فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
داستان گاوخونی از داستان هایی است که ساختاری رؤیاگونه دارد. در این مقاله کوشیده ایم در خوانشی روان کاوانه بر اساس نظریة فروید، ساختار رؤیاگونة این داستان و شیوة معنادهی آن را بررسی کنیم. این خوانش دو لایه را دربرمی گیرد: 1. لایة آشکار یا روساخت داستان؛ 2. لایة پنهان یا زیرساخت داستان. در لایة آشکار نشان داده می شود که داستان زمانی ذهنی دارد و رخدادهای آن در پیرنگی نامنسجم که اصل علیت و ترتیب زمانی در آن رعایت نمی شود، روایت می شود. در لایة پنهان، دو پیرنگ حذفی و استعاری داستان را از هم تفکیک کرده ایم. در پیرنگ استعاری، متن روایی گاوخونی نمادشناسی شده است و دو نماد رودخانة زاینده رود و باتلاق گاوخونی به عنوان دو نماد پرکارکرد که نشان دهندة جنس مادینه و بازگشت درون رحمی هستند، بررسی می شود. بسیاری از شخصیت های متن بسته به رابطه ای که با این دو نماد دارند، روان کاوی می شوند. در پیرنگِ حذفی، رابطة راوی با اصل لذت (غریزة زندگی) و غریزة مرگ بررسی می شود تا تعلیقِ بی پایانِ راوی در فرایند جبر، تکرار و حرکت به سوی مرگ تبیین شود.
تصویر آفرینی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امام على بن ابى طالب(ع)در فصاحت و بلاغت بىمانند و در خطابه و سخنورى مشهور خاص و عام است.سخنان زیبا و پرمحتوا و آموزنده او از روزگار زندگى پربار امیر المؤمنین(ع)به بعد، مورد توجه ادیبات و سخنشناسان و بزرگان علم و ادب بود، تا اینکه ادب و دانشمند و سخنشناى بزرگ سید رضى، در پایان قرن چهارم، گزیدهاى از سخنان آن بزرگوار را در کتابى به نام«نهج البلاغه»گرد آورد.
نهج البلاغه که هم از جهت محتوا پرمعنا، و هم از لحاظ الفاظ زیباست، از همان آغاز، توجه سوارکاران میدان بلاغت را به خود جلب کرده است.بزرگان دانش زیبایىشناسى و هنر سخنورى، صنایع بدیعى و بیانى را از سخن امام دریافتهاند.سخنش، بطور طبیعى و بىهیچ تکلف و تصنعى، سرشاراز آفرینشهاى هنر معنى بیان و بدیع است.و تصویر آفرینى، در این کتاب از دیگر هنرها برجستهتر به نظر مىرسد.
در این نوشتار به نمونههایى از تصویرآفرینى در نهج البلاغه اشاره و بحث شده است"
پیوند زبان و اندیشه در شعر رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر، آمیزه ای از اندیشه و صور خیال است. اندیشه های شاعر، زبان اوست که در قالب شعر بیان شده، به ذهن مخاطب متبادر می شود. زبان و اندیشه، رابطه ای مستقیم و تعاملی دارند. دیدگاههای شاعر و کیفیت تبیین امور، بر زبان او نیز تاثیر می گذارد؛ هر چه اندیشه های او ساده تر و صریحتر باشند، زبان او نیز شفافتر و دور از تعابیر و مفاهیم پیچیده خواهد بود. بنابراین، در زبان شاعر می توان اندیشه های او را نیز جست و از این رو باید گفت که زبان، همان اندیشه است. شعر رودکی هم بازتاب دهنده اندیشه های اوست. دیدگاههای ساده و صریح او، زبانش را نیز ساده و صریح کرده است. در این مقاله پیوند اندیشه ها و زبان رودکی در چهار حوزه پند و وصف و عشق و مدح و نیز علل سادگی شعر و روانی اندیشه او کاویده شده است. مهمترین عوامل سادگی زبان در شعر رودکی عبارتند از: بیان تجارب عمومی، رابطه نزدیک امیر سامانی و رفتار متعادل وی با مردم، نگاه انسانی به ممدوح، تعلیمی بودن اشعار او، افکار صریح و روشن شاعر و برخورد واقع بینانه با امور زندگی.
آموزه های ادب تعلیمی در پریشان حکیم قاآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سخنسرایان و نویسندگان بزرگ در قرن سیزدهم ه.ق حکیم میرزا حبیب شیرازی متخلص به قاآنی است. وی علی رغم شاعری به نویسندگی نیز پرداخته و کتابِ پریشان خود را برای تعلیم آموزه های تربیتی، اخلاقی و پند و اندرز نوشته است. اگر از دریچه ی ادبیّات تعلیمی به کتاب پریشان بنگریم، به گنجینه ای سرشار از معرفت شناسی عرفانی و مواعظ، نکات تربیتی و اخلاقی ارزشمند بر می خوریم، به گونه ای که هر کدام از این مفاهیم و آموزه های تعلیمی او می تواند سرمشقی برای زندگی علمی و عملی جامعه انسانی قرار گیرد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی – توصیفی به بررسی آموزه های تعلیمی کتابِ پریشان پرداخته و ساختِ معناییِ دوگانه ی حکایت ها و پند ها را بررسی نموده است. صفات تربیتی و اخلاقی خوب و بد نشان می دهد آموزه های تعلیمی حکیم قاآنی چه بوده و نیز چه بسامدی داشته اند، چه صفات تربیتی و اخلاقی نزد وی نیکو و چه صفاتی نزد وی مذموم و نکوهیده شمرده شده است که غالبا جنبه ی بازدارندگی داشته است. از خلال همین صفات نیز می توان دریچه ای به دنیای انسان های عصر حکیم قاآنی باز کرده و جامعه ی آندوران را به خوبی تماشا نمود.
مقدمه ای کوتاه بر مباحث طویل بلاغت
حوزههای تخصصی:
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
متن: نقطه تلاقی هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی (هرمنوتیک پدیدارشناسانه هانس – گئورک گادامر، پل ریکور و نظریه ادبی جدید)
حوزههای تخصصی:
میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، به ویژه نظریه های معطوف به خواننده پیوندی ضروری وجود دارد. این پیوند در رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک فلسفی و تبار پدیدارشناسانه این نظریه ها ریشه دارد. از این منظر، هرمنوتیک فلسفی، درواقع فلسفه ای هستی شناسانه در باب تفسیر متن است. وجه فلسفی هرمنوتیک فلسفی در «وجودی بودن» آن است و وجودی که گادامر و ریکور از آن می گویند، وجودی تفسیرشده است؛ به این اعتبار، تفسیر متن (حلقه رابط میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی) در محور اندیشه هرمنوتیکی گادامر و ریکور قرار دارد.
تفاوت در رویکردهای دو نمایند ه هرمنوتیک فلسفی به متن و تفسیر، تابعی است از تفاوت در دو راهی که هر یک از آن ها برای رسیدن به وجود در پیش گرفته اند. مهم ترین وجه تمایز، توجه ریکور به جنبه معرفت شناسانه و تأکید گادامر بر هستی شناسی ای مستقیم در روند تفسیر است. این تفاوت اصلی منشأ چهار تفاوت جزئی تر است: «زمانمندی»، «زبانمندی»، «ویژگی دیالکتیکی» و «عینیت گرایی».
در این مقاله، پس از بحث در نحوه رابطه هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، آرای گادامر و ریکور در باب متن بررسی می شود. ابتدا مفهوم متن در نظر هر یک جست وجو می شود، سپس با تمرکز بر چهار محور تفاوت ذکرشده، رویکرد تفسیری آن ها به متن با یکدیگر مقایسه، و در پایان، مباحث جمع بندی می شود.
شعر خاقانی و جلوه اسطوره خورشید در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین مهری ابتدا در ایران ظهور کرد و سپس در آسیای صغیر، سوریه و بین النهرین انتشار یافت. این آیین در طول زمان محو گردید و تنها جنبه تقدس آن در قالبی نمادین و اسطوره ای باقی ماند. خاقانی -شاعر مشهور قرن ششم- به سبب آن که مادرش نسطوری بود و هم به سبب آنکه ظاهرا در تاریخ ملل و مذاهب تبحری داشت، بیشتر از سایر شعرای فارسی زبان از آیین مسیح و عقاید نصاری (که متاثر از آیین میتراییسم بود) در شعر خویش یاد کرده و ترکیبات و تشبیهات مربوط به این آیین را به فراوانی در شعر خویش آورده و بدین لحاظ اشعار او قابل تامل است. شواهد نشان می دهد که آیین مهر و مسیحیت در اساس بسیار به هم شبیه هستند آنگونه که برخی از محققان بر این باورند که میتراییسم تاثیر بسیاری بر مسیحیت داشته است از سوی دیگر «تاثیر عقاید نجومی در دین مهری بارز است و به موقعیت خورشید در مقابل ستارگان وقع خاص نهاده می شد» (ورمازرن، 1345: 105). همین امر سبب شد اشعار خاقانی را -که هر دو ویژگی را داراست- از دیدگاه این کهن باور بشری به روش تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی جنبه های تاریخی دو منظومه غنایی «خسرو وشیرین» نظامی و«شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های خمسهی نظامی، ماجرای عشق خسرو پرویز، پادشاه ساسانی به شیرین برادر زادهی بانوی ارمن، به سبب رنگ ملی و برخورداری اززمینه های افسانه ای و غنایی از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است. امیرخسرو دهلوی دومین منظومهی خمسهی خویش را به این داستان اختصاص داده است. او با آنکه سوژه و سیر اصلی داستان را مطابق روایت نظامی سروده است اما تغییراتی نیز در جریان داستان ایجاد کرده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش از آن جهت است که برتری و تواناییهای زبانی، انتخاب واژگان و صور خیال نظامی در خمسه سبب شده است تا دیگر جنبه های داستانی، افسانهای و تاریخـی نادیده گرفتـه شود. لذا در پژوهش حاضر با شیـوهی توصیفی- تحلیـلی وتاریخی داستان غنایی خسرو و شیرین بر اساس قدیم ترین منابع معتبر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت و در نهایت این نتیجه به دست آمد که: امیرخسرو، بیش از نظامی، به الگوی تاریخی پایبند بوده است. او هر چند به اعتراف خود هرگز نتوانست به پای نظامی برسد، اما توانسته است، با روی آوردن به الگوی تاریخی و تغییراتی جزئی اما هنرمندانه در بخشهای افسانهای و تاریخی، از بین دیگر نظیره پردازان این اثر غنایی بزرگ تاحدّی نوآور باشد.
حماسه گیلگمش و روایت هاى مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسهء گیلگمش که اصل سومرى اما روایت بابلى دارد از ترجمهء زبانهاى اروپایى از لوحه هاى سنگى آن به زبان فارسى برگردانده شده است و در قالب چند ترجمهءکامل یا تلخیص به دست ما رسیده است. هر چند سیر اصلى داستان یک روایت دارد اما در بسیارى موارد مطالبى متفاوت در بعضى از روایات بیان شده است. در این تحقیق به تمام جزییات نمى پردازیم زیرا توضیحات برخى موارد تأثیرى عمده در فهم اصل داستان ندارد اما در مواردى دیگر بر تفسیر آن تأثیرى مستقیم مى گذارد. مثلأ وجود یک آیین مانندکشتى یا قربانى و نحوه آن کاملا بر باورهاى صاحبان آن اساطیر مبتنى است. در این مقاله سعى شده است تا ضمن بیان شواهد تعدد روایت و دلایل آنها، دربارهء صحت و سقم آنها داورى شود و ارزش کار در آن است که محققان حماسه گیلگمش را از داورى یک جانبه برحذر مى دارد. مبناى تحقیق کتاب (ANCIENT NEAR EASTERN TEXT’S BY JAMES B.PRINCHARD) متون شرق نزدیک باستان از جیمز. ب پیچارد) مى باشد، علاوه بر آن از چند ترجمهءکامل و ملخص استفاده شده است.
ادبیات و نقاشی: نقاشی های رمانتیک بلیک از حماسه میلتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. بلیک، شاعر و نقاشِ رمانتیک انگلیسی، بر اساس حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن، شاعر انقلابی قرن هفدهم انگلستان، نقاشی هایی کشیده که بیانگر تفسیر خاصِ او از این حماسه جاویدان است. شاعران رمانتیک، عموماً تحت تأثیر روحیه غالبِ عصر انقلاب فرانسه، به شخصیت های سرکش، ناشناخته و اسطوره ای توجه ویژه داشتند. از این رو، شخصیت شیطان در بهشت گمشدهٔ میلتن که نزد شاعران نوکلاسیک قرن هجدهم ضدقهرمان محسوب می شد، برای شاعران رمانتیک به قهرمانی تبدیل شد که آزادگی و سروری در جهنم را بر بندگی و تسلیم در بهشت برگزید. با این وصف، بلیکِ نقاش خوانشی متفاوت با سایر شاعران رمانتیک دارد. بلیک، به رغم شیفتگی دوران جوانی، در سال های بعدی زندگی از خشونت های انقلاب فرانسه در سال 1796 دل زده و مأیوس شد و راه نجات را در تخیّل و اندیشه خلاّقانه جست و جو کرد. بلیک نقاشی های حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن را در چنین حال و هوایی خلق کرد؛ نقاشی هایی که بیش از آنکه از حماسه میلتن بگوید، زبانِ حال بلیک است.
ساختمان داستان های گلستان سعدی
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی یکی از آثار بزرگ کلاسیک ایران است، که همواره در طول هفت قرن گذشته، یکهتاز میدان فصاحت و بلاغت بوده است. اگرچه در طول این مدت مورد تقلید نویسندگان زیادی قرار گرفته و رسیدن به نثر زیبای آن همواره آرزوی دست نیافتنی هر نویسنده بوده، اما همچنان ناشناخته مانده است. اگر چه ما همواره نثر زیبای گلستان را ستودهایم و همواره به محتوا و اندیشههای پنهان در آن نگریستهایم، اما تا کنون به شیوههای داستانپردازی این اثر سترگ نپرداختهایم. یکی از این موارد شکل یا ساختمان قصههای گلستان سعدی است. هدف از این مقاله بررسی ساختمان داستانهای گلستان سعدی و نیز شکل پیرنگ (مقدمه، تنه، پایان) در این قصههاست و این که سعدی از چه شکل و ساختمانی برای قصه و داستانپردازی بیشتر بهره برده است. در این مجموعه، پس از بیان توضیحاتی برای آشنایی بیشتر باساختار وپیرنگ، داستانهای گلستان از دو منظر مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در ابتدا شکل پیرنگ حکایتهای گلستان که شامل عناصری چون مقدمه، کشمکش، بحران، اوج و پایان است و سپس ساختمان یا ساختار حکایتها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در شعر جمال الدین عبدالرزاق و احمد شوقی
حوزههای تخصصی:
در این گفتار مدح نبی یا منقبت، به عنوان یکی از انواع ادبی در زبان فارسی و عربی بررسی می شود. ادبیات مذهبی، یکی از گونه های پر کاربرد در ادب فارسی و عربی است که به گونه ای بایسته و در خور مورد توجه علمی قرار نگرفته است. یکی از زیر مجموعه های مهم این گونه ادبی، مدایح نبوی ( منقبت ها) است که از نظر کمیت و کیفیت در هر دو ادب درخور توجه است. در این مقاله، سعی بر آن است که پیشینه و سابقه این نوع ادبی بررسی گردد، وضعیت و چگونگی مدایح نبوی در ادوار مختلف ادب فارسی و عربی بررسی شود و چهره های شاخص و بر جسته این گونه ادبی -چه در ادب فارسی و چه در ادب عربی- معرفی گردند. مبنای کار در این مقاله، مقایسه نعت رسول اکرم ( ص ) در ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (588 هـ) و همزیه نبویه احمد شوقی ( 1932 م )است. این کار با بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو منقبت، با پیش در آمد بررسی وضعیت منقبت سرایی در ادب فارسی و عربی همراه می گردد، تا هدف را به گونه بهتری مشخص نماید.
بررسی شعر هوشنگ چالنگی و تأثیر آن بر جریانهای شعری دهه¬های 50 تا 70(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه چهل شمسی یکی از درخشان¬ترین مقاطع شعر معاصر فارسی است. در این دهه، جریانها و موج های زیادی مانند موج نو، شعر دیگر و شعر حجم از دل شعر نیمایی سر برآوردند. هوشنگ چالنگی از جمله شاعرانی بود که در این دهه به شعر بیوزن موج نو گرایش پیدا کرد و به همراه چند شاعر، گروه «شعر دیگر» را تشکیل دادند که بعدها هسته نخستین «شعر حجم» شدند. آموخته¬ها و آموزه¬های شعری چالنگی در دهه پنجاه سرمشق شاعران جوان مسجدسلیمان قرار گرفت و از پس آن و با حمایت پرشور منوچهر آتشی، موج ناب پا گرفت. چالنگی از زبانی ویژه در سروده¬هایش بهره گرفته است. شعرِ او، شعری موجز است. توجه به عناصر اقلیمی و طبیعت زادبوم خویش در سرودههایش جلوه¬ای تازه به شعرهایش بخشیده است. بازآفرینی اسطوره در شمایلی تازه، فراروی از تقطیع نیمایی، تصویرهای فراواقعی، آشنایی¬زدایی و استعاره¬گرایی از دیگر ویژگیهای شعری اوست.
تأثیر گریه در سیر و سلوک از منظر مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
گریه نمودی از عواطف و احساسات انسان است که ریشه در حالات روحی او دارد. مولانا غم و گریه را موجب حیات جاوید می داند و از همین رهگذر معتقد است سالک باید در سیر و سلوکش از چنین گریه ای شاد شود. به اعتقاد او خداوند را می توان در قلب های شکسته انسان ها یافت. مولانا مناسب روحیه هر سالکی، با تکیه بر گریه او را تشویق می کند تا به سوی کمال و سعادت رهسپار شود. او تعادل روحی انسان را در خدادوستی و ترک خوددوستی و دوری از تمایلات نفسانی می داند. به همین دلیل، گریه را مثل اسلحه ای برای سالک در این راه به کار می گیرد. از نظر او گریه نشان این است که سالک به خدا عشق می ورزد. مولانا گریه را از ویژگی های انسان خوشبخت می داند، چه اشک گناهان سالک را شستشو می دهد، منتها اشک و گریه ای که از صدق دل باشد. این طرز تفکر در نهج البلاغه هم آمده است؛ آن جا هم از صفات متقین این است که قلب هاشان محزون است. به اعتقاد مولانا گریه نوعی اظهار نیاز است و به همین دلیل انسان را به یاد خدا می اندازد. خداوند در برابر گریه و سوز و گداز سالک به او حوض کوثر خواهد بخشید و همین گریه است که حتی آسمان را هم به ناله و فغان وا خواهد داشت. گریه عامل تسلط سالک بر نفس امّاره است که تمام بدبختی های انسان از اوست. در این مقاله تأثیر گریه بر چگونگی سلوک از منظر مثنوی بررسی شده است.
مقایسه شخصیت رستم و ارجن در شاهنامه و مهابهارات
حوزههای تخصصی:
مهابهارات اثر حماسی هندوان روایتگر جنگ پاندوان و کوروها بر سرحکومت منطقه ای به نام هستناپور است. در این جنگ که هیجده روز به طول می انجامد پاندوان برپسرعموهای خود پیروز می شوند. ارجن در میان باقی قهرمانان این کتاب از نظرگاه های متفاوت شبیه رستم، جهان پهلوان شاهنامه است. این مقاله به مقایسه دو قهرمان از دو فرهنگ حماسی پرداخته است؛ ارتباط با خدایان، ازدواج در شهری بیگانه، جنگ با حاصل این ازدواج که پسری است، آگاهی از وجود دارویی زندگی بخش، رفتن به سفرهای خطرناک هفتگانه، کشتن برادر از جمله موارد مشترک میان این دو قهرمان است. این مقاله بر آن است که سرایندگان مهابهارات در پرداخت شخصیت ارجن احتمالا متاثر از داستان های حماسی ایران درباره رستم بوده اند؛ داستان هایی که به زعم بسیاری از پژوهشگران منشا سکایی داشتند ارتباطات فرهنگی میان ایران و هند، مهاجرت بسیاری از اقوام و نژادها از جمله سکاها به هند و بردن آیین ها، باورها، اساطیر، داستان های حماسی بدان سامان از دلایل اثرپذیری هندوان از داستان های حماسی ایران می تواند باشد که در این مقاله ضمن اشاره به آنها، مشابهت های میان دو شخصیت نیز نشان داده خواهد شد. پیش از این نیز دارمستتر در مقاله ای تاثیرپذیری حماسه هندوان را از داستان کیخسرو نشان داده بود.
حکایت های سعدی و غزل های حافظ
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا غزلهای سعدی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و آنها را به لحاظ سادگی واژگان، بینیاز از تفسیر و شرح معرفی مینماید و آنها را با گلستان و بوستان مقایسه مینماید. نویسنده هدف سعدی در گلستان و بوستان را «نصیحت گویی» میداند و در مقایسه غزلهای سعدی با حافظ، غزلهای حافظ را نیازمند شرح و توضیح دانسته است. در ادامه مقاله نیز به بررسی تشابهات و تفاوتهای حکایتهای سعدی در گلستان و بوستان و غزلهای حافظ میپردازد.