مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد شناختی- رفتاری


۱.

تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی اختلال نافرمانی مقابله ای رویکرد شناختی- رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
تعداد بازدید : ۲۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۳
چکیده مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان در شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان های پسرانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 89 تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و کودکانی که با توجه به ملاک های DSM–IV، اختلال نافرمانی مقابله ای را داشتند، شناسایی و از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه SNAP-IV بود که توسط والدین تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 12 جلسه یک ساعته بازی درمانی شناختی- رفتاری شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی، سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
۲.

اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر هیجان های تحصیلی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رویکرد شناختی- رفتاری هیجان های تحصیلی رفتارهای خودشکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۵۳
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر هیجان های تحصیلی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن تحصیلی دانشگاه ولی عصر رفسنجان بود. روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه ولی عصر رفسنجان در سال تحصیلی 96-95 بودند، نمونه شامل 40 نفر از دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن تحصیلی بودند که به شیوه خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گنجانده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه شناخت و رفتار خودشکن کانینگهام، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بودند. به منظور محاسبه داده ها از نرم افزار آماری SPSS-20 استفاده شد و نتایج در قالب روش های آماری واریانس چند متغیری گزارش شده است. یافته ها: یافته ها نشان دادند که آموزش مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر افزایش هیجانات تحصیلی مثبت و بر کاهش هیجانات تحصیلی منفی در دانشجویان دارای رفتار خودشکن اثربخش بوده است (0001/0 > P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که برنامه شناختی رفتاری با آموزش مهارت هایی چون شناخت افکار، احساسات و هیجانات منفی، کنترل و بازسازی آن ها و نیز مهارت هایی چون حل مساله و مدیریت زمان منجر به کاهش هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن تحصیلی شده است.
۳.

نقش تربیتی به هم پیوستگی ابعاد روان در بازنمایی و جهت دهی رفتار انسان

کلیدواژه‌ها: تربیت روان انسان بازنمایی رفتار رویکرد شناختی- رفتاری رفتار انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۲۳
آموزش های راهبردی شناختی-رفتاری در قلمروی یک نظام تربیتی، همواره بر ارتباط تنگاتنگ جنبه نظری رفتار با جنبه عملی آن تأکید می ورزد. از این رو تجزیه و تحلیل رفتار مبتنی بر پیوند ابعاد روان را باید به مثابه یکی از کلیدی ترین مسائل در قلمروی تعلیم و تربیت برشمرد. با مطالعه فرایند ظهور رفتار، روشن خواهد شد که در جریان هر رفتار اختیاری که از انسان سر می زند، ابعاد روان انسان ازجمله سه بُعد بینش، گرایش و کنش، کاملاً با یکدیگر گره خورده و به هم پیوسته اند. در این راستا، یکی از منسجم ترین الگوهای رفتارشناسی، الگوی مبتنی بر هِرم چندبُعدی روان انسان است؛ ابعادی که در پیوند استوار با یکدیگر، به رفتار به مثابه گوهر تربیت، شکل و جهت می دهند. در پژوهش حاضر افزون بر سه بُعد بینش، گرایش و کنش، به ابعاد فرعی تری از زیرمجموعه ابعاد سه گانه اشاره شده است؛ ازجمله بُعد فرعی نگرش زیرمجموعه بینش، و یا بُعد فرعی انگیزش زیرمجموعه گرایش. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری، درصدد است تا ضمن تأکید بر به هم پیوستگی ابعاد روان، تأثیر این به هم پیوستگی را در جهت دهی به رفتار، بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که به هر میزان ابعاد چهارچوب مزبور، در هر ساحتی از ساحت های تربیتی، منسجم تر، منظم تر و دقیق تر باشد، گوهر تربیت در آن ساحت نمایان تر و شکوفاتر خواهد بود و زمینه مناسب تری برای آموزش معارف اسلامی و محتوای تربیتی اسلام فراهم خواهد شد.