فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
27 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از آنجا که در موقعیت های تنش زا، چگونگی تنظیم هیجان، موضوعی مهم و ضروری است. لذا، پژوهش حاضر با هدف نقش میانجی خودکارآمدی خلاق در رابطه بین هوش اجتماعی و خودنظم جویی شناختی هیجان انجام شد.
روش : روش پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر ساری به تعداد 9040 نفر بود. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 370 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی خلاق بیگیتو (2006)، هوش اجتماعی سیلورا و همکاران (2001) و خود نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و کرائیج (2007) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل معادلات ساختاری با نرم افزارهای Spss , Pls استفاده شد.
یافته ها : نتایج نشان داد که هوش اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی خلاق بر خودنظم جویی شناختی هیجان مثبت (راهبردهای سازگارانه) و منفی (راهبردهای ناسازگارانه) دانش آموز ان اثر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش، هوش اجتماعی به عنوان مهارت های تعامل موفق و خودکارآمدی خلاق به عنوان باور به قابلیت ها و توانایی های خود نقش مهمی در تنظیم هیجان دارد. بنابراین، لازم است که دوره های آموزشی با هدف ارتقاء توانایی شناسایی احساسات و عواطف صورت پذیرد.
پیش بینی نقش های جنسیّتی بر اساس جنسیّت زدگی دوسوگرایانه آشکار و ناآشکار (ضمنی) در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
123 - 141
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه جنسیّت زدگی دوسوگرایانه آشکار و ناآشکار (ضمنی) با نقش های جنسیّتی و پیش بینی نقش های جنسیّتی بر اساس انواع مختلف جنسیّت زدگی در نوجوانان بود. روش : روش پژوهش از لحاظ هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام نوجوانان دختر و پسر 12 تا 18 ساله ی شهر تبریز که در حال تحصیل در یکی از مدارس این شهر بودند، تشکیل داده اند. نمونه مورد از 122 نفر نوجوان تشکیل شده است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نقش های جنسیّتی توماس و رابینسون (1981)، مقیاس جنسیّت زدگی دوسوگرایانه (گلیک و فیسک، 1996)، و تست تداعی ضمنی جنسیّت زدگی دوسوگرایانه (گرینوالد و همکاران، 1998؛ دی الیویرالاکس و همکاران، 2015) استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که بین جنسیّت زدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار با نقش های جنسیّتی مردانه همبستگی مثبت (p < .01)، و بین جنسیّت زدگی خصمانه آشکار و ناآشکار با نقش های جنسیّتی زنانه همبستگی منفی وجود دارد (p < .01). همچنین تحلیل های رگرسیون نشان دادند، جنسیّت زدگی خصمانه آشکار و ناآشکار می توانند؛ نقش های جنسیّتی زنانه (p < .01) واریانس و جنسیّت زدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار نیز می توانند؛ نقش های جنسیّتی مردانه را به شکلی معنادار پیش بینی کنند (p < .01). علاوه بر این، یافته ها نشان داد، متغیرهای پژوهش 5/19% از واریانس نقش های جنسیّتی زنانه، و 17% از واریانس نقش های جنسیّتی مردانه را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری : از نگرش های جنسیّت زده دوسوگرایانه مختلف می توان برای پیش بینی نقش های جنسیّتی نوجوانان استفاده کرد.
رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با مهارت های اجتماعی فرزندان: نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
121 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه : والدین در شکل گیری مهارت اجتماعی فرزندان نقش بسیار مهمی دارند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین مهارت های اجتماعی فرزندان بر اساس سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با توجه به نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی فرزندان بود.
روش : روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 500 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 419 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، سبک های برخورد والدین با هیجانات منفی فرزندان ، سرمایه اجتماعی خانواده و سرمایه فرهنگی بود. از نرم افزار SmartPls3 نیز جهت تجزیه وتحلیل مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها : یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی هم به طور مستقیم (001/0> p ، 26/0= β ) و هم به واسطه سبک های حمایتی (009/0> p ، 044/0= β ) و غیر حمایتی (013/0> p ، 033/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان، منجر پیش بینی مهارت های اجتماعی فرزندان می گردد. سرمایه فرهنگی به طور مستقیم با سبک های حمایتی (043/0> p ، 11/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان ارتباط دارد و همچنین سرمایه اجتماعی (001/0> p ، 22/0= β ) نیز نقش قابل توجهی در تبیین نحوه برخورد والدین با هیجانات فرزندان داشت. شاخص های برازش مدل بعد از اصلاح (089/0= SRMR و 61/0= NFI ) نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد.
نتیجه گیری : به طورکلی برخورداری از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی موجب تغییرات ذهنی و رفتاری کنشگران اجتماعی (والدین و فرزندان) می شود و این تغییرات خود را در سبک های والدین در برخورد با هیجانات و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان نشان می دهد.
رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از زمان معرفی شبکه های اجتماعی تاکنون، سرعت تحولات در زندگی دچار افزایش تصاعدی گردیده است. وابستگی به شبکه های اجتماعی می تواند، جریان زندگی انسان را دستخوش تغییرات اساسی نماید. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی انجام پذیرفت. روش : طرح پژوهش همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، دانشجویان استان تهران در سال 1400 بودند که 515 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. در خصوص تحصیلات، 98/13 درصد کمتر از کارشناسی، 74/48 درصد کارشناسی، 08/24 درصد کارشناسی ارشد و 20/13 درصد دکتری شرکت داشتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه وابستگی به اینترنت و شبکه های اجتماعی یانگ (1998)، پرسشنامه سبک زندگی لعلی و عابدی (1391)، پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی گواردیا و همکاران (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی اسکات (1998) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های سبک زندگی، نیازهای بنیادی روانشناختی و هوش هیجانی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (P<0.01). با توجه به شاخص های CFI, GFI, RMSEA به ترتیب با مقادیر 057/0، 949/0 و 967/0 برازش مدل تأئید گردید. همچنین، نقش واسطه ای هوش هیجانی در ارتباط سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مشخص گردید. نتیجه گیری : بنابراین از طریق بهبود سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی می توان، نسبت به اصلاح وابستگی به شبکه های اجتماعی اقدام نمود.
بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی در روابط فعال سازی-بازداری رفتاری و احقاق جنسی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مدل یابی احقاق جنسی در زنان متأهل بر اساس سیستم های رفتاری و با نقش واسطه ای سبک های تبادل اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود که تعداد 300 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، سیستم های رفتاری کارور و وایت (1994) و سبک های تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده ها بر اساس معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، بازداری رفتاری (01/0p<) اثر منفی و معناداری بر احقاق جنسی دارد. همچنین در بررسی اثرات غیرمستقیم سیستم فعال سازی رفتاری از طریق سبک های تبادل انصاف (01/0p<) و پیگیری (01/0p<) و فردگرایی (05/0p<) اثر مثبت بر احقاق جنسی دارد و سیستم بازداری رفتاری از طریق سبک های تبادل سرمایه گذاری افراطی، منفعت طلبی، انصاف و فردگرایی (05/0p<) اثر منفی بر احقاق جنسی در زنان دارد. نتیجه گیری : فعال سازی و بازداری رفتاری، می توانند کارکرد متفاوت سبک های تبادل اجتماعی را در احقاق جنسی در زنان نشان دهند. بنابراین بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی اطلاعات دقیق تری را در خصوص تأثیرگذاری این سبک ها بر ابعاد مختلف روابط زناشویی، فراهم می کند.
رابطه فردگرایی با تأثیرات زیست محیطی مصرف در بین شهروندان ارومیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه ی پایدار چالش بزرگی برای جوامع در حال توسعه است، چرا که شهروندان آن ها با سبک های زندگی مصرفی، فراتر از ظرفیت زیست محیطی شان از منابع طبیعی استفاده می کنند. چنین تأثیری که از آن تحت عنوان « ردپای اکولوژیک» یاد می شود، در کنار عوامل دیگر، تحت تأثیر عوامل ارزشی و نگرشی مانند فردگرایی، مادی گرایی و مصرف گرایی است. روش: روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15-65 سال شهر ارومیه بوده که از میان آنها 516 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ردپای اکولوژیک ترنر (2013)، مادی گرایی ریشینس (2004)، مصرف گرایی بیبین (1994) و فردگرایی استفاده شد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون های مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فردگرایی (بصورت غیر مستقیم از طریق مصرف گرایی و مادی گرایی) و مادی گرایی (بصورت مستقیم)، اثری مثبت و معنی دار (در سطح معنی داری کمتر از 01/0) بر میزان ردپای اکولوژیک مصرف در بین شهروندان ارومیه ای دارند. بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، متغیرهای مستقل تحقیق حدود 20 درصد از تغییرات ردپای اکولوژیک را تبیین کردند. نتیجه گیری: جهت گیری های ارزشی فردگرایانه و مادی گرایانه از عوامل اصلی مؤثر بر ردپای اکولوژیک شهروندان است و ضروری است، جهت کاستن اندازه ردپا، مداخلات رسمی و غیررسمی آموزشی و فرهنگ سازی در دستور کار مسئولین امر قرار گیرد.
رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه ها به عنوان فراهم کننده، چارچوب های تجربی برای مخاطبان، نگرش های کلّی فرهنگی برای تفسیر اطلاعات توسط افراد ایجاد کرده و در نهایت می تواند بر هویت آنان تأثیر بگذارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران طراحی و اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- همبستگی است که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399، و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 300 نفر است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مربوط به میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی که محقق ساخته بوده و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش از طریق محاسبه ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و آزمون معنی داری نشان داد که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در طول شبانه روز ، با بعد جمعی هویت زنان رابطه منفی و معنی دار مشاهده می شود(Sig<0/05). بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در طول شبانه روز با بعد فردی هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه منفی وجود داشته لیکن معنی دار نیست(Sig>0/05). یافته ها همچنین نشان داد میان نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش های لازم برای زنان در زمینه استفاده بهینه از این شبکه ها به منظور کاهش آسیب ها در حوزه هویت اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
79 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بوده و نمونه آن متشکل از 100 زن و مرد ساکن در منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390)، مقیاس واکنش روانی هانگ و فادا (1996) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه و چندمتغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی (ویلایی) و آپارتمانی شهر رشت تفاوت معنی داری دارد (05/0>p). به عبارت دیگر، ساکنان منازل شخصی در مقایسه با ساکنان منازل آپارتمانی از دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی بیشتری برخوردار بودند و نیز واکنش روانی ساکنان منازل آپارتمانی بیشتر از ساکنان منازل شخصی بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که برای افزایش دلبستگیِ مکان، بهزیستی اجتماعی و کاهش واکنش روانیِ ساکنان منازل آپارتمانی، ضروری است، در حوزه برنامه ریزی و طراحی مکان در راستای ایجاد تجارب ادراکی- حسی و پیوندهای شناختی، عاطفی و رفتاری مثبت ساکنان بررسی های بیشتری صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
35 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای موفقیت در روابط بین فردی به مهارت های اجتماعی نیازمندیم. احساسات مثبت و رضایت از خود حاصل موفقیت در این روابط است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش-آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهرستان بناب انجام گردیده است. روش: نوع پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان بناب تشکیل داده بودند. از بین این دانش آموزان 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در سه گروه 15 نفر به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد جلسات آموزشی، 15 جلسه ی 45 دقیقه ای برای هر کدام از گروه های آزمایش بود. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه رشد مهارت های اجتماعی کرامتی (1386) صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس و با نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس نشان داد، کلاس های آموزشی در افزایش مهارت های اجتماعی گروه های آزمایش موثر بوده است. همچنین تفکر خلاق 2/39 درصد و آموزش مبتنی بر مغز 9/37 درصد واریانس نمرات مهارت های اجتماعی را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق تأثیر معنی داری (05/0>p) بر روی مهارت های اجتماعی گذاشته و موجب ارتقاء آن در گروه های آزمایش گردیده است. همچنین تأثیر تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی بیشتر از یادگیری مغز محور بوده است.
اثر ابعاد شناختی و رفتاری اضطراب اجتماعی بر استفاده آسیب زا از اینترنت با میانجیگری نقش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
167 - 186
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین ابعاد اضطراب اجتماعی و استفاده آسیب زا از اینترنت با میانجیگری نقش های جنسیتی صورت گرفت.
روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 1399-1400 ساکن شهر دامغان بود که از این میان 250 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس اضطراب اجتماعی (پاپلک و ویدک، 2008)، نقش های جنسیتی (بولدیزار، 1999) و پرسشنامه استفاده آسیب زا از اینترنت (کالوو- فرانسس، 2016) به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند.
یافته ها : نتایج حاکی از برازش مناسب مدل بود و نشان داد که بعد رفتاری اضطراب اجتماعی با میانجیگری نقش جنسیتی مردانگی اثر غیرمستقیم بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد (05/0 > p).
نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی-فرهنگی در استفاده آسیب زا از اینترنت فراهم می کند. نتایج حاصل از این یافته ها به ضرورت توجه به نقش جنسیتی مردانگی در کاهش اضطراب اجتماعی و استفاده آسیب زا از اینترنت در دانش آموزان تأکید ویژه می کند.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه : همه انسان ها برای دست یابی به زندگی بهتر به آموختن مهارت های ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران می باشد.
روش : روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارت های ارتباطی در 9 جلسه ی نود دقیقه ای برگزار گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل داده ها و نمرات، برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری : فقدان مهارت های ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست می گردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار می آورد، توصیه می شود؛ مهارت های ارتباطی در مراکز نگهداری شبانه روزی و نیمه متمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آن ها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
بررسی اثر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی بر مسئولیت پذیری با نقش میانجی تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مسئولیت پذیری کارکنان مورد توجه سازمان ها علمی – آموزشی قرار گرفته است. از این رو تحلیل ارتباط مسئولیت پذیری دبیران، با سایر مفاهیم سازمانی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی بر مسئولیت پذیری با نقش میانجی تعهد سازمانی دبیران بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه اول آموزش و پرورش ناحیه چهار تبریز به تعداد 550 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جدول مورگان 218 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1994)، سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، مسئولیت پذیری کارول (1991) و تعهدسازمانی آلن و میر (1996) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی با مسئولیت پذیری به ترتیب (80/0, ß = 18/0 (ß = و رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی با تعهد سازمانی به ترتیب (85/0, ß = 13/0 (ß = وجود دارد. همچنین در مدل تجربی پژوهش حاضر، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین متغیرها در مدل تائید شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، متغیرهای جامعه پذیری سازمانی، سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی برای مسئولیت پذیری کارکنان سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا در سایه مسئولیت پذیری بودن معلمان در تمام ابعاد زندگی شاهد تسهیل روند و دستیابی به اهداف سازمانی خواهند بود.
اثربخشی بازی درمانی آدلری بر مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی: یک طرح سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان اجتناب از روابط اجتماعی را در پی دارد و می تواند به نارسایی کنش اجتماعی در بزرگسالی منتهی شود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی آدلری بر مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی همراه با گروه کنترل بود. نمونه شامل 10 کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی بود که با توجه به مصاحبه بالینی روانشناس و نمره برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (1987) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. کودکان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه آزمایش 8 جلسه بازی درمانی آدلری دریافت کرد درحالی که گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکرد. سنجش با استفاده از پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) در پنج مرحله پیش آزمون، جلسات دوم، چهارم، ششم و پس آزمون انجام شد و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس همراه با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه در مهارت های اجتماعی تفاوت ایجاد شده است (01/0>P ,52/63=F)؛ آزمون تعقیقبی بن فرونی نیز نشان داد، تفاوت نمره مهارت های اجتماعی بین مراحل 1 و 3 (039/0=p) 1 و 4 (007/0=p) و همچنین 1 و 5 معنی دار است (002/0=p) درحالی که این تفاوت در گروه کنترل وجود نداشت. نتیجه گیری: بازی درمانی آدلری بر مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش است و می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر درمان های دارویی و روانشناختی به این کودکان ارائه شود.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس نگرش به واکسن و رابطه آن با اضطراب سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
187 - 205
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طبق یافته های پژوهشی واکسیناسیون همگانی راهکار مقابله با اپیدمی کووید- 19 است با این حال، عده ای از افراد جامعه تمایل به تزریق واکسن ندارند . پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس نگرش به واکسن و رابطه آن با اضطراب سلامت طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 320 نفر از ساکنین شهر تهران با نمونه گیری داوطلبانه اجرا شد. داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار 24 Spss- تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 5 عامل مسئولیت اجتماعی، اعتماد، موانع و محدودیت ، سود و زیان و خطر پذیری بود که درمجموع 9/60 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس ( 871/0α=)، ، عوامل مسئولیت اجتماعی ( 832/0α=)، عامل اعتماد ( 697/0α=)، عامل موانع و محدودیت ( 861/0α=)، عامل سود و زیان ( 687/0α=) و عامل خطر پذیری ( 593/0α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عامل ها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. همچنین نگرش به واکسن با اضطراب سلامت رابطه مستقیم معنادار دارد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیرد و این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
پیش بینی قلدری در محیط کار پرستاران بر اساس سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلدری در محل کار را می توان یکی از عومل اصلی استرس در فضای کاری دانست که عواقب نامطلوبی به همراه دارد. یکی از محیط های کاری که بروز رفتار قلدری در آن بسیار گزارش شده است، محیط بیمارستان برای پرستاران شاغل در آنهاست. بسیاری قلدری را مربوط به نگرش هایی می دانند که از تعاملات بین فردی در بافت محیط کار سرچشمه می گیرد؛ بنابراین انتظار می رود که مفاهیم مبتنی بر نظریه تبادلات اجتماعی در این مورد راه گشا باشد. هدف این پژوهش، پیش بینی رفتار قلدری در محیط کار پرستاران بر اساس سبک های تبادل اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل پرستاران شاغل در بیمارستان شهر تهران بود که تعداد 250 نفر از پرستاران سه بیمارستان آموزشی به روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه قلدری در محیط کار (اینارسن، 2009)، و مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (لیبمن، 2011) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی می توانند رفتار قلدری در محیط کار پرستاران را با اطمینان پیش بینی نمایند (05/0p≥ ). این نتایج تاییدکننده نقش سبک های تبادل اجتماعی در ارتباط با بروز رفتار قلدری در محیط کار است و می تواند در شناخت بهتر آن و طراحی مداخلات آموزشی و درمانی روانشناختی موثر باشد.
نقش مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی نگرش های خوردن آشفته در دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
141 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرعت تغییرات اجتماعیِ بین فرهنگی در دهه های اخیر، لزوم توجه به نقش عوامل روانی- اجتماعی را در نگرش های خوردن و رفتارهای غذایی نسل جدید، برجسته می سازد. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نگرش های خوردن آشفته بر اساس مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان زن بود.
روش: این پژوهش به روش توصیفی و در چارچوب مطالعات همبستگی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 بودند (9944 نفر)، که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های نگرش خوردن (گارنر و همکاران، 1982)، جهت گیری مقایسه ای آیوا- نترلندز )گیبونز و بانک، 1999)، حساسیت بین فردی (بویس و پارکر، 1989) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مقایسه اجتماعی (432/0= β، 01/0>p) و حساسیت بین فردی (305/0= β، 01/0>p) به طور مثبت و معنادار و انعطاف پذیری شناختی (143/0-= β، 05/0>p) به طور منفی و معناداری قادر به پیش بینی نگرش های خوردن آشفته در دانشجویان بودند.
نتیجه گیری: با افزایش تبلیغات و تأکید جوامع غربی بر لاغری، آسیب پذیری جوانان در برابر اختلالات خوردن افزایش یافته است. بنا به نتایج پژوهش حاضر، عواملی همچون مقایسه اجتماعی، حساسیت بین فردی و انعطاف پذیری شناختی در نگرش های خوردن و متعاقباً سلامت روانی و جسمانیِ دانشجویان نقش مؤثری ایفا می کنند. از آنجاکه درمان های صرفاً پزشکی، آثار موقت دارند، توجه به عوامل روانی- اجتماعی جهت پیشگیری و درمان اختلالات خوردن پیشنهاد می شود.
مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال در روابط بین فردی چالش اصلی در ازدواج و فعالیت گروهی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی انجام شد.
روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر سنندج در نیمسال اول تحصیلی 98-1399 بود. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب در مرحله بعد بر اساس نقطه برش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962) 114 نفر در گروه بدون علائم اختلال در روابط بین فردی و 186 نفر در گروه با علائم اختلال در روابط بین فردی جایگزین گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962)، پرسش نامه احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی (دیتوماسو و همکاران، 2004) و مقیاس بدرفتاری روان شناختی (کواتس و مسمن مور، 2014) بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های توزیع نرمال و همگنی واریانس ها تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی، مشکلات بین فردی و ابعادشان بین دو گروه با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی تفاوت معنی دار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری : یافته های پژوهش بر اهمیت توجه به احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی تأکید دارد؛ بنابراین انتظار می رود، مشاوران و روان درمانگران مرتفع نمودن احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی گام بردارند.
رابطه علی همنوایی با همسالان و مدیریت بدن با میانجی گری وابستگی به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
121 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این پژوهش با هدف بررسی رابطه علی همنوایی با همسالان و مدیریت بدن با میانجیگری وابستگی به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی، انجام شد. روش : جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99- 1398 مشغول به تحصیل بودند که از بین آن ها 251 نفر که به اضطراب اجتماعی مبتلا بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه استاندارد اضطراب اجتماعی (2000)، پرسشنامه همنوایی (1372)، مقیاس مدیریت بدن (1393) و پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (1395) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و به منظور تعیین پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، رابطه مستقیم همنوایی با همسالان با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (01/0≤ P , 30/0= β)، و رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل با مدیریت بدن (01/0≤ P , 28/0= β)، معنی دار بود. همچنین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل رابطه بین همنوایی با همسالان و مدیریت بدن را به صورت کامل میانجیگری کرد. نتیجه گیری: می توان با آموزش به نوجوانان در زمینه استفاده صحیح از تلفن هوشمند و شبکه های اجتماعی از تأثیر همنوایی با همسالان بر مدیریت بدن کاست.
جامعه پسندی در دانشجویان: نقش ابعاد سرشت- منش و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه پسندی با انواع شاخص های روانشناختی مثبت در ارتباط است. هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعه پسندی دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 220 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. شرکت کنندگان مقیاس شخصیت جامعه پسند پنر ( 2002 )، پرسشنامه سرشت و منش (آدان سرا-گرابولسا، ساسی و ناتاله (2009 ) و مقیاس چند بُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد، جامعه پسندی با پاداش وابستگی، خودراهبری، همکاری، خودفراروی و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی مثبت معنادار و با آسیب پرهیزی و نوجویی همبستگی منفی معنادار دارد (01/0.(p< همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که همکاری 33/0، حمایت اجتماعی ادراک شده 11/0 و خودراهبری 02/0 از واریانس جامعه پسندی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (01/0.(p< نتیجه گیری: با توجه به نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعه پسندی دانشجویان، یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در این افراد دارد.
استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی در دانشجویان: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.