فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :طرحواره های شناختی به عنوان عناصر سازمان یافته ای از واکنش ها و تجارب گذشته تعریف می شوند که بدنه بادوامی از دانش را تشکیل می دهند؛ به طوری که می توانند بر برداشت های بعدی تأثیرگذار باشند و آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های شناختی اولیه در ویژگی خودشیفتگی صورت گرفت. مواد و روش ها:این پژوهش به روش همبستگی، بر روی 360 نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Schema Questionnaire-Short Form یا SQ-SF) و پرسش نامه شخصیت خودشیفته 40 ماده ای (Narcissistic Personality Inventory-40 یا NPI-40) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:طرحواره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، معیوب بودن، معیارهای سرسختانه، محق بودن (010/0 = P) و خودرشد نایافته (050/0 = P) به طور مثبت و معنی دار و طرحواره اطاعت (010/0 = P) به طور منفی و معنی دار با خودشیفتگی رابطه داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که طرحواره های معیوب بودن، محق بودن، محرومیت هیجانی، اطاعت و بی اعتمادی (010/0 = P) و معیارهای سرسختانه و خودرشد نایافته (050/0 = P) به ترتیب نقش قابل توجهی در پیش بینی خودشیفتگی ایفا نمودند (57/0 = R 2). نتیجه گیری:طرحواره های ناسازگارانه اولیه می توانند به عنوان ساختارهای شناختی اساسی تمایلات خودشیفتگی در نظر گرفته شوند که به فهم بهتر این که چگونه افراد با ویژگی های شخصیت خودشیفته، محیط اجتماعی خود را ادراک می کنند، کمک می نماید
اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی یک بیماری روان پزشکی مزمن و ناتوان کننده است که میزان شیوع نوع یک آن، 4/1 تا 6/1 درصد است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک پس از تثبیت فاز حاد می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام بیماران مرد با تشخیص اختلال خلقی دوقطبی نوع یک بستری در بخش های بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در سال 1390 بودند که با درمان دارویی فاز حاد در آن ها تثبیت شده بود. از میان این بیماران،30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 15 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمونتحت گروه درمانی شناختی-رفتاری 10 جلسه ای و گروه شاهد تحت درمان گروهی حمایتی غیر ساختاریافته قرار گرفتند. آزمون های افسردگی و اضطراب بک و عزت نفس آیزنک برای تمام بیماران، قبل، بلافاصله بعد و 2ماه و 6 ماه بعد از اتمام جلسات تکمیل شد. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند. یافته ها: بعد از گروه درمانی شناختی-رفتاری، میزان افسردگی و اضطراب در پایان درمان و دو ماه و شش ماه پی گیری،کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0>P) اما افزایش در میزان عزت نفس در پایان درمان و دوره ی پی گیری، معنی دار نبود. نتیجه گیری: رویکرد گروه درمانی شناختی-رفتاری به عنوان یک درمان موثر برای کاهش افسردگی و اضطراب بعد از تثبیت فاز حاد در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک می تواند مد نظر قرار گیرد و می توان در بازتوانی بالینی این بیماران، از آن کمک گرفت.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در درمان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر (GAD) است. این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه ی چندگانه ی پلکانی اجرا شد.2 نفر از مبتلایان به GAD بر اساس ملاک های ورود و احراز شرایط پژوهش وارد طرح درمان شدند و تحت درمان MBCT قرار گرفتند. جهت ثبت شدت نشانه ها از پرسشنامه های نگرانی ایالت پن، افسردگی بک، اضطراب بک و مقیاس 7 سؤالی اضطراب فراگیر استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش شدت علائم اختلال اضطراب فراگیر، کاهش نگرانی، کاهش اضطراب و کاهش نمرات افسردگی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق به کارگیری تمارین مختلف می تواند به بهبود مبتلایان به اضطراب فراگیر منجر شود
تقید به خانواده، مدرسه، گروه همسالان و مذهب مرتبط با رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف این پیمایش گسترش فهم نقش تقیدات به نهادهای اجتماعی اولیه، سازمانها و گروههایی نظیر خانواده، مذهب، مدرسه و تأثیر گروههای همسالان در تبین رفتار بزهکارانه میباشد.پیش فرضهایی که دورنمای نظری این پیمایش را بیان میدارد در نظریه کنترل اجتماعی، توسعه یافته است.
"
رابطه آلکسی تیمیا با سبک های ابراز هیجان و سلامت عمومی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اختلال هراس: ماهیت، پدیدآیی و درمان
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ساده و تعدیل گر ناامیدی و عملکرد خانواده با افکار خودکشی گرا در بین دانش آموزان پایه اول دبیرستان های شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر
با هدف بررسی رابطه ی بین ناامیدی و افکار خودکشی گرا
با نقش تعدیل گر عملکرد خانواده در بین دانش آموزان
دختر و پسر ناحیه ی یک و سه، شهر اهواز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی
دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر اهواز بود که از میان 181 دانش آموز دختر
و 179 دانش آموز پسر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب
شدند و سه مقیاس ناامیدی (BHS)، عملکرد خانواده (FAD) و افکار خودکشی گرا (SIS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان
داد که بین ناامیدی و عملکرد خانواده و عملکرد خانواده و افکار خودکشی گرا رابطه ی
منفی و معناداری به لحاظ آماری در هر دو گروه وجود دارد، علاوه بر این بین ناامیدی
و افکار خودکشی گرا رابطه ی مثبت
و معناداری در هر دو گروه دختر و پسر وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که در میان
دختران عملکرد خانواده تعدیل کننده رابطه ی میان
ناامیدی و افکار خودکشی گرا نمی باشد، ولی
در میان پسران عملکرد خانواده تعدیل کننده رابطه ی ناامیدی
وافکار خودکشی گرا می باشد؛ بنابراین می توان گفت
که میان ناامیدی به عنوان یکی از نشانه های اصلی افسردگی و افکار خودکشی گرا که به
دنبال آن می آید رابطه ی بسیار قوی وجود دارد.
آیا نارساخوانی و نارسانویسی اکتسابی پدیده های خاص یک زبان است یا جهانی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مروری بر نوروپسیکولوژِی اختلالات اکتسابی خواندن و نوشتن از چشم انداز شفافیت خط در چارچوب انگاره دو مسیری است. منظور از شفافیت خط در یک نظام نوشتاری الفبایی میزان سهولت پیش بینی تلفظ از خط است. نظام های نوشتاری که بازنمایی میان خط و تلفظ آنها بسیار قابل پیش بینی است شفاف محسوب می شوند (برای مثال، ترکی، ایتالیایی، اسپانیایی) در حالی که بازنمایی غیر قابل پیش بینی میان خط و تلفظ منجر به نظام های نوشتاری تیره می شود (برای مثال، انگلیسی، فرانسه، عربی). گذشته از این، در بعضی از خط ها (مانند فارسی) واژه های شفاف و تیره در آن واحد در خط وجود دارند. تاثیر شفافیت خط بر پردازش زبانی طبیعی و مختل منجر به ایجاد حداقل دو دیدگاه متضاد شده است: فرضیه عمق خط، فرضیه جهانی، نهایتا، هدف این مقاله این است که نشان دهد چگونه آسیب عصب شناختی به منطقه زبانی مغز – بدون توجه به شفافیت خط – با نارساخوانی و نارسانویسی اکتسابی در ارتباط است. این بدان معنا است که آسیب عصب شناختی به مغز منجر به اختلالاتی می شود که ماهیت جهانی دارند، اما بسته به ویژگی های خاص هر زبان ممکن است به شیوه هایی متفاوت ظاهر شوند. شواهد برگرفته از خط شفاف ترکی برای استدلال در حمایت از فرضیه جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
رابطه ابعاد مثبت و منفی کامل گرایی با استرس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سال های زیادی است که کامل گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی بالقوه ناسازگارانه و دارای پیامد های روان شناختی شناخته شده است. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه ابعاد مثبت و منفی کامل گرایی با استرس در افراد سالم بود.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 162 نفر از افراد 50-18 ساله انتخاب شدند که بیماری خاصی گزارش نکرده بودند و به کمک مقیاس کامل گرایی مثبت و منفی و پرسش نامه نشانه های فشار روانی Cooper مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های مطالعه به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و تحلیل های آماری ضریب همبستگی Pearson، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل کوواریانس محاسبه شد.
یافته ها: کامل گرایی منفی با استرس رابطه مثبت و معنی داری داشت (01/0 < P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کامل گرایی منفی قادر به پیش بینی 14 درصد از تغییرات مربوط به نشانه های استرس است. تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات کامل گرایی مثبت و منفی و استرس در زنان و مردان وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که کامل گرایی منفی با افزایش استرس در ارتباط است و در حقیقت کامل گرایی منفی به عنوان یک صفت شخصیتی استرس زای درونی محسوب می شود.
بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی ـ بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی بر سوءمصرف مواد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پ ژوهش حاضر بررسی ارتباط خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی و بازداری رفتاری (از طریق تأثیر بر مهارت های اجتماعی) با سوءمصرف مواد در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش: جامعه ی مطالعه حاضر را تمامی دانش آموزان اول و دوم دبیرستان های پسرانه مناطق آسیب پذیر شهر اردبیل تشکیل می دادند که از میان آن ها 616 دانش آموز به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی، مقیاس تکانشوری، مقیاس فعال سازی- بازداری رفتار، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون و مصرف مواد استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل مسیر بر پایه ی ویراست 7 انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی-بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی به صورت مستقیم و نیز متغیرهای خودکارآمدی، تکانشوری، فعال سازی رفتاری به صورت غیرمستقیم با سوءمصرف مواد در دانش آموزان ارتباط معنا داری داشت. نتیجه گیری: این نتایج ضمن همسویی با یافته های دیگر، نشان می دهند که افزایش سطوح تکانشوری و سیستم فعال سازی رفتاری و کاهش خودکارآمدی، بازداری رفتاری و مهارت های اجتماعی میزان سوءمصرف مواد را در دانش آموزان افزایش می دهد.