فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵٬۴۳۱ مورد.
درباره ""اخلاقی"" بودن دین
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش مبدا هستی در اندیشه دکارت
حوزههای تخصصی:
دکارت در آثار خود، با استفاده از براهین و استدلال های عقلی، سعی در تشریح یکی از مسائل بنیادین فلسفی، یعنی اثبات مبدا هستی دارد. او با در هم شکستن شالوده اسلوب های گذشته و با بهره گیری از ابزار خرد، در پی شناخت و تبیین نقش خداوند به عنوان امری یقینی و جوهری نامتناهی در جهان هستی است. دکارت، ضمن فطری خواندن حس خداخواهی در انسان، آن را ناشی از میل کمال جویی انسان می داند.
ادله دکارت برای اثبات وجود خداوند، ادله ای فلسفی است، نه کلامی؛ زیرا آرایی که دکارت درباره ذات خداوند و جاودانگی روح انسانی ارائه می دهد، تنها با کمک خرد استدلالی و فلسفی قابل تفسیر است. خردباوری دکارتی برای تبیین نقش مبدا هستی؛ دیدگاه ها و راهکارهای علمی و در عین حال روحانی او برای اثبات وجود خداوند؛ بهره گیری او از مبانی ریاضی و علم مکانیک برای تبیین جهان مادی؛ و بالاخره باور قلبی، سلوک عقلانی، خشوع معنوی و آرامش عمیق دکارت در برابر اراده پروردگار، از جمله مواردی است که در این مقاله تحلیل می شوند .
عطار نیشابوری
بازخوانی نظریه ایمان به مثابه اراده معطوف به باور از ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باب توجیه و تبیین ایمان نظریه های بسیاری مطرح شده که از جمله آنها، نظریه ویلیام جیمز با عنوان اراده معطوف به باور است. در این جستار با اشارهای به مفاد اصلی دیدگاه جیمز به بازخوانی نظریه بر اساس موارد مورد تایید و نقدهای گفته شده پرداختهایم. محورهای اصلی مقاله عبارتند از: دخالت ابعاد عاطفی – هیجانی در شناخت و ایمان، مجموعه دلبستگی های آدمی به عنوان ملاک داوری، حق ایمان یا ایمان حقیقی، توسل به اوهام، نسبی گرایی و نگاه دنیاگرایانه در تحلیل جیمز. در مجموع با صرف نظر از مبنای پراگماتیستی جیمز، دیدگاه وی در تفسیر و توجیه ایمان قابل دفاع دانسته شده است.
عقلانیت رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی معاصر وجود شناسی را شاخه معرفتی مستقلی به شمار نمی آورند و به همین علت، هر گونه بحث درباره رئالیسم متافیزیکی را نامشروع و بی معنا تلقی می کنند. نویسنده در این مقاله، با محور قرار دادن نوعی رئالیسم معتدل، از معناداری رئالیسم متافیزیکی جانبداری می کند. وی در ضمن، نشان می دهد بیشتر دلایلی که برای اثبات بی معنایی رئالیسم طرح شده بر پیش فرض های ضدرئالیستی استوارند و در نهایت خود ویرانگر خواهند بود. همچنین، در این مقاله، به پاره ای از زمینه های تاریخی شکل گیری ضدرئالیسم اشاره خواهد شد.
مرور کتاب: بازبینی زیبایی شناسی قرن بیستم
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
دیالکتیک و معنا
ارسطو و بنیادگذاری تبیین علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف تبیین فوسیکوس در برابر تبیین لوگیکوس، و شرح و بیان تبیین فوسیکوس بر پایه جستجوی پاسخ های متناسب انواع چهارگانه «چرا» در باب هر امر طبیعی و صنعتی، ارسطو را قادر ساخت تبیین تا علمی را بنیاد گذارد و ویژگی های بنیادی آن را آشکار سازد. این مقاله کوششی است برای بازسازی مسیری که سرانجام به این توانایی منتهی شد. بندهای پایانی مقاله نشان خواهد داد که همه دیدگاه های جدید در باب تبیین علمی، که عموما در دو نگرش کلی «قیاسی – قانون شناختی» و «استقرایی – آماری» دسته بندی می شوند، به گونه ای از تعلیمات ارسطو بر می آیند.
بررسی و نقد اقوال در سر بداهت تصوری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، شش نظریه از نظریههایی که دربارة سرّ بداهت تصوری مطرح شده، بررسی و نقد شده است. این نظریهها عبارتند از: الف) نظریة عمومیت؛ ب) نظریة بساطت؛ ج) نظریة تحویل به علم حضوری؛ د) نظریة مشاهدة مُثُل؛ ﻫ) نظریة فطرت؛ و) نظریة تفصیل. در پایان، پس از پردازش نظریة تفصیل، به دفاع از آن پرداخته شده است.
امکان دست یابی به معرفت عقلی در حوزه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث معرفت شناسی دینی این است که برای دست یابی به معرفت دینی، چه منبع یا ابزاری کارایی دارد؟ آیا راه معرفت در برابر ما گشوده است یا اینکه در انسدادی معرفتی به سر می بریم؟ پاسخ هر فرد بدین پرسش بر مبنای معرفت شناختی ویژه آن فرد مبتنی است. اگر او این دیدگاه را پذیرفته باشد که از راه عقل نمی توان دین را شناخت، پاسخ وی به پرسش مذکور ممکن است این باشد که منبع شناخت دین تجربه دینی، شهود، نقل وحی یا دلیل نقلی یا گواهی حاکی از وحی است. اما اگر این فرد پذیرفته باشد که از راه عقل می توان دین را شناخت، پاسخ او به پرسش مزبور این خواهد بود که گزاره های بنیادین عقاید دینی را می توان از راه عقل اثبات کرد؛ از این رو، عقل مهم ترین منبع شناخت این بخش از دین است.
در این نوشتار، به امکان دست یابی به معرفت عقلی در حوزه دین می پردازیم و آنچه را ممکن است مانع از دست یابی به چنین معرفتی شود بررسی و ارزیابی می کنیم.
تمثیل آکویناس و مقایسه آن با کلی مشکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر متالهانِ چه مسلمان چه مسیحی درپی یافتن راهی بوده اند که در طی آن فهمی هر چند ناقص از خداوند امکان پذیر باشد. فیلسوفان مسلمان محمولات تشکیکی را مطرح کرده اند و قدیس اکویناس برآن است که صفات به نحو تمثیل به خداوند اسناد داده می شود و این حد میانه ای است بین مشترک لفظی و معنوی. این مقاله با رجوع به منابع مختلف، دیدگاه توماس آکویناس درمورد تمثیل را شرح و سپس با دیدگاه رایج در فلسفه اسلامی مقایسه می کند و در پایان آن را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد. خواهیم دید که اصرار بر اندراج تمثیل ذیل مشترک لفظی مشکل را ناگشوده خواهد گذاشت و فهم صفات باز هم امکان ناپذیر خواهد ماند. اما قبول معنای واحد و اذعان به شدت و ضعف هم فرق چندانی میان تمثیل و حمل تشکیکی رایج در فلسفه اسلامی بر جای نخواهد گذاشت.
اعتدال گرایی در معرفت شناسی معاصرو پیامدهای آن در معرفت شناسی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا شواهدی بر پیدایش رویکرد اعتدال گرایانه در معرفت شناسی معاصر ارائه کرده و نشان می دهیم که طرفداران این رویکرد با کاهش سطح انتظارات خود از تحقیقات معرفت شناختی، معیارهای معتدل تری را برای معرفت و توجیه ارائه کرده اند. سپس به پیامدهای این رویکرد در معرفت شناسی دینی اشاره کرده و برخی فیلسوفان دین معاصر را که در جهت یک سان سازی معیارهای ارزیابی معرفتی در حوزة دین و غیر دین تلاش کرده و به دوگانگی معیاری موجود در این زمینه انتقاد کرده اند، معرفی می کنیم. همچنین از برخی فیلسوفان دین معاصر سخن خواهیم گفت که با اتخاذ رویکردی اعتدال گرایانه، قلمرو مباحث معرفت شناسی دینی را توسعه داده و گزینه های جدیدی را به مثابه راه هایی برای پیدایش معرفت دینی پیشنهاد داده اند. در پایان، خواهیم دید که اتخاذ رویکرد اعتدال گرا چگونه می تواند بر داوری ما درباره مسئله احتجاب الاهی تأثیر داشته بگذارد.
آگاهی
دین و پاسخ گویی به نیازهای زمان
حوزههای تخصصی: