ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
۱۵۲۱.

تحلیل نمادینگی عناصر خاک و باد در اساطیر و شاهنامة فردوسی براساس نقد اسطوره(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۳۴۶۸ تعداد دانلود : ۱۹۰۸
در این جستار براساس نقد اسطوره شناختی به بررسی نمادینگی عناصر متضاد چهارگانه در اساطیر، به ویژه اسطوره های خاک و باد و مشاهدة تبلور آن در شاهنامة فردوسی پرداخته ایم. تجسم ضدیت جوهری و وحدت نهایی میان عناصر متضاد، از فرافکنی محتویات ناخودآگاه در موضوعات بیرونی، در جهت غلبه بر طبیعت منتج شده است که در این میان، هر آخشیج صاحب نقش هایی شده است که در اساطیر جهان، ازجمله شاهنامه عمومیت دارد. در اساطیر، خاک مادّة اولیّة تشکیل دهندة حیات مادّی و زندگی جسمانی انسان، و همچنین بستری برای مرگ و اضمحلال و پایان حیات گیتیانة او به شمار آمده است و باد نمادی از خشم طبیعت و بروز اختلال در تعادل میان طبایع است که بارزترین نمودهای آن را در اسطورة توفان (در تلفیق با آخشیج آب) و دیو باد میتوان جستجو کرد.
۱۵۲۴.

نگاهی تازه به فرایند «مجاز» در زبان وادب فارسی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۳۴۶۸
در مقاله حاضر کوشش شد ه است تا به چگونگی عملکرد فرآیند «مجاز»در زبان خودکار فارسی و نیز امکان طرح این فرآیند در زبان ادب پرداخته شود. برای نیل به این هدف، ابتدا به سنت مطالعه «مجاز» اشاره شده و سپس جایگاه طرح این فرآیند در پژوهشهای ادبی مورد ارزیابی قرار گرفته، گونه های «مجاز» بر حسب نوع رابطه معنایی در سنت مطالعه این فرآیند باز کاویده شده است. بازبینی این دسته از مطالعات بخش بعدی نوشته ی حاضر را به خود اختصاص داده و سپس توصیف تازه ای از «مجاز» در زبان ادب پیشنهاد شده، تا در نهایت مشخص شود این فرایند از دیدگاه معنی شناسی چگونه قابل تبیین می نماید.
۱۵۲۵.

شخصیت شناسی شغاد در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه عقده حقارت فردوسی رستم شغاد شخصیت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۹۶
فردوسی در توصیف شخصیتهای مهم شاهنامه به گونه ای نشانه گذاری و تصویر پردازی کرده که با تحلیلهای روان شناختی می توان به لایه های پنهان روانی و شخصیتی ایشان دست یافت. این امر، حاکی از نگاه دقیق و بصیرت شاعر به سرشت و روان آدمی است. از جمله شخصیتهای پیچیده روانی و اثرگذار، اما منفی شاهنامه، شغاد برادر ناتنی رستم است که فردوسی چنان هنرمندانه و دقیق به ارائه نشانه ها، توصیف رفتارها و علل انگیزشی وی در قتل رستم می پردازد که با بررسی کلیه این توصیفها و نشانه ها و مقایسه آنها با نابهنجاریهای روانی شناخته شده در دانش روان شناسی، می توان نتیجه گرفت شغاد دچار اختلال روانی عقده حقارت است. بنابر گزارش فردوسی، می توان علل پیدایش احساس حقارت و تبدیل آن به عقده حقارت را در شغاد نسبت به رستم در این موارد دانست: مادر کنیز و بی اصل و نسب، تولد شوم، تبعید از کشور و خانواده در سن نوجوانی و آوازه جهانگیر رستم. همچنین برخی از ویژگیهای رفتاری افراد دارای عقده حقارت ـ بر اساس نظریه یِ آلفرد آدلر ـ که در شغاد یافت می شود عبارتند از: خشم، نفرت، حسادت، تکبر، تناقض رفتاری، هراس و استفاده ی ابزاری از ارزش ها.
۱۵۲۶.

بررسی تطبیقی تئاتر ارسطویی و روایی با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثر سوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر برشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرنگ استغراق بیگانه سازی تئاتر ارسطویی و روایی فاصله انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۴۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۵۹
پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثال­های متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاترارسطویی و روایی می پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می شده است. هدف این شیوه نمایشنامه نویسی، تزکیة احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می شود . وجود «وحدت سه گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت درزمینه نمایشنامه­­نویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات به­وسیله بیگانه سازی، غرابت بخشید تا آن ها بازشناخته شوند و زمینه های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. ازجملة این فنون بیگانه سازی عبارت اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنه­آرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمة خالی با پرده نیمه­باز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگررا از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.
۱۵۲۸.

گنبد سیاه (نقدی بر اساس یکی از قصه های هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۳۴۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۳۵
قصه گویی، به عنوان رسم و سنّتی در دربار سلاطین، همواره جلوه هایی چشمگیر در ادب کلاسیک ایران داشته است. بورخس ـ نویسنده و متفکر بوینس آیرس ـ در کتاب نه مقاله دربارة دانته، پیشینة قصه گویی را به عصر اسکندر مقدونی میرساند و بر لزوم افسانه بودن این قصه ها تأکید میکند.بررسی یکی از این نوع قصه گوییها و قصه ها، با همان عادت و رسم متداول دربارها و سلاطین، در قصه ای از هفت پیکر نظامی، موضوع مقالة تحلیلی حاضر است. در این مقاله، نمادهای قصه، به شیوة تحلیلی بررسی شده و سبک داستان پردازی نظامی، در زمینه های مختلف داستان سرایی ـ چه در ساخت و پرداخت و چه در مضمون و محتوا ـ ارزیابی و نقد شده است. در این عبور گذرا، ضمن معرفی اجمالی داستان، اهداف و دیدگاه های نظامی از طرح و بیان قصه، معرفی و جلوه های ذهنی و زبانی نظامی در هدایتگری جریان داستان از مقدمه تا پایان نقد و تفسیر میشود؛ همچنین، دربارة اندیشه ها و چهارچوب های نظامی درجهت اخلاق و معرفت و حکمت و ادب بحث میشود. در این مقاله، علاوه بر جنبه های نمادین و زبانی قصه، مسائلی همچون تصویرگری و رنگ و موسیقی نیز سخن به میان میآید.
۱۵۲۹.

بررسی نقوش تزیینی کاخ های لشکری بازار و مسعود سوم غزنوی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر غزنویان کاخ لشکری بازار کاخ مسعود سوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۲۶
غزنویان در اواسط قرن چهارم هجری به قدرت رسیدند و بر نواحی گسترده ای از هند، ایران، افغانستان و آسیای مرکزی تسلط یافتند. پادشاهان غزنوی توانستند با حملات مکرر به هندوستان ثروتی عظیم را به چنگ آورند و با این پشتوانه، برای نمایش اقتدار خود بناهای با شکوهی را احداث نمایند. بسیاری از متون تاریخی از شکوه و عظمت این بناها که عمدتاً در افغانستان امروزی قرار دارند، یاد کرده اند. یکی از عوامل شهرت کاخ های غزنوی تزیینات غنی، متنوع و گاه بی سابقه آنها می باشد. بررسی و تحلیل این تزیینات در مطالعه تاریخ تزیینات وابسته به هنر معماری در ایران و آسیای میانه از اهمیت زیادی برخوردار است. تاثیرگذاری فرهنگ های مختلف به خصوص ترکی، ایرانی و هندی در بستری اسلامی، نقش مایه هایی به غایت متنوع و تأمل برانگیز را پدید آورده است، همچنین فنون و نوآوری هایی که در اجرای این تزیینات به کار رفته است تا آن زمان در قلمرو هنر اسلامی بی سابقه بوده است. در این مقاله تلاش بر آن است که با بررسی و تحلیل نقوش به کار رفته در تزیینات کاخ های غزنوی و مقایسه تطبیقی آنها با موتیف های فرهنگ های همجوار، شناخت بهتری از سبک و خاستگاه نقوش و تزیینات دوره غزنوی و همچنین تأثیرات این سبک بر سنت های هنری پس از خود، به دست آید. مهم تر از همه، در این تحقیق با ارایه مستندات پیشنهاد می شود که سبک هنری غزنوی که در معماری غیر مذهبی استفاده شده، سبکی است که ریشه در سنت ها هنری پیش از اسلامِ ایرانی، ترکی و هندی دارد.
۱۵۳۲.

بررسی عناصر روایت و کانون مشاهده در رمان «سخت تر شدن اوضاع»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۳۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۱۴
این مقاله به بررسی 1- کانون مشاهده و 2- کانون روایت در نظریه های روایت شناختی در رمان «سخت تر شدن اوضاع» می پردازد. در رویکردهای روایت شناختی به ایجاد تمایز میان دو جنبه مختلف زاویه دید تمایلی نیست. تمایز بین دو مفهوم 1- روایت و 2- کانون مشاهده قبل از ژرار ژنه، روایت شناس مشهور فرانسوی، مورد توجه قرار گرفته بود، اما این ژرار ژنه بود که این تمایز را به صورتی نظام مند مورد بررسی قرار داد. ژنه برای عبارت زاویه دید این دو عبارت متمایز را به کار برد که اولی به عمل انتقال کلامی داستان توسط گوینده (راوی در ادبیات داستانی) و دومی به کانونی مربوط می شود که از طریق آن روایت از نظر مکانی - زمانی، روانشناختی و ایدئولوژیکی مشاهده می شود. ژنه معتقد است که در هر دو اثر روایی دو جنبه متمایز زاویه دید ممکن است از طریق یک فرد واحد و یا همزمان از طریق چندین راوی و مشاهده گر نمود یابد. در اثری روایی مانند «سخت تر شدن اوضاع» اثر هنری جیمز، که یکی از آثار برجسته در حوزه ادبیات روایی است، می توان جنبه های مختلف زاویه و دید و کانون مشاهده را بررسی کرد. بنابراین در این پژوهش دو جنبه متمایز زاویه دید که ذکر آنها رفت، مورد بررسی قرار می گیرد و به اهمیت هر یک از این جنبه ها در برخی از آثار برتر ادبیات داستانی اشاره می شود.
۱۵۳۴.

محتوای جامعه شناختی گلستان سعدی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه شناختی سعدی گلستان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
تعداد بازدید : ۳۴۵۹ تعداد دانلود : ۵۸۷۲
گلستان سعدی به عنوان اثری که از جملهء آثار موفق جهان و ایران قرار دارد، میتواند نمونهای عالی و مهم در تاریخ ادبیات ایران به شمار آید که در صورت تحلیل جامعهشناختی آن، قادر خواهیم بود ضمن ورود روشمند به تحلیل جامعهشناختی آثار ادبی ایران، از منظر جامعهشناسی تاریخی، امکان درک و فهم جامعهشناختی دورهای از تاریخ بغرنج و مهم ایران و توصیفی جامعهشناختی از وضع اجتماعی و فرهنگی آن عصر را فراهم آوریم. در این راه امکان درک و توصیف نهادهای مهم اجتماعی در قرن هفتم از جمله نهاد سیاست، حکومت،خانواده، اقتصاد، دین و آموزش و پرورش و همچنین اطلاعاتی در خصوص نقشها و هنجاری اجتماعی در متن نهادهای اجتماعی به دست میآید که به همراه سایر اطلاعات موجود در گلستان سعدی میتواند تصویری نسبتاً کامل از یک جامعه ارایه نماید.در این مقاله کوشیده شده است تا از این منظر گلستان مورد بررسی قرار گیرد.
۱۵۳۵.

نقد کهن الگویی غزلی از مولانا

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۴۳
"نقد آرکی تایپی از نظریه های مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روان شناختی است و بر اساس آرای روان شناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر می پردازند و نشان می دهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپ ها را که محصول تجربه های مکرر بشر است و در ناخودآگاهی جمعی وی به ودیعه گذاشته شده جذب کرده، و آنها را به شیوه ای سمبولیک نمایش داده است. هدف این مقاله هم بررسی یکی از غزل های مولوی از منظر نقد کهن الگویی است. نگارنده تلاش می کند تا ضمن توضیح مختصری درباره این نوع نقد نشان دهد که جان آگاه مولانا با ژرف بینی و کنکاش در حقایق هستی توانسته است صورت های مثالی نخستین را دریابد و آنها را در غزل های خود به صورت ناخودآگاه به کار ببرد. مضمون کهن الگویی حاکم بر فضای غزل مورد بحث با مطلع: مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من، دولت پاینده شدم آرکی تایپ مرگ و ولادت مجدد است. در بحث از نظریه مرگ و ولادت مجدد به داستان های قرآن و کتاب مقدس اشاره می شود. از نظریونگ ولادت مجدد یکی از بنیادی ترین اعتقادهای بشری است که ناشی از این همانی بین بشر و چرخه طبیعت است. در این غزل جز نظریه ولادت مجدد، کهن الگوی پیر خردمند، قهرمان و موقعیت های کهن الگویی سفر، طلب و تشرف نیز دیده می شود. "
۱۵۳۶.

عقل از دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عقل کلی عقل جزئی عقل معاش عقل ایمانی و عقل کسبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۸
مولوی برخلاف برخی عارفان که از سر بی مهری به عقل می نگرند، در آثار خود به ویژه در مثنوی معنوی با اهتمامی ویژه به عقل نگریسته است. او تمام گونه ها و اطلاقات عقل و زوایای آن را بررسی کرده است. از این رو گاه به نکوهش و گاه به ستایش عقل پرداخته است. وی در مواردی مقام راهبری را به عقل سپرده و بیان می کند که کدام گونه عقل است که آدمی را به مقصد می رساند وکدام گونة آن آدمی را از رسیدن به هدف باز می دارد. از آنجا که به نظر مولوی، عقل های جزوی، معاش وهم و خیال اند، به نکوهش آن می پردازد و معتقد است که این عقول نمی توانند راهبر انسان باشند ولی از دیگرسو، عقل های کل، کلی را به عنوان عقولی راهگشا معرفی می کند و اظهار می دارد که این عقل ها هستند که می توانند سرانجام انسان را به سر منزل مقصود برسانند. هدف اصلی این نوشتار آن است که مسئلة عقل وجایگاه آن را از دیدگاه مولوی به روش تحلیلی و با استفاده از آثار وی مورد کند وکاو قرار دهد.
۱۵۳۷.

بررسی تئاتر آبسورد در نمایشنامه «چوب به دست های ورزیل» اثر غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونسکو کنش بکت غلامحسین ساعدی فضا - زمان تئاتر پوچی زبان دراماتیک پرسوناژها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۴
در این پژوهش تلاش شده تا جنبه های ادبی و نمایشی تئاتر ابسورد (تئاتر عبث نما) که توسط نمایشنامه نویسانی همچون بکت، یونسکو و ... در فرانسه پایه گذاری شده در نوشتار و نمایشنامه چوب به دست های ورزیل اثر غلامحسین ساعدی، نمایشنامه نویس و یکی ازچهره های شاخص تئاتر معاصر ایران، نشان داده شود. این پژوهش به طرح این مسئله می پردازد که مفاهیم این جریان دراماتیک قرن بیستم چگونه در نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل تجلی یافته است. جهت پاسخ به این مسئله، مقاله حاضر عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی مانند کنش، پرسناژ، فضا و زمان، و گفتمان به کار گرفته شده در این اثر را مورد بررسی قرار می دهد. حاصل این بررسی نشان می دهد که ساعدی نیز همانند نمایشنامه نویسان تئاتر ابسورد همه عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی را نقض کرده و موقعیت های متناقض و حتی تحیر برانگیز را پیش روی خواننده ایرانی به نمایش می گذارد و حرکتی نوین را در هنر نمایش ایران ایجاد می کند. تئاتر ساعدی که آینه نگرانی های موجود در زمان خود است، نگرشی بدبینانه نسبت به هستی دارد. این تئاتر اضطراب های نسلی را به نمایش می گذارد که پس از حوادث جنگ جهانی دوم خود را در مقابل اندوه عمیق اشغال (یا بهتر است بگوییم استعمار) می بیند و هیچ حقی حتی امیدواری را برای خود به رسمیت نمی شناسد. ساعدی در حالی که هرگونه گفتمان ایدئولوژیک و جهت دار مانند تئاتر متعهد (با تعریفی که سارتر از آن ارائه می دهد) را رد می کند، تصاویری عبث از وضعیت بشر را بر روی صحنه به نمایش می گذارد. از این رو، در تئاتر ساعدی ترس ناشی از بی معنایی هستی و عدم انسجام جهان خالی از روح بشری، یعنی جهان «گرازها» در معرض دید خواننده قرار می گیرد.
۱۵۳۸.

نگرشی بر تحول بنیادی تعبیرات و اصطلاحات استعاری از سبک خراسانی به سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان معشوق استعاره عشق شراب عاشق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک خراسانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک عراقی
تعداد بازدید : ۳۴۵۸ تعداد دانلود : ۱۸۸۰
در گستره ادب فارسی، شاعران و نویسندگان اهل عرفان با بهره جستن از مضامین و واژه هایی که برای عشق صوری و ظاهری به کار می رود (رخ و خط و خال، شراب و عیش و...) در مفاهیم و معانی هر یک، دگرگونی بنیادی و اساسی به وجود آورده اند و این الفاظ را به صورت استعاری و رمزی برای جمال حقیقی و خوشی ناشی از وصال و رسیدن به معبود ازلی به کار گرفته اند. ایشان، معنا را به کسوت لفظ پوشانده اند که با کنار زدن پوشش لفظ، معنای اصلی و حقیقی، خود را می نمایاند. در این نوشتار، نگارنده با توجه به باورهای عرفانی که در ادب فارسی بازتابیده است و با کنکاش در فرهنگ ها و اصطلاح نامه های استعاری عرفانی، تاثیر عرفان و دیدگاه های آن را بر دگرگونی مفاهیم استعاره ها، نشان می دهد.
۱۵۳۹.

نمادشناسی داستان مرد درویشی که کوزه ای آب برای خلیفه برد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
تعداد بازدید : ۳۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۸۱
مثنوی مولوی از آثار ارزنده ای است که میتواند از زاویه روان کاوی بررسی شود. از میان روان کاوان و روان شناسان، نظریات کارل گوستاو یونگ با آثار عرفانی، داستان ها و اسطوره ها قابل تحلیل است. آنچه یونگ را به مولانا نزدیک میکند اهمیت و ارزشی است که وی برای خودآگاهی و کمال قایل است و این همان چیزی است که مولانا در سراسر مثنوی انسان را به سوی آن فرا میخواند. همچنین شناخت مولانا از جنبه های پنهان روان آدمی که از مبانی و اصول نظریات یونگ است، به رغم عدم تفکیک، طبقه بندی و نام گذاری این جنبه ها، در ایجاد این پیوند و سازگاری مؤثر است. در این مقاله جنبه های نمادین داستان مرد اعرابیِ درویشی که کوزه آبی برای خلیفه برد و ماجرای او با زنش تحلیل و بررسی میشود. نگاه به ظاهر متناقضی که مولانا و مرد درویش نسبت به زن دارند میتواند ریشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوی آنیما و دوگانگی آن داشته باشد. همچنین به سایر نمادهایی که به نوعی با روان انسان در ارتباط اند، اشاره میشود
۱۵۴۰.

نگاهی تازه به جایگاه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینان او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه زبان و ادبیات عربی صفاریان یعقوب لیث احیاگر شعر فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵۸ تعداد دانلود : ۸۰۷
آغاز سرایش شعر فارسی و تعیین نخستین شاعر تاریخ ادبیات فارسی یکی از مهمترین مباحثی است که به دلیل وجود آرا و اقوال مختلف در هاله ای از ابهام باقی مانده است. مطابق با نظر برخی از پژوهشگران، یعقوب لیث صفاری به عنوان احیاگر شعر فارسی از زبان عربی بی بهره بوده است و جانشینان وی نیز راه او را در بی اعتنایی به زبان و ادب عربی پیموده اند. مقاله حاضر در نظر دارد با هدف تبیین جایگاه زبان و ادبیات عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینانش، بر اساس منابع کتابخانه ای با روش توصیفی- تحلیلی، دلایلی را بر عربی دانستن یعقوب و جانشینانش ذکر کند و به روشنگری درباره وضعیت زبان و ادبیات عربی در آن دوران بپردازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سلسله صفاریان؛ به ویژه در قرن چهارم هجری از شعر عربی رویگردان نبوده؛ بلکه دوست دار آن نیز بوده است و آنچه در مورد یعقوب لیث، مؤسس این سلسله، مبنی بر بی بهره بودن وی از زبان عربی و احیاگری شعر فارسی آمده، بی پایه و اساس و ریشه گرفته از کتاب تاریخ سیستان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان