ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
۱۱۲۲.

بازخوانی و ترجمه بخشی از کتاب معالی چند گانه ( موجود ) بودن نزد ارسطو

۱۱۲۴.

تغییر مسیر زیبایی شناسی آدورنو, سده های میانی و آینده ی گذشته

۱۱۲۵.

بعد اومانیستى در انقلاب کپرنیکى کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۳۴۶۴
امانوئل کانت (1804ـ1724) ــ بزرگ‌ترین فیلسوف دوران جدید، که عصر روشنگرى، انقلاب کبیر فرانسه، تفوق علم نیوتنى، افراط اصالت تجربه، غلبة اصالت منفعت، تنش نهضت رومانتیسم و در عین حال متافیزیک سنتى را در زمان خویش دریافته و آنها را بلاواسطه تجربه کـرده و فهمیده بود ــ در طرح اصلى خویش درباب فلسفه ــ به معنى کلى ــ انقلاب کپرنیکى را در معرفت بشرى ــ به معنى اعم ــ اعلام کرد. انقلاب کپرنیکى کانت از وجوه بسیار قابل بحث است؛ اما مى‏توان گفت که در تمامیت آن، تثبیت اصولى مبانى مدرنیسم مشاهده مى‏شود. تا آنجا که به بحث حاضر مربوط است، انقلاب کپرنیکى، تأیید و تحکیم همه‌جانبة سوبژکتیویسمى است که با کوژتیوى دکارت تحقق یافته بود. اگر اومانیسم ــ دست کم در حوزة فلسفى آن ــ در تفکر جدید، پیامد سوبژکتیویسم جدید باشد، مى‏توان گفت که انقلاب کپرنیکى کانت مستلزم اومانیسم است.(1) انقلاب کپرنیکى تعبیرى است که خود کانت براى بیان وضعیت جدید فکرى خویش به کار برده (نقد عقل محض[1]، ص XVI) و معنى آن این است که سوژه در هر حال محور است. گرچه کانت طرح انقلاب کپرنیکى را در کتاب نقادى عقل محض فرانهاده است، محدودة آن به این کتاب منحصر نیست؛ بلکه این انقلاب را در کتاب نقادى عقل عملى و نیز نقد حکم و آثار دیگر کانت مى‏توان مشاهده کرد. بنابراین مى‏توان اومانیسم کانت را در هر سه نقد دنبال کرد. در این نوشته، نخست از نقد عقل نظرى، سپس نقد عقل عملى و بعد از آن از نقد حکم سخن خواهد رفت و در پایان، جایگاه خدا در این انقلاب کپرنیکى به‌اجمال بررسى خواهد شد.
۱۱۲۷.

پدیدارشناسی: تاملاتی درباره کافکا

۱۱۳۰.

تکرار: تفکرات مدرن از زیبایی شناختی قرون وسطی

۱۱۳۱.

ویلیام اکام و مبناگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
تعداد بازدید : ۳۵۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۷۲
نظریة موسوم به «مبناگرایی سنتی» که اول بار ارسطو مطرح کرده بود، در قرون وسطی نیز مورد توجّه قرار گرفت. توماس آکوئیناس نظریة مبناگرایی ارسطویی را با اندکی تغییر همچنان حفظ کرد. امّا ویلیام اکام با تلقّی خاصّ خود از سازوکار حصول معرفت، مبناگرایی¬¬ای را ارائه داد که بر واقع¬گرایی مستقیم مبتنی بود و با تأکید بر یقینی بودن تجربه و رد نظریة صورت، طریقی را پیمود که برخی از ایرادهای وارد بر مبناگرایی ارسطویی بر آن وارد نباشند. در این نوشتار، نخست به مبناگرایی ارسطو و آکوئیناس اشاره می‌کنیم و سپس به بررسی مبناگرایی اکام می‌پردازیم. سرانجام نیز روشن خواهیم ساخت که مبناگرایی مورد نظر ویلیام اکام با نظریة آشنایی مستقیم سازگار است. امروزه بسیاری از مدافعان شاخص مبناگرایی سنتی، نجات این نظریه را در گرو تمسک بر نظریة آشنایی مستقیم می¬دانند.
۱۱۳۳.

مراتب عقل در ارسطو و ابن سینا ‏(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۱۳۴.

قوانین طبیعت، علیت و استقراء در تراکتاتوس

کلیدواژه‌ها: علیت قوانین طبیعت استقراء قراردادگروی تئوری تصویری معنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۲۳
بحث درباره قوانین طبیعت و وضعیت دو اصل استقراء و علیت، از مباحث طرح شده در رساله منطقى- فلسفى ویتگنشتاین (تراکتاتوس) است. در این نوشته، سعى بر آن است تا ابتدا با ارائه گزارشى عمومى از آرای ویتگنشتاین در رساله، تلقى او از قوانین اصیل طبیعت و رابطه آنها با منطق مورد بررسى قرار گیرد. در اینجا مى توان میان قوانین «عمومى» و قوانین «محدود» تفاوت قائل شد و رابطه هر کدام را مستقلاً با منطق بررسى کرد. پس از این، به بررسى وضعیت دو اصل استقراء و علیت، از منظر رساله، پرداخته و نشان داده می شود که چرا هیچ کدام از این دو اصل، از نظر نویسنده رساله، در میان قوانین اصیل طبیعت جای ندارند. در گام بعد، مقایسه اى میان آرای ویتگنشتاین و پوانکاره، به عنوان یک قراردادگرا، در باب قوانین طبیعت صورت گرفته؛ و چند تفاوت مهم میان رویکرد این دو بررسی شده است. در این بخش، اشاره شده که چرا گزارش ویتگنشتاین از قوانین طبیعت، نمی تواند از سوی دانشمند یا فیلسوف علمی که برای تجربه، شانی خاص در فرآیند کار علمی قائل است، جدی تلقی شود.
۱۱۳۶.

نسبت فضیلت با سعادت در نظام اخلاقی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس سعادت خیر عدالت معرفت فضیلت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۳۵۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۰۱
مکاتب اخلاقی کلاسیک، به ویژه نظام اخلاقی افلاطون، با مشخصه «سعادت گرایی» شناخته می شوند. آموزه بنیادین «سعادت گرایی» این است که مطلوب نهایی انسان، نیل به سعادت است و همه فعالیت های آدمی در پرتو این هدف والا، ارج و قرب پیدا می کنند. معمولا گفته می شود که فضیلت اخلاقی، راه رسیدن به سعادت را هموار می کند؛ اما نسبت میان این دو نیازمند بررسی دقیق تری است.در این مقاله، دو مدل برای ترسیم نسبت فضیلت و سعادت از منظر افلاطون ارایه شده است. بر اساس مدل یکسان انگاری، فضیلت و سعادت بر یکدیگر منطبق بوده و عین هم تلقی می شوند. در حالی که بر اساس فرضیه کفایت، فضیلت و سعادت دو عنصر جدا از هم هستند که کسب یکی (فضیلت) مقدمه دستیابی به دیگری (سعادت) است. در آثار افلاطون، مویداتی برای هر دو فرضیه فوق یافت می شود، ولی هیچ کدام از آنها، به تنهایی، قادر به تبیین نگرش وی نسبت به این مساله نیستند. برای فهم موضع افلاطون در این خصوص، می بایست به تلفیقی از این دو مدل، دست یافت.
۱۱۳۸.

علیت از نظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علیت توالی زمانمند ابژه استعلایی اعتبار عینی واقعیت عینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۹۵
این جستار از رساله دکتری نگارنده تحت همین عنوان گرفته شده است. کانت تلاش نموده است اشکالات هیوم به علیت را پاسخ دهد. اگرچه عمدتاً شارحان دراین خصوص به تمثیل دوم واحیاناً استنتاج استعلائی رجوع کرده اند، حق آن است که باید به اکثر اجزاءنقد،ازجمله مفهوم زمان،استنتاج متافیزیکی، استنتاج استعلائی،شاکله سازی وبویژه تمثیل دوم رجوع کرد. کانت در جواب هیوم سعی کرده است رابطه ترکیبی علت ومعلول را در مفهوم ابژه نشان دهد واز این طریق واقعیت واعتبار عینی علیت را به اثبات برساند.مقاله ابتدا نظر کانت را دراین باب به طور کامل گزارش وتوضیح می دهد و سپس با موارد نقد به پایان می رسد.در پاره ای موارد به دیدگاه بعضی شارحان وناقدان اشارت رفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان