ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۲۹ مورد.
۱۱۴۱.

واکاوی سرامیک های گتومونو ژاپن بر مبنای معیارهای زیبایی مینگی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سفال بومی ژاپن گتومونو مینگی هنرمردمی ژاپن معیارهای زیبایی مینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۴۴
سرامیک های «گتومونو»، همان سفالینه های دست ساز ژاپنی است که توسط سفالگرانی ناشناس ساخته می شوند و از لحاظ معیارهای زیبای شناختی «مینگی» از امتیاز ویژه ای برخوردارند. مینگی، جنبش پیشه ی هنرهای مردمی ژاپن است که، جهت حفظ آثار دستی ژاپن در مقابل تحولات مدرن ژاپنی پایه گذاری شد. مینگی، در هنر- صنعت سفال و سرامیک در دنیا بسیار شناخته شده است، اما متأسفانه در ایران، به علت کمبود پژوهش و منابع، عموماً ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی نحوه ی شکل گیری جنبش مینگی و ارتباط آن با حوزه ی سرامیک، درصدد است، معیارهای زیبایی شناختی مینگی را جهت شناسائی و ریشه یابی زیبایی های نهفته در سرامیک های گتومونو بومی و مردمی ژاپن مورد استفاده قرار دهد، و با بهره گیری از مفاهیم فلسفی و فرهنگی ژاپن، به تفسیر آن ها بپردازد. در این تحقیق، از روش توصیفی-تحلیلی جهت تبیین مطالب استفاده شده و گردآوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان داده است: سرامیک های گتومونو که با هدف کاربرد روزانه، به صورت جمعی برای گروه های مختلف مردم ساخته می شود، از دیدگاه زیبایی شناختی از سایر نمونه هایی که به صورت فردی تولید می شوند، برترند؛ چرا که از نیروی سنت بهره مندند و زیبایی شان مدیون سادگی، طبیعت گرایی، کاربردی بودن و دارا بودن قابلیت تکثیر آن هاست، که تمام این موارد در طرح، فرم، و ساخت این آثار به صورت ناخودآگاه توسط سفالگر ناشناس برمبنای اعتقادات بومی، مذهبی و ملی گرایانه چون شینتوئیزم، تائوئیزم و بودیسم، فارغ از هرگونه ادعا و با نهایت خلوص حفظ شده است.
۱۱۴۲.

مطالعه ی تطبیقی سفره آردی خراسان جنوبی و سفره بافی خراسان شمالی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیراندازها طرح سفره آردی سفره کردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۳۰۱
بافته های داری جزء اولین تولیدات بشر ابتدائی و از متنوع ترین تولیدات در حوزه طرح، نقش و مواد مصرفی در سطح کشور و بعضاً دنیا می باشد از اینجمله "سفره بافی یا سفره آردی" که جزء بافته های داری محسوب و جنبه خود مصرفی داشته و از الیاف ریسیده شده پشم شتر و یا گوسفند به صورت خودرنگ و یا رنگرزی گیاهی بر روی دارزمینی و با استفاده از نقوشی همچون بز، قوچ یا اشکال هندسی در وسط و حاشیه آن که به طور ذهنی و برگرفته از طبیعت پیرامون، در برخی از روستاهای شهرستان قاینات خراسان جنوبی و شهرهای خراسان شمالی بافته می شود که به جهت اسم و کاربرد با یکدیگر تشابه دارند. چنین به نظر می رسد تا کنون این دو دست بافته تا کنون با یکدیگر مورد تطبیق قرار نگرفته اند لذا در این تحقیق که به روش تطبیقی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد سعی در بررسی تفاوت ها و شباهت ها در این دو نوع دست بافته با توجه به هم نامی و کاربرد دارد.
۱۱۴۳.

ابوالحسن مستوفی از ورای متن و تصویر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوالحسن مستوفی غفاری آیکونوگرافی انتقادی کیفی - تطبیقی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۵۷
گرچه ابوالحسن مستوفی غفاری به عنوان اولین نقاش از سلسله نقاشان خاندان غفاری از اهمیت برخوردار است اما آنچه او را حتی از دیگر هنرمندان عرصه تصویرگری ایران متمایز و برجسته می نماید، حیات دوگانه وی از یک سو به عنوان تاریخ نگار و دبیر دربار و از سوی دیگر هنرمندی نقاش است. این مهم رویکرد نوینی را در ارتباط با تبیین شخصیت، افکار و هنر او می گشاید. از این رو در نظر است در گستره روش های نوین مطالعات کیفی  تاریخی و با به کارگیری رویکرد آیکونوگرافی از طریق مطالعه تطبیقی متن ارزشمند تاریخی برجای مانده از او (گلشن مراد) و دیگر متون مستند تاریخی به مطالعه آیکونوگرافیک آثار وی پرداخته و ضمن تبیین زوایای هنر و افکار وی، ضمن تحلیل آثار برجای مانده آراء و نظرات و تحلیل های موجود در رابطه با آثار او را محک و بازنگری کند. از این راه نشان داده شده که تا چه اندازه تعمیم دریافت های بی واسطه حسی مبتنی بر تجربه تمایزنیافته شخصی در انحراف معنای مستتر در آثار هنری می تواند گمراه کننده و نادرست باشد.
۱۱۴۴.

راهکارهای احیاء و بهینه سازی "قالی پَرو"، دستبافته ناشناخته لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی پرو صنایع دستی محلی آسیب شناسی میراث هنری احیاء هنر بومی پلدختر لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۱۴
دستبافته بومی«قالی پرو»، هنر- صنعتی خانگی است که توسط زنان روستایی منطقه پلدختر لرستان و روستای ولیعصر (عج)، از پارچه های بلااستفاده و دورریز بافته می شود و با وجود قابلیت های زیبایی شناسانه و کاربردی آن، امروزه به دلایل مختلف کم تر مورد توجه و استقبال واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف یافتن راهکارهایی جهت احیاء و بهینه سازی تولید و عرضه «قالی پرو» شکل گرفته است. از این رو لازم است در ابتدا به آسیب های موجود در مسیر تولید این دستبافته پرداخته شود تا راهکار هایی در پاسخ به سوالات تحقیق ارائه نمود که عبارت اند از: چگونه می توان قالی پرو را به عنوان یک هنر - صنعت خانگی احیاء نمود؟ و احیاء قالی پرو چه فایده ای به دنبال دارد؟ جهت دستیابی به پاسخ های مناسب، از روش زمینه محور برای تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات، به طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شدند. با تحلیل داده ها که به روش کیفی انجام شد، راهکارهای به دست آمده، به بازنگری و اصلاح در سه شاخه تولید، توزیع و مصرف، معطوف گردید. پاره ای از راهکارها عبارت اند از: معرفی و شناساندن قالی پرو در بازارها، تعریف کاربرد ها و روش های اجرایی جدید برای این دستبافته و استانداردسازی کارگاه های تولیدی آن. اصلاح موارد مذکور، ضمن حفظ میراث بومی و سنتی منطقه، زمینه ساز ایجاد اشتغال خواهد بود.
۱۱۴۵.

نشانه شناسی ارتباطات بینافرهنگی صفویان و گورکانیان با استناد بر آثار نگارگران مهاجر ایرانی در دربار گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارتباطات بینافرهنگی نشانه شناسی فرهنگی هنرمندان مهاجر نگارگری گورکانی صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۹
ایران و هند سابقه طولانی در تعاملات فرهنگی دارند، ولی مهاجرت تعداد زیادی از هنرمندان و نخبگان صفوی به دربار گورکانی در خلال قرن های دهم و یازدهم هجری، نقطه عطفی در تاریخ این ارتباطات فرهنگی به شمار می رود. اهمیت این تعاملات فرهنگی در بهره گیری از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی دربار گورکانی و انتقال کانون نوآوری های ادب فارسی از ایران صفوی به هند گورکانی به وضوح نمایان است. بر مبنای این پیشینه موجود، هدف پژوهش حاضر آن است که با واکاوی ویژگی های سبکی و عناصر بصری آثار نگارگران ایرانی در دربار گورکانی و پیگیری سیر تحول سبک و نقش مایه ها در آثار این هنرمندان و پروژه های تحت نظارتشان، به تبیین جایگاه هریک از فرهنگ های دخیل و قابل رؤیت در این آثار بپردازد. بر این اساس نمونه های پژوهش با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این رویکرد، نگارگری دربار گورکانی به عنوان «متن بینافرهنگی» و فرهنگ گورکانی به عنوان مرکز یا به عبارتی «خویشتن» در نظر گرفته شدند، درحالی که فرهنگ ایرانی و فرهنگ هندو «دیگری» محسوب گشتند. نتیجه آنکه گورکانیان با آرمانی سازی فرهنگ فارسی که در آن زمان مقبولیت و جایگاه خاصی در جهان اسلام داشت، سعی داشتند بر تمایز خود با فرهنگ دیگری هندو تأکید کنند. این فرایند به جذب کامل فرهنگ فارسی و طرد کامل دیگری هندو در نگارگری گورکانی منجر نشد تا آنجا که به رغم غلبه عناصر و ترکیب بندی های ایرانی، نگارگری گورکانی بسیار طبیعت گراتر از همتای پارسی اش می باشد. نگارگری گورکانی یک متن بینافرهنگی است که در آن فرهنگ ایرانی و به تبع آن فرهنگ مغولی (به واسطه همزادپنداری خودش با فرهنگ ایرانی) در مرکز و فرهنگ هندو در حاشیه است، ولی این متن هویتش را از جابه جایی مداوم مرزهای مرکز و حاشیه می گیرد.
۱۱۴۶.

بررسی تطبیقی آرایه های تزیینی معماری هخامنشیان و نقوش هنرهای دستی آن دوره

کلیدواژه‌ها: ویژگی های بصری نقوش تصویری هنرهای دستی معماری هخامنشیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
هنر هخامنشیان تلفیقی از هنر ملل تابعه و هنرهای بومی منطقه بوده و بخش عظیمی از آن در خدمت حکومت بوده است. نظر به اینکه در اکثر مقالات و کتب نگارش شده درباره نقوش دوره هخامنشی بیشتر به مطالعه هر نقش به طور مجزا و یا تطبیق با نقوش مشابه در سایر ملل یا ادوار پرداخته شده، این تحقیق با مورد مطالعه و تطبیق قرار دادن نقوش پُر کاربرد این دوره، با قرار دادن آنها در دو دسته نقوش متعلق به آثار معماری و نقوش متعلق به هنرهای دستی با تأکید بر آثار فلزی و مُهرها، به بررسی آنها از زاویه متفاوت پرداخته است. در این پژوهش، هدف بررسی میزان تطابق و ارتباط نقش مایه های موجود در آثار معماری تمدن هخامنشیان با آثار صنایع دستی همان دوران است و یافتن ارتباط فرمی و محتوایی بین نقوش هنرهای دستی (با تأکید بر مهرها و آثار فلزی) دوران هخامنشی با آرایه های معماری آن دوره است. تحقیق پیشِ رو از حیث روش، پژوهشی توصیفی   تطبیقی تحقیق پیش رو از حیث روش، پژوهشی توصیفی تطبیقی است و نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر آن است که نقوش شیر، گاو و گل لوتوس در حالت های مختلف و ترکیبی بیشترین کاربرد را در معماری و هنرهای دستی داشته و چگونگی اشتراکات و تفاوت ها در نقوش به کار رفته در این دو گروه آثار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجود اشتراکات و تفاوت ها در نقوش به کار رفته در این دو گروه آثار است و نشان می دهد هنر این دوره با تأثیرپذیری از عواملی نظیر قدرت حاکم، عقاید و باورها، اقلیم و حتی احساسات و ترس های حاکم بر جامعه شکل گرفته است، همچنین وجود سفارش دهنده مشترک، یعنی قدرت حاکم، برای بیشتر آثار و ارتباط بین هنرمندان معمار و هنرمندان هنرهای دستی، عامل دیگر وجود نقوش مشترک در این دوره است.
۱۱۴۷.

ریخت شناسی ظروف سفالین مأکولات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ظروف مأکولات دوپوسته یک پوسته ظرف قالبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
  بحث ریخت شناسی یکی از مباحث مهم در شناخت سفالینه های ایرانی است. برخی از تولیدات سفالین ایران از جمله ظروف مأکولات از این منظر جزء آثار شاخص ایرانی است. آثار بررسی شده در این تحقیق از تاریخ هزاره اول پیش از میلاد تا قرن یازدهم هجری را شامل می شوند. قدمت آثار دریافت شده نشان می دهد که این ظروف یکی از تولیدات کهن سفالگری ایران بوده است. منطقه شرق ایران در سده دوم هجری و کاشان و گرگان نیز در سده ششم و هفتم هجری از مهم ترین مراکز تولید بوده اند. ظروف مأکولات را می توان جزء ظروف درباری برشمرد؛ چراکه اغلب در سرای امیران دوره سلجوقی رواج داشته است. گستره جغرافیایی این ظروف شامل کشورهایی چون ایران، ترکیه، سوریه و مصر بوده است. بیشترین آثار موجود متعلق به ایران در دوره اسلامی است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که وجه تمایز ظروف سفالین مأکولات با سایر ظروف، فنون ساخت این ظروف است. این نوع سفالینه ها، به شیوه قالبی و به دو صورت یک پوسته و دوپوسته ساخته می شده است. فرم ظاهری این سفالینه ها به شکل ظروفی است با تعدادی گودی همسان که در ترکیبی متمرکز و متقارن در کنار هم قرار گرفته اند. این گودی ها معمولاً هفت تایی و به شکل مدوّر هستند. داخل این گودی ها معمولاً خوراکی هایی قرار می داده اند. در متون فارسی اغلب این ظروف با نام ظروف مأکولات و ظروف هفت سین معرفی شده اند. در متون غربی نیز اغلب با نام ظروف شیرینی خوری معرفی شده اند. تعدد نظرات در خصوص این نوع از ظروف بسیار مشهود است و گاه به سبب کاربردهایی که برای آن ارائه می شود، درست می نماید. در این پژوهش از عنوان ظروف مأکولات استفاده شده است؛ در واقع این عنوان دربردارنده مفهوم جامعی از نام های مطرح شده در منابع متعدد، به جهت کاربردی است.
۱۱۴۸.

الگوهای معراج نگاری در عصر ایلخانی و تیموری بازخوانی الگوی بصری معراج به وساطت عنصر «زمین» و «براق» با اتکا به متون معراجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معراج نگارگری ایلخانی معراج نگاری تیموری زمین براق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
«حدیث» را اگرچه می توان پایه سنت معراج نامه دانست، این سنت در متون تفسیری بارور شد و بعدتر در متون مستقل منثور و نیز مقدمه های منظوم ادامه یافت. در مقابلِ سنتِ بالنسبه روشن متون معراجیه، سرآغازِ تاریخِ نگاره های معراج معلوم نیست. آنچنان که مشهور است قدیمی ترین معراج نگاره های ایرانی اسلامی، بازمانده عصر مغول هستند؛ نیز یکی از دو نمونه سلسله نگاره ای معراج (منسوب به احمدموسی) متعلق به همین عصر دانسته می شود اما تا امروز متن قابل استناد نگارگران، به طور متقن، شناخته نشده است. شناختی که در معراج نگاره های متأخری که برای منظومه ها ساخته شده، روشن تر است. متن حاضر با فرض گرفتن ارتباط میان متون و تصاویر معراجیه ها، تلاش داشت با اتکا به روایت های مختلف معراج در هر دوره، به دسته بندی معراج نگاره های متقدم بپردازد و الگوهای بصری نگاره های معراج را تبیین کند تا پاسخی برای این پرسش که «چه ارتباطی میان الگوهای روایی و الگوهای بصری معراج وجود دارد؟» به دست دهد. در این راستا، در کنار «براق» (از اصلی ترین عناصر معراج)، از عنصر «زمین» که عنصری غیرضروری در روایت عمومی معراج می نمایاند، در مقام «راهنما» استفاده شد که به ایجاد سه الگوی بصری معراج برای نگاره های قرن هشتم و نهم انجامید؛ الگوهایی که هریک، رویکرد متفاوتی نسبت به نقش کردن عنصر زمین (خاک، ساختمان و...) اخذ کرده بودند. برای روشن تر شدن دلایل خلق این الگوهای بصری، به متون منثور معراج رجوع شد تا ضمن یافتن الگوهای روایی معراج، از شباهت های موجود در الگوهای بصری و روایی اطلاع حاصل شود. در نهایت، استناد به عنصر زمین در این دو نوع رفتار (متنی و تصویری)، توانست سه الگوی بصری معراج نگاره ها را معنادار سازد. در این سه الگو، دسته ای از نگارگران به زمین نقشی محوری در نمایش معراج بخشیده اند، دسته ای زمین را حذف کرده و در نهایت معراج نگارانی نیز اگرچه زمین یا نشانه های زمینی را تصویر کرده اند، رفتاری مغایر با نص معراج داشته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای شکل گرفته است.  
۱۱۴۹.

مطالعه و تحلیل نقوش کاشیکاری های هفت رنگ خانهٔ قاجاری عطروش در شیراز به منظور دستیابی به تنوع نقوش و اشکال مختلف هر نقش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیراز خانه قاجاری عطروش هنر قاجار کاشیکاری قاجاری نقوش کاشی هفت رنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
شیراز در دورهٔ قاجار در زمینه کاشیکاری صاحب سبک بود. حضور خانواده های هنردوست و کاشی نگاران هنرمند در دورهٔ قاجار باعث خلق کاشیکاری های زیبایی در این شهر شد و کاشی هفت رنگ به وفور در تزئین بناهای مختلف ازجمله خانه ها به کار رفت. از میان خانه های قاجاری دارای کاشیکاری در شیراز، خانهٔ عطروش نمونه های متنوع و بااهمیتی از کاشیکاری هفت رنگ دارد که برخی از آن ها در حال ازبین رفتن هستند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه و تحلیل نقوش کاشیکاری های هفت رنگ خانهٔ عطروش به منظور دستیابی به تنوع نقوش و اشکال مختلف هر نقش در دورهٔ قاجار و ارائه تصاویر خطی این نقوش برای کمک به بازآفرینی کاشیکاری های خانه است که در حال نابودی هستند. پرسش پژوهش عبارت است از این که کدام نقوش و به چه شکلی در کاشیکاری های هفت رنگ خانه عطروش به کاررفته اند؟ روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی، و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است و داده ها به روش کیفی تجزیه وتحلیل شده اند. به منظور انجام پژوهش، 10 تابلوی کاشیکاری هفت رنگ در خانهٔ عطروش بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد نقوش متنوعی مانند نقوش گیاهی، جانوری، انسانی، اسطوره ای، نظامی، نقوش بیانگر مضامین روایتی- مذهبی، روایتی- ادبی و روایتی-روزمره در کاشیکاری ها به کاررفته اند. نقوش گیاهی به صورت گل و گلدان، و درخت و نقوش انسانی در قالب شخصیت مذهبی، ادبی، روحانی، فرد عادی و شکارچی تصویر شده اند. جانوران به صورت جانوران اهلی و وحشی و پرندگان عمدتاً در ترکیب با نقوش گیاهی دیده می شوند. نقوش اسطوره ای به شکل فرشته های بالدار و شیر و خورشید هستند. نقوش بیانگرِ مضامین روایتی به صورت اشاراتی به قصص قرانی، داستان های شاهنامه و پنج گنج نظامی و یا فعالیت های روزمره هستند و نقش نظامی به شکل سرباز ترسیم شده است.
۱۱۵۰.

بررسی ویژگی های ساختاری قالی بشرویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بشرویه قالی سبک روستایی طرح و نقش شیوه بافت رنگ بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۳
بشرویه یکی از مناطق بافت قالی در استان خراسان جنوبی است. نزدیک به یک قرن است که مردم این ناحیه به بافت قالی هایی با سبک خاص خود اشتغال دارند، اما طی دهه های اخیر بر اثر عوامل مختلفی مانند تغییر سبک زندگی مردم محلی، رواج استفاده از قالی های ماشینی و بافت قالی هایی با سبک شهری (مانند نایین)، بافت این نوع قالی ها نیز به دست فراموشی سپرده شده است. از سویی دیگر قالی بشرویه همیشه با نام قالی فردوس (شهرستان همجوار بشرویه) در بازار عرضه می شده که این امر خود باعث ناشناخته ماندن این دست بافته شده است. بر این اساس بررسی و شناخت ویژگی های قالی بشرویه از نظر طرح و نقش، رنگ بندی و ویژگی های فنی آن لازم و ضروری است که از اهداف اصلی مقاله حاضر بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی و روش آن توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات میدانی صورت گرفته است. قلمرو پژوهش شامل شهر بشرویه و جامعه آماری آن شامل قالی های اصیل بشرویه و همچنین افرادی بودند که در زمینه بافت و عرضه قالی بشرویه (بافندگان، تولیدکنندگان و دلالان و واسطه های محلی) فعالیت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد قالی اصیل بشرویه از نوع قالی هایی با سبک روستایی بوده که به صورت باریک و بلند بافته می شدند. معمولاً تمام مراحل تولید اعم از تهیه مواد اولیه و ابزار، رنگرزی و چله کشی تا بافت توسط شخص بافنده صورت می گرفته است. با توجه به آنکه بافت قالی در بشرویه قدمت بسیار طولانی ندارد و از حدود سال های 1310 شمسی با رکود برک بافی در منطقه رواج پیدا کرده، طرح و نقش قالی ها نیز اقتباسی و رهاورد سایر مناطق بافت بوده است. از طرح های رایج در منطقه می توان به انواع طرح های ترنجی، ترکمنی، عربی و طرح های معروف به اِرِسک اشاره کرد. در این میان طرح های ترنجی نسبت به سایر طرح ها از فراوانی بیشتری برخوردارند.
۱۱۵۱.

مطالعه اصل ضرباهنگ در زیبایی شناسی فرش ایران، با تکیه بر فرش های منتخب موزه ای از کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش دستباف زیبایی شناسی اسلامی ضرباهنگ فرش موزه ای فرش کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۳۵
ارکان حائز اهمیت هنر ایرانی از فرهنگی دینی سرچشمه گرفته و بر اساس مطالعات انجام شده توسط بزرگان و صاحب نظران این عرصه، می توان گفت که این فرهنگ منطبق با اصول زیبایی شناسی اسلامی است. مطالعاتی که کماکان ادامه دارد و بسیاری از نظریه پردازان ایرانی و خارجی، بر این عقیده اند که فرهنگ ایرانی، اصول اسلامی را هنگامی پذیرفت که آن ها را مطابق با فرهنگ خویش دید. هنرهای ایرانی اصولاً در بسیاری از موارد، دارای مفاهیمی مشترک اند که در اکثر هنرهای ایرانی-اسلامی وجود دارد. فرشبافی که مردمی ترین و بومی ترین هنر شهری، عشایری و روستایی است، رابطه مشخصی حتی با موسیقی دارد. برای توضیح بیشتر باید یادآوری کرد اصل «ضرباهنگ» که از اصول زیبایی شناسی اسلامی است، بر «تکرار» استوار است و موسیقی نیز در ساده ترین شکل بیان، به نوعی تکرار اصوات است با حالات مختلف. آنچه در فرش ایرانی نیز حضور آشکاری دارد، تکرار نقش مایه ها با درجات گوناگون است که طرح را می سازند. توجه به این نکات در کنار هم، رغبت به یافتن قاعده تکرار را در وجود هر علاقه مندی افزایش می دهد. زیرا تلاش برای شناخت یک مفهوم هنری، همواره به معنای میل در شریک شدن دنیایی است که هنرمند می آفریند، و تحقیق حاضر نیز کوششی است برای کشف مفاهیم نمادین و البته تنها روزنه ای است به سوی افق بیکران معانی پنهان، در آثار هنری ایران. با این توصیف، می توان گفت که وجود قاعده تکرار در فرش، نشانگر آمیختگی الگوی طراحی فرش ایران با اصل ضرباهنگ است. بدیهی است که این آمیختگی در طراحی دیگر فرش های ایران و حتی خارج از مرزها، ازجمله رقبای او –صرف نظر از مسئله تقلید آنان از طراحی فرش وجود دارد؛ اما در این مقاله تنها برخی از فرش های منطقه کرمان، از منظر گفته شده مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، با عنایت به موارد ذکرشده پژوهش حاضر تلاش داشته است تا نمونه های قابل مطالعه ای از فرش کرمان را که امروزه نیز زینت بخش موزه های مختلف هستند، از منظر ضرباهنگ هنری، مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. داده های این پژوهش که بر مبنای روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی–تحلیلی بررسی گشتند، انواع ضرباهنگ را در این فرش ها، با اتکا بر نمونه های موردی معرفی کرده است. در نهایت، نیز نتایج به دست آمده نشانگر آن بودند که طراحان با درنظرگرفتن نقاط پویا و معیار تکرار، به عنوان یکی از مبناهای اصلی، نقوش را بر بستری ترسیم کرده اند که نظر مخاطب را به دنیای ژرف طبیعت معطوف می دارد و درک این ارزش های زیبایی شناسی و ازجمله اصل ضرباهنگ، در ذهن او وجود نیرویی برتر را تداعی می نماید. در نهایت اینکه تکرار و تکرار نه تنها ملال انگیز نیست بلکه همراه با دو مشخصه تقارن و تباین، در فرش و موسیقی حضور پررنگی یافته اند.
۱۱۵۲.

معرفی و طبقه بندی طرح های تراشِ آثار شیشه ای موجود در موزه قاجار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موزه قاجار تبریز تراش و تزیینات شیشه طرح تراش شیشه شیشه قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۵۱
تراش بر روی شیشه یکی از مهمترین شیوه های تزئینی شیشه است که از سدههای دور، مورد توجه هنرمندان و صنعتگران ایرانی بوده است. در دوران قاجار، با افزایش روابط ایران با کشورهای اروپایی و ورود شیشه های با کیفیت غربی با تزئینات متنوع تراش، این هنر صنعتِ کهن بار دیگر مورد توجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت و تداوم یافت؛ بطوریکه بسیاری از طرحهای رایج آن دوران در آثار هنرمندان معاصر نیز قابل مشاهده است. در موزه قاجار تبریز مجموعه ای از شیشه های وارداتی ِتجملاتی با تزئینات متنوع و ظریفِ تراش نگهداری می شود که در پژوهش حاضر موردمطالعه و بررسی قرار گرفته است. هدف پژوهش پیش رو معرفی و طبقهبندی طرحهای تراشِ شیشه های این مجموعه است. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسش بود که در تراشِ آثار موزه قاجار تبریز از چه طرحهایی بهره گرفته شده است؟ و آرایه های بصری آنها چه ویژگیهایی را دارند؟ به همین منظور، نمونه هایی از این مجموعه انتخاب و بررسی شد. نوع پژوهش بنیادی، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. نتایج بهدست آمده نشان داد که تزئینات تراشِ به کار رفته بر روی آثار این مجموعه، بسیار متنوع و ظریف بوده است. طرحهای اجرا شده بر روی آنها شامل تراشهای شستی (دایره مقعر)، شستی کشیده (بیضی کشیده)، عینکی (دایره یا بیضی شکل)، ماهیچه، گندمی، ناخنی، کنگره (دالبری) ، حصیری و همچنین شش ضلعی منتظم، گل و بوته، ستاره هشت پر و پرنده است. اگرچه به علت وارداتی بودن آثار این مجموعه، نمی توان تحلیلی قطعی از این طرحها ارائه کرد، اما پژوهش پیشرو، میتواند دیدگاه جدیدی را برای تفسیر این دسته از آثار هنر قاجار در اختیار پژوهشگران قرار دهد. طرحهای تراشِ این مجموعه تلفیقی بوده و بخش از آنها از آثار دوران اشکانی، ساسانی و همچنین از هنر ایرانی اسلامی اقتباس شده است؛ بخش دیگر نیز از سبک های هنری غربی، چون آرت نوو منبعث گشته اند. آثار مذکور، هوشیارانه توسط هنرمندان غربی طراحی و اجرا شده و آنها تلاش نموده-اند، برای موفقیت در عرصه ی رقابت و فروش در بازارهای ایران، محصولاتشان را متناسب با شرایط فرهنگی جامعه و باب سلیقه ی مردم هماهنگ سازند.
۱۱۵۳.

تأملی در مؤلفه های بصری پنج اثر گل و مرغ از استاد حاج میرزا آقا امامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گل پرنده میرزاآقاامامی گل مرغ ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی مؤلفه های بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
در دوره قاجار هنر کتاب آرایی و نگارگری افول یافت و شیوه هایی همچون نقاشی های رنگ روغن، مینایی، لاکی، در این عصر رواج پیدا کرد. ازجمله هنرهایی که در این عصر روبه رشد بود، نقاشی هایی با موضوع گل ومرغ است. اولین ذهنیتی که از با شنیدن این موضوع گل ومرغ پدیدار می شود، وجود دو عنصر بصری گل ومرغ در طبیعت است. هنرمندان در اعصار گوناگون به شیوه های مختلف از این دو عنصر بصری بهره برده اند و آثار ارزشمندی خلق کرده اند. ازجمله هنرمندان برجسته این حوزه در عصر قاجار می توان به میرزا آقا امامی اشاره کرد. میرزا آقا امامی در رشته های مختلف هنری چون گل ومرغ، تذهیب، تشعیر، جلد سوخت، طراحی فرش، نقاشی قلمدان، تزئینات درهای چوبی آثار ماندگاری آفریده است. این پژوهش در تلاش است ضمن معرفی پنج اثر از گل مرغ ایشان به بررسی تطبیقی فرم گل ها و پرندگان و ساختار بصری موجود در عناصر بصری آثار منتخب بپردازد و مؤلفه های بصری آثار مطالعاتی را مورد تفحص قرار دهد. روش این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و به شیوه کیفی انجام شده است و جمع آوری داده ها بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای استوار است. لذا این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: گل ها و پرندگان در پنج اثر منتخب مطالعاتی دارای چه شباهت و تفاوت هایی با عناصر بصری در طبیعت هستند؟ آثار گل و مرغ میرزا آقا امامی واجد چه مؤلفه های بصری هستند؟ برآیند پژوهش نشان داد، گل ومرغ های میرزا آقا امامی بیشتر متمایل به سبک طبیعت گرایانه انجام شده است یعنی مشابه عناصر طبیعی است. از گل هایی همچون شکوفه گیلاس، گل پامچال، صدبرگ، کوکب، یاسمن بهره برده است. پرندگان کبوتر و قمری و کبک نیز در آثارش قابل مشاهده هستند. آثار گل ومرغ میرزا آقا امامی به لحاظ ساختار ترکیب بندی، فرم، رنگ بسیار متمرکز بوده، پرندگان و یا گل ها نیز از ترکیب بندی مثلثی برخوردارند. تعادل، عدم قرینگی، هماهنگی، قاطعیت، یکپارچگی، تنوع، تکرار از مؤلفه های بصری این نقاشی محسوب می شود.
۱۱۵۴.

کارکرد منسوجات در بسته بندی کالاهای کوچک در عصر قاجار به روایت اسناد مکتوب و با نظر به ویژگی های کیفی طرح و نقش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منسوجات قاجار بسته بندی پارچه ای اسناد مکتوب طرح پارچه نقش پارچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۳۰۳
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دوره دیگر، کارکردی فراتر از پوشاک داشت و در بسیاری از امور ازجمله بسته بندی و نقل و انتقال کالاهای کوچک به کار می آمد. شکلی از مصرف که چگونگی آن در پژوهش های هنرهای کاربردی مورد غفلت واقع شده است. با این حساب پرسش این خواهد بود: در عصر قاجار، منسوجات در چه قالب یا قالب هایی برای بسته بندی و حمل کالاهای کوچک و روزمره به کار می آمدند و انواع مورد استفاده در این کاربرد از جهت طرح و نقش چگونه ارزیابی می شوند؟ هدف این مقاله شناسایی اقلام منسوج در بسته بندی و جابه جایی کالاهای کوچک همچون مهر، کتاب، سکه، خوراک، آینه، ساعت در مرتبه اول؛ و مُداقه در ویژگی های کیفی طرح و نقش منسوجات مورد استفاده در این اقسام؛ در مرتبه دوم است. نتیجه پژوهش با نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده به شیوه تحلیلی–تاریخی، با نظر به اسناد مکتوب مبتنی بر سنت سفرنامه نگاری و واکاوی در نمونه های تصویری مبتنی بر قطعات ملموس منسوجات نشان داد: بقچه، خُنچه پوش، کیسه پرشال، دستمال و حوله (لُنگ) از اصلی ترین انواع مورد استفاده در چنین کاربردی بودند. به سبب ابعاد کوچک چنین اقلامی در بسیاری موارد (به جز خُنچه پوش) امکان تهیه آن ها از پارچه های کهنه وجود داشت و البته در هر صورتی که بود، معمولاً با هنرهای تکمیلی به ویژه رودوزی زینت می شد. با این مصرف، از میان طرح های نُه گانه پارچه، انواع واگیره ای، افشان، قابی (خشتی/ چهارخانه)، محرمات (راه راه)، محرابی و ترنج دار با فراوانی بیشتر قابل ملاحظه است و هرچند در برخی موارد طرح های محرمات و خشتی فارغ از نقش هستند، اما در صورت کلی، صور گیاهی برای نقش اندازی در تمام طرح ها پیشی دارد و در برخی موارد به تبع تکنیک رودوزی (چشمه دوزی) با نقوش هندسی جایگزین شده است. درمجموع آنکه طرح ترنج دار به سبب هماهنگی بیشتر با محیط چهارگوش یا دایره پارچه مورد استفاده در بقچه، خُنچه پوش، کیسه پرشال، دستمال و حوله (لنگ) از رواج بیشتری برخوردار بود که در قاطبه موارد با نقوش گیاهی آرایه بندی می شد.
۱۱۵۵.

بازشناسی مهارت های آموزش برای توسعه پایدار در محتوا و شیوه آموزش عالی صنایع دستی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صنایع دستی آموزش عالی توسعه پایدار آموزش برای توسعه پایدار مهارت های پایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۵
هدف این مطالعه بازشناسی مهارت های ضروری و زیرساختی آموزش پایدار در  آموزش عالی رشته صنایع  از طریق مطابقت با  الگوی  آموزش برای توسعه پایدار است. آموزش برای توسعه پایدار  از ابزار نهادینه سازی و تسری  توسعه پایدار در جوامع شناخته شده است و  بررسی تاریخی سه دهه  گفتمان توسعه پایدار نشان می دهد، که صنایع دستی به عنوان یکی از راهکارهای برقراری پایداری به جهان معرفی شده است. مطالعه از نوع کاربردی و روش تحقیق، تحلیلی توصیفی و روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و مستند است و از طریق بازخوانی سه حوزه دانشی، نگرشی و توانشی صنایع دستی و تطبیق آن با الگوها و نمونه های موجود صورت می گیرد. یافته ها شامل سه سری مهارت های دانشی، توانشی و نگرشی است. مهارت های دانشی  شامل  بازخوانی و تجزیه و تحلیل متون محتوای آموزشی موجود صنایع دستی با رویکرد پایداری و تعمیم آن به چالش های مرتبط  در سه بُعد پایداری، مهارت های توانشی از جمله توانایی تفکر سیستمی، همکاری میان رشته ای، تفکر انتقادی و خلاق در سه بعد پایداری در صنایع دستی و نیز مهارت تغییر نگرش و باور نسبت به برتری گفتمان های رایج هنری، اجتماعی و فرهنگی در عرصه صنایع دستی و اشراف پایداری بر آنها، مهارت های ضروری و اساسی آموزش برای توسعه پایدار شناخته شده اند. نتیجه اینکه، بهره گیری از مهارت های آموزش برای توسعه پایدار در آموزش عالی صنایع دستی نه تنها توسعه اقتصادی پیشبرنده صنایع دستی را تحت تأثیر قرار می دهد و منابع اولیه و سرمایه اجتماعی و فرهنگی موجود را برای نسل های آینده حفظ خواهد کرد، بلکه در جهت شناسایی مؤلفه های آموزش پایدار در صنایع دستی نیز ضروری است و به عنوان یک الگوی متناسب و به روز در بازنگری آموزش صنایع دستی مفید واقع خواهد شد.  
۱۱۵۶.

واکاوی نقش نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی در شناخت و دسته بندی فرش های صفوی در جوامع علمی غرب (1900- 1910)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایشگاه هنر اسلامی فرش صفوی نمایشگاه پاریس 1903 نمایشگاه مونیخ 1910 نمایشگاه نیویورک 1910

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۴
 از اواخر سده نوزدهم میلادی برگزاری نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی، ازجمله فرش های شرقی در اروپا و سپس در آمریکا فراگیر شد و تداوم برگزاری آن ها در دهه نخست سده بیستم، شناختی تازه از فرش های صفوی را در جوامع علمی غرب ایجاد کرد؛ گرچه نگاه تحلیلی به فرش های صفوی از نمایشگاه های وین 1873 و 1891 آغاز شده بود، اما سه نمایشگاه پاریس 1903، مونیخ 1910 و نیویورک 1910 نقشی بزرگ در تعریف و بازنگری روش های مناسب پژوهش بر فرش های صفوی و اصلاح داده های پیشین درباره آن ها بازی کردند. هدف پژوهش، تجزیه وتحلیل نقش نمایشگا ه های نام برده، در گسترش شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب است؛ هم چنین روش هایی که فرش شناسان غربی برای گردآوری، مجموعه سازی، تاریخ گذاری، دسته بندی و نمایش فرش های صفوی به کار گرفته اند تا به شناخت دقیق تری برسند، واکاوی شده اند. سؤالات پژوهش نیز در همین راستاست: 1) نمایشگاه های نام برده چه نقشی در شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب داشته اند؟ 2) فرش شناسان غربی در این دوره، چه روش هایی را برای شناخت فرش های صفوی به کار گرفته اند؟ روش پژوهش از نظر اجرا توصیفی   تحلیلی و از نظر هدف بنیادی است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) و جامعه آماری، اسناد، عکس ها و کاتالوگ های نمایشگاه های نام برده است. روش نمونه گیری، سرشماری و تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی است. نتایج نشان می دهد که سیر گردآوری فرش های صفوی پیوند تنگاتنگی با گسترش شناخت (زیباشناسی، فنون، تاریخ و دسته بندی) آن ها در غرب داشته است. آن چه گرد آوری شده، موارد مطالعاتی را تعیین کرده و آن چه مورد مطالعه قرار گرفته، به اصلاح الگوهای گرد آوری و شناختی انجامیده است. اصلی ترین روشی که پژوهشگران در تجزیه وتحلیل فرش های صفوی به کار گرفته اند، مطالعه تطبیقی بوده است و پژوهشگران فرش هایی را که در ظاهر به گروه یا ساختاری وابسته نبوده اند، با مقایسه ای مبتنی بر همسانی های عنصری در یک ساختار نَسَبی (تبارشناختی) جای داده اند.
۱۱۵۷.

مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا (ع) در آستان قدس رضوی

کلیدواژه‌ها: علی بن موسی الرضا (ع) مهر خوشنویسی آستان قدس رضوی دوره قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۸۰
آستان علی بن موسی الرضا(ع) در میان اماکن مذهبی ایران گسترده ترین شبکه دیوانی را داشته است. در این مجموعه از مهرهایی متنوع برای اعتباربخشی اسناد و مکاتبات استفاده شده است. یشتر این مهرها، مهر اسم متولیان امور جاری در آستان مقدس رضوی بوده است. در عین حال، چندین مهر به نام علی بن موسی الرضا(ع) نیز در دسترس است که می تواند به عنوان مهر متبرک مجموعه به حساب آید. در مقاله پیشِ رو ویژگی های ظاهری و شیوه ترکیب سه نمونه از این مهرها بررسی شده است. این مهرها در دوره قاجار و در فاصله نزدیک به چهل سال (1272-1311 ه.ق) ساخته شده است. این پژوهش به شیوه تاریخی  تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای نوشته شده است. بررسی و مقایسه مهرهای مذکور نشان می دهد که سجع یا عبارت روی آن ها از لحاظ محتوایی و ساختاری نسبتاً مشابه یکدیگر انتخاب شده است. ابعاد نسبتاً بزرگ و شکل محرابی یا تا جدار مهرها نیز بر اهمیت آنها صحه می گذارد، و شأن معنوی آستان مقدس رضوی را نشان می دهد. همچنین در ترکیب این مهرها از خط نستعلیق و ثلث استفاده شده و خوشنویسی قاب اصلی آنها مبتنی بر قواعد پایه ترکیب در مهرهای متأخر اسلامی بوده است. مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا(ع) در خط و ترکیب و ویژگی های ظاهری با مهرهای حکومتی سلاطین قاجار قابل تطبیق و مقایسه است.
۱۱۵۸.

شیوه نامۀ ارائۀ شاخصی کمّی برای تبیین پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصۀ معماری در نگاره های شاهنامۀ شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر صفوی نگارگری مکتب تبریز دوم شاهنامه شاه طهماسبی تصویر پیکر انسان تصویر معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۳۳
نسخه شکوهمند شاهنامه شاه طهماسبی در مکتب تبریز دوم صفوی (907 تا 938 ق) کتابت و مصورسازی شده است. بنا بر تحقیقات نگارندگان از میان 258 نگاره موجود در آن، 74 نگاره شامل تصویر بناهایی هستند که با درجات متفاوتی از جزئیات، عرصه زیست و تعامل انواع گوناگونی از پیکره ها را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش ارائه روشی برای کمّی کردنِ مقدار پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصه معماری به لحاظ فرمی در این نسخه بوده است؛ به این منظور پس از وضوح بخشیدن به مفهوم «پیچیدگی»، عوامل موثر بر آن شامل تعداد و تنوع پیکره ها از منظر جنسیت و سن، تعداد اجزاء و مساحت عرصه معماری و ارتباط و تعامل آنها با پیکره ها در نظر گرفته شدند و تابع مبیّن شاخص «پیچیدگی» بر اساس آنها ارائه شد. محاسبه مقدار شاخص در نگاره های این نسخه نشان می دهد که نگاره «کابوس ضحاک» دارای بیشترین مقدار پیچیدگی معادل 392، نگاره «خان هفتم اسفندیار» دارای کمترین مقدار پیچیدگی معادل 66، و شاخص پیچیدگی 74 درصد از نگاره های این نسخه مقداری بین 124 تا 266 است. به دنبال رویکردهایی که تا کنون در جهت شناخت هنر نگارگری وجود داشته است، این شیوه نامه راهکاری نوین برای بررسی نگاره ها از جنبه های فرمی و ساختاری را پیش می نهد. با ارائه چنین شاخص هایی می توان نسبت به ارزیابی و دسته بندی نگاره ها از جنبه های گوناگون اقدام نمود، راه حلی مناسب برای انتخاب، مطالعه، و همچنین قیاس آنها با نگاره هایی از دیگر نسخه ها در اختیار داشت و به شناخت بهتری از این میراث گران بها دست یافت. این پژوهش از منظر ماهیت داده ها از نوع کمّی و به لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است.
۱۱۵۹.

واکاوی بن مایه مهر در طرح «حوض و جامِک» و نقش «زایش» قالی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی ایلام طرح «حوض و جامک» نقش «زایش» مهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۵
نقوش و طرح های قالی ایلام مانند سایر نمودهای فرهنگی بنیان های شکل دهنده بسیاری دارد. از آن میان مؤلفه های تاریخی، مذهبی، فرهنگی و طبیعی در شکل دهی روبنای هنر زیرساخت هایی اثرگذارند. تعداد زیادی تپه باستانی و اثر تاریخی در ایلام منبع الهام و ایده برای نقوش قالی لحاظ می شود. بن مایه های مربوط به «مهر» در نقوش ایرانی فراوان و قابل ریشه یابی است. بسیاری از نقوش و نمادها به طور صریح و ضمنی با «مهر» در ارتباط هستند. درک و تشخیص نمود مهر در طرح حوض و جامک و نقش زایش قالی ایلام در گام نخست و مطالعه جلوه های مهر در طرح و نقش یادشده، مسئله اصلی پژوهش است. پژوهش حاضر بر آن است واکاوی بن مایه «مهر» به عنوان یکی از مبانی نظری نقوش قالی ایلام و کشف مبانی نظری یکی از نقوش اصیل و طرحی از قالی ایلام مورد مداقه قرار دهد. تحقیق پیش رو از نوع کیفی بوده و یافته ها حاصل مطالعات کتابخانه ای و پویش میدانی است. مصاحبه با بافندگان بومی ایلام بخشی از اطلاعات را در اختیار قرار داده است. داده ها با رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش اسطوره سنجی مطالعه شده است. اسطوره سنجی مسیر تشخیص مضامین و بن مایه ها از یک سو و مطابقت داده ها با مصادیق دیگر در فضای فرهنگی ایلام را از سویی دیگر هموار نمود. طرح لچک و ترنج با نام محلی «حوضی» بیشترین فراوانی را در میان طرح های قالی ایلام داشت. در این بین طرح «حوض و جامِک» از شاخه های طرح حوضی به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. از میان نقوش نیز نقش «زایش» موجود در حاشیه طرح «لچک و ترنج» مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان از آن داشت که بن مایه «مهر» شاکله و ساختار طرح «حوض و جامک» و نقش «زایش» قالی ایلام را شکل داده است. چهار گونه تحلیل از نقش «زایش» انجام شد که تمامی موارد بر حضور ضمنی بن مایه «مهر» دلالت دارند. باوجود تنوع محورهای چهارگانه تحلیل، «زایش یا زایمان زن» یا «زن در حالت زایمان»، «دختر بافنده روستایی»، «نقش دوسکومی یا دوستکامی» و «تجلی بوته سه شاخه» بن مایه «مهر» تکرار الگویی کهن درخور توجه است. درک استمرار حیات اسطوره در قالی ایلام از نتایج اصلی مقاله است. دگردیسی و استحاله در اسطوره روی داده است اما اعتقاد به مفهوم مبنا یعنی برکت و زایش همچنان در اعتقادات مردم جای دارد. ابتدا نمونه ها از میان قالی های قدیمی و اصیل ایلام انتخاب  شد و سپس تحلیل ها صورت گرفت.
۱۱۶۰.

مقایسه تطبیقی فرم شناسی و نمادشناسی نقوش پرنده بر روی سفال های پیش از تاریخ و سفال های دوره اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال های ایران نقوش پرنده سفال های پیش از تاریخ سفال های اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۴۱۲
  سفال پدیده ای فرهنگی است و نقش آن به عنوان بیانی نمادین و تمثیلی، وسیله ای برای انتقال اندیشه و اعتقادات بوده است. پرنده از جمله موجوداتی است که به علت حضور تنگاتنگ در زندگی انسان ها و مجاور بودن زیستگاه آن با زیستگاه انسان، نقش آن همواره توسط انسان ها ترسیم شده است. در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی نقوش و مضامین پرندگان دوره پیش از تاریخ و همین طور پرندگان دوره اسلامی در ایران پرداخته شود. پرسش این است که نقوش پرندگان در دوره های پیش از تاریخ و همین طور در دوره اسلامی چه اعتقادات، مضامینی و باورهایی را بیان می دارند و آیا این مضامین در این دوره ها یکسان بوده است یا خیر؟ همچنین سعی بر این است که وجوه اشتراک و افتراق در طراحی فرم، نمادپردازی و انتقال پیام نقوش پرندگان در این ادوار بررسی گردد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام و اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که نقوش پرندگان در سفال های پیش از تاریخ فقط جنبه نمادین و تزیینی نداشته، بلکه بازتابی از اعتقادات معنوی و یاری جستن از نیروهای ماورایی پرنده در طبیعت بوده است؛ اما سفال های دوره اسلامی بیشتر نشان از نمادین بودن این نقوش دارد و جنبه تزیین در آن بسیار پررنگ است. در دوران پیش از تاریخ باآنکه هنرمند نقوش را به حالت طبیعی نزدیک ساخته است، آن ها بسیار انتزاعی اند و در نقوش اسلامی، هنرمندان این دوره کوشیده اند که عالم خیال را در آفرینش نقوش خویش به کار گیرند، به طوری که حتی طرح ترکیبی پرنده و انسان نیز به چشم می خورد. در کنار تضادها، اشتراکاتی نیز دیده می شود؛ از جمله اینکه این سفال ها به عنوان بستری برای ثبت اعتقادات روزمره برگزیده شده اند. در واقع کاربست باورهای بنیادین، در ظروف عامیانه قابل مشاهده است و در هر دوره، نقوش پرنده حامل پیام های نمادین و اعتقادی بوده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان