فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
«فراگرد تطور» کلیدی برای آشنایی با گذشته و آینده حیات
حوزههای تخصصی:
حکومت انتخابی
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۸ شماره ۴ و ۵
حوزههای تخصصی:
زدودن یک تلقی نادرست: جایگاه عقل در اخلاق و زیبایی شناسی از دیدگاه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
سعادت ناقص و کامل و ارتباط آن با رؤیت خداوند از دیدگاه توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعادت از منظر توماس آکویناس خیر کاملی است مبتنی بر غایت نهایی و پس از رؤیت خداوند در جهان باقی به دست می آید. سعادت مورد نظر آکویناس سعادت کامل یا اخروی است، که در مقابل سعادت ناکامل یا دنیوی قرار دارد. سعادت ناکامل یا دنیوی از متلبس شدن به فضایل عقلانی و اخلاقی حاصل می شود و مقدمه رسیدن به سعادت کامل است، سعادتی که در پناه لطف حق در فضایل الهیاتی احسان و امید و ایمان متبلور می شود. آکویناس برای توضیح موضوع حقیقی سعادت موضوعات احتمالی دیگر سعادت همچون ثروت، افتخار، شهرت، قدرت، خیر جهانی، و لذت را رد می کند و متذکر می شود که موضوع سعادت خیر کاملی است که راه رسیدن به آن در نفس انسانی قرار داده شده است. او بر این باور است که بهجت و صحت اراده از لوازم ضروری سعادت کامل است، ولی جسم انسانی به صورت پیشینی و پسینی برای رسیدن به سعادت حقیقی لازم است. همچنین خیرهای خارجی و همراهی دوستان انسان را در وصول به سعادت ناکامل که مقدمه سعادت کامل است یاری می دهند.
بازاندیشی مسائل بنیادین معرفت و سیاست
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین
حوزههای تخصصی:
روح
منبع:
اخگر دی ۱۳۲۸ شماره ۴۶
حوزههای تخصصی:
ساحت های اخلاق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رویکرد حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
209 - 231
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه ای دینی شکل گرفت و قانون اساسی آن نیز بر پایه های مفاهیمی دینی مانند توحید، عدالت، امامت و معاد تدوین شد. از سوی دیگر قانون اساسی بستر تنظیم نهادهای بنیادین و ارزش های اولین و تضمین کننده آزادی های شهروندان است. هرچند در نگاه اول قانون اساسی سندی حقوقی محسوب می شود و دارای کارکردهایی از جنس هنجارهای قانونی است، شاهد حضور و بروز آموزه های اخلاقی (که اغلب از جنس آموزه های اخلاقی در دین هستند) در این سند برتر هستیم. این آموزه ها هم به عنوان شروطی برای زمامداران تلقی و هم تحدیدی بر صلاحیت آنان محسوب می شود و هم معیاری برای ارزیابی زمامداری. در این مقاله برآنیم تا با رویکردی اخلاقی، هم به اصل فلسفه وجودی قانون اساسی و هم به اصول مندرج در آن نگاهی بیفکنیم و نشان دهیم که آموزه های اخلاقی هم به طور صریح و هم غیرصریح در قانون اساسی جاری بوده و به عنوان پشتوانه ای در درون آن ساری است و حتی می توان تفسیری اخلاقی از نهادهایی مانند قانون اساسی و تفکیک قوا بیان کرد.
اتانازی از منظر وظیفه گرایی عقل باور کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتانازی، از جمله مسائل مطرح در مراقبت های پایان حیات است. بسیاری از انسانها، خواهان آن هستند که در پایان عمر خود، درد و رنجی نبینند و سربار دیگر اعضای خانواده خویش نباشند؛ در کنار این افراد، پزشکان زیادی می کوشند تا مرگ راحت و آرامی برای آنها مهیا کنند. بعضی از اَشکال اتانازی، هم اکنون به صورت قانونی در برخی از کشورهای جهان در حال انجام اند و یا روند قانونی شدن را طی می کنند؛ البته، این پدیده مخالفان بسیار جدی ای نیز دارد. در میان بررسی های پزشکی، فقهی، حقوقی، اخلاقی و...، تحلیل اخلاقی اتانازی جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله، اتانازی را از منظر وظیفه گرایی عقل باور، با توجه به پاره ای از مهمترین اصول و مبانی اخلاقی کانت که یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان در حوزه اخلاق است، مورد مداقه قرار داده تا رَوایی انواع مختلف آن را بررسی کند. در این بررسی نشان داده شده که صرفاً دو نوع از اتانازی را می توان بر پایه این اصول و مبانی مجاز دانست.
تأملی بر دوگانه انگاری مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعه ی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایز مقام گردآوری و مقام داوری تدبیری است که از سوی برخی از فیلسوفان علم برای گریز از نسبیت گرایی ناشی از زمینه مندی معرفت اخذ شده است. مقام گردآوری جایگاه کشف مسائل و فهم فرضیه ها و مقام داوری جایگاه سنجش فرضیه هاست. برخی از دین پژو هان معاصر تحت تأثیر آرای فیلسوفان علم، این تمایز را در فرآیند تشکیل دانش دینی اخذ نموده اند؛ بدین صورت که معرفت دینی نیز همانند دانش های تجربی از دو مقام برخوردار است: مقام گردآوری و مقام داوری. اخذ تمایز مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعات دینی در خور نقد و تأمل است. اشکالات این دیدگاه عبارت اند از: تسری تنوع در مقام گردآوری به مقام داوری؛ عدم هماهنگی این تمایز با جریان رشد علم در طول تاریخ؛ سلب پویایی و بالندگی از علم؛ زمینه مندی و نسبیت گرایی معرفتی دانش دینی در هر دو مقام؛ برخورداری مطالعه ی دینی از الگویی دینامیکی، نه مکانیکی.
جایگاه اندیشه اسلامی معاصر
منبع:
کیان ۱۳۷۲ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل «وجود» کانتی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
هدف اصلی این پژوهش تحلیل «وجود» نزد کانت با کمک گرفتن از دیدگاه ولف، هیوم، و فلاسفه اسلامی درباره وجود است. با توجه به این که کانت در نقد عقل محضدر دو موضع به تحلیل «وجود» می پردازد، ابتدا در بخش تحلیل استعلایی در مبحث «مقولات محض فاهمه»، به منزله یکی از مقولاتِ وجهه نظر «جهت»، و دیگربار در بخش دیالکتیک استعلایی در نقد برهان وجودی، این مقاله با هدف ارائه تبیینی جامع و منسجم از این دو موضع نشان می دهد که کانت در دیالکتیک استعلایی، برای اجتناب از ایدئالیسم جزمی و ایدئالیسم شکاکانه، داده شدگی وجود را متأثر از هیوم برای نقد برهان وجودی به کار می گیرد، اما در تحلیل استعلایی که بر فهم ما از وجود متمرکز است، متأثر از ولف که برای او وجود امری فرعی و مجهول است، وجود را از مراتب علم ما به گزاره ها می داند. هم چنین با برقراری نوعی هم ارزی ابتدایی میان «اصالت وجود در حکمت متعالیه» و «داده شدگی وجود نزد هیوم»، و «اصالت ماهیت و اعتباری بودن مفهوم وجود نزد سهروردی» و «متمم بودن آن نزد ولف» از ابزارهای مفهومی برای تحلیل وجود در حکمت متعالیه و حکمت اشراق، هم چون «معقولات ثانیه فلسفی»، «زیادت وجود بر ماهیت»، و «جهات ثلاث» برای تبیین وجود نزد کانت کمک گرفته می شود.
سرگذشت آفرینش انسان
حوزههای تخصصی:
تحول وجودی انسان در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سلوک و تحول معنوی انسان است. این تحول را در مسیحیت می توان با روی کردهای متفاوت عرفانی، کلامی و کتاب مقدسی مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، این سلوک معنوی را می توان از ابعاد گوناگون، نظیر جایگاه آن در دین، تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، راه های تقرب و سلوک به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از پرسش های مطرح در این جا این است که خود این سلوک به چه معنا و از چه سنخی است. سخن در این است که چه رخ می دهد که سالک الی الله به کمال دست می یابد؛ آیا تحولی حقیقی در او رخ داده است یا تشریفاً او را کامل و مقرب خدا می خوانند؟ در مسیحیت و مشخصاً عهد جدید، این سلوک عرفانی و کمالی، تحولی وجودی، حقیقی، تشکیکی و در عین حال بیشتر اعطایی است و با واژگانی نظیر تقدیس، اتحاد با خدا و مسیح و نورانی شدن بیان می شود؛ که شاکله ی این نوشتار را شامل است.