فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از «ساحت دینی» در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسش هایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی می پردازد. بحث های هایدگر راجع به ایده ها و شخصیت های دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایده ها و شخصیت ها در شکل گیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمه های متعددی دارد، اما الاهیات مسیحی و عرفان تاثیری پایدار بر آن داشته است. مبنای هایدگر در تحلیل وجود، با مبنای متفکران مسیحی مانند آوگوستین، اکهارت، لوتر، و کیرکگور مشترک است. هایدگر با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی زندگی اصیل پرداخته و معتقد است این زندگی در یک روش دینی قابل تجربه است و چنین تجربه ای را می توان در مسیحیت اولیه یافت. اگرچه تجربه دینی تنها تجربه مورد علاقه او نیست؛ با این حال، او دین را یک امکانِ اساسیِ زندگی انسانی و کاملاً متفاوت با فلسفه می داند.
هر چند هایدگر از اظهار نظر صریح در باره حقیقت خداوند سکوت کرده و هستی را با تلقی دینی و مابعدالطبیعی ازخدا یکی نمی شمارد، اما اوصافی از هستی ارائه می دهد که معمولاً برای خدا به کار رفته است. بسیاری از سخنانی که هایدگر در باره هستی می گوید یادآور الاهیات سلبی است. دیدگاه او را می توان کوششی برای پروردن ایمان در دنیای معاصر، خارج از اشکال سنتی اعتقاد، به شمار آورد.
مقایسه تفسیر شکاکانه با تفسیر طبیعت گرایانه از فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا هیوم واقعاً تجربه گرایی شکاک بود؟ تصویر رایجی که تا چندی پیش از هیوم وجود داشت، او را تجربه گرایی ترسیم می کرد که بر خلاف تجربه گرایان پیش از خود توانست شکاکیت را، که نتیجه منطقی تجربه گرایی است، از آن استنتاج کند. طبق این تفسیر، کل پروژه هیوم نفی و رد معرفت متافیزیکی و نیز علمی براساس اصول تجربه گرایی است. اما در نیمه اول قرن بیستم، دیوید کمپ اسمیث تفسیر ایجابی تر جدیدی از هیوم ارائه داد. طبق تفسیر او کل هدف هیوم نفی و رد نیست، بلکه هدف اصلی او آن است که نشان دهد باورهای بنیادین انسان، که طبق اصول تجربه گرایی از تجربه و یا عقل غیر قابل کسب هستند، از طبیعت انسان ناشی می شوند، و به دیگر سخن، طبیعت آن ها را به ما تحمیل می کند. این تحلیل اسمیث، هیوم را از تجربه گرایی شکاک به فیلسوفی طبیعت گرا تبدیل می کند. این نوشتار در صدد انجام مقایسه ای اجمالی بین این دو تفسیر از هیوم است.
آثار هوسرل
Phenomenology of Religion : A Systematic Approach
حوزههای تخصصی:
What follows is an attempt to see Otto the phenomenologist within wider developments in the field, and to take account of some recent criticisms. Everything that is said falls under the general headingof 'introduction to the study of religion'(or 'meta-religionswissenschaft') Within this wide field, we shall be specifically concerned with the possibility of a systematic phenomenology of religion, and with that phenomenology of religion which takes its starting point from Otto's awareness of the numinous in its non-rational and rational forms and manifestations. In addition to this central insight of Otto's and deriving to a large extent from it, are the morphological categories which can be traced back further than Otto to Chantepie de la Saussaye (1869-1937). These categories form part of classical phenomenology of religion down to Friedrich Heiler (1892-1967). We shall come back to these categories after looking at Otto's numinous as the starting point for a global phenomenology.
ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین یکی از چهره های علمی قرن بیستم است که نگرش های او به طور معمول و مشخص، بازتاب های گوناگون و گسترده ای در میان اندیشمندان دیگر داشته است. دیدگاه ویتگنشتاین درباره خدا، و واقع گرایی یا غیرواقع گرایی این فیلسوف نیز از قاعده یادشده مستثنا نبوده و حتی مبنای نظری بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است.
در نوشتار حاضر، می کوشیم تا به تبیین نگاه ویتگنشتاین در این باره بپردازیم و بگوییم که بر اساس رساله منطقی و فلسفی، به نظر می رسد که وی برای ماورای عالم طبیعت، حقیقتی قایل نبوده، زیرا بر آن بوده است که زبان بدان عالم راه ندارد. بدین ترتیب، ویتگنشتاین را می توان ملحدی نسبت به ماورا تلقی کرد، نه غیر واقع گرا. اما از عبارت های ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی اش (با این مضمون که: «الهیات از بازی زبانی منحصر به فردی برخوردار است»)، تا حدودی چنین بر می آید که او در عرصه هستی شناسی امرالوهی، واقع گرا می باشد و برای خدا، امرالوهی، و اعتقادات دینی، وجهه ای مستقل از اذهان قائل است.
شان و نفوذ اخلاقی و انسانی دین / تاملی در باره کتاب : آینده دین ؛ گفت و گوی مکتوب رورتی و واتیمو
آیا Ens Per Se تعریف جوهر درابن سینا است؟ (Is ENS PER SE the Definition of Substance in Avicenna؟)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی تحلیل پروفسور اتین ژیلسون از قول قدیس توماس آکوئیناس آغاز میشود که Ens Per Se ""همان طور که ابن سینا گفت تعریف جوهر نیست."" ژیلسون اعتراف کرد که نتوانست منبع این ادعا را در آثار ابن سینا پیدا کند و به این نتیجه رسید که در واقع ابن سینا چنین قولی را نگفته است. برای رد این نتیجه، این مقاله با تأکید برمتافیزیک ارسطو، تحلیلی مفصل از سیر مفهوم جوهر ارائه میکند . بخش سوم این مقاله که مهم ترین قسمت آن است شرح دقیق بخش هایی مرتبط، از آثار خود ابن سینا است و بدین وسیله، منبع مورد جستجوی قول آکوئیناس را آشکار مینماید.
هانری برگسون
برهان وجودی آنسلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان وجودی، از بحث انگیزترین براهینی است که اندیشمندان غربی پس از طرح آن از سوی آنسلم به بحث و بررسی آن و مسائل مربوط به آن پرداخته اند. جذابیت آن چندان است که حتی در عصر حاضر نیز بحث درباره آن در میان اندیشمندان، رایج است و برخی با ارائة تقریرهای جدید، آن را تأیید کرده اند. در مقاله حاضر، سعی شده تا به اختصار دیدگاه الاهی دانان و فیلسوفان برجسته غرب درباره این برهان، در قالب سیر تاریخی، تبیین و بررسی شود. از آن جا که در تاریخ اندیشه، گونیلو نخستین کسی است که نسبت به این برهان واکنش نشان داده و آن را رد کرده است، ابتدا به نقدهای گونیلو اشاره شده و سپس پاسخ آنسلم به وی آورده شده است. در ادامه به نقدهای آکویناس و دیدگاه های دکارت، اسپینوزا، لایبنیتس و نقدهای کانت، فیلسوفان زبان و دیدگاه مدافعان معاصر این برهان همچون مالکوم پرداخته شده است و در نهایت نیز دیدگاه خود درباره این برهان را مطرح و به مقایسه و بیان وجه تفاوت اساسی آن با برهان صدیقین اشاره کرده ایم.