فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
احساس تنهایی در گستره ی زندگی
حوزههای تخصصی:
رابطه ی سبک های دلبستگی و عزت نفس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه ی سبک های دلبستگی و عزت نفس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه ی نوع رابطه ی سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی مضطرب/دوسوگرا با عزت نفس اجتماعی بود. 84 دانشجوی مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد (52 نفر پسر و 32 نفر دختر) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد ، پرسش نامه ی دلبستگی بزرگسال (AAQ)، مقیاس دلبستگی بزرگسال(RAAS) و پرسش نامه عزت نفس اجتماعی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری ، شامل میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی مضطرب/ دوسوگرا می توانند واریانس متغیر عزت نفس اجتماعی را به صورت معنادار تبیین کنند (05/0< P، 01/0 P<)، یعنی افزایش سبک دلبستگی ایمن باعث افزایش عزت نفس اجتماعی می شود و افزایش سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی مضطرب /دوسوگرا باعث کاهش عزت نفس اجتماعی می شود. سبک های دلبستگی از طریق تاثیر بر کیفیت روابط اجتماعی در دو جهت مثبت یا منفی، با عزت نفس اجتماعی رابطه دارد و باعث افزایش یا کاهش عزت نفس اجتماعی می شوند.
بررسی تحولی حافظه آشکار و ناآشکار کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به منظور بررسی تحولی حافظه آشکار و ناآشکار کودکان انجام شد تا مشخص شود که با استفاده از تکالیف معمولی و روزمره، عملکرد کودکان در حافظه آشکار و ناآشکار به موازات افزایش سن چه تغییری می یابد.
روش: در یک بررسی مقطعی، با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ایی 120 کودک دبستانی از پایه های سوم، چهارم و پنجم برای اجرا انتخاب شدند. ابزار آزمون مجموعه واژگان پربسامد بود. تعداد این واژگان در طی فرآیند آزمون سازی 32 واژه بود که برای حافظه آشکار و ناآشکار از طریق بازشناسی (حافظه آشکار) و تکمیل کلمه با حروف نخستین (حافظه ناآشکار) اجرا گردید. داده ها با کمک تحلیل واریانس و مقایسه های چندگانه با 99% اطمینان بررسی شد.
یافته ها: کودکان پایه های تحصیلی مختلف در هر دو حافظه آشکار و ناآشکار افزایش در عملکرد را نشان دادند.
نتیجه گیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که به موازات رشد حافظه آشکار، حافظه ناآشکار هم با گذشت زمان و افزایش سن رشد می یابد.
رابطه سبکهای فرزندپروری ادراک شده با احساس تنهایی نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراک از سبکهای فرزندپروری و تاثیر مؤلفههای آن بر احساس تنهایی نوجوانان دختر است. فرض اساسی این پژوهش آن است که ادراک فرزندان از سبکهای فرزندپروری والدینشان میتواند احساس تنهایی آنان را تعدیل کند یا تغییر دهد. نمونه پژوهش 387 دانشآموز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین دختران دبیرستانی مشهد و منطقه تبادکان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها عبارت بودند از: پرسشنامه سبکها و ابعاد فرزندپروری (PSDQ، رابینسون و همکاران، 2001) برای بررسی وضعیت ادراک فرزندان از چگونگی تربیت والدین و مقیاس احساس تنهایی افتراقی (اشمیت و سرمات، 1983) برای بررسی میزان احساس تنهایی آزمودنیها که هر دو را دانشآموزان دختر پاسخ دادند. برای بررسی فرضیهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در بررسی فرضیههای پژوهش، بین سبکهای فرزندپروری مقتدر (54/0- r =)، سبک مستبد (34/ 0r =) و سبک سهلگیر (18/0r =) با احساس تنهایی رابطه معنادار (01/0P<) به دست آمد. همچنین نتایج بهدست آمده نشاندهنده رابطه معنادار بین تمامی مؤلفههای سبک تربیتی مقتدر (بعد ارتباطی52/0- r =، بعد نظم 42/0r = - ، و بعد خودمختاری 49/0r =-)، سبک فرزندپروری مستبد (اجبار فیزیکی، 28/0r = ، خصومت کلامی، 29/0 r =و غیرتوضیحیـ تنبیهی، 32/0r =) و مؤلفه بیتوجهی (18/0r =)، از سبک تربیتی سهلگیر با احساس تنهایی (01/0P<) بود.
سوء استفاده و غفلت از سالمندان
حوزههای تخصصی:
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
"سینما درمانی و بهداشت روان "
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی در دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان 16-15 ساله دبیرستانی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 83-1382 می باشد. از میان این افراد 200 نفر (103 نفر پسر، 97 نفر دختر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامه سبک های های دلبستگی کولینز و رید (1990) استفاده شد و کیفیت دوستی با استفاده از پرسشنامه دوستی و عدم دوستی ریسمن و بیلنگهام (1989) اندازه گیری شد.
نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و کیفیت دوستی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و کیفیت دوستی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی - دوسوگرا با مولفه های دوستی ارتباط منفی به دست آمد.
بر اساس یافته های این پژوهش جنسیت آزمودنی ها نقشی در نوع سبک دلبستگی آنها ندارد. اما تفاوت معناداری در میانگین سه سبک دلبستگی (بدون توجه به جنسیت) به دست آمد که آزمون تعقیبی شفه نشان داد بیشترین سهم را سبک دلبستگی ایمن به خود اختصاص داد و سبک ناایمن اضطرابی - دوسوگرا در مرحله بعد و کمترین میانگین مربوط به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بود.
در میزان کیفیت دوستی دو جنس تفاوت معناداری به دست آمد که این تفاوت به نفع پسران است. همچنین سبک دلبستگی ایمن، مقدار 8.6% از واریانس کیفیت دوستی را تبیین می کند.
رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و احساس غربت طراحی شد.
روش: در یک روش مقطعی 280 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه رازی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس هوش هیجانی سیبریا شرینک و پرسشنامه احساس غربت آرچر و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که دانشجویان دلبسته ایمن در مقایسه با دانشجویان دلبسته ناایمن احساس غربت کمتری تجربه می کنند. بین هوش هیجانی و احساس غربت رابطه منفی وجود داشت و دانشجویان دلبسته ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بین سن و احساس غربت رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های دلبستگی و هوش هیجانی از طریق مختلفی ممکن است بر میزان احساس غربت تجربه شده توسط افراد تاثیر بگذارند.
هویت
حوزههای تخصصی:
بررسی روش کلاس داری آموزگار بر پایه ی جنسیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
آیا در مدارس به تفاوت های جنسیتی دامن زده می شود؟ آیا کنش ورزی های کلاسی میان آموزگار و شاگردان، پدیدآورنده نابرابری های جنسیتی در کلاس درس و در پی آن در جامعه است؟ آموزگار به سان عضوی از جامعه، بی گمان متاثر از فرهنگ چیره جامعه ای است که در آن زندگی می کند. نگرش های موجود درباره توانایی دختران و پسران و میزان موفقیت آنها در رشته های گوناگون آموزشی و شغل های مختلف، پنداره های آموزگار را می سازد.
در این پژوهش، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر روش کلاس داری آموزگار بررسی شده است. برای این کار، نمونه ای 88 نفری از آموزگاران زن همسردار که دست کم چهار سال پیشینه آموزش در پایه چهارم دبستان داشتند (44 نفر از مدرسه های دخترانه و 44 نفر از مدرسه های پسرانه) در شهر تهران گزیده شدند. داده های پژوهش با پرسش نامه ای پژوهش گر ساخته گردآوری شد.
یافته های پژوهش نشان داد که کنش ورزی های کلاسی میان دانش آموزان و آموزگاران، جدا از نگرش ها و انتظارهای آموزگاران نیست. 56.8 درصد از آموزگاران بازگو کردند که شیوه درس دادن خود را بر پایه جنسیت دانش آموزان تغییر می دهند و 87.5 درصد آنها بر این باور بودند که دختران و پسران باید شغلی در خور جنسیت خود برگزینند
"
بررسی مشکلات شخصی، تحصیلی و اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن و رابطه آن با جنس مخالف، پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی مشکلات دانشجویان آزاد اسلامی رودهن در زمینه های مختلف انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 528 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دوره کارشناسی بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه دانشجویان واحد رودهن انتخاب شدند. ابزار سنجش متغیرهای مورد مطالعه، برگردان فارسی چک لیست مونی بود که مشکلات دانشجویان را در 10 حوزه مشکلات با 110 ماده اندازه گیری می کند، ضریب اعتبار و پایایی این چک لیست در مجموع برابر 0.92 است. پس از جمع آوری داده ها با اجرای چک لیست در مورد گروه نمونه و تجزیه و تحلیل آنها نتایج زیر به دست آمد. مشکلات گزارش شده دانشجویان بر حسب درجه و سطح مشکل به ترتیب عبارتند از:
1 - مشکلات مربوط به تفریح و گذراندن اوقات فراغت 2- مشکلات دینی و اخلاقی 3- مشکلات تحصیلی 4- مشکلات مربوط به اشتغال و شغل آینده 5- مشکلات خانوادگی 6- مشکلات عاطفی - روانی 7- مشکلات ازدواج و رابطه با جنس مخالف 8- مشکل سلامت جسمانی 9- مشکل مالی و اقتصادی 10- مشکل روابط اجتماعی.
مشکلات دختران در زمینه سلامت جسمانی، عاطفی - روانی و روابط اجتماعی به گونه معناداری بالاتر از پسران بود. در سایر حوزه ها بین درجه مشکلات دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد. همچنین مشکلات مربوط به سلامت جسمانی، تفریح و گذراندن اوقات فراغت، مشکلات عاطفی- روانی، مسایل دینی- اخلاقی، مشکلات در سازگاری تحصیلی و مشکلات مربوط به ازدواج و رابطه با جنس مخالف بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تاثیر منفی بر جای می گذارد.