فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر مصرف مواد به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر در غالب مدلی با هدف بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات انجام شد. روش: تعداد 352 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین جمعیت عمومی 60- 18 ساله شهر تهران انتخاب و با استفاده از مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسش نامه های محقق ساخته در زمینه مصرف مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد تکانشگری و اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات دارند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد تکانشگری و مصرف مواد برازش خوبی با داده ها داشت، اما اثر اختلال در تنظیم هیجانی بر مصرف مواد به اندازه ای نبود که از لحاظ آماری معنادار شود. هیجان واهی (01/0>P، 42/0=β) و فقدان تأمل (01/0>P، 46/0=β) بر مصرف مواد و فقدان تأمل (01/0>P، 27/0-=β)، فوریت منفی (01/0>P، 83/0=β) و فقدان پشتکار (05/0>P، 13/0=β) بر اختلال در تنظیم هیجانی اثر معنادار داشتند. نتیجه گیری: اگرچه هم ابعاد تکانشگری و هم اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات داشتند، اما زمانی که در یک مدل به کار گرفته شدند ابعاد تکانشگری اثرات قوی تری بر مصرف مواد داشتند و نقش برجسته تری را در پیش بینی مصرف مواد ایفا می کنند.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی- رفتاری و معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری و معنا درمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 36 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنا درمانی به شیوه ی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی د به زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجه گیری می شودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.
مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
227-242
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه هدف: هدف این پژوهش مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی تشکیل می دادند که در سه ماهه دوم و سوم سال 1395 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی با اختلال مصرف مواد و 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی بدون اختلال مصرف مواد و با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر همتای بهنجار آن ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ابعاد سرشت و منش و ویرایش دوم پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیماران افسرده به طور معناداری نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر، پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری نسبت به افراد بهنجار نشان می دهند. به علاوه بیماران افسرده با اختلال مصرف مواد نوجویی بالاتر و پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری را نسبت به بیماران افسرده بدون همبودی گزارش کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد سرشت و منش شخصیت در ابتلا به اختلالات روانی نقش بسزایی دارند. شناسایی این ابعاد در گروه های پرخطر می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارا برای افسردگی و اختلالات مصرف مواد موثر باشد. ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی تشکیل می دادند که در سه ماهه دوم و سوم سال 1395 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی با اختلال مصرف مواد و 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی بدون اختلال مصرف مواد و با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر همتای بهنجار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سرشت و منش و ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیماران افسرده به طور معناداری نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر، پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری نسبت به افراد بهنجار نشان می دهند. به علاوه بیماران افسرده با اختلال مصرف مواد نوجویی بالاتر و پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری را نسبت به بیماران افسرده بدون این همبودی گزارش کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد سرشت و منش شخصیت در ابتلا به اختلالات روانی نقش بسزایی دارند. شناسایی این ابعاد در گروه های پرخطر می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارا برای افسردگی و اختلالات مصرف مواد موثر باشد.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی بر مهارت فرزندپروری مادران و نشانه های بالینی کودکان با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی بر مهارت فرزندپروری مادران و نشانه های بالینی کودکان با اختلال رفتاری انجام شد. در این پژوهش دانش آموزان به همراه والدینشان با انتساب تصادفی به سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های آزمایشی به ترتیب گروه اول فقط دریافت کننده برنامه آموزشی، گروه دوم فقط دریافت کننده دارو و گروه سوم دریافت کننده همزمان برنامه آموزشی و دارو بوده است و گروه کنترل هم هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی، سبک فرزندپروری بامریند و فهرست نشانه های بالینی کودک اجرا شدند. برنامه بهبودبخشی روابط درون خانوادگی به شکل هشت جلسه گروهی والدین، یک جلسه خانوادگی اختصاصی، دو جلسه تماس تلفنی و یک جلسه تقویتی برگزار شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره از نوع اندازه گیری های مکرر بود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی موجب ارتقای مهارت های فرزندپروری مقتدرانه و کاهش نشانه های بالینی فرزندان شده است و این نتایج در پیگیری سه ماه نیز پایدار است.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت ابتدا دانشجویان دختر، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را تکمیل نمودند سپس از بین آن هایی که نمره بالاتر از 47 را در این پرسشنامه کسب کرده مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس DSM – IV –TR (SCID) به عمل آمد که 30 دانشجو تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند. سپس 20 دانشجو که معیار های ورود به پژوهش را داشتند به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه، به پرسشنامه اجتناب شناختی- رفتاری (CBAS) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر(GAD-7) پاسخ دادند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایشی در 9 جلسه یک و نیم ساعته درمان گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی هیجانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی به طور معناداری موجب کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شد. به طورکلی نتایج پژوهش نشان می دهد که طرح واره درمانی هیجانی در کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر مؤثر است.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
پیش بینی نگرش دانشجویان به اعتیاد بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی نگرش به اعتیاد و موادمخدر بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیتی در دانشجویان استان مرکزی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه آماری شامل 238 نفر از دانشجویان مراکز پیام نور دلیجان، ساوه و محلات در سال 1394 بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های نگرش نسبت به اعتیاد و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نگرش به اعتیاد و ویژگی های گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه گرایی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین برون گرایی و روان رنجورخویی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام ویژگی های شخصیتی توافق پذیری وگشودگی به تجربه، پیش بینی کننده های معنادار نگرش به اعتیاد در دانشجویان بودند. این دو ویژگی شخصیتی در مجموع 9 درصد از واریانس نگرش به اعتیاد را تبیین کردند. در مداخلات درمانی و پیشگیرانه اعتیاد، توجه به ویژگی های شخصیتی خصوصاً توافق پذیری وگشودگی به تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد صورت گرفت. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مددجویان کلینیک ترک اعتیاد بودند که در سال 1394 برای متادون درمانی ثبت نام کرده بودند. تعداد30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دوگروه آزمایش وگواه تقسیم شدند.گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش مهارت های مقابله با استرس شرکت کردند و سلامت روان هر دو گروه با پرسش نامه سلامت عمومی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش مهارت های مقابله با استرس بر بهبود سلامت روان معتادان موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های مقابله با استرس می تواند در کاهش آثار زیان بار اعتیاد بر سلامت روان مفید فایده باشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :بزرگ کردن یک کودک دارای اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder یا ASD)، مشکلات روان شناختی زیادی را برای اعضای خانواده به ویژه مادران فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD انجام شد. مواد و روش ها:جامعه آماری مطالعه را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ASD در شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به صورت در دسترس و از بین مادرانی که دارای نمرات فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن بالایی بودند (انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، صورت گرفت و 40 نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس فقدان لذت جویی Snaith-Hamilton و مقیاس ترس از مسخره شدن استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان فراتشخیصی بر مؤلفه های فقدان لذت جویی شامل تعاملات اجتماعی، تجربیات حسی، خوردن و آشامیدن، تفریح و سرگرمی و نیز ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD تأثیرگذار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و نگرش به خودکشی در دو گروه اقدام کنندگان به خودکشی با روش خودسوزی و مصرف دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و نگرش به خودکشی در دو گروه اقدام کنندگان به خودکشی با روش خودسوزی و مصرف دارو انجام شد. روش:طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش شامل(40 نفر اقدام کننده به خودکشی با روش مصرف دارو و 40 نفر اقدام کننده به خودکشی با روش خودسوزی بودند که پس از خودکشی به بیمارستان انتقال داده شده و بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ی شخصیت نئو و پرسشنامه نگرش به خودکشی اسکین به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها:تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که از لحاظ ویژگی های شخصیتی / روان رنجور خویی، برون گرایی و توافق/ تفاوت معنی داری میان اقدام کنندگان با روش خودسوزی و مصرف دارو وجود داشت اما از نظر نگرش به خودکشی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری:با توجه به اینکه ویژگی های شخصیتی به عنوان عامل خطری برای خودکشی محسوب می شوند توجه به آن ها برای درک خودکشی و پیشگیری از آن ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی برتحمل پریشانی، استرس، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به سردرد تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:سردرد تنشی یکی از انواع اختلالات روان تنی است که شیوع زیادی دارد.استرس و خلق منفی، عامل تشدید کننده سردردهای تنشی است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی بر تحمل پریشانی، استرس، اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سر درد تنشی بود. روش:طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه بیماران زن مبتلا به اختلال سردرد تنشی درشهر کرمانشاه بود. که در سال 1393 با استفاده از نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ملاک های ورود و خروج، انتخاب شدند تعداد 39 نفر انتخاب شده به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 13 نفر) قرار گرفتند.گروه آزمایش کیفیت زندگی درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت کیفیت زندگی درمانی و گروه آزمایش معنویت درمانی نیز در 8 جلسه 100 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر معنویت اسلامی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود.ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس بودند که در هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی شرکت گنندگان اجرا شدند. یافته ها:نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد در دو گروه کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی، مداخله صورت گرفته بر تحمل پریشانی، استرس، افسردگی و اضطراب در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشته. اما اثربخشی معنویت درمانی در کاهش اضطراب و افسردگی در پس آزمون بیشتر از کیفیت زندگی درمانی بود.در حالی که در تحمل پریشانی و افسردگی تفاوت دو گروه مداخله در پس آزمون معنی دار به دست نیامد.در مرحله پیگیری نیز در همه متغیرها تأثیر معنویت درمانی بیشتر از کیفیت زندگی درمانی بود. نتیجه گیری:براساس یافته ها، هر دو درمان، کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی مداخلاتی مؤثر در بیماران مبتلا به سردرد تنشی است.اما تأثیر طولانی مدت درمان مبتنی بر معنویت اسلامی بیشتر است.
تأثیر آموزش شناخت - درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی– جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیک های روان پزشکی تبریز بودند که تشخیص اختلال وسواسی - جبری گرفته بودند. از میان جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. بیماران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج واسپینهاون(2002) را تکمیل کردند و پس از انتساب تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل، گروه آزمایش در 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند و پس از اتمام آن بار دیگر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان اجرا شده و داده های هر دو بار، جمع آوری شده و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، فاجعه انگاری و نشخوارگری) در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری مؤثر می باشد.
تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش های چندگانه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نقص توجه و بیش فعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder یا ADHD) تأثیر زیادی بر یادگیری کودکان مبتلا دارد. توجه به تفاوت های فردی، از نکات مهم در آموزش این کودکان می باشد که نظریه هوش چندگانه Gardner مبتنی بر این اصل است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در استان اصفهان بود. مواد و روش:این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به روش پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه با گروه شاهد انجام شد. نمونه های پژوهش را 64 دانش آموز 13-6 ساله مبتلا به ADHD تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و طبق جدول اعداد تصادفی، در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل قیاس سنجش، برآورد هوش چندگانه و بررسی تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار آموزشی Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه در این کودکان بود. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های آزمون Paired t نشان داد که بین نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در مرحله پس آزمون میان دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (050/0 ≥ P). استفاده از بازی Inspiration، موجب افزایش نیم رخ هوش چندگانه آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی Inspiration در افزایش نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است و استفاده از این روش در کنار سایر روش های درمانی و آموزشی، برای این کودکان پیشنهاد می گردد.
اثربخشی مداخله والد محور بر نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان 6 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله والد-محور بر نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان 6 تا 9 سال شهر اهواز بود. روش:پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از مادران داوطلب واجد شرایط انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش یک دوره مداخله 10 جلسه ای (هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت) دریافت کردند و اعضای گروه کنترل نیز در انتظار مداخله قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه قبل از شروع مداخله، در پایان دوره (حدوداً 2 ماه بعد)، و 2 ماه پس از پایان دوره (در مرحله پیگیری)، به پرسشنامه های فهرست مشکلات رفتاری کودک و مقیاس اسپنس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و یک متغیری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مداخله والد-محور باعث کاهش نشانه های اضطراب (67/60F= و001/0p) و مشکلات برون سازی (22/56F= و001/0p) کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است، و نتایج درمانی 2 ماه پس از پایان دوره در گروه آزمایش حفظ شده است. نتیجه گیری:این مداخله می تواند در کاهش نشانه های اضطراب و مشکلات برون سازی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد خودمعرف جهت ترک اعتیاد شهرستان آرادان بودند که در زمستان سال 1395 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر عادی، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های دشواری های تنظیم هیجانی (به جز فقدان آگاهی هیجانی) و استرس، اضطراب و افسردگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجانی نمرات بالاتری داشتند. همچنین افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
مقایسه ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین
حوزههای تخصصی:
ولع مصرف شاخصی روان شناختی می باشد که نقشی حائز اهمیت در پیامد درمانی ایفا می نماید و تعاملی پویا با مولفه های سلامت روان دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص های ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. 30 مرد مصرف کننده فعال هروئین و 50 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون به دو روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه بهزیستی روانی و ولع مصرف جمع آوری و به کمک آزمون های تی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص بهزیستی روانی در دو گروه تحت درمان متادون و مصرف کنندگان فعال، در هر سه مولفه هیجانی، روان شناختی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان می دهد. نتایج حاکی از اهمیت فرایند بهبودی و پرهیز از مواد در ارتقاء بهزیستی روانی و کاهش تنش ناشی از ولع مصرف بود.
تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه بوده است. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کار آزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پی گیری 2 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30 مددجوی کمیته امداد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش تحت درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (n=15) و یک گروه کنترل (n=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امیدواری، پرسشنامه افسردگی همیلتون را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اتمام شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معناداری بین نمرات افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از پیگیری 2 ماهه شده است.
نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر اردبیل در نیمه اول سال 1393 بود. نمونه ای به تعداد 197 نفر از میان معتادان مراجعه کننده به پنج مرکز درمان سوءمصرف مواد به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های پیروی کلی، پیش بینی بازگشت، تحمل آشفتگی، آزمون حافظه هیجانی، و پرسش نامه ذهن آگاهی استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بازگشت و پیروی از درمان با ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 8/35 درصد واریانس بازگشت و 5/33 درصد واریانس پیروی از درمان از طریق ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی تبیین می شود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی پیش بینی کننده های مناسبی برای بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد می باشد. بنابراین، در روند درمان می بایستی برای این متغیرها برنامه داشت.
رابطه ی کمال گرایی، عزت نفس و تنظیم هیجان با اضطراب امتحان در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان حوزه های مختلفی از زندگی تحصیلی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد که می تواند عملکرد فرد را دچار اختلال کند. با توجه به این موضوع، هدف پژوهش، بررسی نقش کمال گرایی، عزت نفس و تنظیم هیجان در پیش بینی اضطراب امتحان دانشجویان ب ود. روش این پژوهش توصیفی_همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر تبریز تشکیل دادند. تعداد 200 نفر با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که کمال گرایی پیش بینی کننده ی مثبت و معناداری برای اضطراب امتحان دانشجویان است (93/2=t، 01/0> p). همچنین، نتایج نشان داد متغیر عزت نفس، پیش بینی کننده ی منفی و معناداری برای اضطراب امتحان دانشجویان است (11/3- =t، 01 /0> p) و برعکس. بعلاوه در این پژوهش بین متغیر تنظیم هیجان و اضطراب امتحان رابطه ی معناداری دیده نشد. نتایج پژوهش کنونی بایستی برنامه ریزان و متخصصان حیطه های ذی ربط را به سمت توجه به این مشکل هدایت کند و می تواند تلویحاتی برای ایجاد زمینه های بیشتر حمایت اجتماعی از این افراد داشته باشد و پیشینه ای برای تحقیقات گسترده تر در این زمینه ایجاد کند.
تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد بود. روش: جامعه مورد مطالعه افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1394 (100 نفر) بود. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون- پس آزمون بود. حج م نم ون ه 30 ن ف ر از افراد معتاد متاهل با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 13 جلسه روان درمانی رفتاری شناختی گروهی بر اساس دستور العمل مایکل فری (2005) را دریافت کردند، اما گروه گواه تحت هیچگونه آموزشی قرار نگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 32 سوالی سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه42 سوالی تعارض های زناشویی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات سازگاری زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه گواه بالاتر است و همچنین میانگین نمرات تعارض زناشویی در گروه آزمایش از میانگین نمرات در گروه گواه پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری بر بهبود و افزایش سازگاری زناشویی و کاهش تعارض زناشویی افراد معتاد موثر می باشد.