فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
عنایت الهی نسبت به جهان هستی از نگاه سه فیلسوف یهودی، مسیحی و اسلامی( ابن سینا، ابن میمون و توماس آکوئینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
از مباحثی که در الهیات فلسفی یهود، اسلام و مسیحیت بدان پرداخته شده رابطة وجودی و تدبیری خدا با جهان است. این مسئله که با عنوان ""عنایت یا مشیت الهی""مطرح شده است در واقع از تمایز های مهم الهیات فلسفی در حوزة ادیان ابراهیمی با فلسفه های یونانی است، چرا که در الهیات یونانی به رابطة ایجادی بین مبدأ هستی و جهان توجه نشده است بلکه اصل ، عدم عنایت و التفات موجود عالی نسبت به دانی است. سه فیلسوف برجسته و تأثیر گذار در الهیات یهودی ، مسیحی و اسلامی - ابن میمون ، ابن سینا و توماس آکوئینی - با نگاه به این اصل و با الهام از متون دینی تفسیر متفاوتی از رابطة خدا با جهان ارائه نموده اند. هر چند ابعاد و فروعات این بحث بسیار گسترده است ولی با توجه به محدودیت مقاله به تحلیل دیدگاه این سه اندیشمند در توضیح تنها چهار پرسش محوری مرتبط با عنایت و مشیت الهی بسنده شده است و میزان توفیق آنان در تبیین فلسفی این موضوع و نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه های آنان ارزیابی شده است .
نقش انسان شناسی در فلسفه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثریت قریب به اتفاق کسانی که به تحقیق درباره فلسفه اخلاق کانت مشغول اند کانت را به دلیل مباحث موجود در بنیادهای مابعدالطبیعه اخلاق و نقد عقل عملی، به عنوان فیلسوفی می شناسند که مخالف این دیدگاه است که «انسان شناسی و مطالعه تجربی ماهیت انسان نقش مهمی در اخلاق دارد.» به این دلیل، آن ها فلسفه اخلاق کانت را به سبب عدم توجه به امور تجربی، صوری یا محض تلقی کرده، به انتقاد از آن می پردازند؛ ولی آیا می توان به جد ادعا کرد که کانت در مباحث اخلاقی خود هیچ نقشی برای تجربه قائل نشده است؟ نگاهی دقیق بر کل آثار کانت نشان می دهد که فلسفه اخلاق کانت کاملاً محض نیست؛ چرا که او در برخی از آثار خود، از جمله متافیزیک اخلاق، انسان شناسی از منظر پراگماتیکی و درس گفتارهای درباره اخلاق، از ضرورت وجود پایه های تجربی در اخلاق سخن گفته، از آن به عنوان انسان شناسی اخلاقی یاد می کند. بنابراین انسان شناسی اخلاقی کانت با نشان دادن راهکارها و موانع تجربی رسیدن انسان به سطح اخلاقی به انسان ها کمک می کند تا با شناخت آن ها به هدف نهایی خود، یعنی آزادی و شخصیت نیک، دست یابند. در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی این بخش مبهم اخلاق کانت، نشان داده شود که فلسفه اخلاق کانت نه تنها صوری نیست؛ بلکه از پایه های تجربی نیز برخوردار است.
لیبرالیسم در چالش
حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله حضور و عالمداری را مطرح می کند. بنابراین می توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.
رمانتیسم در فرانسه
در باب اسپینوزا
در برابر نیچه و با نیچه
دکارت و ملاصدرا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲
اولویت ادراک و پیامدهای فلسفی آن
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۵ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ترجمه سخنرانی مرلوپونتی در socieie Francaise de philosophie است.مرلوپونتی در این سخنرانی که کمی پس از انتشار اثر مشهورش، پدیدارشناسیادراک، ایراد شد، به تشریح و دفاع از اندیشه و استدلال اصلی این کتاب پرداخت.