ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
۴۴۱.

نسبت سنجی اخلاق پولسی و اخلاق فضیلت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان ارسطو عشق امید اخلاق فضیلت پولس داوری نهایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
تعداد بازدید : ۱۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
مسئله اخلاق نزد ارسطو و پولس، پاسخ به این پرسش است که چگونه باید بود؟ و نه، چه باید کرد؟ موضوع در هر دو اخلاق، فضایل هستند و نه اعمال. در نتیجه، اخلاق در هر دو، از مجموعه قواعد و اصول رفتاری، به پرداختن به خویشتن بدل می شود. با این حال، اختلاف مبانی پولس و ارسطو، امکان یکسانی این دو متفکر را در سامان دهی ن ظریة اخ لاقی واحدی فروکاهد. شالوده اخلاق پولس بر پایه سه اصل ایمان، امید و عشق است. ارسطو بر فضایل چهارگانة عدالت، حکمت، شجاعت و عفت تأکید دارد که هریک پیامدهای معرفت شناختی چندی را در حوزه اخلاق ب ه دنبال دارد. ثانیاً، تأکید بر ن قش فیض در سعادت انسان، در اخلاق پولس از یک سو و تعریف متفاوت فضیلت و تکیه بر نقش معرفت شناسانه حکمت عملی در اخ لاق ارسطو از سوی دیگر، این تفاوت را بارزتر می سازد. به رغم تأثیر پولس از فرهنگ یونانی در شکل دهی الهیاتش، وی کاملاً مستقل از اخلاق فضیلت ارسطو، مبانی اخلاقی خویش را ساماندهی کرده است. تعریف اخلاق فضیلت نزد ارسطو، بررسی مختصات کلی اخلاق پولس و بازخوانی سه اصل مذکور در رسالات وی و شرح و بسط تمایز آن با اخلاق ارسطو، از جمله موضوعاتی است که این پژوهش بدان پرداخته است.
۴۴۲.

نقد و بررسی آموزه تکلم به زبان ها در کلیسای پنطیکاستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتاب مقدس روح القدس تکلم به زبان ها کلیسای پنطیکاستی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۷۶۰
آموزه تکلم به زبان ها، عطیه ای از عطایای روح القدس است که طی آن، فرد به زبانی از زبان های فراموش شده بشری و یا زبان فرشتگان و یا زبان هایی غامض و نامفهوم تکلم می کند. پنطیکاستی ها معتقدند استفاده از این عطیه نشانه حقانیت این آیین در آخرالزمان محسوب می گردد. از این رو، در امر تبشیر از آن بسیار استفاده می کنند. هدف این پژوهش، بررسی صحت یا سقم این مسئله از نظر کتاب مقدس است. بنابراین، این پژوهش با روش تحلیلی انتقادی و با بررسی اسناد پنطیکاستی ها، به معرفی این آموزه پرداخته و با ارائه آیاتی از کتاب مقدس، مسئله را مورد سنجش قرار می دهد. مهم ترین یافته های این تحقیق شامل نقدهایی از کتاب مقدس است که این عطیه را مربوط به عصر حضور حضرت عیسی† و حواریون عنوان کرده، و تعمیم آن به عصر حاضر را مغایر با آیات کتاب مقدس می داند.
۴۴۳.

رهیافتی نو در مسئله معنای زندگی در نظرگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی عشق رنج تناقض هراس صیرورت نومیدی فردانیت مؤلفه های وجودی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۲۷۴۰ تعداد دانلود : ۲۸۰۲
جستار حاضر پژوهشی است در حد توان درباره جست وجوی معنای زندگی از دیدگاه کرکگور. پرسش معنای زندگی در عصر وی به طور آشکار مطرح نبوده است، ولی آثارش سرشارند از نظرهایی که دست به دست هم، معنای زندگی را می سازند. کرکگور نواندیشی دینی و فیلسوفی وجودی نگر محسوب می شود، بنابراین آرای وی معطوف به انسان و ویژگی های وجودی آن شکل می گیرد. زندگی نیز فرایندی است که انسان آن را طی می کند و در فلسفه وجودی، نه به عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه به منزله واقعیتی انضمامی (که احوال، افعال و افکار زینده آن را می سازد) لحاظ می شود. از این رو معنای زندگی در نسبتی برابر با معنای زینده یعنی انسان قرار می گیرد و مؤلفه های درون مایه معنای زندگی، متناظر با ویژگی های وجودی انسان رقم می خورد. این ویژگی های وجودی عبارتند از صیرورت، فردانیت، تناقض، رنج، عشق، هراس و نومیدی. کیفیت تحقق این ویژگی ها و در نتیجه معنایی که در زندگی پیدا می کنند، در کنار هم معنای زندگی را رقم می زند. هرچه این مؤلفه ها از معنای ارزنده تر و شایسته تری برخوردار باشند، به همان نسبت زندگی فرد معنادار خواهد بود. نکته دیگر آنکه از نظر کرکگور مؤلفه های وجودی همه به یک منظور در انسان گرد آمده اند و آن «انسان اصیل» شدن یا «خود شدن» است. به این ترتیب معنای زندگی نزد وی در گرو تحقق بخشیدن به خود اصیل انسانی است و این امر مستلزم تحقق ویژگی های وجودی انسان در معنای اصیلشان خواهد بود.
۴۴۵.

مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود ملاصدرا مراقبه امر متعالی آندرهیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۰۰۲ تعداد دانلود : ۸۶۸
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
۴۴۶.

ملاحظات فلسفی در تکنولوژی هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر مارکس تکنولوژی هسته ای فلسفه کلاسیک تکنولوژی چرخش تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۰ تعداد دانلود : ۹۹۵
این مقاله حاصل کندوکاو در این مسئله است که؛ آیا تأمّل فلسفی در خصوص تکنولوژی هسته ای، از تأمّل عام فلسفی در باب تکنولوژی متمایز است یا خیر؟ و آیا چنین مطالعه خاصّی می تواند بینشی در فلسفه تکنولوژی ارائه نماید؟ از دو رویکرد اصلی در فلسفه تکنولوژی؛ یعنی فلسفه کلاسیک تکنولوژی و فلسفه تکنولوژی پس از چرخش تجربی، نخست در چارچوب سنت هایی همچون مارکسیسم و پدیدارشناسی با توجه به کلّیت یا ذات (و نه تفاوت های انواع) تکنولوژی مدرن، به ارائه فراروایت هایی از تکنولوژی می پردازد. اما در فلسفه تکنولوژی با نگرش تجربی، ویژگی های خاصّ تکنولوژی های مختلف مورد دقت قرار می گیرد و نظریه پردازی، به بررسی تکنولوژی و توصیف دقیق آن می پردازد. ادعای این مقاله این است که براساس نگرش متأخر در فلسفه تکنولوژی و با معرفی و تحلیل ویژگی های خاص تکنولوژی هسته ای، می توان فراروایت های فلاسفه کلاسیک تکنولوژی را در چنین تحلیلی ارزش گذاری کرد. البته از آنجا که فلسفه کلاسیک تکنولوژی و به ویژه دیدگاه هیدگر درباره تکنولوژی، رویکردی ذات گرایانه است، از طریق مطالعه تجربی تکنولوژی هسته ای، قابل تأیید یا طرد نیست. بنابراین این مقاله صرفاً درصدد آن است که جنبه های سازگار فلسفه کلاسیک تکنولوژی با مورد خاص تکنولوژی هسته ای و نیز مواردی از محدودیت های این نگرش را در تحلیل تکنولوژی هسته ای نشان دهد.
۴۴۷.

هنر ارزشی و غیرارزشی از دیدگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون هنرهای زیبا ویژگی ها زیبایی مطلق ارزشی غیرارزشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۴۶۸ تعداد دانلود : ۱۹۷۷
از آنجا که افلاطون اولین فیلسوفِ آغازگر تألیف در حوزه زیبایی و بر زیبایی شناسی هنری بعد از خود بسیار تأثیر گذار بوده است، بررسی دیدگاه وی در خصوص زیبایی های هنری اهمیت بسیاری دارد. البته هرچند هنرهای زیبا، به نحوی که در عصر حاضر مصطلح است، در دوران افلاطون مطرح نبوده، اما می توان از مطالب و آرایی که افلاطون به طور پراکنده در باب هنرهای زیبا بیان کرده است، نظر وی را کشف کرد. راجع به دیدگاه افلاطون پیرامون هنرهای زیبا دو نظر وجود دارد. برخی او را موافق هنر دانسته اند و در صدد توجیه مخالفت های صریح وی برآمده اند و برخی نیز او را ضدّ و مخالف هنر دانسته اند. در این پژوهش فارغ از نظر موافقان و مخالفان به بررسی هنر از دیدگاه افلاطون پرداخته می شود و نتیجه آنکه وی را نه می توان مخالف و نه موافق مطلق هنرهای زیبا دانست. بلکه افلاطون به دو نوع هنر معتقد است؛ هنر ارزشی و غیرارزشی و برای هر یک از این انواع ویژگی هایی ذکر می کند؛ که اساسی ترین وجه ممیزه این دو هنر، بهره مندی از زیبایی مطلق؛ یعنی منشأ الهی داشتن است.
۴۴۸.

بررسی دیدگاه ویلفرد کنت ول اسمیت در مسئله تنوع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت گرایی ایمان کنت ول اسمیت تنوع دینی سنت انباشته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
یکی از مسائل مهم دین پژوهی، مسئله تنوع دینی است که امروزه دارای اهمیت زیادی است. این مقاله به بررسی دیدگاه کنت ول اسمیت، یکی از برجسته ترین دین پژوهان معاصر، درباره مسئله تنوع دینی می پردازد. این بررسی با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با مراجعه به آثار وی انجام می شود. به نظر اسمیت دین پژوهی بررسیِ معنای ظواهر دین در نظر باورمندان به آن، بررسی ایمان در قلب انسانها و مطالعه اشخاص است نه مطالعه داده ها. او معتقد است باید به جای واژه دین از مفاهیم ایمان و سنت انباشته استفاده کرد. ایمان، پاسخ شخصیِ انسان به امر متعالی است که قابل مشاهده نیست و متنوع است. سنت انباشته صورت و تجلی ایمان است که امری تاریخی، قابل مشاهده و متنوع است. ایمان واحد است، اما از آنجا که ایمان هیچ شکلی ندارد مگر زمانی که در شکل های خاصی ابراز شود، در عین حال همواره متکثر و متنوع است. اسمیت معتقد به الهیات مسیحی کثرت گرایانه و مخالف دیدگاه انحصار گرایی و شمول گرایی است. نجات از دیدگاه او به وسیله دلتنگی و عشق به خدا، که در قلب انسانهاست، حاصل می شود. حقانیت نیز در هر شخص با ایمان و در همه سنت های انباشته دینی وجود دارد و دین حق متکثر است. در نتیجه، کنت ول اسمیت بر اساس تعریف خاص خود از دین، هم در حوزه حقانیت و هم در حوزه نجات یک کثرت گرای دینی است. البته میراث دینی شخصی و ارتباط مستقیم او با پیروان ادیان مختلف بر تفکر کثرت گرایانه او موثر بوده است.
۴۴۹.

تحلیل علیت نزد هیوم و مقایسه آن با آراء مرتضی مطهری در باب علیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هیوم ضرورت علی مطهری علیت علت اعدادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۳۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۲۱
علیت در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی در دو حوزه مابعدالطبیعه و طبیعیات مطرح می شود. اما در فلسفه اسلامی به تبیین مابعدالطبیعی علیت اهمیت فراوان داده شده. در غرب با فلسفه تجربی و انتقادات هیوم و در نهایت با فلسفه کانت که معرفت متافیزیکی را امکان ناپذیر اعلام کرد، تبیین و تحلیل مابعدالطبیعی علیت به کنار می رود هر چند به طور کامل از بین نمی رود. به تبع آن اثبات خداوند از طریق اصل علیت نیز خدشه دار می شود. اما در فلسفه اسلامی و بویژه فلسفه صدرایی این اصل به اعتبار و قوت خود پابرجاست. در این مقاله ابتدا به تحلیل مفهوم علیت از نظر استاد مطهری و هیوم ، سپس به بررسی تفاوت های دیدگاههای این دو متفکر در این خصوص و در پایان به جمع بندی و نتیجه گیری این دیدگاهها پرداخته ایم. استاد مطهری بر مبنای اصل رکین اصالت وجود و با عنایت به مباحث متفکران غربی نگاهی نو به حکمت متعالیه افکنده و به اثبات عقلی اصل ضرورت و سنخیت علی معلولی پرداخته و آن را اصلی واقعی و خارجی می داند اما هیوم با تبیین تجربی اصل علیت تیشه به ریشه اصل ضرورت و سنخیت زده و علیت را امری ذهنی تلقی می کند. در عین حال به پاره ای از انتقادات هیوم در باب علیت طبیعی نمی توان پاسخی در خور داد و این اشکالات همچنان چشم به راه پاسخ های جدید است.
۴۵۰.

تطور مفهوم ایجابیت در فلسفه سیاسی هگل جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق فردی اخلاق اجتماعی حقوق خصوصی ایجابیت روشن گری دوره برن دوره فرانکفورت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۳۷۷ تعداد دانلود : ۸۹۷
در این مقاله مفهوم «ایجابیت» Positivity)) و سیر تحول آن نزد هگل طی دوره های ابتدایی فعالیت نظری اش (دوره موسوم به دوره برن 96-1793 و دوره موسوم به دوره فرانکفورت 1800-1797) مورد بررسی قرار گرفته است. تحول مفهوم «ایجابیت» به مثابه حاکمیت نظامی ناقض آزادی اصیل، متضمن گذار هگل از ادبیات صرفاً مذهبی در دوره برن به ادبیاتی مشخصاً سیاسی در دوره فرانکفورت است. در همین راستا، هگل در دوره فرانکفورت در مقایسه با دوره برن، پیش زمینه اجتماعی وسیع تر و شامل عناصر اقتصادی و سیاسی بیش تری را مورد توجه قرار می دهد.این مقاله درصدد است که با اتکاء بر متن نوشته های هگل، ضمن تبیین مفهوم ایجابیت در هر دو دوره نشان دهد که در نهایت هگل موفق نشده است که طریقی برای رفع ایجابیت در دوره های مزبور ارائه دهد.
۴۵۱.

هیدگر جوان و بحران علوم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه مارتین هیدگر پدیدارشناسی کنش علمی بحران علوم نظری علم به مثابه کنش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۸۰۵
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبة رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمانبوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابة چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائة تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژة نظری چه مراحلی است
۴۵۲.

هایک و بازسازی برهان وجودی گودل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان وجودی کورت گودل پتر هایک جردن هاوارد سوبل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فرامنطق تصمیم پذیری (گودل و...)
تعداد بازدید : ۱۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
از زمانی که گودل تلاش کرد صورت بندی ای منطقی از برهان وجودی ارائه دهد، بحث های قابل توجهی درباره اعتبار برهان وی صورت گرفته است. برای مثال، سوبل تلاش می کند کاستی های برهان گودل را نشان دهد. پتر هایک، منطق دان و ریاضی دان اهل جمهوری چک، تلاش می کند برهان وجودی گودل را به نحوی بازسازی کند که از انتقادات سوبل در امان باشد. به باور او، اگر برهان در سیستم موجهه S5 با اندکی تفاوت بازسازی شود، می تواند از انتقادات سوبل در امان بماند. در عین حال، هایک معتقد است اثبات اعتبار برهان وجودی ارتباطی به اثبات وجود خداوند ندارد. در این نوشته، ابتدا شرحی از بازسازی هایک از برهان وجودی ارائه و این نکته نشان داده می شود که چگونه این نسخه هایک از برهان مسئله شکست وجهی برهان را که نسخه گودل با آن مواجه است حل می کند. آنگاه تلاش می شود ادعای اخیر هایک درباره بی ارتباطی الهیاتی برهان در قالب دعاوی فیلسوفانی نظیر ویلیام رو و باس ون فراسن فهمیده و ارزیابی شود. در اینجا نشان خواهیم داد که در فرض خاصی می توان نشان داد که چنین برهانی می تواند به اثبات وجود خدا مرتبط باشد.
۴۵۳.

بررسی و تحلیل نظریه عدل الهی پویشی گریفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا شر عدل الهی گریفین الهیات پویشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۷۷۶
در میان نظریات عدل الهی، به مثابه تلاشی برای ارا ئ ه دلایل موجه بر معقول بودن باور به خدا در عین اذعان به وجود شر، نظریه عدل الهی پویشی گریفین از جایگاه برجسته ای برخوردار است. در این نوشته در ابتدا به جهان بینی پویشی، اقسام شر و مبانی نظریه عدل الهی پویشی گریفین، به ویژه خلاقیت، قدرت ترغیبی خداوند، نفی خلق از عدم و قاعده همبستگی میان قدرت و ارزش اشاره می شود، سپس به تبیین و تحلیل نسبت خداوند و شرور در نظریه مذکور پرداخته می شود که به مهم ترین مشخصه های عدل الهی پویشی منجر می گردد از قبیل اذعان به شر حقیقی یا گزاف، ترغیبی دانستن قدرت خدا و اینکه خداوند نمی تواند به طور یک جانبه بر شرور غلبه کند. در پایان به نقد نظریه مذکور پرداخته شده و نتیجه گرفته می شود چنین رویکردی شاید بتواند پاسخی باشد به ملحدانی که شر را دستاویز انکار خدا قرار داده اند؛ اما این رویکرد دچار اشکال هایی جدی است مانند چاره ناپذیردانستن وقوع شرور، مفروض گرفتن تلازم منطقی میان برخورداری خداوند از قدرت قاهرانه و اِعمال آن در جهان، گرفتار تحویل گرایی شدن و سرانجام برداشتی از خداوند ارائه کردن که پیروان ادیان توحیدی یا خداباوران آن را شایسته پرستش نمی دانند.
۴۵۴.

الهیات فمینیست به مثابه تفسیر هرمنوتیکی کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن کتاب مقدس الهیات فمینیست تفسیر هرمنوتیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۹۸ تعداد دانلود : ۸۸۸
رویکرد کتاب مقدس و عمل کرد کلیسا در طول تاریخ مسیحیت، همواره دو عامل اساسی در شکل گیری و رشد الهیات فمینیستی بوده است. الهیات فمینیستی منبع نیرومند و سرشار از انگیزه ای است که در صدد است بر تمامی انواع «متون مقدس» ادیان، نگاهی دوباره بیندازد و این کار را بر مبنای اسناد و مدارک کتاب مقدس آغاز می کند؛ به عبارتی کتاب مقدس که پشتوانه نظری وضعیت کنونی زنان محسوب می شود، در الهیات مسیحی مورد تفسیر هرمنوتیکی قرار می گیرد که اولین بار با انتشار کتاب انجیل زنان نخستین گام های مطالعات انجیلی در این راه برداشته شد. در ادامه تفسیر انجیلی فمینیستی اساس فکر خود را به نحو خودآگاهانه ای بر تجربه ظلم به زن مبتنی می سازد و به سوی قرائت ها و پاسخ های مختلفی جهت تفسیر مجدد کتاب مقدس پیش می رود. در این پژوهش با روش توصیفی- تحیلی تحولات مطالعات انجیلی، عوامل مؤثر در روند شکل گیری الهیات فمینیست، به همراه ذکر بخش هایی از کتاب مقدس که برای الهیات فمینیستی ظرفیت تفسیر هرمنوتیکی را دارد، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
۴۵۵.

آیا با تلسکوپ می بینیم اما با میکروسکوپ نمی بینیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ون فراسن واقع گرایی علمی مشاهده پذیر مشاهده ناپذیر تجربه گرایی برساختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۸
ون فراسن به عنوان یک تجربه گرا معتقد است ""مشاهده"" ادراکِ چیزی بدون استفاده از ابزار است. از سویی، به عنوان یک تجربه گرای برساختی (constructive empiricist)، این شرط را اضافه می کند که اگر هویتی را مشاهده پذیر می نامیم به طور خودکار به این معنا نیست که در حال حاضر شرایط برای مشاهده آن هویت مهیا باشد. در این راستا وی اقمار سیاره مشتری را هویاتی مشاهده پذیر و الکترون را هویتی مشاهده ناپذیر دانسته و معتقد است با میکروسکوپ، هویتی به نام ""الکترون"" را که نظریه اتمی به ما معرفی کرده، نمی بینیم. منتقدین واقع گرای ون فراسن بدون توجه به شرط اخیر با تکیه بر دلائل متعدد و متنوعی، مثالهای فراوانی از جمله سیارات خارج از منظومه شمسی را ذکر می کنند تا ادعا کنند اگر این مثالها را نمونه هایی از هویات مشاهده پذیر بدانیم که ون فراسن هم می داند، پس باید الکترون را نیز هویتی مشاهده پذیر دانست. در این مقاله، با تکیه بر معیار وجود یا عدم وجود مرجع قابل مشاهده توسط چشم نامسلح در شرایط مناسب، که در باب تمامی مثالهایی که از سوی منتقدین ارائه شده وجود دارد اما در باب الکترون وجود ندارد، نشان می دهیم همانطور که ون فراسن معتقد است باید الکترون را هویتی مشاهده ناپذیر دانست.
۴۵۶.

ذاتیات انسان و نقش آن در علوم انسانى بررسى تطبیقى دیدگاه آیت اللّه مصباح و آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام طبیعیات علوم انسانى روان شناسى انسان شناسى فطریات آیت الله مصباح آبراهام مزلو علم النفس فلسفى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۸۹۸
در حوزه انسان شناسى، دو رویکرد عمده «انسان شناسى فلسفى» و «انسان شناسى تجربى» دنبال مى شود. این پژوهش به دنبال آن است که آراى دو انسان شناس معاصر را به نمایندگى از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانى مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایى آنها را در علوم انسانى بررسى کند. ازاین رو از میان فیلسوفان مسلمان آراى آیت اللّه محمدتقى مصباح متکى بر منابع اسلامى و حکمت متعالیه، و از میان روان شناسان انسان گرا آراى آبراهام هارولد مزلو متکى بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه گرایى را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه گیرى، متوجه اشتراکات محدود و ظاهرى و اختلافات بسیار و ریشه اى این دو متفکر درباره این مسائل اساسى شده است؛ به گونه اى که اختلافات یادشده موجب گردیده تا ایشان در مقام توصیف پدیده هاى انسانى، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهاى رفتارى نیز در ارزش گذارى، سیاست گذارى، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانى، داورى هایى متعارض داشته باشند.
۴۵۷.

شانس اخلاقی از نظر برنارد ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق شانس برنارد ویلیامز شانس اخلاقی شانس معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۸
شانس اخلاقی از جمله بحث های مهم در فرااخلاق است که به دلیل تعارض با اصل کنترل، ارزیابی ، قضاوت و مسئولیت اخلاقی ما را به چالش می کشد. برنارد ویلیامز اولین کسی است که واژه شانس اخلاقی را به کار می برد و به انگیزه نشان دادن معانی متناقض این دو کلمه، به طور مدون و جدّی تر از گذشتگان خود به شرح و تبیین آن می پردازد. ویلیامز با دیدگاه کانت و پیروانش و شهودات معمول ما درباره اخلاقیات، مبنی بر اینکه اخلاقیات مصون از شانس است و برخلاف سایر ارزش ها، برای تمام انسان ها قابل دسترسی است، مخالفت می کند. به باور او، اگر ارزش اخلاقی برای همگان قابل دسترسی باشد علاوه بر مصونیت از شانس، باید متعالی نیز باشد. وی بر اساس سه مفهوم توجیه، تأسف و تأثیر تأملات و تصمیمات پیشینی فاعل در عمل، ضمن مثالهایی نشان می دهد اخلاقیات دو شرط مذکور را ندارد. تامس نیگل با معرفی شانس اخلاقی در چهار نوع نتیجه، محیطی، سازنده و علّی، شانس اخلاقی ویلیامز را از نوع شانس اخلاقی نتیجه می داند و به نقد آن می پردازد. این مقاله پس از تعریف معنا و اقسام شانس اخلاقی به تبیین و نقد دیدگاه ویلیامز می پردازد. انتقادات نیگل و دیگران نشان می دهد که هر چند عده ای از آنان با دیدگاه او هم سو هستند اما با موفقیت او در اثبات این موضوع مخالف می باشند. در نهایت به نظر می رسد عدم توانایی ویلیامز در بیان و اثبات دیدگاهش نه تنها از اهمیت موضوع نکاسته است بلکه ایده های قویتری توسط تامس نیگل را در این رابطه شکل داده است.
۴۵۸.

مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم معرفت ملاصدرا فضیلت گرایی زاگزبسکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۱۳۳ تعداد دانلود : ۸۴۶
ملاصدرا و زاگزبسکی دایره معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
۴۵۹.

مقایسة دیدگاه ویلیام جیمز و جان بیشاپ در زمینة توجیه باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویلیام جیمز جان بیشاپ اراده باور باور ایمانی توجیه اخلاقی باور دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۷۷
ویلیام جیمز در مقابل دیدگاه قرینه گرایان و به خصوص کلیفورد دیدگاه خود را دربارة تأثیر اراده بر باور مطرح کرده است. بر اساس دیدگاه کلیفورد برای همه، همیشه و همه جا خطاست که باوری را بدون شواهد کافی بپذیرند. ویلیام جیمز درمقابل، معتقد است که به جای ترسیدن از خطا، که شیوة مورد نظر کلیفورد برای اعمال اخلاق بر باور است، بهتر است به رسیدن به حقیقت بیندیشیم. او می کوشد تا همین دیدگاه را توجیه کنندة باور بداند، به نحوی که افراد در داشتن باور دینی بتوانند فارغ از قرینه گرایی خود را محق بدانند. دیدگاه جیمز در مقالة «ارادة باور» بر سه دیدگاه پراگماتیستی، اخلاقی و روان شناسی او بنا شده است. او تأثیر اراده بر باور را هم از جهت ایجاد باور بررسی می کند، و هم از جهت کنترل باور. دیدگاه روان شناختی جیمز به ایجاد باور می پردازد و دیدگاه اخلاقی او به کنترل باور. البته نقدهایی به دیدگاه جیمز وارد می شود. یکی از نقدهایی که دیدگاه جیمز باید به آن پاسخ گوید، نسبی شدن ارزش ایمان است. بیشاپ تلاش می کند تا با افزودن دو شرط به دیدگاه جیمز و تبدیل دیدگاه جیمز به توجیه برون گرایانة باور دینی، این مشکل را حل کند. این مقاله درصدد است ضمن ارزیابی دیدگاه جیمز، راه حل بیشاپ برای برون رفت از مشکلات دیدگاه جیمز را بررسی کند و کفایت آن را بکاود.
۴۶۰.

دفاع از براهین کلاسیک اثبات خدا بر مبنای طرح ماهیت اصلاح شدة برهان جورج ماورودس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: براهین اثبات وجود خدا جورج ماورودس تعریف برهان عناصر عینی و ذهنی برهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۰ تعداد دانلود : ۸۷۶
جورج ماورودس، فیلسوف دین و معرفت شناس اصلاح شده، تلقی جدیدی از برهان ارائه می کند که با کمک آن می توان نگاهی جدید به برهان های سنتی اثبات وجود خدا داشت. او در ماهیت برهان با افزودن دو شرط «قطعیت» و «قانع کنندگی» بر دو شرط سابق «اعتبار» و «صحت»، برهان را یک مفهوم ترکیبی یا دوبعدی تلقی می کند که متشکل از دو عنصر عینی (اعتبار و صحت) و دو عنصر ذهنی (قطعیت و قانع کنندگی) است. با فرض این توصیف از ماهیت برهان، به نظر می رسد می توان اختلاف نظر گسترده میان طرف داران و منتقدان برهان های اثبات خدا را اولاً دریافت و ثانیاً با در نظر گرفتن عناصر ذهنی در برهان، از برخی از روایت های محکم و استوار این برهان ها جانب داری کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان