فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی پایه چهارم ابتدایی هست. در این پژوهش از روش پژوهشی تک آزمودنی با طرح A-B استفاده شد. آزمودنی ها 3 دانش آموز دختر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی در مدارس ابتدایی اصفهان می باشند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل چهارمین ویرایش آزمون هوش وکسلر، چک لیست تشخیصی اختلال ریاضی و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفرادی، آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو به آزمودنی ها ارائه گردید و هر 3 آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی درپی چهار جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند.
این پژوهش نشان داد که بر اساس شاخص آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخله ی موردنظر در مورد هر سه آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100% برای دو آزمودنی الف و ب و PND 92% برای آزمودنی ج). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با آموزش برنامه فراشناخت پانورا، عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری ریاضی بهبود می یابد
بررسی رابطه رویکردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی کیفی و کمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رویکردهای یادگیری دانشجویان (شامل سه رویکرد سطحی، عمیق و استراتژیک) با عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و کمی بود. شرکت کنندگان پژوهش 414 دانشجوی دوره کارشناسی (256 دختر و 158 پسر) دانشگاه یزد بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای یادگیری از پرسش نامه رویکردهای یادگیری برای دانشجویان (ASSIST) و برای سنجش عملکرد تحصیلی کیفی از پرسش نامه عملکرد تحصیلی کیفی (EPT) استفاده شد. سنجش پایایی به روش آلفای کرونباخ، پایایی مطلوبی را برای مقیاس ها گزارش کرد. عملکرد تحصیلی کمی بر اساس معدل ترم و معدل کل دانشجویان بررسی شد. نتایج تحلیل رگرسیون در حوزه عملکرد تحصیلی کیفی نشان داد که رویکرد عمیق و استراتژیک پیش بینی کننده مثبت و رویکرد سطحی پیش بینی کننده منفی نمره کل عملکرد کیفی تحصیلی است. به علاوه، از میان مؤلفه های عملکرد کیفی، خودکارآمدی و انگیزش توسط رویکرد عمیق به صورت مثبت پیش بینی می شوند و رویکردهای استراتژیک و سطحی نیز پیش بینی کننده هر پنج مؤلفه هستند. نتیجه دیگر این که رویکرد عمیق پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی کمی نمی باشد، لکن رویکرد استراتژیک به صورت مثبت و رویکرد سطحی به صورت منفی معدل ترم و کل دانشجویان را تبیین می کنند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش رویکردهای یادگیری را در کیفیت عملکرد تحصیلی دانشجویان باز می نماید.
چگونه می توانم رایانه را به وسیله روش های خلاق به کودکان کم توان ذهنی آموزش دهم؟ (اقدام پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای کنونی یادگیری رایانه یکی از متغیرهای سواد محسوب می شود. از آنجا که آموزش استفاده از رایانه به کودکان کم توان ذهنی متفاوت از افراد عادی می باشد. هدف از این پژوهش، طراحی و اجرای روش های مبتکرانه برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی و بررسی میزان اثربخشی این روش ها است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نوع اقدام پژوهی می باشد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان استثنایی گروه کم توان ذهنی استان همدان بودند؛ که با روش نمونه گیری هدفمند، 10 دانش آموز از پایه اول تا پنجم انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند. روش های استفاده شده برای آموزش رایانه در این اقدام پژوهی شامل: ساده ساختن مفاهیم و موضوعات آموزشی، استفاده از روش های مجسّم و عینی، استفاده از نرم افزارهای گوناگون، بازی ها و سرگرمی های مختلف، روش های متنوّع تکرار و تمرین و تلفیق مفاهیم درسی همراه با آموزش رایانه می باشند و برای آموزش دانش آموز معلول فلج مغزی هم از دو روش اختصاصی آموزش چندحسی و به کاربردن وسایل توان بخشی مخصوص استفاده شد. عملکرد دانش آموزان در شواهد یک و دو به صورت چک لیست اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: در تحلیل یافته ها مشخّص شد که روش های آموزشی معرفی شده، برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی حدود 53 درصد مؤثر بوده اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش های معرفی شده برای آموزش رایانه به دانش آموزان کم توان ذهنی و کودکان عادی زیر 7 سال قابل استفاده می باشد.
بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر رشد مهارت-های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان انجام گرفت. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی یا پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل بود. در راستای هدف پژوهش، از جامعه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهرستان ارومیه دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 124 نفر انتخاب و در 4 گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها میزان از پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و آزمون گروهی اشکال نهفته ویتکن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس دو راهه، نشان داد که یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های شناختی بر نمرات مهارت های اجتماعی تأثیری در یادگیری وابسته به زمینه روش مشارکتی نسبت ندارد هر چند که در شرایط به روش سنتی تأثیر بیشتری بر رشد مهارت های اجتماعی دارد.
تأثیر بازی های ویدیویی کنشی (اکشن) بر توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی های ویدیویی کنشی (اکشن)بر توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان انجام گرفت.روش: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود،از میان دانش آموزان پسر نارساخوان ٩ تا ١١ساله مراجعه کننده به مرکز ویژه ناتوانی های یادگیری شهرستان تهران در سال تحصیلی 92-93 ،٣٠ کودک به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس از نمونه انتخابی،١٥نفر در گروه آزمایش و ١٥نفر در گروه کنترل بکار گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت ٩ جلسه و در هر جلسه ،٨٠ دقیقه به انجام یک بازی ویدیویی کنشی(اکشن) پرداخت.بعد از مداخله،از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار آزمون استروپ،آزمون ماتریس های پیش رونده رنگی ریون و آزمون بیش فعالی/کمبود توجه(ADHD) اقتباس شده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4)استفاده شد. داده های پژوهش توسط نرم افزار (SPSS)و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانسمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در آزمون استروپ در سطح معناداری (٠٥/٠p<)،بین گروه آزمایش و گواه به لحاظ زمان آزمایش همخوان و ناهمخوان، پاسخ صحیح همخوان و ناهمخوان،و زمان واکنش همخوان و ناهمخوان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری:نتایج پژوهش نشان داد که بازی ویدیویی کنشی(اکشن) باعث افزایش توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان گروه آزمایش شده است.ثانیاً،نتایج حاکی از پایداری اثرات بعد از گذشت ٢ ماه در گروه آزمایش بود.
مقایسه ی سبک های یادگیری، سبک های مطالعه و مدیریت زمان در دانشجویان ممتاز وغیرممتاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های یادگیری، سبک های مطالعه و مدیریت زمان در دانشجویان ممتاز و غیرممتاز انجام شده است.
روش: پژوهش توصیفی و از نوع مقایسه ای می باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و بدین ترتیب 100 نفر از دانشجویان ممتاز و غیرممتاز دانشگاه کردستان که واجد شرایط پژوهش حاضر بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های یادگیری ورمونت و ون ریجسویک (ILS)، پرسشنامه رویکردهای مطالعه مارتون و سلجو ،پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تسر و نیز پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته ها: نشان داد که بین سبک های یادگیری و مطالعه دانشجویان ممتاز و غیر ممتاز تفاوت معناداری وجود دارد ، اما بین دو گروه از لحاظ استفاده بهینه از وقت اختلاف معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: لازم است با برگزاری کارگاههای آموزشی مدیریت زمان و همچنین آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه موثر به دانشجویان توسط مسئولین آموزشی و مراکز مشاوره دانشگاهها اقدامات لازم به عمل آید.
بررسی دانش فراشناختی در رابطه مدیریت کلاس بر پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
رابطه مدیریت کلاس درس در پیشرفت یادگیرندگان در تحقیقات مختلف مورد توجه محققین بوده است ولی رابطه نقش میانجیگرهای روان شناختی در این رابطه می تواند چشم انداز روشن تری از این رابطه بدست دهد. در تحقیق حاضر نقش دانش فراشناختی در رابطه بین مدیریت کلاس درس یاددهندگان و پیشرفت یادگیری زبان دوم (انگلیسی) یادگیرندگان مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه این پژوهش کلیه دانشجو معلمان زبان انگلیسی مراکز تربیت معلم استان مازندران بود که شامل 1800 نفر می باشد.از بین این افراد 221 نفر ه روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. نمونه های انتخاب شده به 3 مولفه از پرسشنامه مدیریت کلاس درس عبداللهی و همکاران(1393) و پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و همکاران(2004) (MCQ30) باسخ دادند. نمره های پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان سه کلاس این معلمان گرفته و نمره میانگین آن برای شاخص پیشرفت زبان انگلیسی یادگیرندگان محاسبه گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام های اولیه مولفه های مدیریت کلاس درس وارد معادله می شوند. این متغیرها از میان متغیرهای پیش بینی کننده، بیشترین همبستگی را با پیشرفت زبان دانش آموزان داشته است به گونه ای که در حدود 52 درصد از واریانس پیشرفت زبان به تنهایی توسط این متغیرها قابل پیش بینی است. در آخرین گام متغیر فراشناخت وارد معادله می شود و در حدود یک درصد به پیش بینی می افزاید و در مجموع 53 درصد از واریانس توسط این متغیرها نمره پیشرفت زبان انگلیسی را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان می دهد اگر چه نقش اساسی در پیشرفت زبان انگلیسی به مدیریت کلاس درس بستگی دارد ولی نقش عامل فراشناخت به افزایش این پیش بینی کمک می کند.
رابطه ی فراحافظه با عملکرد تحصیلی کیفی و کمّی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه ی فراحافظه با عملکرد تحصیلی کیفی و کمّی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. 414 دانشجوی (256 زن و 158 مرد) کارشناسی دانشگاه یزد که با روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند به پرسشنامه ی چندعاملی حافظه (شامل سه بعد رضایت از حافظه، توانایی ادراک شده حافظه و استفاده از راهبردهای حافظه) و پرسشنامه ی عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، انگیزش و فقدان کنترل پیامد) پاسخ دادند. برای بررسی عملکرد تحصیلی کمّی نیز از میانگین کل نمرات دانشجویان استفاده شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، میزان پیش بینی ابعاد عملکرد تحصیلی توسط ابعاد فراحافظه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ابعاد فراحافظه، رضایت و استفاده از راهبرد، عملکرد تحصیلی کیفی را بصورت مثبت پیش بینی می کنند امّا هیچکدام از ابعاد، پیش بینی کننده ی عملکرد تحصیلی کمّی نیستند. در خصوص ابعاد عملکرد تحصیلی کیفی، نتایج حاکی از آن بود که از بین ابعاد فراحافظه، بعد رضایت از حافظه پیش بینی کننده هر پنج مؤلفه می باشد. بدین صورت که تأثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد بصورت منفی و بقیه ابعاد بصورت مثبت پیش بینی می شوند. بعلاوه، بعد استفاده از راهبرد پیش بینی کننده مثبت مؤلفه برنامه ریزی و بعد توانایی پیش بینی کننده مثبت مؤلفه انگیزش می باشد. نتایج پژوهش حاضر از یک سو شواهد مطلوبی در زمینه نقش فراحافظه در عملکرد کیفی دانشجویان فراهم آورد و از سوی دیگر، در خصوص عملکرد کمی، نتایج خلاف انتظار بود. تلویحات و آسیب شناسی آموزشی، مبتنی بر نتایج و توجیه چرایی روابط بدست آمده مورد بحث قرار گرفته است.
ارائه مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی با تأکید بر نقش خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با تأکید برنقش واسطه ای متغیرهای درگیری شناختی، درگیری انگیزشی و رفتاری دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد. برای این منظور با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده، تعداد 230 از دانشجویان انتخاب شدند. پس از تحلیل پرسش نامه، نتایج نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و تأثیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی، درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری بر پیشرفت تحصیلی تأیید شد. متغیر درگیری شناختی، نسبت به سایر متغیرهای بررسی شده در مدل، بیشترین اثر مستقیم را بر پیشرفت تحصیلی دارد. همچنین متغیر خودکارآمدی تحصیلی علاوه بر اثر مستقیم، از طریق متغیرهای واسطه ای درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری، بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم دارد.
علاوه این نتایج نشان داد که، ضرایب مسیر در مدل دانشجویان دختر (خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری با پیشرفت تحصیلی)؛ از لحاظ آماری معنی دارتر از ضرایب مسیر مدل دانشجویان پسر است اما در سایر ضرایب مسیر بین مدل دانشجویان زبان انگلیسی دختر و پسر ، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی دار است. بنابراین می توان گفت که روش های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو به دوی گروه ها در متغیرهای وابسته نشان می دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می دهند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی موثر واقع شود.
اثر تمرین شناختی بر کارایی شبکه کنترل اجرایی توجه و سرعت پردازش (با رویکرد نظریه هب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین شناختی با تکالیف حافظه کاری بر کارایی شبکه عصبی کنترل اجرایی توجه و سرعت پردازش بازیکنان تنیس روی میز بود. بدین منظور، 20 شرکت کننده در دو گروه تمرینی شناختی و جفت شده قرار داده شدند. پیش و پس از هشت جلسه تمرینی از شرکت کننده ها آزمون شبکه های توجه به عمل آمد. نتایج تحلیل واریانس مکرر دو در دو تفاوت معناداری را بین دو گروه در هر دو عامل (کنترل اجرایی توجه، زمان واکنش) نشان داد. در عامل کنترل اجرایی گروه اول بهبود در کارایی شبکه را نشان داده در حالی که گروه دوم هیچ تغییری را نشان نداد. در عامل سرعت پردازش در هر دو گروه بهبود مشاهده شد، ولی در گروه تمرین شناختی بهبود بیشتری نسبت به گروه جفت شده مشاهده شد. با توجه به نتایج پژوهش، به نظر می رسد تمرین شناختی روی کارایی شبکه عصبی و سرعت پردازش تأثیر مثبتی دارد و این موضوع براساس نظریه هب نشانگر اثر افزایش یافته ارتباط درون شبکه ای و انعطاف پذیری مغز به تکرار و تمرین است.
عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) در حافظه اخباری: با کنترل نقش فراشناخت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی و مقایسه عملکرد حافظه اخباری در میان بازمانده گان جنگ مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بازمانده گان جنگ بدون ابتلا به اختلال استرس پس ار سانحه، و افراد عادی فاقد تجربه جبهه و همچنین کنترل نقشواسطه ای فراشناخت ها بر عملکرد حافظه اخباری است. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر، شامل 20 نفربازمانده جنگ مبتلا به PTSDمطابق با معیارهای تشخیصی DSMIV-TR، 20 نفربازمانده جنگ بدون ابتلا به PTSD و 20 نفر افراد سالم عادی بدون سابقه حضور در جبههدر مطالعه شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های PTSD واتسون، حافظه اخباری (مصاحبه حافظه شرح حال و داستان بازیابی تاخیری بر گرفته از آزمون حافظه روزمره ریورمید) و پرسشنامه فراشناخت،جمع آوری، و با استفاده از آزمونهای آماریتحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد حافظه اخباری در سه گروه پژوهش بدون کنترل اثر تعدیل گر فراشناخت ها معنا دار است، به عبارت دیگر عملکرد حافظه اخباری بازمانده گان جنگ مبتلا به PTSD با دو گروه دیگر تفاوت دارد. اما نتایج نشان داد که عملکرد حافظه اخباری در سه گروه پژوهش هنگامی که فراشناخت کنترل می شود، بین گروه ها معنادار نیست که نشان دهنده نقش تعدیل گر فراشناخت ها در کاهش عملکرد حافظه اخباری بازمانده گان جنگ مبتلا به PTSD نسبت به دو گروه دیگر است.
نقش باورهای انگیزشی و درگیری شناختی بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی (الگوی تحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه باورهای انگیزشی (ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) و درگیری شناختی در رابطه بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی دانشجویان است.
برای این منظور 473 نفر (305 دختر و 168 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور استان فارس در سال تحصیلی 90-89 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسش -نامه های خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت، و راهبردهای یادگیری پاسخ دادند. از معدل تحصیلی پایان ترم دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی فعلی و از معدل تحصیلی ترم قبل آنان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی قبلی استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت از طریق واسطه گری راهبردهای یادگیری سطحی و عمیق بر پیشرفت تحصیلی ریاضی اثر غیرمستقیم دارند؛ به علاوه پیشرفت تحصیلی قبلی نیز هم دارای اثر مستقیم و هم غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. در بخش بحث و نتیجه گیری یافته های به دست آمده را به تفصیل بیان خواهیم کرد.
مقایسه تأثیر محتوای درسی دانشگاهی با راهبرد قالب داستانی و متداول در بهبود انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تدوین محتوای درسی دانشگاهی با راهبرد قالب داستانی و قالب متداول در میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان تکنولوژی آموزشی در درس طراحی آموزشی دانشگاه تبریز بود. تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 180 نفر از کلیه دانشجویان کارشناسی تکنولوژی آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز تشکیل دادند. برای نمونه گیری این پژوهش که حجم آن 40 نفر بود، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی ورلند بود. به منظور جمع آوری اطلاعات، پیش آزمون و پس آزمونی از این پرسشنامه بر روی کلیه آزمودنی های نمونه اجرا شد. مقیاس های آزمون انگیزش پیشرفت تحصیلی با استفاده از تحلیل کوواریانس محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از آن بود که بین دو گروه در میزان انگیزش تفاوت معنی داری وجود دارد؛ و این تفاوت به نفع گروه آزمایشی بود یعنی تدوین محتوای درسی با راهبرد قالب داستانی، تأثیری معنی داری بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان تکنولوژی آموزشی در درس طراحی آموزشی دارد.
رابطه ی ساختار انگیزشی با باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ساختار انگیزشی به سازه ای اطلاق می شود که جهت گیری فرد را
درباره ی علایق، اهداف و دل مشغولی ها و آرزوهایش توصیف می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی مولفه های ساختار انگیزشی با باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر انجام شد.
روش کار: در این پژوهش همبستگی، 370 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 91-1390 دانشگاه فردوسی مشهد که از چهار دانشکده و دوازده رشته به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هر یک از آزمودنی ها سه پرسش نامه ی علایق و دل مشغولی های شخصی، باورهای فراشناختی-30 سئوالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه ی گام به گام و تجزیه و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافته ها: مولفه های ساختار انگیزشی با مولفه های باورهای فراشناختی و راهبرد های کنترل فکر، رابطه ی معنی دار داشته (05/0P<) و مولفه های تنبیه، کنترل اجتماعی،ارزیابی مجدد، نگرانی و مجموع باورهای فراشناختی، ساختار انگیزشی را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (001/0P<). ساختار انگیزشی در مردان و زنان در مولفه های میزان موفقیت و میزان خشنودی، تفاوت معنی دار دارد (05/0P<). هم چنین این ساختار در افراد متاهل و مجرد و بومی و غیر بومی در مولفه های میزان شانس و میزان ناخشنودی، تفاوت معنی دار دارد (05/0P<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که کاهش باورهای فراشناختی مختل و راهبرد های کنترل فکر ناکارآمد باعث شکل گیری ساختار انگیزشی در جهت انطباقی خود می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی از درمان های موج سومی هستند که اثربخشی آن ها در دامنه ای از اختلال های روانی مختلف آزمون شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوارفکری و اجتناب تجربه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. به این منظور با استفاده از فراخوان، از دانشجویان برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت شد. 28 نفر از افراد با نشانه های افسردگی طبق نمره برش پرسشنامه افسردگی بک (28-10) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن 15 نفر و درمان فراشناختی 13 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی بک(بک و همکاران)، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو و ولز) ، مقیاس باورهای فراشناختی منفی درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو ، ولز و منیا) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم(بوند و همکاران) قبل و بعد از درمان اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن تأثیر بیشتری در کاهش باورهای مثبت (05/0 >P) و منفی (05/0 >P) فراشناختی درباره نشخوار فکری دارد. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن اثربخشی بیشتری در کاهش اجتناب و افزایش پذیرش داشت (01/0P<). به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی بیشتر درمان فراشناختی برای باورهای مثبت و منفی فراشناختی درباره نشخوار فکری و اثربخشی بیشترشناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی هستند. امید است پژوهش های آینده مکانیزم های اثربخشی دو درمان مذکور را روشن تر کنند. کلید واژه ها