فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان در مرکز فلات ایران، اقلیم مناسب و شرایط اقتصادی و راهبردی قابل اعتنایی دارد. این شرایط ضمن تاثیرگذاری بر ساختار حیات جمعی ساکنان شهر در سیر تحول تاریخی آن نیز موثر بوده است. اصفهانِ اواخر دوران ساسانی از مراکز مهم تجاری، کشاورزی و نظامی ایران بود و این اهمیت تا حدی است که یزدگرد سوم به هنگام گریز در برابر اعراب،به اصفهان وارد شد اما شرایط موجود را به نفع خویش ندید. اعراب نیز پس از گشودن مرزهای بیرونی ایران؛ فتح اصفهان را نخستین هدف خویش در درون فلات مرکزی برگزیدند و این شهر پراهمیت را به صلح تصرف نمودند. درحالی که مسلمانان در فتوحات خود در ایران با مقاومت مردم شهری مواجه بودند و در مواضع چندی به تصرف مجدد شهرها مجبور می شدند؛ فتح اصفهان آسان ترانجام گرفت و واکنش های مردمی بعدی درپی نداشت. در همین جهت، مساله نوشتار حاضر تبیین موقعیت ممتاز اصفهان و اهمیت آن در فاصله زمانی اواخر حکومت ساسانیان و اوایل دوران اسلامی و نیز تشریح زمینه های فتح آن در قیاس با فتح سایر شهرهای بزرگ ایران توسط اعراب است. یافته های تحقیق که با بررسی منابع تاریخی و تاریخ نگاری و به شیوه کتابخانه ای به دست آمده و تفسیر شده است نشان می دهد فتح اصفهان به عنوان شهری برخوردار، خوش موقعیت و مرکز توجه طبقات ممتاز ساسانی، تحت تاثیر عوامل مختلفی صورت گرفته که در این میان سلوک آگاهانه و مصلحت جویانه ی اقشار شهری در برخورد مسالمت آمیز با فاتحان سهم به سزایی داشته است.
بررسی جرائم مذهبی در عصر ناصری
حوزههای تخصصی:
جرم یا به عبارتی بزه عملی ناپسند و برخلاف مقررات تعیین شده در یک جامعه است. قانون شکنی به نحوی از انحاء در تمامی مقاطع و دوران ها وجود داشته و مختص جامعه یا فرهنگ خاصی نیست. با توجه به اهمیت دوران ناصری به عنوان مقطعی حساس در تاریخ ایران، بررسی جرم به عنوان یکی از پدیده های مهم این دوران می تواند پرده از ابهامات بسیاری در زمینه-های مختلف ارتکاب جرم (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی) بردارد. بر همین اساس در این پژوهش تلاش شده، جرام مذهبی عهد ناصری سنخ شناسی و همچنین نقش عوامل مختلف در این معضل اجتماعی به ویژه نقش دوگانه ی حکومت در آن مشخص گردد. در همین راستا با تکیه بر مستندات تاریخی و همچنین منابع کتابخانه ای موجود و با بررسی آماری جرائم این دوره، به سنخ شناسی جرائم مذهبی در این عهد پرداخته و با بیان برخی از عوامل مؤثر در وقوع این جرائم تا آن جا که امکان داشت از دیدگاه تحلیلی نیز به آن ها نگریسته شد. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است جرائم مذهبی پایین ترین میزان جرائم در دوره ناصری را به خود اختصاص داده است. در حوزه ی جرائم مذهبی زنا با 8/52% بیشترین و بدعت با 3/12% کمترین میزان جرائم را به خود اختصاص داده اند. هر چند حکومت ناصری اصلی ترین عامل اجرایی در برخورد با مجرمان بود با این حال خود به نحوی بستر جرم را مهیا می کرد و در بسیاری از موارد بر میزان آن ها نیز می افزود.
کامیابی معتضد در مدیریت بحران مالی خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتضد، یکی از مقتدرترین خلفای نیمه ی دوم خلافت عباسی بود که در ابتدای زمامداری خود با بحران مالی ناشی از تهی شدن خزانه، کسری بودجه و ناتوانی دولت در پرداخت حقوق کارکنان مواجه شد. گرچه او این نابسامانی ها را از پیشینیان خود به ارث برده بود؛ اما هرگز اجازه نداد که این دشواری ها ادامه یابد و ارکان خلافت را متزلزل سازد. پرسشی که این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی - تحلیلی برای آن پاسخی جستجو کند، این است که معتضد با اتخاذ کدام شیوه و راهبرد توانست بحران مالی روزگار خود را مدیریت کند و موانع موجود را از میان بردارد؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که او برای حل این معضل، در سه عرصة سیاسی، مالی و اداری وارد عمل شد و با استخدام کارگزاران باکفایت، روش ها و راهبردهای مناسبی را در هر سه عرصه برای رسیدن به هدف در پیش گرفت و با کامیابی، بحران موجود را مدیریت کرد و اوضاع را به سمت روالمندی به پیش برد.
علما و مراجع مشروطهخواه؛ از آغاز دوره دوم مشروطیت تا رحلت آخوند خراسانی
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، نقش و جایگاه علما و مراجع مشروطه خواه عظام شیعه (با محوریت آخوند ملامحمدکاظم آخوند خراسانی) در مقابله با بحران ها و مشکلات عمدتاً سیاسی مبتلابه نظام مشروطه ایران، در فاصله فتح تهران در جمادی الثانی 1327 تا هنگام رحلت وی در ذی حجه 1329، با استناد به منابع و اسناد متقن، مورد بررسی و ارزیابی توصیفی- تحلیلی تاریخی قرار گرفته است. علما و مراجع شیعه در این برهه بس حساس و دشوار، هم چنان، مهم ترین و تأثیرگذارترین حامیان مشروطه ایران محسوب می شدند و در راستای دفاع از دستاوردهای مشروطیت و مقابله با بحران ها و مشکلات داخلی روزافزون دامنگیر نظام مشروطه، و نیز مبارزه با تجاوزات پایان ناپذیر دو کشور روسیه تزاری و انگلستان در شئون گوناگون کشور، بس فعال و مؤثر ظاهر شدند. با رحلت ناگهانی آخوندخراسانی، نظام مشروطه ایران، بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حامیان خود در میان علما و مراجع شیعه را از دست داد.
نقش و جایگاه مشایخ طریقت در تحولات اجتماعی تاریخ معاصر کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله های صوفیانه بعد از تأسیس در کردستان، فضای اجتماعی بخش قابل توجهی از جامعه را تحت تأثیر قرار دادند. تحقیق حاضر از شیوه ی پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی چرایی و چگونگی جایگاه و نفوذ طریقت های تصوف بر جوامع کردنشین که مسئله محوری این پژوهش است، می باشد. بزرگان این طریقت ها در کردستان به واسطه ی حمایت مردم از آن ها و همچنین با حذف حکومت های محلی در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی خود در عرصه های گوناگون اقدامات بسیاری انجام دادند. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد این مشایخ با حکام و فرمانروایان رابطه ی دوسویه داشته و پیوسته به خاطر منافع خود در پی جلب رضایت طرف دیگر بودند. نفوذ سیاسی و اجتماعی؛ برخورداری اقتصادی را برای آنان به همراه داشت به طوریکه روز به روز بر تعداد مریدانشان افزوده می شد و در نتیجه زمینه نفوذ بیشتر را برای شیوخ در صحنه ی اجتماع فراهم می کرد.
وقایع تنگک و تنگستان ساحلی در نخستین ماههای جنگ جهانی اول؛ نقض بی طرفی ایران و شکل گیری مقاومت های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در سراسر سالهای جنگ جهانی اول گستره ی جغرافیایی ایران عرصه مقاومت ملیون در برابر نیروهای بیگانه بوده است، اما در این میان تنگستان و تنگستانی ها آوازه ای بلند یافته اند. یکی از دلایل این امر پیوستگی خاک تنگستان به بوشهر، مهمترین بندر تجاری ایران در دوره قاجاریه بود . دلیل دیگر پیشقدمی تنگستانی ها در مقابله با متجاوزانی بود که بی طرفی ایران را در جنگ نقض کرده بودند. در این راستا روستای کوچک تنگک و کدخدای آن حاج علی تنگکی از یک طرف و باریکه ساحلی تنگستان با ضابطی رئیسعلی دلواری نقش خاصی در آغاز شکل گیری مقاومت عمومی مردم جنوب ایران طی ماه های اول جنگ جهانی اول داشته اند ، بطوریکه این ناحیه کوچک و رویدادهای آن که ابعادی محلی داشت، در کانون تحولات ملی ایران آن روزگار قرار گرفت. اگرچه نقض بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول در مقیاس های ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است. اما هدف این تحقیق آن است تا با روش استنادی نشان دهد ، رخدادهایی هرچند در مقیاس محلی چگونه آغازگر نقض بی طرفی ایران شده اند و بدین ترتیب ابعاد جدیدی از ظرفیت های تحقیق در تاریخ محلی مورد بررسی قرار گیرد. چنانکه در این تحقیق نخستین بار بطور مستند و مبسوط نقش حاج علی تنگکی بازشناسی و معرفی شده است.
تأثیر سیاست و رویکرد مذهبی ایلخانان بر اوضاع مسیحیان جنوب قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین هایی که توسط مغولان فتح شده و سپس به عنوان منطقه تابع ایلخانان اداره می شد، جنوب قفقاز بود. در دوره ایلخانان، حکومت باگراتیون قدرت برتر در این منطقه بود و امرای این نواحی به جز مناطقی خاص در اران و قراباغ که به طور مستقیم اداره می شد، وابسته و تحت فرمان حکومت باگراتیون بودند. عوامل چندی بر سیاست و روابط حاکمان جنوب قفقاز و ایلخانان تأثیر می گذاشت. مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات مربوط به جنوب قفقاز در پیوند با ایلخانان از منظر دینی است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست خارجی ایلخانان از جمله سیاست مذهبی آنان، چه تأثیری بر اوضاع مسیحیان این منطقه در دوره حکومت ایلخانی داشت؟ یافته های این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد جنوب قفقاز به دلیل موقعیت راهبردی و ادعاهای ارضی اردوی زرین در این منطقه، اهمیتی خاص برای ایلخانان داشت. ایلخانان غیرمسلمان تلاش می کردند تا علاوه بر سیاست های معمول به وسیله اعطای امتیازات به مسیحیان منطقه از اتحاد آنان با اردوی زرین جلوگیری کرده و از دشمنی آنان با مسلمانان به خوبی برای جنگ علیه اردوی زرین و ممالیک بهره برند. از طرف دیگر، مسیحیان جنوب قفقاز نیز تلاش می کردند تا از تفاوت باورهای ایلخانان غیرمسلمان، علیه مسلمانان و در جهت اعتلای دین مسیحیت استفاده کنند. مسلمان شدن ایلخانان باعث تغییر در سیاست مذهبی آنان در مقابل مسیحیان و اعمال سختگیری و فشار بر مسیحیان جنوب قفقاز شد. گرچه فشار بر مسیحیان منطقه تاحدی بر روابط سیاسی آنان با ایلخانان مسلمان تأثیر گذاشت؛ اما سیاست کلی ایلخانان مسلمان در جنوب قفقاز با ایلخانان غیر مسلمان در استفاده از نیروی نظامی آن، علیه دشمنان و نیز حفظ منطقه به عنوان سرزمین حایل و مهم راهبردی در مقابل اردوی زرین تغییری نکرد.
مناسبات سامانیان با خلافت عباسی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن سوم با موافقت خلافت عباسی، خاندان دهقانی سامانی، بر نواحی مرزی قلمرو اسلامی در شرق ماوراء النهر مسلط شده و به تدریج بر دامنه قدرت و قلمرو آن اقزوده شد تا اینکه همه نواحی شرقی قلمرو اسلامی از جبال تا رود طراز را زیر سلطه گرفت. در ابتدای امر، علاوه بر پیوند سیاسی و مذهبی، دعاوی استقلال طلبانه صفاریان و علویان طبرستان علیه خلافت عباسی، عامل تحکیم روابط آنها با خلافت عباسی شد. اساس مناسبات سامانیان با خلافت عباسی، تحت تأثیر عوامل متعدد نظیر تغییر در ساخت سیاسی در قلمرو سامانی، ظهور دیلمیان، غلبه آل بویه بر بغداد و جز آن یکسان نبوده و دچار تحول و تطور گشت. چنانکه گاهی روابط فیمابین دوستانه و مبتنی بر وفاق و همگرایی بود و گاهی ضمن حفظ ظاهر، روابط آنها دچار تیرگی شده و گاهی نیز به روابط خصمانه مبتنی بر تقابل و تضادّ تغییر می کرد.
این مقاله در پی آن است که با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن شناسایی تحولات درونی قلمرو سامانی، روابط فیمابین امیران سامانی با خلافت عباسی را ،با تأکید بر عوامل اثرگذار بر آن، تبیین کند.
شورش هُورآمان در عصر ناصرالدین شاه قاجار (1284 - 1286ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناحیه هورامان در غرب کردستان از سده 4ق تا پایان سده 12ق توسط حُکام محلی این ناحیه و تحت نظارت مستقیم حکومت مرکزی ایران اداره می شده است. با شروع سده 13ق شاهان قاجار بی توجه به این مسأله و همچنین اختلافات قومی حاکمان هورامان با والیان اردلان کردستان، در پی واگذاری کامل هورامان به والیان اردلان برآمدند که این مسأله باعث شکل گیری شورش هورامان در دوره ناصری شد. روابط حاکمان این ناحیه با والیان اردلان، حکومت مرکزی قاجار و دولت عثمانی نیازمند تحلیل و بررسی است. پرسشی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چه علل و عواملی سبب شکل گیری این شورش شد و چه پیامدها و نتایجی در پی داشت؟ این پژوهش بیشتر با تکیه بر اسناد و روزنامه های دوره قاجار و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، سعی در روشن کردن این مسأله دارد که چگونه با وجود تبعیت کامل حُکام هورامان از حکومت مرکزی ایران پیش از دوره قاجار، در این دوره شرایطی فراهم شد که سرانجام آن شورشی بود که علاوه بر هزینه های گزاف برای والیان اردلان و دولت مرکزی قاجار، توانست به عنوان یکی از علل مهم در سقوط حکومت اردلان ها و دخالت دوباره دولت عثمانی در مسأله مرزها به نفع خود، نقش بازی کند.
تکاپوهای سیاسی اجتماعی ذهبیه از سقوط اصفهان تا برآمدن قاجاریه (1135-1210ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله ذهبیه با داشتن پیشینه حمایت همه سویه از حکومت صفوی (907-1135ق)، به ناگهان با سقوط اصفهان و حوادث پس از آن، از جمله روی کارآمدن حاکمیت افشاریه و زندیه (1149-1209ق)، روبرو گردید. سیر فعالیتهای اجتماعی – سیاسی این سلسله در طول این سال ها، از جمله دوره هایی است که پژوهش روشمند و مستقلی درباره آن انجام نگرفته است. از این رو مسأله اصلی پژوهش حاضر هم ناظر به چگونگی تعامل و سلوک سلسله ذهبیه با حاکمیت سیاسی در طول سالیان مورد بررسی می باشد.
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع اصلی و منابع طریقتی سلسله ذهبیه، در روشن شدن این مسأله گامی بردارد. بر اساس یافته های تحقیق، طریقت ذهبیه در دوره افغان ها، در برگرداندن خاندان صفوی بر سریر سلطنت تلاش کرد، در زمان نادر شاه با توجه به سیاستهای مذهبی خاص او، این سلسله به دوران رکود و انزوا رفت. اما در عصر کریم خان با انتخاب شیراز به عنوان پایتخت و ارادت کریم خان به قطب ذهبیِ عصر خود، این طریقت دوباره اوج گرفت. از اینرو فرایند رفتار ذهبیان در پیوند با مواضع فرمانروائیهای سه گانه –افغانها، افشاریه و زندیه- شکل گرفت. مواضعی که در گستره دوری تا نزدیکی با صفویان نیز معنا می یافت.
بازکاوی نقش انگلستان و کمپانی هند شرقی در جدایی افغانستان از ایرانِ دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، افغانستان به علت سرکشی مقطعی و توأم با تجاوز حکام هرات و قندهار و کابل، به دیگر نواحی خراسان وتمایل قاجار ها برای اعاده حاکمیت ایران در این مناطق، در کانون توجه قرار گرفت. در عرصه بین المللی نیز، سلطه انگلستان و کمپانی هندشرقی اش بر هندوستان و ترس و واهمه آنان از حملات افغانان دُرانی به آنجا ورقابت های استعماری با فرانسه و روسیه، سبب اهمیت یافتن این منطقه شد. انگلیسی ها در زمان فتحعلی شاه، با سیاست اعزام سفیر و انعقاد برخی قراردادها، وی را بر ضد زمان شاه دُرانی تحریک کردند؛ سپس با وعده های واهی، مانند مساعدت مالی و نظامی برای مقابله با روس ها و استرداد مناطق قفقاز، مانع از اتحاد فرانسویان با ایران و نفوذ احتمالی شان در افغانستان و هندوستان شدند. در زمان محمدشاه، ترس از نفوذ روس ها در آسیای مرکزی و افغانستان، آنان را واداشت تا با بهره گیری از سیاست ایجاد چالش و تهدید، هم حاکم هرات را علیه دولت ایران بشورانند و هم با حمله به جزایر خلیج فارس، مانع از فتح هرات و دیگر نواحی افغانستان توسط ایران شوند. در دوره ناصری نیز، بی درایتی ناصرالدین شاه و صدراعظم وی، آقاخان، سبب شد تا انگلیسی ها ابتدا قرار داد سال 1269ق/1852م را به ایران تحمیل کرده و سپس، با استفاده از سیاست جنگ طلبی و اشغال جنوب ایران و تحمیل عهدنامه پاریس، افغانستان را از ایران جدا کنند.
اسلوب نگارگری ساز؛ غنیمتی از غنایم چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقوط تبریز، پس از شکست چالدران (920ق/ 1514) زمینه ی به تاراج رفتن بخش اعظمی از ثروت های مادی و معنوی تختگاه صفویان را فراهم نمود. در این بین، بخش قابل توجهی از نخبگان هنری تبریز به اراضی عثمانی مهاجرت داده شدند. این مهاجرت اجباری امکان انتقال دستاوردهای مکتب نگارگری تبریز صفوی، میراث دار مکاتب هنری هرات، جلایری، ترکمن، به مکتب استانبول را ایجاد کرد. برخی از این نگارگران، همچون شاه قلی نقاش و شاگردان او، با عملکردی بسیار مؤثر موجب آفرینش و قوام یابی سبک نوینی در مکتب استانبول، موسوم به سبک ساز، شدند. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی حادثه تاریخی انتقال نگارگران مکتب تبریز به استانبول، به مطالعه نقش این هنرمندان در ایجاد تحول در هنر نگارگری عثمانی بپردازد.
مُهر انگشتر سلاطین متأخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر انگشتر یکی از متداول ترین مهرهای سلطنتی در تشکیلات دیوانی و اداری دوران صفویه است. با این حال، مطابق مهرنامه شاه سلیمان صفوی، این مهر از دوران شاه عباس اول ابداع شده و در دوران شاه عباس دوم نمونه ثانی آن نیز ساخته و استفاده می شده است. استفادة همزمان از دو مهر انگشتر در میان مهرهای دیوانی دوران صفویه تاکنون مطرح نبوده است و شناخت دقیق آنها می تواند در مطالعات سندشناسی و مهرشناسی اسلامی مفید واقع شود.
هدف پژوهش: هدف این مقاله بررسی مشخصات ظاهری و دیوانی مهر انگشتر سلاطین صفوی از شاه عباس اول تا شاه سلیمان است.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله، با ماهیت و روش تحقیق تاریخی- توصیفی و تطبیقی، و بر پایه منشآت و متون دست اول تاریخی و تحقیقی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: مهر انگشتر سلاطین متأخر صفوی، در متون تاریخی و منشآت دیوانی، بیشتر با عنوان «مهر کوچک» یا «مهر کوچک انگشتر» شناخته شده است. هویت دیوانی این مهر در دوران شاه عباس اول بسیار برجسته شده است و بیشتر مخصوص مهر کردن ارقام و احکامی بود که به صورت شفاهی از سوی پادشاه صادر می شد. همچنین، شغل «واقعه نویس»(مجلس نویس) و «دواتدار مهر انگشتر آفتاب اثر» مهم ترین مناصبی است که به طورمستقیم با مهر انگشتر سلاطین صفوی مربوط بوده است و طغرای سیاه رنگ «حکم جهان مطاع شد» بارزترین نشانه حضور این مهر در پای اسناد و مکاتبات به شمار می رود. به این مهر می توان «مهر رقم یا «مهر فصول» نیز گفت. به نظر می رسد مهر انگشتر دیگری که از روی این مهر در دوره شاه عباس ثانی با عنوان «مهر انگشتر کوچک» ساخته شده، برای مدتی به جای مهر کوچک انگشتر در تهیه جواب های فصول مورد استفاده قرار گرفته است. در عین حال، استفاده نامنظم و عمر کوتاه دیوانی این مهر از جمله نشانه هایی است که جایگاه و کارکرد واقعی آن را در نظام دیوانی صفوی تا اندازه زیادی کاهش داده است.
غارات معاویه و تأثیر آن در برآمدن امویان
حوزههای تخصصی:
اوضاع سیاسی- اجتماعی منطقه طرهان در دوره قاجار (1304-1174ش/1925-1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از تاریخ معاصر ایران را باید در ارتباط با ایالات، مناطق و
ساکنان آن بررسی کرد. ازجمله مهمترین آنها، منطقه طرهان یکی
از کانونهای کهن زندگی سنتی و کوچنشینی در غرب ایران واقع
در استان لرستان است. حکومت این منطقه در عصر قاجار در دست
خاندان امرایی (غضنفری) قرار داشت که در عین استقلال درونی
نسبی، تبعیت از حکومت مرکزی را پذیرفته بودند. فرضیه مقاله
پیشرو این است که طرهان به عنوان منطقهای که زیرمجموعه
پیشکوه لرستان بود، در فضای سیاسی، اجتماعی دورة قاجار نقش
پررنگی داشت و بعد از مشروطه تا برآمدن رضاشاه اهمیت بیشتری
پیدا کرد؛ دورها ی ک ه حوادث ی چو ن شورش سالارالدوله، حضور
انگلیس در غرب و جنوب با هدف سلطه بر نفت، جنگ جهانی اول
در آن رخ داد. هدف پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-
تحلیلی و با تکیه بر متون کتابخانهای و اسنادی ا ز آرشی و ملی،
ارزیابی تاریخ منطقه طرهان و بررسی جایگاه آن در عصر حکومت
قاجار و درصدد پاسخ دادن به این پرسشهاست که منطقه طرهان
در دورة قاجار چگونه وضعیتی برخوردار بوده و در رویدادهای این
دوره، به ویژه در حوادث غرب کشور چه نقشی داشته است. نتیجه
این پژوهش نشان میدهد که موقعیت جغرافیایی منطقه طرهان و
کارکردهای مالی و نظامی برای قاجارها، آنرا به یکی از مهمترین
مناطق عشایرنشین کشور تبدیل کرده و باتوجه به قدرت حاکمان
آ ن منطق ه و حضور د ر جریانا ت ای ن دوره ، مور د توج ه حکومت
مرکزی قرار داشته است.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر تمرکزگرایی در تاریخ معاصر ایران در دو مقطع انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
علی رغم وقوع انقلاب مشروطه و تغییر ساختار حکومت از سلطنت استبدادی به حکومت مشروطه و همچنین تلاش اکثریت نمایندگان مجلس در دوره های اولیه آن برای ایفای نقش در صحنه تحولات سیاسی و تمایل به تمرکز زدایی، به تدریج سهم ایالات و مناطق در روند تصمیم گیری های کلان رو به نقصان نهاد. و با روی کارآمدن حکومت خودکامه پهلوی، تمرکزگرایی به یکی از ارکان اصلی حکومت پهلوی مبدل شد. در تاریخ معاصر ایران، تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همپای توسعه نیافتگی و توسعه یافتگی سیاسی، با فراز و نشیب های کوتاه و بلندی همراه بوده است. در همین دوره، گاه به توسعه یافتگی سیاسی نزدیک و گاه از آن دور شده ایم. در دوره معاصر تاریخ ایران، تمرکزگرایی را بیشتر و تمرکززدایی را کمتر تجربه کرده ایم، ولی به رابطه میان تمرکزگرایی و توسعه نیافتگی سیاسی و تمرکززدایی و توسعه یافتگی سیاسی، توجه جدی تری شده است. پرواضح است که سخن گفتن در مورد تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران و بررسی کم و کیف این تحولات به دلیل تنوع موضوعات و گستردگی مباحث، کاری بس دشوار است. بنابراین در این پژوهش می کوشیم تا علت یکی از منازعات تاریخ معاصر ایران که همانا بحثی پردامنه به نام تمرکزگرایی و یا تمرکززدایی است را با توجه به فقدان پژوهشی متقن و مستند در این باره را دریابیم. پرسش اصلی این پژوهش این است که چه رابطه ای میان توسعه سیاسی و تمرکزگرایی در تاریخ معاصر ایران وجود دارد و وقوع دو انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب اسلامی چه تأثیری بر رابطه ای متقابل این دو متغیر نهاده است؟
بررسی انتقادی نگرش های اسلام پژوهان درباره چرایی برافتادن دولت اموی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تاریخ دودمان اموی یکی از مهم ترین برهه های تاریخی در جهان اسلام است که تاریخ پژوهان پرشماری به بررسی آن پرداخته اند. کاوش در چگونگی برآمدن تا برافتادن این دودمان، شاخصه اصلی این پژوهش ها بوده است. اما فراکاوی و کالبدشکافی چرایی برآمدن و برافتادن امویان امری است که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که در دهه های اخیر رهیافت های میان رشته ای و به دنبال آن بررسی چرایی برافتادن دودمان های تاریخی با بهره گیری از نظریات جامعه شناسی تاریخی، در تاریخ نگاری رواج چشم گیری داشته است. این نوشتار پژوهش های گوناگون صورت گرفته پیرامون امویان را در سه حوزه تاریخ نگاری غربی، عربی و ایرانی در دو قرن اخیر، با در نظر گرفتن توالی زمانی پژوهش ها و مکتبی که پژوهش بدان تعلق دارد مورد بررسی قرار داده و کوشیده است کاستی ها و نارسایی های هر یک از آن ها را نمایان سازد و سرانجام درباره بایسته های اموی پژوهی در آینده، چند نکته را یادآور شده است.
واکاوی نقش زرتشتیان در اقتصاد دوره قاجاریه با تأکید بر تجارتخانه های زرتشتی
حوزههای تخصصی:
پس از ورود دین اسلام به ایران پیروان دین زرتشت موقعیت خود را به نفع مسلمانان از دست دادند. اینان تا دوره قاجاریه با تحمل مشکلات فراوان در ایران حضور داشتند. محدودیت هایی که زرتشتیان با آن مواجه بودند مانع از آن می شد تا بتوانند در امور کشوری نقشی بر عهده داشته باشند، این در حالی است که پارسیان، یعنی هم کیشان زرتشتیان ایران در هند توانستند جایگاهی مناسب برای خود رقم بزنند. پارسیان به خصوص از اوایل قرن 19م/13ق تحت نظارت بریتانیا به لحاظ اقتصادی پیشرفت های فراوانی نمودند. قدرت اقتصادی پارسیان زمینه را برای کمک های آنان به دیگران فراهم نمود و در این بین زرتشتیان ایران هم از آن بهره مند شدند. بنیان تجارتخانه های مهمی چون جمشیدیان، جهانیان و یگانگی در این دوره بیانگر قدرت اقتصادی زرتشتیان در این دوره است.
مسئله مقاله آن است که پیروان زرتشتی در ایران چه نقشی در اقتصاد و بنیان تجارتخانه های عصر قاجار ایفا کردند؟ در این پژوهش تلاش می شود که با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکا به مطالعات کتابخانه ای به پرسش فوق پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که زرتشتیان ایران در دوره قاجاریه و به خصوص اواخر سلطنت ناصرالدین شاه با کمک مالی انجمن اکابر هند، توانستند چندین تجارتخانه و صرافی در ایران تأسیس کنند و همچنین نقش بسیار مهمی در حیات سیاسی و اقتصادی دوره مورد نظر ایفا کردند؛ اما رونق تجارتخانه ها چندان دوام نیاورد و مداخلات خارجیان از جمله روس ها باعث رکود و ورشکستگی آنان گردید.
تأملی بر زمینههای ورود تشیع به خوزستان در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اندیشه تشیع در خارج از شبه جزیره عربستان و عراق معلول
عوامل چندی از جمله مهاجرت شیعیان به سرزمین های دیگر بود و
تقابل آنها با خلفای اموی و عباسی این روند مهاجرت را تسریع کرد.
در خصوص ورود تشیع به ایران، میتوان گفت که اندیشه شیعی
نخست مناطق همجوار با سرزمین عراق را تحتتأثیر قرار داد. اگرچه
گذرگاه های طبیعی غرب فلات ایران یکی از مجاری اصلی ورود
تشیع به ایران بود، اما ولایات خوزستان به قدری اهمیت داشت که
این منطقه را به اولین توقفگاه علویان تحت تعقیب تبدیل کرده بود.
از این رو، می توان خوزستان را دروازه ورود تشیع به ایران قلمداد
کرد.
بررسی زمینه های ورود تشیع به خوزستان حاکی از این است که
موقعیت راهبردی و تعدد مسیرهای ارتباطی خوزستان با مناطق
جنوبی عراق، به عنوان پایگاه اصلی شیعیان، که امکان آشنایی مردم
منطقه را با اندیشه شیعی و آمدوشد راحتتر شیعیان فراهم میکرد؛
به علاوه زمینههای تاریخی و اجتماعی حاکم بر منطقه که موجب
نارضایتی مردم خوزستان از سلوک خلفا میشد، در ورود فکر و
فرهنگ شیعی به خوزستان نقش مؤثری داشت. در این میان
مهاجرت یا تبعید خاندانهای شیعی به خوزستان و شکلگیری
حکومتهای شیعه مذهب نیز در تکوین مراکز اولیه تشیع و گسترش
فرهنگ شیعی سهم تعیینکننده ای داشت.
اهداف انگلیس از تأسیس دفاتر کنسولگری در شهرهای مختلف ایران
حوزههای تخصصی:
کنسول گری دفتری رایزنی است که دولت ها بر اساس روابط کاملهٔالوداد به استقرار نمایندگان خود در قلمرو یکدیگر جهت فعالیت های تجاری و رسیدگی به امور اتباع خود مبادرت می ورزند، اما چه بسا دفاتر کنسولی به محلی برای پیشبرد اهداف سیاسی مبدل می شوند. ایران به عنوان یک منطقه نفوذ ماهیت تأسیس دفاتر کنسولی دو کشور روس و انگلیس را در شهرهای مختلف ایران آشکار می سازد. در این جستار با رویکردی توصیفی – تحلیلی ضمن بررسی چگونگی تأسیس دفاتر کنسولی و اخذ امتیاز حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) انگلیس در ایران، به این پرسش پاسخ می دهیم که اصولاً هدف اصلی انگلیس از افزایش و تعدد کنسولگری های خود در شهرهای ایران چه بود. از آنجا که در برخی نقاط؛ انگلیس دارای منافع تجاری یا حضور اتباع خود نبود، تأسیس و تعدد دفاتر کنسولی انگلیس نمی توانست جزء در قالب اهداف سیاسی بگنجد. ضمن اینکه در برخی مناطق نیز منافع تجاری دنبال می شد. در این رابطه رقابت با روسیه و مقابله با نفوذ این کشور برای انگلستان در اولویت بود.