فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با افزایش اهمیت مسائل زیست محیطی، روان شناسی محیطی نیز به دنبال ایجاد رابطه پایدار بین انسان و طبیعت است. در همین راستا، پژوهش حاضر برای شناخت بیشتر این رابطه به بررسی نقش صفات شخصیتی در رفتارهای حفاظت از محیط زیست پرداخته است. همچنین نقش واسطه ای دلبستگی به مکان را نیز در ارتباط شخصیت و رفتارهای حفاظت از محیط زیست بررسی کرده است.روش: روش این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 250 نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس صفات شخصیت مک کری و کاستا (1992)، مقیاس دلبستگی به مکان صفاری نیا (1390) و پرسش نامه تلفیق شده توسط فردوسی، مرتضوی و رضوانی (1386) از پرسش نامه های رفتارهای حفاظت از محیط زیست کایزر، ولفینگ و فهرر (1999) و تارانت و کوردل (1997) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مسیر در مدل معادله ساختاری استفاده شد.یافته ها: شاخص های برازش و ضرایب مسیر (p<0.05) نشان دادند که عوامل شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با توجه به نقش واسطه ای عامل وابستگی به مکان در رفتار محیطی نقش دارند.نتیجه گیری: اگر فرد دارای صفات برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی باشد و به محل زندگی اش دلبستگی داشته باشد، احتمال بروز رفتارهای حفاظت کننده از محیط زیست او در آنجا بیشتر است. در نتیجه می توان با شناخت رابطه انسان ها با ویژگی های شخصیتی متفاوت و رابطه عاطفی با خانه، رفتارهای محیطی مثبت آن ها را تقویت کرد.
اثربخشی بسته آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه برکمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
93 - 107
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان بزرگ ترین سرمایه های هر کشوری محسوب می شوند، بنابراین توجه به رشد همه جانبه ی آن ها یکی از وظایف مهم نظام آموزشی قلمداد می شود. ، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرم آباد بود که در سال تحصیلی 402-1401مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود که نمونه مورد نظر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی رایان و پینتریچ (1997) و رضایت تحصیلی شیخ الاسلامی و احمدی (1390) جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته ی کیفیت زندگی در مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند؛ پس از اتمام دوره ی آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین نمرات پس آزمون کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان در گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه منجر به افزایش میزان کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان می شود.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
پیش بینی ابعاد شخصیت جامعه پسند بر اساس سلامت اجتماعی و منبع کنترل در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
143 - 165
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جامعه پسند به مطالعه رابطه شخصیت جامعه پسند با سلامت اجتماعی و منبع کنترل در بین دانشجویان پرداخت. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بود. گروه نمونه 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شخصیت جامعه پسندِ پنر، سلامت اجتماعیِ کیز و منبع کنترل بیرونی- درونیِ راتر بود. داده ها توسط روش های رگرسیون گام به گام معکوس و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با مؤلفه های سلامت اجتماعی همبستگی مثبت معنادار دارند؛ به غیر از خرده مقیاسهای مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی خودگزارشی که با شکوفایی اجتماعی از ابعاد سلامت اجتماعی همبستگی منفی معنادار دارند و خرده مقیاس نگاه از منظر دیگران که رابطه معنادار با هیچ کدام از مؤلفه های سلامت اجتماعی ندارد. هم چنین تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با منبع کنترل رابطه مثبت معنادار دارند به غیر از خرده مقیاس های ارتباط همدلانه و نگاه از منظر دیگران که با منبع کنترل هیچ رابطه معناداری ندارند. تحلیل رگرسیون نشان داد، منبع کنترل و هم چنین مؤلفه هایی از سلامت اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی برای برخی از ابعاد جامعه پسندی هستند. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقاء سلامت اجتماعی و تقویت منبع کنترل درونی در افراد می تواند موجب افزایش رفتار جامعه پسند شود.
پیکربندی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان پسر ایرانی: یک مطالعه روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
79 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شواهد بیشماری حاکی از تغییرات رفتاری اساسی در نوجوانان ایرانی است. به احتمال زیاد بتوان این تغییرات را به مسائل هویتی آنان نسبت داد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان ایرانی و تعیین رابطه احتمالی آن با تغییرات رفتاری آنان انجام شد.
روش : این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته بود. در مرحله کیفی از روش روایت پژوهی و در مرحله کمّی از روش همبستگی استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله بعلاوه روان شناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1399 بود. 19 نفر از نوجوانان با نمونه گیری داوطلبانه و 6 نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 218 نفر با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (1995) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها : نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است و مدل ضد روایت نیز مؤلفه هایی چون سبک زندگی اختیاری، حس منحصر به فرد بودن، استقلال خواهی و رقابت جویی را در بردارد.
نتیجه گیری : می توان تغییرات رفتاری نوجوانان پسر ایرانی را به دو عامل عمده نسبت داد: 1- تضاد میان برخی مؤلفه های ضد روایت و کلان روایت آن ها 2- وضعیت نسبتاً افراطی برخی مؤلفه های روایت های آن ها.
مدل یابی افسردگی از طریق مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی: بررسی نقش میانجیگری حسادت و نقش تعدیل گر ادراک حمایت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مخاطرات استفاده از شبکه های اجتماعی موجب شده است، طی دهه های اخیر تحقیقات مختلفی در این حوزه صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نقش میانجیگری حسادت و نیز نقش تعدیلگر ادراک حمایت همسر در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا و افسردگی در شبکه های اجتماعی مجازی بود. روش : روش پژوهش همبستگی- مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل افراد متأهل شهر کرمان و نمونه 320 نفر از زنان و مردان این شهر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق لینکی که برایشان ارسال شد به پرسشنامه محقق ساخته مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی، پرسشنامه افسردگی رادلوف (1991)، پرسشنامه حسادت در شبکه های اجتماعی تاندوک، فروسی و دافی (2015) و مقیاس تجدید نظر شده حمایت در روابط صمیمانه دهل لارسن و لاندرس (2001) پاسخ دادند. سپس داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های حاصل از پژوهش نشان داد، حسادت می تواند؛ نقش میانجی را در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی و افسردگی ایفا کند. همچنین ادراک حمایت همسر توانست در رابطه بین حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی و افسردگی را تعدیل کند. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان گفت، مقایسه رو به بالا با دیگران علاوه بر تأثیر بر حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی می تواند؛ افسردگی را نیز در افراد متأهل افزایش دهد. در این بین ادراک حمایت همسر می تواند در کاهش پیامدهای حسادت ورزی در این شبکه ها موثر باشد.
کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند فرزندان: نقش واسطه ای هیجان اخلاقی قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: والدین به عنوان مهم ترین عامل جامعه پذیر کردن کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. پژوهش ها رابطه بین قدردانی و کاهش رفتار جامعه پسند را مورد تأیید قرار داده اند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند با واسطه گری هیجان اخلاقی قدردانی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 350 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 308 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین (سوننس و همکاران،2010)، مقیاس چند مؤلفه ای قدردانی (مورگان و همکاران، 2017) و مقیاس گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) استفاده گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کنترل روان شناختی والدین، رفتار جامعه پسند را به طور منفی و معنادار پیش بینی می کند. رابطه قدردانی و رفتار جامعه پسند به صورت معکوس و معنادار بود. علاوه بر این، نقش واسطه گری قدردانی در رابطه بین کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت کنترل روان شناختی والدین کمتر در بافت خانواده و مهارت بیشتر فرزندان در هیجان اخلاقی قدردانی، موجبات ارتقاء رفتار جامعه پسند آن ها را فراهم می سازد.
مقایسه کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که از ابتدای نوجوانی نشانه های آن آغاز شده و تا دوره های بعدی تحول ادامه پیدا می کند. این اختلال در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی شغلی و سایر ابعاد عملکردی فرد نابسامانی هایی به وجود می آورد. از این رو، شناسایی ویژگی های مبتلایان اهمیت ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا و اضطراب اجتماعی پایین بود.
روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه ی مورد مطالعه 329 نفر از دانش آموزان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، پرسشنامه کمال گرایی هیل (2004)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) و پرسشنامه نشخوار فکری هوکسما (1993) بود.
یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان با اضطراب اجتماعی بالا و پایین در کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری تفاوت معناداری (5 0/0 > p) وجود دارد.
نتیجه گیری : یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا تاکید می کند و تلویحات کاربردی مهمی جهت مداخله های آموزشی_ درمانی برای نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا دارد.
رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان: نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در همه جوامع شیوه رفتار کودکان و نوجوانان از دغدغه های اساسی نظام تعلیم و تربیت و خانواده ها است و سازگاری اجتماعی مهم ترین جنبه رشد اجتماعی هر فرد است که در ارتباط با افراد مختلف و همچنین موفقیت شغلی و تحصیلی افراد اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان، نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و طرح پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به فرمول کوکران 378 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت به خود نف (2003)، خوش بینی گترسوم (1982) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که شفقت به خود، خوش بینی و سازگاری اجتماعی دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (01/0>p). همچنین سازگاری اجتماعی در رابطه بین شفقت به خود و خوش بینی دارای نقش واسطه ای بود. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود خوش بینی و شفقت به خود می توان سازگاری اجتماعی را ارتقاء داد.
پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
98 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی تفاوتی اخلاقی به توجیه رفتار های آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بی تفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، بی تفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بی تفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بی تفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بی تفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بی تفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بی تفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
اثربخشی برنامۀ آموزش مهارت های حل همیارانۀ تعارضات بین فردی بر هدفگزینی اجتماعی، سبک حل تعارض و سازگاری دختران دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
139 - 161
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی بر هدف گزینی اجتماعی، سبک های حلّ تعارض و سازگاری دختران دبیرستانی انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمونِ با گروه کنترل غیرمعادل و همراه با پیگیری، 50 دانش آموز دختر 17 ساله در دو گروه آزمایش (25 دانش آموز) و کنترل (25 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی نسخه نوجوان (رایان و شیم)، سیاهه تعارض توماس کیلمن (توماس و کیلمن) و سیاهه سازگاری دانش آموزان با مدرسه (سینها و سینگ) پاسخ دادند. به کمک 7 جلسه و هر جلسه یک ساعت، بسته آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی، به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدّت و بلندمدّت برنامه ی آموزش مهارت های حلّ همیارانه ی تعارضات بین فردی در افزایش نمره ی جهت گیری هدف پیشرفت مبتنی بر تحوّل یافتگی اجتماعی، راهبردهای انطباقی حلّ تعارض و ابعاد مختلف سازگاری روان شناختی [42/0=2h ,05/0P< ,57/10=F] و در کاهش نمره ی اهداف مبتنی بر آشکارسازی تحوّل یافتگی اجتماعی و اجتناب از آشکارشدگی تحوّل نایافتگی اجتماعی و همچنین راهبردهای حلّ تعارض ناسازگارانه مبتنی بر رقابتی بودن، اجتنابی بودن و سازش کردن، اثرگذار بود ([51/0=2h ,05/0P< , 73/13 =F]). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت همیارانه تعارض نیازمند شمول گام هایی مانند درنظرگرفتن زمان و مکان مقتضی برای بحث پیرامون تعارضات، فهم دیدگاه دیگری با نگرشی غیرقضاوتی و حساسیت نسبت به نیازها و ادراکات دیگران، پیشنهاد هدف های سازگار و تلاش برای دستیابی به نتایج برد برد است.
واکاوی پیامدهای روابط دوستانه دانشجویان دختر و پسر به روش تحلیل کیفی و داده بنیاد (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آیت اله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد به دلایل متفاوتی به برقراری رابطه با جنس مخالف روی می آورند. هدف این تحقیق واکاوی پیامدهای روابط دوستانه دانشجویان دختر و پسر به روش پژوهش کیفی و داده بنیاد (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آیت اله بروجردی (ره)) انجام شد. روش: از میان دانشجویان دارای ارتباط دوستانه با جنس مخالف تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری زنجیره ای یا گلوله برفی انتخاب و با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته مطالعه شدند. مصاحبه ها ضبط، دستنویس و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شرایط سنی، تسهیل ارتباطات و ملاقات، سخت شدن شرایط ازدواج به عنوان بستر حاکم و کمرنگ شدن ارزش های دینی و سنتی و دیدگاه های ارزشی نو ظهور، شرایط مداخله گر بودند. این افراد با قرار گرفتن در هاله عاطفی و شناختی، با جنس مخالف ارتباط داشته اند. مشکلاتی از قبیل خصومت و خشونت، شک و بدگمانی، آسیب در نظام خانواده، هنجار شکنی، رکود علمی و استعداد، فریب رابطه، آسیب عاطفی-روانی، آسیب جسمی، آسیب جنسی، مشاوره رفتن، تجربه اندوزی، پشیمانی و سرخوردگی، حس نوستالژیک و باز اندیشی از مهم ترین پیامدهای رابطه با جنس مخالف بود. نتیجه گیری: با شناخت و کسب بینش نسبت به روابط دوستانه بین دو جنس به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری پدیده اصلی می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشگیرانه و درمانی در عدم گرایش به روابط آسیب زای دو جنس برنامه ریزی کرد.
ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
101 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این پژوهش که با هدف ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش : این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی، برحسب نوع داده ها؛ آمیخته(کیفی-کمی)، از نظر شیوه گرداوری داده ها و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری را در بخش کیفی، خبرگان علمی دانشگاه و متخصصان آموزش عالی و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد شهر تهران تشکیل دادند که به ترتیب به روش هدفمند و اشباع نظری و از طریق معادلات ساختاری نمونه گیری شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی و تائید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش استنباطی و کمی آزمون های تی تک نمونه ای، مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی بود.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های نیرومندی، جذب، وقف، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تعلق خاطر کاری اساتید، مؤلفه های سرمایه روانشناختی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی، رهبری خدمتگزار، هویت سازمانی، احساس معنا در کار، به عنوان عوامل اثرگذار و مؤلفه های تعهد سازمانی، تعادل کار و زندگی، عملکرد شغلی، به عنوان مؤلفه های تأثیرپذیر شناسایی و برازش مطلوب مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید را ارائه می دهد.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که با بازنگری در برنامه ریزی و مدیریت جذب و نگهداری نیروی انسانی، تجدید نظر در شیوه های انتخاب مدیران، تعادل در استفاده از مدیران خارج از سازمان و تغییر در سبک رهبری دانشگاه، می توان رغبت و تعلق خاطر کاری در اساتید دانشگاه آزاد اسلامی را ارتقاء داد.
رابطه تاب آوری و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی در دانشجویان: نقش تعدیلی خود دلسوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
45 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، مورد توجه قرار گرفته است. ارتقاء سلامت اجتماعی در برگیرنده ی زمینه های اقدام اجتماعی برای توسعه سطح سلامت است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی با نقش تعدیلی خود دلسوزی در دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب بود.
روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که بر اساس جدول مورگان 364 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای با خوشه بندی دانشگاه بر اساس رشته و سپس انتخاب رشته به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت اجتماعی کیز و شاپیرو (2004)، مقیاس خود دلسوزی نف (2003)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1998) مورد نظر به صورت آنلاین پاسخ دادند.
یافته ها : تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، مؤلفه ی تاب آوری 34 درصد و حمایت اجتماعی 27 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را پیش بینی می کند. همچنین تاب آوری و حمایت اجتماعی به صورت غیرمستقیم و با نقش تعدیلی خود دلسوزی به ترتیب 24 و 4 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را پیش بینی می کنند. خود دلسوزی نیز به میزان 39 درصد در تبیین سلامت اجتماعی به صورت مثبت تأثیر دارد.
نتیجه گیری : سلامت اجتماعی را می توان از طریق عواملی مانند تاب آوری و حمایت اجتماعی افزایش داد و در این بین هر قدر میزان خود دلسوزی افراد بیشتر باشد، این امر می تواند، مناسبتر انجام پذیرد.
پیش بینی قیم مآبی بر اساس مؤلفه های همدلی و سرایت رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
101 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه : قیم مآبی در روابط بین فردی و زندگی اجتماعی پدیده ای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطه ی آن را با دیگر سازه های روانشناختی بررسی کرده اند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بین فردی با مؤلفه های همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیام مآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیم مآبی با مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری است.
روش : تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه گیری به روش دردسترس صورت گرفته است. ساختار و بار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. طی مطالعه ی دوم با استفاده از پرسشنامه ی قیم مآبی ساخته شده در تحقیق اول، مقیاس واکنش پذیری بین فردی (گلبابائی و همکاران، 2022) و مقیاس همدلی (جردن و همکاران، 2016) ، رابطه ی بین مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری با سازه ی قیم مآبی از طریق همبستگی و مدل رگرسیونی مشخص شد.
یافته ها : نمره ی قیم مآبی با دغدغه همدلانه (0.05 p <) رابطه ی مثبت معنا دار و با پریشانی شخصی رابطه ی منفی معنادار (0.05 < p) داشت. همچنین دو متغیر دغدغه همدلانه (0.01 < p) و پریشانی شخصی (0.01 < p) به عنوان پیش بین در مدل نهایی رگرسیونی به عنوان پیش بین نمره ی قیم مآبی افراد باقی ماندند.
نتیجه گیری : رابطه ی معکوس میان دو مؤلفه ی همدلی (دغدغه همدلانه و پریشانی شخصی) با قیم مآبی مؤید لزوم توجه به پیامدهای گاه متضاد سازه های زیرمجموعه ی همدلی است. مطالعات آینده می توانند با روش آزمایشی و بررسی دیگر سازه های روانشناختی، عوامل مؤثر بر قیم مآبی را روشن کنند.
اثربخشی نمایش درمانی بر مهارت اجتماعی و کم رویی دختران 9-11 ساله شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مهارت های اجتماعی می تواند، توانایی فرد را برای برقراری ارتباط صحیح با دیگران افزایش دهد و در کاهش کم رویی و مؤلفه های آن نقش داشته باشد. هدف این پژوهش اثربخشی نمایش درمانی بر مهارت اجتماعی و کم رویی دختران 9-11 ساله شهرستان مریوان بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را تمامی دختران 11-9 ساله مدرسه 22 بهمن مریوان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند که با نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و کم رویی استنفورد (1997) استفاده شد. برای گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله نمایش درمانی به صورت دو جلسه در هفته اجرا شد، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های آماری با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد، نمایش درمانی اثر معناداری بر مهارت های اجتماعی (150/57F=، 01/0>P) و کاهش کم رویی (91/73F=، 01/0>P) داشت. نتیجه گیری : براساس نتایج این پژوهش می توان گفت، نمایش درمانی بر رفتارهای اجتماعی مناسب، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، برتری طلبی و اطمینان زیاد به خود و رابطه با همتایان تأثیر می گذارد؛ بنابراین نقش مهمی در کاهش کم رویی دختران دارد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی رگه های جامعه ستیزی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه ستیزی، اختلال شخصیتی چندبعدی است که تا به امروز توجه زیادی را در فضاهای بالینی به خود جلب کرده است. لذا در این پژوهش، اعتبار نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ارزیابی شاخصه های روانسنجی آن مورد نظر قرار گرفته است. روش: روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی از نوع اکتشافی بود. نمونه شامل 557 نوجوان پسر ساکن استان های تهران و گلستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های جامعه ستیزی نوجوانان و همدلی شناختی و عاطفی (QCAE) را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از وجود سه عامل بین فردی، عاطفی و رفتاری بود و دلالت بر نیکویی برازش مدل به دست آمده داشت (001/0>P). همبستگی معنادار میان پرسشنامه همدلی شناختی و عاطفی و مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان، روایی واگرای این ابزار را تأیید می کند (01/0>P). اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب عوامل، قابل قبول به دست آمد. نتایج پایایی این ابزار از طریق روش بازآزمایی، همبستگی بالا بین دو اجرا را نشان داد (01/0>P). نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ساختار سه عاملی آن مورد تأیید قرار گرفت و می توان با برخوردار بودن از روایی و اعتبار مناسب، در پژوهش های روانشناختی آن را به کار گرفت.
پپیش بینی جامعه پسندی بر اساس سبک های تبادل اجتماعی و سبک فرزند پروری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه : جامعه پسندی به عنوان یک خصیصه شخصیتی به ارائه تصویر مطلوب و مورد پسند از خود اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده جامعه پسندی، سبب شناخت بهتر عوامل نیرومندساز تعامل های اجتماعی می شود. هدف این پژوهش، پیش بینی جامعه پسندی بر اساس سبک های تبادل اجتماعی و سبک فرزند پروری در دانشجویان بود. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرکز تحصیلات تکمیلی پیام نور تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود که تعداد 200 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002)، مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (لیبمن و همکاران، 2011) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1967) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون ساده چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها در نرم افزار Spss-24 تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی و سبک فرزند پروری مقتدرانه می توانند، جامعه پسندی را با اطمینان پیش بینی نمایند (001/0P≤ ). نتایج ضریب رگرسیونی استاندارد شده نیز نشان داد، انصاف با بتای استاندارد 35/0 بیشترین قدرت پیش بینی را داراست. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت ،سبک فرزند پروری مقتدرانه، سبک های تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی می توانند، جامعه پسند را تبیین و توجیه نمایند و می توانند، برای شناسایی عوامل زمینه ساز جامعه پسندی بکار برده شود.
مدل یابی پرخاشگری در مدرسه براساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه: نقش واسطه ای باوربه پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
77 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار پرخاشگرانه یکی از معضلاتی است که بر نوجوانان به ویژه روند رشد و عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی پرخاشگری در مدرسه بر اساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه با نقش واسطه ای باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه (دوره دوم) شهرستان هرسین در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1918 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه های شیوه سنجش خانواده مک مستر (بالدوین و بیشاب،1983)، پرسش نامه جو و هویت مدرسه (لی و همکاران، 2017)، پرسش نامه شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، مقیاس تجدید نظر شده باور به پرخاشگری (کمپبل، مونسر، مک منیوس و وودهاوس، 1999)، پرسش نامه همدلی و همدردی در نوجوانان (ووزن و همکاران، 2015)، پرسش نامه دلبستگی به مدرسه (موتون، دی وایا و گلازیر، 1993)، مقیاس پرخاشگری (اورپیناس و فرانکوسکی، 2001) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS27 و 27AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده پرخاشگری در مدرسه از برازش مناسبی برخوردار است و عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی، دلبستگی به مدرسه اثر مستقیم بر پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه نقش مهمی در پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند.
پیش بینی رفتار صرفه جویی برق خانگی: نقش انگیزش و نیاز اجتماعی به مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف برق خانگی در ایران حدود 33 درصد از کل مصرف کشور است و رفتار صرفه جویی در مصرف آن با وجود تأکیدهای فراوان همچنان با سطح مطلوب فاصله دارد. روش: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار صرفه جویی برق خانگی در مصرف کنندگان ایرانی انجام شد. طرح مورد استفاده در این پژوهش مدل سازی معادلات ساختاری و جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمام مصرف کنندگان برق در سراسر کشور در سال 1400 بود. نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. حداقل حجم نمونه با استفاده از روش ساپر (2021) برابر با 256 نفر برآورد شد؛ با این وجود تعداد شرکت کنندگان پژوهش برابر با 684 نفر بود. ابزارهای مورداستفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه سنجش ویژگی های جمعیت شناختی و ویژگی های منزل مسکونی (DHC)، مقیاس صرفه جویی برق مبتنی بر ارتقای جایگاه اجتماعی (SESSSU)، مقیاس انگیزش نسبت به صرفه جویی برق (MTSES) و مقیاس سنجش رفتار صرفه جویی در مصرف برق (ESBS) بود که در مجموع 57 سؤال و گویه را در بر می گرفت. داده ها با استفاده از امکانات گوگل فرم جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS 3.3.3 و SPSS 26 به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که نیاز اجتماعی به مصرف برق 35 درصد از انگیزش صرفه جویی برق را تبیین می کند (00/0P=). همچنین انگیزش صرفه جویی برق 38 درصد از رفتار صرفه جویی برق را تبیین کرد (00/0P=). در بین مؤلفه های انگیزش صرفه جویی برق، بیشترین رابطه با سازه اصلی به ترتیب در انگیزش یکپارچه، انگیزش همانندسازی شده، درونی و درون فکنی شده مشاهده شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که افزایش رفتار صرفه جویی برق از طریق تحریک انگیزش توسط نیاز اجتماعی به مصرف برق ممکن است. یافته های پژوهش حاضر می تواند در سیاستگذاری ها و مداخلاتی که هدف خود را رفتار مصرف کننده و افزایش صرفه جویی قرار می دهند، مورد استفاده قرار گیرد.