فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری از رابطه بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در آنها با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی، دانش و آگاهی مدیران مقطع متوسطه شهر اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر اصفهان، به تعداد 250 نفر تشکیل می دهد که به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفده شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بر اساس متغیرهای پژوهش می باشد که از پنج مولفه توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ، دانش و آگاهی از فناوری ها، خودتنظیمی در استفاده از فناوری ها و میزان استفاده از فناوری ها تشکیل شده است. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی صوری استفاده شد و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثری مستقیم و مثبت و معنادار بر میزان استفاده از آن ها دارد و این متغیر نیز به نوبه خود اثری مستقیم و مثبت و معنادار در استفاده از آنها دارد. علاوه بر این مشاهد شد که این دو متغیر نیز اثری مستقیم، مثبت و معنادار بر توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. همچنین مشاهده شد که خودتنظیمی و دانش و آگاهی از فناوری اطلاعات و ارتباطات نقشی واسطه ای در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها دارد.
ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزش بالینی: مورد دانشگاه های علوم پزشکی دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارتقاء کمی و کیفی آموزش پزشکی، نیاز به وجود مدیرانی آگاه و برخوردار از مهارت و دانش لازم، جهت مدیریت آموزشی حجم عظیم دانشجویان و اعضای هیئت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی دارد. با این حال، بسیاری از مدیران آموزشی گروه های بالینی، کار خود را بدون آمادگی برای مواجه شدن با چالش های پیش رو شروع می کنند. این مطالعه با هدف ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش پزشکی در این سطح انجام شد. روش ها: این پژوهش مطالعه ای کیفی است که به روش تحلیل محتوا در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران، و شهید بهشتی در سال 1395 با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از مدیران آموزش پزشکی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و یادداشت های عرصه جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:499 کد اولیه در 137 کد مفهومی قرار گرفت که در مجموع در 26 زیر مؤلفه و 6 بعد اصلی تقسیم شد. ابعاد اصلی توسعه هدایت آموزشی (4 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت پژوهشی (3 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت بالینی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های مدیریتی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های رهبری (6 زیر مؤلفه) و خود توسعه فردی (5 زیر مؤلفه) بودند. نتیجه گیری: ابعاد شش گانه توسعه حرفه ای در این پژوهش به عنوان الگویی برای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران گروه های بالینی در دانشگاه های علوم پزشکی، می تواند پیامدهای مثبتی در جهت ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی داشته باشد. بیشترین کدهای اشاره شده مربوط به توسعه مهارت های رهبری بود، این نشان می دهد که برگزاری دوره های توسعه حرفه ای که بتواند در ارتقاء مهارت های رهبری مدیر گروه مؤثر باشد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه الگوی تنظیم رغبت بر اساس متون اسلامی
حوزههای تخصصی:
در صورتی که رغبت به موضوعات و اهداف دنیوی تابع رغبت به موضوعات و اهداف اخروی باشد از نظر آموزه های اسلامی، زهد تحقق می یابد و نشانه آن است که رغبت ها تنظیم شده است. این مفهوم در روان شناسی هم می تواند کارکرد داشته و مفید باشد. یکی از شیوه های استفاده کردن از مفاهیم و عملیاتی کردن آنها در روان شناسی قابلیت سنجش آن مفاهیم است. از همین روی هدف این مقاله ساخت پرسش نامه ای برای سنجش تنظیم رغبت ها مبتنی بر دیدگاه اسلام است. برای این منظور، پس از استخراج مفهوم تنظیم رغبت و ساخت گویه هایی بر اساس آنها، به منظور بررسی روایی محتوا، از ارزشیابی 9 کارشناس در دو مرحله استفاده شد. پرسش نامه اولیه در دو مرحله آزمایشی (با 60 آزمودنی) و نهایی (با 802 آزمودنی) اجرا شد. در نهایت پس از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، پرسش نامه ای 120 گویه ای با هفت عامل استخراج شد. این هفت عامل به ترتیب اعتبار عبارت اند از: رغبت متعالی، رغبت به خانواده، رغبت به خود، دنیاناپایدارنگری، دنیاآزمون نگری، رغبت به منزلت اجتماعی، رغبت به پول و ثروت. نمره بالا در هر کدام از عامل ها حکایت از تنظیم مناسب رغبت ها دارد. یافته ها حکایت از آن دارد که پرسش نامه الگوی تنظیم رغبت از روایی و اعتبار لازم برای امور پژوهشی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادراری فوریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه بیوفیدبک 2 روز در هفته به مدت 5 جلسه 40 دقیقه الکترومایوگرافی بیوفیدبک را دریافت کردند. در گروه تمرینات کگل بیماران هر روز دوبار مجموعاً به مدت 30 دقیقه در طی 8 هفته تمرینات کگل را انجام دادند. بیماران از طریق پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بی اختیاری ادرار ( I-QOL) در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری مانکوا تحلیل شدند.یافته ها: درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی گردید (0001/0> P). تمرینات کگل باعث تغییرات معناداری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بی اختیاری فوریتی نگردید (9/0 P
تحلیل عاملی مرتبه پایین تر از عوامل اساسی شخصیت بر اساس مطالعه فرهنگ واژگانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:باوجود اینکه نزدیک به یک قرن از پژوهش در حوزه مطالعات فرهنگ واژگانی و نظریه صفات شخصیتی می گذرد تحقیقات معدودی در جامعه ایرانی در جهت استخراج عوامل مرتبه پایین تر شخصیتی استخراج شده از طریق مطالعات فرهنگ واژگانی صورت گرفته است. این پژوهش به منظور توسعه یک مدل مبتنی بر تحلیل عاملی از شخصیت بر اساس مطالعه فرهنگ واژگانی در فرهنگ ایرانی اجرا شد. روش:این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادین و از نظر جمع آوری داده ها نوعی تحقیق زمینه یابی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بودند که 763 دانشجو از میان آن ها به طور تصادفی خوشه ای به چک لیستی مستقل از 147 صفت شخصیتی که توسط محققان بر اساس الگوی مطالعات فرهنگ واژگانی شخصیت از کتب فرهنگ لغات و ضرب المثل های فارسی تهیه شده بود پاسخ دادند و در انتها مدل 5 عاملی شخصیت در فرهنگ ایرانی توسط روش تحلیل عامل اکتشافی یا چرخش واریماکس اکتشاف شد. یافته ها:تحلیل عاملی مرتبه پایین تر با روش مؤلفه های اصلی- چرخش متمایل بر روی ابعاد مدل پنج عاملی استخراج شده در فرهنگ ایرانی (ابعاد روان رنجور خویی، توافق پذیری، وظیفه شناسی، برونگرایی آمیخته با عقلانیت، و بعد متانت) بکار گرفته شد. به منظور تعیین خرده مؤلفه های هر یک از ابعاد شخصیت از روش تحلیل موازی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی مرتبه پایین تر گویای این بود که علی رغم شباهت هایی بین رویه های اکتشاف شده برای عوامل شخصیت تفاوت های بارزی بین مدل فعلی تحقیق با مدل های شناخته شده جهانی وجود دارد. نتیجه گیری:مقایسه مدل های سلسله مراتبی مطالعه فرهنگ واژگانی فعلی با مدل های نظری دلالت های مهمی را در توسعه مدل های شخصیت منطبق بر فرهنگ ایرانی به همراه دارد که باید مورد توجه سازندگان ابزار شخصیت قرار بگیرد.
بررسی سلامت معنوی و ارتباط آن با جرم در زنان زندانی شهرستان ارومیه (سال 1395)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
22-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد مهم سلامت است که می تواند موجب ایجاد معنا و مفهوم در زندگی و امید و آرامش درونی در فرد شود. هدف این مطالعه بررسی سلامت معنوی در زنان زندانی و ارتباط آن با نوع جرم است. روش کار: این مطالعه ی توصیفی - تحلیلی روی 150 زن زندانی شهرستان ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. برای سنجش سلامت معنوی از پرسش نامه ی سلامت معنوی پالوتزین و الیسون و همچنین پرسش نامه ی دموگرافیک مشتمل بر اطلاعات دموگرافیکی، نوع جرم و مدت محکومیت استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های کای دو و تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین آزمون شفه تجزیه و تحلیل شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که 27 نفر (18 درصد) از زنان زندانی سلامت معنوی ضعیف، 90 نفر (60 درصد) سلامت معنوی متوسط و 33 نفر (22 درصد) سلامت معنوی بالا داشتند. علاوه براین، مجرمان قتل و معاونت در قتل و همچنین زنان محکوم به اعدام، در پایین ترین سطح سلامت معنوی قرار داشتند؛ به طورکلی، از نظر آماری رابطه ی سلامت معنوی با نوع جرم و میزان محکومیت معنادار بود (P<0.05). نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن سلامت معنوی زنان زندانی و ارتباط آن با شدت جرم، لازم است سیاست های ارتقای سلامت معنوی در زندانیان که منطبق بر شواهد نیز باشد، به کار گرفته شود تا بدین طریق هم دیگر ابعاد سلامت زندانیان ارتقا یابد و هم از وقوع دوباره ی جرم پیشگیری شود.
بررسی اثربخشی برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه ضرورت پرداختن به شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی امری ضروری به نظر می رسد. آموزش برنامه تربیت بدنی در این راستا در جهت ارتقای شایستگی اجتماعی می تواند نقشی موثر و مثبت ایفا کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی اجرا شد.
اثربخشی فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی در درمان افراد مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی، در درمان افراد مبتلا به اختلال تنیدگی، پس از ضربه (ناشی از تصادف رانندگی) بود. بدین منظور از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایة چندگانه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش، سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر یک از شرکت کنندگان به صورت تصادفی، بین 3 تا 5 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب (BAI)، در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه پس از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه مراجع، در پایان درمان کاهش معناداری را در طراز نمرات علائم تنیدگی پس از ضربه، افسردگی، اضطراب نشان دادند. بر این اساس، به نظر می رسد فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی یک درمان کوتاه مدت مؤثر برای کاهش علائم و نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه است.
بررسی و تحلیل اعتراض «تلقینی بودن» حلقه کندوکاو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیش داوری ها شرط فهم دانسته شده اند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورت های مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاین رو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیق تر از «تلقین» رهنمون می سازد تا بدین وسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطال پذیری نشان داده شد که استفاده از حلقه کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزش های مسلط جامعه نیست.
پیش بینی جهت گیری مذهبی براساس هوش معنوی و هوش اخلاقی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر پیش بینی «جهت گیری مذهبی» بر اساس «هوش معنوی» و «هوش اخلاقی» در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع «همبستگی» است. گروه نمونه، 360 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از «مقیاس جهت گیری مذهبی» آلپورت و راس (1950) ، «مقیاس هوش معنوی» عبداله زاده و همکاران (1388) و «مقیاس هوش اخلاقی» لنیک و کیل (2005)؛ برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد «هوش معنوی» با «جهت گیری مذهبی بیرونی» ارتباط معکوس و معنادار (33/0-, r= 01/0>p) و با «جهت گیری مذهبی درونی» (28/0-, r = 01/0>p) و «هوش اخلاقی» (23/0-, r = 01/0>p). ارتباط مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد ترکیب مولفه های هوش معنوی و هوش اخلاقی، 12 درصد واریانس جهت گیری مذهبی درونی را پیش بینی می کنند. نتایج این پژوهش، توانِ پیش بینی هوش اخلاقی و هوش معنوی بر جهت گیری مذهبی درونی را تایید نمود
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 بود که از میان آنان 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان گروه آزمایش وگواه انتخاب شدند. به منظور سنجش تنیدگی تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان از پرسشنامه های تنیدگی تحصیلی انگ و هوان (2006) و سلامت روانی 28-GHQ گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس یک متغیره) استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی باعث کاهش تنیدگی تحصیلی و افزایش سلامت روانی دانش آموزان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه گواه شد. مشاهدات حاضر مؤید اثربخشی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی در کاهش تنیدگی تحصیلی و افزایش سلامت روانی در دانش آموزان است (001/0>p).
بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان بود. فرضیه اصلی عبارت بود از این که بین شادکامی و کمال گرایی دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی رابطه معناداری وجود دارد. آزمودنی های تحقیق شامل، 100 دانشجو (50 دختر و 50 پسر) بود به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانشجویان مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و برای سنجش متغیرها، از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس کمال گرایی APS به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شادکامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی کیفی رضایت شغلی سالمندان بر مبنای الگوی چند محوری شفیع آبادی و فرهنگ ایرانی - اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این پژوهش به منظور بررسی کیفی عوامل رضایت شغلی سالمندان با توجه به روایت شغلی (تجربه ی زیسته) آنها در فرهنگ ایرانی- اسلامی و بر اساس الگوی چندمحوری شفیع آبادی انجام گرفته است. روش:به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته، برای کسب اطلاعات عینی بود. به این ترتیب که با سالمندان پیرامون روایت شغلی آن ها و چگونگی رضایتمندی و یا عدم رضایتمندی شغلی آن ها مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه به روش رویکرد روایت درمانی طرح و نتایج حاصل از آن با استفاده از الگوی چندمحوری شفیع آبادی تحلیل شد. یافته ها: آنچه در بررسی عوامل و نحوه ی رضایتمندی و یا نارضایتی شغلی سالمندان در داستان شغلی افراد مطرح شد، با توجه به الگوی چندمحوری شفیع آبادی و در نظر داشتن 5 محور اصلی الگو یعنی هدفمندی، پویایی، خویشتن پنداری، نیازها و تصمیم گیری در قالب جدول هایی ارائه و دسته بندی شد. علاوه بر اطلاعاتی که با الگوی چندمحوری شفیع آبادی مطابقت داشت، در فرآیند مصاحبه به موارد ارزشمند دیگری در ارتباط با رضایت شغلی رسیدیم که در فرهنگ ایرانی و اسلامی وجود دارد. نتیجه گیری: یکی از دوران های مهم زندگی بشر دوران سالمندی است. چنانچه جوانان هنگام انتخاب شغل به معیارهای مهم و تجربیات مفید و گرانقدر شغلی سالمندان که حاصل عمر آنهاست، توجه نمایند در زمان جوانی و کهنسالی مانع از نارضایتی شغلی آنها می شود. در نتیجه این پژوهش که برآمده از گفتگو با سالمندان جامعه ای اسلامی و ایرانی است، بیشتر اطلاعات مصاحبه شوندگان در قالب محورهای الگو قابل تحلیل بوده و شاخص های رضایت شغلی در نتیجه الگوی چندمحوری شفیع آبادی تایید شده است و این حاکی از جامع و موفق بودن این نظریه می باشد. نکات ارزشمندی که در این مصاحبه ها یافت شد و مورد تاکید در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما می باشد، از قبیل نقش اعتقادات و اخلاقیات شامل اعتقاد به برکت در رزق و روزی، شکرگذاری، توکل برخداوند، وجدان کاری، خیرخواهی و دلسوزی در کار و استفاده از تجربیات شغلی افراد دیگر و همچنین حمایت خانواده در رضایت شغلی است. اگرچه موارد ذکر شده نیز مطابق با الگوی چند محوری شفیع آبادی می باشد و در 5 محور اساسی می گنجد، اما در جامعه ایرانی و اسلامی برخی شاخصه ها جایگاه ویژه ای برای افراد دارد. در ضمن این تحقیق به بیان دیگری از این الگوی موفق، در فرهنگ ایرانی-اسلامی دست یافتیم.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکلروزیس چندگانه یک بیماری تخریب کننده ی سیستم عصبی مرکزی است که به علت ایجاد آسیب های شناختی، می تواند کیفیت زندگی این بیماران را کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه است. 46 بیمار 20 تا 40 ساله ی مبتلا به اسکلروزیس چندگانه که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و انتظار تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرم افزار توان بخشی حافظه، 12 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه انتظار در آن دوره هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش آن ها به بعد از اجرای پژوهش موکول شد. آزمون ظرفیت حافظه ی کاری دانیمن وکارپنتر و پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، به کار رفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون نشان داد، همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه آینده نگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون وجود دارد. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. بنابراین توان بخشی شناختی رایانه ای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه دارد و می توان از آن به عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست.
بررسی موانع تحصیل دختران روستایی (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش به منزله اقدامی مهم در فرآیند توانمندسازی، حق طبیعی انسانها به شمار می رود و نقشی مهم در تعالی آنها دارد. یکی از مسائل مشهود در برخی نواحی روستایی کشور، عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی در سالهای نخست تحصیل است. هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع تحصیل دختران روستایی در روستای چکوچه پشت و نواحی کوهستانی گَن گَله واه و دوران در شهرستان رضوانشهر است که با روش تحقیق کیفی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مشاهده و مصاحبه های نیمه سازمان یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مجموعه ای از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در تصمیم گیری برای تحصیل دختران روستایی مؤثر است. این عوامل عبارت اند از: عدم باور والدین به ضرورت تحصیل یا ادامه تحصیل دختران، تأکید بر ازدواج زودهنگام دختران، گسترش شایعات مردم به سبب خروج دختران از منزل و تبعیض میان فرزند دختر و پسر که همگی در نهادهای غیررسمی اجتماع محلی ریشه دارند. باورها نقشی بسیار مهم در عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی دارند و استعدادهای نهفته در وجود افراد، به دلیل فقدان محیطی مناسب، امکان بروز ندارند. عدم تناسب آموزشهای ارائه شده در مدارس با ظرفیتها و استعدادهای وجودی افراد و تناسب کم مطالب آموزشی با نیازهای آنها در زندگی روزمره عوامل مهم دیگری هستند که بی علاقگی به تحصیل، تقویت باور به عدم سودمندی آن و تثبیت هنجارهای ممانعت کننده از تحصیل را موجب می شوند. امنیت کم جاده ها، دوری از امکانات آموزشی و وضعیت مالی ضعیف نیز از دیگر عوامل محدودکننده در این زمینه اند.
بررسی رابطه سبک زندگی رانندگان جوان تهرانی با تصادفات رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سبک زندگی رانندگان جوان تهرانی با تصادفات رانندگی. روش: روش پژوهش همبستگی می باشد و شیوه نمونه گیری به شیوه طبقه ای از مراکز بیمه، بیمارستان ها، کانون های اصلاح و تربیت و زندان بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد تصادف کرده ۱۸ تا ۲۴ ساله شهر تهران بودند. از بین این جامعه، تعداد ۵۷۶ نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی سبک زندگی المحمود، سیمونز و ال اسفار می باشد. یافته ها: سابقه تصادف با ابعاد سبک زندگی ارتباط معنادار در سطح (p
بررسی رابطه بین باورهای مذهبی، تبیین های خوش بینانه و استرس پس از سانحه در فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
53 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین باورهای مذهبی، تبیین های خوش بینانه و استرس پس از سانحه در فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری دردسترس و حجم نمونه 219 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از فهرست اختلال استرس پس از سانحه ویدرز و همکاران، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و آزمون جهت گیری زندگی شییر و کارور استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای بررسی فرضیه های تحقیق به کار گرفته شدند. نتایج: یافته ها پژوهش حاضر نشان داد که استرس پس از سانحه با باورهای مذهبی (درونی و بیرونی) و خوش بینی رابطه منفی معنادار دارد. به علاوه، بین باورهای مذهبی (درونی و بیرونی) و خوش بینی، رابطه مثبت معنادار مشاهده شده است. نتایج دیگر بیانگر آن بود که باورهای مذهبی درونی و خوش بینی قادرند استرس پس از سانحه را پیش بینی نمایند. بحث: باتوجه به وجود رابطه معنادار بین متغیرهای باورهای مذهبی و تبیین های خوش بینانه با استرس پس از سانحه باید شرایطی فراهم آید تا مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه توسط عالمان دینی مورد آموزش قرار بگیرند و کارگاه های تخصصی برای تقویت باورهای مذهبی و بالا بردن خوش بینی در آنها تدارک دیده شود.
بررسی نقش تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی در دوره تأدیب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی نقش اصول و روش های تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی، در دوره تأدیب می پردازد. جامعه آماری، منابع مرتبط با موضوع تحقیق است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری و تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و یادداشت برداری صورت گرفت. برای دستیابی به پاسخ پرسش های پژوهش، ضمن مطالعه پیشینه، منابع مرتبط با موضوع تربیت اسلامی و سلامت اجتماعی مطالعه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این بود که رویکرد سلامت اجتماعی در دوره تأدیب، شامل مقوله های مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی، عدم خشونت، عدم سرقت و دزدی، رعایت حقوق افراد، رضایت از زندگی و امنیت اجتماعی است. اصل تربیتی عزت، موجب مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و عدم سرقت؛ اصل فضل، سبب مشارکت اجتماعی؛ اصل عدل، باعث شکوفایی اجتماعی، امنیت اجتماعی و عدم خشونت؛ اصل تغییر ظاهر، موجب پذیرش اجتماعی و امنیت اجتماعی، و اصل مسئولیت سبب پذیرش اجتماعی، عدم سرقت و امنیت اجتماعی می گردد.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
48-65
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه اعتقادات و سبک های مقابله ی مذهبی عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در بیماران مبتلا به بیماری های مزمن محسوب می شود. روش های کنونی کنترل درد مزمن نشانگان فیبرومیالژیا برای بیشتر مبتلایان رضایت بخش نیست. ازآنجاکه دارودرمانی برای درمان بیشتر بیماران به اندازه ی کافی مفید نیست، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شده است. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه تجربی با طرح پژوهش پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است که جامعه ی آماری آن را همه ی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا از میان مراجعه کنندگان به کلینیک های درد کرمانشاه تشکیل می دهد (53 = N)؛ بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و همچنین معیارهای انجمن بین المللی درد (IASP) و دانشگاه آمریکایی روماتولوژی (ACR) و نیز پرسش نامه های جمعیت شناختی، شدت درد (PIS)، پذیرش درد مزمن (CPAQ) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (26-WHOQL)؛ بیمارانی که دارای بالاترین نمره ها بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15 = 2 n = 1 n) تقسیم شدند (30=n). گروه آزمایش 10 جلسه ی مداخله ی درمانی 90 دقیقه یی هفتگی دریافت کرد، اما گروه گواه مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (MANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین گروه های آزمایش و گواه در کاهش شدت درد و افزایش پذیرش درد مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). علاوه براین، در نمره ی کل کیفیت زندگی و زیرمقیاس های روان شناختی، جسمانی، اجتماعی و محیطی نیز تفاوت معنی دار است (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی و تأثیر آن بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی مبتلایان به فیبرومیالژیا در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد، اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش شدت اختلالات بالینی دارد.
نقش تعدیل کننده دین و ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها بر رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی سازمانی: رویکردی فراتحلیلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پر رقابت کنونی، سازمان ها پیوسته در جست وجوی شیوه های جدیدی برای حداکثر رساندن عمکرد و تلاش کارکنان خود هستند. ازآنجاکه جامعه ما یک جامعه اسلامی مبتنی بر دین مبین اسلام است، بررسی تأثیر دین بر ابعاد مختلف زندگی و نیز مقایسه با سایر ادیان، امری ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی فراتحلیلی رابطه بین تنیدگی و رفتار شهروندی سازمانی و توجه به نقش تعدیل کنندگی دین و مشخصات فردی در این رابطه است. رویکرد فراتحلیلی این پژوهش، دین و مشخصات فردی را به عنوان یک عامل مؤثر بر رابطه تنیدگی و رفتارهای شهروندی سازمانی را مورد شناسایی و بررسی قرار می دهد. جامعه آماری، کلیه مطالعات منتشر شده در مجلات معتبر داخلی و بین المللی است که رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی را بررسی نموده اند. در مجموع، بیش از 750 اندازه اثر در 153 پژوهش مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت و اثر تعدیل کنندگی ادیان اسلام، مسیحیت، یهود و سایر ادیان مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین تنیدگی و رفتار شهروندی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد و نوع دین آزمودنی ها بر این رابطه، اثر تعدیل کنندگی دارد. بدین ترتیب، در ادیان اسلام و مسیحیت تأثیر منفی تنیدگی بر رفتار شهروندی ضعیف تر نشان داده شده است. در حالی که در دین یهود و سایر ادیان این تأثیر قوی تر بوده است. همچنین، از سایر عوامل تعدیل گر مربوط به ویژگی های آزمودنی ها جنسیت و تجربه نیز رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی را تحت تأثیر قرار داده اند.