فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
ایران و ایرانی در سفرنامه ی ابن بطوطه و اولیای چلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هویت ایرانی به منظور ریشه یابی هویت امروزی ضروری است. هویت پدیده ای موقعیت مند است که در طول زمان ساخته شده، با عناصر خاص خود پایا یا دگرگون می شود. بازنمایی هویت را از متون گوناگون ادبی، فلسفی، تاریخی، سفرنامه نویسی و غیره می توان به دست آورد. در این مقاله برآنیم تا تأثیر زمان و مکان راوی و گرایش های سیاسی، سرزمینی، ف رهنگی و اعتقادی سفرنامه نویس را در ارتباط با مفهوم ایران و ایرانی تبیین کنیم. به این منظور، دو سفرنامه ی مهم جهان اسلام، یعنی رحله ی ابن بطوطه و سیاحت نامه ی اولیای چلبی را برگزیدیم. روحیه ی ماجراجویی ابن بطوطه سبب شد تا زاویه ی دید او از شریعت مداری به تصوف محوری تغییر یابد و زاویه ی دید سیال پیدا کند، به گونه ای که ایران و ایرانی را نتواند خوب درک کند؛ اما چلبی با مأموریت جهان گردانه ی خود، نگرش متصلبانه و متعصبانه درقبال غیرخودی ها اتخاذ کرد و شناخت خوبی از هویت خود و دیگری به دست داد.
تفکیک قوا در اندیشه های ثقه الاسلام تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک قوا یکی از دستاوردهای فکری متفکران عهد روشنگری نظیر مونتسکیو بود که در قانون اساسی فرانسه لحاظ شد.با صدور انقلاب فرانسه به دیگر نقاط گیتی، متفکران ایرانی نیز از دستاوردهای فکری فرانسوی ها تاثیر پذیرفتند.یکی از این دستاوردهای فکری که در واکنش به تجمع قدرت در یک نهاد و جلوگیری از استبداد طرح ریزی شده بود،تفکیک قوا بود که با توجه به ساختار قدرت در ایران، مورد توجه ویژه ایرانیان قرار گرفت.تا پیش از انقلاب مشروطه و شروع اصلاحات در ایران، مراجع متعددی برای وضع اجرای قانون وجود داشت و امور قضایی را چند نهاد اجرا می کردند.اما با ورود اندیشه دموکراسی و به تبع آن، تفکیک قوا، متفکران ایران بر نوسازی نهاد سیاسی تأکید کردند و تلاش هایی برای تفکیک قوه های مقننه، مجریه و قضاییه از یکدیگر انجام دادند.یکی از متفکران روحانی عصر مشروطه، ثقه الاسلام تبریزی بود که این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر اسناد و نامه های به دست آمده از او، به بررسی تفکیک قوا در اندیشه های سیاسی این روحانی مشروطه خواه بپردازد.
حزین لاهیجی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربارة محمدعلی حزین لاهیجی و آثارش پژوهش هایی صورت گرفته است. اما، هنوز جای تحقیق درباره زوایای ناشناخته حیات وی وجود دارد. در مقالة حاضر به مسایلی چون چگونگی اوضاع زمانة او، وضع اجتماعی و اقتصادیش، تأثیر آن بر زندگانی و مهاجرتش، و نیز افکارش دربارة هند (1180- 1146 ق) پرداخته شده است. یافته های اساسی این تحقیق که به روش تاریخی صورت گرفته است، مدلل می دارد که حزین از چهره های فرهنگی عصر خود بوده که به دلیل تغییر شرایط سیاسی ایران، ناچار به ترک آن جا و عزیمت به هند شده است. وی از جمله پیشگامان منتقدین اوضاع ایران و هند عصر خود است و نگاهی ستایش آمیز به فرنگ دارد.
مهرنرسه
حوزههای تخصصی:
مهرنرسه، وُزُرگ فَرمَذار (: وزیر اعظم) شاهنشاهی ساسانی در دوره پادشاهی چندین شاه از جمله یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ پ.م)، بهرام پنجم (۳۹-۴۲۱ پ.م)، یزدگرد دوم (۵۷-۴۳۹ پ.م) و پیروز (۸۴-۴۵۹) بوده است. مهرنرسه در سده چهارم پیش از میلاد در قریه اَبرُوان در روستای دشت بارین در اردشیر خوره در جنوب پارس به دنیا آمد. او نیز همچون اردشیر بابکان، بنیان گذار دودمان ساسانیان، نسب خود را به ویشتاسب، شاه کیانیان می رساند؛ با این تفاوت برجسته که به کی اشک، شاه اشکانی نیز به عنوان بخشی از دودمان خود اشاره می کند. در منابع عربی، نام پدرش «برازه» ذکرشده که احتمالاً مالک سرزمینی بوده که مهرنرسه و دیگر فرزندانش در آن زاده شده و می زیستند. مهرنرسه توانسته بود بلندپایه ترین مقام در سلسله مراتب اداری شاهنشاهی ساسانی در سده پنجم میلادی، یعنی مقام وزرگ فرمذار را به دست آورد. در متن فارسی میانه سورِ سُخن در دربار شاهی، رتبه و جایگاه وزرگ فرمذار، فقط از شاهنشاه و شاهزاده ولیعهد پایین تر است، در حالی که سپاهبد (:فرمانده ارشد نظامی)، شهردادور (:قاضی شاهی)، مغان اندرزبد (:رئیس شورای روحانیون زرتشتی)، هزاربد (:فرمانده هزار سرباز) و درو ن یاز (:برگزارکننده مراسم درون)، همگی در مرتبه پایین تری از وی قرار دارند. هنگامی که بهرام پنجم (بهرام گور) در شرق ایران درگیر جنگ بود، مهرنرسه را به نیابت از خود گماشت و وی با عنوان وزرگ فرمذار، عهده دار کارهای شاهنشاهی شد. با این همه، او نخستین کسی نبود که به چنین جایگاهی گماشته می شد. از جمله کسانی که پیش از او چنین عنوانی داشتند، اَبَرسام بود. در دوره اردشیر یکم از وی به عنوان وزرگ فرمذار یاد شده است که به نظر می رسد بی مورد باشد. اما به احتمال زیاد، خسرو یزدگرد که در هنگام پادشاهی یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ میلادی) در شورای کلیسایی ۴۱۰ از او یادشده، وجود داشته اند. جایگاه و سِمت وزیر، از اوایل سده سوم میلادی در سنگ نوشته های شاپور یکم بر کعبه زرتشت و نقش رستم در فارس ظاهر شده است.
مدحت پاشا و نوگرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدحت پاشا یکی از رجال سیاسی برجسته عثمانی در قرن نوزدهم میلادی است. از او با عنوان پدر مشروطه اول و واضع قانون اساسی 1876 م. یاد می کنند در این مقاله با استفاد از نظریه پخش هاگراستراند بازتاب عمل و اندیشه او در نزد دولتمردان و روشنفکران ایرانی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتیجه حاصله این است که عمل و اندیشه مدحت پاشا اگرچه مورد توجه رجال سیاسی و روشنفکران ایرانی بوده اما به سبب وجود موانع ساختاری در حکوم ایران هیچ نتوانست مبنای تغییر و دگرگونی های اساسی در فضای سیاسی ایران بشود با این وجودو اقدامات مدحت پاشا همواره مورد توجه دولتمردان اصلاح طلب و یا محافظه کار قاجاری بوده و به صورت جدی اخبار او پی گیری می شد
بر هم کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.
خاندان معزی و گسترش اسلام در شبه قاره هند
حوزههای تخصصی:
اسلام در هند ابتدا به صورت روش های غیرنظامی و به وسیله ی تاجران و بازرگانانی که ما بین شبه قاره هند و شبه جزیره عربستان در رفت وآمد بودند، به صورت مسالمت آمیز اما محدود گسترش یافت. اما گسترش و نشر فرقه های اسلامی به خصوص فقه حنفی که با یورش سلطان محمود به هندوستان آغاز گشته بود، در دوران جانشینان این سلسله یعنی غوریان نیز در این منطقه ادامه یافت و در زمان قدرت گیری سلاطین دهلی من جمله شاهان معزی، سلاطین خلجی، تغلغیه، سلسله ی سادات، لودی و سوری تثبیت گردید. این سلسله های مسلمان که بعد از سلطان معزالدین غوری در شمال هندوستان قدرت را در دست گرفتند، همیشه روابط خود را با خلفای عباسی حفظ کرده و حتی پس از کشته شدن معتصم آخرین خلیفه ی عباسی تا مدت ها نام وی را بر سکه هایشان ضرب می نمودند، و این گونه تمایل خود را برای منطبق شدن با دنیای اسلام نشان می دادند.
مطهری و مفاهیم تاریخی در قلمرو فلسفه علم تاریخ
حوزههای تخصصی:
پرداختن به فلسفه تاریخ و نیز برانگیختن صاحبان علم و خرد به تفکر درباره تاریخ، از دغدغه های استاد مطهری بود. وی در حوزه مسائل معرفت شناسی تاریخی مباحث گسترده ای دارد و درباره فلسفه علم تاریخ و به ویژه تعریف ها و مفاهیم تاریخی نیز صاحب آرای گوناگونی است. این پژوهش می کوشد با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و از راه مراجعه مستقیم به آثار مطهری، به معرفی، نقد و بررسی آرای او در این زمینه بپردازد. براساس دستاوردهای این تحقیق، به دلیل اتکای مطهری بر چند مبنای متفاوت معرفتی، مباحث او در حوزه فلسفه تاریخ، حاوی تناقض ها و نارسایی هایی است. شاید علت اصلی این امر، فقدان تخصّص تاریخی او، به ویژه در حوزه فلسفه علم تاریخ باشد؛ عرصه ای که به علت کثرت مشغله های فکری مطهری؛ زمینه لازم برای ورود او به آن فراهم نیامد. به علاوه، خاستگاه این علم غرب است و در روزگار او بسیاری از آثار مربوط به آن، به زبان فارسی ترجمه نشده بود. اما به علت اشراف مطهری به نظرگاه های اسلام و تسلط او بر فلسفه اسلامی، آرای او در حوزه فلسفه نظری تاریخ از استحکام، قوت و جذابیت فراوان برخوردار است.
شکل گیری مقام شیخ الشیوخی و کارکردهای آن در عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت گیری سلجوقیان و گسترش قلمرو آ ن ها در ایران، عراق و شام با فعالیت های پر دامنه ی مبلغان، داعیان و هواداران فاطمیان مستقر در مصر مصادف شد که اساس خلافت عباسی و حکومت سنی سلجوقی را تهدید می کرد. به دلیل اعتقاد غالب صوفیه در مخالفت با اسماعیلیه، حمایت همه جانبه ی سلجوقیان از صوفیان و پشتیبانی متقابل ایشان از حکومت سلجوقی و نقشی که صوفیه می توانست در مقابله با اسماعیلیان ایفا کند، خلافت عباسی برای همکاری با سلاجقه، مقامی رسمی برای صوفیه در بغداد، مرکز خلافت عباسی، ایجاد کرد. شیخ الشیوخ را خلیفه تعیین می کرد و تا اواخر قرن ششم ه.ق به مرشد رباط شیخ الشیوخ بغداد این مقام اعطا می شد. این مقام جایگاهی والا در خلافت عباسی داشت و به عنوان مقامی رسمی، در جریانات و رویدادهای سیاسی این عصر نقش آفرینی می کرد.
جایگاه جابر بن حیان در اندیشه کراوس و سزگین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعبدالله جابر بن حیان بن عبدالله کوفی (200 103 ق / 815 721 م)، دانشمند بزرگ شیمی در جهان تشیع و شخصیتی مورد بحث و جدل و موجد آرا و عقاید متفاوت و متعارض نزد شرق شناسان، ازجمله مهم ترین شخصیت ها در تاریخ علوم اسلامی می باشد. دو تن از شرق پژوهان که درباره وی تحقیق بسیاری داشته و نظریات متفاوت ارائه داده اند، پاول کراوس و فؤاد سزگین می باشند. این مقاله درصدد بررسی نظرات این دو و دلایل آن درباره جابر می باشد؛ به این منظور ابتدا به معرفی جابر پرداخته، سپس به دیدگاه های کراوس و سزگین درباره او می پردازد.
آرای تربیتی ابوالحسن قابسی درآمدی بر مبانی فکری و زمینه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن عَلی قابِسی (متوفی ۴۰۳ق/۱۰۱۲م)، فقیه مالکی مذهب در افریقیه و صاحب کتابی در تعلیم و تربیت اسلامی موسوم به الرِساله المُفَصَله لاحوال المُتِعَلِّمین و احکام المُعَلِّمین و المُتِعَلِّمین است که محتوا و برنامه آموزشی اهل سنت در آن منطقه دست کم تا سده نهم هجری بر اساس آراء مطرح شده در این اثر بوده است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی زمینه ها و عوامل اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بر آراء فقهی- کلامی و تربیتی قابسی، خطوط اصلی مطرح در الرساله المفصلهرا به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، اندیشه های قابسی و محتوای اثر وی بیش از هر چیز متأثر از تکاپوهای سیاسی - فرهنگی فاطمیان و بنی زیری و واکنشی به فعالیت آنها بوده است.
ملاحظاتی در باب تاریخ نگاری و تاریخ نگری ابوحنیفه دینوری در اخبار الطوال
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به بررسی ویژگی های تاریخ نگاری و تاریخ نگری (بینش تاریخی)دینوری پرداخته شده است . نگارنده بر آن است تا از منظر جامعه شناسی تاریخی، تاریخ نگری مؤلف را مورد بحث قرار دهد. نظریه ی مطرح شده در این مقاله چنین است که: دینوری به عناصر اساسی تحول جوامع یعنی تغییرات اجتماعی و انقلاب توجه داشته،گر چه عمدتاً به مقوله ی تغییرات اجتماعی پرداخته است ولی به نظر می رسد دینوری، کتاب اخبارالطوال را با هدف نشان دادن عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی تألیف کرد؛ اگرچه دینوری به چنین عامل مؤثر در تغییر توجه داشته؛ اما تأکید اصلی او بر قیام ها و شورش ها (جنبش های اجتماعی) به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی مبین این مطلب است. با درک بینش تاریخی دینوری می توان به انتقادات مطرح شده درباره ی کتاب اخبارالطوال پاسخ داد.
ریشه یابی دلایل اصلاحات اقتصادی نصربن سیار در خراسان و علل ناکامی اصلاحات او
حوزههای تخصصی:
در اواخر حاکمیت امویان، منطقه خراسان شاهد بروز قیام های مخالفان، علیه حکومت اموی بود. مخالفان از ظرفیت نارضایتی های مردم خراسان که نشأت گرفته از سیاست های اقتصادی حکمرانان عرب خراسان بود استفاده کرده و با تبلیغات و فعالیت های خود، پایه های رژیم را سست کرده بودند. بنابراین خلیفه سیّاس اموی، یعنی هشام بن عبدالملک، برای جلوگیری از سقوط حکومت یکی از افراد عاقل و وفادار به حاکمیت خویش، یعنی نصربن سیار، را به حکمرانی خراسان انتخاب کرد. نصر با آگاهی از عمق بحران های خراسان و برای جلوگیری از خطر سقوط حاکمیت امویان که خود وی نیز یکی از اجزاء آن بود دست به اصلاحات اقتصادی در منطقه زد؛ اما اصلاحات او به علل مختلف با ناکامی مواجه شد. اکنون برغم مطرح بودن سوالات گوناگون، در این مقاله دست کم به دو پرسش اساسی توجه خواهیم کرد: نخست اینکه کم وکیف سیاست های اقتصادی کلان اموی ها، در آن مقطع چه بود و چگونه اجرا شد که سبب نارضایتی گسترده مردم آن منطقه بود و به تبع آن، بستر و زمینه قیام ها و شورش ها را فراهم آورد. دوم اینکه علل ناکامی اصلاحات نصربن سیار چه بود که باوجود تلاش های فراوان او منجر به شکست شد. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، درباره شخصیت نصربن سیار کنکاش می کنیم و به سؤالات مذکور نیز پاسخ در خور توجهی می دهیم.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
شریعت و حکومت از دیدگاه مسکویه رازی
حوزههای تخصصی:
قرن چهارم هجری هم زمان با رنسانس اسلامی و ظهور دانشمندان پرشمار در عرصه های مختلف علمی است. مسکویه رازی دانشمند ایرانی دربار آل بویه یکی از آن هاست که از جایگاه خاصی برخوردار است. شهرت عمده مسکویه تعالیم اخلاقی وی است که در بیشتر آثارش خصوصاً تذهیب الاخلاق نمود یافته است. با این حال مسکویه به بحث در مورد سیاست و ماهیت آن نیز پرداخته است، به طوری که او را در میان عالمان بزرگ سیاست هم جای داده اند. در این حوزه نیز دیدگاه وی نسبت به دو نهاد دین و دولت و مناسبات میان آن ها قابل توجه است. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی مناسبات دین و دولت از دیدگاه مسکویه رازی بپردازد. یافته های اساسی پژوهش حاکی از آن است که مسکویه با وجود این که در قسمت هایی از آثار خویش، دریافتی عقلانی از سیاست ارائه می دهد اما به دلیل غلبه بینش دینی و اخلاقی در وی، پای بند به شریعت است. مسکویه پیوند محکمی میان شریعت و حکومت برقرار می سازد و تعالی و تباهی هر یک از آن دو را موجب تعالی و تباهی دیگری می داند.
روش شناسی تاریخی علّامه طباطبائی در «تفسیر المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبائی در تفسیر خود، از تاریخ بهره برده و قبول تحریف عهدین، ایشان را از مراجعه به عهدین بازنداشته است. بهره گیری از تواتر تاریخی، نقل مطالب تاریخی عهدین در تفسیر، برای تأیید یافته های تفسیری یا برای مقایسه بین گزارش ها و یا برای نقد و رد آنها روش متداول علّامه است. بررسی رویکرد تاریخی مؤلف «المیزان» در دو حوزة گزارش های تاریخی در قالب اخبار آحاد و متواترهای تاریخی دو حوزة کاملاً مستقل است. بهره گیری علّامه طباطبائی از تواتر در تفسیر، نوع رویکرد ایشان در مواجهه با گزارش های تاریخی(اخبار آحاد) و نقد متنی گزارش های تاریخی سه بخش مستقل این مقاله است. آنچه در مجموع، در روش تاریخی مرحوم علّامه مشهود است این است که ایشان توانسته ارزش و جایگاه تاریخ در تفسیر را از نوعی انزوای تفسیری بیرون آورد و رویکرد حاکم بر تفسیر یعنی تاریخ گریزی را به سمت اعتدال پیش برد.
ماجرای شیخ خزعل
بررسی نقش بشیر بن سعد و پسرش نعمان در حوادث صدر اسلام
حوزههای تخصصی:
با پذیرش اسلام توسط اوس و خزرج و مهاجرت پیامبر اسلام(ص) به یثرب، این شهر به مدینه النّبی و مردم آن به انصار معروف شدند. انصار در وقایع قبل و بعد از رحلت پیامبر(ص) مواضع تقریباً مشخّصی در قبال تحوّلات جهان اسلام داشتند. در دوره ی پیامبر(ص) تابع ایشان بودند و در دوره ی پس از پیامبر(ص) نیز، چه در سقیفه و چه در جنگ های ردّه و فتوحات حاضر بوده و در کنار مهاجران، از تصمیم گیرندگان و مجریان اصلی این حوادث محسوب می شدند. در این میان بعضاً افرادی از انصار نیز پیدا می شدند که خلاف میل عمومی آنها حرکت کرده و مواضع متفاوتی از سایر انصار در پیش می گرفتند. در این نوشتار سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اوّل، مواضع متفاوت دو تن از انصار؛ بشیر بن سعد و پسرش نعمان در مخالفت با میل عمومی این گروه، مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. نتایج حاصله خصوصاً در مورد نعمان بن بشیر، گرایش به امویان و مخالفت با علویان را نشان می دهد.