فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلات مربوط به سنجش شخصیت طولانی بودن مقیاس های اندازه گیری بوده و احتمالا انگیزه پاسخ دهنده را تحت تاثیر قرار بدهد، در سالهای اخیر نیاز به ساخت پرسش نامه های کوتاه به عنوان یک ضرورت در این حوزه از سنجش مطرح شده است. هدف: در این پژوهش به بررسی برخی از ویژگی های روانسنجی پرسش نامه ی 20 سوالی شخصیت ( IPIPکوچک) پرداخته شد. روش: تعداد 780 دانشجو از چندین دانشگاه های شهر تهران (402 دختر و 378 پسر) به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه ی فرم کوتاه شخصیت (Mini-IPIP) و همچنین پرسش نامه ی پنج عامل شخصیت 60 سوالی(NEO-FFI) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های پژوهش گویای نشانگر این بودند که پایایی (آلفای کرونباخ) این پرسش نامه برای پنج عامل شخصیتی بین 68. تا 85. بود، از آنجا که هر عامل توسط 4 سؤال مورد سنجش قرار می گرفت، این مقادیر پایایی از اندازه ای خوب و قابل قبولی برخوردار بودند. نتیجه ی این پژوهش نشان داد که پرسش نامهIPIP کوچک از روایی همگرای خوبی برخوردار است. چرا که کلیه ی ضرایب همبستگی خرده مقیاس های مشابه در دو پرسش نامه ی شخصیتی از مقدار بالایی برخوردار بود. به منظور بررسی ساختار عاملی این پرسش نامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد که نتایج پژوهش گویای این بود که پرسش نامه ی IPIP کوچک از ساختار 5 عاملی برخوردار است. بحث: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پرسش نامه ی IPIP در سنجش شخصیت بوده و به ویژه زمانی که مشکل در محدودیت زمانی و هزینه مطرح است، اجرای این پرسش نامه قابل توصیه است.
تدوین برنامه آموزشی شُکر مبتنی بر مفهوم شکر اسلامی و بررسی کارآمدی آن در رضایت از زندگی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
100 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و عرضه الگوی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی و بررسی اثربخشی آن بر رضایت از زندگی بررسی شده است. فرض این پژوهش آن است که افزایش میزان قدردانی، باعث افزایش رضایت از زندگی و پیش بینی کننده آن است. در این پژوهش، پس از بررسی منابع و به دست آوردن مؤلفه های شکرگزاری و مفهوم قدردانی، برنامه آموزشی شش جلسه ای تدوین شد. با اجرای مصاحبه و گرفتن پرسش نامه های قدردانی و رضایت از زندگی، 19 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم انتخاب، و به دو گروه 7 و 12 نفره تقسیم شدند. گروه 7 نفره، برنامه آموزشی شکرگزاری تدوین شده را دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار دریافت مداخله قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه شش گویه ای قدردانی مک کاله و همکاران (2002) و رضایت از زندگی دینر (1985) بود. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد شرکت کنندگان در گروه آزمایش از نظر قدردانی و رضایت از زندگی افزایش مثبت و معناداری را تجربه کرده اند که در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد و حتی این افزایش پس از گذشت چهل وپنج روز نیز باقی ماند نتیجه: مداخله و برنامه آموزشی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی دارای اثربخشی معناداری است و می تواند میزان رضایت از زندگی و قدردانی افراد را افزایش دهد
مقایسه پاسخ های کودکان شهری و روستایی به کارت های رورشاخ بر اساس نظام جامع اکسنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک کودکان شهری با کودکان روستایی از کارت های لکه جوهر رورشاخ انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر 10-7 شهر زنجان و روستاهای تابعه تشکیل می دادند و حجم نمونه نیز 80 نفر بود که به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش علی- مقایسه ای و ابزار پژوهش را کارت های لکه جوهر رورشاخ تشکیل می دادند. یافته های حاصل از تحلیل تی استودنت نشان داد تعداد پاسخ های کودکان شهری به صورت معناداری از کودکان روستایی بیشتر بود. همچنین بین کودکان روستایی و شهری در شاخص های حرکت اشیا فعال(ma)، حرکت انسانی غبر فعال (Mp)، پاسخ شکل-بافت (FT)، پاسخ بافت-شکل (TF)، پاسخ بعد-شکل (VF) و پاسخ شکل-چشم انداز (FY) تفاوت معناداری مشاهده شد. در سایر شاخص ها تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به نتایج نتیجه گرفتیم کودکان روستایی با کودکان شهری تفاوت قابل ملاحظه ای باهم به لحاظ ادراکی از کارت های رورشاخ ندارند. بین کودکان روستایی و شهری فقط در تعداد پاسخ ها و شاخص های تعیین کننده تفاوت معنادار مشاهده شد و در شاخص های محتوا، پاسخ های رایج، کیفیت تحولی و محل ادراک لکه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی روایت درمانی گروهی بر میزان امیدبه زندگی و شادکامی سالمندان شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، بررسی تأثیر روایت درمانی گروهی بر میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان شهر تبریز انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه افراد 60 سال به بالای ساکن در شهر تبریز تشکیل می داد،که اختلالات روان شناختی (فراموشی، دمانس و آلزایمر) نداشتند. نمونه آماری پژوهش شامل 20 آزمودنی (10 زن و 10 مرد) بود، که به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و در 2 گروه 10 نفره (آزمایش و کنترل)، به شیوه تصادفی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد OHI (1989) و امید به زندگی میلر MHS استفاده شد. ابتدا همه نمونه ها به پرسشنامه های مذکور پاسخ دادند. سپس برنامه روایت درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش در 10 جلسه اجرا شد و در نهایت پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، و آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که فرایند جلسات روایت درمانی گروهی باعث افزایش میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (P < /) نتایج بیانگر این است که روایت درمانی گروهی بر میزان امید به زندگی و شادکامی سالمندان مؤثر است.
بررسی رابطه بین ویزگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و سبک های دل بستگی با شکست عاطفی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود. از جامعه آماری پژوهش ۴۸۹۹ دانشجو در سطح خوابگاه های دانشگاه فردوسی مشهد، ۳۵۰ پرسشنامه به روش تصادفی ساده جمع آوری و تحلیل شد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه های «پنج عاملی شخصیت، سبک های دل بستگی بزرگ سالان و نشانگان شکست عاطفی راس» بود. نتایج نشان داد؛ بین نمره ویژگی روان رنجورخویی و شکست عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(۰۰۱/۰p=). اما بین ویژگی های برونگرایی/درون گرایی(۰۵/۰p
شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه انجام شده است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران و استادان دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی در حوزه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی می باشد. تعداد افراد جامعه آماری 45 نفر می باشد که به علت کم بودن تعداد، کل جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی پرسش نامه ها با استفاده از نظریات متخصصان این زمینه بررسی و تأیید شد. برای بررسی پایایی پرسش نامه ها ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اول 0/96 و ضریب همبستگی پیرسون با آزمون مجدد برای پرسش نامه دوم 0/93 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tتک نمونه ای و برای تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده است. نتایج آزمون tبرای 18 عامل شناسایی شده، بیانگر این است که همه عوامل بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه تأثیرگذار و کلیدی می باشند و میانگین آنها بیش از حد متوسط می باشد. هم چنین، نتایج تحلیل ISM و قدرت نفوذ- میزان وابستگی بر روی عوامل مؤثر نشان می دهد که عوامل در چهار سطح وابسته، مستقل، پیوندی، نفوذ دسته بندی می شوند و در خوشه های ارتباط و وابسته قرار دارند. عوامل فنی و پشتیبانی، مدیریتی و راهبردی و عوامل آموزشی و محتوا، نسبت به سایر عوامل از تأثیرگذاری بیشتری بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی دارند.
از خداآگاهی تا خودمهارگری؛ آزمون یک مدل با کاربرد تحلیل مسیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی رابطه و مدل ارتباط علّی بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود در میان زنان و مردان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های چهار مقیاس خداآگاهی، خودکنترلی، خودشناسی انسجامی و حرمت خود که به-طور هم زمان بر روی 322 نفر از دانشجویان جامعة المصطفی و جامعة الزهرا با روش نمونه گیری خوشه ای اجرا شده بود، استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و مثبت بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود و برازش مطلوب مدل علّی ارائه شده و الگوی تحلیل مسیر خداآگاهی تا خودمهارگری از طریق میانجی-گری خودآگاهی و حرمت خود بود. بنابراین، تأثیر خداآگاهی و ذکر و یاد خداوند در خودمهارگری از طریق فرایندهای خودآگاهی و حرمت خود، تبیین پذیر است.
بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان بر مبنای پژوهش نظری نوذری (1389) و با روش مقطعی انجام شده است. مؤلفه های ایمان به خدا در پژوهش حاضر عبارتند از: شناخت خدا، شناخت نظام معنایی، عاطفه ایمانی و التزام ایمانی. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته با 198 دانش آموز (دختر و پسر) 7 تا 17 ساله شهر قم-که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند- گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که با افزایش سن، سطح ایمان به خدا نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: ایمان حسی نامتمایز، ایمان مفهومی آموخته شده، ایمان انتزاعی سطح اول، ایمان انتزاعی کامل.
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه تصور از خدا با کارکرد خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کارکرد خانواده جنبه مهم محیط خانواده است که سلامت جسمانی، اجتماعی و هیجانی اعضاء آن را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با هدف بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه تصور از خدا و کارکرد خانواده صورت گرفت. بدین منظور 386 معلم از معلمان استان خراسان جنوبی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تصور از خدا مقیاس تاب آوری و مقیاس کارکرد خانواده استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین همه خرده مقیاس های تصور از خدا با تاب آوری رابطه معنادار مثبت و با کارکرد ناسالم خانواده رابطه معنادارمنفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد کارکرد خانواده توسط تصور از خدا قابل پیش بینی است و 19.3درصد از کارکرد خانواده را تبیین می کند. طبق نتایج ، سه خرده مقیاس تصورحضور،محبت و خیرخواهی عمده این واریانس را تبیین می کند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که تاب آوری رابطه هریک از سه خرده مقیاس حضور،محبت و خیرخواهی با کارکرد خانواده را واسطه گری جزئی می کند.
رابطه اعتیاد به اینترنت و تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بیرجند بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بیرجند به تعداد 8591 نفر بوده که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان370 نفر تعیین گردید که این افراد با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسش نامه اعتیاد به تلفن همراه یانگ کو و پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. هم چنین، یافته ها ی حاصل از رگرسیون نشان داد که اعتیاد به اینترنت مؤلفه خستگی تحصیلی و اعتیاد به تلفن همراه مؤلفه های خستگی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کند.
مقایسة اثر بخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسة اثربخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان دانشگاه «پیام نور» سمیرم است. آزمودنی های این پژوهش از طریق فراخوان و از میان کسانی که از طرف روان شناس بالینی قبلاً تشخیص افسردگی گرفته بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. ابزار تشخیصی افسردگی آزمون «افسردگی بک» (BDI-II) است و برای سنجش معنویت، از شرح حال دینی و روایی (RSHI) استفاده شده است. آزمودنی هایی که دارای ملاک های مناسب برای گروه های درمان بودند به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دو گروه درمانی در هشت جلسة شرکت کردند و گروه کنترل (فهرست انتظار) در هیچ گونه گروه درمانی شرکت نکرد. در پایان، مداخلات درمانی هر سه گروه بار دیگر با آزمون ا«فسردگی بک» (BDI-II) ارزیابی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ، معنویت درمانی و طرحواره درمانی به طور معناداری در بهبود افسردگی دانشجویان مؤثر بوده است. در مقایسة دو روش درمانی نیز تفاوت معنا داری به چشم می خورد و معنویت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در بهبود افسردگی نشان می دهد.
بررسی نقش تمایزیافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی معنوی دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش تمایز یافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی- معنوی است. برای دستیابی به این هدف، 220 نفر از میان متأهلین دو دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به کلیه گویه های پرسش نامه های جمعیت شناختی، تمایزیافتگی، شخصیت و تحول روانی- معنوی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره انجام شد. پس از تحلیل یافته ها، نتایج حاصل از همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار مثبت بین تمایزیافتگی، مقبولیت و وظیفه شناسی، با تحول روانی- معنوی و همچنین رابطه معنادار منفی بین روان آزرده خویی با تحول روانی- معنوی بود. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که تمایزیافتگی و عامل مقبولیت در شخصیت، نقش پیش بینی کننده برای تحول روانی- معنوی دارند. به نظر می رسد، هرچه متأهلین از سطح تمایزیافتگی بیشتری برخوردار باشند و مقبولیت و وظیفه شناسی بیشتری داشته باشند، در سطوح بالاتری از تحول روانی- معنوی جای می گیرند و هرچه درجه روان آزرده خویی آنها بیشتر شود، سطح تحول روانی معنوی کاهش می یابد.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل توسط دانشجویان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
14-24
حوزههای تخصصی:
رعایت حجاب، یک ارزش اسلامی و تکلیف الهی مورد تأکید است و در محیط دانشگاه ضرورت آن بیش از پیش احساس می شود. بد حجابی، پدیده یی اجتماعی است که برای پی بردن به عوامل آن، باید جوانب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، تبیین عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل برای دانشجویان بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه، بخشی از مطالعه یی است که به روش گراندد تئوری انجام شده. داده ها با مصاحبه ی نیمه ساختار یافته از 12 دانشجوی ترک حجاب کرده، 11 نفر دانشجوی با حجاب، سه استاد مشاور، دو معاون فرهنگی و سه نفر از اعضای خانواده ی دانشجویان ترک حجاب کرده، جمع آوری شد. مشارکت کنندگان با نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مقایسه ی مداوم کوربین و اشتراوس(2008) انجام شد. یافته ها: تقیّد به معنویات، که عاملی تسهیل کننده در رعایت حجاب دانشجویان است، با اخلاق مداری، دین مداری و خوف و رجا، انتزاع شد؛ و تردید در باورها، که عاملی بازدارنده در رعایت حجاب کامل دانشجویان شناخته شد، با سه زیرطبقه ی فطرت گریزی، باورهای دینی سطحی و شناخت دینی ناکافی، انتزاع شد. نتیجه گیری: رعایت حجاب کامل، با تقیّد به معنویات تقویت می شود؛ و تردید در باورها، حجاب را تضعیف می کند؛ بنابراین به منظور ترویج و توسعه ی حجاب لازم است به شرایط زمینه یی و علّی رویارویی با حجاب توجه کرد و برای تقویت باورها و ارزش ها، اقدام های لازم به عمل آورد.
مقایسه ی سازگاری اجتماعی، خود نظم دهی و باورهای دینیِ زنان معتاد و عادی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
53-63
حوزههای تخصصی:
اگرچه آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور ما وجود ندارد؛ براساس برخی پژوهش ها، 6/9 درصد معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. وزارت بهداشت نیز در آمار خود از وجود یک زن معتاد به ازای هر هشت مرد معتاد، گزارش می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان معتاد و عادی شهر ارومیه است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی - مقایسه یی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی زنان معتاد مراجعه کننده به مرکزهای ترک اعتیاد و همه ی زنان عادی شهر ارومیه در سال 94 - 95 است که از بین آنان 200 نفر (100 زن معتاد و 100 زن عادی)، بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری اجتماعی، خود نظم دهی و باورهای دینی استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری (20- SPSS) و روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیّری) تحلیل شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P)؛ بدین صورت که سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان عادی، بیشتر از زنان معتاد است. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که به کارگیری تدابیری ویژه، برای افزایش میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان معتاد، برای ترک اعتیاد و جلوگیری از بازگشت آنان، امری ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش برنامه والدگری مثبت بر کیفیت تعامل والد- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش برنامه والدگری مثبت (Triple P) بر کیفیت تعامل والد-کودک مادران کودکان دبستانی شهر اهواز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان مدارس ابتدایی شهر اهواز بود که 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل). گروه آزمایش، برنامه آموزشی والدگری مثبت را در 8 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مقیاس رابطه ی والد-کودک پیانتا (1994) بود. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، با استفاده از نسخه 21 نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که گروه آزمایش و کنترل حداقل در یکی از مولفه های تعامل والد-کودک تفاوت معناداری داشتند (001/0>P) و آموزش برنامه ی والدگری مثبت بر تعارض، نزدیکی، وابستگی و رابطه مثبت کلی اثر مثبت و معناداری داشت (001/0>P). نتایج حاکی از آن بود که برنامه ی آموزش والدگری مثبت سبب بهبود تعامل مادر با کودک شده است.
ارائه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مولفه های سلامت جسمانی و روانی جامعه رضایت زن و شوهری است. هدف این پژوهش ارایه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی است. این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت20 نفر(10 زوج) دارای ازدواج رضایتمند مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. حرکتی در جهت حفظ و ارزنده سازی رابطه را به عنوان مقوله مرکزی و همسر گزینی متناسب مبتنی بر شناخت را به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی را در چهار سطح فردی، زوجی، خانوادگی، والدینی، طبقه بندی و ارائه نمودیم. راهبرد های حل تعارض نیز به دودسته راهبردهای حل تعارض زوجی و خانوادگی تقسیم شد. در نهایت پیامد مقوله مرکزی که رضایت از زندگی است توضیح داده شد. رضایت زناشویی مفهومی کاملا بسته به فرهنگ است و به منظور درک این مفهوم باید کاملا به بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه توجه شود.
ارزیابی ساختار عاملی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری در دانش آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون روایی عاملی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) در گروهی از دانش آموزان ایرانی انجام شد. روش: جامعه آماری، همه دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر تهران در رشته علوم انسانی بودند. 337 دانش آموز (172 پسر و 165 دختر) پس از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، به پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه، برای اندازه گیری جهت گیری انگیزش درونی، جهت گیری انگیزش بیرونی، ارزش تکلیف، کنترل نکات برجسته یادگیری، احساس خودکارآمدی برای یادگیری و عملکرد، اضطراب آزمون، مرور ذهنی، بسط دهی، سازمان دهی، تفکر انتقادی، خودنظم دهی فراشناختی، زمان و محیط مطالعه، تلاش برای نظم دهی، جستجوی یادگیری و کمک طلبی، به طور تجربی از روایی درونی آن حمایت کرد. علاوه بر این، ضرایب همسانی درونی زیرمقیاس های پرسشنامه بین 78/0 تا 91/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر، علاوه بر ارائه شواهدی در دفاع از نظریه یادگیری خودتنظیمی، نشان داد که پرسشنامه MSLQ، ویژگی های روانسنجی مناسب دارد و برای سنجش سازه راهبردهای شناختی و فراشناختی در گروه نمونه دانش آموزان ایرانی، می تواند به عنوان ابزاری تشخیصی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل پوششی داده ها به مثابه ابزار اندازه گیری عملکرد سازمانی، برنامه ریزی و بهینه کاوی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین کارآیی نسبی واحدهای اداری آموزش و پرورش استان زنجان با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(DEA) صورت پذیرفته است. این مطالعه از یک رویکرد کمّی بهره برده، به لحاظ روش، توصیفی-مقطعی بوده و برای پاسخگویی به سئوال های پژوهش از ابزار بررسی اسناد و مدارک اداری استفاده شده است. برای تعیین کارآیی، ابتدا با استفاده از پرسشنامه، نظرات خبرگان در خصوص متغیرهای ورودی و خروجی دریافت شد و سپس با استفاده از روش بُردا (Borda) به تعیین و انتخاب این متغیرها اقدام شد. با استفاده از مدل جمعی (Slack)، از تعداد 14اداره آموزش و پرورش، 7 اداره کارآ و 7 اداره دیگر ناکارآ تعیین شدند. به منظور استفاده از نتایج مطالعه در برنامه ریزی و بهینه کاوی، مقادیر بهینه هر متغیّر به تفکیک ادارات آموزش و پرورش ارائه شد تا از این مقادیر به عنوان هدف کمّی در هدفگذاری و برنامه ریزی استفاده شود