فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
مقایسه ی سبک دلبستگی مادران دارای کودکان با و بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره ی دلبستگی اصلی، تاثیر غیر قابل انکاری در تحول رفتاری کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری با کودکان بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال انجام شده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش علی-مقایسه ای شامل 120 نفر از مادران دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی در سال 92-1391در شهرستان نیشابور بودکه در مورد مادران کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی و در مورد مادران کودکان دارای مشکل رفتاری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار این مطالعه شامل آزمون راتر کودکان و پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسالان بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 وآزمون های آماری تی گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: بین سبک دلبستگی اضطرابی و ایمن در مادران کودکان بدون مشکل رفتاری و با مشکل رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (به ترتیب 0001/0=P، 001/0=P) اما بین سبک دلبستگی اجتنابی مادران کودکان با و بدون مشکل رفتاری تفاوت معنی داری دیده نشد (138/0=P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و ایمن می توانند به عنوان پیش بینی کننده ی مشکلات رفتاری در کودکان محسوب شوند.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه ی حاضر با حمایت از نظریه ی دلبستگی، اهمیت تعامل مادر-کودک را نشان می دهد. دلبستگی ناایمن و ایمن مادران می تواند پیش بینی کننده ی مهمی برای ایجاد مشکلات رفتاری درکودکان آن ها باشد.
پیش بینی فرسودگی شغلی بر مبنای تعارض زناشویی و خود متمایز سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش کارآیی، از دست رفتن نیروی انسانی و ایجاد عوارض جسمی و روانی، به خصوص در حرفه های خدمات انسانی، می باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بین فرسودگی شغلی بر مبنای تعارض زناشویی، خود متمایز سازی معلمان زن شهر تهران انجام شد. جامعه این پژوهش کلیه معلمان زن ابتدایی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 245 معلم انتخاب و با پرسشنامه های تعارض زناشویی ثنایی ، خود متمایزسازی بوئن و پرسشنامه فرسودگی شغلی گلدارد مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون به شیوه همزمان و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. تحلیل داده ها به شیوه رگرسیون همزمان نشان داد که که متغیر های پیش بین حدود 7/41 از واریانس فرسودگی شغلی را پیش بینی می نمایند. فرسودگی شغلی بر مبنای تعارض زناشویی و خود متمایز سازی قابل پیش بینی است. بنابراین ترسیم اهداف و ارزش های واقعی، دست یافتنی و درعین حال به دوراز تعارض برای یادگیری فراگیران نقش مؤثری در عملکرد آتی و آینده ی شغلی شان ایفا می نماید. همچنین این پژوهش می تواند چراغ راهی برای مدیران برای کارآمدسازی نیروی انسانی در رسیدن به اهداف سازمانی باشد.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.
برنامه ی درسی تربیت معلم در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
قرن حاضر تغییر از جامعه ی صنعتی به فراصنعتی یا جامعه ی اطلاعاتی است و اطلاعات و دانش اساسی ترین دانایی انسان ها، جوامع و ملت ها به شمار می آید. استفاده از فناور ی های جدید، توانایی های گسترده ای را در آموزش مبتنی بر فناوری به ارمغان آورده است که می تواند در فرآیند یاددهی- یادگیری و ارائه ی تسهیلات هیجان انگیز جدید جهت ترویج تغییرات در روش های آموزشی مؤثر واقع شود. فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارآیی آموزش مورداستفاده قرارداد که باعث تغییر شیوه ی سنتی آموزش می شود و به معلمان در بهبود فرآیند آموزش و یادگیری و تحقق بخشی برنامه ی درسی کارآمد و اثربخش کمک می کند. مقاله ی حاضر درصدد تبیین مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معلم در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانه ای نگارش یافته است. نتایج اصلی پژوهش نشان داد که برنامه ها ی درسی تربیت معلم در عصر فاوا در مؤلفه هایی چون: اهداف تربیتی شامل یادگیری مادام العمر و تفکر خلاق، فرآیند یادگیری شامل یادگیری فراگیرمحور، فرآیند آموزش شامل استفاده از محتوای آموزشی چندرسانه ای، محیط یادگیری شامل یادگیری انعطاف پذیر، فعال/ اکتشافی، نقش معلم شامل تسهیل کننده، حامی و پوشش دهنده ی نیاز همه ی فراگیران، نقش فراگیر شامل حل خود یادگیرنده، حل مسائل، شایستگی های یادگیری مادام العمر و غیره است.
انسان سالم
بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در طول چرخه های مختلف زندگی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در چرخه ی زندگی خانواده در زنان و مردان متأهل در شهرستان دزفول بود. نمونه ی مورد مطالعه 251 فرد متأهل که از چهار چرخه ی زندگی شامل زوج های جوان، خانواده های با فرزند خردسال، خانواده های دارای فرزند نوجوان و خانواده در میانه ی زندگی (جدا شدن فرزندان از خانواده) انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی را تکمیل کنند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون پیگیری توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین گروه های چهار مرحله ی زندگی در شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نمرات زوج های دارای فرزند خردسال و زوج های با فرزند نوجوان دارای تفاوت معنیی داری هستند. همچنین بین زنان و مردان متأهل از نظر بهزیستی روان شناختی در چهارچرخه ی زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت.
رابطه میزان استفاده از اینترنت و نحوه به کارگیری آن با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate relationship between rate of internet use and the type of its use with academic performance of the students in Islamic Azad University of Zanjan. To reach this goal, in addition to theoretical studies and investigating research literature, data were collected by a researcher-made questionnaire. Experts approved the validity of the questionnaire and the reliability was estimated by Cronbach Alpha 0/88. The statistical population consisted of 12,309 Islamic Azad University undergraduate students, 364 people of whom were selected as the sample based on Cochran formula and through stratified random sampling method. The research method was an applied one in terms of purpose, and a correlation one as far as data gathering is concerned. Data analysis was performed through descriptive and inferential statistics. The results showed that there was a positive correlation between internet use and academic performance of undergraduate students in Islamic Azad university of Zanjan. In addition, there was a positive correlation between the way to use internet in three aspects, that is, recreational, communicational, and educational aspects and the academic performance of the students.
تعیین نقش تجارب تحصیلی، جنسیت و وضعیت سکونت بر سلامت روان دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان در دوره تحصیلی خویش تجارب تحصیلی متفاوتی دارند. این تجارب نشأت گرفته از عوامل متعدد فردی، محیطی و آموزشی است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش تجارب تحصیلی بر سلامت روان دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان سال آخر علوم انسانی دانشگاه اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای160 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه SCL-90-R برای بررسی سلامت روان و از پرسشنامه رشد فردی و تحصیلی (PEDI) برای بررسی تجارب تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانشجویان در تمامی مقیاس ها از سلامت روانی قابل قبولی برخوردار بودند. اثر اصلی متغیر جنسیت بر سلامت روانی دانشجویان معنی دار بود و دانشجویان پسر از سلامت روانی بیشتری نسبت به دانشجویان دختر برخوردار بودند (05/0p<). این در حالی بود که اثر متغیر نوع سکونت (بومی یا غیربومی) بر سلامت روان معنی دار نبود. همچنین، یافته ها نشان داد که بین تمامی مؤلفه های تجارب تحصیلی و ابعاد مختلف سلامت روانی دانشجویان، به جز مؤلفه مهارت های خودسازمان دهی و علایم جسمانی (09/0-) رابطه منفی معنی دار وجود دارد (05/0p<) و با استفاده از وضعیت تجارب تحصیلی دانشجویان می توان سلامت روان ایشان را پیش بینی نمود ( ،05/0 p<). ضرایب رگرسیون برای پیش بینی سلامت روان بر اساس متغیر تجارب تحصیلی در سه مؤلفه مهارت های شناختی، اجتماعی و خودسازمان دهی معنی دار بود (05/0p<)؛ ولی در مؤلفه مهارت های محاسباتی معنی دار نبود. بر این اساس، تجارب تحصیلی مناسب دانشجویان می تواند عاملی تعیین کننده بر روی سلامت روان ایشان باشد و از طریق فراهم سازی امکانات و شرایط آموزشی اثربخش می توان سلامت روان دانشجویان را تاحدود زیادی تضمین نمود.
بررسی ارتباط روان رنجورخویی، تعلل ورزی و اعتیاد به اینترنت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان، یکی از اهداف اساسی نظام های آموزش و پرورش معاصر است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطة روان رنجورخویی، تعلل ورزی و اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان دختر پایة دهم و یازدهم دورة متوسطة دوم شهر دزفول است. تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش حاضر را کلیة دانش آموزان دختر پایة دهم و یازدهم دورة متوسطه دوم دزفول تشکیل داده اند که تعداد 220 دانش آموز به صورت تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس روان رنجوری مک کری و کاستا ، پرسشنامة اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامة اهمال کاری سولومون و راث بلوم می باشند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان داد که میان روان رنجورخویی، تعلل ورزی و اعتیاد به اینترنت با پیشرفت تحصیلی، به صورت منفی ارتباط وجود دارد.
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.
آموزش فراگیر تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون آموزش برای همه ی کودکان معلول، حق استفاده ی افراد دارای معلولیت را از آموزش مناسب و رایگان تضمین می کرد. از جمله مواد این قانون افزایش تعامل کودکان دارای معلولیت با همتایان سالم آنها در کلاس های آموزشی عادی از جمله تربیت بدنی عادی بود. یکی از مشکلاتی که بسیاری از معلمان تربیت بدنی با آن مواجه بودند، به کارگیری نامناسب فراگیری در مدارس شان بود. زیرا هیچکس روش های ویژه، مدل های در دسترس و پروتکل های تمرینی مورد نیاز برای به کارگیری موثر فراگیری را مطالعه نکرده بود. بنابراین، تلاش ها منجر به برنامه ریزی و اجرای ضعیف برنامه های فراگیر می شد و بسیاری از معلمان تربیت بدنی مسئولیت دانش آموزان دارای معلولیتِ جای دهی شده در کلاس های شان را نپذیرفتند. فراگیری، قرار دادن دانش آموزان دارای معلولیت در کلاس تربیت بدنی عادی بدون حمایت کردن یا قرار دادن اجباری دانش آموزان دارای معلولیت در برنامه ی درسی طراحی شده برای دانش آموزان سالم نیست. فراگیری، بهره مندی دانش آموزان دارای معلولیت از یک برنامه طراحی شده ی ویژه است که بتواند با خدمات و پشتیبانی در تربیت بدنی عادی اجرا گردد. لذا همه دانش آموزان دارای معلولیت و سالم باید یاد بگیرند که چگونه با هم زندگی، کار و بازی کنند، بنابراین باید برنامه ی افزایش زمان تربیت بدنی عادی توسعه یابد.