فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان متمرکز بر هیجان، یک مداخله ی کوتاه مدت است که می تواند مجموعه ای از تخریب های ناشی از اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را که ناشی از سوء استفاده ی جنسی است، مورد هدف قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی بود.
روش کار: بررسی حاضر به روش طرح آزمایش تک موردی و از نوع خط پایه ی چندگانه انجام شد. به این منظور سه آزمودنی (سه دختر) به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر هیجان، 12 جلسه ی هفتگی در سال 91-1390 در مرکز مشاوره ی دانشگاه تبریز به کار گرفته شد و مرحله ی پی گیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مراحل پی گیری سه ماهه پرسش نامه های مقیاس استرس پس از آسیب، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی بک، اضطراب بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسش نامه ی استرس پس از آسیب و سلامت عمومی (GHQ-28) را برای ورود به پژوهش کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش معنی داری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد.
یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان، موجب کاهش معنادار نشانگان PTSD، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و نیز افزایش معنی دار عزت نفس در آزمودنی ها شده است. به علاوه این نتایج در پی گیری سه ماهه در تمامی موارد توانسته روند بهبودی پایداری را داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان متمرکز بر هیجان، در تعدیل نشانگان بالینی قربانیان جنسی روابط عاطفی موثر است و باعث بهبودی عزت نفس آن ها می گردد.
ارتباط بین اعتیاد و امنیت اجتماعی در جامعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به دنبال تبیین رابطه بین عوامل اجتماعی با گرایش به اعتیاد و سپس رابطه این گرایش با عدم امنیت اجتماعی می باشد و همچنین، سهم هر یک از عوامل اجتماعی که منجر به عدم امنیت اجتماعی می شود را تعیین می نماید. روش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. ابتدا رابطه شاخص های پژوهش (خانواده، محله، بیکاری و...) با گرایش به اعتیاد و سپس رابطه این گرایش با عدم امنیت اجتماعی بیان شده و در ادامه با استفاده از الگوریتم GMDH، سهم هر یک از این عوامل در تخمین عدم امنیت اجتماعی بیان شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شاخص های پژوهش با گرایش به اعتیاد و عدم امنیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. مهم ترین پیش بینی کننده های عدم امنیت اجتماعی به ترتیب، سایر عوامل (گ ستردگی م رزی با پاکستان و افغانستان؛ فعالیت قاچاقچیان بین المللی و منطقه ای؛ بازار پررونق مواد مخدر و...)، وضعیت آنومیک، صنعتی شدن، خانواده، دوستان و همسالان، دسترسی به مواد م خدر، بیکاری و در نهایت محله است. نتیجه گیری: متغیرهای خانواده، محله، دوستان و همسالان، وضعیت آنومیک، دسترسی به مواد مخدر، صنعتی شدن، بیکاری در امنیت اجتماعی نقش دارند.
نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله دروسی که دانش آموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آن ها می انجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانش آموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانش آموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانش آموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافته های حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا 18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح 01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافته های این پژوهش به مسئولین و به ویژه معلمان ریاضی پیشنهاد می شود برای افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان درزمینه ی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.
بررسی اثر بخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور صورت گرفت.
روش: روش مطالعه، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش، زنان نابارور مراجعه کننده به ضریب اعتبار این آزمون را با استفاده از شیوه های باز آزمایی، آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه کردن به ترتیب ، با سابقه حداقل دو سال ناباروری بود. از میان آن ها ۳۰ نفر به صورت داوطلب انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه به نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی اعضای گروه آزمایش که در معرض روان نمایشگری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری (۰۰۱/۰ (P < کاهش یافت. این نتایج پس از یک دوره ی پیگیری سه ماهه تأیید شد. از روان نمایشگری می توان به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش سطح افسردگی و تعدیل سایر اختلالات روانی در جمعیت های مشابه استفاده کرد. با توجه به درمان های سخت و طولانی ناباروری و احتمال بروز مشکلات روانشناختی، حضور روان شناسان بالینی در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری دانشجویان دختر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدوده ی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامه های اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (SAQ)، پرسشنامه خودکارآمدی برای موقعیت های اجتماعی (SESS) و مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط( دارای نمره برش تشخیصی اضطراب اجتماعی) بر اساس DSM- IV-TR ، 16 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان شناختی – رفتاری گروهی را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند. و دو ماه پس از پایان درمان پیگیری اجرا گردید. آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامه های SAQ، SESS، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل داداه ها، روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس بکار برده شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوارفکری دو گروه (کنترل و آزمایش) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج در پیگیری دو ماهه نیز تفاوت معناداری را نشان داد(05/0≥P). با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانشجویان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر است و تغییرات ایجاد شده در پیگیری دو ماهه تقریباً پایدار باقی ماند
مقایسه طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی بوده است. به این منظور تعداد 50 آزمودنی در دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری (7 زن و 18 مرد) و گروه غیربالینی(8 زن و 17 مرد) به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه طرحواره های سازش نایافته اولیه (EMSs) یانگ- فرم90 سؤالی را تکمیل نمودند. نتایج میانگین و انحراف استاندارد بین دو گروه در برخی طرحواره ها معنادار بود. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت دو گروه در طرحواره های ایثار( t (2, 48)= 4.17; p<.001)، بازداری هیجانی ( t (2, 48)= 18.81; p<.001)، معیارهای پشتکار ( t (2, 48)= 18.6; p<.001)، محق بودن/برتری داشتن ( t (2, 48)= 2.82; p<.005)، خودتنبیهی ( t (2, 48)= 3.19; p<.005) معنادار می باشد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد که مطالعهطرحواره ها یکی از روش های کارآمد برای پی بردن به عوامل زیربنایی مرتبط با مشکلات شخصیتی است. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی، دیگر اختلالات شخصیتی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
عوامل خطر اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر و پیش بینی کننده خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر انجام شد. روش: این مطالعه علی-مقایسه ای روی 91 نفر سوءمصرف کننده مواد مخدر انجام شد که شامل 42 مرد و زن اقدام کننده به خودکشی و 49 مرد و زن همتا بدون سابقه اقدام به خودکشی بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های شخصیتی میلون، داس-42 و راهبردهای مقابله ای استفاده شد. یافته ها: بیشترین میزان اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مرد، در رده سنی جوان، مجرد، با تحصیلات سیکل، بیکار و با سابقه خودکشی های قبلی، سوءاستفاده شده ی جنسی و جسمی در کودکی، دارای مشکلات قانونی، مشاهده خودکشی و خودزنی دیگران، خشونت و خودکشی در خانواده می باشد. اقدام کنندگان به خودکشی در اختلالات شخصیت افسرده، وسواسی، ماژوخیسم، مرزی و در نشانگان بالینی جسمانی شکل، سوءمصرف الکل علاوه بر مصرف مواد، اختلال افسردگی اساسی و میزان استرس نمره بالاتری به دست آوردند. راهبرد تکلیف مدار و اجتنابی کمتر استفاده شده و بیشتر راهبرد هیجان مدار را در مقابله با تنیدگی زاها به کار می بردند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و پیشگیری از خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر کمک کننده باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر پرخاشگری افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر پرخاشگری افراد معتاد انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. نمونه این پژوهش 24 نفر از معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد تهران بود که با توجه به ملاک های ورود به پژوهش و بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد نمونه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری به منظور گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش پرخاشگری کلامی، فیزیکی و خشم و خصومت در افراد معتاد شده است. اما در مرحله پیگیری فقط باعث کاهش پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت در افراد معتاد شد. نتیجه گیری: با توجه به این که پرخاشگری همبودی بالایی با اعتیاد دارد و این که این عامل می تواند به عنوان مانعی بر سر راه ترک مواد باشد، در نظر گرفتن آن برای درمان اعتیاد ضروری به نظر می رسد.
نقش روان بنه های سازش نایافته اولیه در تبیین اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقشِ روان بنه های سازش نایافته اولیه در اختلال های روانی، در پژوهش همبستگی حاضر نقش روان بنه های سازش نایافته اولیه در تبیین اضطراب اجتماعی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت.
روش: 384 دانش آموز از مدارس شهر رشت که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، از طریق مقیاس های اضطراب اجتماعی (لاجرسا و لوپز، 1998) و روان بنه های سازش نایافته اولیه (یانگ، 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص های آماری شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی پس از حذف اثرات مخدوش کننده سن و جنسیت، تحلیل گردیدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد حوزه های روان بنه های سازش نایافته اولیه مجموعاً 40% از واریانس مشترک اضطراب اجتماعی نوجوانان را تبیین می کنند (p<0/0001 ، F=41/35). روان بنه بریدگی/ طرد (p<0/0001 ، β=0/40) ، روان بنه خودگردانی/ عملکرد مختل (p=0/004 ، β=0/17) و همچنین روان بنه دیگرجهت مندی (p=0/001 ، β=0/19)به طور معناداری توانستند سطوح اضطراب اجتماعی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق روان بنه های سازش نایافته اولیه می تواند بر اضطراب اجتماعی تأثیرگذار باشد. بنابراین شناسایی روان بنه های سازش نایافته اولیه درک بهتری از سبب شناسی این اختلال فراهم می آورد. دلالت های ضمنی این نتایج برای طراحی راهبردهای مداخله ای به منظور کاهش اضطراب اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه ی سرشت و منش بیماران افسرده و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در تمام فرهنگ ها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنه ی سنی 30 24 سال مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعه ی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنی ها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، به طور معنی داری از نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی می شود.
نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطه ی معنی داری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانه های افسردگی است.
رابطة کمال گرایی، وسواس – بی اختیاری اعمال و ویژگی های شخصیتی با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة ویژگی های شخصیتی، ابعاد مثبت و منفی کمال گرایی و وسواس بی اختیاری اعمال با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که 265 نفر از دانشجویان به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های علوم انسانی و علوم تربیتی، علوم پایه، فنی و مهندسی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة کمال گرایی کوتاه – تجدید نظر شده سلانی، رایس، مبلی و همکاران، پرسشنامة شخصیتی نئو مک کری و کوستا، پرسشنامة تجدید نظر شده ویژگی های شخصی وسواس- بی اختیاری اعمال پادوا ( بورن، کورتج، فورمی و استرنبرگر) و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی- نسخة دانشجویی سولومون و راث بلوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ناهمخوانی بین ایدئال ها و واقعیت، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی وسواس بی اختیاری اعمال، مهم ترین پیش بینی کننده های تعلل ورزی دانشجویان بود. نتیجة دیگر پژوهش نشان داد که 35% واریانس تعلل ورزی دانشجویان از طریق یک ترکیب خطی مشترک از کمال گرایی منفی، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی های وسواس – بی اختیاری اعمال تعیین می شود.
بررسی میزان شیوع اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دانش آموزان دبستانی از دید معلمان و والدین: مطالعه ی مروری سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه-بیش فعالی شایع ترین اختلال روان پزشکی تشخیص داده شده در کلینیک های سرپایی روان پزشکی در کودکان دبستانی است. بسیاری از محققان از اطلاعات معلمان و والدین جهت تشخیص کودکان مبتلا استفاده نموده اند. هدف از این مطالعه، بررسی فراتحلیلی این اختلال در دانش آموزان دبستانی از دید معلمان و والدین می باشد.
روش کار: با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Magiran، SID، GoogleScholar و غیره، تعداد 16 مقاله جمع آوری شد و وزن هر مطالعه با توجه به تعداد نمونه و میزان شیوع از توزیع دوجمله ای محاسبه شده است. داده ها با استفاده از روش فراتحلیلی مدل اثرات تصادفی و با نرم افزار R و Stata نسخه ی 2/11تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه 16 مقاله که بین سال های 1375 تا 1390 انجام گرفته بودند، وارد تحلیل شدند. تعداد کل نمونه 14891 دانش آموز 12-7 ساله مقطع دبستان بود. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی بر اساس توافق نظر والدین و معلمان در کل 8 درصد به دست آمد. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی از دید والدین در کل 20 درصد و از دید معلمان نیز در کل20 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که شیوع اختلال نقص توجه-بیش فعالی در حد متوسط است لذا لزوم اهمیت سلامت روانی دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور و ضرورت شناسایی، درمان و پی گیری گروه های در معرض خطر توسط نهادهای مسئول و مرتبط آشکار می گردد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی، در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد می باشد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی معتادین مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد امید زاهدشهر در تابستان 1391 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، از بین معتادان مراجعه کننده، 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و پرسش نامه های دشواری در تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی بر روی آن ها در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه ی یک ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفتند و گروه گواه تنها داروی نالتراکسون دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد موثر می باشد. نتیجه گیری: با آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی، می توان میزان تحمل آشفتگی و تنظیم هیجان را که دلیل اصلی روی آوری و تداوم مصرف مواد می باشند در افراد بهبود بخشید.
اقتدار معلم، اضطراب، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، معلم (مربی) را تحت عنوان اسوه امین و بصیر توصیف کرده است. ازجمله ویژگی های کلیدی معلم، برخورداری او از انواع مطلوب اقتدار و پرهیز از انواع نامطلوب آن است. معمولاً از دودسته کلی اقتدار حقوقی-محتوایی و صوری-وجودی به ترتیب به عنوان مطلوب و نامطلوب نام برده می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین انواع اقتدار معلم و اضطراب، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداخته است. این پژوهش ازاین جهت که توانسته است یکی از مفاهیم مهم فلسفه تعلیم و تربیت را در پیوند با مفاهیم روان شناختی و در قالب پژوهش های توصیفی- همبستگی موردبررسی قرار دهد، در نوع خود نوآورانه به شمار می رود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اقتدار معلم و پرسشنامه سلامت روان (دارای دو خرده مقیاس اضطراب و افسردگی) استفاده شده است. جامعه آماری عبارت اند از کل دانش آموزان دختر دوره متوسطه و پیش دانشگاهی شهر بجنورد در سال 1393 که 378 نفر آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین اقتدار صوری- وجودی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین این نوع اقتدار معلمان از یک سو و افسردگی و اضطراب دانش آموزان از سوی دیگر، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین اقتدار محتوایی- حقوقی معلمان و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین این نوع اقتدار معلمان و افسردگی دانش آموزان رابطه منفی معناداری برقرار است.
بررسی رابطه ی عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل شهرستان بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هرزه نگاری جنسی منجر به آسیب های جدی در افراد شده و موجب از دست رفتن نقش روابط طبیعی زناشویی در زندگی مشترک زوجین گردیده و ایجاد حالت دلزدگی در آنان می گردد در حالی که عشق و رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی بین عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-همبستگی بر روی 310 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند (آزاد، دولتی) در سال تحصیلی 92-1391 با روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، مثلث عشق استرنبرگ و هرزه نگاری جنسی محقق ساخته بود. داده ها با آزمون های آماری توصیفی، تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها: بین مولفه های عشق (صمیمیت، هوس، تعهد) و رضایت زناشویی در کل، با هرزه نگاری در دانشجویان، رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0P<) و مولفه های جهت گیری مذهبی و تعهد با هم می توانند حدود 23 درصد از تغییرات هرزه نگاری را تبیین نمایند و سایر مولفه ها از معادله خارج شدند. هم چنین میانگین نمره ی صمیمیت، تعهد، مدیریت مالی و روابط جنسی در دانشجویان زن نسبت به مرد و میانگین نمره ی موضوعات شخصیتی، ارتباطات زناشویی و جهت گیری مذهبی در دانشجویان مرد نسبت به زن به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<) اما میانگین نمره ی رضایت زناشویی در دانشجویان مرد و زن، تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هرزه نگاری جنسی بر عشق و رضایت زناشویی، تاثیری منفی دارد.
مقایسة نارسایی های شناختی و شیوه های مقابله با استرس در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطراب فراگیر و همبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسة نارسایی های شناختی و شیوه های مقابله با استرس در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطراب فراگیر و همبود بود. روش پژوهش علی - مقایسه ای بود و نمونه ای با 143نفر (شامل 50 بیمار افسردة اساسی، 43 بیمار اضطراب فراگیر، 50 بیمار همبود) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی اضطراب استرس لاویبوند، پرسشنامه نارسایی های شناختی برادبنت و همکاران، پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کروسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشانداد میزاننارسایی شناختی و خرده مقیاس های آن (حافظه، حواسپرتی، اشتباهات سهوی) در گروه همبود بیش تر از گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر بود.بین نمرة کل نارسایی شناختی و خرده مقیاس های آن در گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر تفاوت معناداری مشاهده نشد. نمره های سه گروه در خرده مقیاس فراموشی تفاوتی نداشت، گروه همبود بیش تر از دو گروه دیگر از شیوة مقابله ای هیجان مدار استفاده کرد. بین گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر تفاوتی در استفاده از شیوه مقابله هیحان مدار وجود نداشت و سه گروه در استفاده از شیوة مقابلة مسئله مدارتفاوتی نشان ندادند. با وجود تفاوت در نمرات نارسایی شناختی و شیوة مقابلة هیجان مدار در گروه های مورد مطالعه تدوین برنامه شیوه های کارآمد برای اجرای مداخلات بالینی پیشنهاد می شود.