فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسه ای و همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند، نمونه ها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ ( SISRI-24 ) و پرسشنامه ی سلامت روانی ( SCL-90-R ) می باشد. داده ها به وسیله ی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی می تواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر خودمدیریتی دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر خود مدیریتی دیابت نوع 2 می باشد.
روش: این پژوهش با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان فوق تخصصی دکتر غرضی که حائز ملاک های پژوهش بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، درمان پذیرش و تعهد در 10 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از درمان، پرسشنامه بازبینی شده خود مدیریتی دیابت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای خود مدیریتی دیابت نوع 2 مؤثر است و 66 درصد از واریانس خود مدیریتی دیابت، توسط درمان گروهی پذیرش و تعهد قابل تبیین است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود به منظور بهبود خود مدیریتی دیابت نوع 2 و نهایتاً کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن، از درمان گروهی پذیرش و تعهد استفاده شود.
نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B انجام شد. تعداد 177 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهرستان یزد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ (فرم کوتاه)، سبک فرزندپروری یانگ و پرسشنامه چندمحوری میلون 3 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه از روش تحلیل میانجی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه طرد و بریدگی نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین طردکننده و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند. حوزه خودگردانی و عملکرد مختل نقش واسطه ای را بین هر دو سبک فرزندپروری ادراک شده والدین بیش کنترل گر و هم چنین والدین بازدارنده و تنبیه گر و صفات شخصیتی خوشه B ایفا می کند و حوزه های طرد و بریدگی و خودگردانی و عملکرد مختل هر دو نقش واسطه ای را بین سبک فرزندپروری ادراک شده والدین سهل انگار و آشفته و صفات شخصیتی خوشه Bایفا می کنند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر ایفای نقش واسطه ای توسط طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B بود.
نگرش دانشجویان به مواد مخدر: نقش بازدارنده منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان داده اند اصلاح نگرش افراد درباره مواد مخدر از نگرش مثبت به منفی می تواند از گرایش و ابتلای آنها به اعتیاد جلوگیری کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان به مواد مخدر و تعیین نقش منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود بود. روش: در این پژوهش از روش زمینه یابی مقطعی استفاده شد. به منظور نیل به هدف پژوهش، مقیاس علاقه به مصرف موادمخدر در بین 400 نفر از دانشجویان شهر دزفول که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجراء شد. یافته ها: تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس تک عاملی است و اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ برای کل دانشجویان، پسران و دختران به ترتیب، 77/0، 81/0 و 70/0 است. نتایج میزان شیوع نگرش مثبت به مواد مخدر نشان داد که 3/18 درصد دانشجویان گهگاهی فکر مصرف مواد مخدر به مغز شان می زند، 5/12درصد برای یک بار هم که شده دوست دارند مواد مصرف کنند، 8/11 درصد مصرف مواد را رویایی می دانند که مدت ها است در سر دارند، 5/4 درصد اعتقاد داشته اند که یک بار مصرف مواد به امتحانش می ارزد و 5/1 درصد مصرف مواد را برای تفریح و سرگرمی مناسب دانسته اند. 5/10 درصد نیز بیان داشته اند که دوست دارند سیگار بکشند. همچنین، نتایج نشان داد که اگر منع قانونی نباشد 3/9 درصد و اگر ممانعت خانواده نباشد، 5/6 درصد دانشجویان احتمالا مواد مخدر مصرف خواهند کرد. نتایج اعتماد به خود نیز نشان داد که 7/87 درصد پاسخگویان کاملاً مطمئن هستند که هیچ وقت مواد مخدر مصرف نخواهند کرد. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از مصرف، نقش عوامل قانونی، خانوادگی و ممانعت از دسترسی را تقویت کرده و با روش های بهبود و ارتقاء اعتماد به نفس از مصرف مواد مخدر جلوگیری کرد.
برنامه والدگری مثبت (Triple- P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش والدگری یکی از روش های مداخله مؤثر در اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی است که در آن والدین می آموزند چگونه با فرزند خود رفتار نمایند تا بتوانند والدین مؤثرتری باشند و از ایجاد یا توسعه مشکلات رفتاری در کودکشان جلوگیری کنند. برنامه والدگری مثبت یک برنامه گروهی مداخله رفتاری در تعاملات خانواده است که هدف آن پیشگیری و درمان مشکلات شدید رفتاری، هیجانی وتکاملی از طریق ارتقاء آگاهی، مهارت های والدگری و عزت نفس والدین و نیز آموزش حل مسئله می باشد و به عنوان یک روش منحصر به فرد، نیازهای خاص کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و خانواده های آنان را مرتفع می سازد.
پزشکی مبتنی بر شواهد در طب سنتی ایران؛ تمهیدات و تهدیدات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه مجدد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و محافل دانشگاهی کشور به طب سنتی ایران، شناسایی منابع معتبر و استفاده از شواهد مستند و قابل اطمینان برای آموزش دانشجویان و درمان بیماران ضروری است. بنابراین این مطالعه به منظور مشخص کردن تمهیدات و تهدیدات پیش رو و راهکارهای لازم برای به کارگیری یا افزایش کاربرد طب مبتنی بر شواهد در طب سنتی ایران صورت گرفت.
روش ها: این پژوهش کیفی به روش تحلیل محتوی، با استفاده از روش مصاحبه عمیق، انفرادی و رودررو، در سال 1390 به بررسی دیدگاه صاحب نظران طب سنتی ایران پرداخت. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز و تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه یافت و در مجموع 13 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند با تعدادی سئوال باز بود که توسط یکی از پژوهشگران انجام شد.
یافته ها: درون مایه های به دست آمده در 3 دسته اصلی فرصت های موجود در به کارگیری طب مبتنی بر شواهد (رویکرد جهانی به طب سنتی، استقبال مسئولان و دانشگاه ها، وجود اساتید علاقمند و ...)، تهدیدهای پیش رو در به کارگیری طب مبتنی بر شواهد (عدم وجود برنامه راهبردی مشترک، کمبود استاد و ...) و الزامات و راهکارهای پیشنهادشده در به کارگیری طب مبتنی بر شواهد (الگوبرداری از کشورهای همسایه، تغییر نگرش اساتید و ...) قرار گرفت.
نتیجه گیری: تمامی صاحب نظران طب سنتی در ایران بر ضرورت به کارگیری طب مبتنی بر شواهد در طب سنتی ایران و دانشکده های طب سنتی تاکید دارند.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.
مقایسة کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی فعال و غیرفعال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی 13 تا 18 ساله فعال و غیر فعال شهر تهران بود. به این منظور، از بین 150 نفر دانش آموز فلج مغزی مقاطع راهنمایی و دبیرستان، 28 نفر به شکل تصادفی انتخاب و بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی در دو گروه فعال (14 نفر) و غیرفعال (14 نفر) طبقه بندی شدند. از پرسشنامه غربالگری کودکان، شامل 10 خرده مقیاس بهزیستی جسمی، بهزیستی روانی، احساسات و خلق و خو، خودپنداره، خودمختاری، روابط با والدین و خانه، حمایت اجتماعی و همسالان، محیط مدرسه، پذیرش اجتماعی و منابع مالی برای آزمون فرضیات استفاده شد، روایی و پایایی این ابزار مورد تأیید قرار گرفت (85/0p=). برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد، پسران فلج مغزی فعال از کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی بهتری برخوردارند (05/0P<). در سطح خرده مقیاس ها نیز افراد فعال در بهزیستی بدنی، احساسات و خلق وخو، بهزیستی روانی، منابع مالی و حمایت اجتماعی و همسالان از پسران فلج مغزی غیر فعال برتر بوده (05/0P<)، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه در خرده مقیاسهای خود پنداره، خود مختاری، پذیرش اجتماعی، محیط مدرسه، و روابط با والدین و خانه مشاهده نشد (05/0P>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد، دیدگاه مثبت کودکان فعال نسبت به خود ناشی از فعالیت بدنی مستمر بوده است.
ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و بهزیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: این مطالعه به بررسی ارتباط بین عوامل سازمانی و زمان بندی کار با خستگی، سلامت و به-زیستی اجتماعی در راهبران و رؤسای قطار شرکت راه آهن ج.ا.ا می پردازد. 500 نفر از کارکنان به طور تصادفی از جامعه آماری 2400 نفری انتخاب شدند، که 413 نفر از آن ها پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و عوامل شغلی- سازمانی راهبران و رؤسای قطار راه آهن را، تکمیل نمودند. آلفای کرونباخ پرسشنامه (891/0) و روایی آن از طریق مطالعه مقدماتی بر روی 50 نفر از شرکت کنندگان و نیز تأیید متخصصان برآورد گردید. برای نشان دادن اطلاعات جمعیت شناختی و شغلی کارکنان از نرم افزار SPSS 20 و جهت شناسایی ارتباط بین عوامل مورد بررسی از مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار Lisrel 8.5) استفاده شد. نتایج تحلیلی مطالعه نشان داد که مؤلفه های زمان بندی کار و عوامل سازمانی دو عامل مجزای از یکدیگر نیستند و زمان بندی کار این کارکنان به شدت با دیگر عوامل سازمانی مرتبط می باشد. هم چنین، خستگی و به-زیستی اجتماعی نقشی واسطه ای داشته و عوامل سازمانی با تأثیری که بر این دو می گذارند، سلامت کارکنان را تحت-تأثیر قرار می دهند.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان صورت گرفته است. روش: در این مطالعه همبستگی از بین زنان متاهل شهر تهران 200 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس دلزدگی زناشویی، شاخص احقاق جنسی هالبرت و پرسشنامه باورهای بدکارکردی جنسی بودند. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی ازجمله، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی از قبیل: ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از وجود رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان متاهل می باشد. همچنین دلزدگی زناشویی در زنان از روی مؤلفه ها ی مرتبط به باورهای بدکارکردی جنسی قابل تبیین است و از میان مؤلفه ها ی باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری و باورهای خود پنداره جسمی بیشترین نقش را در افزایش دلزدگی زناشویی دارا هستند. از دیگر نتایج پژوهش حاضر این است که از میان مؤلفه های باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری بیشترین نقش را در کاهش احقاق جنسی زنان متاهل داراست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد نوع شناخت و باورهایی که زنان متاهل درباره مسائل جنسی دارند تاثیر زیادی بر میزان دلزدگی زناشویی آنها دارد یعنی هرچه باورهای جنسی منفی بیشتر باشد دلزدگی زناشویی بیشتر می شود و تاثیر منفی بر میزان احقاق جنسی زنان خواهد داشت. با توجه به نقش کلیدی باورهای جنسی در زندگی زناشویی پیشنهاد می شود در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج، نقش و جایگاه این باورها در میزان رضایت زناشویی و جنسی زوجین آموزش داده شود.
دانش چندفرهنگی و ارتقای سبک زندگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ویژگی ها و الزامات آموزش مهارت های زیست چندفرهنگی، ارتباط میان این رویکرد با بهبود سبک زندگی بویژه با تأکید بر فضای چندفرهنگی ایران را مورد بررسی قرار می دهد. اعضای جامعه چندفرهنگی باید تصویر روشن و واقعیاز افراد و فرهنگ های مختلف آن داشته و قضاوت افراد نسبت به فرهنگ ها و قومیت ها به دور از پیش داوری باشد. زمینه ساز این مهم، افزایش دانش چندفرهنگی است. بر این اساس، تا زمانی که در یک جامعه چند فرهنگی، به ارزش های چندفرهنگی، توجه کافی نشود، نیل به اهداف چندفرهنگی نیز با چالش مواجه خواهد شد. رویکرد چندفرهنگی، چهارچوبی را فراهم میآورد تا به واسطة آن، تجربیات، میراث، زبان و ... افراد و گروه ها با در نظرگرفتن کلیه سوابق فرهنگی و اجتماعی شان، با ارزش شمرده شده تا بتوان براساس آن زیست مسالمت آمیز را برای تمامی گروه های موجود در جامعه فراهم آورد. در واقع هدف اساسی رویکردچندفرهنگی، ارتقاء سبک زندگی صلح جویانه و همزیستی پایدار در میان افراد و گروه هاست. این مقاله کوشیده است ضمن تبیین مشروح اهداف رویکرد چندفرهنگی، راهکارهای ارتقاء سبک زندگی را از طریق آموزش های غیررسمی و رسمی در جامعه امروز ایران استدلال نماید. آنچه که این مقاله در نظر دارد بدان توجه بیشتری نماید، بررسی ظرفیت سازی و جریان سازی آموزش های غیررسمی برای ارتقاء سبک زندگی چندفرهنگی به موازات آموزش های رسمی در جامعه کنونی ایران است.
اثر بخشی مداخله شناختی رفتاری مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشیمداخله شناختی رفتاری مدیریت استرسبر کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری بود. از بین بیماران دچار سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز آنکولوژی که واجد شرایط ورود به پژوهش بودند، 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای طی 10 هفته در درمان مدیریت استرس شناختی رفتاری شرکت داشتند و در گروه گواه مداخلات روانشناختی صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل ویراست سوم پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان پژوهش های اروپایی(آرنسون،1987) و همچنین پرسشنامه ی راهبردهایمقابله ای لازاروس و فولکمن بود. نتایج حاکی از بهبودی و تفاوت معنی دارگروه آزمایش در تمامی ابعاد مقیاس های کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله در مقایسه با گروه گواه بود. پیگیری بعد از 2 ماه، نتایج به دست آمده دردو گروه را تایید کرد. در پایان نتیجه گیری می شود که مداخله شناختی رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای بیماران دچار سرطان پستان می شود.
مقایسه رفتار اطلاع یابی آموزشی – پژوهشی با استفاده از اینترنت در دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه رفتار اطلاع یابی آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در استفاده از منابع اینترنتی بوده که با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و نمونه پژوهش شامل250 نفر از این دانشجویان بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته رفتار اطلاع یابی آموزشی و پژوهشی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در زمینه آشنایی با نحوه استفاده از ایمیل، استفاده از اینترنت بصورت آفلاین، نوع موتور مورد استفاده، استفاده از راهبردهای بهینه از موتورهای جستجو و چگونگی یادگیری استفاده از اینترنت بین دو گروه علوم انسانی و فنی مهندسی تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد در ابعاد توانایی در راه اندازی وبلاگ، آشنایی با آدرس های اینترنتی در زمینه موفقیت در بازیابی اطلاعات، استفاده از اینترنت جهت مشاهده فیلم و موسیقی و نحوه آشنایی با منابع اینترنتی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این واقعیت که هوش عاطفی پیشرفته می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی مفید واقع شود و افرادی که از هوش عاطفی قوی برخوردارند از زندگی عاطفی غنی، سرشار و مناسبی بر خوردارند، بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان بوده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 30 نفر از دانشجویان متأهل انجام شد. افراد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های عاطفی اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش عاطفی پترایدز و فارنهام و پرسشنامه شادی زوجین تگریان بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمو ن های تحلیل واریانس چندراهه و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از آموزش مهارت های عاطفی، هوش عاطفی و شادی زوجی در دانشجویان زن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. بنابراین آموزش مهارت های عاطفی می تواند با بهبود مؤلفه های هوش عاطفی و شادی زوجین در بهبود و حفظ روابط متعادل و نیز سلامت خانواده نقش بسزایی داشته باشد.
اثر بخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اغلب مداخله ها و روش های زوج درمانی در صدد افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشند. بهزیستی روانشناختی یک حالت از حضور نشانه های سلامت روانی، جسمی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشد. روش: این پژوهش بصورت نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شیراز در سال1390 تشکیل می دهند.نمونه این پژوهش شامل 40 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز بود که به صورت داوطلبانه از میان زوجین انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش(20 زوج) و گروه گواه(20 زوج) گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه مداخله را دریافت کردند و آزمودنی های گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های مهارت محیطی، رشد شخصی، هدف در زندگی، روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی شاخصهای بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا می دهد.
نقش زندگی مذهبی در رضامندی زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی مذهبی زوجین به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رضامندی زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 116 زوج از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی(ره)، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی اسلامی و پایبندی مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان می دهد که زوجین هر دو پایبند به مذهب، نسبت به زوجینی که فقط یکی از آنها پایبند به مذهب بود، از رضامندی زناشویی بیشتری برخوردار بودند و آنها نیز از زوجین هر دو ناپایبند به مذهب بیشتر از زندگی زناشویی خود رضایت داشتند. بنابراین، می توان گفت: پایبندی به مذهب از عواملی است که در رضامندی زناشویی نقشی معنادار دارد.
عوامل پیش بینی کننده ی جستجوی جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیگیری زیبایی از طریق جراحی یک کنارهگیری روانی از واقعیت است. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبکهای دفاعی افراد، وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل پیشبینیکنندهی جستجوی جراحی زیبایی در افراد داوطلب بود.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. از تعداد 80 نفر از مراجعهکنندگان برای انجام جراحی زیبایی به کلینیک های زیبایی شهرستان یزد در سال 1390، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامههای صفات شخصیتی نئو و سبک های دفاعی را تکمیل نمایند. 80 نفر از مراجعه کنندگان غیر داوطلب به بیمارستانهای فوق، به عنوان گروه شاهد تعیین شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون لجستیک و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: سه متغیر وضعیت تاهل، سطح تحصیلات مادر و سبکهای دفاعی
روانآزرده، پیشبینیکنندههای قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. مقایسهی افراد داوطلب و غیر داوطلب همجنس، نشان داد که با کنترل اثر سن و تحصیلات فرد، مردان دو گروه از نظر صفات شخصیت هیچ تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند و از بین سبکهای دفاعی، فقط از لحاظ سبکهای رشدنایافته تفاوت آنها معنیدار است (0.02=P)، صفات شخصیتی در زنان گروه داوطلب و غیر داوطلب نیز تفاوت ندارند و از لحاظ سبک های رشدنایافته (0.03=P) و روانآزرده (0.002=P) تفاوتآنها معنیدار است.
نتیجهگیری: انگیزهی جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و مربوط به خانواده است و دفاع های من به عنوان مکانیسمهای روانشناختی تعدیلکنندهی صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار میروند.
مقایسة سازشیافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله معضلات قرن حاضر آشفتگی های عاطفی و هیجانی در روابط انسانی است. با توجه به نیازمندی به تفکر دربارة تأثیرگذاری تقیدات دینی بر امور انسانی، به ویژه مسائل عاطفی و روانی، این پژوهش با هدف مقایسة سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه ای است. جامعة آماری شامل تمامی دبیران متأهل شهرستان لنگرود در سال 1391 بود که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 150 نفر انتخاب شدند. از مقیاس سازش یافتگی زناشویی اسپانیر و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. بررسی فرضیة پژوهش با استفاده از تحلیل چندمتغیره، تحلیل واریانس یک متغیره و آزمون T مستقل انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت مشاهده شده بین دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار در سازه های سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی از لحاظ آماری معنادار است. بنابراین، می توان به کارکرد مهم نماز، به عنوان هستة دین و مهم ترین شکل عملی دینداری در انسجام عاطفی و روان شناختی خانواده اشاره نمود.
نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش به این تجارب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین استرس تحصیلی ادراک شده و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. 300 دانشجو (112 پسر، 188 دختر)، به مقیاس استرس دوران دانشجویی (SLSI) و نسخه تجدیدنظر شده آزمون جهت گیری زندگی (LOT-R) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین عوامل استرس زای تحصیلی با واکنش ها به این عوامل رابطه مثبت و معنادار، بین عوامل استرس زای تحصیلی با خوش بینی رابطه منفی و معنادار و بین خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. در کل نمونه، نتایج از نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش ها به این تجارب حمایت کردند. نتایج تخصیص جنسی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین عوامل استرس زای تحصیلی، خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس هم ارز بودند. براساس نتایج به دست آمده در مدل کلی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین 80 درصد از پراکندگی متغیر واکنش ها به تجارب تحصیلی استرس زا را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در مواجهه با تجارب تحصیلی استرس زا، بخشی از تمایز در مدل ترجیحی واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس، از طریق تفاوت در میزان خوش بینی فراگیران قابل تبیین است.
واسطه گری عزت نفس بر کیفیت زندگی و رفتارهای پرخطردر بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش بارز و تاثیرگزار واسطه ای عزت نفس برکیفیت زندگی و رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است که نمونه ی مورد نظر300دانشجو(144دانشجوی پسر و 156 دانشجوی دختر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با میانگین سنی 75/24 سال بوده است. روش به شیوه ی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و با مقیاس کیفیت زندگی بهداشت جهانی(WHOQOL- BREF) و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر(YRBSS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از روش تحلیل مسیر به شیوه ی رگرسیون سلسله مراتبی بارون و کنی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که کیفیت زندگی به میزان 24/0- به طور مستقیم(p</001) بر رفتارهای پرخطر تاثیر گذاشته که نشان دهنده ی رابطه ی منفی معکوس معنی دار بین این دو متغیر بوده و نشان داده شد که با وارد نمودن متغیر عزت نفس در معادله ی مفروض پیش بینی شده، کیفیت زندگی به میزان10/0- اثر غیر مستقیم(p</001) به همراه دارد و نشان دهنده ی نقش واسطه گری عزت نفس در کاهش اثرات کیفیت زندگی در بروز رفتارهای پرخطر می باشد. همچنین کیفیت زندگی به میزان 52/0 به طور مستقیم بر عزت نفس دانشجویان اثر گذاشته که بیانگر رابطه ی مستقیم این دو متغیر بوده است که ارتقاء کیفیت زندگی موجب افزایش عزت نفش دانشجویان می گردد.