درخت حوزه‌های تخصصی

اختلال خلقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۷۹۲ مورد.
۷۴۱.

فراتحلیل اثربخشی مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل مداخلات ادراکی - حرکتی یکپارچگی حسی - حرکتی کودکان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
مداخلات ادراکی –حرکتی یکی از با اهمیت ترین مداخلات که جهت تحول و فرایند یادگیری بهترکودکان را فراهم می دارد.هدف از این فراتحلیل بررسی تاثیر مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش از فراتحلیل به عنوان چک لیستی که با ان اثر یافته های پژوهشی را اندازه گرفت و میانگین تاثیرات پژوهش ها ر ا تعیین کرد استفاده شد. در این پژوهش جامعه ی اماری پایان نامه ها و تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی بودند که در طول دهه های اخیر (1390-1400) در زمینه مداخله های مبتنی بر اثربخشی مداخله های مبتنی بردرمان ادراکی حرکتی و یکپارچگی حسی را بر مشکلات حرکتی دانش اموزان کم توان ذهنی انجام شد وبدین منظور پژوهش هایی که درراستای اهداف تحقیق بودند فراتحلیل به روی ان شکل گرفت. یافته ها نشان داد میزان اثرمداخلات ادراکی -حرکتی تا 48درصد موجب بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی می شو دکه این میزان متوسطی می باشد. باتوجه به تاثیرات قابل ملاحظه ی مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی میتوان دریافت این روش به عنوان روشی مناسب برای بهبود مهارت های حرکتی این کودکان استفاده کرد.
۷۴۲.

اثربخشی بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر بر نظم جویی هیجانی شناختی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله روانی - تربیتی هوش سیال ماهر نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۷
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر بر بهبود نظم جویی شناختی هیجانی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) بود.   روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل پسران 10 تا 12 ساله مبتلا به ADHD بود که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی ویژه کودکان شهر تهران در نیمه اول سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز- فرم والد (CPRCBP) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان- فرم کودکان (CERQ-K-P) بود. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای به شیوه گروهی تحت مداخله قرار گرفت و گروه کنترل در انتظار ماند.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA)  نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در افزایش راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجانِ تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0.05). با این حال، تفاوت معنی داری بین دو گروه از لحاظ راهبردهای سازگارانه پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری مشاهده نشد (p>0.05).   نتیجه گیری: بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر می تواند به طور موثری به بهبود تنظیم هیجانی و عملکرد شناختی کودکان مبتلا به ADHD کمک کند. این مداخله با تقویت هوش سیال و حافظه کاری به کودکان کمک می کند تا بهتر با چالش های مرتبط با این اختلال مواجه شوند و تنظیم هیجانی بهتری داشته باشند.
۷۴۳.

اثربخشی زوج درمانی با مدل EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی با الگوی EIS عواطف مثبت و منفی سازگاری زناشویی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف: ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (امینی و همکاران، 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفی تلگن (1985) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر عواطف مثبت (41/5 = F و 001/0 = P)، عواطف منفی (60/5 = F و 001/0 = P) و سازگاری زناشویی (15/7 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۷۴۴.

پیش بینی افکار خودکشی بر اساس ناگویی هیجانی و تروماهای دوران کودکی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تروماهای دوران کودکی افکار خودکشی ناگویی هیجانی زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۱۳
هدف: زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. این احساسات آنقدر دارای نوسان هستند که گاهی اوقات از متضاد بودن این احساسات، سردرگم و مبهوت می شوند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افکار خودکشی بر اساس تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی زنان مطلقه بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی منطقه 5 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی منطقه 5 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSSI) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مستقل (تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی) 12 درصد توانایی پیش بینی افکار خودکشی را دارند. همچنین از بین متغیرهای مستقل، ناگویی هیجانی با ضریب بتای 16/0 و تروماهای دوران کودکی با ضریب بتا 19/0 می توانند افکار خودکشی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی افکار خودکشی زنان مطلقه را پیش بینی نمود.
۷۴۵.

اثربخشی آموزش مهارت های شایستگی شناختی-اجتماعی بر عاطفه مثبت و کارکردهای اجرایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کارکردهای اجرایی عاطفه مثبت آموزش مهارت های شناختی - اجتماعی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۹
زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی و عاطفه مثبت دو جنبه مهم از رشد روانی-اجتماعی نوجوانان هستند که تأثیرات مهمی بر بهزیستی و موفقیت های تحصیلی و اجتماعی آن ها دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های شایستگی شناختی-اجتماعی بر عاطفه مثبت و کارکردهای اجرایی نوجوانان انجام شد. روش و مواد: این مطالعه یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده بود که شامل 40 نوجوان (22 پسر و 18 دختر) در منطقه 11 شهر تهران بود. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش ده جلسه 75 دقیقه ای آموزش مهارت های شایستگی شناختی-اجتماعی دریافت کردند. داده ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های شایستگی شناختی-اجتماعی به طور معناداری باعث بهبود کارکردهای اجرایی (F = 46.27, p < .001) و افزایش عاطفه مثبت (F = 56.18, p < .001) در گروه آزمایش شد. میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش از 30.25 در پیش آزمون به 42.68 در پس آزمون و 41.87 در مرحله پیگیری افزایش یافت. میانگین نمرات عاطفه مثبت نیز از 22.45 در پیش آزمون به 34.89 در پس آزمون و 33.97 در مرحله پیگیری افزایش یافت. نتیجه گیری: آموزش مهارت های شایستگی شناختی-اجتماعی می تواند به طور معناداری باعث بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش عاطفه مثبت در نوجوانان شود. این نتایج اهمیت اجرای برنامه های آموزشی مشابه در مدارس و مراکز مشاوره را برای بهبود بهزیستی روانی و اجتماعی نوجوانان نشان می دهد.
۷۴۶.

اثربخشی سایکودرامای گروهی بر رضایت از زندگی، شفقت به خود و هیجانات مثبت در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سایکودرامای گروهی رضایت از زندگی شفقت به خود هیجانات مثبت افسردگی کارآزمایی تصادفی کنترل شده مداخله درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی سایکودرامای گروهی بر بهبود رضایت از زندگی، شفقت به خود و هیجانات مثبت در بیماران افسرده بود. با توجه به پیچیدگی افسردگی و نیاز به رویکردهای درمانی چندگانه، این پژوهش تلاش داشت شواهد تجربی در مورد اثربخشی سایکودراما به عنوان یک مداخله درمانی ارائه دهد.روش و مواد: این مطالعه از طرح کارآزمایی تصادفی کنترل شده استفاده کرد. نمونه شامل 30 بیمار افسرده بود که از یک کلینیک در تهران انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایش (n=15) که تحت درمان سایکودرامای گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل (n=15) که هیچ مداخله ای دریافت نکردند، تقسیم شدند. مداخله شامل ده جلسه 75 دقیقه ای بود که طی پنج ماه برگزار شد. داده ها با استفاده از ابزارهای استاندارد شامل مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)، مقیاس شفقت به خود (SCS) و مقیاس هیجانات مثبت و منفی (PANAS) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون پس آزمون بنفرونی انجام شد و از نرم افزار SPSS-27 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، رضایت از زندگی، شفقت به خود و هیجانات مثبت به طور معناداری بهبود یافته است. به طور مشخص، امتیاز رضایت از زندگی از میانگین 19.43 (انحراف معیار = 3.67) در پیش آزمون به 26.89 (انحراف معیار = 3.21) در پس آزمون و 25.73 (انحراف معیار = 3.45) در پیگیری افزایش یافت. امتیاز شفقت به خود از 18.24 (انحراف معیار = 2.98) به 24.13 (انحراف معیار = 2.67) در پس آزمون و 23.35 (انحراف معیار = 2.89) در پیگیری افزایش یافت. همچنین، امتیاز هیجانات مثبت از 21.57 (انحراف معیار = 3.11) به 28.74 (انحراف معیار = 3.01) در پس آزمون و 27.89 (انحراف معیار = 3.19) در پیگیری افزایش یافت. نتایج ANOVA تأثیرات معناداری برای گروه، زمان و تعامل بین گروه و زمان را تأیید کرد (p < 0.001). نتیجه گیری: یافته ها اثربخشی سایکودرامای گروهی در افزایش رضایت از زندگی، شفقت به خود و هیجانات مثبت در بیماران افسرده را تایید می کند. این بهبودها در طول دوره پنج ماهه پیگیری حفظ شد، که نشان می دهد سایکودراما می تواند یک رویکرد درمانی ارزشمند برای افسردگی باشد. پژوهش های آینده باید اثرات بلندمدت را بررسی کرده و سایکودراما را با روش های درمانی دیگر مقایسه کنند.
۷۴۷.

پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های فرزند پروری مادران با میانجی گری سبک دلبستگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات رفتاری سبک های فرزندپروری سبک های دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف: شیوع اختلالات رفتاری در کودکان قابل توجه است و با سبک های فرزند پروری مادران و سبک های دلبستگی ارتباط دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های فرزند پروری مادران با میانجی گری سبک دلبستگی کودکان در شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کودکان 8 تا 11 سال شهر اصفهان در سال 1402 تشکیل داد که از بین آن ها به صورت در دسترس 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1991)، پرسشنامه سبک دلبستگی کاپنبرنگ و همکاران (2006) و مشکلات رفتاری راتر (1975) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد ضرایب مسیر شیوه فرزند پروری آزاد گذاری مطلق 26/0 =β، شیوه استبدادی 38/0=β و شیوه اقتدار منطقی  14/0- =β بدست آمد که در سطح 05/0≥P معنی دار بود. ضریب مسیر سبک های دلبستگی به اختلالات رفتاری نیز 47/0 =β بدست آمد که در 05/0≥P معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت اختلالات رفتاری کودکان با سبک های فرزند پروری مادران و سبک های دلبستگی پیش بینی می شود.
۷۴۸.

بررسی و مقایسه شیوه های تربیتی ادراک شده والدین با صمیمیت و بخشودگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی گفتگویی نگرانی نشانگان افسردگی تصویر بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۲
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.
۷۴۹.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر رفتارهای پرخطر احساس خودارزشمندی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. از این رو، جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانانی بود که در سال 1401 به یک مرکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 11 تهران مراجعه کرده بودند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر اهرنریچ-می و همکاران (2014) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) بود. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری در تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در متغیر رفتارهای پرخطر (55/8 = F و 001/0 = P) و احساس خودارزشمندی (98/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که مداخله به کار رفته در این پژوهش یعنی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر به عنوان متغیر مستقل به طور معناداری باعث وقوع تغییرات در متغیرهای وابسته (رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی) شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که برای کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش احساس خودارزشمندی نوجوانان، درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند مفید واقع شود.
۷۵۰.

ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی ذهن آگاهی پرستاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، آمیخته از نوع کیفی بود. روش پژوهش به لحاظ ماهیت تحلیل مضمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات، کتب و مجلاتی که با انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی مرتبط بود، استفاده شد. حجم نمونه 15 مقاله و کتاب با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند در نظر گرفته شد در بخش کیفی پروتکل طراحی شد تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل مضمون بود. یافته ها: براساس نتایج بخش کیفی پروتکل انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طراحی شد و سپس اعتبار آن بر اساس نظر خبرگان مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که از میان 45 شاخص (گویه) موجود، 8 مؤلفه اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: از جمله مولفه های انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل بازسازی شناختی، آرمیدگی، ادراک کنترل پذیری، مهارت حل مساله، مدیریت استرس، مهارت رویارویی با موانع، مهارت خودمراقبتی و مهارت پذیرش و تغییر بود.
۷۵۱.

بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقت ورزی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی خودکارآمدی خودشفقت ورزی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقت ورزی در دانش آموزان بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر منطقه 9 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1401-1402 در دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس دوره اول متوسطه منطقه 9 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارتز (1995)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه خودشفقت ورزی نف (2003) بود. داده های گردآوری شده با نرم افزار AMOS و SPSS و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدیافته ها: اثر مستقیم هوش معنوی بر خودشفقت ورزی (27/0= β و 11/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی (30/0= β و 25/3 = t) معنادار می باشد. سرانجام، اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر خودکارآمدی (33/0= β و 41/3= t) نیز معنادار است. اثر غیر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی 09/0 و اثر کل 39/0 به دست آمده است.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی، متغیر خودشفقت ورزی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
۷۵۲.

اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد مبتنی بر توانمندی خودکنترلی تنظیم هیجان زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر می رسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع می شود. زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) و پرسشنامه خودکنترلی Tangney et al. (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (56/7 = F و 002/0 = P) و خودکنترلی (91/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (رویکرد مبتنی بر توانمندی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتنی بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر تنظیم هیجان و خودکنترلی زنان مطلقه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۷۵۳.

تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی خانوادگی بر تفکر انتقادی با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی ادراک شده تغییرات زندگی خانوادگی تفکر انتقادی بنیان های اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
زمینه و هدف: تفکر انتقادی به عنوان یک هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر، همراه با بررسی، منجر به اصلاح و بهبود تفکر فرد می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی بر تفکر انتقادی با نقش میانجی بنیان های اخلاقی انجام شد. روش و مواد: در قالب یک طرح همبستگی از نوع پیش بینی، 404 نفر (دختر و پسر) از جوانان در شرف ازدواج به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کلاین (فرمول 1 به 20) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی - مقیاس خانواده (PSS-FA)، وقایع و تغییرات زندگی خانوادگی جوانان (YA-FILES)، تفکر انتقادی (CTDI)، بنیان های اخلاقی (MFQ-30) بود. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای SPSS19 و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 19.4 درصد از تغییرات تفکر انتقادی توسط متغیرهای حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی توضیح داده می شود (P < 0.001). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی نشان داد که حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی از طریق بنیان های اخلاقی به ترتیب 0.005 (0.661) و 0.008- (0.676) اثر غیرمستقیم ندارد (P > 0.05). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی خانوادگی بر بنیان های اخلاقی و تفکر انتقادی تأثیرگذار است. بنابراین توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای نوجوانان در شرف ازدواج مفید باشد.
۷۵۴.

بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی دیجیتال باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در منطقه 3 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس پسرانه و دخترانه منطقه 3 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی دیجیتال اولفرت و اشمیت (DSES) (2022) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) (1968) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودکارآمدی دیجیتال می تواند 19 درصد از باورهای غیرمنطقی نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد خودکارآمدی دیجیتال با ضریب بتای 20/0- می تواند باورهای غیرمنطقی آزمودنی ها را به صورت منفی پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق خودکارآمدی دیجیتال، باورهای غیرمنطقی نوجوانان را پیش بینی نمود.
۷۵۵.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب شناختی ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم هیجان وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را  به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا  نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی  به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
۷۵۶.

فراتحلیل تأثیر تمرینات هوازی خانه محور بر برخی شاخص های روانشناختی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات هوازی خانه محور شاخص های روانشناختی آسم فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر، فراتحلیل تأثیر تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های روانشناختی کیفیت زندگی، مصاحبه انگیزشی، اضطراب، افسردگی، خستگی و کنترل آسم در بیماران مبتلا به آسم بود.   روش و مواد: روش تحقیق از نوع فراتحلیل بود. جامعه آماری شامل همه منابع چاپ شده داخلی و خارجی به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2012 تا 2021 بود. نتیجه جستجو با توجه به کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی شامل 1848 مورد بود که از این تعداد 87 پژوهش داخلی و 1761 پژوهش خارجی بودند. پس از حذف تحقیقات تکراری و غیرمرتبط، تعداد 11 پژوهش به روش تمام شماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست مشخصات کتاب شناختی و روش شناختی استفاده شد. محاسبه اندازه اثر با شاخص g هجز در دو مدل اثرات ثابت و تصادفی و از طریق نرم افزار CMA3 صورت گرفت.   یافته ها: نتایج آزمون کوکران و مجذور I2 نشان دهنده وجود ناهمگنی در کیفیت زندگی (p<0.05، Q=9.93، I2=79.86)، مصاحبه انگیزشی (p<0.05، Q=25.68، I2=64.95)، افسردگی (p<0.05، Q=7.19، I2=58.28) و وجود همگنی در اضطراب (p>0.05، Q=5.68، I2=47.22)، خستگی (p>0.05، Q=1.97، I2=0) و کنترل آسم (p>0.05، Q=0.15، I2=0) بود. طبق نتایج اندازه اثر تمرینات هوازی خانه محور در بهبود کیفیت زندگی برابر 0.935 و مصاحبه انگیزشی برابر 0.681 بود که بر اساس طبقه بندی کوهن به عنوان یک اندازه اثر بزرگ محسوب می شوند. همچنین اندازه اثر تمرینات هوازی خانه محور در بهبود اضطراب برابر 0.316، افسردگی 0.303، خستگی 0.426 و کنترل آسم 0.275 محاسبه شد که طبق طبقه بندی کوهن در حد متوسط ارزیابی می شود.   نتیجه گیری: بر اساس یافته ها استفاده از تمرینات خانه محور هوازی می تواند در بهبود شاخص های روانشناختی به ویژه کیفیت زندگی و مصاحبه انگیزشی مؤثر باشد.
۷۵۷.

اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی تاب آوری خوش بینی آموزش خرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
هدف: سرمایه های روانشناختی یکی از شاخص های روان شناختی مثبت گرا می باشد که با ویژگی های خوش بینی، داشتن پشتکار، اسناد مثبت به خود و تحمل کردن مشکلات تعریف می شود. این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی دانش آموزان شد.نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است. مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خردمندی می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در افزایش سرمایه روانشناختی دانش آموزان محسوب شود.
۷۵۸.

انتخاب مدل تشخیصی شناختی مناسب برای سوالات ریاضی پایه هشتم مطالعه تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل های تشخیصی شناختی برازش مدل تیمز 2019 ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
زمینه و هدف: از آنجایی که روش های سنجش مرسوم به دلیل عدم توجه به فرآیندهای شناختی مورد نیاز آزمودنی ها برای ارائه پاسخ درست مورد انتقاد قرار گرفته اند، مدل های تشخیصی شناختی توسط محققین ارائه شده است. روش و مواد: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روان سنجی سوال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 انجام شد. روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1,095,026 دانش آموز از 23,895 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5,980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 14.1 گزارش شده است. یافته ها: با استفاده از روش کیفی، 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی میزان برازش مدل های DINA به عنوان مدل جبرانی، DINO به عنوان مدل غیرجبرانی و G-DINA به عنوان مدل کلی با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سوالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد. یافته ها نشان داد از نظر برازش سوالات با مدل، مدل G-DINA ضعیف ترین و مدل DINA بهترین برازش را داشتند. بررسی شاخص های برازش مطلق مدل ها نیز نشان داد که مدل DINA بهتر بود و مدل DINO برازش نداشت. شاخص های برازش نسبی مدل ها نشان داد که تفاوت معناداری بین مدل G-DINA با دو مدل دیگر ندارد و در مجموع مدل غیرجبرانی DINA بهترین برازش را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل DINA بهترین برازش را با داده ها داشت و می تواند به عنوان مدل بهینه برای تحلیل سؤالات ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 استفاده شود.
۷۵۹.

ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجیگری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی الگوهای ارتباطی ساختار شخصیت نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۰
زمینه و هدف: اکثر همسران در زندگی زناشویی با توجه به نوع ساختار شخصیتی که دارا می باشند از الگوهای ارتباطی مختلفی در تعامل با اعضا خانواده استفاده می کنند، وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد و عدم شخصیت رشد یافته موجب تاثیرات مخرب در روابط و عدم تمایزیافتگی در فرزندان را ایجاد نماید. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران انجام شده است. مواد و روش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1401 بود. در این پژوهش روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری بر اساس نرم افزارsample power  (350 نفر) در نظر گرفته شد.جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر(1998)،پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای(1991)، سیاهه ساختار شخصیت نئو مک کری و کاستا(1985)و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که: مدل ارائه شده بمنظور پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود، بررسی نتایج یافته ها براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معنادار وجود داشت. همچنین نتایج مسیرغیرمستقیم نیز نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت با نقش میانجی گری جزئی نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های بدست آمده نشان می دهد که شناخت الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت هر کدام از والدین بر مبنای درک متقابل نیازهای فرزندان می تواند پیش بینی کننده میزان تمایزیافتگی فرزندان براساس نگرش های ناکارآمد در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
۷۶۰.

مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر آسیب بر اضطراب و عواطف منفی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی درمان شناختی - رفتاری اضطراب عواطف منفی دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
زمینه و هدف: دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی نیازی مبرم برای غلبه بر مشکلات خود دارند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب و سرمایه عاطفی دختران نوجوان اجرا شد.    مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون،  پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی در شهر اصفهان در زمستان 1401 بودند، که از میان آن ها 48 نوجوان دختر به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. مقیاس اضطراب اسپریتزر و همکاران (2006) و مقیاس عواطف منفی واتسون و کلارک (1992) برای سنجش متغیر وابسته در سه مرحله استفاده شد. دو گروه درمان، هر یک طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل گردید.    یافته ها: نتایج نشان داد در اضطراب و عواطف منفی بین ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). در اثربخشی دو درمان بر اضطراب و عواطف منفی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p).   نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب و عئاطف منفی، پیشنهاد می شود در مراکز درمان روان شناختی نوجوانان، این دو درمان برای دختران مواجه شده با شکست عاطفی استفاده شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان