فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هنر پاییز ۱۳۷۹ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی دو بنای تکیه دولت تهران و رویال آلبرت هال لندن تبیین نحوة به کارگیری ابزار تطبیق و نقش مقایسة ساختار تکنیک ساختی در پاسخ به سؤالات تاریخ معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله : بنای تکیه دولت تهران همواره از منظر پژوهشگران حفاظت و تاریخ معماری از جنبه های گوناگون محل بحث بوده است. محور اصلی این بحث، مربوط به تاریخ بنا و ارتباط میان دو بنای رویال آلبرت هال و تکیه دولت است. بسیاری از پژوهشگران، در تأیید و یا نفی شباهت این دو، مطالبی اغلب متناقض مطرح کرده اند؛ عده ای به نقش سفر ناصرالدین شاه قاجار به اروپا و ارادة وی در ساخت نمونه ای مشابه در ایران اشاره کرده و برخی، با تکیه بر این مطلب که این سفر بعد از زمان ساخت تکیه بوده، خلاف آن را نتیجه گیری کرده اند. اما همچنان پاسخی در خور برای سؤال مذکور ارائه نشده است. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه تکیه دولت در تاریخ معماری ایران از طریق تطبیق ویژگی های تکینکی ساختی این دو بنا است. لذا، پژوهش حاضر در پی توضیح جایگاه مطالعات تکنیک ساخت سازه در مطالعات تاریخ معماری است و کوشیده است تا ضرورت ها، شیوه و روند این مطالعات را تشریح کند. هدف سوم از این پژوهش بررسی امکان پذیری و میزان کارایی مطالعات تطبیقی پیرامون معماری بناها در مطالعات کیفی تاریخ معماری خصوصاً مطالعات تاریخ معماری ایران است. روش پژوهش : پژوهش حاضر مبتنی بر روش شناسی کیفی است و با به کارگیری ابزار تطبیق می کوشد، در وحلة نخست، به تبیین شکل گیری پدیده ای به نام بنای تکیه دولت در تاریخ معماری ایران پاسخ دهد و، در وحلة دوم، از تجربیات این بخش از پژوهش برای صورت بندی روش تطبیقی در مطالعات تکنیک ساخت استفاده کند. نتایج پژوهش : براساس بررسی های صورت گرفته می توان مسألة مطرح پیرامون بنای تکیه دولت را این گونه پاسخ داد: بنای تکیه دولت، اگرچه از جنبة پلان و ساختار فضایی تحت تأثیر بنای رویال آلبرت هال قرار دارد و براساس شواهد در پی رقابت ناصرالدین شاه قاجار با اروپای قرن نوزدهم و با فاصلة یک سال از ساخت رویال آلبرت هال ساخته شده، اما از جنبة تکنیک ساخت کاملاً متأثر از تکنیک ساخت معماری ایرانی است و به این معماری تعلق دارد. در کنار این مورد، با توجه به روند پژوهش، می توان بر کارایی روش تطبیقی در مطالعات تاریخی معماری در کنار نقش بررسی تکنیک ساخت صحه گذاشت و بیان کرد که بررسی تکینک ساخت روش مند در پاسخ به سؤالات تاریخ معماری بسیار کاراست.
برنامه ریزی فضایی راهبردی (رویکردی کارا در نظام برنامه ریزی شهری)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1990 رویکرد راهبردی به سازماندهی فضا بسیار متداول گردیده است. اکنون بیش از پیش تصور می رود که راه حل مشکلات پیچیده، بستگی به توانایی ترکیب چشم اندازهای راهبردی با اقدامات کوتاه مدت دارد. اجرای این گونه برنامه ریزی مستلزم پاسخگویی در قالب چارچوب های زمانی و بودجه ای و ایجاد آگاهی برای سیستم های قدرت می باشد. در این میان نیاز به ایجاد یک ظرفیت برنامه ریزی راهبردی مناسب و تغییر در سبک برنامه ریزی موجود وجود دارد؛ به گونه ای که طرف های ذی نفع به طور فعال در فرآیند برنامه ریزی بر اساس یک تعریف مشترک از وضعیت اقدامات، به اشتراک گذاری منافع، اهداف، و دانش مربوطه، مشارکت داشته باشند.
در این مقاله نخست به مقوله برنامه ریزی راهبردی و تاریخچه پیدایش و گسترش آن پرداخته شده است. در ادامه سیر تحول برنامه ریزی فضایی؛ از برنامه ریزی سنتی تا برنامه ریزی راهبردی، با نگرشی نقادانه بررسی گردیده است. برای ورود به بستر کاربردی این رویکرد برنامه ریزی، پس از جمع بندی مفاهیم و ویژگی های ساختاری برنامه ریزی فضایی راهبردی، به دو فرآیند مطرح در منابع متون تخصصی برنامه ریزی فضایی راهبردی (فرآیند برایسون، و مدل نگرش چهارسویه آلبرشت) پرداخته شده است. در پایان نیز نکات و اصولی که باید در ارائه الگویی موفق برای برنامه ریزی راهبردی لحاظ گردند، مطرح گردیده است. نگارندگان مقاله حاضر سعی نموده اند تا با نگاهی تحلیلی به سیر تحول برنامه ریزی فضایی، بسیاری از نقاط ضعف و ابهامات این گونه برنامه ریزی را در جهت قابل استفاده تر شدن آن، برطرف نموده و از این طریق نگاهی شفاف تر و جامع تر از گذشته به این عرصه را موجب گردند.
غزل باغ
معبد صخره ای داش کسن
حوزههای تخصصی:
معرفی اسناد هدایت طراحی شهری الگوی رشد هوشمند و کاربست آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد روزافزون شهرنشینی و شهرگرایی مشکلات عدیده ای را برای شهرنشینان به همراه داشته است. همزمان با بروز این مشکلات، تفکر توسعه پایدار شهری و هماهنگ با آن رویکردهای خاصی همچون نوشهرگرایی و رشد هوشمند پدید آمد که با اصول مورد توجه خود به شهرها حیات تازه ای بخشیدند. رویکرد رشد هوشمند به عنوان رویکردی نوین در مباحث برنامه ریزی و طراحی شهری، با ارایه راهکارها و سیاست هایی سعی در خلق فضاهای مطلوب شهری و رسیدن به حداکثر کیفیت های شهری دارد. رشد هوشمند را می توان ناظر بر طراحی منطقه ای، طراحی شهری، طراحی فیزیکی، معماری، طراحی منظر و طراحی محیطی دانست که نشان دهندة تأثیرگذاری آن در آینده اجتماعات انسانی است. در شرایطی که مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بسیار حیاتی و مورد توجه بودند این جنبش توجه خود را معطوف به طراحی کرد با این عقیده که طراحی می تواند نقش مهمی در حل کردن مسایلی داشته باشد که دولت نمی تواند تنها با پول و برنامه آنها را حل کند. در کشور ایران در چند سال اخیر توجه به برنامه ریزی طراحی محور در فرایند تهیه طرح های توسعه شهری از جمله طرح های ساختاری-راهبردی و طرح توسعه راهبردی شهری مطرح شده است. با این وجود ضرورت به کارگیری و کاربست اسناد هدایت طراحی شهری مکان محور در فرایند تهیه و اجرای این طرح ها و توجه به هر دو بعد فرم و عملکرد در جهت بازگردانیدن حیات شهری به پهنه های شهری احساس می شود. هدف از تدوین این مقاله بازشناسی رسالت رویکرد رشد هوشمند در طراحی شهری، معرفی اسناد هدایت طراحی شهری این رویکرد و بیان ویژگی ها و ساختار هریک از آنها و چگونگی کاربست این اسناد در طرح های توسعه شهری ایران است. بدین منظور این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استدلالی به کنکاش پیرامون اسناد هدایت طراحی شهری رشد هوشمند و تبیین آنها و از سوی دیگر بررسی اسناد هدایت طرح های توسعه شهری در ایران و ارایه پیشنهاداتی جهت استفاده از این الگو در ایران پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد ، این اسناد عموماً به منظور تسهیل برنامه ریزی و طراحی جامعه شهری یا هرگونه دسته بندی فضا، بنا، خیابان تدوین شده و وسیله ای برای رسیدن به کنترل مناسب توسعه شهری پایدار و طراحی شهری فشرده با حداکثر کیفیت محیط شهری هستند. از آنجایی که الگوی رشد هوشمند اصول و راهکارهایی را در سطوح مختلف جغرافیایی (منطقه، محله-واحد همسایگی و بلوک شهری- خیابان و ساختمان) پیشنهاد می دهد ، می توان نتیجه گرفت اسناد هدایتگر این رویکرد اسناد ""مکان محور"" است. استفاده از این اسناد در طرح های توسعه شهری ایران می تواند زمینه را برای تحقق چشم انداز توسعه شهری پایدار شهرها از یکسو و توجه به هر دو بعد فرم و عملکرد در تمامی اجزاء کالبدی شهرها محقق کند.
مستندنگاری و حفاظت پوشش گیاهی باغ های تاریخی، نمونه موردی: باغ فین کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی، بخش مهمی از موجودیت یک باغ تاریخی است؛ به گونه ای که با حذف آن از کالبد باغ، دیگر نام «باغ» را به یک اثر تاریخی نمی توان اطلاق کرد. ازآنجایی که پوشش گیاهی باغ عنصری است زوال پذیر و جایگزینی و مرمت آن به مانند آثار معماری، به سهولت امکان پذیر نیست، لزوم مستندسازی آنان به عنوان عنصر تاریخی زنده باغ، در کنار مستندسازی بناها و معماری باغ، اهمیت وی ژه دارد. در این میان، درختان به ویژه درختان کهنسال که تاریخ غرس آن ها چه بسا با احداث باغ مقارن باشد، به عنوان گیاهان دائمی باغ، جایگاه مهم تری دارند. لذا هدف کلی این پژوهش، ارائه روشی برای جمع آوری و تنظیم اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی یک باغ تاریخی، در قالب یک طرح مستندنگاری است تا ضمن معرفی هر درخت به صورت مجزا، بتوان مدیریت پوشش گیاهی باغ را در مقیاسی خردتر و برای هر درخت ارائه کرد. برای مستندنگاری همه درختان، به منظور ثبت وضعیت گیاه در یک مقطع زمانی خاص، به عنوان اولین گام، لازم است نقشه دقیقی از پوشش گیاهی باغ، توسط برداشت های میدانی تهیه شود. در گام بعدی، لازم است قالبی به منظور ثبت اطلاعات و مستندات جمع آوری شده در نظر گرفته شود. اطلاعاتی نظیر نام علمی درختان، سن، ارتفاع و قطر آن ها و خصوصیات ظاهری آنان در این قالب درج می شود. بخشی از اطلاعات نیز به صورت گرافیکی (عکس و ترسیمات شماتیک) درج می گردد تا ضمن تکمیل هرچه بیشترِ مستندات، بتوان آن ها را برای برنامه ریزی دقیق تر مورد بهره برداری قرار دارد. روش مورد استفاده در این فرایند، بررسی های کتابخانه ای، برداشت های میدانی و بهره گیری از تجربیات افراد ذی اطلاع در این خصوص است که در نهایت، منجر به پیشنهاد تکنیکی برای مستندنگاری گیاهان یک باغ تاریخی و به کار بردن آن برای مستندسازی پوشش گیاهی باغ فین کاشان می شود.
درآمدی بر شناخت مفهوم تقارن، تعادل و جایگاه آن در معماری
حوزههای تخصصی:
معماران و هنرمندان همواره به منظور بهبود کیفیت فضا به عنوان ظرفی برای زندگی انسان عوامل متعددی را به کارمی گیرند. برخی از شاخصه های هندسی موجود در یک محیط را می توان از جمله مهمترین این عوامل دانست. تقارن و تعادل به عنوان مفاهیم مهم هندسی، علاوه بر معماری در حوزه هایی همچون علوم طبیعی،صناعت، هنر و ادبیات از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. وجود تقارن ، هندسه و تناسبات نیکو همواره باعث ایجاد تعادل در یک پدیده می شود.چنانچه تقارن یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل واقع شود، لذا شناخت وجوه این مفهوم،انواع و چگونگی اثربخشی آن در ایجاد تعادل در مصنوعات بشری از جمله آثار هنری میتواند پژوهشی مفید قلمداد شود. لذا در این نوشتار به منظور درک و شناخت صحیح مفهوم تقارن و تعادل، با تکیه بر برخی روش های تحقیق کیفی خصوصا به روش تئوری زمینه، ضمن مرور دیدگاه های مختلف در این زمینه و نیز مطالعه در حوزه های دیگر، به پژوهش درباره این مفاهیم پرداخته شده است. نوشته سعی دارد به تاثیر نگرش انسان هر دوره به مساله تقارن و تعادل در معماری اشاره نموده و پیوند و گسست میان این دو مفهوم در هر دوره را آشکار سازد. جمع بندی پژوهش حاکی از آنست که تقارن در آثار هنری و بناهای معماری هنوز هم همانند گذشته به آسانی برای انسان نوعی رضایت و حسی از کلیت واحد را ایجاد نموده و با تاثیرگذاری بر زمینه اثر اوج یک تفکر استوار را به منصه ظهور می رساند. اما از دیدگاه انسان عصر حاضر، نامتقارن های متعادل نیز حائز اهمیت بوده،جذابیت و عمرتماشای بالاتری دارند و چه بسا مطلوبیت بیشتری ایجاد می نمایند. به علاوه اینکه روش های نوین ساخت در عصر حاضر امکان اجرای چنین طرح های نامتقارن و متنوعی را نیز فراهم کرده است.
چیدمان فرهنگ: سازه های آبی آرمان شهر شوشتر
حوزههای تخصصی:
: از مستندات تاریخی درمی یابیم دشت خوز از هزاره های پیش از میلاد مورد توجه اقوام بسیاری قرار گرفته و اولین ساکنان آن ایلامیان بوده اند، که اربابان این منطقه محسوب می شدند. پارسیان نیز پس از آنها به این دشت کوچ کرده، و با رضایت ایلامیان در دشت سکونت گزیدند. از این روی میان این اقوام ارتباطات نزدیکی پدید آمد که باعث درآمیختن سُنن و اعتقادات آنها گردید. این باورها در سنن بعدی نیز ادامه می یابد.
شوشتر یکی از کهن شهرهای دنیا، با معنای لفظی «خوبتر»؛ در منطقه ای نیمه صخره ای برپا شده و ساختار آن به گونه-ایست که میان دو رود دست ساز بسان جزیره ای محاط شده است. پیوند دیرینه این شهر با آب و معنویت، یادآورِ باورهای آب در ایران باستان است.
ساخت تصفیه خانه آب دنیا و شبکه آبرسانی شهری را به عیلامان نسبت داده اند، که پس از آنها هخامنشیان با ساخت رودهای دست ساز و شبکه آبرسانی زیرزمینی این رویه را تکرار نمودند. حال پرسش این است که:
1- هدف هخامنشیان از ساخت این شبکه آب رسانی عظیم زیرزمینی در کنار پایتخت شوش چه بوده است؟ چرا این سیستم پر هزینه را در پایتخت بکار نبردند؟
ساختار اصلی شوشتر بر اساس ترکیب آب و باغ بنا شده است. با تطبیق معابد چغازنبیل و آناهیتا بیشاپور با شهر شوشتر پیرامون این سوال، به پرسش دیگری نیز برمی خوریم:
2- ساختار اصلی شوشتر، می تواند دلیلی بر طراحی آرمان شهر باشد؟
در این پژوهش برای پاسخ گویی به این پرسش ها به بررسی جلوه های باغ سازی- نحوه آبرسانی و شیوه زیرساخت های شهری شوشتر و تطبیق آن با دو گونه ی همسان(چغازنبیل و معبدآناهیتا) می پردازیم.
مدیریت شهری و کاربرد سیستم (GIS)
حوزههای تخصصی:
امروز یکی از مسائل عمده شهرهای کشور، فقدان مدیریت واحد شهری و عدم هماهنگی بین ادارات و سازمان های مختلفی است که در امور مختلف شهروندان نقش دارند و در این ناهماهنگی ها شهروندان که پرداخت هزینه های شهری بر دوش آنان است بیشترین زیان را متحمل می شوند. لذا شهرداری ها اگر نتوانند اطلاعات روز خود را با سرعت و دقت به دست آورند در حل مسائل شهری برنامه ریزی و تأمین منابع درآمدی با مشکل روبه رو می شوند. سیستم اطلاعات جغرافیایی همانند بازویی برای مدیریت شهری عمل می کند و می توان پیش بینی و برنامه ریزی لازم را با به کارگیری روش ها و مدل های جدید عملی نمود. سیستم اطلاعات مکانی در امور شهری و شهرسازی، در بخش هایی مانند کاربری اراضی، جمعیت، خدمات شهری، مدیریت زمین و مسکن، معماری، بافت های فرسوده و تاریخی، تأسیسات و تجهیزات شهری، ساخت وساز، حمل ونقل و ترافیک، گردشگری، اطلاعات عمومی شهری و آموزش و آمار، کمک فراوانی به مدیران شهری، شهرسازان و مشاوران طرح های توسعه منطقه ای و شهری، برای تحلیل وضع موجود و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت می کند.
باغ - بولوار رامسر (نمونه ای از باغهای ایران در دوره ی انتقال)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
معماری امروز تهران، تاوان سنگین یک توسعه ناهماهنگ
حوزههای تخصصی:
پل کشکان در مسیر راههای تاریخی لرستان
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
معرفی بخشی از آثار و اندیشه های مرحوم مهندس سید علی علوی راد
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی ماشین در هنر آوانگارد روس بر مبنای نظریات مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آراءِ مارکس و خوانش های صورت گرفته از آن در جریان انقلاب 1917 ، در گشودن درهای هنر روسیه به سوی ماشین مؤثر بودند. ساختار هنر آوانگارد روس که همزمان با جنبش های انقلاب کمونیستی 1905 بود، از فلسفة عملی مارکس نشأت می گرفت. در همین راستا بود که مکاتبی چون فوتوریسم روسی، کانستراکتیویسم و پروداکتیویسم پاگرفتند که حضور عناصر ماشینی در وجوه مختلف آنها از ویژگی های مشترکشان است. این عناصر که به نحوی بازنمایاننده عصر سیستم های غول آسای خودکار هستند، توجه مارکس را نیز در نگارش فلسفه اجتماعی بسیار به خود معطوف داشته بود. اکنون این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان به تبیین زیبایی شناسی ماشین در هنر آوانگارد روس بر پایة آراءِ مارکس پرداخت. فرضیه غالب در این پژوهش مبتنی است بر در نظر داشتن انقلاب کمونیستی-مارکسیستی پرولتاریای روسیه به عنوان یکی از مهم ترین سرچشم ههای ورود ماشین به عرصة هنر و ظهور مؤلفه های جدید زیبایی شناسی. در این جستار با در نظر داشتن آثار هنری آوانگاردهای روس و نوشت ههای به جا مانده از آنها، روشن خواهد شد که مؤلفه های زیبایی شناسانة ماشین در هنر آوانگارد روس بر پایة نظریات مارکس مبنی بر شکست انحصار ماشین در دستان سرمایه، آگاهی پرولتاریا از وضع موجود، به چالش کشیدن طبقة حاکم، خروج پرولتاریا از حالتی منفعلانه در برابر سرمایه داری و همچنین لزوم پیشبرد جامعة کمونیستی، استوار است.