فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
191 - 205
حوزههای تخصصی:
پیاده مداری یکی از قابلیت های شهرها و فضاهای شهری سنتی و مدرن بوده که علاوه بر ابعاد اجتماعی و ایجاد کیفیات حسی در فضاهای شهری، موجب کاهش اثرات سو زیست محیطی ناشی از زندگی ماشینی می گردند. هر چند این قابلیت پس از نفوذ و سلطه زندگی ماشینی در شهرها به دست فراموشی سپرده شد، اما در چند دهه اخیر به دلیل بروز مشکلات زیست محیطی و اجتماعی در فضاهای شهری این موضوع مجدداً به یکی از رویکردهای اصلی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی تاثیر برخی عوامل کالبدی و فعالیتی یک فضای شهری در توسعه و ارتقای سطح کیفیات حسی برای استفاده کنندگان از یک فضای پیاده مدار شهری می پردازد. به همین منظور در ابتدا با استفاده از شیوه های تحلیلی و توصیفی و با ارائه یک مدل مفهومی، برگرفته از ادبیات نظری تحقیق، چهارچوب کلی عوامل کالبدی و فعالیتی و آثار آن ها بر ایجاد کیفیت حسی محیط تبیین شده است. سپس به منظور سنجش معیارهای استخراج شده و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی، اقدام به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت برای هر یک از معیارها گردیده است. تعداد پرسشنامه ها نیز بر اساس حجم نمونه گیری با روش جدول مورگان و بر اساس مشاهدات تعداد استفاده کنندگان از فضا در یک ساعت از روز در یک مقطع خاص از فضا، تعداد کل 220 عدد در نظر گرفته شد. سپس با روش تحلیل آمار استنباطی، به تحلیل داده ها و امتیازات نمونه ها پرداخته شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS، معیارهای فعالیتی محیط با ضریب همبستگی 0/81 و معیارهای امکانات و تسهیلات محیطی با ضریب همبستگی 0/78، بیشترین تاثیر را در توسعه و ارتقای کیفیات حسی محیط را داشته اند.
سنجش میزان تأثیرگذاری معیارهای معماری میا ن افزا در طراحی فضاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء کیفی طراحی فضاهای فرهنگی با استفاده از شاخصه های معماری میان افزا برای دست یابی به راهکارهای طراحی است. بر اساس شاخصه های مؤثر در شک لگیری به متغیرهای تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی داده های حاضر به مدل سازی مفهومی حاصل از واکاوی در متغیرهای اصلی پژوهش م یپردازد. تحلیل و سنجش نمونه های موردی در حیطه پژوهش حاضر مورد جستجو و انتخاب قرارگرفت هاند و به آزمون و کمّی سازی شاخصه های منتج از مطالعات که در مدل مفهومی پژوهش ساختار یافته اند پرداخته و سرانجام به اولوی تبندی مؤلفه های موضوع از طریق کمّی سازی و امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت مورد شناسایی قرار م یگیرد. نهایتاً پس از بررسی و تحلیل به شش ملاک اصلی و سی وشش زیرشاخص دست یافته و با توجه به نتایج اولویت بندی شده، راهکارهای لازم ارائه گردیده است. بر اساس نتایج، در نظر گرفتن راهکارهای مطروحه، طراح ی همگون و پایدار، فضای شهری منسجم، هویت کالبدی و فرهنگی مستمر و بافتی زنده را در پی خواهد داشت.
بررسی چگونگی افزایش حس انسجام در افراد با توجه به رویکرد سالوتوژنیک (نمونه موردی: بافت مسکونی محله تاریخی سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
137 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به ارتقای سلامتی انسان ها نیازمند یک جنبش بین رشته ای است. از اینرو رویکرد سالوتوژنیک به مانند روشی موثر در ارتقای تندرستی بشر نقش بازی می کند. یکی از زیر شاخه های اساسی در این رویکرد حس انسجام (SoC) می باشد که آنتونووسکی آن را یک پاسخ به موقعیت های نامطلوب زندگی بیان می کند که از این رو مبنای کلی این پژوهش را تشکیل می دهد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راه حلی در طراحی به منظور افزایش حس انسجام افراد ساکن در بافت تاریخی شیراز می باشد. بدین جهت، محله سنگ سیاه در شهرستان شیراز به عنوان نمونه مورد بررسی، در نظر گرفته شده است. این پژوهش از روش ترکیبی بهره مند می باشد .از این رو ابتدا به بررسی محتواهای پیشرو با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. در بخش پیمایش، تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیله ی نرم افزار SPSS 24 و به روش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار SMART PLS 2، رابطه بین متغیرهای پنهان و متغیرهای اصلی پژوهش توسط مدل ساختاری، بررسی شده است. با انجام این پژوهش عوامل اصلی و موثر بر کیفیت زندگی(QoL) افراد و حس انسجام(SoC) در ساکنان محله سنگ سیاه، به طور قابل توجهی شناسایی و بررسی گردیده است. با توجه به نتایج، «مؤلفه معناداری» بیشترین ضریب همبستگی را در رابطه با محیط انسان ساخت و کیفیت زندگی افراد، دارا می باشد، از این رو با توجه به این تحقیق، این فاکتور به عنوان راه حلی در محله سنگ سیاه و محله های مشابه برای پیشبرد طراحی با رویکرد سالوتوژنیک در نظر گرفته می شود.
تأثیر به کارگیری حکمرانی شبکه ای، بر عناصر مدیریت بحران در بلایای طبیعی در سازمان های مرتبط با بحران استان کهگیلویه وبویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۸۸-۷۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به غیرمنتظره بودن حوادث و بلایای طبیعی درصورتی که به خوبی مدیریت نشوند ممکن است به بحران های بزرگ تری تبدیل شوند. از طرفی برای مدیریت بهتر و کنترل سریع تر حوادث و بحران ها، به همکاری گسترده سازمان های دولتی، غیردولتی و مشارکت نیروهای مردمی، در قالب حکمرانی شبکه ای نیاز دارند. هدف از این تحقیق، بررسی نظر 140 نفر از جامعه آماری منتخب تحقیق، به روش طبقه ای تصادفی نسبی شامل: مدیران و رابطین بحران دستگاه های عضو کارگروه های 14 گانه عضو ستاد مدیریت بحران، استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص تأثیر مؤلفه های حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران (پیش بینی، آماده سازی، مقابله و احیاء و بازسازی)، می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پیمایشی و از نوع همبستگی است. با توجه به پیشینه تحقیق، پس از ترسیم مدل مفهومی تحقیق، نسبت به طراحی پرسشنامه محققین ساخته اقدام شد و پس از به دست آمدن پایایی و روایی لازم، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. سپس با توجه به روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار آماری smart pls، آزمون فرضیه های تحقیق، انجام شد. پس از انجام آزمون های آماری لازم، ضمن تأیید فرضیه های تحقیق، مشخص گردید که: حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران رابطه مثبت دارد، بیشترین تأثیرگذاری حکمرانی شبکه ای به ترتیب بر عناصر مدیریت بحران شامل: پیش بینی بحران (0.78)، مقابله با بحران (0.75)، آمادگی در برابر بحران (0.74) و احیاء و بازسازی پس از بحران (0.62) بوده است، لذا ضرورت دارد که حکمرانی شبکه ای به عنوان شیوه تعاملی در حوادث و بحران ها، در مدیریت بحران های طبیعی استان کهگیلویه وبویراحمد، به ترتیب در مراحل پیش بینی بحران ها، مقابله با بحران ها، مرحله آمادگی در برابر بحران و درنهایت مرحله احیاء و بازسازی به کار گرفته شود. لذا پیشنهاد می گردد برای تحقق حکمرانی شبکه ای و بیشترین تأثیرگذاری در مدیریت بحران های طبیعی در استان کهگیلویه وبویراحمد، شبکه ای از سازمان های هماهنگ، کارا و اثربخش که از شفافیت و دموکراسی در تصمیم گیری و عمل برخوردار باشند، تشکیل گردد.
ملاحظات اخلاقی در تأمین سرپناه پس از سانحه (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آق قلا پس از سیل 1398 استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۵۶-۴۵
حوزههای تخصصی:
در طول سده های اخیر، رخداد سیلاب در سکونت گاه های انسانی یکی از معضلات مورد مواجهه مدنیت بشری بوده است؛ چراکه وقوع سیلاب موجب بروز خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری می شود. از مهم ترین اقدامات لازمه پس از جاری شدن سیل، فراهم کردن سکونت گاه های موقت و سپس خانه های دائمی برای آسیب دیدگان از این سانحه است. سوانح فی نفسه باعث ایجاد بی هنجاری می شوند. در شرایطی که هنجارهای اجتماعی دیگر توانایی تنظیم رفتارهای میان فردی را ندارند یا به طرق پیشین چندان تأثیرگذار نیستند، بررسی جنبه های اخلاقی روند تأمین سرپناه برای آسیب دیدگان مقول ه ای حائز اهمیت است. در بهار سال 1398 پس از جاری شدن سیلاب و ماندابی پس از آن در شهرستان آق قلا و روستاهای اطراف بسیاری از اهالی مجبور به تخلیه خانه های خود شدند. ازجمله دلایل وقوع این سانحه می توان به بارش شدید و کم سابقه، کم بودن شیب زمین و عدم نفوذپذیری خاک اشاره کرد. جامعه انسانی ساکن در منطقه آق قلا از خصیصه های مذهبی، قومیتی و فرهنگی متفاوتی تشکیل شده است که همین امر دشواری عمل سازمان های مسئول را در رابطه با پاسخ به سانحه دوچندان می کند. در چنین شرایطی احتمال بروز بی عدالتی، در نظر نگرفتن کرامت انسانی و درنهایت تشدید التهاب و اغتشاش حاکم بر جامعه آسیب دیده بیشتر است. رویکرد در نظر گرفته شده برای انجام این پژوهش روش کمی-کیفی و توصیفی- تحلیلی است. این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی به انجام رسیده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش بررسی مستندات موجود، کتب و مقالات، بازدید، مشاهده و عکس برداری، انجام پرسشنامه از آسیب دیدگان و مصاحبه عمیق با مردم محلی، مسئولین سازمان ها و سایر ارگان های دخیل در امر تأمین سرپناه بوده است. این پژوهش نتیجه می گیرد که با در نظر گرفتن اخلاق به عنوان بستری جهت تشخیص سره از ناسره و تدوین گزاره هایی از اصول و ارزش ها می توان به مجموعه ای از هنجارها و درنهایت بایدها و نبایدها دست پیدا کرد. با تصویب این اصول به عنوان یک پروتکل و الزام رعایت آن توسط مسئولین، امدادگران و خود آسیب دیدگان می توان از اثرات بلندمدت ناهنجاری های اخلاقی پس از سانحه کاست.
تأثیر مؤلفه های امنیت، پویایی و سرزندگی در باز زنده سازی محلات ناکارآمد شهری مورد مطالعه محله ی خاک سفید منطقه ی چهار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
فرآیند باززنده سازی بافت های فرسوده به منظور تجدید حیات، معاصرسازی و ارتقای کیفیت محیط برای رسیدن به آینده ای مطلوب و رویارویی با مسائل آتی شهرنشینی و زندگی شهری انجام می گیرد تا شهر و محله ای قابل زیستن داشته باشیم. شهر زیست پذیر، در یک تعریف ساده عبارت است از شهری که مؤلفه های ایمنی - امنیت، پویایی و سرزندگی را دارا باشد.هدف این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های امنیت - ایمنی، پویایی و سرزندگی در فرآیند باززنده سازی محلات فرسوده در محله ی خاک سفید تهران است و روش تحقیق، به لحاظ هدف، کاربردی، و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی (مشاهده ای) است. داده ها با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است که برای سنجش روایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد؛ که پایایی آن با میزان 831/0 به تأیید رسیده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که برای جمعیت 69458 نفری محله ی خاک سفید 321 پرسش نامه محاسبه و در بین ساکنان توزیع گردید. پس از استخراج و دسته بندی داده ها، در جهت اثبات فرضیات تحقیق و تحلیل ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در بخش یافته ها، مطابق جداول، متغیرهای مربوط به شاخص های مؤثر در امنیت و سرزندگی، بیش ترین میزان مقبولیت تا متوسط را به خود اختصاص داده اند. که علی رغم فرسودگی بافت محله، امنیت، پویایی و سرزندگی در محله قابل مشاهده است. می توان چنین نتیجه گرفت این مؤلفه ها، موجب پیشبرد اهداف باززنده سازی بافت های فرسوده ی محله خواهند شد.
سقاخانه اردبیل - مسجد سلیمان شاه در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
41 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مکان های آیینی ایران در اثر تغییر و تحولات سیاسی-اجتماعی، اقدامات تجددگرایانه و بازسازی های حساب نشده، دچار تحریف در بیان هویت و نیز انحراف در راستای فکری تأثیرگذارنده برای ساخت بنا شده اند. به طوری که در برخی نمونه های مطالعاتی حتی با ظهور بازتعریفی جدید، اصل موضوع دچار آلودگی مفاهیم شده و به مرور زمان آن مفاهیم تغییریافته جایگزین بنیان های اعتقادی اصیل شده اند. شهر اردبیل به لحاظ تجربه تاریخی، سیاسی و آیینی کهن نشانه هایی از این هویت های تغییریافته را به صورت نهان و آشکار در خود دارد. عبادتگاه سقاخانه در این شهر به علت هم عصری زمان احداث آن با پایه گذاری حکومت شاه اسماعیل صفوی که دوره عطف و تغییر اعتقادی در سرزمین ایران محسوب می شود و نیز به لحاظ جایگاه مکانی بنا که با مجموعه تاریخی بقعه شیخ صفی الدین هم جوار انتخاب شده، قابلیت بالقوه ای برای بررسی چگونگی احداث و مطالعه ویژگی های محیطی پیرامون بنا را داشت.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیر آیین ها و کهن الگوهای تاریخی جهت تصمیم گیری برای انتخاب موقعیت بنای عبادتگاه ها، اقدام به مطالعه موضوع کرد.روش پژوهش: رویکرد مطالعه در این پژوهش از نوع کیفی و چهارچوب آن در قالب توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و جمع آوری اطلاعات با شیوه کتابخانه ای به همراه تحقیق میدانی انجام شده است. این تحقیقات به صورت انجام مصاحبه های حضوری از افراد محلی که مطلع به تاریخ و گذشته مکان موردنظر بودند، صورت گرفت. در این پژوهش، فرضیه بر این مبنا استوار بود که انتخاب محل احداث معابد تحت تأثیرات اعتقادات کهن یعنی باورها و آیین های پیش از زرتشت که به حضور عناصر طبیعی مانند آب و درخت در جوار پرستشگاه ها تأکید و تکیه دارد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که الگوهای مفروض برای احداث بناهای عبادی در آیین مهر و آناهیتا، انطباق با معیارهای محیطی و ظاهری بنای عبادتگاه سقاخانه را داراست.
تبیین مفاهیم سازمان دهنده مسکن مطلوب در شرکت شهرهای نفتی نمونه موردی: مجموعه مسکونی نیوسایت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری مسکن در ایران در دوران معاصر در شهرک ها و شهرهای بزرگ یک مسئله چند متغیری با ابعادی متفاوت است. نیاز به حل مسئله مسکن، به شکلگیری پروژه های تجربی و طراحی و ساخت مفاهیم سازمان یافته جدید از مسکن صورت گرفته است. یکی از مناطقی که به واسطه نوپا بودن ساختار معماری و شهری نیاز به انجام تحقیقات مختلف دارد، شهر اهواز است. پژوهش حاضر قصد دارد با شناخت مولفه های مسکن مطلوب حاوی شاخصه های درونی و بیرونی در مجموعه نیوسایت به تبیین این مفاهیم بپردازد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و با تکنیکی آمیخته شامل؛ روش های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و همبستگی و علی مقایسه ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی می باشد. نوع طرح همزمان تغییرپذیر ترکیبی رویکردهای کمی و کیفی که دارای چارچوبی نظری است. در نهایت براساس مدل مفهومی، در گام اول پرسشنامه هایی با پاسخ هایی از طیف لیکرت با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 105 واحد در نیوسایت جهت تحلیل آماره های توصیفی که بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل می شوند؛ قرار می گیرد. در گام بعدی مصاحبه هایی برگرفته از سوالات پژوهش از جامعه ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند تدوین و با تحلیل آنها آماره های استنباطی استخراج می گردد. پس از معرفی نتایج دو حوزه کمی و کیفی و برای رسیدن به مولفه های مسکن مطلوب می بایست پیوندی میان عوامل انسانی (ساکنین)، عوامل کالبدی (درونی و بیرونی) و عوامل تصمیم ساز (کارشناسان) برقرار شده و راهبردهایی در سه حوزه کوتاه، میان و بلندمدت ارائه داد.
واکاوی عناصر کالبدی منطقه مرکزی فرهنگی شهری و کاربست توسعه عناصر فرهنگی شهری (نمونه موردی شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
منطقه فرهنگی شهری چه در تقویت جایگاه شهرهای فرهنگی (ارائه تصویر معتبر بین المللی و فراهم آوردن فضای مناسب برای ارتقاء رقابت پذیری شهری و استقرار فعالیت های مرتبط با این شهرها) و چه در کمک به شهرهای غیر فرهنگی در جهت حرکت به سوی جایگاه شهر فرهنگی نقش و اهمیت قابل توجهی دارند، مفهوم و گستره معنایی مرکز شهر بیشتر ناظر بر وجوه کارکردی و عملکردی آن است تا ابعاد فضایی و هندسی آن و بررسی میزان و نحوه اثرگذاری منطقه فرهنگی در توسعه شهری به لحاظ حوزه های عملکردی و فضایی. و شناسایی و تعیین کارکردهای کالبدی و نمادین در عرصه های شهری و معرفی مزیت ها و ارزش افزوده های ناشی از آن. برای رسیدن به این سوالات که شکل گیری یک منطقه مرکزی فرهنگی چگونه می تواند به توسعه شهری منجر شود؟ حوزه های عملکردی و فضایی فرهنگ در منطقه مرکزی شهری چگونه تعیین می شود؟ محدوده ( منطقه ) فرهنگی شهر شیراز با استفاده از پرسشنامه شناسایی شده در مرحله تحلیل و ارزیابی برای تحقق این منظور، از افراد جامعه مورد مطالعه مراجعه و ویژگی های مورد نظر مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفته اند. و مقاله دارای دو بعد نظری و عملی (کاربردی) می باشد و به لحاظ ماهیت تحقیق (پرداختن به مقوله فرهنگ)، از نوع روش کمی می باشد که در جای خود و به اقتضای ساختار پژوهش از روش کمی استفاده خواهد شد. و در نهایت به ذکر این مهم که در محدوده مورد بررسی فعالیتی که بتواند در طول شبانه روز شهروندان را به خود جذب کند وجود ندارد و از ساعات آخر شب به بعد تقریباً هیچ فعالیتی به غیر از عبور و مرور در این محدوده انجام نمی گردد. موانع غیر فرهنگی نیز ممکن است در محدوده فرهنگی شهر وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر نقاط شهری ایجاد کنند. این موانع باید در برنامه ریزی برای کل شهر با تأکید ویژه بر شرایط خاص محدوده فرهنگی شهر در نظر گرفته شوند.
تحلیل و ارزیابی فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان(نمونه مطالعاتی فضاهای تفریحی حاشیه زاینده رود پارک ناژوان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
272-287
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، کیفیت حضورکودکان در فضاهای تفریحی و تعاملات اجتماعی تحت تاثیر قرارگرفته و باعث حبس کودکان شهری در محیط خانه شده است. همچنین زمین های بازی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از مجتمع های زیستی و خاطرات هر کودکی، به ویژه درکلان شهرها به شمار می روند که کارشناسان بر نقش مؤثر زمین های بازی در تعلیم و تربیت و بهبود روابط اجتماعی کودکان تاکید می کنند. در این بین کودکان با صرف اوقات فراغت خود در این مکان ها توانایی های بالقوه خود را مورد شناسایی قرار داده به درک جدیدی از مفاهیم دست می یابند، توانایی حل کردن مشکلات پیش رویشان را یافته و با نقش های آینده وکنش و واکنش های اجتماعی آشنا می شوند.کودکان آینده یک جامعه را می سازند و نحوه ی سپری شدن دوران کودکی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیت شان دارد. پژوهش حاضر به منظور سنجش و ارزیابی وضعیت فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان به روش پژوهش توصیفی، تحلیلی می باشد که به صورت مطالعه اسنادی و میدانی با راهکاری ترکیبی ؛ ثبت نقاشی های کودکان، پرسشنامه کودکان و پرسشنامه والدین در پارک ناژوان انجام گرفته است. در ادامه برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شده است. نتایج نشان داده است، که در اکثر معیارها والدین کودکان اظهار رضایتمندی کمتری داشته اند. درنهایت با توجه به شاخص های شهر دوستدارکودک و تحلیل فضای تفریحی محدوده مورد مطالعه، پیشنهادها و راهکار هایی در این زمینه ارائه شده است.
بررسی تطبیقی شایستگی های حرفه ای صنایع دستی در چند کشور و تبیین وجوه مغفول آن در برنامه درسی دوره کارشناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت و لزوم توسعه صنایع دستی به عنوان یک مؤلفه فرهنگی- اقتصادی، نیاز است در تمامی ابعاد مؤثر بر آن مطالعاتی صورت گیرد و راهکاری در این خصوص تبین شود. آموزش عالی این رشته در مقطع کارشناسی از سال 1362 اقدام به جذب دانشجو کرده و تاکنون از یک برنامه درسی ثابت و با رویکردی یکسان تبعیت کرده است. از آنجایی که شایستگی ها و لزوم توجه به آنها به عنوان یک امر توسعه دهنده در برنامه های درسی ضروری است؛ باید در هر رشته ای به طور پیاپی و با توجه به شرایط موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که شایستگی های حرفه ای صنایع دستی مقطع کارشناسی ایران که در برنامه درسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، کدامند؟ این مطالعه می تواند مقدمه و راهکاری بر لزوم توجه و بازنگری برنامه درسی این رشته محسوب شود. هدف پژوهش: شناسایی وجوه مغفول شایستگی های حرفه ای در برنامه درسی دوره کارشناسی صنایع دستی ایران، هدف اصلی این مطالعه است. روش پژوهش: تحقیق پیش رو از نوع کیفی و با روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. استفاده از رویکرد تطبیقی در این پژوهش نیز، با هدفِ بررسی شایستگی های حرفه ای صنایع دستی در آموزش عالی کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس در سه بٌعد دانش، مهارت و نگرش انجام شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد که در راستای ارتقای رشته صنایع دستی در ایران علاوه بر تأکید برنامه درسی بر مهارت های فنی و دانش فرهنگی و تاریخی-که خود از اهمیت بسیاری برخوردارند- لازم است سایر شایستگی های ضروری، با رویکردهای کارآفرینی، اقتصادی و اجتماعی نیز مورد توجه جدی قرار گیرند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت های فرسوده ی شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی دولت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بافت مرکزی و قدیمی شهرها که روزگاری مهم ترین و بهترین محله های مسکونی شهرها ب وده ان د و ب ه دلی ل حض ور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادم انی ب اارزش متع ددی هس تند، در ح ال حاض ر دچ ار فرس ودگی ناکارآمدی شده است. احیای بافت های فرسوده می تواند ارزش کالبدی را ارتقا داده و رغبت شهروندان به س کونت در آن را اف زایش دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت فرسوده شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی) می باشد. در این تحقیق که به صورت پیمایشی که به عنوان شاخه ای از تحقیقات توصیفی صورت می گیرد، برای جمع آوری اطلاعات از ابزار بلوک های آماری و مقاله ها و کتب های فرسودگی که از معتبرترین ابزار گردآوری اطلاعات می باشد، استفاده گردیده است. در نتیجه با بررسی سیستم محیطی و شاخص های متناسب برای شناسایی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های برنامه ریزی (ahp) محله هایی به عنوان بافت فرسوده معرفی گردیده است. این شاخص ها اعم از ریزدانگی و ناپایداری و نفوذناپذیری در بافت های سطح شهر قائم شهر مورد پالایش و بررسی قرار گرفته و هریک معیاری برای نزدیک شدن به بافت های فرسوده شهری تلقی گردیده است که لذا با بررسی این شاخص ها بافت های فرسوده در عنوان بلوک های فرسوده شناسایی و معرفی شده اند و در نتیجه با بررسی شاخص های حمایتی برای بهسازی و نوسازی این بافت ها و پیشنهادات لازم برای برطرف کردن و جلوگیری از تولید نشدن بافت های فرسوده بیان شده است.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مساجد قرن سوم با رویکرد زمینه گرایی (مطالعه موردی: مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این پژوهش به مطالعه نقوش تزیینی مساجد موجود در قرن سوم ه. ق. در ایران و اسپانیا (مسجد عتیق در شیراز و مسجد قرطبه در کوردوبا) پرداخته می شود. این نقوش تزیینی متناسب با عقاید و باورهای مردم منطقه است که با تمامی تفاوت هایشان در گستره جهان اسلام دارای اهداف مشترک هستند و از این رهگذر سعی در انتقال مفاهیم معنوی و روحی دارند و با تبیین و تطبیق نقوش تزیینی که نمادهایی از عناصر طبیعت هستند، ریشه در هنر ایرانی-ساسانی و بیزانسی داشته و در هنر دوران اسلامی به صورت نقش مایه، تکرار شده و تداوم یافته اند. هدف پژوهش: مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا با رویکرد زمینه گرایی. روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مطالعه تزیینات مسجد عتیق شیراز و مسجد قرطبه در اسپانیا پرداخته تا موارد مشابه معرفی و نمادشناسی شود. نتیجه گیری: نقوش تزیینی در هنر اسلامی برگرفته از باورها و عقاید مردم در طی قرون و اعصار است که تداوم آن در هنر اسلامی از ایران به جهان اسلام راه یافته است. مساجد عتیق و قرطبه هیچ یک زمینه گرا نیستند، زیرا با الگوی مسجد پیامبر (مسجد شبستانی ستون دار) بنا شده اند، اما به جهت تزیینات هر دو مسجد زمینه گرا و از هنر ساسانی در ایران و بیزانس در اندلس الهام گرفته اند.
ارزیابی منظر فرهنگی با تمرکز بر میراث طبیعی با ادغام روش های DEMATEL وANP ؛ مورد پژوهی: کناره ساحلی رود کارون شهر اهواز
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
73 - 53
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مبتنی بر میراث طبیعی بر نمونه برجسته ای که دربرگیرنده ممتازترین پدیده ها، اشکال یا صورت های طبیعی و روندهای مهم جاری اکولوژیکی، تکامل بیولوژیکی و تعامل انسان با محیط طبیعی اش را به نمایش می گذارد، تکیه دارد. از این رو مسیر ساحلی رود کارون در کلاشهر اهواز در جایگاه یک میراث طبیعی غنی دربردارنده تمامی ارکان و البته پتانسیل منظر فرهنگی مطلوب می باشد که متاسفانه در دهه های اخیر مغفول مانده است. در این پژوهش با هدف دستیابی به مهمترین معیارهای مربوط به منظر فرهنگی-طبیعی به ایجاد نمودار شبکه ای روابط بین معیاری، اوزان دهی و نرمال نمودن آن ها از طریق شیوه ترکیبی تکنیک چند معیاره تصمیم گیری DEMATEL-ANP می پردازد. نتایج ابتدایی پژوهش از شیوه DEMATEL نشان می دهد، 13 مورد از 23 معیار، مهمترین معیارهای موضوع می باشند. از این میان، 8 مورد تأثیرگذار (مثبت) و 15 مورد از معیارهای تأثیرپذیر (منفی) است که 66% از خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" (2 از 3 معیار) دارای مقادیر مثبت هستند. همچنین مهمترین و تاثیرگذارترین معیار" ارزش زیستگاهی" از خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در ادامه بر اساس نتایج ANP اگر چه مهمترین معیارها مربوط به خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" بوده اما ایجاد تمایز در خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در پایان، یافته های ماتریس حد به دست آمده، رویکرد طبیعی در سه گانه (طبیعی، انسانی و انسان ساخت) در ایجاد منظر طبیعی مبتنی بر میراث طبیعی در نمونه موردی ساحلی رود کارون صحه می گذارد.
تحولات کالبدی آرامگاه امامزاده عبدالله شوشتر نمودی از معماری ایرانی در گذر از دوره سلجوقی -خوارزمشاهی به دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
171 - 187
حوزههای تخصصی:
شوشتر با دارا بودن تعداد زیادی از بناهای آرامگاهی به گنجینه ای از معماری اسلامی بدل گشته است؛ در این میان، بنای امامزاده عبدالله به دلیل دوره زمانی ساخت(دوره انتقال از دوره سلجوقی-خوارزمشاهی به دوره ایلخانی)، ساختار شکلی، نوع گنبد، سابقه تاریخی گنبد به عنوان نمونه پیشگام در معماری ایران، ویژگی های معماری، تزیینی و تنوع کتیبه ها، جایگاه ویژه ای دارد. با در نظر گرفتن موارد یاد شده که حکایت از اهمیت بنا دارد و با این فرض که معمولاً بناهای مذهبی به علت دفعات مرمت، بازسازی و گسترش ساختمانی از کالبد اولیه خود خارج می شوند؛ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی شکل گیری و نحوه گسترش آرامگاه را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده و زوایای جدیدی از نحوه شکل گیری، پلان اولیه، توسعه ساختمانی و تاریخ معماری بنا را مشخص کند. نتایج پژوهش که به روشی توصیفی-تطبیقی-تحلیلی با تکیه بر اطلاعات بدست آمده از دو مرحله مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که ساختار اولیه ی مقبره، گنبدخانه ای منفرد مربوط به دوران قبل از دوره مغول بوده است. در دوره ایلخانی آرامگاه بر حسب نیاز گسترش یافت و متأثر از شیوه ی رایج گنبدسازی این دوره، گنبدخانه ای به بنای اولیه الحاق می شود. در دوره ی صفویه با وارد شدن فضاها و عناصر معماری جدیدی چون آرامگاه بی بی گزیده خاتون و فضاهای وابسته به آن و بازسازی سردر اصلی مجموعه، کالبد بنا دچار تغییر اساسی می شود. دو مناره در زمان افشاریه به بنا الحاق گردید و در دوره ی قاجاریه با وجود عدم دخالت در کالبد اصلی، برخی کتیبه ها و تزیینات به ویژه نقوش گنبدخانه اصلی ایجاد می شوند.
شناسایی و اولویت بندی بافتهای فرسوده منطقه 17 شهر تهران با رویکرد برنامه ریزی عمرانی با مدل AHP در محیط(GIS)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
47-55
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت های شهری یکی از مهمترین مشکلات مربوط به فضای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل وتناسب در فضای شهری می شود عدم بهره مندی از نظریه های علمی رشته های مرتبط با برنامه ریزی شهری ،منجر به رکود وعدم کارایی این تخصص درمدیریت بافت های فرسوده می گردد. بافت فرسوده بدون شک یکی از مهم ترین چالش های فراروی غالب شهرها و به طور خاص کلانشهرها طی دهه های اخیر است و از دغدغه های اصلی مدیریت شهری محسوب می شود، از این رو همواره برنامه ریزان و مدیران شهری به آن توجه داشته اند، این مسئله در ایران و بطور اخص در شهر تهران در چند سال گذشته دنبال می شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده منطقه17 شهر تهران به منظور احیاء و نوسازی، با بهره گیری از روش فرایند سلسله مراتبی(AHP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) بر اساس معیارها و شاخص ها می باشد. نوع پژوهش نظری کاربردی و روش آن پیمایشی است. برای رسیدن به این هدف با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی با بکارگیری معیارهای متناسب با آن، در محیط نرم افزاریARCGIS ، بافت های فرسوده منطقه17 شهر تهران شناسایی و ارزیابی شد. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و مسئولان نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده محدوده مورد مطالعه است که به تعداد30 نفر انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، از مدل AHP استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد در منطقه مورد مطالعه وزن نهایی گزینه ها بدین صورت است که ناحیه یک با(402/0)، ناحیه دو با (351/0) و ناحیه سه با(247/0) از بیشترین امتیاز تا کمترین امتیاز برخوردار شده اند. و می توان گفت که در منطقه 17 شهرداری تهران، ناحیه یک در طرح های نوسازی و بهسازی اهمیت بیشتری یافته است و ناحیه 3 کمترین اولویت و توجه را با وجود دارا بودن پهنه های فرسوده زیاد نسبت به سایر نواحی، به خود اختصاص داده است. لذا اهمیت و توجه مسئولین شهری را طلب می کند تا با تدابیر و برنامه های پیشگیرانه لازم مانع تخریب بافت های فرسوده و یا حتی مسکونی شوند تا اینکه کمترین میزان خسارت مالی و جانی و مدیریت بحران را در سطح منطقه داشته باشیم.
ارزیابی پیامدهای مداخلات کلان مقیاس شهری در بافت تاریخی با تأکید بر اثرات اقتصادی (نمونه موردی: بافت حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد از مهم ترین عوامل مؤثر بر سرزندگی و ادامه حیات بافت های تاریخی است. کم توجهی به بافت تاریخی شهر عواقبی چون کاهش تمایل به سرمایه گذاری و فرسودگی را به دنبال دارد. نحوه مواجهه با بافت تاریخی و اجرای پروژه های شهری با اقتصاد بافت رابطه متقابل دارد و یکی از نمودهای تأثیر آن، قیمت اراضی است که نشان دهنده خصوصیاتی چون ارزش اجتماعی و اقتصادی یک بافت شهری می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی پیامدهای برنامه ریزی و طرح های شهری بر حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر تبریز به عنوان نمونه ای از بافت تاریخی، به صورت مؤکد چگونگی تأثیر اقتصادی پروژه های شهری بر این محدوده را بررسی نموده است. مجموعه صاحب الامر بخشی از ارسن صاحب آباد در هسته کهن شهر است. صاحب آباد از ارسن های مهم و ارزشمند معماری و شهرسازی ایران به لحاظ قدمت، الگو و ساختار فضایی و کالبدی می باشد که طی سیر تحولات تاریخی شهر شکل گرفته و تطور یافته و با وجود برخورداری از ارزش تاریخی به مرور زمان دچار افول شده است. در این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی استفاده شده است و داده های کمی مرتبط با قیمت اراضی شهری در محدوده مطالعاتی، در بازه زمانی سال های 1371 تا 1393 خورشیدی جمع آوری و تحلیل گردید. همچنین به صورت همزمان داده های کیفی مرتبط با مؤلفه عملکردی یعنی کاربری اراضی و فعالیت واحدهای عملکردی، داده های مرتبط با مؤلفه کالبدی فضایی و اشکال و الگوی مالکیت به عنوان یکی دیگر از نمودهای اقتصادی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد شهری و داده های تصویری همچون طرح توسعه و عمران شهر تبریز و عکس های هوایی محدوده مطالعاتی و همچنین مشاهدات و مطالعات میدانی و با استفاده از استنباط، تحلیل و تفسیر گردید. نتایج نشان می دهد که اجرای پروژه های توسعه ای کلان مقیاس در بافت تاریخی منجر به افزایش اختلاف قیمت بین املاک مسکونی و تجاری و کاهش ارزش سکونت در بافت شده است. همچنین اجرای چنین پروژه هایی در محدوده مطالعاتی، باعث از بین رفتن هم پیوندی بافت شده و عدم موفقیت آن ها در جذب سرمایه و فعالیت اقتصادی، رکود اقتصادی در بافت تاریخی را تشدید کرده است.
تحلیلی بر بازنمود سبک زندگی اسلامی- ایرانی در معماری مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: نشیمن و پذیرایی در مجتمع های مسکونی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی با دربرگرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی، اهمیت شایانی در زندگی روزمره ساکنان در عرصه معماری و مسکن دارد. مفهوم سکونت در فرهنگ اسلامی ایرانی به مثابه مکانی برای کسب آرامش- در کنار خانواده و یافتن خود فردی و جمعی با حصول ارتباط با خداوند و در زمینه طبیعت- بر اساس گزینش و انتخاب طریق جهت نیل به تعالی و اجتناب از تنزل است. مطالعه حاضر، با روش کیفی و رویکرد استقرایی انجام گرفته و جهت شکل دهی چارچوب مفهومی چگونگی بازنمود سبک زندگی اسلامی ایرانی در معماری، از نظریات اندیشمندان اسلامی استفاده شده و نظریه بوردیو به عنوان مدل تحقیق در نظر گرفته شده و در این راستا از نظریه مفهوم سازی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین منظور، سبک زندگی تعداد سی خانوار ساکن در مجتمع های نوساز مسکونی در شهر تبریز، در بخش نشیمن و پذیرایی، توسط پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، موردبررسی قرار داده شده است. یافته های تحقیق گویای عدم تطابق کامل طراحی نشیمن و پذیرایی با سبک زندگی ساکنان است و ناکارآمدی طراحی یا عدم انعطاف پذیری و تطابق تجهیز و طراحی فضا با نیاز افراد را سبب شده که به دلیل فقدان بررسی عمیق ارزش ها در بستر اجتماعی و فرهنگی این اتفاق صورت گرفته است. درصورتی که سبک زندگی ساکنان، نسبتاً مطابق با ارزش های اسلامی ایرانی در موارد تعلیم و تربیت اعضای خانواده در راستای الگوهای دینی، مدیریت بدن، کلیشه های جنسیتی است. اگرچه باورهای رایج، مشکلاتی چون تجمل گرایی را نیز ایجاد کرده است؛ و در رابطه با شکل گیری نهادها و تشکل ها و روابط همسایگی موانعی وجود دارد، ولی معماری نیز بستر حل این موانع را ایجاد نکرده است و افراد به صورت ناخودآگاه، یا با شرایط موجود کنار آمده اند و یا با ایجاد تغییرات داخلی سعی در برطرف نمودن آن کرده اند.
پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی در اندیشه های یوهانی پالاسما
حوزههای تخصصی:
امروزه در حوزه معماری، نگرش تفسیری سعی در بازنگری به تعریف مکان و ادراک جسمانی و احیای معنای مستتر در فضاهای انسان ساخت دارد. این مقاله به نقش بدن انسان در ادراک فضای خلق شده از منظر اندیشه های یوهانی پالاسما می پردازد. میزان حضور پذیری و ظرفیت و قابلیت تحرک پذیری بدن در فضای ساخته شده و نیز میزان تأثیرگذاری فضای پر و خالی بر ابعاد بدن مخاطب را می توان از ویژگی های اصلی معماری به شمار آورد. لذا ابتدا جایگاه پدیدارشناسی معماری را که به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه آگاهانه است و به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد را مورد تدقیق قرار دادیم و سپس به موضوع ادراکات چند حسی در معماری که در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند، پرداختیم. این تحقیق با تأکید بر وجه کیفی و توصیفی شناخت مکان با توجه به رویکردهای ارائه شده توسط یوهانی پالاسما و از منظر پدیدارشناسی ادراکات چند حسی در فضای زیستی انجام گرفته است.
بررسی معماری و عملکرد قلعه های دوره ساسانی با تاکید بر قلعه هزار درب آبدانان
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان با کاربرد خاک، سنگ و چوب آشنا شد، برای خود سرپناهی فراهم آورد. با شروع عصر یک جانشینی و زندگی گروهی، برخی انسان ها بر دیگران تسلط و قدرت یافتند، به همین سبب برای حفظ قدرت خود از همسایگانشان شروع به ساختن دژ و قلعه به شکل های مختلف کردند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. قلعه ها استحکامات نظامی و غیرنظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیایی طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموماً در ارتفاعات و مرزها ساخته می شدند. استان ایلام دارای آثار تاریخی فراوانی است که قلع ههای گونه ای از این آثار است و با توجّه به موقعیّت جغرافیایی تاریخی این منطقه از تنوّع بیش تری و ویژگی های معماری خاصی برخوردارند. شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهمترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تاریخی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج نشان داد قلعه هزار درب از جمله قلاع دوره ساسانی است که با توجه به نقشه و پلان آن و وجود طاق های هلالی شکل فراوان، برج های نگهبانی و راهروهای طویل در 4 طرف بنا نشان دهنده این است که این قلعه دارای کاربری نظامی بوده است. ساختار کلی سازه آن مستطیل شکل و مصالح آن قلوه سنگ و سنگ تراشیده و ملات گچ است و تزیینات آن شامل سفال های نخودی رنگ است.