این مقاله به مقایسه تطبیقی دو اثر نمایشی تعزیه امام حسین ع و فیلم مصایب مسیح( مل گیبسون) می پردازد هر چند که این دو اثر به لحاظ نوع ابزار نمایشی و حتی پیشینه هنری و دینی و اجتماعی تفاوت های قابل توجهی دارند اما در بسیاری موارد مشابهت هایی میان آنها دیده میشود که در دیگر آثار نمایشی که طبق زندگی حضرت مسیح ع ساخته شده اند و جود ندارد این مقاله در تلاش برای نشان دادن این شباهت ها ابتدا به شباهت های کلی تر می پردازد که از آن جمله می توان به شرح مصایب در این دو اثر دلیل و انگیزه مبارزه و شهادت این دو شخصیت اهمیت خون در این دو روایت خیانت یاران و تنها ماندن اشاره کرد که هر یک از این موارد در هر دو اثر بررسی شده اند سپس مقاله به شباهت های جزیی تر مانند شخصیت های مشابه و اتفاقات مشابه در این دو اثر می پردازد برای مثال شخصیت حضرت مریم‘ حضرت زهرا س‘ حضرت زینب س‘ پلاتیس سردار رومی‘ و حر از دیدگاه مقایسه ای بررسی میشوند. همچنین حوادثی مانند دریده شدن لباس بر پیکر این دو شخصیت‘ تیره شدن زمین و آسمان در هر دو روایت و دیگر شباهت های جزیی مورد توجه قرار میگرند. در واقع این مقاله می کوشد با مقایسه این آثار و درک شباهت هایی میان این گونه آثار که از وقایع دینی سرچشمه می گیرند توجه خواننده را به اصلی مشترک در ادیان مختلف و روایت مختلفی که ریشه دینی دارند جلب کند.
از زمان پیدایش گونه تئاتری دفاع مقدس بر اساس مضامین مرتبط با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بسیاری از مخاطبین این تئاتر و از جمله هنرمندان و صاحب نظران تئاتر دفاع مقدس را در مجموعه نمایش های مذهبی طبقه بندی کرده اند. این طبقه بندی هر چند عمومیت داشته و داردامااز چندان مبنایی علمی برخوردار نیست. بررسی ویژگی های اصلی نمایش مذهبی از جمله مضامین شخصیت ها نمادگرایی کمیت و کیفیت مخاطب مشارکت تماشاگر در اجرا و مکان اجرای نمایش نشان می دهد که نئاتر دفاع مقدس با نمایش های مذهبی تفاوتی قابل تامل دارد. با توجه به پاره ای مشابهت ها بین نمایش های مذهبی و تئاتر دفاع مقدس و با توجه به این نکته اساسی که فضای کلی تئاتر دفاع مقدس به مبانی عقیدتی و مذهبی جامعه مرتبط است شاید بتوان با استفاده از ویژگی های نمایش مذهبی در این تئاتر راهی برای عمومیت بخشی به تئاتر دفاع مقدس پایداری و توسعه آن یافت.
نوشتار حاضر تلخیصی است از سه فصل کتاب فهم متن نمایشنامه از راجر گروس ، استاد نمایش در دانشگاه آرکانزاس و سرگروه کارشناسی ارشد نمایشنامهنویسی . گروس بیش از 32 سال از عمر خود را صرف پژوهشی سختکوشانه کرد ــ پژوهشی دربارة قالبهای کلام منظوم در آثار شکسپیر و مطالباتی که از اجراکننده دارند . یافتههای او در کارگردانی 38 اجرایش از آثار شکسپیر به محک خورده است . او هشت سال مدیر هنری جشنوارة شکسپیر در کالیفرنیا بود و سی سال به آموزش شیوة بازیگری در آثار شکسپیر اشتغال داشت . در سالهای اخیر ، نگارش کتاب جدید خود را ، به کلام در آوردن شعر شکسپیر ، به اتمام رسانده که ظاهراً هنوز چاپ نشده است . گروس آهنگساز نیز هست و تا کنون پارتیتور 23 اپرای شکسپیری را تصنیف کرده است . کتاب او اساساً به هنر مشکل فهم نمایشنامه میپردازد و نشان میدهد که چگونه میتوان به مهارت مشکلزای خواندن متن نایل شد . اهداف او عبارت است از: تجهیز ما به ابزارهایی که با آنها بتوانیم با متن سروکار داشته باشیم؛ عرضة معیارهایی برای دستیابی به آنچه باید دربارة متن ، پیش از آنکه مدعی فهم آن شویم بدانیم؛ طرح مجموعهای از پرسشها ، که برنامهای مفید برای مطالعة متن است؛ هوشیار کردن ما دربارة دامهایی که در راه خواندن متن وجود دارد .
در این مقاله ، که ترجمة فصل «شخصیت» از کتاب تئاتر به منزلة نظام نشانهای است ، ابتدا مفهوم شخصیت و ، سپس ، نقش آن در درام کلاسیک و متن نمایشی بورژوایی و متن رادیکال بررسی شده است . پس از آن نیز ، به این موضوعات پرداخته شده است: کارکردهای شخصیت؛ نسبتِ شخصیت با زمینه؛ کارکردهای شخصیت در حکم قراردادهای روایتی؛ نسبت بازیگر و شخصیت؛ شخصیت و روانشناسی .