فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
معجزه اراده
بررسی و مقایسه سبک های هویت و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان نوجوان شاهد
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی سبکهای هویتی دانش آموزان نوجوان شاهد و عوامل مرتبط با آن بود. بدین منظور ، از میان جامعه آماری این مطالعه، 366 دانش آموز نوجوان مدارس دخترانه و پسرانه 12 تا 18 ساله شاهد به روش نمونه گیری طبقه ای برگزیده شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه سبک های هویت، مقیاس کنارآیی نوجوانان، و مقیاس عملکرد خانواده استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که: (1) بین سبکهای هویتی دانش آموزان دختر و پسر به جز در سبک سردرگم/ اجتنابی تفاوت دیده نمی شود. (2) بین سن ، برخی از مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای هویتی رابطه معناداری دیده شد، 3) بین سبک های هویتی و سبکهای کنار آمدن یا مقابله رابطه معنادار مشاهده شد. نتیجه این که شکل گیری هویت در نوجوانان شاهد تفاوتی با سایر نوجوانان ندارد. از سوی دیگر، نوجوانان دارای هویت موفق در خانواده هایی رشد می کنند که در آنها اعضای خانواده با یکدیگر روابط عاطفی خوبی دارند.
الگوی ساختاری رابطه اهداف رویکردی-عملکردی، درگیری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
من توانستم ، شما هم می توانید
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر میزان گرایش اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی به انجام فعالیت های علمی- پژوهشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی می باشد که با استعانت از نظریه های «مبادله»، «کنش پارسونز»، «مازلو»، عوامل مهم و اثرگذار و تبیینکننده ی پژوهشگران در زمینه ی انجام فعالیت پژوهشی مورد بررسی قرار می گیرد.
روش این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه است. نمونه ی مورد مطالعه 320 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای منطقه12 هستند که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب با حجم و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند.
برای انجام مباحث آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارspss استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه ی آماری بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی داری بین وجود ارزش ومنزلت پژوهشگر، عملکرد مدیریت پژوهشی، نوع فعالیت تحقیقاتی اعضای هیات علمی، امکانات تحقیقاتی دانشگاه، اعمال سلایق و ارزش های فردی مدیران، پایگاه اجتماعی اعضای هیات علمی و میزان گرایش آنها به انجام فعالیت های علمی و پژوهشی رابطه وجود دارد. همچنین مشخص شد میزان گرایش اعضای هیات علمی به فعالیت پژوهشی به تفکیک گروه های علمی و امکان فعالیت اعضای هیات علمی با یکدیگر متفاوت است. به بیان دیگر می توان اذعان داشت بالاترین میزان گرایش از آن پژوهشگرانی است که در رشته های مهندسی تحصیل میکنند و پژوهشگرانی که در رشته های علوم پایه و مهندسی تحصیل میکنند، در مراتب بعدی قرار دارند. همچنین میانگین سطح گرایش پژوهشگرانی که در دانشگاه پژوهش میکنند در مقام قیاس با کسانی که بیرون از دانشگاه پژوهش میکنند به اندازه 9 واحد اختلاف نشان می دهد.
بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس و مهارت های حل مسأله دانش آموزان دخترمقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی پرورش تفکر انتقادی بر مهارت های حل مسأله و عزت نفس دانش آموزان و ارائه پیشنهادهایی براساس یافته های پژوهش به روان درمانگران، مشاوران، برنامه ریزان و کارشناسان آموزش و پرورش جهت پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان می باشد.
این پژوهش که به روش آزمایشی انجام شده است و سؤال اصلی آن این است که آیا آموزش تفکر انتقادی به افراد گروه آزمایش، باعث افزایش مهارت های حل مسأله و عزت نفس در آنان می گردد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان کلاله می باشند که روی 80 نفر از کسانی که مایل به شرکت در گروه بودندآزمون های عزت نفس، حل مسأله و تفکر انتقادی اجراگردید و از بین افرادی که نمره پایینی در این سه آزمون کسب کرده بودند (تعداد 30 نفر)، تعداد 22 نفر، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش (11 نفر) و کنترل (11 نفر) قرارداده شدند.
افراد گروه آزمایش در10 جلسه 2 ساعتی (هر هفته یک جلسه)، جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند، سپس از هر دو گروه (آزمایش وکنترل) پس آزمون گرفته شد و با استفاده از آزمون t تفاوت میانگین های پیش آزمون و پس آزمون از لحاظ آماری مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشانگر کارایی و اثربخشی عمل آزمایشی بوده است. از مجموع یافته های بدست آمده ازآزمودنی ها و اجرای t همبسته و مستقل نتیجه می شود که فرضیه های پژوهش تأیید شده و به نظر می رسدکه آموزش تفکر انتقادی به افرادگروه آزمایش موجب افزایش میزان عزت نفس و مهارت های حل مسأله آنان شده است.
پاداش یکی از اجزاء موثر در آموزش رفتارهای مطلوب به کودکان است
حوزههای تخصصی:
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
بررسی رابطه ابعاد شخصیت با جهت گیری هدف تحصیلی، در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد شخصیت با جهت گیری هدف در دانشجویان انجام گرفته است. بدین منظور در پژوهش حاضر 285 آزمودنی دانشجویی کارشناسی دانشگاه تهران (107 دانشجوی مرد و 178 دانشجوی دختر) شرکت داشتند که این گروه نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی با کنترل دوره تحصیلی (دانشجوی کارشناسی) از میان دانشکده های روانشناسی، علوم، مدیریت، فنی، حقوق و ادبیات انتخاب شدند. برای ارزیابی شخصیت و جهت گیری هدف به ترتیب از پرسشنامه شخصیتی آیسنک و پرسشنامه جهت گیری هدف مید گلی استفاده شد. بعد از جمع آوری داده ها برای تحلیل داده ها از روش همبستگی بین متغیرها و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین ابعاد شخصیت و جهت گیری هدف رابطه وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که دو عامل شخصیتی برون گردی و روان آزردگی گرایی دو عامل مهم برای جهت گیری هدف است. به این صورت که دو عامل برون گردی بصورت مثبت و روان آزردگی به صورت منفی سهم پیش بینی کننده معنادار برای جهت گیری تبحری دارد. همچنین برون گردی به صورت منفی و روان آزردگی گرایی به صورت مثبت سهم مهم و معناداری در پیش بینی جهت گیری عملکردی – اجتنابی دارد. عامل روان گسستگی گرایی نیز سهم معنادار در پیش بینی جهت گیری عملکردی – گرایشی داشت.
بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوش بینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوشبینی و روشن ساختن رابطه میان مؤلفههای این دو متغیر و نیز متغیرهایی همچون رقابتجویی و سطح تحصیلات است. پژوهشگر به منظور آزمودن فرضیههایش، از میان دانشپژوهان مرد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره قم در سال تحصیلی 86 - 1385، 63 نفر را به تصادف برگزید. تمامی شرکت کنندگان، «آزمون انگیزه پیشرفت هلمریچ» را که در استان مازندران هنجاریابی شده است و نیز آزمون خوشبینی را که پژوهشگر ترجمه و اعتباریابی کرده است، پاسخ دادند. دادهها به روش همبستگی پیرسون، آماره t و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان انگیزه پیشرفت بدون احتساب یکی از مؤلفههای آن با خوشبینی تعمیم یافته رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین دو مؤلفه «گرایش به پیشرفت» و «پشتکار» از مؤلفههای انگیزه پیشرفت، با خوشبینی رابطه مثبت معنادار دارند. بین «رقابتجویی» یکی دیگر از مؤلفههای انگیزه پیشرفت با خوشبینی، رابطه معناداری مشاهده نشد. نمرههای انگیزه پیشرفت و خوشبینی دانشپژوهان دوره کارشناسی با دانشپژوهان دوره کارشناسی ارشد تفاوت معناداری ندارند. نتیجه اینکه سه فرضیه از چهار فرضیه یاد شده تایید میشود؛ یعنی بین خوشبینی و انگیزه پیشرفت، رابطه معناداری وجود دارد. پنج مؤلفه انگیزه پیشرفت از نظر میزان رابطه با خوشبینی متفاوت هستند و رقابتجویی با خوشبینی، رابطه منفی دارد. همچنین میان سطح تحصیلات و میزان انگیزه پیشرفت رابطهای وجود ندارد.
مطالعه جنبه های شناختی - هیجانی کار در برخورد با مشتریان و همکاران (رویکرد نمونه برداری از وقایع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کار هیجانی و جنبه های شناختی – هیجانی آن در برخورد با مشتریان و همکاران. ملزومات کار هیجانی عبارت اند از: اصالت هیجانی، ناهماهنگی هیجانی و انحراف هیجانی (تخطی از قوانین با برون ریختن هیجاناتی که فرد احساس می کند). تمرکز مطالعه بر فرد هدف و تعاملات وی با مشتری یا همکار و جنبه های شناختی – هیجانی کار بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات رابطه ای است. شرکت کنندگان در این تحقیق 142 نفر (85 مرد و 57 زن) بودند که به کار خدماتی و غیرخدماتی اشتغال داشتند. تعداد تعاملات مرتبط یک هزار و 526 بود. برای گردآوری داده ها از روش نمونه برداری از وقایع استفاده شد که از روش ثبت تعامل های راچستر اقتباس گردیده است. برای سنجش عاطفه منفی از زیرمقیاس NA پاناس، و برای بهزیستی روان شناختی از پرسشنامه روان-تنی مور استفاده شد. داده ها با روش رگرسیون چندسطحی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند که احتمال ناهماهنگی هیجانی در تعامل با مشتریان و احتمال انحراف هیجانی در تعامل با همکاران بیشتر است. همچنین، این نتایج نشان دادند که کار هیجانی با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد.
نتیجه گیری: هم ناهماهنگی هیجانی (که بیشتر در تعامل با مشتری ایجاد می شود) و هم انحراف هیجانی (که بیشتر در تعامل با همکار روی می دهد) بر بهزیستی روان شناختی فرد تاثیر منفی داشته و آن را کاهش می دهد.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرایندی و فراورده ای بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بهبود حرمت خود و خودکارآمدی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
در ایـن پژوهش 20 نوجـوان پسر (14 تا 16 سـاله) از یک مرکز شبانهروزی پسران بیسرپرست و بد سرپرست انتخاب و بهطور تصادفی و مساوی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 هفته در جلسههای دو ساعته هنر رواندرمانگری شرکت کردند. گروه کنـترل مداخلـهای دریافـت نکرد. حرمـت خود و خودکـارآمدی آزمودنیها، در آغاز و پایان 12 جلسه با استفاده از مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1979) و فهرست خودکارآمدی شرر و دیگران (1982) اندازهگیری شدند. یافتهها نشان دادند که حرمت خود و خودکارآمدی گروه آزمایشی افزایش یافته بود ((05/0P <). بهنظر میرسد تمرینهای شناختی ـ رفتاری هنر رواندرمانگری میتواند خودکارآمدی و حرمت خود را در نوجوانان با تقویت اعتماد به توانایی ابراز خود و مثبتاندیشی افزایش دهد.
"