وقتی از حوزه فرهنگ سخن میرود، غالبا نام دانشمندان، نویسندگان، ادیبان، شاعران و هنرمندان به ذهن میآید و کمتر از کسانی یاد میشود که گرچه خود دانشمند و ادیب و هنرمند نبودهاند، اما به روشی دیگر منشأ خدمات فرهنگی شدهاند. در میان این کسان، نام حاج حسین آقای ملک (تهران، 1351 1250 خورشیدی) بر صدر مینشیند. او بزرگترین واقف آستان قدس رضوی در دوره معاصر است و گستردگی و ارزش اموال وقفیاش به حدی است که مجموعه موقوفات ملک را آستان قدس کوچک خواندهاند.
دانش تاریخ در میان اندیشمندان مسلمان از جایگاه ناسازه ای (پارادوکسیکال) برخوردار است. این دانش، از سویی، به عنوان مهم ترین حوزه معرفتی برای عبرت گرفتن جهت نیل به سعادت دنیوی و اخروی مورد تاکید قرار گرفته است و از سوی دیگر، در طبقه بندی علوم نزد مسلمانان، اغلب نادیده گرفته شده است؛ تا آنجا که بسیاری از اندیشمندان مسلمان حتی در میان علوم نقلی هم از آن یاد نکرده اند. در این میان، امام خمینی از نوادر عالمان مسلمان است که به دانش تاریخ، هم از حیث فایده آن برای عبرت گرفتن و هم از حیث اهمیت آن به عنوان یکی از علوم شریفه، که به مثابه دانشی مستقل شان و اعتبار بالایی دارد، توجه نموده است. ایشان اگرچه کتاب مستقلی درباره تاریخ ندارد، اما همواره در آثار مختلف خود، در سخنرانیها، بیانیه ها و... به علم تاریخ اشارات زیادی کرده اند. نوشتار حاضر به دنبال تبیین این رویکرد استعلاجویانه امام خمینی در باب دانش تاریخ است.