در این مقاله سعی بر این است تا شاهنامه فردوسی به منزله یکی از منابع مورد مطالعه تاریخ ساسانی بررسی شود و درجه انطباق آن با آن چه به عنوان دیگر منابع تاریخی مستند این دوره می شناسیم، سنجیده گردد. از این رو چهار داستان مرتبط با تاریخ ساسانی در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی با هم مقایسه شود: تاسیس سلسله ساسانی؛ فتح شهرالحضر، ظهور و مرگ مانی و داستان بهرام گور. پس از مقایسه به تفاوت هایی می رسیم که در خور توجه است.
زاگرس مرکزی به عنوان پل ارتباطی و نقطه حایل بین دو بخش شرقی و غربی امپراطوری اشکانیان،تاکنون کمتر مورد توجه باستان شناسان و محققین قرار گرفته است.این محدوده جغرافیایی ،دارای کوههای مرتفع و دشت های میان کوهی بزرگ و کوچک ،مسطح و مرتفع و درهای کوچک و بزرگ است که با داشتن این ویژگی های منحصر طبیعی ،محل مناسبی برای مردمان این دوران فراهم آورده بود،تا استقرارگاهها و آثار فراوانی را از خود برجای بگذارند.مباحث مورد توجه در این مقاله براساس بررسی از محوطه های باستانی است.براین اساس،تعداد یازده شهرستان در چهار استان کرمانشاه،همدان،کردستان و ایلام مورد بررسی باستان شناسی قرار گرفتند.در مجموع ،تعداد623محوطه مورد بررسی شدند که از این میان تعداد340محوطه مربوط به دوران اشکانی به طورجداگانه موردتحلیل قرار گرفتند.درنتیجه مطالعات،مسخص گردید که علیرغم تقسیم بندیهای رایج صورت گرفته ،تمام نقاط،دارای گونه شناسی یکسان نبوده و می بایستی درطبقه بندی سفالهای این دوران،تجدید نظر به عمل آید.افزایش قابل بحث استقرارهای اشکانی از دیگر نکات قابل توجه در این دوران است.
برخی از مورخان یونانی و رومی معاصر سلسله های اشکانی و ساسانی و نیز بعضی از مورخان اسلامی تصریح می کنند، که منطقه دیلمان واقع در جنوب غرب ایالت گیلان، پیش از اسلام مستقل بوده است. آنان دو دلیل اصلی برای اثبات مدعای خود آورده اند، یکی وجود سربازان مزدور دیلمی در سپاه ایران، و دیگر، موقعیت جغرافیایی صعب العبور منطقه. گرچه در بدو امر هر دو دلیل غیر محتمل نمی نماید، لیکن با بررسی دقیق منابع به شیوه انتقادی معلوم می شود، عقیده استقلال دیلمان با واقعیت های تاریخ موافقت ندارد. شواهد و قراین متعددی وجود دارد که بوضوح معلوم می کند، که تعصب و احساسات مخالف مورخان یونانی نسبت به مملکت ایران همراه با اطلاعات ناکافی منجر به تحریف واقعیتهای تاریخی شده است. چنانکه کمبود اطلاعات راویان مسلمان در درک نادرست مسایل تاثیر داشته است. بررسی حاضر برای شناخت علت پیدایش عقیده استقلال دیلمان و چگونگی موقعیت سیاسی آن در دوران پیش از اسلام بر مطالعه انتقادی منابع تاکید دارد.
پارتیان، این فاتحان آسیایی دولت سلوکی، کنترل تمام ضرابخانه های پادشاهان سلوکی را که در طول سلطنت اسکندر و جانشینانش در ایران مستقر شده بودند، به دست آوردند. پارتیان قبیله ای بودند که منشاء آنها به درستی برای ما مشخص نیست. آنها پس از شکست آندراگوراس _ ساتراپ سلوکی - پادشاهی خود را مستقر کردند و پس از برافتادن سلوکیان در شرق سکه زدند. آنان پس از سقوط سلوکیان و باختریان قدرتشان را استحکام بخشیدند و سپس به گسترش قلمرو خود پرداختند. موقعیت پارتیان در زمان سلطنت مهرداد اول - که تمام ضرابخانه های سلوکی را در شمال و غرب ایران تصرف کرد – تثبیت شد. این حکمرانان جدید با سیستم کشورداری آشنا نبودند بنابراین سیستم اقتصادی و سیاسی خود را به روش دولت سلوکی مستقر ساختند. در این مقاله به اثبات این مطلب خواهیم پرداخت که پارتیان در زمینه فعالیتهای سیاسی - اقتصادی و روشهای ضرب سکه دنباله رو سلوکیان بوده اند.