هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین مهارت های مدیریتی مدیران و اثر بخشی آنان در سازمان ها وادارات کل دولتی شهرستان بجنورد در سال 87 میباشد. روش تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی میباشد. مسأله اصلی تحقیق این است که، آیا رابطه ای بین میزان برخورداری از مهارت های مدیریتی مدیران و اثربخشی مدیران وجود دارد؟ که در قالب فرضیه اصلی با عنوان، بین مهارت های مدیریتی مدیران و میزان اثربخشی آنها رابطه وجود دارد، بیان شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1400 نفر از کارکنان ادارات کل مستقر در شهرستان بجنورد میباشند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، نمونه مناسب با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به حجم 302 نفر انتخاب گردید و دو پرسشنامه محقق ساخته مهارت های مدیریتی و اثربخشی در اختیار آنان قرار گرفت. در این پژوهش برای برآورد اعتبار پرسشنامه پژوهش از روش آلفای کرونباخ بر روی افراد نمونه استفاده شده است. بر اساس نتایج نرم افزار آماری spss، ضریب همبستگی 97 درصد محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل شاخص های آماری (رسم جدول فراوانی، درصد فراوانی، نمودارها) وهمچنین از آمار استنباطی (جداول افقی، آزمون پیرسون، اسپیرمن، رگرسیون ساده و گام به گام) و نتایج بدست آمده نشان میدهد که با توجه به مقدار کمترین سطح معناداری آزمون F که کوچکتر از 05/0 است بین مهارت های مدیریتی مدیران و میزان اثربخشی آنها رابطه وجود دارد.
تحقیق حاضربه مقایسه ابعاد مختلف سلامت روانی (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی) افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) 22 تا 40 ساله شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه افراد مذکر شاغل و غیرشاغل (بیکار) 22 تا 40 سال شهر تهران میباشد که از این جامعه تعداد 600 نفر (300 نفر شاغل و 300 نفر غیر شاغل) از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. برای سنجش سلامت روانی از آزمون GHO-28 استفاده شده است. روش آماری این تحقیق آزمون t استودنت برای مقایسه میانگین های مستقل بوده اس. در این تحقیق 5 فرضیه مطرح است که در این فرضیه های ابعاد مختلف سلامت روانی (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی، افسردگی و نمونه کل) افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که t محاسبه شده برای مقایسه میانگین های افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) در حوزه علائم جسمانی ( 926/6-)، در حوزه اضطراب و اختلال خواب (706/5-)، در حوزه اختلال در کارکردهای اجتماعی (487/7-)، در حوزه افسردگی (169/7-)، و در حوزه نمره کل (683/13-) میباشد که تماماً از لحاظ آماری در سطح 1% معنادار تشخیص داده شده اند.
"
مقدمه: شواهد موجود بیانگر نقش باورهای خودکارآمدی در انتخاب مشاغل و رشد حرفهای است. این باورها ممکن است در دو جنس متفاوت باشند. تحقیق حاضر با هدف مقایسهی باورهای خودکارآمدی شغلی دختران و پسران دبیرستانی استان فارس انجام شده است. روش کار: تحقیق حاضر از نوع علی مقایسهای است و جامعهی آماری آن را کلیهی دانشآموزان دبیرستانی استان فارس تشکیل میدهد. نمونهی پژوهش شامل 1833 دانشآموز دبیرستانی (1007 دختر و 826 پسر) از بین مناطق مختلف استان فارس است که به شیوهی نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شد و پرسش
نامهی خودکارآمدی شغلی را تکمیل کردند. پایایی و روایی ابزار با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ و روایی ملاکی بررسی شد و به منظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک سویه استفاده گردید.نتایج: نتایج نشان داد که دختران و پسران در خودکارآمدی تحصیلی مشاغل مردانه تفاوت معنیداری ندارند(05/0<P)، اما در مورد باور خودکارآمدی انجام وظایف شغلهای مردانه تفاوت معنیداری به نفع پسران وجود دارد.(03/0= P). برعکس، دختران دارای میانگین بالاتری در خودکارآمدی تحصیلی مشاغل زنانه (0001/0=P) و نیز خودکارآمدی انجام وظایف شغلی زنانه
( 0001/0=P) هستند.نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر لزوم فراهم سازی فرصتهای شغلی برای دختران و ارایهی راه کارهایی به منظور افزایش خودکارآمدی شغلی آنان را نشان می دهند.
"
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت مدیران با میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری دبیرستان های شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 88-89 است. این تحقیق از نوع پیمایشی-همبستگی است. جامعه پژوهش در بر گیرنده کلیه مدیران به تعداد 93 نفر بود که 75 نفر و به ازای هر مدیر 5 دبیر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با به کارگیری پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس 30 سوالی و پرسشنامه محقق ساخته 38 سوالی جهت سنجش مشارکت دبیران انجام گرفت آزمون های پارامتریک همبستگی پیرسون،tمستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بعد از مشخص کردن نرمال بودن توزیع پراکندگی متغیرها با استفاده از آزمون اسمیرنف کولموگروف، برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار برده شده است.نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین انگیزه پیشرفت مدیران و مشارکت دبیران، بین سن مدیران و انگیزه پیشرفت انان همبستگی مستقیم معنی داری بدست آمد. اما بین سابقه خدمت مدیران و سابقه مدیریت مدیران با انگیزه پیشرفت انان همبستگی معنی دار نبود.