فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مرگ به عنوان بزرگ ترین حادثة زندگی، مفهومی پیچیده دارد و میتواند با درد و رنج زیادی همراه باش د. نوع واکنشهای هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی کامل به اعمال، رفتار، افکار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول حیات دارد. روانشناسی، ت لاش میکند یک مرگ خوب، بدون رنج، درد و فش ار را ایجاد نماید. تعداد غیرقابل درک و زیادی از مطالعات مذهبی- تاریخی، فلسفی و روانشناسی در حوزه ی مرگ وجود دارد. میتوان با اطمینان گفت که آگاهی از مرگ به عنوان یک پدیده در فضای فرهنگی جهان معمولا در ارتباط با یک موقعیت بحرانی (از دست دادن یک عزیز، مبتلا شدن به یک بیماری) یا پیر شدن بیان می شود که این پدیده ی مرگ نیز در موقعیت های مختلف، جالب می باشد. در نهایت، اقدامات زیادی را میتوان برای استفاده از مفاهیم و دانش تجربی پذیرش مرگ برای جمعیت های بالینی و کلینیکی انجام داد تا پذیرش با مرگ آسان گردد. این مسئله ی خاص، برخی تلاش های اولیه در راستای بهره بری از مرز جدید روانشناسی مثبت پذیرش مرگ را نشان می دهد.
بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر مصرف مواد به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر در غالب مدلی با هدف بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات انجام شد. روش: تعداد 352 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین جمعیت عمومی 60- 18 ساله شهر تهران انتخاب و با استفاده از مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسش نامه های محقق ساخته در زمینه مصرف مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد تکانشگری و اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات دارند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد تکانشگری و مصرف مواد برازش خوبی با داده ها داشت، اما اثر اختلال در تنظیم هیجانی بر مصرف مواد به اندازه ای نبود که از لحاظ آماری معنادار شود. هیجان واهی (01/0>P، 42/0=β) و فقدان تأمل (01/0>P، 46/0=β) بر مصرف مواد و فقدان تأمل (01/0>P، 27/0-=β)، فوریت منفی (01/0>P، 83/0=β) و فقدان پشتکار (05/0>P، 13/0=β) بر اختلال در تنظیم هیجانی اثر معنادار داشتند. نتیجه گیری: اگرچه هم ابعاد تکانشگری و هم اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات داشتند، اما زمانی که در یک مدل به کار گرفته شدند ابعاد تکانشگری اثرات قوی تری بر مصرف مواد داشتند و نقش برجسته تری را در پیش بینی مصرف مواد ایفا می کنند.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت ابتدا دانشجویان دختر، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را تکمیل نمودند سپس از بین آن هایی که نمره بالاتر از 47 را در این پرسشنامه کسب کرده مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس DSM – IV –TR (SCID) به عمل آمد که 30 دانشجو تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند. سپس 20 دانشجو که معیار های ورود به پژوهش را داشتند به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه، به پرسشنامه اجتناب شناختی- رفتاری (CBAS) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر(GAD-7) پاسخ دادند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایشی در 9 جلسه یک و نیم ساعته درمان گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی هیجانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی به طور معناداری موجب کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شد. به طورکلی نتایج پژوهش نشان می دهد که طرح واره درمانی هیجانی در کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد صورت گرفت. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مددجویان کلینیک ترک اعتیاد بودند که در سال 1394 برای متادون درمانی ثبت نام کرده بودند. تعداد30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دوگروه آزمایش وگواه تقسیم شدند.گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش مهارت های مقابله با استرس شرکت کردند و سلامت روان هر دو گروه با پرسش نامه سلامت عمومی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش مهارت های مقابله با استرس بر بهبود سلامت روان معتادان موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های مقابله با استرس می تواند در کاهش آثار زیان بار اعتیاد بر سلامت روان مفید فایده باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
اثربخشی مداخله والد محور بر نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان 6 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله والد-محور بر نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان 6 تا 9 سال شهر اهواز بود. روش:پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از مادران داوطلب واجد شرایط انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش یک دوره مداخله 10 جلسه ای (هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت) دریافت کردند و اعضای گروه کنترل نیز در انتظار مداخله قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه قبل از شروع مداخله، در پایان دوره (حدوداً 2 ماه بعد)، و 2 ماه پس از پایان دوره (در مرحله پیگیری)، به پرسشنامه های فهرست مشکلات رفتاری کودک و مقیاس اسپنس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و یک متغیری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مداخله والد-محور باعث کاهش نشانه های اضطراب (67/60F= و001/0p) و مشکلات برون سازی (22/56F= و001/0p) کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است، و نتایج درمانی 2 ماه پس از پایان دوره در گروه آزمایش حفظ شده است. نتیجه گیری:این مداخله می تواند در کاهش نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
امروزه با واسطه ابزارهای نوین اطلاعاتی، جهان به تعبیر مک لوهان به دهکده جهانی تبدیل شده است. شکل جدیدی از ارتباط ها در محیط های مجازی شکل گرفته که جدای از مزیت های این شکل از ارتباط به دنبال خود چالش هایی هم داشته است، از جمله اینکه در کنار سهولت ارتباط، سلامت جامعه را به مخاطره انداخته است. امروزه استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات در جنبه های مختلف فردی و اجتماعی پیامدهای مثبت و منفی برای کاربران دارد، اما استفاده نادرست و نابجا از آن منجر به آسیب های اجتماعی زیادی می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی موضوع فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی و متون مربوط به فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق با استفاده از روش مروری انجام گرفته است. فناوری اطلاعات، سلامت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، مزایا و معایب استفاده از فناوری اطلاعات و شبکه اجتماعی در جامعه بررسی شده است. علاوه بر اینها پژوهش های انجام شده در داخل و خارج کشور درباره فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی مروری پژوهش ها نشان داد که امروزه اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اجتماعی با ورود شبکه های اجتماعی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی تحت تاثیر قرار گرفته است. بنابراین ضرورت آموزش، آگاهی رسانی و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه ضروری است.
پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری و صمیمیت زناشویی والدین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزند پروری و صمیمیت زناشویی والدین انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان منطقه ۳ تهران به تعداد ۲۸۵۷ نفر در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۵-۹۶ تشکیل می دادند که از این میان حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان، تعداد ۳۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و توسط پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، پرسشنامه سنجش عملکرد تحصیلی، مقیاس صمیمیت زناشویی و مقیاس فرزند پروری بامریند مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل رگرسیون گام به گام و همبستگی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیر و صمیمیت والدین، توانایی معناداری برای پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان داشتند. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در مباحث آموزشی و طراحی برنامه های درمانی والد فرزند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان استفاده گردد.
رابطه ی کمال گرایی، عزت نفس و تنظیم هیجان با اضطراب امتحان در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان حوزه های مختلفی از زندگی تحصیلی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد که می تواند عملکرد فرد را دچار اختلال کند. با توجه به این موضوع، هدف پژوهش، بررسی نقش کمال گرایی، عزت نفس و تنظیم هیجان در پیش بینی اضطراب امتحان دانشجویان ب ود. روش این پژوهش توصیفی_همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر تبریز تشکیل دادند. تعداد 200 نفر با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که کمال گرایی پیش بینی کننده ی مثبت و معناداری برای اضطراب امتحان دانشجویان است (93/2=t، 01/0> p). همچنین، نتایج نشان داد متغیر عزت نفس، پیش بینی کننده ی منفی و معناداری برای اضطراب امتحان دانشجویان است (11/3- =t، 01 /0> p) و برعکس. بعلاوه در این پژوهش بین متغیر تنظیم هیجان و اضطراب امتحان رابطه ی معناداری دیده نشد. نتایج پژوهش کنونی بایستی برنامه ریزان و متخصصان حیطه های ذی ربط را به سمت توجه به این مشکل هدایت کند و می تواند تلویحاتی برای ایجاد زمینه های بیشتر حمایت اجتماعی از این افراد داشته باشد و پیشینه ای برای تحقیقات گسترده تر در این زمینه ایجاد کند.
مقایسه ناگویی خلقی در افراد با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای ADHD در تنظیم پاسخ های هیجانی نارسایی دارند که در واقع منبع اختلال در تعاملات بین فردی آن ها می باشد، از آن جهت که توانایی ادراک و تفسیر مناسب احساسات و هیجانات خود و دیگران به منظور سازگاری با روابط بین فردی بسیار حیاتی است. مقدمه:هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های ناگویی خلقی در بزرگسالان با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبود. روش:روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود. برای غربالگری دانشجویان از لحاظ اختلال نقص توجه/ بیش فعالی از پرسشنامه کانرز بزرگسالان، برای 580 دانشجو مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله دوم 40 نفر از افرادی که در کرانه بالا قرار داشتند(یعنی افرادی که بالاترین نمره را در پرسشنامه کانرز کسب کرده بودند) به مصاحبه بالینی دعوت شدند، برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی؛ مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک انجام شد. از بین افراد دعوت شده به مصاحبه، 10 نفر بر اساس تشخیص روانپزشک کنار گذاشته شدند. در پایان، دو گروه 30 نفره(30 نفر = بیمار، 30 نفر= عادی) با استفاده از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمرات افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدر مؤلفه های ناگویی خلقی شامل؛ ناتوانی در شناسایی احساسات و ناتوانی در توصیف احساسات به صورت معنی داری بیشتر از افراد عادی بود، اما از لحاظ تفکر برون مدار تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. نتیجه گیری:بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدارای برخی از ویژگی های ناگویی خلقی هستند و در پاسخ های هیجانی دچار نارسایی هستند. بنابراین توجه به مسائل هیجانی افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبیش از پیش حائز اهمیت است.
تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر پرخوری و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به اختلال پرخوری: آزمایش تصادفی کنترل شده یک سوکور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر پرخوری و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور، جامعه پژوهش را تمامی زنان مبتلا به اختلال پرخوری شهرستان کاشان تشکیل داد. از بین افرادی که در نیمه اول سال 1394 به کلینیک تخصصی تغذیه کاشان مراجعه کرده بودند، 60 نفر با دامنه سنی 52-19 سال و تشخیص اختلال پرخوری، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه اختصاص یافتند تا تحت درمان فراتشخیصی قرار گیرند (30 نفر) یا به مدت 12 هفته در لیست انتظار بمانند (30 نفر). متغیرهای وابسته با استفاده از مقیاس پرخوری Gormally و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان Gratz و Roemer (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) اندازه گیری شد. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بعد از 12 هفته، درمان فراتشخیص منجر به کاهش معنی دار نتایج پرخوری (55/3 ± 46/8- در مقابل 90/1 ± 36/1-) (001/0 > P) و دشواری در تنظیم هیجان
(91/33 ± 70/99- در مقابل 32/24 ± 43/15) (001/0 > P) در مقایسه با گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: در درمان فراتشخیصی یکپارچه، عنصر رفتاری درمان در عادی کردن الگوهای خوردن، برنامه ریزی وعده های غذا، آموزش تغذیه و خاتمه دادن به چرخه های پرخوری تمرکز دارد و به فرد آموزش می دهد تا مقادیر کمتری از غذا را به طور منظم مصرف کند. همچنین، عنصر شناختی این درمان، به مقابله با افکار ناکارامد همراه با پرخوری می پردازد. به طور کلی، به دنبال این مداخله، تأثیرات مثبتی بر پرخوری و دشواری در تنظیم هیجان مشاهده شد.
اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه درمانی پذیرش و تعهد بر روابط زنان دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه با همسرانشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همان گونه که والدین بر افراد خانواده تأثیر می گذارند، فرزندان نیز با ویژگی های شخصیتی، رشدی و رفتاری خود، تأثیراتی را بر رفتار والدین دارند. اختلالات رفتاری یکی از فرزندان از جمله بیش فعالی- نقص توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) اغلب به صورت عامل استرس زایی برای خانواده درک می شود و می تواند همه جنبه های خانواده از جمله رابطه مادران با همسرانشان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر روابط زنان دارای فرزند مبتلا به ADHD با همسرانشان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 9 ماهه همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود که در سال 1392 به کلینیک ها و مطب روان پزشکان مراجعه کرده بودند. 30 نفر از مادرانی که در شاخص تنیدگی والدینی (Parenting Stress Index یا PSI)، بالاترین نمره تنیدگی را در روابط با همسر کسب کردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس به شیوه ACT اجرا شد و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. جهت بررسی فرضیه پژوهش، از PSI زیرمقیاس روابط با همسر استفاده گردید که قبل و بعد از مداخله و 9 ماه پس از مداخله توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت (001/0 = P) که این یافته حاکی از بهبود روابط با همسر در مادران بود.
نتيجه گيري: آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ACT، می تواند باعث بهبود روابط زنان دارای فرزند ADHD با همسرانشان شود.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر باورهای فراشناختی وکاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
169-186
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی طرحواره درمانی گروهی بر باورهای فراشناختی و کاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با داروی نگهدارنده ی متادون (شربت متادون) بود. روش: این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل مردانی بود که در بهار 1396، جهت درمان وابستگی مواد به کلینیک های ترک اعتیاد واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. یک مرکز به صورت در دسترس انتخاب، و بر اساس نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای طرحواره درمانی دریافت کردند. پرسش نامه ی فراشناخت ولز پیش از آغاز درمان و پس از آن اجرا شد و دوز متادون (سی سی)، نیز قبل و بعد از درمان ثبت گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مبین تاثیر طرحواره درمانی گروهی در 5 بعد باور های فراشناختی، شامل باورهای مثبت در مورد نگرانی، باور های منفی درمورد کنترل پذیری افکار و نگرانی، عدم اطمینان شناختی، نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی و همچنین کاهش دوز متادون (0.001> p ) بود. نتیجه گیری: طرحواره درمانی گروهی شیوه ی مناسبی جهت تعدیل ابعاد باورهای فراشناختی و کاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با نگهدارنده ی متادون می باشد.
بررسی تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالباً همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد. روش: این مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است. یافته ها: طردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند. نتیجه گیری: تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.
اثربخشی روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روان درمانی تکمیلی یکی از درمان های مشتق شده از درمان شناختی-رفتاری است که از طریق کاهش آشفتگی های روانی و ایجاد روحیه مبارزه جویی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را افزایش می دهد. در این مطالعه هدف این بود که تأثیر روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مورد بررسی قرار گیرد.روش: جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1394 بودند. در این پژوهش 5 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستان را تکمیل کرد.یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی تکمیلی موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی شد. نتیجه گیری: روان درمانی تکمیلی می تواند به کاهش آشفتگی های روانی بیماران کمک کند.
مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، «دارو درمانی» و «درمان شناختی-رفتاری» بر میزان سازگاری با همسر خانواده های داوطلبان ترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر میزان سازگاری خانواده های داوطلبان ترک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش بیماران مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1393 بود. نمونه پژوهش 30 شرکت کننده بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور گزینشی در سه گروه (10 نفر در هر گروه) قرار گرفتند و هر گروه با روش درمانی مورد نظر که شامل درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی بود تحت درمان قرار گرفتند، ولی گروه گواه در انتظار درمان ماندند. پیش و پس از دوازده هفته درمان، همه شرکت کنندگان با پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو شیوه درمانی بر میزان سازگاری افراد موثرند و روش ""شناختی- رفتاری"" موثرتر از روش ""دارو درمانی"" است. نتیجه گیری: درمان های روان شناختی درمان های موثری برای اختلالات هستند و می توانند جایگزین دارودرمانی قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران زن مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر کاهش نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش شبه آزمایشی بود که به شیوه پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام گرفت. از بین بیماران زن مبتلا به MS دارای نشانه های افسردگی مراجعه کننده به انجمن MS در سال 1394، نمونه ای 45 نفره انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره CBT، ACT و گروه شاهد قرار گرفتند. جلسات درمانی طی 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 45 دقیقه برگزار گردید. داده ها به وسیله پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:هر دو روش CBT، ACT در کاهش علایم افسردگی بیماران مبتلا به MS مؤثر بود (001/0 > P). روش CBT نسبت به ACT اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری:دو روش CBT، ACT از راه های مؤثر در کاهش افسردگی بیماران مبتلا به MS محسوب می شوند. این نتیجه با توجه به اثربخشی بیشتر CBT، پیشنهاد می کند که CBT به عنوان درمان ترجیحی برای کاهش نشانه های افسردگی در بیماران مبتلا به MS در نظر گرفته شود.
تاثیر درمان فراشناختی درکاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران زن مبتلا به یبوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به یبوست شهر تهران بود که به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند و تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 30 نفر از افرادی که تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد، به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه درمان دارویی دریافت کردند و توسط آزمون افسردگی بک ویرایش دوم و آزمون اسپیلبرگ مورد پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. همچنین پس از 3 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری MANCOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب به طور معناداری موثر بوده است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان فراشناختی با تمرکز بر سندرم شناختی توجهی و چالش با باورهای فراشناختی می تواند علایم افسردگی و اضطراب را کاهش دهد.
رابطه ساده و چندگانه خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی با خودکارآمدی ترک اعتیاد در بیماران تحت درمان داروهای نگهدارنده بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. به این منظور تعداد 356 نفر از بیماران تحت درمان داروهای نگهدارنده همچون متادون و بوپرنورفین در کیلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و پرسشنامه های خودشیفتگی پاتولوژیک پینکاس و همکاران، خودکنترلی شناختی گراسمیک و همکاران و خودکارآمدی ترک اعتیاد برامسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی با خودکارآمدی ترک اعتیاد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودشیفتگی پاتولوژیک و خودکنترلی 20 درصد از واریانس خودکارآمدی ترک اعتیاد را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت که ترکیب خودشیفتگی تعدیل شده و خودکنترلی بالا می تواند خودکارآمدی افرادی که سابقه مصرف مواد داشته اند و تحت درمان داروهای نگهدارنده قرار گرفته اند را افزایش دهد و در ادامه درمان این افراد، انجام مداخلات روانشناختی ضروری به نظر می رسد.