فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی رویکردی مناسب برای ادغام علم و فناوری نانو، در برنامه های درسی مدرسه ای است. در این پژوهش، رویکردهای سازمان دهی محتوای علم و فناوری نانو در برنامه های درسی مدرسه ای چند کشور پیشرو در این زمینه، مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که رویکرد غالب برای این کار، رویکردی تلفیقی است که بسته به تعداد رشته های درگیر در فرآیند تلفیق، بعضی ها از نوع تلفیق چند رشته ای و بعضی دیگر، میان رشته ای هستند. رویکرد تلفیق چند رشته ای به عنوان رویکردی مناسب برای ادغام علم و فناوری نانو با برنامه های درسی شیمی، فیزیک و زیست شناسی پیشنهاد شده است.
آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و با مصاحبه نیمه ساختاریافته بامولفان کتب درسی ابتدایی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تهران، سرگروه های آموزشی، معلمان و دانش آموزان پایه ششم شیراز انجام شد. سپس داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون در نرم افزار Nvivo (8.8) تحلیل و در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی شد. بر اساس یافته های این تحقیق موارد آسیب زا در برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف، در هفت طبقه شناسایی گردید. 1. شامل موارد نادیده گرفته شده، 2. شامل موارد حذف شده، 3. شامل موارد منسوخ شده، 4. شامل موارد تحریف شده، 5. شامل موارد ناقص گفته شده، 6. موارد تکراری و بیش از حد نیاز گفته شده و 7. شامل مواردی بود که ممنوع اعلام شده است.
طراحی مدل کاربرد آموزش مبتنی بر زمینه درس علوم تجربی دوره ابتدایی بر مبنای نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
230 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل کاربرد آموزش مبتنی بر زمینه درس علوم تجربی دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان ابتدایی استان مرکزی بودند که 25 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده 243 کدباز، 52 کد فرعی و 15 کد اصلی بود. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل مربوط به دانش آموزان، عوامل مربوط به برنامه ریزی درسی و عوامل مربوط به معلمان. مقوله هایی که ذیل بعد عوامل زمینه ای قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل یادهی- یادگیری، عوامل سازمانی، فضا، منابع و مواد و مهارت معلمان. مقوله های که ذیل بعد شرایط میانجی قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل سازمانی و مدیریتی، فرهنگی، عوامل فردی معلمان و عوامل کالبدی. مقوله های که در بعد راهبردها قرار گرفتند عبارت بودند از: برنامه ریزی آموزشی شامل (امکانات فیزیکی، هدف، محتوا، آموزش معلمان، ارزشیابی و روش تدریس). پیامدها نیز عبارت بودند از: اثربخشی معلمان(رشد حرفه ای معلمان) و اثربخشی دانش آموزان (در حیطه مهارتی، در حیطه نگرشی، در حیطه شناختی و کسب مهارت های فرایندی علوم). بر اساس نتیجه تحقیق حاضر آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی متاثر از مجموعه ای از عوامل و مهارت ها است که در صورتی که این رویکرد به این مهارت ها مجهز نشوند، موفّق نخواهند شد. بنابراین یکپارچگی این عوامل در درس علوم تجربی دوره ابتدایی می توانند در تدوین و توسعه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی کمک کننده باشد.
تعیین باورهای معلمان درباره اثربخشی انواع روش های آموزش تفکر انتقادی بر اساس توان متفاوت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین باورهای معلمان درباره اثربخشی انواع روش های آموزش تفکر انتقادی بر اساس توان متفاوت دانش آموز ان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع پیمایشی بود. برای این منظور 202 دبیر مقطع متوسطه تبریز با روش خوشه ای تصادفی از ناحیه چهار تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس ارزیابی باورهای معلمان درباره تفکر انتقادی استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس درون گروهی و مقایسه های زوجی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد: دبیران شهر تبریز باور دارند فعالیت آموزشی رشد تفکر انتقادی برای دانش آموز ان توان بالا مؤثرتر از استفاده از این روش برای دانش آموز ان ضعیف می باشد. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که دبیران روش های آموزش مستقیم را نیز برای دانش آموز ان توان بالا مؤثرتر از دانش آموز ان ضعیف می دانند. یکی از کاربردهای عملی پژوهش حاضر این است که باید در برنامه های تربیت معلم به طور گسترده و آشکارتر در زمینه آموزش مهارت های عالی تر تفکر به دانش آموز ان ضعیف توجه شود.
بررسی میزان و نوع توجه به مؤلفه های زیست محیطی در کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی میزان و نوع توجه به محیط زیست در کتاب های درسی دوره ابتدایی با استفاده روش تحلیل محتوا کتاب های سال تحصیلی 97-1396 بود و با بهره گیری از آمار توصیفی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که از حیث «میزان توجه» در این کتاب ها به موضوع خاک با فراوانی 59 مورد (با اولویت بلایای طبیعی)، آب 87 مورد (با اولویت صرفه جویی)، صوت 55 مورد (با اولویت سروصدا)، هوا 43 مورد (با اولویت آتش فشان ها) و از حیث «نوع توجه»، به «حفظ و نگهداری» با 41 مورد (از 89 مورد) بیش از «شناخت و آگاهی» و «رشد و ارتقاء» پرداخته شده است؛ همچنین، نوع توزیع مؤلفه های زیست محیطی در کتاب ها و در پایه ها، فاقد تعادل است. اکنون به اتکای تاکید اسناد تحولی آموزش و پرورش و وجود بحران محیط زیست، پیشنهاد می گردد نوع و میزان توجه به مؤلفه های محیط زیست در کتاب های درسی کنونی، مورد بازنگری قرار گیرد.
شناسایی اهداف برنامه درسی شیمی در راستای اقتصاد مقاومتی با استفاده از تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۹
174 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به اهداف برنامه درسی شیمی در راستای اقتصاد مقاومتی در ابعاد تولید، مصرف و اشتغال و در سه حیطه دانشی، نگرشی و مهارتی می باشد. روش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است که برای گردآوری اطلاعات از سه روش مطالعه اسنادی، دلفی و پیمایشی استفاده شد. این تحقیق یک پژوهش بنیادی است و چون قابلیت کاربرد برای برنامه ریزان و مولفین دارد یک تحقیق کاربردی نیز محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 40 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان رشته های شیمی و اقتصاد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش دلفی فازی در سه مرحله دیدگاه های آنها استخراج و تحلیل شد. یافته ها: با توجه به مطالعه اسناد، منابع و پژوهش ها 96 مؤلفه در راستای اهداف برنامه درسی شیمی تحقق بخش اقتصاد مقاومتی، انتخاب و طراحی گردید که در نهایت 5 مؤلفه با نظر کارشناسان حذف و 91 مؤلفه، مورد توافق قرار گرفت. نتیجه گیری: دستیابی به این اهداف و مؤلفه ها در سه بعد تولید، مصرف و اشتغال، می تواند برای سیاست گزاران، طراحان، مولفین و دبیران شیمی کاربردی بوده و راه را برای رسیدن به اقتصادی پایدار مهیا نماید.
برنامه درسی مبتنی بر اخلاق مراقبت: تداوم نقش مادرانه در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی عناصر برنامه درسی مبتنی براخلاق مراقبت: تداوم نقش مادرانه در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل زنان معلم و عضو هیأت علمی متأهل، دارای فرزند و متخصص در زمینه آموزش ابتدایی می باشد که شیوه انتخاب آنها هدفمند، از نوع گلوله برفی بوده است. درمجموع با 37 نفر مصاحبه شد که شامل 25 نفر معلم و 12 عضو هیأت علمی دانشگاه بودند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بدین صورت شکل گرفت. نیاز و اهداف (اهداف کلی و جزئی)، محتوا (اولویت های سازمان دهی و انتخاب محتوا)، روش های یاددهی-یادگیری (اولویت های انتخاب و انواع روش های تدریس)، نقش معلم (شاخصه ها و مسئولیت های معلم)، ارزشیابی (اولویت های ارزشیابی و روش های ارزشیابی)، مهارت های ارتباطی( هشیاری ارتباطی و تداوم ارتباط مادرانه)، یادگیری ضمنی (جو کلاس) و نتایج تربیتی (تربیت اخلاقی - عاطفی، سلامت روان، تقویت اعتمادبه نفس، پرورش دانش، مهارت و نگرش). برای به دست آوردن اعتباریابی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. در پایان بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این روش پس از مصاحبه با طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری، داده ها به شیوه طرح سیستماتیک با بهره گیری از مراحل تحلیل داده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد با ترکیب دیدگاههای رشته ای و تمرکز روی یک مضمون، تلفیق واقعی منطبق با الگوی پیشرفت گرایان یعنی هم توجه به علائق و هم توجه به مسائل اجتماعی، در نظر گرفتن شایستگی ها از قبیل خلاقیت و قدرت تصمیم گیری، رسیدن به مهارت های سطح بالا همچون تفکر انتقادی، می توان برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی را با توجه به این الگوها به شیوه صحیح طراحی نمود.
تصویر برنامه درسی از منظر نوعمل گرایی با تاکید بر اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارائه تصویری از برنامه درسی رویکرد نوعمل گرایی است که با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی انجام می گیرد. ویژگی های فلسفه رورتی بنیانگذار فلسفه نوعمل گرایی عبارتند از: ویزگی ابزاری و امکانی زبان، خصیصه امکانی خود و اجتماع، مغایرت امور عمومی و خصوصی، همبستگی اجتماعی به جای عینیت و نگاه انتقادی به واژگان. در خصوص برنامه درسی نوعمل گرایی می توان گفت اهداف آموزش، نسبی و متغیرند، با این حال دستیابی به خودآفرینندگی، تربیت شهروند انتقادی، ایجاد شرایط برقراری دموکراسی، تاکید برگفتمان دانش، بها دادن به دانش عملی را می توان از اهداف نوعمل گرایی برشمرد. با توجه به تغییرات هدف، محتوا نیز متغیر بوده و محتوای ثابتی وجود ندارد. روش های آموزش نوعمل گرایی یادگیری مشارکتی و گفتمان انتقادی می باشد. نوعمل گرا ها از جمله رورتی شیوه های ارزشیابی عینی را رد می کنند. به طور کلی اهداف و محتوا، روش و ارزشیابی برنامه درسی نوعمل گرایی منعطف بوده و تابع شرایط و اقتضائات محیطی و به اصطلاح برنامه درسی نوظهور خواهد بود.
Presenting an Identity Model Based on Content Analysis of Social Studies Book of Junior High School(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
112 - 120
حوزههای تخصصی:
Purpose : This study presented an identity model based on content analysis of Junior High School social studies textbooks. Method : It was an applied qualitative study examining social studies book of Junior High School and taking the idea of education experts in Tehran in 2019. According to the principle of theoretical saturation, 9 of them were selected by targeted sampling and snowball sampling methods. Review of documents and texts and semi-structured interviews were used, the validity of which was evaluated by the appropriate triangulation method and its reliability was calculated by Cohen's Kappa coefficient method to be 0.798. Open, axial and selective coding methods were used to analyze the data. Findings : The identity model based on the content analysis of social studies book of Junior High School had one category, 9 components and 45 indicators; The components included society and social relations (with 9 indicators), family and parents (with 7 indicators), mass media (with 4 indicators), age (with 2 indicators), school (with 3 indicators), educational system (with 8 indicators), career future (with 3 indicators), personality (with 3 indicators) and teachers (with 6 indicators). Finally, the identity model was designed according to the mentioned components. Conclusion : According to the identity model, educational professionals and planners can design content to improve students' identities and include them in social studies textbooks.
واکاوی تجارب معلمان علوم در عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
201 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی تجارب معلمان علوم دوره متوسطه اول (معلمان علوم پایه هفتم، هشتم و نهم) درباره عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی است. رویکرد تحقیق کیفی و پارادیم آن تفسیری مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. تعداد ده نفر از معلمان علوم به صورت هدفمند و با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تجارب معلمان علوم در زمینه عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی شامل این مولفه هاست؛ بحران فرهنگی معلمان بومی، باور به فرهنگی بودن علم، ارزش فرهنگ بومی، حل تعارضات دانش آموزان در انتقال فرهنگی، آماده سازی دانش آموزان برای تلفیق فرهنگ بومی و علمی که در پایان با ترسیم فضای نتیجه گیری الگویی برای تجارب معلمان در انتقال فرهنگ بومی به فرهنگ علمی ارایه شده است.
ارائه مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
315 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان بود. روش پژوهش همبستگی با تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه2 تهران، به حجم 539 دانش آموز، با نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به ابزار های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ، درگیری تحصیلی شوفلی و بکر، باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران، خودشفقت ورزی نف، خودتعیین گری ایلاردی و همکاران، و شکفتگی داینر و همکاران استفاده شد. داده ها با SPSS23 وAMOS23 تجزیه و تحلیل و یافته ها نشان دادند بین خودتعیین گری، شکفتگی، درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی با کمک طلبی رابطه معنادار وجوددارد. بین خودشفقت ورزی و کمک طلبی رابطه وجود نداشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی نقش میانجی گری کامل را در پیش بینی کمک طلبی براساس خودتعیین گری دارند. از نتایج این پژوهش ظرفیت کاربست آن در آموزش های همه جانبه در تعلیم و تربیت است.
دولتی بودن یا ملتی بودن؟: بنیادهای فرهنگ آموزش و برنامه درسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه آموزش و برنامه درسی در ایران، عرصه ای است که دولت برای حفظ حاکمیت و مردم برای حفظ هویت، در جهت سیطره بر آن تلاش های طاقت فرسایی را داشته اند. دولت های ایران تا قبل از آشنایی با سنت های آموزش نوین غربی، از جادوی آموزش و برنامه درسی دولتی بی خبر بودند. پادشاهان قاجار که با این موضوع آشنا شدند، برای آنکه آموزش و برنامه درسی «ملتی» را به «دولتی» تبدیل کنند، تلاش خود را از سال 1230 آغاز کردند و این کار را حکومت پهلوی در سال 1345 نهایی کرد و جمهوری اسلامی نیز آن را در خدمت اهداف جدید، دنبال نمود. آنچه در بنیاد این کوشش های متعارض دولت ملت قرار دارد، اعتقاد هر دو طرف به امکان پذیری القاء است؛ اعتقادی که شکل دهی رفتار و باور را ممکن قلمداد می کند. اما همچنان این پرسش مطرح است که آیا سیطره ظاهری بر آموزش و برنامه درسی توانسته به سیطره واقعی منتهی شود؟
غمخواری در فرایند آموزش: مؤلفه های آموزش غمخوارانه نادینگز و میزان کاربست آن توسط معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
99 - 132
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر میزان کاربست مؤلفه های آموزش غمخوارانه نادینگز (سرمشق دهی، گفتگو، تمرین و تأیید) توسط معلمان بررسی نموده است. پژوهش از نوع پیمایشی و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ 965/0 محاسبه و روایی آن بر مبنای نظر اساتید صاحب نظر تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش 3742 نفر معلم دوره اول ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-98 بودند. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده و سپس حجم هر خوشه در انتخاب نمونه در نظر گرفته شده است. سپس با استناد به جدول مورگان پرسشنامه بین 350 نفر از افراد جامعه آماری توزیع گردید. یافته ها نشان می دهد، میزان کاربست آموزش غمخوارانه توسط معلمان دوره اول ابتدایی شهر اصفهان با میانگین 3.86 به طور معناداری بالاتر از حد متوسط (3) و در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد.
اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه درسی (مطالعه موردی: شبکه شاد)
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در برنامه ریزی درسی عنصر زمان بوده که از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه های درسی بخصوص در دوره ابتدایی با مطالعه موردی شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) پرداخته است. روش پژوهش کیفی بصورت توصیفی تحلیلی و از نوع مروری با جامعه آماری تمامی مدارس دوره ابتدایی سطح شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان است. شیوه انتخاب حجم نمونه نیز بصورت انتخاب نمونه در دسترس بوده که 2 مدرسه در دسترس (یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه) انتخاب شد. برای نیل به اهداف پژوهش از ابزار و منابع مختلفی برای جمع آوری اطلاعات چون بررسی کتب، اسناد، مقالات و هم چنین از روش مشاهده از نوع طرح مشاهده کنترل نشده به صورت میدانی در شبکه شاد بهره گرفته شد. شواهد یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در شبکه شاد از لحاظ عنصر زمان در برنامه درسی یک نوع سردرگمی و ناهماهنگی آشکاری در اکثر کلاس ها بین معلمان و دانش آموزان حتی در فرآیند زمان بندی برنامه روزانه و هفتگی بین دروس دیده می شد. به عبارت دیگر، عنصر زمان در برنامه درسی شبکه شاد هنوز در بین معلمان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
مروری کیفی بر ویژگی های عناصر اصلی برنامه درسی پروژه محور و اعتبارسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
67 - 98
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی ویژگی های عناصر برنامه درسی پروژه محور، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش پژوهش اسنادی، تحلیل محتوای کیفی و روش تحلیلی-استنتاجی انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی، بر ارتقا مهارت های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تأکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تأثیرگذار آموزش و پرورش در هویت بخشی قومی و نژادی دانش آموزان فرهنگ های مختلف و متعاقب آن خلق بحران یا ایجاد وفاق ملی در کشور غیرقابل انکار است. از این رو هدف از این پژوهش بررسی این مسئله بود که جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره ی دوم متوسطه نظام جدید چیست. برای پاسخ به این سؤال از روش کیفی و از نوع قوم نگاری استفاده شده اس ت. روش نمونه گیری هدفمند بود و مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 6 دبیر و 30 دانش آموز از اقوام فارس، لر و عرب در دبیرستانی از بهبهان بود. در تحلیل داده ها بر اساس روش اسمیت، مضامین اصلی مختلفی شامل مغفول بودن قومیت، ناآگاهی معلمان، انتظارات متفاوت معلمان، قومیت به مثابه عامل تبعیض و پیامدهای تبعیض قومی ظاهر شد. برای اطمینان از صحت یافته ها از سه سوسازی و ارجاع مجدد داده ها به مشارکت کنندگان استفاده شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی پنهان دوره دوم متوسطه نظام جدید نامطلوب بود.
Identifying the Factors Affecting High School Technological Competency-Based Curriculum: A Qualitative Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
23 - 34
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of the present study was to identify the factors affecting the high school technological competency-based curriculum. Methodology : This was an applied study in terms of purpose and qualitative in terms of methodology. The research population included the documents and experts of the technological competency-based curriculum in Tehran during 2018. Of these, twelve were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and purposive sampling. The research instrument included a semi-structured interview whose validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was estimated at 0.85 by calculating the interrater agreement coefficient. Data analysis was carried out using open, axial, and selective coding methods in MAXQDA software. Findings : The results showed that the factors affecting the high school technological competency-based curriculum consisted of 66 concepts, 15 components, and 6 dimensions. The dimensions included network infrastructure status (with two components of access and quality), communication and interaction tools (two components of simultaneous and simultaneous tools), non-technical competencies and technical skills (with three components of knowledge, skills, and attitude), training facilitation strategies (three components of participation modeling, management, and supervision), training strategies to increase trust (with three components of trust, honesty, and appreciation) and management (with two components of time management and support). Conclusion : According to the research results, the components, and dimensions identified for the factors affecting the high school technological competency-based curriculum, it is essential to have plans to improve it by promoting concepts, components, and dimensions.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
172 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
Structural Modeling of the Impact of Entrepreneurial Thinking and Professional Commitment on Professors' Effectiveness with the Mediating Role of Satisfaction from Organizational Climate among Professors of Islamic Azad University of Urmia Branch(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۳, Issue ۱ , ۲۰۲۲
39 - 49
حوزههای تخصصی:
Purpose: Regarded to the importance of professors' effectiveness, the purpose of this study was structural modeling of the impact of entrepreneurial thinking and professional commitment on professors' effectiveness with the mediating role of satisfaction from organizational climate among professors of Islamic Azad University of Urmia Branch. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of quantitative. The research population was the professors of the Islamic Azad University of Urmia Branch in the 2020-21 academic years, which based on the Cochran's formula the sample size was estimated 227 people who were selected by stratified random sampling method according to different colleges. The research instruments of the present study were the Questionnaires of entrepreneurial thinking (Scarborough & Zimmerer, 1990), professional commitment (Allen & Meyer, 1990), professors' effectiveness (Salimi & Ramezani, 2014) and satisfaction from organizational climate (Bontis, 1998). Data were analyzed by structural equation modeling in SPSS-21 and SmartPLS-2 software. Findings: The results showed that entrepreneurial thinking and professional commitment had a positive and direct effect on satisfaction from organizational climate and professors' effectiveness and satisfaction from organizational climate had a positive and direct effect on professors' effectiveness. Also, entrepreneurial thinking and professional commitment had a positive and indirect effect on the professors' effectiveness with the mediating role of satisfaction from organizational climate (P<0.01). Conclusion: According to the results of this research, to improve the professors' effectiveness can be used by promoting entrepreneurial thinking, professional commitment and satisfaction from organizational climate.