فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه خودکارآمدی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل بیماران قلبی- عروقی تحت مراقبت که به روش نمونه گیرى در دسترس انتخاب شدند و نمونه پژوهش حاضر شامل 113 نفر از بیماران قلبی- عروقی بستری در بیمارستان های شهر شیراز می باشد. میزان خودکارآمدی با مقیاس خودکارآمدی بیماران لو و اون (فرم 29 سؤالی)، تاب آوری کانر و دیویدسون و کیفیت زندگی مک نیو ویژه بیماران قلبی (فرم 27 سؤالی) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش (خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح 001/0 وجود دارد. همچنین خودکارآمدی پیش بینی کننده بهتری برای کیفیت زندگی بود و تاب آوری نقش واسطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی را داشته است. توجه به میزان خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران قلبی می تواند تأثیر مهمی بر بهبود و سلامتی آنها داشته باشد و همچنین توجه به تاب آوری بیماران می تواند سبب ایجاد رفتار خودکارآمدانه و بهتر شدن کیفیت زندگی در بیماران قلبی گردد. بنابراین ایجاد مراکز روان درمانی در بیمارستان ها و آموزش به پرستاران برای بیماران ضروری است.
هسته ارزشیابی های خود و راه های مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش رگه های هسته ارزشیابی های خود در شیوه مقابله فرد با موقعیت های استرس زا شکل گرفته است. 217 دانشجو (81 مرد، 136 زن) از سه دانشکده دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند و به مقیاس های هسته ارزشیابی های خود (CSEs) شامل مقیاس های حرمت خود روزنبرگ، مقیاس خودکارآمدی تعمیم یافته، مقیاس نورزگرایی سیاهه شخصیت آیسنک، مقیاس درونی بودن، افراد قدرتمند و شانس و هم چنین پرسشنامه راه های مقابله (WOCQ) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند بین سه رگه حرمت خود، خودکارآمدی تعمیم یافته و مسند مهارگری با مقابله مساله محور و بین نورزگرایی و مقابله هیجان محور همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. جستجوی حمایت اجتماعی نیز با حرمت خود و خودکارآمدی تعمیم یافته همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان دادند که حرمت خود، خودکارآمدی تعمیم یافته و مسند مهارگری، مقابله مساله محور و نورزگرایی، مقابله هیجان محور را به طور معنادار پیش بینی می کنند. افزون بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کردند حرمت خود و خودکارآمدی تعمیم یافته، مقابله جستجوی حمایت اجتماعی را به طور معنادار پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان به این نتیجه دست یافت که شخصیت در مواجهه افراد با عوامل استرس زای مختلف، روی ارزیابی ها و واکنش های آن ها نسبت به موقعیت های استرس زا و اثربخشی کوشش های مقابله ای تاثیر می گذارد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان به این نتیجه دست یافت که هسته ارزشیابی های خود بر شیوه های ارزیابی فرد از موقعیت استرس زا، فراوانی مواجهه با عوامل استرس زا و عوامل استرس زای تجربه شده اثر می گذارد . به نظر می رسد هسته ارزشیابی های خود در تعیین پاسخ های مقابله ای، و رگه ها و مقابله نیز متقابلا در تعیین پیامدها اثرگذار هستند.
بررسی پدیدارشناسانه ی مفهوم هویت: تلاشی در ارائه ی مدل فرایند های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت با پرسش ""من چه کسی هستم"" از نخستین دوره های حیات انسانی همواره مطرح بوده است. هویت در هر دوره ای متاثر از شرایط و ویژگی های بافتی جوامع و اعصار، مفهوم ویژه ای به خود گرفته است . تلاش نگارندگان بر این است که در نگاه اول مفهوم هویت را در یک فضای پدیدارشناسانه مورد تامل قرار داده و عمده ترین فرایند های هویتی را استخراج نمایند. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه فرایندهای بنیادی مفهوم هویت که وضعیت های هویتی در آن معنا می یابد، شامل چه عناصری می شوند؟ این پژوهش از اشکال پژوهش های فلسفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است . نتایج نشان می دهد که ماهیت کلی مفهوم هویت شامل سه فرایند بنیادین خروج از بی نامی یا بی تعینی، اعلام حضور و استقرار هویتی یا تعین یابی شامل مفهوم ابتلا، استغراق و معرفت ، است. پروسه ی هویت یابی با خروج از بی تعینی و وارد شدن در عرصه ی حضور به واسطه ی یک تقابل و درگیری با زمینه ی مبنایی هویتی آغاز می شود. این مواجه، تصویری اولیه از خود را به صورت کلی برای فرد ایجاد می کند. در فرایند دوم، فرد علائمی از موقعیت هایی که درگیر آن است، به نمایش می گذارد. فرایند پایانی هویت یابی، فرایندی اساسی است. در این مرحله است که جریان هویتی در فرد استقرار پیدا می کند، فرد خود را غرق در آن زمینه یافته و نسبت به آن معرفت می یابد.
شفقت-خود به عنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی مدل شفقت-خود به عنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی در پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز در سال 1393 بود.
روش: از 230 پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز 115 نفر به صورت داوطلب-مبتنی بر هدف با رعایت کلیه موازین اخلاق پژوهش انتخاب شدند، و مقیاس های تجارب در رابطه ی نزدیک (ECR)، شفقت-خود (SCS) و بهزیستی ذهنی (WEMWBS) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) و با استفاده از نرم افزار آماری 16-SPSS و آزمون سوبل تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای مدل شفقت-خود به عنوان میانجی بین دلبستگی های اضطرابی و اجتنابی و بهزیستی ذهنی هم برای مسیرهای مستقیم و هم برای مسیرهای غیرمستقیم تایید شد.
نتیجهگیری: در نتیجه می توان بیان کرد که دلبستگی ایمن و شفقت-خود یک نقش راهبرد مقابله ای در ارتقاء بهزیستی و کنش وری روانشناختی دارند.
بررسی مقایسه ای خودپنداره و مؤلفه های آن در میان دانش آموزان نابینا و بینا
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر مدل پینتریچ، بر خودکارآمدی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی دانش آموزان پسر پایه سوم دبیرستان بوده است. جامعه آماری شامل تعداد 1093 دانش آموز پایه سوم دبیرستان بود که از این تعداد، 60 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب، و به صورت تصادفی در سطوح مختلف متغیر مستقل (چهار سطح) و کنترل قرار داده شدند. به گروه یک راهبردهای شناختی، گروه دو راهبردهای فراشناختی، گروه سه راهبردهای انگیزشی و به گروه چهار راهبردهای مدیریت منابع آموزش داده شد. ابزار به کار رفته در پژوهش، آزمون خودکارآمدی شرر بوده است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی مؤثر بوده و آن را افزایش داده است.
بررسی رابطه ابعاد خودپنداره با سلامت عمومی و معرفه های آن در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
انسان نیز مانند حیوانات آزمایشگاهی به بسیاری از داروها مانند الکل، کوکائین و اپیات ها وابسته می شود. با وجود این، علت وابستگی به این داروها کاملا شناخته نشده است. برخی از داروها و یا تحریک برخی از نواحی مغز موجب بروز پاداش می شوند که پاسخ به محرکی است که سبب احساس لذت می شود. به نظر می رسد که سروتونین در هیپوتالاموس، انکفالین ها و گابا (GABA) در ناحیه تگمنتوم شکمی و هسته اکومبنس و نورآدرنالین (رهایی نورآدرنالین در هیپوکامپ از فیبرهای عصبی است که از لوکوس سرلئوس منشا می گیرند) در بیولوژی پاداش دخالت دارند، ولی مسیر نهایی در این فرآیند، سیستم دوپامینرژیک است. عمل داروها بر مکانیسم پاداش، لذت را القا می کند که تقویت (reinforcement) نامیده می شود. اثر تقویتی داروها، تقویت کردن حسی است که موجب تکرار مصرف دارو می شود. تقویت، سبب تحمل و وابستگی به دارو می شود. الکل، کوکائین، مرفین و آمفتامین دارای خواص تقویت کنندگی می باشند. مدل های حیوانی که به منظور مطالعه وابستگی به داروها مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارت اند از: خود - تجویزی (self-administration)، خود – تحریکی (Self-stimulation) و ترجیح مکان شرطی شده (conditioned place preference). به علاوه، رفتار پرشی، مدلی برای مطالعه وابستگی به داروهای اپیوئیدی می باشد.
نقش سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی در تمیز دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی در تمیز دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین بود. 387 نفر از دانشجویان دانشگاه به روش خوشه ای انتخاب و مقیاس های سبک مقابله ای دانشجویی، ادراک حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان را تکمیل نمودند. برای بررسی داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مقابله هیجان مدار (514/0=r) و مسأله مدار (418/0-=r) و ادراک حمایت اجتماعی (334/0-=r) با اضطراب امتحان رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل ممیز نشان داد که سبک مقابله هیجان مدار، مسأله مدار و حمایت اجتماعی خانواده به طور معنی داری دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین را متمایز نموده است (05/0>p). اما حمایت دوستان و دیگر افراد مهم، دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین را متمایز نکرده است.
نقش واسطه ای خودکارآمدی اجتماعی در رابطه بین دلبستگی به گروه همسال و والدین با احساس تنهایی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با این هدف انجام شد تا امکان پیش بینی احساس تنهایی را در نوجوانان بر اساس دلبستگی آن ها به گروه همسال و والدین با بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی اجتماعی مورد کنکاش قرار دهد. روش پژوهش از نوع همبستگی و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 460 نفر (235 دختر و 225 پسر) از دانش آموزان دوره ی دبیرستان شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان، و فرم کوتاه شده ی مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی مورداستفاده قرار گرفتند. ویژگی های روان سنجی ابزارها اعم از پایایی و روایی؛ به ترتیب با استفاده از روش آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی بررسی شد و کفایت ابزارهای جمع آوری اطلاعات در حد مطلوب بود. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که دلبستگی به والدین به صورت منفی و معنی دار و کناره گیری از والدین به صورت مثبت و معنی دار، احساس تنهایی را پیش بینی می کنند. همچنین، دلبستگی به والدین و دلبستگی به همسالان به صورت مثبت و معنی دار خودکارآمدی اجتماعی را پیش بینی کردند. علاوه بر این، خودکارآمدی اجتماعی، نقش میانجی میان سبک دلبستگی به والدین و احساس تنهایی ایفا کرد. یافته ها بر اساس ادبیات پژوهشی موجود و جایگاه نظری سازه تنهایی تبیین شده و به بحث گذاشته شده اند. در پایان ضمن اشاره به دلالت های نظری و کاربردهای عملی یافته ها؛ پیشنهادهایی برای انجام پژوهش بیشتر در حوزه مربوطه ارائه شده است.
رابطه مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات با مؤلفه های خودراهبری در یادگیری دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه به کارگیری مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات با خودراهبری در یادگیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری آن عبارت از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت مالی، حقوق، ادبیات فارسی، علوم دام و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس در سال تحصیلی 91- 1390 بوده است. با استفاده از روش تصادفی طبقه ای 200 نفر از اعضای جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه بر روی آنان اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد خودراهبری در یادگیری و پرسش نامه محقق ساخته فن آوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب پایایی 775/0، استفاده شده است. داده های آماری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که صددرصد از تغییرات خودراهبری در یادگیری توسط مؤلفه های فن آوری اطلاعات و ارتباطات قابل تبیین است. هم چنین با نتایج مطالعه در قالب آزمون همبستگی پیرسون، در سطح خطاپذیری (05/0) می توان اذعان نمود که بین آشنایی با سخت افزار و رغبت در یادگیری همبستگی معنی دار وجود دارد.
عزت نفس و پیشرفت تحصیلی
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۹۱
حوزههای تخصصی: