب راه و رسم زندگی برخوردارانه و فاخرانه و سلبریتی شدن و برخورداری از مواهب اجتماعی و اقتصادی آن است. گرچه مسیر برای سلبریتی شدن هموار است اما رقابت شدیدی بر سر نشان دادن اصالت خویش و نوآوری برای جذب مخاطب وجود دارد و بنابراین شاهد وام گیری انواع سلبریتی ها از یکدیگر هستیم.
تحلیل گفتمان پیام دینی برخط (مطالعه موردی: صفحه های اینستاگرام علیرضا پناهیان و حسن آقامیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
625 - 652
حوزههای تخصصی:
امروزه به واسطه ی نفوذ گسترده ی رسانه های نوین و ویژگیهای منحصربه فرد آن ها، شاهد عرصه های نوظهور در حوزه های مختلف علمی هستیم. تاثیر عمیق رسانه هایی چون شبکه های اجتماعی از یک سو و اهمیت دین به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های مورد مطالعه در جوامع بشری در طول تاریخ از سوی دیگر، ضرورت مطالعه ی تاثیرات رسانه بر دین و اهمیت کشف گفتمان های موجود در این حوزه را بیش از پیش روشن می-کند. ازین رو در این مقاله تاثیر شبکه های اجتماعی (به طور خاص اینستاگرام به عنوان یکی از رسانه های محبوب و پرطرفدار) بر روی پیام های دینی دو روحانی پرنفوذ (علیرضا پناهیان و حسن آقامیری) بررسی می شود. داده های تحقیق از پست های صفحه های اینستاگرام دونفر در بازه ی زمانی 6ماهه ی سال 1400و1401 جمع آوری شده است. در این مقاله با بررسی نظریات در حوزه گفتمان های دینی (مانند گفتمان های غرب-گرایی، ملی گرایی و اسلام گرایی، گفتمان های تجددگرایی، شریعت گرایی و تمدن گرایی و گفتمان های روشنفکری و روشنفکری دینی، سنت اسلامی و نوبنیادگرایی)، جمع بندی آن به صورت دوگانه های گفتمانی در حوزه دین به عنوان مبانی نظری آورده شده است. نتایج حاصل از تحلیل گفتمان در مرحله نهایی نشان می دهد که گفتمان غالب در پیام های دینی علیرضا پناهیان، بر محور «آرمان گرایی و تمدن گرایی اسلامی» شکل گرفته است. این یافته با تئوری تمدن گرایی در بخش مبانی نظری همخوانی دارد. از سوی دیگر، گفتمان حاکم بر پیام های دینی حسن آقامیری از محور «تساهل و انتقاد از حاکمیت رسمی دینی» می گذرد که منطبق بر نظریه روشنفکری دینی است.
روایت راهبردی دیپلماسی دیجیتال کاخ سفید در رسانه اجتماعی ایکس (اوباما، ترامپ و بایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوباما با راه اندازی حساب کاربری «@POTUS» در ایکس برای رئیس جمهوری آمریکا می خواست به اهداف سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده در نظام بین الملل معنا ببخشد. پس از اوباما، ترامپ و بایدن نیز تلاش بسیاری صرف مشروعیت بخشی به ایده ها و روایت های خود در نظام بین الملل از طریق حساب ایکس «@POTUS» بر مبنای نوع نگاه خود کردند. اما آنها چگونه با ساخت روایت ها و تصویرسازی از دستاوردهای خود در ایکس، اهداف و آرزوهای خود را در نظام بین الملل بیان کرده اند؟ برای پاسخ گویی به این پرسش، در این مقاله با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، دو مفهوم روایت راهبردی ملی و روایت راهبردی نظام بین الملل در سه حساب ایکس «@POTUS»، از می 2015 تا ژوئن 2023، بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد این حساب درصدد برساخت نقشی سازنده برای آمریکا به عنوان دولت بدون نقص «در داخل» و مسئولیت پذیر «در خارج» بوده است. روایت راهبردی ملی کاخ سفید شامل 8 مقوله (نظام سلامت، رشد فزاینده اقتصاد، حفظ نظم اجتماعی، حامی علم، حامی ورزش، کاهش جرائم، اهمیت محیط زیست و مبارزات حزبی) و روایت راهبردی نظام بین الملل شامل 3 مقوله (حفظ جایگاه در نظام بین الملل، حفظ ارزش های لیبرال دموکراسی و مقابله با تهدیدات ترسیم شده) است. این مقولات برای سه رئیس جمهوری آمریکا اهمیت یکسانی نداشته اند.
آرایش جدید بدن مجرمان در آستانه ی مشروطیت نشانه شناسی تصاویر زندانیان و اعدامیان دوره ی ناصری تا انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 109
حوزههای تخصصی:
دوربین عکاسی در زمان محمدشاه قاجار و به همت او وارد ایران شد و دو دهه بعد با حمایت های ناصرالدین شاه مجموعه تصاویر عظیمی توسط او و زیر سایه ی خودش -توسط عکاسانی دیگر- تولید شدند. تاریخ عکاسی ایران با سوژه ها ی منتخب ناصرالدین شاه و عکاسان زمان او پیوند محکمی دارد. انتخاب موضوعات عکاسی مهم تر از آنکه علاقه ی شاه و سرگرمی او باشد، از شرایط اجتماعی دوران و تحولاتی که در حال وقوع بود، بسیار تأثیر می پذیرفت. ورود به دنیای جدیدی از ثبت تصویر که تا پیش از این تنها از طریق نقاشی ممکن بود، با تحولاتی اجتماعی در ایران همراه شد؛ از جمله ی این دگرگونی ها، تغییر در آیین کیفری و مواجهه با مجرم است. عکس های به جامانده از این دوران، نشانگر این است که مفهومی تحت عنوان زندانی یا مجرم و متهم اساساً واجد نوع دیگری از انضباط شده و در حال عبور از نظم پیشین است. سوژه ی زندانی در کنار موضوعاتی مثل زنان، درباریان و... اهمیت یافته است و آرایش تن او نشانی از خشونت عریان حاکم را بر خود ندارد. زمان ثبت این تصاویر فاصله ی چندانی با وقوع انقلاب مشروطیت و تغییرات گسترده تری که رقم زد، ندارد. دگرگونی های کیفری را عموماً به بعد از انقلاب منسوب می دانند؛ اما عکس ها نشان می دهند خاستگاه این تغییر به شکل جدی در دوران ناصرالدین شاه بوده و پس از او ادامه داشته است. این مقاله در پی آن است تا با روش نشانه شناسی تاریخیِ تصاویر زندانیان به این سؤال پاسخ دهد که بدن مجرم در سال های منتهی به انقلاب مشروطیت چه آرایش جدیدی پیدا کرده و این امر چگونه ممکن شده است. بررسی و دسته بندی این تصاویر، ظهور متخصص های جدیدی در ردیف پزشکان و کشیشان را نشان می دهد که آن عکاسان هستند. در این سازوکار جدید انضباطی، مستقیماً با آمران شکنجه مواجه نیستیم؛ بلکه عکاسی هم راستا با صحنه آرایی و چیدمان اعمال شکنجه، مجریان اصلی را از دیده ها پنهان می کند و با حذف صحنه های خشن تعذیب و نشانه های آن، از شدت موضوع می کاهد.
رسانه های اجتماعی و اخبار جعلی در عصر پساحقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی و ارائه مؤلفه های اخبار جعلی رسانه های اجتماعی در ایران بوده است. شناسایی اخبار و اطلاعات جعلی در مقایسه با اطلاعات واقعی، پدیده شایان توجه رسانه های اجتماعی است که نوعی درهم تنیدگی معنایی را موجب می شود. در این پژوهش کیفی، داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته به صورت میدانی جمع آوری شده اند. جامعه هدف، متشکل از صاحبنظران و نخبگان حوزه ارتباطات اجتماعی، رسانه ها و خبر و روش نمونه گیری، هدفمند بوده است که از روش های نمونه گیری غیراحتمالی محسوب می شود. 29 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری، انجام گرفته و داده های حاصل از طریق نرم افزار MAXQDA نسخه10 تحلیل شده است. در پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون، 4 مضمون فراگیر و 36 مضمون سازمان یافته به همراه مضامین پایه به عنوان گزاره های مطرح شده در مصاحبه ها، شناسایی شده اند. از مهم ترین مضامین سازمان یافته در تفاوت اخبار جعلی با اطلاعات واقعی (وسعت پوشش، فاقد اثر سازنده، مُغرضانه بودن ، شبیه سازی شده، ایجاد جنگ روانی و اعتبار منبع)؛ در تشابه اخبار جعلی با اطلاعات واقعی (کارایی مشابه، ارزش خبری، سبک خبری و ثُبات زمانی)، در اهداف اشاعه اخبار جعلی (ایجاد جنبش اجتماعی، فریب اذهان عمومی، تنش رسانه ای، جهت دهی افکار عمومی، فضای هیبریدی و گسترش ابهام) و در پیامدهای مصرف اخبار جعلی (ایجاد حس بدبینی، بی اعتباری نهادهای دولتی، اعتبار یابی سلبریتی ها، حذف نخبگان مدیریتی، تلقین پذیری، یأس اجتماعی و تصمیم گیری شتابزده) بوده است.
رویکردهای روایی جهت بررسی نظام مند و ترکیب شواهد در پی هویت بخشی اجتماعی وابسته به معماری زمینه گرا (مطالعه موردی: شهر کلاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
251 - 282
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به آینده یک جامعه شهری و تغییرات روزافزون آن ضرورتی اساسی در سیستم مدیریت محسوب می شود و شناخت مناسب آینده، توانمندی های مدیران را در مسیر حفظ هویت اجتماعی ارتقا خواهد داد. کارآمدی سازمان های هنری در سطح جامعه شهری به دلیل عدم وضوح سیاست های مدیران این حوزه و غفلت آنان از نقش سرمایه اجتماعی، دارای ابهام است. به واسطه جهت گیری دیدگاه های اخیر زمینه گرایی به سمت گفتمان های فرهنگی- اجتماعی، پژوهشگر با تمرکز بر برنامه دهی معماری مجموعه ای هنری برای جامعه شهری کلاله، به دنبال درک بهتر پتانسیل ها و محدودیت های جامعه هنری است. روش مطالعه: آن چه این مقاله از روند برنامه دهی در نظر دارد، لزوم تعامل حرفه ای مدیران حوزه هنر با هنرمندان بومی به عنوان عاملی در راستای تحقق پایداری اجتماعی شهر است. این مطالعه کیفی به کمک دو سبک گفتمانی مصاحبه با مدیران هنری و پرسشنامه همدلی نوشته شده توسط هنرمندان شهر کلاله و همچنین استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی برای پاسخ به دو سؤال به تجزیه و تحلیل می پردازد: ویژگی های یک مجموعه هنری موفق چیست و چه چیزی می تواند مانع پویایی آن شود؟ روش تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی مطلوب برای ترسیم چشم انداز هنر بومی و بازتعریف ادراکات و انتظارات دو گروه هنرمندان و مدیران در سازمان های هنری مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها: در نتیجه گیری مقاله موضوعاتی چون اولویت بندی آسیب-پذیرترین هنرمندان، اطمینان از نمایندگی برابر همه گروه های فرهنگی در روند برنامه دهی و شناخت اثرات قابل توجه و ناخواسته زمینه، از جمله فعالیت های انحصاری سیاسی- اقتصادی مطرح می گردد. نتیجه گیری: تعامل حرفه ای بین مدیران و هنرمندان بومی به واسطه برجسته سازی اثرات متمایز نهادهای اجتماعی- محلی، یعنی سرمایه اجتماعی جامعه، تجربه هنری جامع تری برای هر دو طرف ایجاد می کند که از پایداری و موفقیت آینده پشتیبانی می کند.
تحلیل و نقد «شبکه فکری اسلام لیبرال» (JIL) در اندونزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه فکری اسلام لیبرال (JIL) یکی از جریان های روشنفکری مسلمان اثرگذار کشور اندونزی است که با توجه به مشکلات و دغدغه های جهان معاصر و به طور خاص اندونزی سعی کرده است تفسیری جدید و تحول گرا از اسلام با تکیه بر ارزش های لیبرالیستی ارائه کند تا به گونه ای در حل مشکلات و بحران های اندونزی تأثیرگذار باشد. این پژوهش بر آن است تا با روشی اکتشافی-توصیفی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای، تجربه فکری و عملی این شبکه را بررسی و تحلیل کند. این تحقیق ابتدا به زمینه های اجتماعی پیدایش شبکه و دغدغه های آن می پردازد. سپس دیدگاه ها و روش فهم شبکه از اسلام، فعالیت ها و واکنش های نسبت به آن را مورد توجه قرار می دهد و بیان می کند که اولاً دیدگاه های شبکه به دلیل ضعف های نظری در روش و محتوا و نیز پیامدهای نامطلوب عملی نمی تواند مورد قبول قرار گیرد و ثانیاً اگرچه شبکه در ابتدای پیدایش خود توانست تأثیر قابل توجهی بر فضای فکری اندونزی داشته باشد، این رشد به دلیل نگرش تندروانه آن نسبت به عقاید مردم مسلمان، مخالفت های فراوان با آن و نیز پیدایش گزینه های جدید پرمخاطب، ادامه نیافت و در حال حاضر تأثیر زیادی بر جامعه اندونزی ندارد.
تحول معنای علم از فائز به غالب و شکل گیری نظام آموزش عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
127 - 148
حوزههای تخصصی:
مدعای اصلی ما این است که در دوره معاصر ایران، معنای علم که در تجربه تاریخی مسلمانان همواره «علم فائز» بوده به «علم غالب» تغییر پیدا کرده است. مفهوم «علم» یکی از مفاهیم بنیادین فرهنگ اسلامی است و تغییر در معنای آن در دوره معاصر ایران، سبب به وجود آمدن تحولات فرهنگی عظیمی شده و به دنبال خود ساختارهای جدیدی را نیز به وجود آورده است. نظام آموزش عمومی کشور ازجمله این ساختارهای نوظهور است. نظام آموزش عمومی از ابتدای شکل گیری آن تاکنون همواره متأثر از معنای جدید علم بوده و بر اساس این، به عنوان بزرگ ترین و اصلی ترین منبع تولید معنای «علم غالب» در حال تبلیغ و ترویج این معنای از علم در سطح کشور است.
دانش آموزان در ابتدای ورود به نظام آموزش عمومی کشور با معنای «علم غالب» آشنا می شوند و کسب این علم، به یکی از اولویت های اصلی آنها تبدیل می شود. نظام آموزش عمومی کشور با ارجحیت دادن به علوم طبیعی و تجربی که قرابت بیشتری با معنای علم غالب دارند، دیگر علوم دینی را از مدار علم بودن خارج کرده و با تبلیغ و ترویج معنای علم غالب، به عنوان سدی محکم، مانع از ارتباط برقرارکردن دانش آموزان با معنای تاریخی علم یا همان علم فائز شده است.
شناسایی شیوه های آموزشی مواجهه با سیل در تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
31-62
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله سرزمین های پرخطر به لحاظ وقوع مخاطرات طبیعی است. سیلاب را می توان یکی از این بلایا دانست که وقوع آن خسارات عظیمی را تاکنون به همراه داشته است .برای مدیریت بحران های طبیعی و کاهش خسارات ناشی از این وقایع ،رسانه ها می توانند به عنوان ابزاری هوشمند و تأثیرگذار مورداستفاده قرار بگیرند. تلویزیون به عنوان رسانه ای همگانی و در دسترس، می تواند در آموزش و پیش گیری از این بحران ها نقش بسزایی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه ی راهکارهایی برای یافتن نقش آموزشی تلویزیون در پیش گیری از سیل انجام شده است. در فرایند این پژوهش که با رویکردی کیفی انجام شده است با 20 تن از نخبگان حوزه ی ارتباطات و بحران مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفت. اعضای جامعه مورد بررسی در این پژوهش با شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش شامل روش های آموزش تلویزیونی پیش، حین و پس از سیلاب، موانع آموزش تلویزیونی در داخل و خارج از صداوسیما و بهترین شیوه ها و قالب های مناسب برای آموزش است. توجه بیش تر رسانه به موضوع محیط زیست، اهمیت اطلاع رسانی شفاف و پاسخگویی واضح مسئولان و نهادها، نیاز به آموزش خبرنگاری بحران و پرورش مدیران و خبرنگاران متخصص در بحران و لزوم شناساندن ابعاد بحران های طبیعی و ارائه راهکار به مردم، و نیز استفاده از تکنیک های مبتنی بر آموزش-سرگرمی از جمله راه های آموزش تلویزیونی در شرایط سیلاب بر اساس نتایج این پژوهش است.
واکاوی تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی نگهداری و استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاع از تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی در استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان، ازاین رو اهمیت دارد که شواهد اولیه نشان می دهد این موضوع، یکی از دغدغه های روزمره مسئولان استان و شهروندان است. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 42 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی استان خوزستان انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده ها به احصای مدل پژوهش منجر شد که در بعد شرایط علی، شامل کم و کیف نظارت رسمی، نافرمانی مدنی، کارکرد نمادین سلاح، احساس محرومیت و تبعیض، مصرف نمایشی سلاح، برجسته سازی قدرت قبیله، ضعف برنامه ریزی استراتژیک، شرایط آنومیک، تعصب طایفه ای، بازاندیشی هویتی، هویت مدار شدن مصرف سلاح و در بعد شرایط زمینه ای، (تعیین گرهای اقتصادی) شامل فقر و بیکاری، فشار اقتصادی ادراک شده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی استفاده کنندگان، دسترسی آسان و ارزان به سلاح، درآمدزایی، در بعد شرایط مداخله گر (تعیین گرهای فرهنگی) شامل فوران جو و فرهنگ عشایری در مرکز استان، سکون فرهنگی پیرسالاری، سلاح نماد مردانگی و تکریم سران، سرمایه فرهنگی پایین استفاده کنندگان، دیرینگی آیین و رسوم قومی، کم و کیف جامعه پذیری خانوادگی، کم کاری سازمان های فرهنگی، فقدان اوقات فراغت، گروه های مرجع قومی، باور به تکریم سنت های محلی و باارزش بودن مصرف سلاح است. همچنین در بعد استراتژی ها شامل ضرورت وضع قوانین، سامان دهی سلاح های دارای مجوز، پایش مستمر مجوز سلاح، پایش با محوریت مطالبه گری شهروندی، تدوین راهبرد فرهنگی جایگزین سلاح، کارآمدسازی قانون در مواجهه با حل منازعات محلی، استفاده مستمر از ظرفیت معتمدان محلی، اولویت دهی تیراندازی در مصوبات شورای تأمین و ... است. از نظر مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدها نیز شامل تشدید احساس ناامنی در استان، ارزیابی منفی شهروندان از عملکرد نظام حکمرانی محلی، کاهش حس تعلق به مکان و ... است که حول مقوله هسته «بازتولید ناموزون سنت های قومی» سامان دهی شده است.
راهبردهای پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان با تأکید بر وضعیت های مخاطره آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۰)
369-397
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وضعیت های مخاطره آمیز مواردی است که طفل یا نوجوان، در معرض بزه دیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیتی قرار می گیرد. پلیس به عنوان محوری ترین سازمان درگیر در امر پیشگیری از جرائم، نیازمند آگاهی و اقدام مقتضی در پیشگیری از وضعیت های مخاطره آمیز بزه دیدگی اطفال و نوجوانان است. پژوهش حاضر درصدد بررسی راهبردهای پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان با تأکید بر این وضعیت ها می باشد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی–تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان واحدهای گشت، فوریت های پلیسی110 و واحدهای مشاوره و مددکاری است که براساس فرمول کوکران، تعداد 155 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، 83 /0 تعیین شد و داده ها با نرم افزار اس. پی. اس. اس 24 تجزیه و تحلیل شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد راهبرد حمایتی پلیس با مقدار465 /56=t، راهبرد مشارکتی پلیس با مقدار354 /49=t و راهبرد تعاملی پلیس با مقدار756 /52=t درسطح معناداری000/0 بر پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان در وضعیت های مخاطره تأثیر معناداری دارند. بنابراین انجام مداخلات حمایتی، مشارکتی و تعاملی پلیس موجب کاهش آثار عوامل آسیب زا در بزهکاری اطفال و نوجوانان در وضعیت های مخاطره آمیز می شود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهدکه پلیس می تواند با اقدام های مانند تربیت و بکارگیری نیروهای متخصص، استفاده از سامانه های اطلاعاتی و پایش تصویری، شناسایی نقاط جرم خیز و عوامل خطر، آگاهی بخشی عمومی، استفاده از رسانه های جمعی و فضای مجازی، تقویت پیوند پلیس با مدرسه، ارتقای سطح شناخت اجتماعی و... نقش مهمی در این حوزه ایفا نماید.