فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران بوده است.روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و کلیه دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهر تهران بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است که تعداد نمونه دانش آموزان 275 نفر و تعداد نمونه معلمان 55 نفر میباشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسش نامه: 1- سنجش شخصیت خلاق برای تعیین میزان خلاقیت معلمان 2- پرسش نامه حل مشکلات درسی دانش آموزان برای تعیین میزان حل مشکلات درسی دانش آموزان توسط معلمان درس علوم میباشد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از برنامهSPSS برای بررسی رابطه بین متغیر ملاک و پیش بین از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان خلاق بهتر میتوانند مشکلات درسی دانش آموزان از جمله عدم انگیزه، عدم توجه، عدم مشارکت و عدم درک و فهم را حل کنند.
اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت.
در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است.
روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
بررسی اثربخشی آموزش هوش عاطفی بر سلامت عمومی مادران فرزندان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 11 تا 15 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش هوش عاطفی بر سلامت عمومی مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی 11 تا 15 سال انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی 11 تا 15 ساله مدارس استثنائی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش به صورت تصادفی ساده با استفاده از روش غربالگری انتخاب شد. بدین صورت که پس از تکمیل پرسشنامه های سلامت عمومی (28GHQ) و هوش عاطفی بار- اُن توسط کلیه مادران، 111 نفر که پایین ترین نمره را در هر دو پرسشنامه کسب کرده بودند به دو گروه آزمایشی (54) و گواه (57) تقسیم شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 هفته طی 15 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) آموزش هوش عاطفی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش ها بی بهره بودند. نتایج تحلیل آماری t مستقل نشان داد که بین نمره های آزمودنی ها در پیش آزمون تفاوت معناداری مشاهده نشده است در حالی که بین نمره های آزمودنی ها در پس آزمون تفاوت معنادار در سطح 01/0P< وجود دارد. آموزش هوش عاطفی بر نمره کلی سلامت عمومی و مؤلفه های آن در پس آزمون تاثیر داشته و منجر به بهبود آن گشته به طوری که با مقایسه میانگین دو گروه در عامل های سلامت عمومی و هوش عاطفی نشان داده شد که آموزش هوش عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و بهبود سلامت عمومی مـادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی مؤثر بوده است.
بررسی رابطه نظام ارزشی خانواده با ارزشهای نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"چکیده مقاله:
خلاصه: مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده میباشد. به عبارت دیگر سوال این است که آیا بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانواده و والدین رابطهای وجود دارد؟ روش: جامعه مورد مطالعه در این تحقیق دانش آموزان دبیرستانهای شهر تهران در سال 84-83 میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تعداد 984 نفر از آنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از بررسی اعتبار و روایی آنان مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داده که بین نظام ارزشی نوجوانان و ارزشهای خانوادگی، مذهبی، رسانهای و ملی ارتباط معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نوجوانانی که نمره بالاتری در ارزشهای فردی داشتهاند در سایر ارزشها نیز نمره بالاتری را کسب کرده بودند وکسانی که نمره پایینتری در ارزشهای اجتماعی, خانوادگی و مذهبی کسب کرده بودند.، در ارزشهای فردی نیز نمره کمتری داشتند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان دهنده اهمیت ارزشها در رفع نیازهای اساسی نوجوانان بوده در سایر مطالعات نیز مورد تایید قرار گرفته است. "
مهارت های ارتباطی خود را تیز کنید
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی زندگی در مدرسه
حوزههای تخصصی:
مشکلات انضباطی کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش منظم به والدین بر روابط خانوادگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان تاثیر آموزش منظم به والدین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان بر روابط متقابل و پیشرفت تحصیلی آنان بوده است. روش تحقیق تجربی انتخاب شد. جامعه آماری، والدین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر فلاورجان در سال تحصیلی 87 ـ 86 بودند. 60 نفر از والدین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) جایگزین گردیدند. متغیر مستقل آموزش منظم به والدین بود که برای 7 جلسه تدوین و اجرا شد. ابزار سنجش، پرسشنامه سنجش خانواده و پرسشنامه مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده بود. برای ارزیابی پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل استفاده گردید. فرضیه های تحقیق عبارت بود از: 1ـ آموزش منظم به اولیا بر روابط متقابل آنها تاثیر دارد. 2ـ آموزش منظم به والدین بر ابعاد روابط خانوادگی تاثیر دارد. 3ـ آموزش منظم به والدین بر همبستگی و انطباق پذیری خانواده تاثیر دارد. 4ـ آموزش منظم به والدین بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از آماره های فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش کواریانس (ANCOVA) استفاده گردید. یافته های حاصل نشان داد که آموزش منظم به والدین در سطح (05/0>P) بر روابط متقابل و خرده مقیاس های روابط خانوادگی، انطباق پذیری و همبستگی خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبت داشته است.
سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس انجام یافت. در این مطالعه 94 بیمار از میان بیماران مبتلا به این عارضه که به صورت تصادفی ظرف مدت 1 ماه جهت گرفتن مجوز دارو به معاونت سلامت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (واحد بیماران خاص) مراجعه کرده بودند و پس از آگاهی از اهداف پژوهش و اعلام رضایت، شرکت کردند.پرسشنامه های ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه راهبردهای مقابله توسط این افراد تکمیل شد. با کمک تحلیل رگرسیون سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به این اختلال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کارکردهای «حل مسئله»، «آمیختگی عاطفی» و «کنترل رفتاری» خانواده بیش از سایر کارکردها با راهبردهای مورد استفاده این بیماران ارتباط دارند.
رابطه روش های فرزندپروری با توانایی ابراز وجود و بررسی تاثیر برنامه آموزشی ابراز وجود در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه توانایی ابراز وجود در دانش آموزان با توجه به شیوه های فرزندپروری والدین آنها و بررسی تاثیر برنامه های ابراز وجود در دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 84-85 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 405 دانش آموز در قسمت اول پژوهش شرکت کردند. از میان این افراد، 40 دانش آموز نمونه همگن برای شرکت در دو گروه آزمایش و کنترل مربوط به مطالعه نیمه آزمایشی قسمت دوم پژوهش در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه ابراز وجود 40 سوالی و پرسشنامه 76 سوالی شیوه های فرزندپروری استفاده گردید. طرح پژوهش در قسمت اول علی - مقایسه ای و در قسمت دوم، پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین میزان توانایی ابراز وجود دانش آموزان با توجه به روش فرزندپروری در خانواده آنها تفاوت وجود دارد. همچنین آموزش برنامه های ابراز وجود توانایی ابراز وجود دانش آموزان با نمره ابراز وجود پایین که در جلسات آموزشی شرکت کردند را افزایش می دهد
رابطه عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دبیرستان های شهر کنگاور
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در زمینه بررسی«رابطه بین عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دوره سه ساله متوسطه شهر کنگاور » بوده و هدف آن شناخت عملکرد خانواده در تعیین رابطه عملکرد و ابعاد گوناگون آن با میزان سرسختی روان شناختی فرزندان می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. . یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد خانواده و سرسختی روان شناختی در کل نمونه و گروه های پسران و دختران می باشد. اگرچه ابعادی از عملکرد خانواده در تحلیل رگرسیون به عنوان پیش بینی کننده نمرات سرسختی، تعهد، کنترل و مبارزه جویی ظاهر شدند، اما تفاوت دوجنس در سرسختی معنادار نبود، به این ترتیب از هشت فرضیه این پژوهش، هفت فرضیه اول تأیید و فرضیه هشتم رد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی هائی از عملکرد خانواده که با سرسختی روان شناختی دانش آموزان رابطه داشته و می توانند پیشایند آن باشند، مستعد پرورش فرزندانی هستند که با زندگی درآمیخته و از آن لذت برده و بر روند زندگی خویش احساس کنترل دارند، از تغییرات و مشکلات پیش آمده در زندگی نمی هراسند، بلکه با همبستگی با دیگر اعضای خانواده و مشورت با آنان، به حل مشکلات می پردازند و در مقابل فشارهای زندگی بسیار مقاوم تر هستند.