فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
برانداختن قاجار و برکشیدن پهلوی
حوزههای تخصصی:
در بحبوحه مشروطه، پس از فتح تهران، مجریان حکم اعدام، عمامه از سر شیخ فضلالله نوری برداشتند تا طنابدار را به گردن او بیندازند؛ در این حال آن شیخ روشنبین که آینده را در خشتخام همچون آینه میدید، رو به جماعت حاضر در میدان توپخانه کرد و در یک پیشبینی شگفت، گفت: امروز این عمامه را از سر من برداشتند، فردا هم از سر شما بر خواهند داشت.
یک وزیر ایراندوست (ابوالعباس فضل بن احمد اسفراینی)
حوزههای تخصصی:
ایل مُکری و فراز و فرودهای روابط با شاه عباس اول صفوی
حوزههای تخصصی:
در دوره ی صفویه قوم کرد دارای ایلات فراوانی بود که در دو قلمرو ایران و عثمانی حضور داشتتند. یکی از ایلات مهم کرد، مُکری ها بودند که در مناطق شمال غربی ایران می زیستند. کردهای مکری در دوران حکومت شاه عباس اول به بالاترین شهرت خود در دوران صفویه رسیدند؛ چرا که در این ایام نه تنها دارای قدرت زیادی گردیده، بلکه برای دولت صفوی اهمیت داشتند. اهمیت ایل مکری در دوره شاه عباس اول به این علت بود که آنها یکی از ارکان نیروی نظامی وقت محسوب می شدند و در مرز ایران و عثمانی به مانند سدی در مقابل تجاوزات عثمانی ها قرار می گرفتند. مکریان در دوران شاه عباس اول دچار حوادث بسیاری شدند. یکی از این حادثه های مهم سرکوب این ایل به دستور شاه عباس بود که برای مدتی ادامه داشت و قتل و غارت بی سابقه ای آنها را فرا گرفت. مقاله حاضر در نظر دارد با بررسی روابط شاه عباس اول با ایل مکری علل فراز و فرود در روابط میان آنها را دریابد.
بررسی تاریخی ناامنی های عهد مغول و نقش آن در انحطاط اخلاقی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره استیلای مغول، با به خطر افتادن امنیت مردم و لرزان شدن پایه های زندگی اجتماعی و فردی، ارزش های اخلاقی تا حدودی رو به انحطاط رفت؛ زیرا بارزترین انواع امنیت- که در پناه آن می توان آسوده زندگی کرد- مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی، شغلی، فردی، قضایی، روانی و فرهنگی، همگی دچار سیر نزولی شدید شدند و با تنگ شدن عرصه زندگی بر ایرانیان، مبارزه آنان با حاکمان مغول به مبارزه برای بقا تبدیل شد و مسئله فرهنگ و اخلاق اصیل به مرتبه دوم سقوط کرد.البته باید اذعان کرد که مغولان علت تامه انحطاط اخلاقی نبودند، یعنی نمی توان همه نابسامانی ها در این حوزه را به آنان منتسب کرد؛ اما روش حکومت و سیاست گذاری های آنان به گونه ای بود که منجر به تشدید این انحطاط شد؛ انحطاطی که از قبل آغاز شده بود.پس از پایان حاکمیت مغول، تمامی خسارات در حوزهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، شغلی و... جبران شد، اما خسارت های اخلاقی تا مدت ها پایدار و پابرجا بود؛ به گونه ای که بعضی صاحب نظران معتقدند که تاکنون نیز تأثیر اقدامات آنان در لایه های زیرین تفکر و فرهنگ ایرانی مشهود است.در این مقاله، با روش تحلیلی به تبیین این موضوع می پردازیم.
هویت ملی در ایران و آسیب شناسی آن از دیدگاه امام خمینی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله درصدد برآمده است تا «هویت ملی» را از نظر امام خمینی بازشناسد، لزوم و ضرورت آن را یادآوری کند، به آسیب شناسی آن بپردازدو سرانجام راه حل مطرح شده را ارائه نماید.
وی معتقد است که حضرت امام از میان عواملی که برای تعیین هویت ملی معرفی شده اند (نژاد، خون، رنگ، مرز جغرافیایی، سیاست، فرهنگ) بر عامل فرهنگی تأکید دارد و هویت اصیل و واقعی را بر فطرت انسانی واحد مبتنی می داند. فطرتی که با تربیت اسلامی شکفته می شود و انسانی مستقل را به جامعه عرضه می کند.
نویسنده با بررسی عوامل تاریخی به نحوه افول هویت ملی ایرانیان، از نظر امام، اشاره می کند و دو عامل را در آن دخیل می داند:
1) شیوع و رواج مدرنیسم در دو سده اخیر که باعث از خود بیگانگی، غربزدگی، خودکم بینی، گمشدگی و هیچ انگاری در جوامع اسلامی و ایران شد.
2) رویکرد متحجران، رفاه طلبان و مرفهان بی درد به اسلام و جامعه اسلامی.
حزب برادران، پیشینه و مولفه های اندیشگی سیاسی و عقیدتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزب برادران از مجموعه احزابی بود که پس از شهریور 1320 پا به عرصه حیات سیاسی ایران نهاد. این حزب با مرامنامه 12 ماده ای که در عبارت «حفظ استقلال ایران در ضل لوای مذهب جعفری» خلاصه می شد با هویت دینی - سیاسی آغاز به فعالیت نمود. بر طبق اساسنامه 14 ماده ای موجود، حزب دارای یک هیات مرکزی 12 نفره و ده شعبه بود اما عملا ساختار تشکیلاتی آن بر هیات های مذهبی استوار بود. در راس این حزب فردی روحانی و دارای مقام اجتهاد و با ادعای مرجعیت قرار داشت.ساز و کار حزب علیرغم پیش بینی شعبه هایی در آن عملا بر محور شخص رهبری حزب و افکار او قرار داشت و کمتر نمود فعالیت حزبی نظام یافته متعارف در آن مشهود بود. اعضا مرکزی حزب نیز به نظر نمی رسد که از انضباطی تشکیلاتی پیروی داشته باشند. این حزب از زمان تشکیل تا مرگ رهبری حزب در بهمن 1335 ش نه تنها در سطح شهر و منطقه، بلکه در کشور نیز منشا اقدام ها و تاثیراتی بود و رضا حکمت (سردار فاخر) یکی از اعضای مرکزی آن برای پنج دوره متوالی ریاست مجلس شورای ملی (20، 19، 18، 17، 16، 15) را بر عهده داشت.این حزب در زمینه عقیدتی بر اجرای قواعد شرعی تاکید داشت و حکومت را ابزاری برای اجرای این قوانین می دانست و رسالت خویش را در مبارزه با منکرات از یکسو و عقاید الحادی و غیر مذهبی از دیگر سو می دید. از نظر سیاسی نیز حزب درصدد کسب مناصب و مراکز قدرت بود و چندان در این راه به تنزه سیاسی و وفاداری به اصول اعلامی در مرامنامه و اساسنامه پایبندی نشان نداد.توانایی های شخصی رهبری حزب و تعلق او به خانواده ای روحانی، در آغاز موجب اقبال عده فراوانی به سوی حزب شد. اما گرایش قدرتمدارانه رهبری حزب و شور فاصله ای که نسبت به جوانان، اقشار فرهنگی و حتی همگنان روحانی خود نشان داد به تدریج حزب را از اعضای فهیم و خوشنام تهی کرد. بهره داشتن رهبری حزب از اندیشه های نو و توفیقات او در زمینه های اجتماعی در دوره نخستین حیات حزب وجهه ای اصلاح طلبانه از آن نمودار ساخت، اما مواضع حزب و رهبری آن در جریان ملی شدن نفت و دوران نخست وزیری محمد مصدق، که سمت و سوی نزدیکی به دربار و سلطنت را به ذهن متبادر می کرد، چهره حزب و رهبری آن را مشکوک ساخت و خوشنامی را از آن ستاند.
سیر تحولات سیاسی و اجتماعی یزد در دوران مشروطه
حوزههای تخصصی:
در دهه نخست انقلاب مشروطه، یزد شاهد حوادث و آشفتگیهای فراوانی بود. حاکمان یزد در زمان مظفرالدین شاه، قبل از وقوع انقلاب مشروطه، به دلیل ضعف جسمی و روحی شاه، بسیار گستاخ بودند و مستبدانه به غارت و چپاول و گرفتن اضافه جمعهائی بر مالیات از اهالی یزد می پرداختند. اهالی یزد، با بست نشینی و تحصن اعتراض می کردند، ولیکن هر حاکم جدید به نوع دیگری به آزار و اذیت ایشان می پرداخت. قحطی، خشکسالی و شیوع وبا نیز مزید بر علت بود. اقلیتهای مذهبی چون زرتشتیان نیز، تاوان سنگینی می پرداختند.
پس از امضا شدن فرمان مشروطیت، نهضت مشروطه خواهی در یزد شکل گرفت و حاج محمدتقی مازار، نقش برجسته ای در آن نهضت داشت. زرتشتیان یزد نیز طرفدار مشروطه بودند، ولیکن چون حاکمان یزد همچنان همان افراد سابق بودند، درگیریهای شدیدی پیش آمد که به کشته شدن حاج محمدتقی مازار و ترور پرویز شاهجهان، تاجر زرتشتی انجامید.
اعتراض عمومی مردم یزد به تصویب مالیات، تشکیل انجمن ولایتی، تعیین نماینده یزد برای دور اول مجلس، محاصره شدن یزد به دست دزدان فراغه ای و چپاول آن به دست نظامیان بختیاری در زمان حکومت سران بختیاری بر یزد، توقیف و دوخته شدن دهان شاعر مبارز، فرخی یزدی نیز از جمله دیگر موارد مورد بررسی است.
روابط ایران و آمریکا؛ از پیروزی انقلاب تا تسخیر سفارت
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ تیر شماره ۴
حوزههای تخصصی:
حمایت گسترده امینی از امام خمینی
حوزههای تخصصی:
علامه امینی جلوهای تام و تمام از یک انسان مخلص و کوشا بود. نشانههای این اخلاص را میتوان در تقدیمیه الغدیر که در ابتدای آن آمده است و در وصیتنامه او نیک دریافت (سندهای شماره 1 و 2) وی با انتخاب هوشمندانه موضوع غدیر در ایجاد اتحاد واقعی و مستحکم میان مسلمین کوشش میکرد. لذا این امر در زمان حیات او توسط متفکران متعدد (همچون استاد شهید مطهری) مورد توجه قرار گرفت و پس از رحلت آن بزرگمرد نیز به گواهی اسناد ساواک، مبارزان در مجالس بزرگداشت آن مرحوم بر این وجه از تلاش علمی او انگشت تاکید نهادند.
سیاست دوگانه / گفت و گو با محمدعلی رامین
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
روابط خارجی کشورها تابعی از وضعیت و پتانسیل درونی از یک سو و قدرت و موقعیت منطقه ای و بین المللی آن ها از سوی دیگر می باشد. تحلیل روابط ایران و آلمان نیز در همین چارچوب در خور بررسی است و گفت وگوی حاضر نیز با لحاظ متغیرهای داخلی و خارجی، نوسانات رفتاری و تغیر عمق روابط دو کشور یادشده را تحلیل نموده است؛ روابطی که نه فقط بیانگر قوت ها بلکه نشان دهنده ضعف ها و فشارهایی است که برقراری روابط پاسخی به آن ها محسوب می شده است. شایان ذکر است که در این شماره با جناب آقای محمدعلی امین ــ مدرس و محقق در زمینه تاریخ و تمدن غرب و اسلام، عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و امریکا و مؤسس اتحادیه راه اسلامی در اروپا ــ گفت وگو شده است.
جایگاه مجلس شورای ملی در ساختار سیاسی حکومت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ای که تحقیق حاضر را به پیش می برد، تبیین این سؤال است که چرا تحوّلات سیاسی درونی و بیرونی پس از شهریور1320 که همزمان با آغاز به کار مجلس سیزدهم اتّفاق افتاد، به تحوّل بنیادینی که نقش آفرینی نهاد مجلس شورای ملّی در عرصه های مختلف را در پی داشته باشد، منجر نگردید؟ در تحلیل این مسئله، بر این باوریم که تکوین ساختار دولت مطلقه مدرن همراهبا گسترش چندپارگی اجتماعی و تداوم فرهنگ سیاسی سنّتی و پدرسالارانه به عنوان موانع اصلی توسعه سیاسی باعث شده بود که جایگاه بی ثبات و وابسته ای برای نهاد مجلس در اعصار پس از آن نیز رقم بخورد؛ به گونه ای که در دوره تاریخی دهه 1330 نیز به رغم شرایط بحرانی داخلی از جمله تضعیف نقش شاه در رأس هرم قدرت، به دلیل قدرت گیری دیوان سالاری سیاسی و نظامی و سلطه خارجی نیروهای متّفقین، مجلس شورای ملّی امکان اعمال نظارت بر امور و قانون گذاری مطلوب خود را از دست داد. در نتیجه، با وجود تضعیف سلطنت و عدم تسلّط شاه جوان بر امور مملکتی امّا به دلیل منازعات گروه های قدرت داخلی و تضعیف استقلال سرزمینی، شاهد فترت دیگری در عرصه قانون گذاری هستیم و مسائل داخلی و خارجی در این مقطع بر ماهیت و عملکرد نهاد دموکراتیک مجلس سایه سنگینی افکنده اند. بدین ترتیب، نیل به آرمان های مشروطیت در درجه دوم قرار گرفت و باعث شد تا همچنان توجّه و تلاش برای حفظ وجه دموکراتیک و سیاسی مشروطه،متمرکز گردد و سایر ارکان مشروطه، مغفول واقع شده و در نتیجه یکی از مهم ترین ابعاد تبلور مشروطه که تربیت و توسعه فرهنگ سیاسی جامعه جدید بر اساس فرهنگ مشارکتی بود، به تعویق افتاد. همچنین سیر وقایع پس از مشروطه به گونه ای پیش رفت که تلاش برای «حفظ مشروطه و نهاد مجلس قانون گذاری»، جایگزین هرگونه اقدام جهت «توسعه مشروطه» و نهادینه کردن اهداف آن شد و این مسئله، کلید تفسیر تمام وقایع و حوادث پرفراز و نشیب از مشروطه به بعد بوده است. بر اساس تداوم چنین وضعی است که می توان با استناد به منابع و مستندات تاریخی و بررسی ساختار و کارکرد مجالس دهه 1330 که شامل حیات سیاسی و اجتماعی مجالس سیزدهم تا شانزدهم می شود، تحلیل کردکه علی رغم خروج رضاشاه از صحنه سیاسی کشور و ایجاد فضای باز سیاسی در شهریور1320، گرچه تمرکز قدرت از بین رفت و دور تازه تمرکز زدایی در ساختار سیاسی و اجتماعی قدرت آغاز شد امّا این دگرگونی مقطعی به معنای حرکت در مسیر توسعه و غلبه نهادهای سیاسی- اجتماعی جدید همچون مجلس، احزاب و ارگان های اجتماعی بر منظومه قدرت سیاسی نبود زیرا تداوم ساختار و ماهیت نظام سیاسی سنّتی و خیزش نخبگان سیاسی از میان منابع سنّتی قدرت که مهم ترین منبع آن فرهنگ سیاسی سنّتی بود، باعث گردید تا سلطه مطلقه در عصر مشروطه بازتولید گردد که این امر به شکل تقابل ساختار و کنش مجالس دهه 1330 و مراکز موازی قدرت، قابل مشاهده است.
ناگفته هایی از انقلاب
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۱۸ و ۱۹
حوزههای تخصصی:
کودتای مارک دار
منبع:
زمانه ۱۳۸۱ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
هر اسفندماه که می آید، قلم از دست مورخ می افتد، چشمانش خسته می شود و پلک هایش فرومی آیند و او را تا به اعماق تاریک تلخی های روزگار با خود می برد. کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 به دست رضاخان پهلوی و سیدضیاالدین طباطبایی و با رهبری سفارت و عوامل انگلستان، از آن جمله رویدادهاست که رنج های بی شمار آورد و تاریخ هشتاد ساله اخیر ایران را در پیچ و تاب های هولناکی ازتاریخ خود فرو برد. یک کودتا یک تاریخ و یک ملت. کودتای سوم اسفند 1299 از آن نقطه های تاریک تاریخ است که هر چه بیشتر برای روشن شدن ابعاد و اعماق آن تلاش می کنیم، بیشتر اندوهگین و دل افگار می شویم؛ اما باید این اندوه را به جان خرید و با کنکاش در این گونه وقایع تاریخی، چراغی فراروی آیندگان برافروخت. مقاله حاضر از سر همین اندوه مسوولانه نگاشته و تقدیم شما شده است.
تحولات تاریخی و جایگاه استراتژیکی، نظامی و اقتصادی هیرکانیا در عصر هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین هیرکانی در گوشه ی جنوب شرقی دریای کاسپین، ازجمله ایالت های مهم در دوران باستان بوده است که از همان ابتدا دستیابی به آن برای قدرت های بزرگ ایرانی حیاتی بود و برای تثبیت قدرت و حفظ قلمرو از تهاجمات بیگانه ضروری قلمداد می شد. اهمیت استراتژیک ورکانا (هیرکانیا) و به ویژه استقلال نظامی و اهمیت سازمان ارتش این سرزمین برای هخامنشیان به گونه ای بود که آن را می توانیم دروازه ی دفاعی مقابل یورش اقوام مختلف و پایگاه و پادگان نظامی بدانیم که حتی هخامنشیان از آن برای سازماندهی و مقابله با دشمنان غربی و رتق وفتق امور مرزهای غربی بهره می بردند. در وهله های مختلف زمانی، گاه این ایالت با ایالت پرثوه ادغام می شد و تحت یک ساتراپی قرار می گرفت و گاه به طور مجزا ساتراپی مستقلی را تشکیل می داد. هنگامه ی این ادغام و یا گسست از مسائل مهمی است که اختلاف نظرهایی را بین پژوهشگران ایجاد کرده است و می تواند حاکی از تحولات تاریخی سرزمین مذکور در دوران هخامنشی باشد. با توجه به اینکه از طریق بررسی نقش منطقه ای، کارکرد نظامی و عملکرد اقتصادی ساتراپ های مختلف می توانیم با نگرش همه جانبه اوضاع سیاسی، نظامی و اقتصادی دولت های باستانی را دریابیم، در این پژوهش به یاری اسناد و مدارک تاریخی و یافته های باستان شناسی کوشیدیم زمان ادغام دو ایالت ورکانا و پرثوه و استقلال آن ها در دوره های مختلف عصر هخامنشی را مورد بررسی قرار دهیم و اهمیت ورکانا ازجنبه ی نظامی، استراتژیک و اقتصادی برای دولت هخامنشی و نقش این ایالت در پیشبرد اهداف هخامنشیان را در عرصه ی نظامی و سیاسی بررسی و معلوم کنیم.
عوامل مؤثر در پیشرفت اجتماعی، فرهنگی و علمی شیعیان ری در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ری در دوره اسلامی، برخلاف شهر همسایه اش؛ قم، از تنوع فکری و مذهبی برخوردار بوده و شیعیان (امامی، زیدی، اسماعیلی) و حنفیان، با گرایش های مختلف فکری چون معتزلی، اشعری، کلابی، جهمی و... در این شهر توانستند در عرصه های مختلف، به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کنند. به دنبال این تحولاتی که در ری پدید آمد، شهر، کانون توجه و مقصد مهاجرت دانشمندانی نظیر ابوریحان بیرونی، قاضی عبدالجبار معتزلی و شخصیت هایی از خاندان بابویه شد، که از امکانات علمی و فرهنگی که در این شهر پدید آمده بود، بهره بسیار بردند. مسئله اصلی مقاله، این است که چه عواملی این رشد و پیشرفت را برای شیعیان در عرصه های مختلف به ارمغان آورد. با بررسی منابع، این نتیجه حاصل شد، که از یک سو، رویکرد مسالمت آمیز شیعیان در تعاملات اجتماعی با دیگر مذاهب و فرقه های ساکن ری، این امکان را به آنها داد که فرصت ظهور و فعالیت داشته باشند؛ و از دیگر سو نیز نقش حکومت آل بویه و حمایت های این دولت از شیعیان، عامل مهم دیگری در این پیشرفت بود.