ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۵٬۴۳۱ مورد.
۳۶۶۲.

انسان شناسى فلسفه سیاسى قدیم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسى انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۱
هر منظومه فکرى، ناچار از جهان بینى و انسان‏شناسى است که بر اساس آن احکام خود را در مورد جامعه و ‏سیاست بیان مى‏کند؛ از این رو شناخت اندیشه سیاسى مسلمانان نیز منوط به فهم مبانى کیهان شناختى و انسان بینى ‏آنان است. در این مقاله سعى شده برمحور انسان‏شناسى، پرتویى بر ساختمان اندیشه سیاسى قدیم مسلمانان افکنده ‏شود. شناخت طبع انسان از لحاظ این که سمت و سوى آن به سوى خوبى‏ها یابدى‏هاست، اولین و در عین حال ‏مهم‏ترین گام در این راه است. تبیین سلسله مراتب انسان‏ها در جامعه و تأکید بر طبع مدنى آنها، گام‏هاى بعدى است، ‏و در نهایت بررسى کفایت یا عدم کفایت عقل براى کشف قوانین زندگى بشر در گفتمان سنتى، ما را به شناخت ‏‏«انسانِ» مورد نظر فلاسفه سیاسى قدیم رهنمون مى‏شود‎.‎
۳۶۷۰.

نسبت ضرورت و آزادی در نظراسپینوزا، کانت و هگل

۳۶۷۵.

لاکاتوش و معقولیّت معرفت علمى

کلیدواژه‌ها: ابطال‏گرایى معقولیت روش‏شناسى نظریه‏ى معقولیت نقادى لاکاتوش برنامه‏هاى پژوهش علمى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷۹
این مقاله بعد از مرورى کوتاه به زندگى ایمره لاکاتوش، به طرح و معرفى نظریه‏ى معقولیت وى مى‏پردازد. لاکاتوش روش‏شناسى را به مثابه یک نظریه‏ى معقولیت مى‏داند. بنابراین روش‏شناسىِ معرفت علمىِ وى، نظریه‏اى براى معقولیت معرفت علمى محسوب مى‏شود. بعد از بررسى اجمالى مفهوم معقولیت، مرورى تاریخى به زمینه‏ها و چگونگى نهادینه شدن «معقولیت معرفت علمى» و نقش روش‏هاى علم در تحقق این امر داشته و سپس‏به اختصار به علل تقلیل اهمیت معقولیت معرفت علمى پرداخته مى‏شود. لاکاتوش که دیدگاه نامعقول‏گرایى و شک‏گرایى را به دیده‏ى خوف و هراس مى‏نگرد، درصدد تدوین نظریه‏ى معقولیتى است که مشکلات روش‏شناسى‏هاى قبلى را نداشته باشد و به شک‏گرایى منجر نشود. او روش‏شناسى‏اش را به گونه‏اى تدوین مى‏کند که از یکسو نگاهى به تاریخ علم داشته باشد و از سوى دیگر، راهى براى پیشرفت علم بگشاید. او روش‏شناسى برنامه‏هاى پژوهش علمى را بسط مى‏دهد که در این‏جا به اختصار به همراه مبانى پاپرى این روش‏شناسى، ساختار، اجزا و ویژگى‏هاى آن و هم‏چنین ملاک‏هاى ترجیح نظریات و برنامه‏هاى پژوهشى به رقبایشان مورد بررسى قرار مى‏گیرد. لاکاتوش تلاش مى‏کند با ارائه‏ى ملاک‏هاى دقیق براى ارزیابى نظریات و برنامه‏هاى پژوهشى، نظریه‏ى معقولیتِ بى‏عیب و نقصى ارائه دهد. او براى ارزیابى روش‏شناسى‏ها، یک فرارَوش‏شناسى ارائه مى‏دهد که براساس آن، سایر نظریات معقولیت یا روش‏شناسى‏ها را ارزیابى کند. او در نهایت به این نتیجه مى‏رسد که روش‏شناسى برنامه‏هاى پژوهشى علمىِ وى برترین روش‏شناسى موجود است و مى‏تواند ما را از خطر شک‏گرایى برهاند.
۳۶۷۶.

پژوهشی در مفهوم بداهت

کلیدواژه‌ها: بداهت بساطت مبنا گروی گزاره ی پایه بداهت اولی بداهت غیر اولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۸۱۰
کی از نظریات مهم در توجیه معرفت گزاره ای، نظریه ی مبناگروی است. مبناگرایان، گزاره ها را به دو قِسم بدیهی یا پایه و غیربدیهی یا مستنتَج، تقسیم کرده و عمارت معرفت را بر اساس قِسم اول، یعنی بدیهیات، بنا می کنند. ویژگی این گزاره ها آن است که نیازمند استدلال نبوده و خود، ذاتاً موجه و بدیهی هستند. نظر شایع و مقبول نزد فلاسفه ی مسلمان، در باب توجیه، مبناگروی کلاسیک است. ایشان، تلاش کردند تا سر بداهت برخی مفاهیم و گزاره ها را توضیح دهند. در این نوشتار، معلوم می شود که بساطت مفهومی، به عنوان ملاک بداهت مفاهیم، در آثار متقدمین، مورد تصریح قرار گرفته است. سپس، با بیان ملاک بداهت گزاره ها، به اختصار با نقل دو دیدگاه مبناگروی کلاسیک و معرفت شناسی اصلاح شده، همراه با برخی نکات انتقادی، بحث ادامه می یابد.
۳۶۷۸.

نظریه ی تصویری زبان ؛ با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن

کلیدواژه‌ها: معنا دین اخلاق زبان مابعدالطبیعه ویتگنشتاین گزاره ی بسیط گزاره ی مرکب گزاره ی تحلیلی گزاره ی ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۴۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
ویتگنشتاین، در طول فعالیت فلسفی خود، دو نظریه ی کاملاً متفاوت درباره ی زبان و ماهیت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته ی مهم او رساله ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می خورد که می توان آن را تقابل میان «نظریه ی تصویری زبان» و «نظریه ی کاربردی زبان» دانست. ویتگنشتاین، در دوره ی اول فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متاثر از نظریات راسل) و تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی (متاثر از هیوم) و بی معنا تلقی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره های بسیط و گزاره های مرکب در عالَم زبان و واقعیات بسیط و واقعیات مرکب در عالَم خارج، نظریه ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مساله ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیت زبان، ماهیت اندیشه و واقعیت است. اندیشه ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می کند. زبان، یک ماهیت مشترک دارد و وظیفه ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی تواند به فراسویِ واقعیت برسد. متافیزیک، مساله ی حیات، اخلاق، زیبایی شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن ها ارتباط وجودی برقرار کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان