فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد در میان افراد دارای بیماری روانی یک مشکل شایع است. از طرف دیگر بسیاری از مصرف کنندگان مزمن مواد مخدر به طورهم زمان از یک بیماری روانی جدی رنج می برند. در مورد رابطه این دو اختلال، فرضیه های گوناگونی (از جمله تقدم، وقوع هم زمان، رابطه علی یا دوگانه) مطرح شده است. پژوهش های انجام شده بیشتر این نتیجه گیری را تأیید می کنند که این دو، اختلال های جداگانه ای هستند که هرکدام می تواند خطر ابتلا به دیگری را افزایش دهد و این، به این معنی نیست که یکی علت دیگری است.
مقایسه باورهای فراشناختی ودشواری درنظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی باور های فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار بود.
روش: این پژوهش یک طرح علی- مقایسه ای بود که در آن 50 نفر از افراد وابسته به مواد با 50 فرد بهنجار که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند؛ مقایسه گردیدند. آزمودنی ها پرسشنامه فراشناخت کارترایت – هاتون و ولزو پرسشنامه دشواری در نظم جویی هیجان گراتز و رومر را تکمیل نمودند و داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری T هاتلینگ تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج آزمون نشان داد که میان باورهای فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجانی افراد وابسته به مواد و بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از زیر مقیاس های باورهای فراشناختی در زیر مقیاس باورهای مثبت درباره نگرانی و از زیر مقیاس های دشواری در نظم جویی هیجانی، در زیر مقیاس فقدان آگاهی هیجانی در دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آسیب نظارت فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان می تواند یک عامل کلیدی در وابستگی به مواد باشد که برای فهم، پیشگیری و درمان آن مفید است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی؛ با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 24 نفر از زنان سوء مصرف کننده تحت درمان متادون با توجه به ملاک های ورود به روش نمونه گیری هدفمند از دو کلینیک ترک اعتیاد شهر مشهد انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه های نشخوار فکری و افسردگی بک قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی، نمرات افسردگی و نشخوار فکری را کاهش داده است. نتیجه گیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سوءمصرف کنندگان مواد قرار بگیرد.
سیاست کیفری چهارده کشور جهان درباره عفو و تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر: مطالعه تطبیقی
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله پیش رو، عفو و تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر است. با نگاه به اینکه جرایم مواد مخدر خود دسته گسترده ای از جرایم را در بر می گیرند و بازاری برای تأمین مالی سازمانهای تبهکارانه هستند و با توجه به این نکته که این جرایم زمینه ساز برخی جرایم دیگر هستند، به نظر می رسد قانونگذاران جهان رویکرد متفاوتی درباره مجازات مرتکبان این جرایم باید در پیش بگیرند. عفو و تخفیف مجازات بخش مهمی از سیاست کیفری را شکل می دهد، اما تنها برخی نظامهای حقوقی جهان سیاست کیفری ویژه ای برای عفو و تخفیف مجازات این جرایم در پیش گرفته اند. بر همین اساس، این مقاله در دو گفتار سازمان دهی شده است: در گفتار نخست به بررسی رویکرد عام کشورهای موضوع پژوهش پرداخته می شود و در گفتار دوم سیاست کیفری ویژه کشورهای موضوع پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. سیاست کیفری عمومی برای عفو یا تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر حاکی از آن است که این دسته از جرایم چالش مهمی در کشورهای دارای این سیاست شمرده نمی شوند. اما به کارگیری سیاست کیفری ویژه ای برای عفو یا تخفیف نشان از آن دارد که قانونگذار در تلاش برای بی بهره ساختن محکومان جرایم مواد مخدر از تخفیف بیشتر است. در پی چنین سیاستی قاضی در چهارچوب مقررات ویژه ای باید مجازات را تخفیف دهد و در بسیاری از موارد، تعیین مجازات به پایین تر از کمینه قانونی ممکن نیست.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر ارتقاء عزت نفس و رضایت زناشویی معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش های مهارت های زندگی بر بهبود عزت نفس و رضایت زناشویی در بین معتادان متأهل در حال ترک شهر قزوین انجام شد. روش: در این مطالعه شبه آزمایشی دو گروه 12 نفری از مردان معتاد در حال ترک شهر قزوین که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، موردبررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) استفاده شد. آموزش در 10 جلسه، به شکل کارگاه پرسش و پاسخ و ایفای نقش توسط اساتید مجرب انجام شد. در گروه گواه نیز در انتظار آموزش ماندند. پس از اتمام آموزش، از هردو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: نتایج نشان دادند که آموزش موجب بهبود و ارتقاء عزت نفس و رضایت زناشویی معتادان در حال ترک می شود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی تأثیر مثبتی بر ارتقاء عزت نفس و رضایت زناشویی افراد جامعه، به ویژه معتادان خواهد داشت؛ مهارت های زندگی فرد را توانمند می کند تا دانش، نگرش ها و ارزش هایش را به فعلیت برساند و او را قادر می سازد تا انگیزه و رفتار سالم داشته باشد که این اثر مهم تأثیر زیادی بر روابط وی با همسرش خواهد داشت.
مقایسه عوامل بالینی، خانوادگی، شخصیتی و تربیتی در مصرف کنندگان/عدم مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه عوامل بالینی، خانوادگی، شخصیتی و تربیتی در مصرف کنندگان و عدم مصرف کنندگان شیشه بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری تمامی نوجوانان و جوانان 15 تا 29 سال بودند. تعداد300 نفر از نوجوانان و جوانان معتاد به مصرف شیشه که به کانون اصلاح و تربیت، پزشک قانونی و مراکز درمانی و ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند و 300 نفراز نوجوانان و جوانانی که شیشه مصرف نمی کردند، به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 و پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد نوجوانان و جوانان مصرف کننده شیشه نسبت به نوجوانان و جوانانی که شیشه مصرف نمی کنند، دارای علائم بالینی اند، کنترل و محبت در خانواده های آن ها کمتر بوده، از لحاظ شخصیتی نیز هیجان پذیر، پرخاشگر و مضطرب هستند و مسوولیت پذیری در آن ها کمتر است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق تلویحات کاربردی در خدمات مشاوره بالینی و آموزش خانواده ها دارد.
بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به هروئین، تریاک، سیگار و عادی بر اساس مدل پنج عاملی نئو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به مواد و عادی شهرستان مرودشت در سال 1387 انجام گرفته است. در این راستا دو گروه از افراد وابسته به مواد افیونی (50 نفر تریاکی و 50 نفر هروئینی) به روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و یک گروه افراد سیگاری (50 نفر) و یک گروه افراد عادی (50 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامة پنج عاملی شخصیتی نئو فرم 60 ماده ای (حق شناس، 1383) پاسخ دادند. در این مطالعه پنج فرضیه با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه های چهارگانه از جمله افراد عادی، سیگاری و وابسته به تریاک و هروئین در سنخ های شخصیتی عصبیت، برون گرایی، انعطاف پذیری و وجدانی بودن تفاوت معنادار وجود دارد اما در سنخ توافق پذیری تفاوتی مشاهده نمی شود. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آن دسته از ویژگی های شخصیتی که از قبل در فرد معتاد وجود داشته یا در طول دوره وابستگی به مواد شکل گرفته است، اساساً در شکل گیری و یا تداوم و نهایتآً بازگشت به مصرف مواد تأثیر دارد و این افراد از نظر میزان کنترل تجارب و هیجان های نامطلوب و بروز رفتارها و حالات عاطفی مثبت دچار مشکل هستند.
تحلیل نظام تصمیم گیری معتادان، پیش و پس از درمان نگهدارنده با متادون (در آزمون خطرپذیری بادکنکی، با استفاده از مد لسازی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی خطرپذیری معتادان به مواد افیونی و تحلیل تاثیر درمان نگهدارنده با متادون بر بهبود زیرساختهای شناختی اختلالات احتمالی، با بهرهگیری از روشهای مد ل سازی محاسباتی است.
روش: در این پژوهش، نظام تصمیم گیری پنج گروه آزمودنی (شاهد مرد، شاهد زن ، معتادان پیش از درمان، معتادان پس از سه ماه درمان نگهدارنده با متادون و معتادان پس از شش ماه درمان)، با استفاده از نسخه فارسی رایانهای آزمون خطرپذیری بادکنکی بررسی شد.
یافتهها: یافته های به دستآمده از نمرات آزمون نشان می دهد که عملکرد دو گروه زنان شاهد و مردان شاهد تفاوت چندانی ندارد، اما خطرپذیری معتادان در تصمیم گیری، پیش از درمان، بیشتر از گروه مردان شاهد است. همچنین، میزان خطرپذیری گروه معتادان پس از شش ماه درمان، کمتر از گروههای دیگر وابسته به مواد است. بنابراین، درمان نگهدارنده، بر رفع عدم تعادل در خطرپذیری تاثیر داشته است. در این مطالعه، برای توصیف نظام تصمیم گیری گروه های مختلف، به منظور کشف علل عملکرد متفاوت گروه ها، از مدل-سازی شناختی استفاده شد.
نتیجهگیری: تحلیل پارامترهای تخمین زده شده نشان می دهد که عدم تعادل در پاداش جویی معتادان، باعث بروز رفتار خطرپذیر در این گروه می شود. همچنین، این گروه به ارزیابی خود از میزان سود و ضرر در هر انتخاب اهمیت کمتری می دهد. بنابراین، رفتارشان تصادفی-تر است. به عکس، گروه شاهد در هر انتخاب گزینه ای را انتخاب می-کند که، بر اساس ارزیابی از مقدار سود و ضرر، ارزش بیشتری داشته باشد.
" استفاده از رویکرد نشر اطلاعات در برنامه های پیشگیری از اعتیاد در میان نوجوانان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از برنامه های پیشگیری در مقابل اعتیاد، استفاده از رویکرد نشر اطلاعات در برنامه پیشگیری از اعتیاد است. در این گونه برنامه ها تصور می شود که افراد، اطلاعاتی را در مورد نتایج اعتیاد کسب می کنند. نوجوانانی که با تجارب منفی معتادان خود معرف و خانواده هایشان مواجه گردیده اند می توانند مقدار زیادی در مورد نتایج منفی اعتیاد بیاموزند و رفتارها و نظر خود را در آینده براساس آن تنظیم کنند. در این پژوهش معتادان خود معرف و خانواده ایشان با هدف توضیح نتایج منفی اعتیاد و تاثیر مخرب آن بر زندگی روانی اجتماعی شان در دبیرستان ها حضور یافتند. بیش از هزارنفر از دانش آموزان دبیرستان به عنوان گروه تجربی بعد از پاسخ گویی به آزمون سنجش نگرش نسبت به اعتیاد در این برنامه در قالب 7 جلسه حضور یافتند. آنان همچنین به این آزمون بعد از حضور در این جلسات، مجددا پاسخ دادند. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان نسبت به اعتیاد ایجاد گردید، به طوری که در مقایسه با گروه کنترل که حضوری در برنامه های مواجهه نداشت، نظر آزمودنی ها در گروه آزمایشی در نتیجه مواجهه با معتادان و خانواده هایشان، در مورد اعتیاد منفی تر گردید.
روش های پیشگیری از اعتیاد با تأکید بر مقوله ورزش از منظر جامعه شناختی
حوزههای تخصصی:
با استفاده از اصطلاحات تخصصی جامعه شناسی، از جمله نگرش «دیده بان مشرف بر صحنه» به مفهوم «پیشگیری» و «حین گیری» پرداخته و پیشنهاد شد که مهم ترین راهکار برچسب اجتماعی در جامعه نسبت به مفهوم «حین گیری» اعتماد است. ضرورت توجه به بهبود سلامت فردی و نسلی، تولد نوزادی را به نام ورزش در دامن نهادهای ثانویه اجتناب ناپذیر می سازد که در جامعه دارای کارآمدی است و به عنوان یک «اجتماع قهرمان» علاوه بر افزایش روحیه نشاط و شادابی فردی و اجتماعی در مقابله با اعتیاد تهدید و تحدیدکننده است و مانند یک سوپاپ اطمینان از روحیه تخریب گرایی در جامعه جلوگیری می کند. در ادامه عامل های زمینه ساز اعتیاد و راه های مقابله با آن با استفاده از نظریه پنجره های شکسته و از خود بیگانگی و همچنین روش های پیشگیرانه از اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه نظم اجتماعی و پیوند افتراقی مورد تفسیر قرار گرفته شد. سپس نقش ورزش در کاهش نرخ اعتیاد با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی و هراس اجتماعی و سرانجام مزایای اجتماعی و فردی ورزش کردن و اثرات آن بر اعتیاد با استفاده از یک روش ترکیبی و مفهومی به نام«خوشه های پیشگیرانه»، مورد تحلیل قرار گرفت. هدف تحقیق حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و جایگاه ورزش در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی بدان پرداخته شود.
نگرش وابستگان به مواد افیونی و خانواده های آنان در مورد تأثیر اعتیاد بر صدمات ناشی از زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درشهرستان بم مصرف تریاک که تا قبل از وقوع زلزله (دیماه 1382 ) بسیار شایع بوده است، پس از زلزله مشکلاتی برای بازماندگان این حادثه ایجاد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت اعتیاد و نگرش وابستگان به مواد افیونی و خانواده آنان به تاثیر اعتیاد بر تحمل صدمات ناشی از زلزله در این شهرستان میباشد.
روش: این مطالعه کیفی در شهر بم، یکی از روستاهای اطراف آن و هشت بیمارستان شهرهای کرمان و تهران، که زلزله زدگان را پذیرفته بودند، اجرا گردید. با 159 نفر مصاحبه شد که از این میان، 61 نفر وابستگان به مواد افیونی و بقیه از خانواده وابستگان به مواد افیونی، مردم بم، پزشکان، پرستاران و امدادگران ستادی و استانی درمان بودند. روش پرسشگری مصاحبه انفرادی بود. کار میدانی 15 روز پس از وقوع زلزله شروع شد و دو هفته طول کشید.
یافته ها: الگوی غالب مصرف مواد در اکثر آنان تریاک و به صورت تدخینی بوده است. به نظر بیش از نیمی از مصاحبه شوندگان وابسته به مواد افیونی، اعتیادشان باعث کاهش صدمات ناشی از زلزله شده بود و حدود یک سوم آنان اعتیاد را عامل افزایش دهنده صدمات میدانستند. در حالی که به نظر نیمی از اعضای خانواده، اعتیاد نقشی در میزان آسیبها و صدمات نداشته و از نظر نیمی دیگر، اعتیاد باعث افزایش آسیبها و صدمات شده است.
نتیجه گیری: از آنجا که در حال حاضر در بم به دلایل گوناگون، خطر تشدید وضعیت اعتیاد وجود دارد و نگرش مثبت و یا حتی خنثی به استفاده از مواد افیونی، پیش بینی کننده شروع و ادامه مصرف مواد میباشد، لذا به منظور پیشگیری و کنترل آن، پیش بینی مداخلاتی که بتواند بر نگرش افراد تاثیر بگذارد، الزامی به نظر میرسد.
نقش استرس ادراک شده، هیجان خواهی و حمایت اجتماعی در اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از جمله عوامل مرتبط با اعتیاد، عوامل روانشناختی و اجتماعی است که در بررسی های مربوط به اعتیاد حوزه وسیعی را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر تمییز افراد معتاد از غیر معتاد براساس متغیرهای حمایت اجتماعی، استرس ادراک شده و هیجان خواهی در شهر اردبیل بود.
روش: برای این مطالعه همبستگی، نمونه ای با حجم 60 نفر (30 معتاد به مواد مخدر و 30 فرد سالم) از جامعه معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد اردبیل و دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های حمایت اجتماعی فلمینگ، استرس ادراک شده کوهن و هیجان خواهی زاکرمن استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک تحلیل ممیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان هیجان خواهی و استرس ادراک شده منفی در افراد معتاد به مواد مخدر بیشتر از افراد غیر معتاد است اما میزان استرس ادراک شده مثبت و حمایت اجتماعی در افراد غیر معتاد بیشتر از افراد معتاد است. در این تحقیق با آگاهی از میزان هیجان خواهی، حمایت اجتماعی، استرس ادراک شده منفی و مثبت، به خوبی امکان طبقه بندی افراد مورد مطالعه در دو گروه معتاد و غیر معتاد فراهم شد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ارتباط متغیرهای روان شناختی و اجتماعی با اعتیاد را مورد تاکید قرار داد، به این ترتیب در پیشگیری و درمان اعتیاد، متغیرهای روانشناختی و اجتماعی توجه جدی را می طلبند.
مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان: نقش مستقیم و غیرمستقیم عوامل فردی، روان شناختی، خانوادگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل مفهومی مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر سوءمصرف مواد و ارایه یک مدل جامع برای پیش بینی و تبیین رفتار مصرف مواد طراحی شده است. روش: به همین منظور 413 دانش آموز مقطع متوسطه (199 پسر و 214 دختر) شهر کرمان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از دو پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر و پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی (مهارت های فردی و اجتماعی) مصرف مواد را پیش بینی می کنند. همچنین عزت نفس و نگرش به مواد که در حیطه عوامل فردی مورد بررسی قرار گرفتند و متأثر از پیوند عاطفی نوجوان با خانواده و مدرسه بودند، بطور مستقیم با مصرف مواد رابطه ندارند، بلکه به طور غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی بر مصرف مواد تاثیر می گذارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گامی مهمی در جهت شناخت حیطه های مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای مرتبط با مصرف مواد در نوجوان در معرض خطر و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های جامع برای پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر بسیار مفید می باشد.