ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
۵۶۱.

رابطه بین سابقه سکته قلبی و طرحواره شناختی از انفکتوس میکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۶۶۰
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.
۵۶۲.

بررسی نیازهای آموزش روانی خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده نیازسنجی آموزش روانی اختلال دوقطبی یک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۴۹
زمینه و هدف: خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک، فشارهای زیادی را متحمل می نمایند. ارزیابی نیازهای آموزش روانی مراقبان این بیماران، یکی از پیش نیازهای اساسی در بهداشت روان آن ها است. هدف از انجام مطالعه حاضر، توصیف نیازهای آموزشی خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، از نوع کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. در این مطالعه منابع اطلاعات، اعضای مراقبت کننده از بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت مبتنی بر هدف صورت گرفت و نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. در نهایت، 20 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک های مصاحبه و بحث گروهی بود و به روش هفت مرحله ای Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در کدبندی آخرین سطح به 7 مفهوم اصلی با عناوین شناخت بیماری، نحوه مقابله با مشکلات رفتاری ناشی از علایم بیماری، همکاری درمانی، پذیرش بیمار از جانب خانواده، نیاز به خدمات مشاوره، نیاز به آموزش های درمانی و نقش پذیری اجتماعی، تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که خانواده و مراقبان بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک، نیازمند آموزش اختصاصی روانی- اجتماعی در حوزه های مشخص می باشند. پیشنهاد می گردد که مطالعات بعدی به روش مداخله ای در این حوزه انجام شود.
۵۶۳.

آموزش خودمتمایزسازی بوئن و عود نشانه های سوء مصرف مواد

کلیدواژه‌ها: خودمتمایزسازی بوئن بازگشت مجدد اعتیاد به سوء مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۲۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۹۳
مقدمه: در این پژوهش، اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بوئن در کاهش عود نشانه های مرضی مبتلایان به سوء مصرف مواد در استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفت. روش: به این منظور، تعداد 36 نفر از افرادی که مبتلا به سوء مصرف مواد بودند و قبلاً در مراکز ترک اعتیاد، سم زدایی و ترک جسمی شده بودند، از طریق اعلام عمومی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 18 نفره آزمایش و گواه جای گرفتند. همه افراد جهت بررسی میزان بازگشت مجدد به وسیله مقیاس آمادگی به اعتیاد و همچنین آزمون خودمتمایزسازی پیش آزمون شدند. سپس افراد گروه آزمایش تحت آموزش خودمتمایزسازی بوئن قرار گرفتند، ولی در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. سرانجام پس از گذشت دو ماه از انجام مداخلات درمانی، هر دو گروه مجدداً به وسیله مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد و پرسشنامه خودمتمایز سازی مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر متغیرهای مورد مطالعه داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خود متمایزسازی بوئن در کاهش بازگشت مجدد مبتلایان به سوء مصرف مواد موثر است.
۵۶۴.

تاثیر مداخلات به هنگام روان شناختی و آموزشی خانواده محور، بر سلامت روانی مادران دارای فرزند با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم داون مداخله به هنگام مداخله به هنگام خانواده محور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی عقب ماندگی ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۲۶۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۲
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعدادهای دانش جویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده . بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانش جویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید . مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند . سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودند مورد استفاده قرار گرفت . مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگرچه بازهم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بود است . برای یافتن علت این مسئله آزمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید . تجربه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنی دار است و با دیگر و با ویژگی های شخصیتی همبستگی ندارد .
۵۶۵.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش افسردگی بیماران شهر تهران واجد تشخیص کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی درمان شناختی - رفتاری درد مزمن کمردرد مزمن طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۱۱
زمینه و هدف :افسردگی از رایج ترین اختلالات همراه با دردهای مزمنی همچون کمردرد است که باعث محدودیت هایی در اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری در این افراد می شود. وجود مشکلات و محدودیت های مشابه در برنامه های شناختی- رفتاری به منظور درمان افسردگی، باعث گرایش جدید محققان به استفاده از طرحواره درمانی (Schema therapy یا ST) در درمان افسردگی شده است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) و ST درکاهش افسردگی در بیماران ایرانی واجد تشخیص کمردرد مزمن صورت گرفت. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت طرح شبه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد انجام شد. 35 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن که برای درمان کمردرد خود به کلینیک فوق تخصصی درد یا درمانگاه جراحی مغز و اعصاب بیمارستان های اختر و امام حسین (ع) شهر تهران مراجعه کرده بودند، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. کلیه بیماران پرسش نامه های درد مزمن، مؤلفه افسردگی از پرسش نامه 21 سؤالی افسردگی، اضطراب، استرس (Depression anxiety stress scale یا 21-DASS) را در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه تکمیل کردند. همچنین، گروه تحت ST علاوه بر پرسش نامه های ذکر شده، نسخه کوتاه پرسش نامه طرحواره Young-90 سؤالی (Young schema questionnaire-Short form یا YSQ-SF) را نیز تکمیل نمودند. برای بررسی تأثیر دو شیوه درمانی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، از مدل رگرسیون با اثر تصادفی در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها:روش های CBT (005/0 > P) و ST (033/0 > P) تأثیر معنی داری بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن در مرحله پیگیری داشت، اما در این مرحله بین دو روش اختلاف معنی داری از نظر کاهش بر نمرات افسردگی مشاهده نشد (519/0 > P). نتیجه گیری:هر دو روش CBT و ST در بهبود علایم افسردگی مبتلایان به کمردرد مزمن مؤثر است و می تواند به عنوان روش درمانی مناسبی در مبتلایان به درد مزمن افسرده مورد استفاده قرار گیرد.
۵۶۶.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی و درمان تلفیقی با مصاحبه انگیزشی بر علایم بیماران وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی ـرفتاری مصاحبه انگیزشی اختلال وسواسی جبری ناتوانی عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۰۸
زمینه و هدف: افزایش پاسخ دهی به درمان های فعلی از جمله درمان های شناختی رفتاری، اولویت مهم تحقیق بالینی است .این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شدت علایم مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری انجام گردید. مواد و روش ها: پژوهش کارآزمایی بالینی یک سو کور است که با طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل و در زمان های مختلف بر روی 40 نفر مبتلا به اختلال وسواسی-جبری در سال 88 اجرا شده است.افراد از طریق نمونه گیری در دسترس با رعایت معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. مداخله ده جلسه درمان شناختی رفتاری گروهی بود که با اصول مصاحبه انگیزشی تلفیق و به گروه آزمایش ارائه شد. داده های بدست آمده از طریق پرسشنامه های یل بروان و مقیاس ناتوانی شیهان، بااستفاده از آزمون های آماری آنالیز اندازه های تکراری و t تجزیه و تحلیل شد. یافته­ها: نتایج نشان داد میانگین نمره یل بروان در مورد شدت علایم وسواسی-جبری گروه کنترل در مرحله قبل، بعد و پیگیری بترتیب 64/29 ، 92/19 و 20 و در گروه آزمایش 58/34 ، 23/17 و 35/19 است.آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد گرچه اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت( 06/0 =P ) ولی پس از مداخله میزان کاهش شدت علایم وسواسی-جبری در گروه دریافت کننده مصاحبه انگیزشی بیش از گروه کنترل است( 0001/0 =P ) و این کاهش تا مرحله پیگیری همچنان ادامه یافته است. نتیجه گیری: تلفیق اصول مصاحبه انگیزشی گروهی با درمان شناختی رفتاری معمول ، روشی موثر برای کاهش شدت علایم اختلال وسواسی-جبری و نهایتا"" کاهش میزان ناتوانی ناشی از علایم است.
۵۶۷.

نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد تنظیم هیجان تنظیم شناخت پیوند عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
تعداد بازدید : ۲۶۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۹۲
چکیده مقدمه: نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم هیجان ها و شناخت ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار می دهند و فرد را با مشکلات جدی سلامت و اختلال های روان شناختی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مردان مبتلا به اختلال های مصرف مواد مراجعه کننده به چهار مرکز درمان مصرف مواد در تهران بودند. نمونه این پژوهش شامل 122 بیمار مرد بود که به روش هدفمند و بر حسب مراجعات متوالی به مراکز درمانی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال، مقیاس خودتنظیم گری و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با خودتنظیم گری رابطه مثبت و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی دارد و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با خودتنظیم گری رابطه منفی و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که خودتنظیم گری رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتنظیم گری شدت اختلال های مصرف مواد را تحت تأثیر قرار می دهد.
۵۶۹.

نقش شغل در درمان بهبودیافتگان از اعتیاد

کلیدواژه‌ها: اعتیاد شغل بهبودیافتگان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
تعداد بازدید : ۲۶۴۴ تعداد دانلود : ۸۹۶
اعتیاد یک بیماری جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است. اعتیاد به مواد مخدر، یکی از چهار بحران جهانی است و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب ها ی اجتماعی نمود عینی دارد. عود اعتیاد تأثیرات زیادی بر فرد، جامعه و خانواده دارد. فردی که بعد از ترک دوباره به سوی مواد برمی گردد احساس گناه، ناامیدی، خجالت و عصبانیت گریبان گیر او می شود. عوامل مختلفی از بازگشت افراد بهبودیافته به اعتیاد جلوگیری می کند. نبود شغل یکی از مهم ترین مشکلات بهبود یافتگان بیماری اعتیاد است لذا عامل مهمی در بازگشت بیماری اعتیاد به شمار می آید. اگر بتوان برای معتادین رها یافته از اعتیاد با توجه به مهارت های شغلی آن ها، کار و شغل ایجاد کرد نه تنها از عود مجدد آنان پیشگیری می شود بلکه زمینه توانمندسازی و بازگشت وی به کانون خانواده و جامعه نیز فراهم می شود. به نظر می رسد که داشتن شغل و مهارت های شغلی نقش مؤثری در پیش بینی ماندگاری درمان بهبودیافتگان از اعتیاد دارد. با توجه به نقش مهم اشتغال زایی در جلوگیری از بازگشت مجدد به مصرف مواد، بر ضرورت ایجاد فرصت های شغلی برای پیشگیری از بازگشت به چرخه اعتیاد تاکید می شود.
۵۷۰.

تأثیر تکنیک خودآموزش دهی در کاهش مشکلات خواندن و کاهش افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی؛ خود آموزش دهی؛ نارساخوانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۲۶۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۴۴
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش راهبرد های شناختی- رفتاری (خود آموزش دهی) در بهبود عملکرد خواندن و کاهش میزان افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر اراک بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل شهر اراک تعداد 32 دانش آموز نارسا خوان همراه با اختلال افسردگی، پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون اختلال خواندن، آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه رفتاری راتر) به صورت نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش راهبرد خود آموزش-دهی قرار گرفتند. همزمان مادران همین آزمودنی ها هم به مدت 6 جلسه این راهبرد آموزشی را دریافت کردند تا با دانش آموز در خانه تمرین کنند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عملکرد خواندن آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری بهبود یافته و میزان افسردگی آنان نیز به میزان معناداری نسبت به گروه گواه کاهش یافته است.
۵۷۱.

سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی- اجباری سیستم فعال ساز رفتاری سیستم بازداری رفتاری فراشناخت راهبردهای کنترل فکر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۲۶۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۹
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند. نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
۵۷۲.

پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی (ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژی) براساس طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی ترس اجتناب طرحواره ناسازگار اولیه ناراحتی فیزیولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۶
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی (ترس، اجتناب، ناراحتی فیزیولوژیک) با استفاده از طرحواره های ناسازگار اولیه بود. نمونه پژوهش شامل 200 دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت-کنندگان پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) و سیاهه اضطراب اجتماعی (SPIN) را تکمیل نمودند. نتایج بیانگر رابطه معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه و علائم ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژی ک بود. طرحواره ان زوای اجتماعی/ بیگان گی ب ه طرز معناداری هر سه علامت را پیش بینی کرد. به علاوه، بخشی از واریانس های هر نشانه توسط طرحواره های خاصی به صورت معنی داری پیش بینی ش د. اگر چه بخشی از نتایج به دست آمده با یافت ه های ت حقیقات دیگر هماهنگ می باشد، اما در مورد نتایج باید با احتیاط برخورد شود و پژوهش های بین- فرهنگی و درون- فرهنگی می تواند به تدقیق یافته ها کمک نماید.
۵۷۳.

بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جوانان آموزش فراشناخت رفتار ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۲۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۵۰
زمینه و هدف: رفتارهای ضد اجتماعی طیف گسترده ای دارد که موجب آسیب های مختلف روانی، اجتماعی و خانوادگی می شود. روش های مختلفی برای کاهش رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. برای این منظور تعداد 30 نفر از جوانان ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه به روش تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه فراشناخت Wells و Cartwright-Hatton توسط گروه های آزمایش و شاهد تکمیل شد و سپس برنامه 8 جلسه ای آموزش این مؤلفه ها برای گروه آزمایش اجرا گردید. بعد از پایان آموزش مؤلفه های فراشناختی، از طریق چک لیست محقق ساخته تعیین رفتارهای ضد اجتماعی، گروه آزمایش در موقعیت های مختلف، مورد مشاهده رفتاری قرار گرفت و در زمینه 15 مؤلفه رفتارهای ضد اجتماعی، نتایج ثبت شد. یافته ها: نتایج با داده های آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون t و آزمون 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که مؤلفه های پنچ گانه فراشناختی در جوانان ضد اجتماعی مختل است و آموزش این مؤلفه ها باعث اصلاح این مؤلفه ها در گروه آزمایش میشود. همچنین بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنیهای گروه آزمایش و شاهد در مؤلفه های فراشناختی تفاوت معنی دار به دست آمد (01/0 > P). پیگیری نتایج آموزش ها نشان داد که رفتارهای ضد اجتماعی گروه آزمایش کاهش معنی دار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مؤلفه های فراشناختی، مختل یکی از عوامل رفتارهای ضد اجتماعی جوانان بوده، مداخلات فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی آن ها مؤثر می باشد.
۵۷۴.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اضطراب درمان شناختی رفتاری دختران نوجوان روش مقابله با اضطراب Kendall

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۲۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۷۵
زمینه و هدف: اضطراب یکی از شایع ترین اختلال روان پزشکی در نوجوانی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان شهر خرم آباد بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه آزمایشی با دو گروه شاهد و پیگیری یک ماهه، به روش تصادفی ساده از 376 دختر بین 11 تا 13 سال که در مقیاس اضطراب کودکان Spence و مصاحبه تشخیصی ساختار یافته اضطراب بالایی داشتند، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. سپس گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش مقابله با اضطراب Kendall بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در پایان دو گروه دوباره با مقیاس اضطراب Spence ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس یک متغیره نشان داد که بین نمرات اضطراب پس آزمون دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد، که با گذشت یک ماه از پایان درمان نیز این تغییر تداوم داشت. نتیجه گیری: روش شناختی- رفتاری گروهی به روش مقابله با اضطراب Kendall در کاهش اضطراب دختران نوجوان ایرانی مؤثر است.
۵۷۵.

بررسی رابطه خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کلیدواژه‌ها: اختلال های خوردن پرسشنامه وارسی بدن خوردن های آشفته پرسشنامه نگرش های خوردن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خوردن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۲۶۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۰۲
اختلال های خوردن، از اختلال های شایع در روانپزشکی، هستند که بر روی یک پیوستار قرار دارند و در ابتدای آن خوردن های سالم ، در اواسط آن خوردن های آشفته و در انتهای آن بی اشتهایی و پراشتهایی است. اهداف پژوهش: الف) بررسی رابطه خوردن های آشفته ورفتارهای وارسی بدن ب) بررسی تفاوت مردان و زنان در رفتارهای وارسی بدن و خوردن های آشفته.از آن جا که عوامل موثر براختلال های خوردن، نقش مهمی در اجرای برنامه های پیشگیری بر عهده دارد ، انجام پژوهش حاضر ضروری به نظر می رسد. روش:140 نفر از دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان ، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزارها شامل پرسشنامه وارسی بدن BCQو پرسشنامه نگرش های خوردن EAT-26 بودند.برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ازضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل در گروهها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده درکل نمونه(0001/0 ≤ P ) و نیز در زنان(001/0 ≤ P ) خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن بیشترهمراه بود. هم چنین در کل نمونه(0001/0 ≤ P ) و در زنان (001/0 ≤ P ) و در مردان(02/0 ≤ P ) ، افزایش در نشانه های رژیم لاغری با رفتارهای وارسی بدن بیشتر مشاهده شد.و به طور کلی در زنان نسبت به مردان رفتارهای وارسی بدن بیشتر(002/0 ≤ P ) و در مردان نسبت به زنان رفتارهای پرخوری بیشتری(03/0 ≤ P ) مشاهده شد.
۵۷۶.

تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی اختلال نافرمانی مقابله ای رویکرد شناختی- رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
تعداد بازدید : ۲۶۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۷
چکیده مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان در شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان های پسرانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 89 تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و کودکانی که با توجه به ملاک های DSM–IV، اختلال نافرمانی مقابله ای را داشتند، شناسایی و از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه SNAP-IV بود که توسط والدین تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 12 جلسه یک ساعته بازی درمانی شناختی- رفتاری شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی، سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
۵۷۷.

توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه پایدار اختلال نارسایی توجه فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۹ تعداد دانلود : ۱۶۷۰
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود. روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند. نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.
۵۷۸.

اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی اختلال فزون کنشی نارسائی توجه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۲۶۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۲۰
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت. روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند. یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود. نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
۵۷۹.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و ریش ههای والدینی آنها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره‌های ناسازگار اولیه ریشه‌های والدینی اختلال شخصیت وسواسی و اجباری اختلال وسواسی و اجباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۸
هدف: مقایسه طرح واره‌های ناسازگار اولیه و ریشه‌های والدینی این طرح واره‌ها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و جمعیت غیر‌بالینی. روش: پژوهش حاضر از نوع پس‌رویدادی (علی- مقایسه‌ای) و مقطعی است که در نمونه‌ای 45 نفره (شامل 15 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 15 نفر از جمعیت غیر‌بالینی) اجرا شد که به‌ شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده‌ بودند. آزمودنی‌ها با استفاده از پرسشنامه طرح-واره‌های ناسازگار یانگ و فرزندپروری یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای‌ تحلیل داده‌ها، از روش‌های آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آمارهای توصیفی استفاده شد. یافته‌ها: این پژوهش تفاوت معنادار گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری را با گروه غیر‌بالینی در تمامی طرح واره ها‌ آشکار کرد. گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری نیز در بیشتر طرح واره ها، به استثنای طرح واره‌های ایثار، شکست و محرومیت هیجانی، با گروه غیر‌بالینی تفاوت معنادار داشت. دو گروه بالینی (مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری) نیز فقط در طرح واره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی با هم تفاوت معنادار داشتند. در حوزه ریشه‌های والدینی، تفاوت گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با گروه غیر‌بالینی بیشتر از تفاوت گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری با گروه غیر‌بالینی بود. دو گروه ‌بالینی نیز بر اساس چهار طرح واره محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، رها‌شدگی/ بی‌ثباتی و بی‌اعتمادی/ بدرفتاری در حوزه ریشه‌های والدینی از هم متمایز بودند. نتیجه‌گیری: نتایج به‌طور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی را با گروه غیر‌بالینی در طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه نشان می دهد. علاوه‌بر این، پژوهش بیانگر شباهت ساختارهای عمیق شناختی دو گروه بالینی و در نتیجه وجود ارتباط بین این دو اختلال است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان