فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارمینیه به عنوان یکی از مهم ترین بخش های منطقه قفقاز به علت قرار داشتن بر سر راه جاده ابریشم و مرزهای جهان اسلام با دارالکفر، همواره نقش بارزی در تاریخ تحولات این منطقه ایفاء نموده است. با وجود این که ضعف ناشی از نبود مدارک و اسناد آماری در تاریخ نگاری اسلامی همواره یکی از موانع عمده برای تشریح جغرافیای اقتصادی ارمنستان و دیگر مناطق مختلف تحت سیطره جهان اسلام بوده است؛ اما اشارات اجمالی و گاه ناچیز جغرافی دانان و سفرنامه نویسان ایرانی و مسلمان نیز نتوانسته این ضعف موجود را مرتفع نماید. این پژوهش درصدد است تا با رویکردی توصیفی و تحلیلی که اساس آن بررسی آثار جغرافی نویسان و مورخان ایرانی و عرب قرون اولیه هجری است، ضمن بررسی جغرافیای اقتصادی این منطقه، به شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر این قضیه بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با وجود تهاجم پیاپی اقوام بیگانه به سرزمین ارمینیه و تأثیرات مخرّب آن در اقتصاد این منطقه؛ اما برخی ویژگی های اقلیمی و طبیعی مساعد هم چون وجود دشت های وسیع و حاصل خیز، ناهمواری های بسیار مرتفع و غنی از معادن، دریاچه ها و رودهای گوناگون سبب شده است تا زمینه های لازم جهت تولید انواع صنایع دستی، محصولات کشاورزی و باغی، پرورش کرم ابریشم، پرورش دام و حیوانات بارکش قوی و زیستِ برخی گونه های نادر ماهیان آبزی و صدور آنها به دیگر مناطق جهان اسلام و شکوفایی اقتصادی و توسعه بازرگانی و تجاری ارمینیه گردد.
بررسی مسئله تغییر تابعیت اتباع ایران و عثمانی و واکنش دولت ایران نسبت به آن در فاصله سال های 1900-1922م/ 1317-1341ه.ق از خلال منابع و اسناد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجاورت دو حکومت ایران و عثمانی و مشابهت های فرهنگی و تاریخی آن ها سبب شد در دوره قاجار تعداد بی شماری از اتباع دو طرف به دلیل مشکلاتی که در وطن خود با آن مواجه بودند به کشور همسایه مهاجرت و تغییر تابعیت دهند. اگرچه شماری از مهاجرین نیز در ابتدا ضمن زندگی و کسب وکار در کشور همسایه، تابعیت خود را حفظ کرده، ولی پس از مدتی تابعیت خود را تغییر می دادند. از اینرو این موضوع مهم است که دلایلی باعث می شد این افراد، تابعیت خود را تغییر دهند و واکنش دولت ایران در قبال تغییر تابعیت اتباعش چگونه بود؟. این مقاله با روش کتابخانه ای اسناد موضوع را مورد بررسی و نتیجه حاصل نشان می دهد دلایلی چون اختلافات مذهبی، بدرفتاری مأمورین و دولت ها، بیرون آمدن اتباع از قید قوانین کشور خود و شرایط اقتصادی موجبات تغییر تابعیت افراد زا فراهم می اورد و این امر اغلب با اعتراضات پی درپی دولت ایران همراه بود.
سیاست مذهبی سلطان حسین بایقرا(مطالعة موردی: تأثیر بر تشیع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت 38 سالة سلطان حسین بایقرا(873- 911ق) که مقارن با واپسین سال های حکمرانی خاندان تیموری در ایران و همزمان با تشکیل حکومت صفویه است، از نظر چگونگی برخورد با مذهب شیعه و سیاست مذهبیِ اتخاذشده در قبال آن، مورد توجه است. در بیشتر تحقیقات کنونی به وضعیت عمومی مذهب تشیع در دوره تیموریان و به طور مختصر به گرایش مذهبی سلطان حسین و فضای مذهبی حاکم در این عهد پرداخته شده است، اما نگارنده این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع تاریخی، شرح حال ها، تذکره ها، نامه ها و مکاتیب این دوران، علاوه بر گرایش مذهبی سلطان حسین و وضعیت مذهبی شیعیان در قلمرو وی، به تبیین علل گرایش این سلطان به مذهب شیعه و پیامدهای سیاست مذهبی او بر تشیع بپردازد.
نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول صفوی برای تصاحب سلطنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در بررسی چگونگی شکل گیری یک حکومت ،نحوه ی قدرت گیری مؤسس آن سلسله بسیار مهم و تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش مذکور،بررسی نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول برای تصاحب سلطنت صفوی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته و از این حیث دارای اهمیت و نوآوری است. عواملی چون شرایط جغرافیایی و مذهبی گیلان، طریقت زاهدیه و نقش حاکم محلی آل کیا میرزاعلی کارکیا و بزرگان منطقه تالش در این امر تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر این است موقعیت طبیعی گیلان نقش مهمی در ادامه حیات و فعالیت سیاسی اسماعیل میرزا و طریقتش داشته است. همچنین طریقت زاهدیه ، حمایت و تلاش های میرزاعلی کیا و بزرگان منطقه از جمله تالشی ها از اسماعیل میرزا و همراهانش در مقابل آق قوینلوها، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سیاسی وی و در نهایت فتح اردبیل و تبریز داشته است.
نگرش قبیله ای ترکمانان سلجوقی و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش قبیله ای ترکمانان به حکومت و الگوی ملکداری ایرانی دو گفتمان رقیب در دوره سلجوقی بودند که هر کدام تلاش می نمودند تا رقیب را از صحنه بیرون کنند، یا این که نگرش دیگر را تحت سلطه قرار دهند. در نگرش قبیله ای حکومت متعلق به تمام قبیله بود و خاندان حاکم به نمایندگی از آنها به حکومت می پرداخت. این نوع نگرش که نماینده اصلی آن امرای ترکمان بودند، قدرت رییس قبیله را محدود به سنت های ایلی می-نمود. اما در الگوی ملکداری ایرانی که در ابتدا برای ترکمانان بیگانه بود، قدرت در دست فرمانروا متمرکز بود. وی جایگاه فرابشری داشته و سایه خدا بر روی زمین بود و از این رو صاحب اموال و انفاس بوده و قدرت مطلق داشت. دیوانسالاران ایرانی مروّجان اصلی این نوع تفکر بودند و تعارض امرای ترکمان با وزرای ایرانی در قالب تقابل دو نگرش به حکومت قابل بررسی است. مقاله حاضر تعارض این دو نگرش را از مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار حکومت سلجوقی دانسته و بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی نگرش قبیله ای سلجوقیان و بویژه امرای ترکمان و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی بپردازد. بر اساس آن چه در این مقاله حاصل شد، غزهای سلجوقی در بدو ورود به ایران تفکری محدود به سنت های قبیله و توأم با تمرکزگریزی داشتند و علیرغم تلاش های عناصر دیوانسالار ایرانی و موافقت سلاطین سلجوقی، نگرش قبیله ای امرای ترکمان پس از دوره خواجه نظام الملک که تحت تأثیر الگوی ملکداری ایرانی بود، با شدتی بیشتر نمود یافت که سبب تضعیف جایگاه دیوانسالاران و پیکارهای مداوم میان شاهزادگان و امرای سلجوقی بود.
شالبافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار (1209- 1344ه .ق/1795-1925م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین صنایع دوره قاجار، صنعت شالبافی بود. ابریشم و پشم ایران افزون بر کاربرد در تولید انواع قالی و پارچه ابریشمی، در بافت محصولی به نام شال استفاده می شد. با تثبیت دولت قاجار و حمایت برخی از دولت مردان، شالبافی به صنعتی مهم و با ارزش تبدیل شد. شهرهای کرمان، مشهد و کاشان به تدریج به مراکز شالبافی تبدیل گشته و نقش مهمی در رشد و بالندگی این صنعت ایفا کردند. همزمان با گسترش صنعت شال در کشور، این کالا علاوه بر اهمیت سیاسی و اجتماعی، از جنبه های اقتصادی و تجاری نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرد؛ تا آنجا که می توان در پژوهشی مستقل این مسائل را مورد واکاوی قرار داد. شناخت سیر تحولات تجارت صنعت شال، همان امری است که این پژوهش در نظر دارد با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به اسناد کنسولی بجای مانده از دوره قاجاریه و نیز به روش توصیفی- تحلیلی به آن پاسخ دهد. مسائل محوری مقاله دو مورد است: اولاً ویژگی ها و کاربرد شال در جامعه ایران عصر قاجار چیست؟ و مهم تر آن که وضعیت تجارت این کالا در دوره قاجار چگونه بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان از آن دارد که در جامعه ایران از شال استفاده های متنوعی می شده و دارای کاربد های فراوانی بوده است. همچنین با گسترش صنعت شالبافی در کشور، تجارت آن نیز در دستور کار دولت قاجار قرار گرفت و صادرات آن در کنار دیگر محصولات آغاز به کار کرد.
نقش قبیله شیعی بنو عبدالقیس در حیات فرهنگی و اجتماعی کوفه در عصر حضور ائمه(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنوعبدالقیس، از قبایل عربی شمال شبه جزیره هستند که از قرن ها پیش از اسلام، در بحرین قدیم (شامل: کویت، احساء، قطر و مجمع الجزایر بحرین کنونی) ساکن بوده اند. پس از تأسیس شهر کوفه، جمعی از افراد قبیله یادشده، به این شهر مهاجرت کردند و منشأ برخی فعالیت ها و تغییرها در مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر کوفه در عصر حضور امامان شیعه(ع) شدند. این نوشتار، پس از اشاره به پیشینه اسلام آوردن و تشیع گروی بنو عبدالقیس و سابقه محبت و ارادت آنها نسبت به خاندان پیامبر، حضور ایشان را در کوفه با روش توصیفی تحلیلی و نیز بهره گیری از منابع رجالی شیعه و با هدف شناخت نقش فرهنگی و اجتماعی آنها، گزارش و جمع بندی کرده است. ازاین رو، مقاله پیش رو، به شناسایی پنجاه تن از شخصیت های حدیثی این خاندان در کوفه و معرفی آثار آنها در زمینه: حدیث، فقه، کلام و شعر، جایگاه آنان در جمع قاریان، مدرّسان قرآن و خطیبان، مناصب حکومتی آنها و سرانجام معرفی مساجد عبدالقیس، شامل: مسجد سهله، مسجد صعصعة بن صوحان و مسجد زید بن صوحان، به عنوان سه مسجد منسوب به این قبیله، همت گماشته است.
نقش راه های ارتباطی ولایت اردشیرخٌرَّه برگسترش تجارت آن در دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت پر رونق اردشیرخٌرَّه که با وسعت نسبتاً زیاد بیشتر سواحل بنادر تجاری خلیج فارس را در بر می گرفت احتیاج به شبکه منظمی از راه های ارتباطی و تجاری داشت. شبکه راه های کاروان رو از روزگاران قدیم از آسیای صغیر گرفته تا ماوراءالنهر، عموماً به کناره های شمالی و شرقی خلیج فارس (سواحل اردشیرخٌرَّه) منتهی می شد و محصولات ماوراء دریا برای مصرف و صدور به بنادر ولایت اردشیرخٌرَّه آورده و از آن جا به هندوستان چین و شرق آفریقا صادر می شد. اردشیرخٌرَّه بنا به موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر شاهراه های تجاری زمینی و دریایی یک قطب تجاری و حلقه ی ارتباط جهان شرق و غرب محسوب می گردید. ما در این مقاله به بدنبال این هستیم تا با رویکردی تاریخی و توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا به بررسی راه های ارتباطی زمینی و دریایی ولایت اردشیر خوره پرداخته و سپس نقش این راهها را در رونق تجارت و آبادانی آن مورد تحلیل قرار دهیم و در ادامه نیز محصولات صادراتی و وارداتی اردشیرخٌرَّه مورد بررسی قرار می گیرد.
جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران
حوزههای تخصصی:
نهضت آزادی ایران از جمله گروه های سیاسی سازمان یافته و فعال در دوره قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در ایام اقامت امام خمینی(ره) در پاریس به او ملحق و همراه و مدافع آن گردید. دانش و تجربه کار تشکیلاتی این جریان سیاسی موجب گردید تا هنگامه تشکیل اولین دولت جدید، اکثریت اعضای آن را به خود اختصاص دهد. در طول جنگ تحمیلی، به ویژه پس از فتح خرمشهر، این جریان سیاسی با استناد به برخی مبانی دینی و اعتقادی اسلام، مواضع و عملکرد متفاوتی با نیروهای انقلابی در خصوص تداوم جنگ و ضرورت پایان دادن به آن اتخاذ نمود. مواضع نهضت آزادی در طول سال های جنگ تحمیلی، از حمایت کامل تا انتقاد شدید از مسئولان و سران نظام جمهوری اسلامی در تغییر بود. آنان در سیاست خارجی، تابع نظریه حسن همجواری و تنش زدایی از طریق دیپلماتیک بودند. تغییر اساسی در مواضع و گفتمان سیاسی نهضت آزادی پس از فتح خرمشهر، به موازات کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست، در نهایت آن ها را مبدل به اقلیتی معترض در درون نظام ساخت. این مقاله با نگاهی به نگرش جریان سیاسی مذکور به انقلاب اسلامی و جایگاه جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی آنان و با تأکید بر نظریه گفتمانی لاکلا و موفه، و نیز پیوستگی انقلاب و جنگ مارتین وایت، مواضع و عملکرد نهضت آزادی را در مراحل مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی عملکرد سازمان بازرسی شاهنشاهی در دوره اول حیاتسازمان (1351-1337ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد و تکثر نهاد های اطلاعاتی و مراجع نظارتی، از مهم ترین ویژگی های حکومت پهلوی دوم بود که این امر از ترس و نگرانی وی از بروز مخالفت های داخلی نشأت می گرفت. بازرسی شاهنشاهی به عنوان یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی در نتیجه شرایط داخلی کشور در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332ش. در اواخر دهه سی ایجاد شده و با یک وقفه چند ساله و تأسیس مجدد در 1347ش. تا آخر عمر رژیم پهلوی برقرار بود. حیات این سازمان به دو دوره مشخص تقسیم می شود؛ دوره اول زیرنظر سپهبد یزدان پناه و دوره دوم تحت ریاست ارتشبد حسین فردوست. سازمان در زمان ریاست یزدان پناه (1351-1337ش.) برای اطّلاع از وضعیت داخلی کشور و مبارزه با مشکلاتی چون فساد اداری و کارشکنی مقامات، نظارت بر فعالیت دیگر نهاد های امنیتی به فعالیت پرداخت و گزارش های زیادی تهیه نمود؛ ولی در ن هایت سودمندی زیادی برای حکومت پهلوی نداشت و نتوانست آرزو های محمدرضاشاه را برآورده کند. بر این مبنا پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش تحلیل تاریخی، و بر پایه منابع اسنادی و کتابخانه ای عملکرد (اقدامات و حوزه فعالیت) سازمان بازرسی شاهنشاهی و نتایج و پیامد های آن در دوره اول را بررسی کند.
سیر تحول هنر خوشنویسی و انواع خطوط آن در مکاتب هنری عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای اسلامی- ایرانی در دوره صفویه هم زمان با رشد و اعتلای دیگر هنرها به شکوفایی رسید. یکی از شیوه های پرداختن به هنر خوشنویسی در عصر صفوی بازنگری در مورد مکاتب و خطوط مختلف خوشنویسی در این دوره است. سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف ایران تحت حکومت صفوی شکل گرفته اند، که در مجموع می توان هنر خوشنویسی این دوره را، در پنج مکتب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. مکتب تبریز، با بهره گیری و ترکیب و تلفیق از سنت های هنری مکاتب هنری هرات، شیراز و ترکمانان (تبریز) شکل گرفت. مکتب قزوین، با انتقال پایتخت به قزوین در سال 955 ق، خوشنویسان تبریزی، در ابتدا مکتب قزوین را در ادامه مکتب تبریز تأسیس کردند. مکتب مشهد، ابراهیم میرزا هنرمندانی را که پس از روی گردانی شاه تهماسب از هنر، اخراج شده و یا مهاجرت کرده بودند، در مشهد پذیرا شد. پاسخ مثبت این هنرمندان به ابراهیم، منجر به شکل گیری مکتب هنری مشهد شد. مکتب شیراز، از قرن نهم هجری شروع شده و تا پایان سده ی دهم به فعالیت خود ادامه داد، هم از سبک ترکمانان و هم سبک صفوی بهره برده است. مکتب اصفهان، واپسین مکتب خوشنویسی عصر صفوی در اصفهان شکل گرفت. در این دوره، سنت ها و اقلامی که در گذشته برای خوشنویسی استفاده می شد، کماکان مورد استفاده خوشنویسان و علاقه مندان قرار داشت، اما قلم های جدیدتر تعلیق و نستعلیق در دربار و قلمرو صفویان اهمیت فراوان یافت. در اواخر دوره صفویه نیز، شاهد شکل گیری خط شکسته نستعلیق هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی به مکاتب رایج در عصر صفوی و نقش آن ها در رشد و گسترش هنر خوشنویسی می پردازد.
جایگاه تشیع در اندلس در مقایسه با مذاهب دیگر (تحلیلی بر علل گسترش نیافتن تشیع در اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
عواملی چند موجب شد که در این منطقه از جهان اسلام، تشیع نتواند از کثرت جمعیت برخوردار شود. این عوامل را می توان این گونه برشمرد: فعال نبودن اصحاب و راویان روایات ائمه(ع) در آنجا؛ حضور نداشتن گسترده قبایل و خاندان های شیعی؛ حاکمیت امویان که مخالف هرگونه اندیشه و تفکر با بن مایه های شیعی بودند؛ حاکمیت مذهب اوزاعی و بعد از آن مالکی که مخالف تفکر و اندیشه های شیعی بودند. این مقاله در پی بررسی این عوامل است.
ساختار کالبدی- فضایی شهر ایرانی عصر ناصری از منظر سیاحان غربی (1275- 1227ش)
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
63 - 96
حوزههای تخصصی:
شهر ایرانی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به رغم حفظ ساختار کالبدی سنّتی، در اثر آشنایی با الگوهای معماری غربی و ورود تأسیسات تمدنی جدید به کشور، به آرامی مسیر تغییر را پیش گرفت و عناصری از تجدد را در خود نمایان ساخت. در فضای کالبدی شهر این دوره، بناهای جدیدی در کنار بناهای قدیمی قد برافراشتند که چهره شهر را دگرگون کرد و در گزارش های سیاحان دیدار کننده از ایران بازتاب یافته است. این مقاله با رویکرد تاریخی به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای با استناد به متون سفرنامه ای و اهتمام به شاخص های شکلی و محتوایی در صدد ارائه تصویری از صور کالبدی شهر در عصر ناصری از دیدگاه سیاحان غربی است. در این پژوهش با ارائه صور گوناگون ساختار کالبدی شهر عصر ناصری، چگونگی انتقال عناصر سازه ای غرب به ایران در ابتدای سلطنت وی مطرح شده است، پدیده ای که به تدریج ابتدا به تحولات محتوایی شهر و سرانجام به تحولات کالبدی آن انجامید. یافته پژوهش نشان داده که شهر ایرانی این عصر با تحولات فضای کالبدی و محتوایی همراه شده است. تحولات کالبدی آن درون مایه تجدد غرب را به همراه داشته و عناصر محتوایی آن متأثر از مکتب تهران بوده است و سرانجام به دوران انقطاع تاریخی در شهرسازی ایرانی- اسلامی رسیده است.
شاه گزینی در دوره ی اشکانیان
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
گزارش تاریخی نشان می دهد که در دوره نیرومندی دستگاه پادشاهی اشکانی، پادشاهان پیش از مرگ خود شاهزاده ای را به عنوان ولیعهد تعیین می کرده اند، و در دوره ناتوانی آن خاندان، بزرگان و اشراف خاندان های نژاد شاهنشاهی در گردهمایی خود، به خواست خویش از تخمه اشکانی را به تخت شهریاری می نشانده اند. از طرفی اندیشه ی شاه گزینی شاهنشاهی اشکانیان آمیخته از سه سنت کوچ گرایانه، هلنیستی و هخامنشی بود. اساس حکومت اشکانی میان این سه سنت و در واقع تلفیقی از این سه الگو می باشد. ارتباط تنگاتنگی میان این سه الگو در طول حکومت اشکانیان وجود داشت. انتخاب بزرگ قبیله به عنوان شاه و همچنین تعیین برادر شاه به عنوان جانشین، سنت کوچ گرایانه انتخاب یک شاه بود. از طرف دیگر تعلق داشتن منصب شاهنشاهی در یک خاندان اشکانی و موروثی بودن آن سنت برجای مانده از هخامنشیان است. کارکرد مجلس سنا نیز نشان از فرهنگ و نفوذ هلنیستی در ساختار حکومت اشکانیان است.
تحول شهرنشینی اراک در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان فتحعلی شاه قاجار شهری در منطقه عراق عجم توسط یوسف خان گرجی تأسیس شد که «سلطان آباد» نامیده شد. این شهر در این دوره بنا بر اهمیت استراتژیکی، نظامی و اقتصادی رو به پیشرفت نهاده و به یکی از شهرهای مهم تبدیل شد. سلطان آباد، در کشاکش رقابت سیاسی- نظامی میان سلسله های سلطنتی و خاندان های مدعی حکومت (زند و قاجار) با انگیزه تأمین امنیت پایتخت و تعمیم سلطه قدرت مرکزی در مناطق تحت نفوذ ایلات و عشایر منطقه عراق ایجاد شد. اما عاملی که موجب گسترش و رونق شهر شد، توجه حکومت مرکزی و کمپانی های خارجی به این شهر و تبدیل آن به یکی از قطب های اقتصادی منطقه بود. در این پژوهش در پی آنیم تا با نگاهی به منابع اصلی و به ویژه سفرنامه های نگاشته شده در این دوره به تبیین نقش سیاست های حاکمان قاجار در رشد و گسترش زندگی شهر نشینی در منطقه ی اراک و نیز علل و نتایج توجه کمپانی های خارجی به این شهر بپردازیم.
اهداف و کارکردهای کنسولگری روسیه در رشت نیمه دوم عصر قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در
قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران
ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی
که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد،
شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در
ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس و روسیه پس از
تأسیس نمایندگیهای سیاسی در تهران، برای تأمین منافع خود، به
افتتاح تدریجی کنسولگری در شهر رشت مبادرت ورزیدند که تا آغاز
سدة بیستم به شبکههایی گسترده در سطح کشور تبدیل شدند.
پژوهش حاضر به بررسی علل تأسیس کنسولگری در رشت و
کارکردهای آن میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که افتتاح
کنسولگری در رشت از سوی انگلیس یا روسیه، بیش از هر چیز از
اهداف سیاسی راهبردی این دو دولت ناشی میشد.
نقش آمریکا در تفرقه افکنی در ایران 1320-1332ه.ش/1941-1953م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد.
هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد.
فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود».
یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.
کنکاشی در روابط نهضت جنگل و روسیه
حوزههای تخصصی:
نهضت جنگل تداوم راستین انقلابی بود که مجاهدین آرمانخواهش شاهد استحاله سریع آن بودند و به عیان مشاهده می کردند که همه تلاش ها و جانبازی هایشان، نتیجه ای جز تغییر چند نام و عنوان نداشته و نتوانسته در ماهیت نظام سیاسی و اجتماعی ایران تغییری به وجود آورد. علت یابی این انحراف آن ها را به نفوذ و دخالت بی حد و مرز دولت های استعمارگر روسیه و انگلستان در امور کشور رساند و یقین کردند، تا زمانی که ایران به استقلال کامل نرسد، همه تلاش های آینده هم چیزی جز به دور خود چرخیدن نخواهد شد. نهضت جنگل با چنین تحلیلی بنیان گذارده شد و میرزا کوچک خان جنگلی از جمله مجاهدینی بود که قیام مسلحانه را به جای مبارزات قانونی و پارلمانی برگزید. وقوع انقلاب کمونیستی 1917 روسیه و تغییر سیاست های این کشور، نگاه ها به روسیة جدید را تغییر داد و میرزا به تعریف جدیدی از دوست و دشمن رسید، اما بی اطلاعی او از بده بستان های پشت پرده و در سطح کلان، باعث شکست او و ناکامی جنبش جنگل شد.
تبیین آماری جنگ های اتابکان زنگی از سال 521 تا 569 هجری قمری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با مرگ سلطان ملکشاه سلجوقی (م485ق)، هرج و مرج منطقه شام را فراگرفت و حکومت های این منطقه متعدد و ضعیف شدند. این وضعیت از یک سو زمینه را برای گسترش قلمرو صلیبیان فراهم آورد و از سوی دیگر موجب سربرآوردن دولت مقتدر اتابکان زنگی (تأسیس 521ق) در سرزمین شام شد. اتابکان زنگی در طول 48 سال حکومت، 117 نبرد بر ضد حکومت های مجاور خود انجام دادند. این پژوهش می کوشد با بررسی آماری این نبردها و پراکندگی آن در عصر حاکمان اتابک زنگی، توسعه نظامی و رویکرد سیاسی این سلسله حکومتی را تبیین کند. طبق این بررسی آماری، 51 درصد (= 60 نبرد) از این نبردها در دوران حکومت بیست ساله عمادالدین زنگی، مؤسس این سلسله، رخ داده که 43 مورد از آن ها با مسلمانان و تنها 17 مورد بر ضد صلیبیان و بیزانس بوده است. قلمرو اتابکان زنگی در زمان نورالدین محمود از مرزهای لیبی تا آناطولی گسترش یافت و بیشتر جنگ های او و برادرانش بر ضد صلیبیان بود و غازی گری اتابکان در برابر صلیبیان بیشتر مربوط به همین دوره است. به بیان دیگر، جانشینان عمادالدین که بیشتر در پی تثبیت حکومت بودند از نبرد با همسایگان شرقی خود دوری می جستند.
تأثیر ثبات فرهنگی هرات عصر تیموری بر پیشرفت اهل فرهنگ و هنر...
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن جامی (817-898ق.) از شاعران و محققان و عارفان سرشناس سده نهم هجری در سیزده سالگی به همراه پدرش «احمد بن محمد الدشتی» که از نام آوران منطقه جام قلمداد می شد، رهسپار هرات گردید و از محضر علما و دانشمندان آن منطقه کسب فیض نمود. جامی به واسطه نبوغ ذاتی در اندک زمانی در هرات علوم متداول عصر خود را فرا گرفت. هرات در دوران جامی به مدد حاکمان علم دوستی همچون شاهرخ (850-807ق) و سلطان حسین بایقرا (911-875ق.) دوران طلایی رونق علمی خود را تجربه کرد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش می باشد که میزان ثبات سیاسی-فرهنگی حاکم بر هرات، مقارن با دوران حیات جامی تا چه حد به عنوان بستری برای رشد و نمو این عالم در عصر تیموری موثر بوده و متعاقبا تا چه میزان بر تعاملات آنان تاثیر داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل سیاست های اعمالی از سوی دربار شاهرخ و سلطان حسین، زمینه ثبات و آرامش نسبی در کلیه شئون زندگی اقشار گوناگون جامعه فراهم آمد که این امر تا حد بسیاری رونق و درخشش علمی هرات را در پی داشت. بر این اساس می توان بیان داشت، حضور جامی در این بستر، در کنار عواملی چون نبوغ ذاتی یکی از دلایل رشد و تعاملات نسبتا گسترده او با دربار در زمینه علم و فرهنگ محسوب می گردد.