فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
20-30
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر به سلامت روانی در سال های اخیر، بهزیستی روان شناختی، که معیاری برای رشد استعدادهای واقعی هر فرد محسوب می شود، توجه مجامع علمی را به خود جلب کرده است؛ به همین دلیل، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن دارای اهمیت اساسی است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بهزیستی روان شناختی با جهت گیری مذهبی و بخشش در دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی؛ و جامعه ی آماری شامل همه ی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 است، که از میان آنان 150 دانشجو ( نمونه ی پژوهشی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و مقیاس بخشش والکر و گارسوخ، جمع آوری؛ و با روش های آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی با جهت گیری مذهبی درونی و بخشش رابطه ی مثبت معنادار؛ و همچنین بین بهزیستی روان شناختی و جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه ی منفی وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مد نظر قراردادن جهت گیری مذهبی و تلاش برای ارتقای بخشش در دانشجویان، می تواند زمینه ساز ارتقای بهزیستی روان شناختی آنان شود.
معرفی «کتاب راهنمای انجمن روانشناسی امریکا در روانشناسی، دین و معنویت»
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
173 - 196
حوزههای تخصصی:
مباحث روان شناسی دین و معنویت در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است. ازدیاد روزافزون پژوهش ها، مجله های تخصصی و کتاب های مرجع و راهنما در این حیطه همین را نشان می دهد. کتاب راهنمای انجمن روان شناسی امریکا را می توان نشانه و بزرگ داشت این تحول مهم دانست. این کتاب دوجلدی، جامع ترین مجموعه از گزارش های مربوط به موضوع روان شناسی، دین و معنویت در سال های اخیر است. این مجموعه را انجمن روان شناسی امریکا (APA) در سال 2013 در واشنگتن منتشر کرد. ویراستار اصلی کتاب کِنت آی. پارگامنت است که جولی آی. اکسلاین و جیمز دبلیو. جونز در جلد اول و آنِت ماهونی و ادوارد پی. شافرنسکی در جلد دوم وی را در تدوین و تنظیم کتاب یاری کرده اند. کتاب در دو جلد، و در حدود 1500 صفحه تنظیم شده است. جلد اول این کتاب شامل ۴۱ فصل است که در چهار بخش سازمان یافته و دربردارنده آخرین نسخه های به روزشده نظریه ها و پژوهش ها در روان شناسی معاصر دین و معنویت است. جلد دوم، با 34 فصل در پنج بخش، بر کاربرد روان شناسی دین و معنویت متمرکز شده است. به طور کلی، 130 نفر در تهیه کل این مجموعه مؤثر بوده اند. گزارش حاضر معرفی اجمالی این کتاب است که بعد از مقدمه شامل معرفی مختصری از مؤلفان اصلی کتاب، ساختار کتاب و توضیح درباره موضوع بخش ها و فصول مربوط به همراه اسامی مؤلفان هر فصل است.
تبیین سازه انگیزش بر اساس منابع اسلامی
حوزههای تخصصی:
سازه انگیزش اهمیت محوری در ساختار وجودی آدمی دارد. ادیان الاهی، و نیز علوم بشری توجه ویژه ای به این سازه دارند. با این حال، تاکنون پژوهش منسجمی در باب تبیین سازه انگیزش از دیدگاه اسلام انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر، تبیین سازه انگیزش بر اساس منابع اسلامی، و روش آن توصیفی - تحلیلِ مفهومی است. در بخش توصیفی، مفاهیم مربوط به سازه انگیزش در کتاب های معتبر لغوی و منابع اسلامی (قرآن کریم و احادیث اسلامی) بازشناسی و توصیف شد، و در بخش تحلیل مفهومی، داده های گردآوری شده تبیین و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، «نیّت» هسته مفهومی انگیزش در منابع دینی را تشکیل می دهد و از سه مؤلفه اصلی نیرومندی، جهت مندی، و تداوم تشکیل شده است. به دلیل نگاه ارزشی دین به سازه انگیزش، نیت به دو نوع خوب و بد تقسیم می شود. نیت خوب دارای سه مؤلفه صدق (نیرومندی)، اخلاص (جهت مندی)، و شاکله نیک (تداوم) است. نیت بد نیز سه مؤلفه دارد: کذب (نیرومندی)، شرک (جهت مندی)، و شاکله بد (تداوم).
بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویت و اعتقادات دینی در سازه خردورزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویتی و اعتقادات دینی در سازة خردورزی است. روش پژوهش «توصیفی»از نوع «همبستگی» است. جامعه آماری، 200 نفر افراد شاغل بخش خصوصی و دولتی همدان با میانگین سنی 37 سال می باشد. ابزار پژوهش، مقیاس «سنجش اعتقادات دینی»، آزمون «سبک های هویتی» و «مقیاس سه بعدی خردورزی» می باشند. یافته ها نشان می دهد سبک های هویت 8 درصد واریانس خردورزی را تبیین می کنند. از ابعاد خرد، بعد شناختی با سبک اطلاعات جمعی، و بعد تأملی با سبک های هویتی هنجاری و اطلاعات جمعی و بعد مشارکت دینی دارای ارتباطی معنادار است. بعد عاطفی با سبک هویتی اطلاعات جمعی و با هر سه مؤلفة اعتقادات دینی، یعنی مشارکت دینی، پایبندی، و مسائل شرعی ارتباط معناداری دارد. در مجموع، از بین سبک های هویتی، افراد دارای سبک هویت اطلاعات جمعی که اطلاعات را فعالانه و منتقدانه بررسی می کنند و بیشتر در جستجوی درک معنای واقعی زندگی هستند، با سازة خردورزی دارای ارتباطی معناداری هستند. ابعاد اعتقادات دینی با بعد عاطفی خرد، نظیر درک احساسات، همدلی و کمک به دیگران ، رابطة مثبت نشان داد.
رابطه ی خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رباط کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه ارتباط قبل از ازدواج یکی از موضوعات مهم جامعه محسوب می شود که می تواند سلامت جوانان را متأثر سازد. از طرفی نقش مذهب و خودکنترلی نیز در بررسی مشکلات بهداشت روانی دارای اهمیت ویژه یی است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج انجام شده است. روش کار: در این پژوهش که به روش همبستگی صورت گرفته، 357 نفر از دانشجویان، به صورت نمونه گیری طبقه یی انتخاب شدند و پرسش نامه ی خودکنترلی تانجی، پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسش نامه ی نگرش به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف را تکمیل کردند. داده ها نیز از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی درونی (r= 0/148)، خودکنترلی و جهت گیری مذهبی بیرونی (r= -0/153)، خودکنترلی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/107)، جهت گیری مذهبی درونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/174) و همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= 0/197) در دانشجویان رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، جهت گیری مذهبی و خودکنترلی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش افراد به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف است. با بررسی جهت گیری مذهبی و خودکنترلی می توان این نگرش افراد را پیش بینی کرد.
تأثیر آموزش امیددرمانی با استفاده از آموزه ها و داستان های قرآنی بر افزایش امید دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر «آموزش امید درمانی» با استفاده از آموزه ها و داستان های قرآنی بر«افزایش امید» دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه شهر همدان بود. روش مطالعه نیمه تجربی، به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستان های روزانه و دولتی شهر همدان در سال تحصیلی 1393 و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای بود. در چارچوب طرح آزمایشی، 60 نفر از دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 30 نفری قرار گرفتند. در این طرح از «پرسشنامه امید» اسنایدر استفاده شد و سپس طرح آزمایشی برای گروه آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات آموزشی از هر دوگروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش امیددرمانی با استفاده از آموزه ها و داستان های قرآنی منجر به افزایش امید در دانش آموزان شده است
بررسی خوش بینی و تبیین جایگاه آن در استحکام خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه علی رغم پیشرفت های سریع علم و فناوری و امکانات رفاهی، خانواده ها دچار تزلزل شده اند. آنها نگرش صحیحی نسبت به حوادث و رفتارهای اطرافیان خود ندارند و با نگرش بدبینانه، به ارزیابی مسائل و مشکلات می پردازند. یکی از عواملی که می تواند در استحکام بخشی خانواده مؤثر باشد، خوش بینی است. این پژوهش ضمن مرور برخی پژوهش های روان شناسی و مراجعه به منابع اسلامی، به بررسی خوش بینی و ابعاد و مؤلفه های آن پرداخته، نقش آن را در استحکام خانواده تبیین نموده، و متغیرهای مرتبط با خوش بینی در استحکام خانواده را بررسی کرده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که خوش بینی بر مبنای توجه به جنبه های مثبت زندگی، ارائه تفسیرهای صحیح از رفتار دیگران و انتظار نتایج خوشایند، بر پایه توجه و تفسیرهای مثبت مبتنی است. این طرز تفکر در دیدگاه اسلامی، حول محور توحید می گردد.
مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و سازوکارهای دفاعی با نگرش های مذهبی، در زنان مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و زنان سالم شهر همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
18-30
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درمان اختلال وسواسی - اجباری از بحث برانگیزترین موضوع های بالینی است. با توجه به هزینه های متعدد ناشی از آن، بازبینی پیشینه ی تحقیقی برای دستیابی به سودمندترین گزینه های درمانی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و سازوکارهای دفاعی با نگرش های مذهبی در زنان مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD)و زنان سالم شهر همدان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی - مقایسه یی و جامعه ی آماری آن شامل همه ی زنان مبتلا به OCD شهر همدان است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 100 زن مبتلا به OCD و 100 زن سالم (از بین همراهان بیماران و کارمندان دانشگاه)، بر اساس مصاحبه ی بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-V و تکمیل پرسش نامه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های طرح واره های ناسازگارانه (YSQ-SF)، سازوکارهای دفاعی (DSQ-40) و نگرش های مذهبی (RAQ) بود. داده های پژوهش نیز با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیّره (MANOVA) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که تفاوت معناداری بین گروه های بالینی و بهنجار در پنج حوزه ی طرح واره های ناسازگار اولیه (بریدگی و طرد، عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) وجود دارد (05/0>P). علاوه براین، در نمره های سبک های دفاعی (رشدیافته، رشدنایافته و روان آزرده) و نگرش های مذهبی نیز این تفاوت معنادار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت تأثیر مداخله های پیشگیرانه در علائم روان شناختی بیماران نوروتیک و ترسیم افق های، جدید در مداخله های بالینی، با توجه به بُعد دین، تأکید دارد.
شگفتی های فیزیولوژی انسانی از دیدگاه توحید مفضّل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
109-124
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: انسان؛ یکی از پیچیده ترین مخلوقاتی که نمود «فتبارک الله احسن الخالقین» است، موضوع بسیاری از علوم قرار گرفته است. یکی از علومی که به بررسی انسان ازجهت عوامل رشد و حیات و چگونگی فعالیت اعضای بدن می پردازد، «فیزیولوژی» است. از سوی دیگر بررسی انسان از این منظر در علوم دینی اسلامی هم صورت گرفته است و منابع مختلف دینی ازجمله قرآن و کتب باقی مانده از معصومان و بزرگان دینی نیز به آن پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش رسیدن به دیدی جامع نسبت به امکان تطابق علم با دین و درک جدانبودن این دو مقوله از یکدیگر است. روش کار: روش این پژوهش تطبیق و تحلیل مطالب و مراجعه به کتابخانه است و برای اجرای آن، از کتاب های مختلف حوزه ی علوم اسلامی و کتب مربوط به دانش فیزیولوژی و پزشکی و مقالات حوزه ی دینی و پزشکی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بسیاری از مواردی که در حوزه ی علم فیزیولوژی و پزشکی به آنها اشاره شده، بزرگان دین اسلام، به ویژه امامان معصوم (ع) که دارای علم الهی و عصمت بالغه هستند نیز به آنها اشاره کرده اند، که با علوم روز منطبق است. نتیجه گیری: بحث مقایسه یی درباره ی علم فیزیولوژی در دو حوزه ی علوم تجربی و دینی، نشان می دهد که دین (منبعی که دارای آموزه های وحیانی است)، با علم تجربی منطبق است و در حوزه ی علوم تجربی نیز حرفی برای گفتن دارد. این امر موجب می شود در حوزه ی ارتباط علم و دین به تعارض های کامل بین این دو مقوله قائل نباشیم و ارتباط بین این دو را بپذیریم که این امر منجر می شود در بُعد پزشکی، فیزیولوژی و علوم تجربی عقاید دینی را مؤثر بدانیم و گام های بلندی برای ارتباط تنگاتنگ بین آنها برداریم
بررسی مقایسه ای رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان مقطع متوسطه براساس زمینة تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان رشتة «معارف و علوم اسلامی» و سایر رشته های تحصیلی انجام شده است. گروه نمونه شامل 38 دانش آموز رشتة علوم و معارف اسلامی (کل جامعه) و 196 دانش آموز از رشته های گوناگون تحصیلی در پایة چهارم دبیرستان های شهرستان خرم آباد (ناحیة 2 آموزش و پرورش) بود که به روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای» انتخاب شدند. در این پژوهش، از 3 پرسش نامة «هوش معنوی ناصری»، پرسش نامه «اضطراب بک» و پرسش نامه «افسردگی گلدبرگ» استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب در هر دو گروه به طور معنا داری از طریق عامل شکیبایی (در هوش معنوی) قابل پیش بینی بود. همچنین افسردگی از طریق عامل شکیبایی و بخشش در گروه معارف و علوم اسلامی و از طریق عوامل شکیبایی و تجارب معنوی در سایر دانش آموزان قابل پیش بینی بود. اما عامل شکیبایی پیش بینی کنندة بهتری بود. همچنین در گروه «معارف و علوم اسلامی» این عوامل پیش بینی کننده های قوی تری بودند.
رابطة سبک زندگی اسلامی با خود مهارگری و ویژگی های شخصیتی در بین دانشجویان و طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین میزان رابطه سبک زندگی اسلامی با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و در آن از پرسش نامه های خودمهارگری، شخصیت پنج عاملی گلدبرگ و سبک زندگی اسلامی استفاده شد. گروه نمونه تحقیق، شامل 383 شرکت کننده از جامعه آماری دانشجویان مؤسسه آموزش عالی شهاب دانش و طلاب تعدادی از مدارس حوزه علمیه قم انتخاب شدند. داده های تحقیق، توسط روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی، با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی - بجز خرده آزمون برون گرایی - رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین طلاب و دانشجویان در سبک زندگی اسلامی دارای تفاوت معنادار هستند. به این ترتیب، با افزایش نمره در سبک زندگی اسلامی، نمرات خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی (بجز برون گرایی) نیز افزایش خواهد یافت.
مقایسه اضطراب مرگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ﺑا هدف مقایسه اﺿ ﻄﺮاب ﻣﺮگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، قلبی و افراد سالم اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری شامل 612 بیمار سرطانی، 210 بیمار قلبی و 40 نفر افراد سالم بود. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های اضطراب مرگ تمپلر، احساس تنهایی UCLA و دلبستگی به خدا اثر بک و مک دونالد استفاده شد. آماره های مربوط به سه تحلیل واریانس تک متغیری، پس از تصحیح بنفرونی نشان داد که تفاوت میانگین هر سه متغیر در بین سه گروه معنی دار است. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد، میانگین نمرات احساس تنهایی در بیماران سرطانی به گونه معنی دار بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است. اما میانگین نمره دلبستگی به خدا، در بیماران سرطانی و قلبی بالاتر از افراد سالم است. همچنین میانگین نمره اضطراب مرگ بیماران سرطانی، به گونه معنی داری بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است.
رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده است. این پژوهش، از نوع توصیفی است که با استفاده از روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه طلاب مرد و زن و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر قم می باشند. نمونه پژوهش، 388 نفر به صورت در دسترس، انتخاب شد. شرکت کنندگان ضمن ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی، به پرسش نامه های پایبندی مذهبی (JRAQ)، سبک های هویت (ISI-6G) و کارآمدی خانواده (SFEQI) پاسخ دادند. یافته ها نشان می دهد که کارآمدی خانواده با پایبندی مذهبی و سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری همبستگی مثبت و با ناپایبندی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی و همچنین سبک هویت اطلاعاتی، توان پیش بینی کارآمدی خانواده را دارند.
شاخص های سلامت خانواده و ارائه مدل مفهومی خانواده سالم اسلامی- ایرانی: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش کیفی و با هدف شناسایی شاخص های سلامت خانواده و تدوین مدل خانواده سالم اسلامی ایرانی انجام شد. 13 نفر از والدین واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق و اکتشافی، در طول یک دوره 12 ماهه مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها جمع آوری، ثبت و سپس کدگذاری شدند و در قالب مقوله های اصلی، مقوله بندی شدند. تحلیل تجارب شرکت کنندگان، به شناسایی 534 کد اولیه، 32 زیر مقوله و 6 شاخص شامل شاخص های فردی، زوجی، والدگری، خانوادگی، فرهنگی- اجتماعی و دینی منجر شد. نتایج نشان داد عواملی همچون مسئولیت پذیری، گذشت، پختگی، تعهد، قدردانی، صمیمیت، تلاش برای خشنودی یکدیگر، همکاری، حمایت متقابل، رضایت جنسی، خانواده گرایی، نظارت، انعطاف پذیری، اوقات فراغت، مُدگرا نبودن، باورها و رفتارهای دینی نقش دارند. این عوامل، در سلامت خانواده نقش بسیار مهمی ایفا می کنند، بنابراین لزوم توجه بیشتر به مبانی فرهنگی و اجتماعی در پرداختن به خانواده اهمیت بنیادی دارد.
کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد - نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد- نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، دختران پایه دهم خمینی شهر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز انتخاب شدند و والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، به طوری که هر گروه شامل 15 زوج از والدین بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعارض والد- نوجوان پرینز استفاده شد که در مرحله قبل و بعد از برگزاری جلسات مشاوره، نوجوانان دختر پایه دهم آزمون را تکمیل کردند. بسته مشاوره والدین، با استفاده از آموزه های دینی و با تأکید بر نظرات دو نفر از متخصصان حوزه تربیت دینی تهیه شد. داده های پژوهش در سطح استنباطی تحلیل شد. آزمون فرضیه ها با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی در رابطه والد- فرزند با والدین، بر کاهش تعارضات والد- نوجوان مؤثر است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن است. روش پژوهش نیمة آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون است. جامعة آماری بیماران زن مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیماران اعصاب و روان «پرستو» شهرستان نجف آباد هستند که از زمستان 1392 در این مرکز بستری شده بودند. تعداد 24 نفر زن، به روش نمونه گیری در دسترس، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس دو گروه آزمایش و کنترل در مرحلة پس آزمون وجود دارد (01/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخلة درمانی مناسب در کنار درمان دارویی این بیماران به کارگرفته شود.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی در کاهش اضطراب امتحان که موجب کاهش عملکرد تحصیلی می شود، مؤثر است. کشف متغیّرهای واسطه در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان، زمینه ی تدوین بسته های آموزشی مناسب تر هوش معنوی را برای کاهش این اضطراب فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 95 - 96 تشکیل می دهند. نمونه گیری پژوهش به روش خوشه یی تصادفی انجام شده است. بدین منظور سه مدرسه ی دخترانه و سه مدرسه ی پسرانه به طور تصادفی انتخاب؛ و 380 پرسش نامه در برخی کلاس ها توزیع شد که پس از جمع آوری آنها، 269 پرسش نامه (127 پسر و 142 دختر) پذیرفتنی بود. شرکت کنندگان پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون، هوش معنوی عبدالله زاده، خودکارآمدی شرر و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داده که رابطه ی اضطراب امتحان با هوش معنوی (267/0)، خودکارآمدی (475/0-) و تاب آوری (330/0-) معنادار (01/0< P) است. علاوه براین، نتایج تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی نشان داده که خودکارآمدی (17/0) و تاب آوری (09/0) رابطه ی اضطراب امتحان و هوش معنوی را به طور کامل میانجیگری می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هوش معنوی از راه خودکارآمدی و تاب آوری موجب کاهش اضطراب امتحان می شود. ازاین رو، پیشنهاد می شود برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، بسته های آموزشی هوش معنوی با تأکید بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری آنان تدوین شود.
مقایسه ی شاخص های سلامت عمومی زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
43-52
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوع های بسیار مهم در جوامع بشری بوده است. در این میان به نقش عامل های مؤثر دین و قرآن و آموزه های آن در سلامت عمومی افراد، بسیار توجه می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی شاخص های سلامت عمومی و مقایسه ی ابعاد آن در دو گروه از زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ شهر کرمانشاه است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه یی است. تعداد 106 نفر از زنان حافظ قرآن کریم به روش هدفمند از مرکزهای جامعه القرآن واحد خواهران شهر کرمانشاه؛ و 91 نفر از زنان غیرحافظ، از کارآموزهای واحد خواهران سازمان فنی و حرفه یی شهر کرمانشاه، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28)؛ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسه ی میانگین ها استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که بین دو گروه زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ، در مقیاس های سلامت عمومی، علائم اضطراب، اختلال خواب، افسردگی، علائم جسمانی؛ و همچنین در مقیاس کارکرد اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: از آنجایی که سطح سلامت عمومی حافظان قرآن نسبت به افراد دیگر (غیرحافظ) بیشتر است، می توان نتیجه گرفت که ترویج فعالیت های قرآنی و شناخت هر چه بیشتر تأثیرهای قرآن بر سلامت عمومی انسان ها، می تواند به ما در شناخت بهتر قرآن و استفاده ی بیشتر از آن در درمان بیماری های روانی و ارتقای سلامت روحی و روانی کمک کند.