زهره انصاری

زهره انصاری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

Comparing the Effectiveness of Resilience Training and Acceptance and Commitment Group Training on Quality of Life in Students from Divorced Families, Controlling for Age at Divorce and Time Since Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: resilience training Acceptance and Commitment Therapy quality of life divorced families adolescents psychological Intervention

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: This study aimed to compare the effectiveness of resilience training and acceptance and commitment group training on improving quality of life in male students from divorced families, while controlling for age at the time of parental divorce and the duration since the divorce. Methods and Materials: This quasi-experimental study was conducted on 90 male students in grades 5 to 9 from Kouhchenar County, whose parents were divorced. Participants were selected using convenience sampling from six schools with the highest prevalence of students from divorced families and were randomly assigned to three groups: resilience training (n = 30), acceptance and commitment training (n = 30), and control (n = 30). The interventions included ten 50-minute weekly sessions based on Kruger’s (2006) resilience protocol and eight weekly sessions based on Hayes and Rose’s (2008) ACT protocol. All participants completed the WHOQOL-BREF before the intervention, immediately after, and at a one-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and MANCOVA while adjusting for confounding variables. Findings: Significant improvements were observed in all four domains of quality of life—physical health, psychological health, social relationships, and environmental health—in both intervention groups across time (p < 0.001). The time × group interaction effect was also significant for all components (p < 0.001). Between-subjects analysis showed significant differences in posttest mean scores among the three groups (p < 0.001), and Bonferroni post hoc comparisons confirmed that both experimental groups outperformed the control group (p < 0.001), with the ACT group showing significantly greater improvements than the resilience group in all domains (p < 0.001). Conclusion: Both resilience training and ACT-based group training effectively enhanced the quality of life of students from divorced families; however, ACT demonstrated superior and more sustained improvements. These findings highlight the potential of ACT as a preferred school-based intervention for adolescents coping with familial disruption.
۲.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض زوج درمانی هیجان مدار ساختاری عدالت زناشویی راهبردهای حفظ رابطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و مقایسه آن با زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود؛ جامعه آماری پژوهش حاضر 205 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در شش ماهه آخر سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1387)، 60 زوجی که از نقطه برش 150 نمره بیشتری گرفته بودند به شیوه در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه استنفورد، داینتون و هاس (2000) پاسخ دادند و در گروه های آزمایشی زوج درمانی هیجان مدار (10 زوج)، گروه آزمایشی زوج درمانی ساختاری (10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) و زوج درمانی  ساختاری مینوچین (1974) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی هیجان مدار (97/8=F و 005/0=P) و زوج درمانی ساختاری (04/10=F و 003/0=P)  برافزایش عدالت زناشویی و زوج درمانی هیجان مدار (60/59=F و 001/0=P) و زوج درمانی ساختاری (29/19=F و 001/0=P) بر راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود؛ نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که تفاوت بین دو گروه زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری در متغیرهای عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه معنادار نیست. نتیجه گیری: یافته ها شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری برای افزایش عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در همسران دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
۳.

ساخت و اعتباریابی مقیاس اسلامی سنجش خداگونگی در انسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: الگوی همانندسازی صفات خداوند مقیاس اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۶۵
سابقه و هدف: در رویکرد اسلامی، باور عمیق به صفات و اسماء الهی نقش عمیق تربیتی در رشد شخصیت انسان دارد. بر اساس آموزه های قرآنی، بروز جلوه های توحید عملی در زندگی، کارکرد دوگانه یی دارد: از یک سو، موجب پیشگیری و مقاوم سازی در برابر فشار و بحران های زندگی می شود؛ و از سوی دیگر، همانندسازی بر مبنای صفات الهی، موجب رسیدن به غایت انسان و رشد و شکوفایی استعدادهای او می شود. هدف این پژوهش، ساخت و هنجاریابی مقیاسی کاربردی برای سنجش خداگونگی در انسان است. روش کار: این مطالعه پژوهشی بنیادی با روش پیمایشی و زمینه یابی است. در این پژوهش، نخست تمامی اسماء و صفات خداوند از منابع اسلامی جمع آوری شد. در مرحله ی بعدی، صفات به دست آمده بر مبنای معیارهای گوناگون بازبینی، حذف و تعدیل شد. سرانجام، 53 صفت استخراج شد که به پرسش نامه یی در طیف لیکرت تبدیل شد. بدین جهت، ابزار این مطالعه، پرسش نامه ی محقق ساخته بود که بر روی نمونه یی با حجم 400 نفر از طبقات مختلف اجتماعی - اقتصادی (5/71 درصد شهرنشین و 8/25 درصد روستانشین)، از هر جنس (50 درصد زن) اجرا شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه یی بود. پایایی و روایی مقیاس، با استفاده از آلفای کرونباخ، روایی سازه، تحلیل عاملی، روش کرویت بارتلت و کایسر مایر الکین محاسبه شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ضریب پایایی مقیاس در آلفای کرونباخ 95/0 محاسبه شد. روایی مقیاس نیز بر مبنای ضریب همبستگی اسپیرمن یک دامنه در سطح معناداری 001/0p<، 88/0 به دست آمد. کفایت نمونه گیری نیز بر حسب روش کایسر مایر الکین، در سطح معناداری 000/0، 93/0 برآورد شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که پرسش نامه ی ساخته شده، پایایی و روایی پذیرفتنی دارد و ممکن است بتواند ابزاری معتبر برای سنجش خداگونگی در انسان باشد.
۴.

پیش بینی گرایش به وسواس فکری بر اساس نیمرخ شناختی (حافظه کاری، حافظه کوتاه مدت، و کارکردهای اجرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه کاری کارکردهای اجرایی وسواس فکری عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۰۹۳
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که هم دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و هم توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند بکار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان پیش بینی کنندگی ظرفیت حافظه کاری و کارکردهای اجرایی آن (شامل تغییر، بازداری و بروزرسانی توجه) برای گرایش به وسواس بوده است. جامعه پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه تهران بوده است  که از این این جامعه نمونه ای به حجم 164 نفر (90 مرد و 74 زن) سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش گرایش به وسواس از پرسشنامه وسواس اجباری مادزلی (هاگسون و راچمن، 1977)، برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد (عابدی، 1387)، برای سنجش حافظه کوتاه مدت از فراخنای اعداد رو به جلو و برای سنجش تغییر، بازداری و بروز رسانی توجه به ترتیب از تکالیف تغییر آمایه (روگرس و مونسل، 1995)، استروپ (اسپرین و استراس، 1998) و نگه داشتن رد (مارتینز و همکاران، 2011) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است ظرفیت حافظه کاری و مکانیسم های توجهی کارکردهای اجرایی روی هم رفته بخش زیادی از واریانس (حدود 67 درصد) گرایش به وسواس را پیش بینی می کنند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت افراد دارای گرایش های وسواسی در کارکردهای شناختی اندوزشی، نظارتی و کنترلی اجرایی مرکزی مانند تمرکز بر اطلاعات مرتبط و نادیده گرفتن اطلاعات نامرتبط، توانایی نگه داری و دستکاری اطلاعات به طور موقت فعال شده، و یا به عبارت کلی تر، در کنترل توجه ضعف اساسی دارند و مداخله در این کارکردها می تواند به عنوان یک راهبرد درمانی مورد توجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان