فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
اعتباریابی و رواسازی آزمون جهت گیری مذهبی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی و رواسازی آزمون جهت گیری مذهبی، با تکیه بر اسلام در نوجوانان دبیرستانی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی به شیوه اکتشافی بود. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های شهر قم (15-20 سال) که 578 نفر از آنان، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: آزمون جهت گیری مذهبی و آزمون سبک زندگی اسلامی. داده ها، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، با شیوه تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل مانوا تحلیل شدند. بررسی روایی محتوایی و صوری، به اصلاح 2 سؤال و حذف 3 سؤال نامتناسب برای نوجوانان انجامید. ضریب آلفای کرونباخ آزمون، برابر با 91/0 به دست آمد. تعداد عوامل در نمونه جمعیت نوجوان، دارای 4 عامل است که بر خلاف نسخه اصلی و اجراشده در میان بزرگسالان است که مشتمل بر دو عامل بود. این عامل ها، 34 درصد واریانس جهت گیری مذهبی در نوجوانان را تبیین کرد. در نتیجه تحلیل عاملی، 14 سؤال به عنوان سؤال های نامناسب حذف شدند. روایی همزمان آزمون جهت گیری مذهبی با آزمون سبک زندگی اسلامی نیز (70/0)، از طریق ضریب همبستگی پیرسون به دست آمد. با توجه به روایی عاملی، روایی همگرا و اعتبار مناسب آزمون جهت گیری مذهبی در میان نوجوانان، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به نوجوانان توصیه می گردد.
رابطه دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی با شادکامی در جامعه ایران (مطالعه مروری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با افزایش جنبش های روان شناسی مثبت تلاش های فراوانی جهت شناسایی عوامل و راهکارهای افزایش شادکامی و سلامت روان صورت پذیرفته است. یکی از این موارد بررسی تأثیر دین و مذهب بر شادکامی است. پژوهش ها در این حوزه از روش ها و حتی نتایج متفاوتی برخوردار بوده اند. پژوهش حاضر در صدد بیان نتایج و جمع بندی دسته ای از پژوهش های صورت گرفته در ایران پیرامون تأثیر دین داری و جهت گیری مذهبی بر شادکامی است. در این مقاله ابتدا با استفاده از کلید واژه های مناسب و جستجو در مرورگر گوگل و سایت های magiran و iranmedexتعداد قابل توجهی پژوهش یافت شد که با مطالعه حدود 20 مورد از آنها، نهایتاً 10 مقاله که در آنها از پرسشنامه ها و روش های آماری مشابه استفاده شده بود، انتخاب شده و داده های آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و رابطه معناداری بین دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی و شادکامی وجود دارد و با افزایش سطح دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی، شادکامی فرد افزایش می یابد. در نتیجه یکی از راه حل ها جهت افزایش شادکامی برنامه ریزی و تدوین بسته های آموزشی و فرهنگی جهت تقویت دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی است.
خودمراقبتی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خودمراقبتی شامل اعمالی اکتسابی، آگاهانه و هدف دار است که فرد برای سلامت خود، فرزندان و خانواده اش انجام می دهد تا در اثر آن از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی خود و اطرافیانش حفاظت کند و نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی خود و آنان را برآورده سازد؛ همچنین، از بیماری ها یا حوادث پیشگیری، بیماری های مزمن خود و خانواده را مدیریت؛ و از سلامت خود و خانواده اش بعد از ابتلا به بیماریِ حاد یا ترخیص از بیمارستان، حفاظت کند
پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
62-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیش رونده اش در تمام ابعاد زندگی، سلامتی افراد را به خطر می اندازد و آثار سوء آن بر سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی، هیجانی، معنوی و شناختی فرد به وضوح مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 300 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش مذهبی (RAQ)، کیفیت زندگی (26WHOQL-) و سنجش رفتارهای پُرخطر (YRBS) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات پایین در نگرش مذهبی و کیفیت زندگی با استعداد به اعتیاد رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (05/0>P). همچنین، رگرسیون هم زمان نشان داد که این دو متغیّر با هم مقدار 59 درصد از واریانس آمادگی و استعداد به اعتیاد را در دانشجویان پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: دانشجویانی که کیفیت زندگی نامطلوب و نگرش های مذهبی پایین تری دارند، نسبت به اعتیاد مستعدترند. بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی و پیشگیرانه مسئولان دانشگاهی بر این سازه های روانی-مذهبی تأکید شود.
مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کرامت مفهومی اساسی در متون دینی، اخلاقی و روانشناسی است و مبنایی تعیین کننده برای تعالی و رشد انسان به شمار می رود. هدف این پژوهش تدوین مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی است و در پی آن است تا ویژگی های انسان کریم را در منابع اسلامی شناسایی کند. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر روش فهم روان شناختی متون دینی است. یافته های پژوهش نشان داد که در مدل مفهومی انسان کریم دو ویژگی حیا و صبر ویژگی های زیربنایی برای رفتار کریمانه به شمار می آیند و این دو ویژگی مبنای شکل گیری رفتار فرد کریم در سه ساحت؛ مواجهه با امکانات، مواجهه با نیازها و روابط بین فردی است. بر اساس مدل پیشنهادی مشخص شد که در هر ساحت ویژگی های منشی مختلفی همچون قناعت برای ساحت مواجهه با امکانات؛ جود، احسان و ایثار برای ساحت مواجهه با نیازها؛ و حسن خلق، شکر، وفا، عفو، صفح، غفران، کظم غیظ، تغافل و انخداع برای ساحت روابط بین فردی وجود دارد که رفتار کریمانه را در همه این ساحت ها موجب می شود. نتیجه آن که وجود مجموعه این ویژگی ها و خصوصیات رفتاری، الگوی انسان سالم را از منظری روان شناختی فراهم می آورد که فرد را در مواجهه با مشکلات توانمند می سازد.
رابطه آرزو با رضامندی بر اساس حدیث «مَن کَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
134 - 113
حوزههای تخصصی:
در احادیث اسلامی به رابطه معکوس بین آرزو و رضامندی اشاره شده است. هدف این پژوهش بررسی تجربی و روان شناختی این رابطه است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان شهر قم بود که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های نمایه آرزو و رضایت از زندگی بود. یافته های پژوهش نشان داد همبستگی بین رضایت کلی با آرزوی بیرونی، منفی و معنادار و در مقابل، همبستگی رضایت کلی با آرزوی درونی، مثبت و معنادار است. در رگرسیون آرزوهای بیرونی، خرده مقیاس های ثروت و زیبایی، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند اما خرده مقیاس شهرت معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند. در رگرسیون آرزوهای درونی، خرده مقیاس های رشد، ارتباط و همکاری، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند و خرده مقیاس سلامتی معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند.
پیش بینی میزان خودمهارگری نوجوانان دختر و پسر در مقطع دبیرستان براساس میزان صبر اسلامی و جهت گیری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه اعتقاد بر آن است که رفتار فضیلت محور و بلکه تمام سعادت انسان در گرو خودمهارگری او است. خودمهارگری با عوامل و سازه های روان شناختی از جمله برخی سازه های دینی ارتباط دارد؛ به همین دلیل، پژوهش حاضر در پی آن است رابطه سطح خودمهارگری نوجوانان را با دو متغیر جهت گیری دینی و سازه صبر براساس آموزه های اسلامی بررسی کند. بدین منظور نمونه ای با حجم 362 نفر از میان 4709 دانش آموز متوسطه اول و دوم با سنین 14 تا 17 سال در شهرستان محلات، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. سه پرسشنامه جهت گیری مذهبی، مقیاس صبر اسلامی در نو جوانان و مقیاس خود مهار گری براساس منابع اسلامی برای کشف داده های اولیه در میان آنان توزیع و داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون، به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازه صبر به میزان 49 درصد با خودمهارگری ارتباط دارد و به میزان بالایی می تواند سطح خودمهارگری نوجوانان را با ضریب اطمینان 45 درصد پیش بینی کند. همچنین روشن شد که سطح جهت گیری دینی نیز به میزان 18 درصد با همین ضریب اطمینان در خود مهار گری نوجوانان سهیم می باشد. از مجموع این یافته ها، نتیجه گیری می شود که برای افزایش سطح خودمهارگری می توان آموزش صبر اسلامی و مؤلفه های جهت گیری دینی را مدنظر قرار داد.
تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی است. رویکرد پژوهش کیفی و کمی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی داده های مربوط به شکر و امید از منابع اسلامی گردآوری شد. برای اجرای پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه دختران جوان مجرد سنین 18−35 ساله شهر قم با شرایط اجتماعی−اقتصادی پایین بود که با نمونه گیری هدفمند، سه نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، افزون بر پرسش نامه رضایت از زندگی داینر (1985)، بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری با مبنا قرار دادن مداخله امیددرمانگری اسلامی صالحی و همکاران (1395) و افزودن برخی از فنون برخاسته از شکرگزاری براساس منابع اسلامی به کار گرفته شد. سپس جهت بررسی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی از کارشناسان نظرخواهی شد. در بخش عملی بسته آموزشی، به شیوه طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از نمودار و تحلیل دیداری تحلیل شدند. بسته آموزشی از سوی کارشناسان تأیید و امکان سنجی اجرای آن مشخص شد و نیز مداخله سبب افزایش رضایت از زندگی شد که روندی باثبات داشت و تغییرات در مرحله پیگیری یک ماهه نیز حفظ شد. بنابراین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری اسلامی امکان استفاده برای افزایش رضایت از زندگی دختران جوان محله های محروم شهر قم را دارد.
نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و از نوع همبستگی سامان یافته و جامعه آماری آن کلیه سالمندان شهرستان خرم آباد است. در این مطالعه 200 سالمند بالاتر از ۶۰ سال شهرستان خرم آباد به روش نمونه گیری تصادفی و به صورت خوشه ای از مناطق مختلف شهری جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های اجتناب هیجانی کندی (۲۰۱۵)، سرمایه های روان شناختی مک گی (2011)، نگرش دینی وایلد و جوزف (1997) و بهزیستی ذهنی گی یرز و مارگامیو (2003) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد رابطه دو متغیری اجتناب هیجانی با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی، منفی و معنی دار است. همچنین، رابطه متغیرهای سرمایه های روان شناختی و دین داری با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی مثبت و معنی دار است. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در خصوص اهمیت متغیرهای مستقل در حفظ بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی سالمندان داشت.
رابطه خوش بینی اسلامی و آخرت نگری با رضایت زناشویی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه خوش بینی اسلامی و آخرت نگری با رضایت زناشویی اسلامی و پیش بینی آن انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه طلاب متأهل سطوح عالی شهرک مهدیه قم بودند که از بین ایشان، 184 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند و شرکت کنندگان به سه پرسشنامه خوش بینی اسلامی (نوری، 1388) و آخرت نگری (ابراهیمی، 1390) و رضامندی زناشویی اسلامی (جدیری، 1395) پاسخ دادند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که متغیر رضایت زناشویی با متغیرهای آخرت نگری و خوش بینی همبستگی معناداری دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر های آخرت نگری و خوش بینی می توانند رضایت زناشویی را در نمونه مورد بررسی پیش بینی کنند. البته میزان پیش بینی کنندگی آخرت نگری نسبت به خوش بینی بیشتر می باشد، که نشان می دهد آخرت نگری به طور معناداری می تواند رضایت زناشویی را در نمونه مورد بررسی پیش بینی کند؛ اما خوش بینی به طور معناداری نمی تواند رضایت زناشویی را پیش بینی کند.
بررسی ارتباط گرایش مسئولان به اشرافیگری با ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
71-87
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تحقق عدالت یکی از ارکان اصلی شکل گیری نهضت اسلامی، قیام مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی بر نظام شاهنشاهی است. انقلاب اسلامی ایران که انقلاب مستضعفان است، مسئولانی را در رأس امور می طلبد که از جنس مستضعفان باشند و صرفاً دغدغه خدمت (و نه شوق کسب قدرت) آنان را به قبول مسئولیت وادار نماید. بااین حال، گرایش مسئولان به اشرافی گری پدیده ای منفی است که تبعات منفی بسیاری را در جامعه به همراه خواهد داشت. ازاین رو؛ به دلیل اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر آن بود تا گرایش مسئولان به اشرافی گری و نقش آن را در ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی از طریق مطالعه ای میدانی بسنجد. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. برای اجرای آن با استفاده از پرسش نامه های سنجش اشرافی گری، دین گریزی و عدالت اجتماعی و تأیید روایی و پایایی آن، به نظرسنجی از 400 دانشجوی دانشگاه های علوم پزشکی در سه استان مازندران، تهران و قم پرداخته شد که در نیمه دوم سال 1397 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با کمک آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نمونه آماری گرایش مسئولان به اشرافی گری را تأیید کرده است (با مقدار میانگین 34/4 از 5). علاوه براین، گرایش مسئولان به اشرافی گری ارتباطی معنادار با کاهش ادراک عدالت اجتماعی (47/0- t=و 87/2-P=) و نیز دین گریزی نمونه آماری داشت (63/0t= و 17/3P=)؛ ولی ارتباط معناداری بین ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی افراد یافت نشد (05/0- t= و 71/0-P=). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، در جامعه ای که مباحث اقتصاد مقاومتی در آن مطرح می شود ولی مدیران آن با اشرافی گری عجین شده اند، نیاز به اصلاحات اساسی در ساختارهای اداری و مدیریتی به خوبی احساس می شود. اشرافی گری مسئولان در جامعه اسلامی، افول ارزش ها را در بین شهروندان به ویژه جوانان و دانشجویان، به همراه خواهد داشت. بنابراین، شایسته است توجه ویژه ای به آن معطوف داشت.
نقش پیش بینی کنندگی متغیّرهای جمعیت شناختی و هوش شناختی، هیجانی و معنوی در انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
31-43
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف : اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. همچنین مطالعات نشان داده که عوامل انگیزشی در درگیری شناختی بر فرایند یادگیری تأثیرگذار است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی متغیّرهای جمعیت شناختی و هوش شناختی، هیجانی و معنوی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی بود. روش کار : این مطالعه توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر 12 تا 13 سال شهر تهران در سال 1397 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 280 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای از مدارس دولتی انتخاب شد. داده ها با استفاده از آزمون هوشی وکسلر (ویرایش چهارم)، پرسش نامه های انگیزه پیشرفت هرمنس، هوش معنوی ناصری، هوش هیجانی شوت و پرسش نامه وضعیت اجتماعی و اقتصادی جمع آوری؛ و با استفاده از تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد که انگیزش پیشرفت با هوش شناختی، هیجانی و معنوی رابطه مستقیم و معنی داری داشت (با سطح اطمینان 99 درصد (مقدار p کمتر از یک درصد). به عبارتی با افزایش میزان متغیّرهای مستقل (هوش شناختی، هیجانی و معنوی)، سطح انگیزش پیشرفت نیز افزایش یافت. نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده، هوش شناختی، هیجانی و معنوی تأثیر معناداری بر میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و با افزایش هریک از این متغیّرها، سطح انگیزه پیشرفت در دانش آموزان بالا می رود.
کمّی سازی مفهوم ثبات قدم بر اساس منابع اسلامی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه ای برای کمی سازی مفهوم ثبات قدم بر اساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن است. برای استخراج مؤلفه های مفهومی ثبات قدم از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفته و هفت مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 200 نفری که به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه آماری طلاب حوزه های علمیه شهر نجف آباد انتخاب شده بودند، بررسی شده است. یافته ها نشان داد که پرسش نامه ثبات قدم از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در تحلیل عوامل اکتشافی، پنج عامل به دست آمد که عبارتند از: مصمم بودن، پایبندی به ارزش ها، هدفمداری متعالی، شکیبایی و تلاش پایدار. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، 845/0 می باشد. در نتیجه، پرسش نامه ثبات قدم اسلامی می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی روایی و معتبر در پژوهش های اسلامی و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی و شوخ طبعی با بهزیستی روان شناختی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
105-115
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی و شوخ طبعی با بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بجنورد است. این پژوهش از نوع همبستگی، با نمونه پژوهش شامل 337 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به تناسب حجم و جنس دانشجویان هر 4 دانشکده و گروه های مرتبط به آنها صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های بهزیستی معنوی پولوتزین و الیسون، شوخ طبعی SHQ، تاب آوری کانر و دیویدسون و بهزیستی روان شناختی ریف مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. با توجه به مقادیر به دست آمده، نتایج آزمون نشان داد که تأثیر بهزیستی معنوی و شوخ طبعی، بر روی تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار گرفته و همه فرضیه های پژوهش مبنی بر ارتباط بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی با شوخ طبعی و بهزیستی معنوی تأیید شده است.
بررسی نقش خشم و تحول روانی- معنوی در بروز و گسترش افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع روانی بوده و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از سازه های روان شناختی مرتبط با افسردگی، هیجان خشم می باشد. معنادهی به رویدادهای آسیب زای زندگی و تجربه خشم، تحت تأثیر تحول روانی معنوی افرادست. این پژوهش، درصدد بررسی نقش خشم و تحول روانی معنوی، در بروز و گسترش افسردگی است. بدین منظور، 172 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به تکمیل پرسش نامه افسردگی بک، پرسش نامه خشم چندبُعدی سیگل، و پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی پرداختند. نتایج نشان داد که بین «خشم و تحول روانی معنوی با افسردگی»، و نیز بین «خشم و افسردگی»، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی منفی معناداری نیز بین «خشم و تحول روانی معنوی»، و بین «تحول روانی معنوی و افسردگی» وجود دارد. به نظر می رسد، خشم و تحول روانی معنوی در بروز و گسترش افسردگی، نقش مؤثری داشته، باید این دو عامل، به عنوان عوامل تأثیرگذار در پیش بینی افسردگی مورد توجه ویژه قرار گیرند.
نگرش به فرزندآوری: نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی در پیش بینی نگرش به فرزندآوری به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. بدین منظور 360 نفر از جامعه دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1397 1396، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST) و نگرش به فرزندآوری پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تحصیلات و طبقه اجتماعی، با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط مثبت و بین شغل و میزان درآمد با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط منفی وجود دارد. از بین همه متغیرهای جمعیت شناختی، تنها بین طبقه اجتماعی اقتصادی با نگرش مثبت به فرزندآوری ارتباط منفی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که مؤلفه های روشنفکری منفی، دنیاخواهی، نوع دوستی، گنهکاری و طبقه اجتماعی اقتصادی، به خوبی می توانند نگرش مثبت و منفی به فرزندآوری را پیش بینی نمایند. این یافته ها، نقش مهم و زمینه ای سبک زندگی اسلامی را در پیش بینی نگرش به فرزندآوری نشان می دهد.
بررسی تطبیقی نقش هیجان در آموزه های اسلامی و دیدگاه تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تحلیلی و مقایسه ای آموزه های اسلامی و دیدگاه تحولی یکپارچه نگر (تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط) درباره نقش و اهمیت هیجان و تعیین میزان انطباق آنها با یکدیگر است. پرسش اصلی پژوهش این است که تفاوت آموزه های اسلامی و الگوی تحولی یکپارچه نگر، در زمینه اهمیت هیجان در تحول چیست؟ به این منظور، با مراجعه به منابع معتبر، با استفاده از تحلیل محتوایی متون مربوط تلاش شده است تا دیدگاه های این دو رویکرد در حوزه هیجان و نقش آن در تحول فردی مشخص شود. پژوهش نشان می دهد که بین دو دیدگاه، در مواردی مشابهت و در برخی موارد تفاوت وجود دارد. مشابهت ها در این است که هر دو بر اهمیت هیجان، مدیریت و تنظیم هیجان در روند زندگی، نقش و جایگاه خانواده در تحول هیجانی و قائل شدن کارکردی دووجهی برای هیجان (هم تسریع در رشد و تحول و هم آسیب و کاستی در آن) تأکید می نمایند؛ اما، اولاً در نوع نگاه به جایگاه هیجان در تحول، تفاوت دارند؛ یعنی درحالی که رویکرد یکپارچه نگر بر نگاه تحولی تأکید دارد، دریچه نگاه اسلام به این موضوع، اخلاقی است؛ ثانیاً در میزان برتری دادن به هیجان بر دیگر ابعاد آدمی (از جمله بعد شناختی)، از یکدیگر فاصله می گیرند.
طراحی الگوی تربیت جنسی در عصر جهانی شدن با تأکید بر دیدگاه اسلام: با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
122-138
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همگام با عصر جهانی شدن، تربیت به معنای عام و به طور خاص تربیت جنسی دچار تغییراتی خواهد شد که در صورت استفاده نابجا از مسائل مرتبط با تربیت جنسی، آسیب هایی در این زمینه بروز خواهد کرد. ازاین رو، هدف این پژوهش مطالعه اکتشافی برای کشف عناصر اصلی تربیت جنسی در عصر جهانی شدن با تأکید بر دیدگاه اسلام به منظور طراحی مدل بر اساس مدل داده بنیاد بود. روش کار: در این پژوهش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. جامعه آماری و همچنین نمونه پژوهش 25 نفر از پژوهشگران تعلیم و تربیت بودند که به روش نمونه گیری هدفمند (نه احتمالی) و به صورت نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل مقایسه مداوم کوربین و اشتراوس صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که شرایط علّی (ضرورت تربیت جنسی)، مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای تربیت جنسی در عصر جهانی شدن)، شرایط زمینه ای (آموزش)، شرایط مداخله گر (ساختارهای فرهنگی-اجتماعی)، راهبردها (اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام؛ و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی) و پیامدها (تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه) الگوی تربیت جنسی را در عصر جهانی شدن منعکس می نماید. نتیجه گیری: بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز، آموزش و ساختارهای فرهنگی-اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای جهانی شدن) تأثیرگذار است. بنابراین برنامه های ارائه شده در راهبردها باید بر مبنای اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی باشد که به تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه منجر می شود.
مفهوم محیط در زمینه عرفان و حکمت ایرانی، گامی به سوی توسعه یک نظریه پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
89-106
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پرستاران به دنبال توسعه دانش حرفه ای خود از طریق نظریه پردازی هستند. فلسفه حاکم بر این نظریه ها غربی است و عرفان و حکمت ایرانی برای متون پرستاری ناشناخته است. برای توسعه نظریه های پرستاری، تعریف چهار مفهوم اصلی پرستاری یعنی «انسان»، «محیط»، «سلامتی» و «پرستاری» ضروری است. هدف این مطالعه هم گذاری (ترکیب) مفهوم محیط با مرور تحلیلی متون عرفان و حکمت ایرانی بود. روش کار: این مطالعه از نوع کتابخانه ای است که به روش هم گذاری مفهوم ریان ونگر انجام یافته است. به این صورت که ابتدا به روش استقرایی اجزای مفهوم واکر و اوانت به عنوان طبقات ازپیش تعیین شده انتخاب؛ و پس از مطالعه یک سوم متون، به روش قیاسی ماهیت مواردی که باید در هر طبقه گنجانده شود تعیین شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، «تجلی» و «مراتب هستی» پیشامد؛ «مراتب موجودات»، «حرکت جوهری»، «مزاج مندی»، «پیش نهادین قدسی/روح» و «نظم کیهانی» ویژگی ها؛ و «تعادل/بی تعادلی» و «هماهنگی/ناهماهنگی» پیامدهای مفهوم محیط معرفی شده است. نتیجه گیری: مفهوم محیط در زمینه عرفان و حکمت ایرانی ماهیتی پویا و زنده شامل مخلوقات مادی/غیرمادی ازجمله انسان ها است که هر جزء درون آن از کل تأثیرپذیر است. این دیدگاه در مقایسه با تعاریف رایج در نظریه های پرستاری از محیط که بیشتر فردمحور و انسان گرا است، جامعیت بیشتری دارد و ماهیت انسان را در کنار مخلوقات دیگر و خالق و نیز با ذکر اثرپذیری و اثرگذاری مخلوقات بر سلامتی یکدیگر، می بیند.