فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
63 - 74
حوزههای تخصصی:
دوزخ بنابر ادیان، جایی است در جهان دیگر که گناهکاران را در آنجا به انواع عقوبت کیفر دهند. شرح این موضوع در قرآن کریم و روایات مربوط به معراج در اندیشه های اسلامی به تفصیل آمده است و بازنمود آن را نیز می توان در نقاشی اسلامی و به ویژه در نسخ خطی مصور ایرانی مشاهده کرد. یکی از نسخ مصوری که موضوع دوزخ به صورت گسترده در آن مورد تصویرسازی قرار گرفته است نسخه ای از معراج نامه ، معروف به معراج نامه میرحیدر است که در عصر تیموری در هرات تهیه شده است. با توجه به ماهیت معنوی موضوع از یک سو و بافتار عرفانی عصر تیموری از سوی دیگر، نگارگران این نسخه در آفرینش تصاویر به دفعات از نمادهای عرفانی بهره برده اند. هدف از این مقاله دستیابی به نحوه ترجمان بصری دوزخ و روایت قرآنی آن توسط نقاشان تیموری است که شامل قرآن و احادیث است. مقاله حاضر می کوشد تا ضمن شناسایی و مطالعه نمادهای عرفانی در این نگاره ها با روش توصیفی تحلیلی به بررسی 16 نگاره دوزخی از نسخه مذکور بپردازد که به روش کتابخانه ای به دست آمده اند. در همین راستا سؤال پژوهش حاضر این است که تصویرگران تیموری معراج نامه میرحیدر از کدام نمادهای عرفانی در بیان تصویری دوزخ بهره گرفته اند؟ نتایج حاصل شده نشان می دهد که نگارگران علاوه بر مصور کردن روایت ادبی به بیان مفاهیم نمادین مورد نظر خود نیز پرداخته اند. این بیان با رویکردهای بصری متنوع در اثر دیده می شود که با نمادهای عرفانی همگام است. نمادهایی همچون آتش، تاریکی، خار، غل و زنجیر و ... در نگاره های این نسخه مشاهده می شوند. دو عنصر آتش و تاریکی که به عنوان نشانه تصویری دوزخ هستند و در تمامی نگاره ها دیده می شوند؛ آتش، که مفاهیمی همچون عشق، حرص، ریاضت، شهوت، شیطان، و... را مصداقی برای آن می دانند و تاریکی نیز سرچشمه نفس در عالم روحانی است پیوند نفس به جسم، در واقع نزولی است از عالم روشنایی به عالم ظلمانی، ظلمانی به آن جهت که از اصل خود دور شده است. این مفاهیم عرفانی در نگاره های این نسخه اشاراتی است از دیدگاه عارفانه مصور این نگاره ها، به این طریق از معنای ظاهری که بیانگر داستان است، به معنای باطنی که همان معارف آموزه های دینی است رهنمون شده اند.
نقش مفهوم حس مکان در ارتقای کیفیت حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم آنکه از چند دهه پیش با توسعه علوم محیطی، جنبه های ذهنی فضاهای معماری در محافل علمی مورد توجه قرار گرفت، بیشتر تجارب کنونی در زمینه حفاظت میراث معماری ایران گویای کم توجهی به این مقوله و توجه زیاد به کالبد و عملکرد در برنامه ریزی های مربوطه است. مفهوم حس مکان به عنوان یکی از مفاهیم علوم محیطی، متخصصان و طراحان را در شناخت ویژگی های ذهنی فضاهای طبیعی و مصنوع یاری کرده است. مقاله حاضر معتقد است جنبه های فضایی حفاظت می تواند با در نظر گرفتن مفهوم حس مکان، شناخته شده و راهکارهای عملی برای آفرینش رابطه ای همه جانبه بین فضا و انسان را پایه ریزی کند. از آنجایی که حس مکان رابطه انسان – فضا را از طریق شناساندن معانی فضا شکل می دهد، بنیان مناسبی برای شناخت معانی فضاهای میراثی و تبیین نگرشی مناسب نسبت به اقدامات حفاظتی خواهد بود. براساس این دیدگاه، فرضیه های زیر تدوین شده است : آ. حفاظت معنایی مبنای اصلی حفاظت معماری است، ب. توجه به حس مکان بخش مهمی از حفاظت معنایی است و پ. حفاظت براساس حس مکان الگوی حفاظت های کالبدی و عملکردی را تبیین می کند. بررسی نسبت بین حفاظت معماری و مفهوم حس مکان نشان می دهد که شناخت مفهوم حس مکان فضاهای میراثی سبب شناخت ساختار و کاراکتر آنها شده، حفاظت معماری را به سوی خط مشی هایی در مورد اقدامات کالبدی – عملکردی سوق می دهد که در نهایت به حفظ حس تعلق مردم نسبت به آن فضاها منجر شود. این پژوهش با اتکا به روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تفسیر و طبقه بندی آنها انجام شده است.
Mathematical and Geometric proportions Used in Tiles of the Isfahan Mosques in Safavid Era with Respect to Optimization of Construction Materials (بررسی ویژگی های حسابی و هندسی در ساختار اجرایی کاشی های مسجد خیاط ها و نیم آورد اصفهان با نگاه به بهینه سازی مصالح مصرفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری گذشته ایران بر پایه هندسه بنا شده که از ویژگی های بارز آن تزیین و نقش بندی سطوح است. معمار ایرانی همواره سعی در پرهیز از بیهودگی و بهینه سازی مصالح مورد استفاده داشته است. با شناخت و تحلیل گره های کاشی کاری از لحاظ فرم و هندسه می توان به ساختار فرمی و نحوة اجرای آنها پی برد. در این راستا، اصفهان ازجمله شهرهای ایران است که تنوع کاشی کاری ها در مساجد آن بسیار چشمگیر است. فرض بنیادین این پژوهش آن است که، روابط حسابی و هندسی، به شکل مستقیم در ویژگی های اجرایی کاشی کاری ها و صرفه جویی مصالح تأثیرگذار است. با نگاهی به تلاش های دیگر پژوهشگران مشخص شد تاکنون بیشتر به مفاهیم نمادین و شیوه های ترسیمی گره های کاشی کاری ایرانی پرداخته شده است. اکثر بررسی های انجام شده در این زمینه بر روی مسجدهای شاخص بوده است. این پژوهش بر آن است، بر روی مسجدهایی کمتر شناخته شده کار کنند.در این خصوص، دو مسجد خیاط ها و مسجد ذوالفقار نیم آورد - که در عهد حکومت صفویه بنا شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق برای نخستین بار به بررسی خصوصیات هندسی، مقدار کاشی های مصرفی و میزان نیروی کار در سطوح کاشی کاری مسجدها پرداخته است. با بررسی های کتابخانه ای، ترسیمی و تحلیلی، میزان نیروی کار و کاشی های مورد استفاده در این دو مسجد مشخص شد. این نوشتار درصدد شناخت و آشکار ساختن تسلط هنرمند و معمار ایرانی به هنر، علم حساب و هندسه است. این بناها دارای نقوش آجری و کاشی کاری متنوعی هستند.گره ها از عناصر فرمی ( مهره ها) تشکیل شده اند که هرکدام دارای ویژگی های هندسی مختص خود هستند. با بررسی تک به تک این مهره ها در زمینة گره چینی می توان نسبت های به کاررفته در آنها را تعیین کرد. با توجه به یافته های این پژوهش تأثیر اندازه و شکل بر میزان نیروی کار مصرفی و مصالح مورد استفاده به طور بارز مشخص شد. برخی از گره های پرکاربرد، در مسجد خیاط ها و ذوالفقار نیم آورد آشکار شد. همچنین می توان گامی در جهت تداوم هنر گره چینی و تزیینات کاشی کاری ایرانی برداشت.
تحلیل تأثیر اعتقادات عرفان و تصوف بر مضامین و تزیینات کتیبه های مسجد کبود تبریز
حوزههای تخصصی:
مسجدکبود تبریز از آثار متعلق به ابوالمظفرجهانشاه از دودمان ترکمانان قراقویونلوها است . این بنا در سال870 هجری قمری به کوشش و نظارت جان بیگ خاتون (زن جهانشاه) پایان پذیرفت. در این مسجد نقوش مختلفی از قبیل: نقش های گیاهی، هندسی و کتیبه ای در تزئینات کاشیکاری، مشاهده می شود. کتیبه های مسجد که عمدتاً با دو خط کوفی و ثلث کار شده اند با نگاره های اطراف خود ارتباط مستقیم داشته و به آن ها جنبه اعتدال و هماهنگ بخشیده اند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه و کشف تاثیرات عرفان و تصوف از جمله مذهب حروفیه بر انتخاب مضامین کتیبه ها و نوشته های تزئینات مسجد کبود تبریز می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و هدف از نوع کیفی می باشد. گردآوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است که در این راستا در مطالعات کتابخانه ای ابتدا اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته اند و در راستای مستند نگاری تزئینات مسجد کبود، مطالعات میدانی صورت گرفته است. در مرحله آخر براساس اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت پذیرفته است. بنا بر یافته های تحقیق مشخص گردید که: از میان رنگ ها، دو رنگ آبی لاجوردی (در زمینه کتیبه ها) و سفید (در نوشتن خط متن کتیبه) رنگ غالب در تزئینات این مسجد می باشد که به لحاظ نمادین، این دو رنگ، با عقاید عرفا ارتباط مستقیم داشته و به نوعی نمودی از اعتقادات عرفا در تزئینات این مسجد به حساب می آیند. همچنین انتخاب انواع نقش شمسه ها و ذکر کلمات قصار عرفانی به عنوان مضامین این نقوش، نشان از تاثیر عرفان و تصوف در تصویر گیری تزیینات این بنای بزرگ دوره قره قویونلوها دارد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که تحولات مذهبی سده نهم هجری قمری مانند اعتقاد حروفیان در کنار تصوف و عرفان در تصویر گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر بسزایی داشته است.
Insight into the valuable elements of Sistan local architecture in relation to climatic factors of sustainable architecture (عناصر باارزش معماری بوم ی منطقه س یس تان؛ بر مبنای مولفه های اقلیمی معماری پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بخشی از ساختار معماری بومی ایرانی در منطقه سیستان از منظر مسایل اقلیمی، تکنیک های به کار رفته در اجرای ساختمان و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی (اقلیمی) مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه در مبحث معماری پایدار، توجه به مسایل اقلیمی، زیست محیطی و معماری سبز در کنار معماری بومی و پیشین، از مهم ترین مباحث مطرح در سطح داخلی و بین المللی است. به کمک فناوری های پیشرفته در سازه و معماری به همراه مصالح نوین، از یک سو شرایط تحقق ایده ها و طرح هایی خاص برای معماران و طراحان فراهم شده و از سوی دیگر جوامع مختلف با چالش آلودگی محیط زیست و مصرف بالای انرژی بر اثر استفاده از این فناوری ها و مصالح جدید روبرو هستند. این چالش ها به همراه لزوم توجه به عناصر ارزشمند معماری بومی و سنتی ضرورت این تحقیق در خصوص بخش اقلیمی معماری پایدار را نشان می دهد. هدف تحقیق، بازشناخت عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بحث اقلیم و نحوه استفاده از این عناصر بر مبنای نظریات معماری پایدار دوران معاصر است. در پرسش اصلی این مقاله مطرح شده که چه عوامل، شرایط و ویژگی هایی در ساختار معماری اقلیمی منطقه سیستان (بومی و کهن) وجود دارد که بتوان در معماری امروز ایران و در راستای بهره گیری در مباحث طراحی اقلیمی معماری معاصر از آنها بهره گرفت؟ در این راستا روش تحقیق در دو بخش مبتنی بر نگرش توصیفی و مطالعات میدانی در بخش نخست و تطبیق نظریات مطرح شده مولفه های اقلیمی معماری پایدار با عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بخش دوم شکل گرفته است.
فرضیه این تحقیق بر این پایه است که در صورت شناخت و بهره گیری صحیح از الگوها و اصول حاکم بر معماری گذشته از دیدگاه اقلیمی و ترکیب مناسب با معماری روز می توان به معماری پایدار و در عین حال، با هویت دست یافت.
نتایج تحقیق نشان می دهد استفاده از عواملی نظیر خارخانه، دورچه، کولک، سورک و نظایر آن راهکارهای اقلیمی بسیار مناسبی هستند که در طول قرن های متمادی به عنوان مولفه هایی از اصول معماری بومی این منطقه در جهت تقابل با اقلیم سخت آن و تسهیل شرایط زندگی تعریف شده اند. از این عوامل با اندک تغییراتی می توان در ساختار معماری معاصر ضمن توجه به هویت اصیل معماری ایرانی، در جهت رسیدن به معماری پایدار مرتبط با شرایط اقلیمی استفاده کرد.
طبیعت را چگونه به شهر وارد کنیم؟ ساختاری یا سرانه ای؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
تجزیه و تحلیل موانع اجرای مدل اطلاعات ساختمان (BIM) در ساختمان های صنعتی ایران (نمونه موردی: مدارس ابتدایی شهرستان بندر انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مراحل طراحی، تولید و ساخت ساختمان های صنعتی موارد بسیاری دخیل هستند از جمله موارد غالب در این زمینه، محاسبات تأسیسات و سازه می باشد، معماری به عنوان پیوند دهنده ی این موارد در راستای تأمین نیازهای اکولوژیک، انسانی، اقتصادی، امنیتی و ... الزاماتی را پیشنهاد می دهد، استفاده از یک روش کاربردی و هدفمند که نقاط قوت خود را در سطح ساخت و طراحی این گونه ساختمان ها به منظور تأمین نیازهای فوق در جهان به اثبات رسانیده است، لازم می آید BIM، روشی کاربردی بر پایه ی اطلاعات ساختمان یکی از این روش ها می باشد که در ایران دارای شبهاتی در عدم اجرای آن در روند طراحی ساختمان های صنعتی است. پژوهش حاضر با هدف تأکید و بازشناخت موانع اجرای بیم، در جهت تأکید در برطرف نمودن آن ها از جوانب مختلف به صورت اولویت بندی، کاربردی بوده و با فرض این که با افزایش دامنه اطلاعات و همچنین پیچیدگی های آن، در طراحی ساختمان های صنعتی، ضرورت بر مدیریت یکپارچه از طریق بیم وجود دارد، به توصیف موانع اجرای این سیستم مدیریتی در پروژه های صنعتی کشور اعم از نیروگاهی و غیره پرداخته و با مخاطب قرار دادن مدیران ارشد، مشاوران و همچنین پیمانکاران، مواردی را با مشاوره متخصصان به صورت لیست ارائه نموده است و در مرحله ی دوم با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی از کارشناسان اعم از مدیران شرکت های مشاور، پیمانکاران و اساتید ؛ چهار معیار اصلی اقتصادی، پشتیبانی، فنی و مدیریتی با زیر معیارهایشان را با روش سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل نرم افزاری Expert Choice مورد بررسی قرار داده، در نهایت پشتیبانی با وزن نهایی 0/464 در رتبه ی اول تعیین شد و زیر معیار تأخیر در فرهنگ پذیرش جامعه متخصصین که ناشی از عدم بروزرسانی سریع توسط دانشگاه و پشتیبانی دولت در ورود روش های موفق در دنیا در صنعت ساختمان است را با وزن نهایی 0/265 در اولویت کلی می شمارد و عدم تخصص که از زیرمعیارهای فنی است را با وزن نهایی 0/132 در اولویت دوم بیان می نماید، بدین ترتیب اولویت توجه به رفع این نواقص و موانع را با روش فوق دارای اولویت می سازد.
چیدمان فرهنگ: این خانه ها زیر سایه نامهربانی ها هنوز نفس می کشند
حوزههای تخصصی:
سهراب شهید ثالث و ناسینما در ایران؛ مطالعه موردی : فیلم هایِ "یک اتفاقِ ساده" و "طبیعتِ بی جان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
29 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سهراب شهید ثالث، از جمله مهمترین کارگردانهایِ سینمای ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی است که توانست با آثار سینمائی خود از جمله فیلم های (یک اتفاق ساده) و (طبیعت بی جان)، جریان جدیدی را در سینمای ایران پایه گذاری کند. مؤلفه های سینمای شهید ثالث برگرفته از سینمای نامتعارفی است که می توان آن را نزدیک به تعبیر (ناسینما) از ژان فرانسوا لیوتار – فیلسوف معاصر فرانسوی- دانست. لیوتار معتقد است اگر سینما را معادلِ (نوشتن با حرکت) تعبیر کنیم، آنگاه دو دسته از حرکات یعنی (حرکتِ بیش از اندازه) و (سکونِ بیش از اندازه)، ناسینما تلقی می شود چرا که در واقع نفی کننده همه آن چیزی است که ما از قواعد قراردادی تصویر در سینما می شناسیم. این دو نوع حرکت را حتی می توان در صحنه هایِ خاصی از فیلم ها نیز بازشناسی کرد و مورد تأکید قرار داد. سینمایِ سهراب شهید ثالث، سینمائی است که با توجه به بُنیان هایِ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دهه های 40،30 و 50 خورشیدی، مسیری متفاوت با سینمای بدنه یا جریان اصلی ایران داشته و توانست با تبعیت از اصولِ ناسینمای لیوتار و قاعده (سکونِ بیش از اندازه) و (اقتصاد بی بازگشت یا لیبیدویی) در طراحی عناصر روایی و سبکی، به بیانی تازه در سینما دست یابد. هدف: معرفی سینمای شهید ثالث به عنوان جلوه ای از حضور جریان (ناسینما) در ایران. روش تحقیق: روش تحقیقِ این مقاله مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از روشِ کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه گیری: سهراب شهید ثالث با تأکید بر پردازشِ رئالیستیِ جهان زیستِ فرهنگی- ملی، مقابله با تفکرِ وارداتیِ حاصل از اقتصاد آسیب پذیر و همچنین حرکتِ متکی بر سکونِ عرفانِ ایرانی- اسلامی، ناسینمائی نوین در ایران بوجود آورد. فیلم (یک اتفاق ساده) و (طبیعتِ بی جان) که به ترتیب در سال های 1352 و 1354 خورشیدی توسط سهراب شهید ثالث تولید شده اند، نمونه هایی موفق از وجود جریانِ (ناسینما) در ایران است.
هنر گرهسازی، میراث نسلها
باهاوس، اهداف و آرمانها
حوزههای تخصصی:
معرفی کتابهایی در زمینه هنر و معماری ایرانی-اسلامی
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی تطبیقی فضای بینابین در معماری ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
در بناهای معماری فضاهای رابطی با معانی فرم ها و عملکردهای مختلف وجود دارد که باعث پیوند فضاها می شود.هرگاه چند بنا در حوزه ی دید ما قرار گیرند، روابطی بین آنها احساس می کنیم که این روابط، تنها از طریق فضاهای بینابین ایجاد می شود.توجه به فضای میانی در ایجاد روابط صحیح در فضای معماری نقش بسیار مهمی دارد. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن و شناسایی نقش فضای بینابینی در معماری، و چگونگی تاثیر آن بر الگوهای رفتاری حاکم در فضای معماری می باشد و همچنین در این پژوهش به بررسی چند نمونه بناهای خارجی و چند نمونه بنا های داخلی که قبل و بعد دوران معاصر ساخته شده اند، پرداخته شده است. در نهایت این مقاله از طریق استفاده از اسناد و مدارک و مطالعات کتابخانه ای به تحلیل و توصیف فضای بینابین پرداخته است و با ارائه راهکارهایی جهت خلق فضاهای بینابین به تبیین و شناختی از موضوع رسیده است.
مبادی سلیقه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلیقه در معماری به معنای انتخاب بنای مطلوب در شمار مباحث مهم این عرصه قرار دارد که به عوامل متفاوتی نسبت داده می شود. اما به طور معمول به دو صورت مقدماتی قابل فهم است. یکی مرتبط با مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا و دوم از منظر ادراک حسی و مرتبط با ذهنیات فرد. در معماری افزون بر این دو مورد وجه کاربردی یا زندگی در بنا و موقعیت آن در سیمای شهری نیز اهمیت بسیار دارد. نکته قابل تأمل دیگر در این مورد ترجیحات کالایی یا نقش مد در جامعه است که در هنگام انتخاب بنا نقش بسزایی دارد. از این رو با توجه به ابعاد مختلف «سلیقه»، مطالعات در زمینه ادراک حسی و پیامدهای آن در زیباشناختی، از منظر حجم بیرونی بنا و نسبت آن با هنر آغاز شد. در مباحث زیبایی و هنر، ویژگی نما مبتنی بر فرم و خصوصیات ظاهری بیرونی بنا همراه با تأثیر آن در ذهن قابل بررسی شد. سپس وجه کاربردی معماری یا زندگی و کیفیت حضور انسان در بنا مدنظر قرار گرفت. متعاقب آن جستجو در عرصه سلایق اجتماعی که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در انتخاب و در حوزه مد و گرایشات اجتماعی است جستجو شد. در نتیجه مشخص شد سلیقه در معماری از مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا آغاز می شود و در فرایند ادراک حسی و کارکرد در وجوه مختلف معماری، در پیوند باجریان های مدِ روز به انتخاب بنای مطلوب می انجامد.
رویکرد منظر در ایجاد سرزندگی خیابان ولی عصر با تأکید بر ایجاد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یان مسئله : تفکرات مدرنیستی و جزءنگر در دهه های گذشته سبب شده تا شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده و خیابان، رکن اصلی تشکیل دهنده چارچوب و ساختار اصلی فرم شهرها و مقصد و تفرجگاه مردم قبل از این دوره، به مسیری ترافیکی سرشار از دود تنزل یابد. کلانشهر تهران از این قاعده مستثنی نبوده و نگاه کالبدی و دوقطبی (دوآلیسم دکارتی) باعث عدم ایجاد حس مکان و در نتیجه عدم شکل گیری فضاهای جمعی سرزنده شده است. متاسفانه در شهرسازی امروز به مقوله مکان یا اصلا توجه نمی شود یا اگر بخواهد مد نظر قرار گیرد، تنها به مثابه ابژه ای صرف به آن نگاه می کند؛ ابژه برای سوژه ای که در مقابل آن است، نه همراه آن. هدف : مطالعه حاضر با رویکردی منظرین و راهبردی کیفی- استنتاجی و از مورد پژوهی خیابان ولی عصر با هویت تاریخی و خاطره جمعی پر رنگ در بین مردم قصد در تبیین مؤلفه های سرزندگی و رابطه آن با حس مکان در خیابان ولی عصر دارد. روش تحقیق : درگردآوری داده های پژوهش از تکنیک نقشه برداری رفتاری و پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی، معنایی و حس مکان خیابان ولی عصر و میزان سرزندگی و از فرمول آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS برای وزن دهی به مؤلفه های ایجاد سرزندگی بهره گیری شده است. در نتیجه مجموعه ای از راهبرد ها و راهکار ها در راستای احیاء منظر خیابان تاریخی – تفرجی ولی عصر در جهت افزایش سرزندگی، ایجاد و تقویت فعالیت های اجتماعی و تداوم جریان خاطرات جمعی پیشنهاد شده است.
بناهای تاریخی در پناه قانون
حوزههای تخصصی:
سنگها هم میمیرند
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۵ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
نقش طرح واره های ذهنی در تولید فضا (نقد سه گانه ی فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی تولید فضای لوفور از اثرگذارترین نظریه ها بر مطالعات فضایی بوده که به رابطه ی میان ذهنیت ساکنان شهر و فضای شهری توجه دارد. با این وجود، سه گانه ی عمل فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمودی یا تمثیلی که در آن نظریه طرح شده است، از آن جهت که چگونه دلالت های نشانه شناختی در فضا، به ایجاد معانی در ذهن می انجامد مساله ساز بوده، و از منظر علم روان شناسی شناختی دقیق نیست. هدف از این مقاله، نقد سه گانه ی لوفور و توضیح فرایندِ اندیشه و بازنمایی واقعیت در ذهن با بهره گیری از مکتب ویگوتسکی در روان شناسی شناختی و به کارگیری مدل طرح واره ی ذهنی است. با نقد نظریه ی لوفور و نشان دادن کژی های آن، نهایتاً با به کارگیری مدل طرح واره های ذهنی به این پرسش پاسخ داده می شود که فضای شهری در رابطه با آگاهی و ذهنیتِ ساکنانش چگونه تولید می شود؟ روش شناسی این مقاله برپایه ی دو رویکرد روش شناختی کلان نگاشته شده است: رویکرد سیستمی در شناخت شناسی، و ساختمند گراییِ هستی شناختی؛ با تاکید بر این موضوع که پدیده های اجتماعی و فضایی را باید در روند تکامل، تکوین و زوال شان در طول تاریخ بررسی کرد؛ که همان روش دیالکتیک است. نتیجه ی حاصل از یافته ها و بحث نشان می دهد که دلالت های نشانه شناختی در فضای زیسته نه به صورتِ شاعرانه ای که در بیان لوفور نهفته است، بلکه از طریق نقشی که مفاهیم و روابطِ میانِ آن ها در قالب طرح واره ها در روان انسان دارند برقرار می شوند. همچنین شناخت شکل گیری و دگرگونی فضا مستلزم مطالعه ی طرح واره های انسانِ قصدمندِ کنشگرِ اجتماعاً رشد کرده ای است که آگاهی اش به وساطتِ سیستم های نشانه شناختی و ابزارها شکل گرفته و البته در گذر زمان تغییر می پذیرد. از آن جا که آگاهی هر فرد متاثر از گروه اجتماعی است که فرد عضوی از آن است، در مطالعات فضاهای شهری، باید طرح واره های ذهنی گروه های اجتماعی را درباره ی فضایی معین مطالعه کرد.
مطالعات و مرمت ایوان غربی تخت سلیمان
حوزههای تخصصی: