فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۷۵ مورد.
گستره ی دلیل در دادرسی کیفری ایران و فرانسه
حوزههای تخصصی:
عدول از اصل تفکیک مقام تعقیب از مقام تحقیق در قانون آیین دادرسی کیفری 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول حاکم بر نظام های دادرسی مختلط، حاکمیت اصل تفکیک مقام تعقیب از مقام تحقیق در مرحله تحقیقات مقدماتی می باشد. بر اساس این اصل، انجام تحقیقات مقدماتی تمامی جرایم بر عهده مقام مستقلی به نام قاضی تحقیق یا بازپرس بوده و تعقیب جرم نیز متعاقب انجام تحقیقات مقدماتی بر عهده مقام تعقیب یا دادستان می باشد. قانون گذار کشور ایران، هرچند در وضع و تصویب قانون آیین دادرسی کیفری 1290 با الهام از قانون کشور فرانسه، سیستم تفتیشی را در مرحله تحقیقات مقدماتی پذیرفته بود، لیکن هیچ گاه به انفکاک و جدایی مطلق مقام تعقیب از مقام تحقیق که شاخصه بارز نظام دادرسی مختلط است، پای بند نبوده و در موارد عدیده ای از این اصل عدول نموده بود؛ به نحوی که به هنگام تصویب قانون آیین دادرسی کیفری 1392 و نیز در اصلاحات سال 1394، دامنه عدول از اصل مذکور را گسترش داده و به غیر از دادستان، مقامات قضایی دیگری را نیز واجد صلاحیت برای انجام تحقیقات مقدماتی دانسته است. سلب انجام تحقیقات مقدماتی از بازپرس در برخی از جرایم مهم و طرح مستقیم پرونده در دادگاه به همراه افزایش رسیدگی اختصاری به جرم، و نیز حفظ قیمومت دادستان نسبت به بازپرس قبل، حین و پس از انجام تحقیقات مقدماتی، از مهم ترین موارد عدول از اصل تفکیک مقام تعقیب از مقام تحقیق می باشد.
اصول محاکمات جزائی- اختلاف در صلاحیت بین چندین محکمه
منبع:
اخگر خرداد ۱۳۲۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
سخنی در ضرر و زیان ناشی از جرم
منبع:
کانون وکلا ۱۳۴۳ شماره ۹۳
حوزههای تخصصی:
مفهوم مداخله وکیل مدافع در تحقیقات مقدماتی
حوزههای تخصصی:
الزامات علنی بودن دادرسی کیفری در پرتو دادرسی عادلانه
حوزههای تخصصی:
بررسی بند «د» ماده 232 قانون آیین دادرسی کیفری و اختلاف نظر در مصادیق آن
حوزههای تخصصی:
مقالات: قاعده لوث و قسامه (41 نکته تطبیقی قسامه)
حوزههای تخصصی:
آیین دادرسی کیفری سوئد
حوزههای تخصصی:
لطمه به اساس حکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم دادگاه: حق یا تکلیف؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانونگذار ایران در قوانین و مقررات مختلف از جمله مقررات مربوط به تخفیف و تعلیق مجازات، آزادی مشروط، تعدد و تکرار جرم (مواد 22 و 25 و 38 و 48 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370) و نظارت و کنترل بر مجرمان خطرناک و سابقه دار (ماده 48 مکرر قانون مجازات اسلامی مصوب 1387 و مواد 5 و6 قانون اقدامات تأمینی و تربیتی مصوب 1339) با استفاده از تعابیری مثل «دادگاه می تواند»، «حاکم می تواند» برای قضات محاکم تفویض اختیار کرده است. با عنایت به ظهور این نوع اصطلاحات در «اختیار و آزادی قاضی» برای تصمیم گیری، سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که اعطای این اختیار با تکلیف دادگاهها به اجرای عدالت و حفظ نظم عمومی چگونه قابل جمع است؟ آیا تفویض اختیار در این قبیل موارد به معنای نادیده گرفتن لوازم و مقتضیات دادرسی عادلانه و مبانی و اهداف نهادهایی چون کیفیات مخففه، تعلیق اجرای مجازات، آزادی مشروط و اقدامات تامینی و تربیتی نیست و نهایت اینکه مبنا و منطق این اختیار چیست؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که اعطای اختیار تصمیم گیری برای قضات محاکم در قوانین موضوعه که اغلب ناشی از فرایند اسلامی سازی قوانین براساس پیش فهم ها و پیش فرض های فقهی بوده است، نه تنها با ماهیت حقوقی تصمیم دادگاه به عنوان یک تکلیف بلکه با مبانی علمی نهادها و مؤسسات حقوقی نیز مغایر است.
مشروعیت دادگاه انقلاب و چند ملاحظه
منبع:
دادرسی ۱۳۷۹ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
صلاحیت دادگاه های عمومی و انقلاب در نظام قضائی جدید
حوزههای تخصصی:
حمایت از شهود در چالش با حقوق دفاعی متهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: