ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
۱۳۲۲.

شمـع آفتـاب

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره شمع آفتاب شمع ماه چراغ خورشید چراغ قمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۹ تعداد دانلود : ۹۰۵
در این جستار ترکیب « شمع آفتاب» در بیت: زروی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا (حافظ، 1371: 3) بررسی شده و اختلاف نظر حافظ پژوهان درباره آن نقد شده است. توجه به آثار معاصران حافظ و شاعران پیش از وی در استعمال ترکیب کلیشه ای « شمع آفتاب» توضیح بهاءالدین خرمشاهی، حافظ شناس بزرگ روزگار ما را که در آن آمده است: « شمع آفتاب: اضافه تشبیهی نیست. مراد مشعل و شعله آفتاب است و گرنه شمع عادی از نظر نورانیت با آفتاب مناسبتی ندارد...» رد می نماید. گشتگی مصراع دوم بیت مورد نظر در میان یازده نسخه دیوان حافظ به صورتهای « قرص آفتاب (چهار نسخه) و شمع و آفتاب (دو نسخه) و شمع آفتاب (پنج نسخه)، آمده است. نویسنده تنها صورت « شمع آفتاب» (پنج نسخه) را درست دانسته و برای اثبات این مطلب که در این ترکیب « آفتاب» به « شمع» مانند شده است، نه برعکس، شواهد فراوانی در متون گذشته یافته و نیز به نکاتی جالب توجه رسیده است: ترکیب « شمع آفتاب» ترکیب کلیشه ای بوده است که به صورتهای « شمع خورشید» و « شمع مهر» نیز آمده است. گاه نیز برعکس شمع به خورشید مانند شده است. اینکه شمع گردون، شمع افق، شمع روز، شمع آسمان، شمع فلک و شمع خاورگاه استعاره از آفتاب اند، دلیلی دیگر بر این ادعاست. نکته دیگری که از شواهد به دست می آید، این است که در قدیم چراغها را از شمع روشن می کرده اند. آخرین نکته که در خصوص شمع و چراغ قابل تامل است، این است که در زمان قدیم شمع بزرگتر و بسی برتر از چراغ بوده است: در مصراع مورد بحث حافظ « شمع آفتاب» در برابر « چراغ مرده » نشسته است؛ یعنی « چراغ» با « آفتاب» مقایسه شده، نه با « شمع »؛ هرچند شمع نیز از چراغ بزرگتر و در روشنایی برتر بوده است. حافظ، روی دوست را به شمع مانند نمی کند، بلکه آن را آفتاب می داند تا چراغ را در برابر آفتاب نشانده باشد. چراغ در زمان قدیم با روغن می سوخته است و ضعیف و اندک نوربوده و هنگام خاموشی سیاه و تیره؛ به طوری که خاقانی آن را دل سیاه نیز خوانده است.
۱۳۲۳.

تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی در شاهنامة فردوسی (مورد مطالعه: داستان سیاوش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی هویت انیرانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران هویت در ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۳۶۵۷ تعداد دانلود : ۱۸۰۳
شاهنامة فردوسی با روایت گذشتة ایرانیان بخش زیادی از عناصر هویت ایرانی را به زمان حال انتقال داده است. در این نوشتار به منظور شناخت هویت ایرانی و تقابل آن با غیرایرانی و بستر زمانی و مکانی به وجود آورندة شاهنامه، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج واکاوی متن داستان سیاوش نشان می دهد گفتمان هویت ایرانی به واسطة تقابل با گفتمان هویت انیرانی شکل گرفته و در هر دو گفتمان، بعد سیاسی هویت از اهمیت بیشتری برخوردار است. فردوسی نهاد سیاسی را نگهبان آزادی و استقلال ایران زمین می داند. درواقع، او با توجه به شرایط زمان خویش و غلبة عرب ها بر ایران، ایدة سیاسی خود را در قالب شاه آرمانی بیان کرده است. شاه آرمانی با ویژگی های فرّ ایزدی، داد و خرد دال مرکزی گفتمان هویت ایرانی بوده است و درمقابل، از شاه انیرانی به عنوان دال مرکزی هویت انیرانی که فاقد فره ایزدی داد و خرد است، مشروعیت زدایی شده است.
۱۳۲۴.

سام شپرد و ادبیات نمایشی مدرن و پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم مدرنیسم نمایشنامه ادبیات نمایشی سام شپرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۶
ادبیات نمایشی آمریکا از روزهای آغازین، همواره سیر تکاملی را پشت سر گذاشته است. این نوع ادبیات، که به صورت جدی در قرن بیستم آغاز می شود با نمایشنامه های یوجین او نیل شناخته می شود. همزمان و پس از او نمایشنامه نویسان متعددی ظهور کردند که برجسته ترین آنها تنسی ویلیامز و آرتور میلر هستند. این دو به همراه او نیل نمایشنامه نویسان مدرنیست محسوب می شوند . با ظهور ادوارد البی نوع جدیدی از این ادبیات ظهور می کند که ناشی از تئاتر آبسورد اروپاست. پس از البی، نمایشنامه نویسان مطرح دیگری که با آغاز پست مدرنیسم پا به عرصه نمایشنامه نویسی...
۱۳۲۵.

ترکیب سازی های واژگانی در پنج گنج نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی پنج گنج ترکیب سازی زبان شاعرانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۳۶۵۵
نظامی گنجوی ابعاد و ساحت­های گوناگونِ قصّه­پردازی، صور خیال و زبان شاعرانه را در زبان فارسی گسترش داده است. بیشتر توجه پژوهش­گرانِ نظامی به توان قصّه­پردازی، آفاق اندیشه­ها و صور خیال آثار او بوده است، لیکن توجه به هنر زبانی و بویژه توان ترکیب­سازی او بر سبیل اشارت بوده است. در این مقاله سعی می­شود به هنر ترکیب­سازی نظامی پرداخته ­شود. این جنبه هنر نظامی بر مبنای دیدگاه فرمالیست­های روسی تحلیل شده است که بنا بر نگرش آنان فصلِ ممیز آثار ادبی از دیگر سخن­ها، آشنایی­زدایی؛ بویژه آشنایی­زدایی زبانی است. همچنین به این مسأله پرداخته شده است که یک شاعر شاید نتواند واژه بسیط جدیدی بسازد؛ لیکن هنر شاعر بزرگی همچون نظامی در ساختن ترکیبات جدید است. نظامی این کار را در وضعیت­ها و موقعیت­های گوناگونِ جهانِ داستان، هم برای «ادای مقصود» انجام داده است و هم برای برجسته کردن سخن شاعرانه خود. ترکیب­سازی­های «اشتقاقی» بدیع نظامی در ذیل عنوان­هایی همچون: ترکیبات ونددار و شبه­وندار، صفات فاعلی و مفعولی مرکبِ مرخّم، ترکیبات اسمی، ترکیبات وصفی و ترکیبات معمولِ دارای معانی نامعمول بررسی و تحلیل شده اند. نتیجه کلّی این بررسی این است که نظامی ترکیباتی  فراوان و گوش­نواز و نظرگیر ساخته است که می­توان گفت هنر مسلّط او در ساحت زبان داستان و «بلاغتِ روایت» همین است و از این رو کاربرد و زنده گردانیدن آن­ها امری بایسته و شایسته است.
۱۳۲۶.

نقد ریخت شناختی حکایتهای کشف المحجوب و تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذکره الاولیا روایت شناسی ریخت شناسی کشف المحجوب ولادیمیر پراپ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۳۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۹۶۸
تحلیل ریخت شناختی به روش ولادیمیر پراپ در حدود 200 حکایت عارفانه از دو کتاب ارزشمند کشف المحجوب و تذکره الاولیا مشخص کرد که در خویشکاری خاص عارفانه ها، که کرامت در جایگاه برجسته و نقطه عطف داستان واقع است، تابع معنای دامنه بیشتری نسبت به گونه های دیگر (عامیانه ها، عاشقانه ها و ...) دارد. با وجود اینکه تعداد نقش ویژه ها محدود است از گوناگونی بسیاری برخوردار است. تنها عامل همسانی در چنین آرایشهای کوچک مقیاس با رنگهای متنوع، جایگاه نقش ویژه هاست؛ همچون قرار گرفتن کدهای رمز در محلهای ویژه در راستای همخوانی با نقطه عطف داستان در این تحقیق، سه حوزه کنش، مشخص شد و تعداد خویشکاریها به 11 رسید که بعضی با آنچه در عامیانه ها وجود دارد، همسان، و بعضی دیگر جدید و خاص عارفانه هاست.
۱۳۲۷.

امپریالیسم زبانی از دیدگاه نقدی عزّالدّین المناصره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد فرهنگی ادبیات تطبیقی امپریالیسم زبانی عزالدین مناصره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۹ تعداد دانلود : ۳۴۳۲
عزالدین المناصره (1946- اکنون)، شاعر و ناقد فلسطینی تبار از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی در جهان عرب به شمار می آید که موضع گیری متفاوتی نسبت به ادبیّات تطبیقی و ماهیّت فرهنگی آن دارد. وی در این حوزه، با طرح مفاهیم مرکزیّت اروپا-آمریکایی زبان، شرط اختلاف زبانی در مطالعات مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، آنگلوگرایی و فرانکوگرایی و ترجمه بیگانه ساز، به بررسی نقادانه امپریالیسم زبانی در جریان جهانی شدن ادبیّات به طور عام و پژوهش های ادبیّات تطبیقی به طور خاص پرداخته است. از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به معرّفی و تحلیل و البته نقد دیدگاه های عزالدین مناصره در جریان سیاست زبانی استعمار پرداخته و به این نتایج دست یافته است. مناصره از زبان به مثابه ابزار «انتقال فرهنگ»، به عنوان شکل نوینی از استعمار در دوران حاضر یاد می کند. از نظرگاه او، ترویج زبان انگلیسی و فرانسوی توسط سلطه طلبان، در کشورهای جهان سومی، از یک سو، به منزله «نفوذ و استیلا» یافتن در آنها به شکلی نرم و آرام است که موجب افزایش منافع غرب در کشورها شده و از سوی دیگر، فرهنگ ها و زبان های ملّی و محلّی را در بلندمدت به سمت تضعیف یا نابودی سوق داده است. مناصره، بومی گرایی ترجمه و برگردان آثار ادبی مطابق با ارزش های ایدئولوژیکی فرهنگ مقصد و به کارگیری وسائل ارتباطات و اطلاعات همچون رسانه ها و اینترنت و تعامل های سازنده با کشورهای اسلامی را که زبان عربی در آن کشورها به عنوان زبان دوم مورد توجّه قرار می گیرد؛ از جمله راهکارهایی برای حفظ و نشر زبان عربی و مقابله با امپریالیسم زبانی برمی شمرد.
۱۳۲۸.

تبارشناسی زن اثیری در بوف کور صادق هدایت بر پایه کشفیات «نقاره خانه ری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت بوف کور زن اثیری ری نقاره خانه ری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۴ تعداد دانلود : ۸۷۳
شیوه نگارش و پرداخت شخصیت ها در رمان بوف کور به گونه ای ا ست که این متن را همواره در میدان دیدگاه های گوناگون و رویکردهای مختلف قرار داده است. یکی از شخصیت های رازآمیز و بحث برانگیز این رمان، «زن اثیری» است. تاکنون نظرهای گوناگونی درباره چیستی و کیستی این زن داستانی از سوی تفسیرگران و منتقدان بازگفته شده است. این مقاله پس از بررسی دیدگاه های پیش گفته، به تبارشناسی «زن اثیری» بر پایه نشانه هایی از درون متن و نشانه هایی از بیرون متن پرداخته است. این نوشته در پی پاسخ بدین پرسش است: آیا شخصیت «زن اثیری» تنها برآمده از خیال خلاق داستان پرداز است یا ریشه در واقعیت های بیرونی دارد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که تصویر زن اثیری و مکان به خاک سپاری او با برخی از یافته های باستان شناسی در منطقه «نقاره خانه ری» همسویی دارد. بازگشت روان مردگان به جهان زندگان در آثار دیگر هدایت نیز نظر نگارندگان این مقاله را پشتیبانی می کند که معتقدند: «این زن می تواند همان "نجیب زاده دیلمی" باشد که در نقاره خانه ری به خاک سپرده شده، از سوی هدایت بازآفریده شده است».
۱۳۳۱.

چه کسی غزلیات سعدی را به چهار دسته تقسیم نموده؟ و به چه علت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعدی غزلیات طیبات بدایع خواتیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۵۷
در این گفتار، به سه پرسش که روزگاری ذهن من - و به طور مسلم ذهن بسیاری دیگر را- به خود مشغول ساخته بود، پاسخ داده شده است. پاسخ اول: شناسایی و معرفی کسی است که غزلیات سعدی را به چهار دسته: طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم تقسیم کرده است. پاسخ دوم به این نکته که: علت این تقسیم بندی چه بوده است؟ و پاسخ سوم به این سوال که: چرا آن شخص پاره ای از غزل های ضعیف و عیبناک را از میان نبرده است؟
۱۳۳۳.

تعلیم الگوی حکومت در کلیله و دمنه و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت کلیله و دمنه گلستان سعدی کشورداری رعیت پروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۲
نویسندگان کتاب های «کلیله و دمنه» و «گلستان» سعدی، هر یک به گونه ای در طرح مسألة حکومت و ضرورت تشکیل دولت های سیاسی تأکید ورزیده اند. در هر دو اثر مذکور، مسألة آیین کشورداری، حکومت، شیوه و راه های آن قابل بررسی است. رعایت ِاصول و موازین اخلاقی در کشورداری هم چون عدالت، رعیت پروری و امثال آن، پیوندی استوار با شیوة شخصی شاهان دارد و حتی این امر در منابع تاریخی ایران نیز نمود فراوانی دارد. «کلیله و دمنه» و «گلستان» نیز هریک به سهم خویش تأثیر عمده ای دارند. سعدی در «گلستان» یک باب را به سیرت پادشاهان اختصاص میدهد و نکات مهمی را در این زمینه متذکر میشود. در کتاب «کلیله و دمنه» نیز این امر به گونه ای دیگر و با زبان حیوانات بازگو میشود. نویسندگان هر دو کتاب «کلیله و دمنه» و «گلستان»، در صدد چاره برای رفع مشکل های مردم و دفع ستم و فساد و تباهی هستند. در هر دو اثر، حکومت ظالمانه ناروا دانسته شده و برای ریشه شناسی ناهنجاری حکومت ها، الگویی مناسب ارائه میشود که در صورت تحقق آن ها، سعادت دنیا و آخرت مردم تأمین میشود. در نظر نویسندگان هر دو اثر، هر گونه رفتار پادشاه، عوامل حکومت و صاحبان حرفه و پیشه، به شرط این که غفلت از خداوند نباشد و در جهت رضای حق و شفقت بر خلق باشد شایسته و سازنده است. نویسندگان هر دو اثر، برای رسیدن به الگوی برتر حکومتی، نگرشی اسوه گرا دارند و برای نشان دادن نمودار عینی آن به آموزه های دینی تکیه می کنند و بر اهتمام به امور دنیا و دین تأکید میورزند. هر دو اثرعدالت محوری و رعیت پروری را مهم ترین رکن حکومت صالح به شمار میآورند. این مقاله به منظور تبیین شیوه های حکومتی عادلانه و با تکیه بر عدالت، در «کلیله و دمنه» و «گلستان» تدوین شده و یافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده اند.
۱۳۳۴.

هنر شروع داستان در حکایات سعدی و داستان های کوتاه غرب

کلیدواژه‌ها: گلستان داستان کوتاه آغاز داستان بررسی ساختار حکایات سعدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۶۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۱۲
داستان کوتاه، از نظر فشرده سازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخی مراحل و نشانه های آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجسته تر از همه، گلستان سعدی، دیده می شود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجلی یابد، در حکایات گلستان دیده می شود. جایی که انتخاب نقطه شروع مناسب، سبب شده است تا منحنی های ادراکی و احساسی در کوتاه ترین زمان ممکن بر هم منطبق شده، برداشت ذهنی و حظ حسی به صورت تلفیق شده در سیستم عصبی خواننده پدید آید. در این پژوهش، با نگرشی کالبد شکافانه، نوع آغازهای سعدی با آغازهای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جهان مقایسه شده است. در این مقایسه چند عامل اساسی ملاک قرار گرفته؛ از جمله استفاده از هنر حذف و گزینش در آغازها، حذف زمانی، القای باورپذیری از طریق مستندسازی، هنر چینش واژه ها، و نوع به کارگیری ریتم برای تعمیق باورپذیری حکایات. نتیجه بررسی نشان داده است که دامنه نبوغ سعدی، به طور غریزی این عناصر را پیش از آنکه ادبیات غرب از طریق اکتسابی در نگارش داستان های کوتاه و به ویژه داستان های کوتاه موسوم به مینی مال، به کار گیرد، در حکایات خود، پوشش داده است.
۱۳۳۵.

«آل» اوج تجلی فمینیسم در آثار ایل؛ بررسی مؤلفه های زن محوری در داستانک «آل» اثر محمد بهمن بیگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آل جنبه های خاص زن محوری فمینیسم فرودستی زنان مردسالاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۷
داستان کوتاه «آل» نوشته محمد بهمن بیگی، بزرگترین داستان نویس ایل قشقایی است، که بخشی از فرهنگ ایل مبنی بر نوع نگاه به «زن» و وضعیت زنان و دختران در سبک زندگی عشایری را بازتاب می دهد. بهمن بیگی در این روایت با رویکردی واقع گرایانه به شرح حال شخصیت داستان (زلیخا) می پردازد و با برجسته نمودن محدودیت ها و مشکلات تحمل ناپذیر زلیخا، بر وضعیت اسفبار زنان در فرهنگ ایلی انگشت انتقاد می گذارد. تکیه های تعمدی نویسنده بر گزاره های فرودستی زنان گاه به طنزی تلخ می گراید که از علل و عوامل این معضل فرهنگی همچون جهل و خرافه پرستی پرده برمی دارد. بررسی آل بارویکرد فمینیستی، علاوه بر مؤلفه های کلی فمینیسم، جلوه های ویژه ای از زن محوری را نیز در این روایت نمایان می سازد، که درک عمیق نویسنده از ارزش های بنیادین مادران در جوامع عشایری و در عین حال، مظلومیت های اجتماعی آنان و همچنین موضع روشنگرانه و دفاع جسارت آمیز او از حقوق زنان را در جامعه بسته و متعصب ایل و در برابر رسوبات سخت و ضخیم تفکر مردسالاری نشان می دهد؛ به گونه ای که می توان این اثر را مهمترین داستان فمینیستی بهمن بیگی و بالطبع «نقطه اوج زن محوری» در آثار داستانی ایل تلقی نمود.
۱۳۳۶.

چرا رستم از سوی مادر ضحّاک نژاد است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم ضحّاک آذر گرشاسپ زروان پادشاه پدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۰ تعداد دانلود : ۱۹۵۲
نگارنده در این جستار می کوشد تا پاسخی درخور به این پرسش بیابد که به راستی چرا نیای مادری رستم را در ش اهنامه، ضحّاک خوانده اند؟ در پاسخ چهار توجیه را می توان ارائه داد: 1- می دانیم که نیای پدری رستم، گرشاسپ است و او ب ه ویژه در متن های پهلوی، از آن جاکه آتش را آزرده است، دوزخی می شود. شاید موبدان عهد ساسانی برای گرفتن انتقام از رستمِ سکایی پارتی (که از نظر تفکّر سیاسی و عقیدتی در تقابل با ساسانیان است)، او را از سوی مادر به کسی نسبت داده اند که کنشی همسان گرشاسپ دارد و او کسی نیست جز اژی دهاک که مطابق با اوستا، آذر را می آزرد؛ 2- از آن جاکه در کیش زروانی، حکومت را به اهریمن سپرده اند، ایرانیان پهلوانی نیاز دارند که بخشی از وجود او اهریمنی باشد تا بتواند چیرگی مطلق بر جهان شاهنامه بیابد؛ بدین سان رستم از سوی مادر با ضحّاک پیوند می یابد؛ 3- در برخی منابع، چهره ای مثبت از ضحّاک ارائه کرده اند. شاید نسبتِ رستم به ضحّاک در شاهنامه و نازشِ رستم به نیای مادری اش، بازتابِ علاقه توده عوام به ضحّاک در منابع دیگر باشد؛ 4- ضحّاک و رستم، نخستین شورندگان بر پدر پادشاه هستند و این نیز می تواند سبب پیوند رستم با ضحّاک باشد.
۱۳۳۷.

پرگنت: خاستگاه و دیدگاههای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
نمایشنامة پرگنت ،از جمله آثار بحث انگیز هنریک ایبسن است که با شگفتی تمام، تا کنون در ایران به آن توجّهی نشده و به همین دلیل، چهرة راستین ایبسن نیز برای ما همچنان تاریک مانده است. در این مقاله، نویسنده که خود مترجم این نمایشنامه است؛تلاش می کند سیر تکوینی و درونمایه های اجتماعی-فرهنگی این متن را که در پهنة ادبیّات اروپا نیز جایگاه ویژه ای دارد؛ در پیش روی خواننده بگذارد. بخش عمدة این مقاله نمایشنامة پرگنت را تلاش ایبسن در راستای هوّیت بخشی به ملّت نروژ معرّفی می کند، نمایشنامه ای که با طنزی گزنده به سطحی نگری نروژی ها نیز خرده می گیرد.
۱۳۳۸.

تعالی گرایی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراق همدلی الهام تعالی گرایی تزکیه نفس اندیشیدن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۶۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۹۶
تعالی گرایی transcendentalism جنبشی در نهضت های فکری است که تأثیر فراوانی در هنر وادبیات اروپا داشته است . این جنبش ریشه در مذهب داردوجویای تعالی درزندگانی بشر است. این مکتب براین باور است که با تمرکز کردن بر روی وجدان ، الهام و اشراق می توان به اخلاق وهدایت دست یافت.در ایران ، مولانا، یکی از بزرگ ترین عرفایی است که می توان نظریات اورا دراین مکتب جای داد.مولانا برای رسیدن به تعالی دراشعارش به مسایلی چون وحدت نظر، ژرف اندیشی ، نیکی با خلق ، همدلی ، صبر، تزکیه نفس ، طرد ظاهر بینی ونیزتحولاتی که منجر به تکامل می شود، می پردازد. او ازاین رهگذر سالک را به تعالی و سرانجام اوجگاه اخلاقی سوق می دهد.
۱۳۴۰.

اسلوب و ساختار اخلاق الاشراف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق طنز هجو نقیضه اخلاق الاشراف عبید زاکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴۴ تعداد دانلود : ۹۵۸
اخلاق الاشراف عبید زاکانی با سایر آثار او هم در روش طنزپردازی و هم در زمینه ها و مضامین طنز متفاوت است. در این رساله، عبید با استفاده از نقیضه سازی از سخن شاعران و نویسندگان پیشین، به توصیف وضعیت طبقات مختلف اجتماع خصوصاً طبقات فرادست جامعه می پردازد و با توجه به انحطاط اخلاق و مرگ فضیلت ها، به طریق کنایه و تهکم، اخلاق را مایه تباهی و بی اخلاقی را مایه سعادت می داند. باژگونگی مفاهیم و مسلمات دینی و اخلاقی و نیز اصرار عبید بر فضاسازی های هزل آمیز از اجتماع عصر خود، نشان از موقعیت سیاسی- اجتماعی ایران در عصر او دارد. انحطاط اخلاق در قرن هفتم و هشتم، علی رغم نگارش کتاب های اخلاقی، از زمینه های فساد اجتماع و سیاست ایلخانان بوده است. نگاه هجوآمیز عبید به آثار بزرگانی چون فردوسی، نظامی و سعدی، طنز تلخ اخلاق الاشراف را به مجموعه ای از ارجاعات به متون گذشته تبدیل کرده است. این ارجاعات نه تنها در اثبات پیام ها و حکمت های مندرج در شعر و نثر پیشینیان، بلکه با کنایه های تلخ به اهل روزگار، بی اعتنایی آنان را به حکمت و دین و اخلاق باز می نمایاند. در این تحقیق برای نشان دادن شگردهای طنز عبید در اخلاق الاشراف به تحلیل سبکی و بررسی این متن با رویکردی توصیفی و ساختاری می پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان