چکیده: دوران قاجار و به ویژه عصر ناصری تحولات بسیاری را به خود دید که از آن ها به عنوان نشانه های دوران مدرن یاد می کنند. این دوره را هنر عکاسی با زبان و حضور خود، به خوبی معرفی می کند. اما این هنر، خود چگونه شکل گرفت؟ و چگونه در حیطه تجسمی زبان مسلط شد؟ مطالعه تاریخ قاجار و تأمل در عکس های این دوران و مقایسه آن ها با آثار نقاشی همزمان و تعمق در آثار مکتوب مرتبط، روش روشنگری است که بخش های تاریکی از این دوره تاریخی را روشن می سازد. شکل گیری عکاسی در دهه1250قمریآغاز شد؛و با سلطنت ناصرالدین شاهرونق گرفت.در دربار و سلطنت وی از طرفی عنوان جدید «عکاس باشی» در کنار عنوان «نقاش باشی» قرار گرفت؛و از طرف دیگر عکاسی به عنوان برنامه درسیبه دارالفنون اضافه شد؛ و نیز اولین عکاسخانه همایونی ایجاد و عکاسخانه ای برای استفاده عمومتأسیس گردید، همچنین اولین رساله در خصوص عکاسی نوشته شد.رونق فعالیت عکاسان در دوران پادشاهان بعدی نیز ادامه یافت. باحمایتدربار عکاسی زبان هنری مسلط شد؛ در چنین شرایطی نقاشی از هنر عکاسی تأثیر بسیار گرفت.نقاشان از عکاسی و عکس برای آفرینش نقاشی های خود بهره می بردند و بدین ترتیب در ضبط کوچکترین جزئیات میان دوربین عکاسی که بیننده را به حیرت وامی داشت و نقاشان مسابقه ای آغاز شد. به دنبال آن در اولین مراکز آموزش نقاشی، اصول و قواعد نقاشی واقع نما آموزش داده می شد و شاگردان از تصاویر استادان رنسانس اروپا، آثار لیتوگرافی و آثار عکاسی کپی می کردند؛ رویکردی کهکمال الملک در آن نقش کلیدی داشت.از آن پس چنین تصور شد که نقاشی خوب باید همچون عکس باشد. تصوری که سال های متمادی در ایران باقی ماند.
آیین هندو در بطن فرهنگ و تمدن هند، آکنده از اشاره ها و تعبیرهای عرفانی و حکیمانه است؛ شیوا به همراه برهما و ویشنو، «تثلیث» هندویسم را تشکیل می دهند. بیان نمادین در رقص های آیینی، یکی از مهم ترین شاخه های هنری است که می تواند به مثابه مطالعاتی جامعه شناختی، دینی، عرفانی و اعتقادی و به طور کلی تحت عنوان مطالعات فرهنگی، خصوصیات زیباشناختی و محتوایی آثار هنری را پژوهش و بررسی کند. رقص های آیینی یکی از جذاب ترین حوزه هایی است که علاوه بر جنبه های زیباشناختی در فرم های حرکتی، دارای مفاهیم و معانی عرفانی، دینی و روایی است و در توالی زمان و مکان تحقق پیدا می کند. رقص های آیینی در تمدن های مختلف بر اساس محتوای معرفتی و عرفانی یا روایی (اساطیری، تاریخی و...) شکل گرفته اند که در بعضی موارد، مضمون هایی مشابه با یکدیگر دارند. هنر در فرهنگ های سنتی و دینی، بستر مناسبی برای تجلی مضامین عرفانی، معنوی و روایی است؛ بنابراین می توان از طریق پژوهش در این نوع آثار هنری، علاوه بر کشف معانی نمادین، محتوای رمزی اشاره های حرکتی آن ها را نیز دریافت. «ناتاراجا» یا رقص شیوا یکی از مضمون های باشکوه در اسطوره شناسی هندو است؛ منبع الهام بخش هنرمندان و نمادی از عبادت برای مردم و حامل بسیاری از معانی، پیام ها و استعاره هاست. حالت رقص شیوا موضوع کار بسیاری از مجسمه های مفرغین هنرمندان سده های دهم و دوازدهم میلادی قرار گرفت. این مجسمه ها، نماد شناخته شده و محبوب هندو، به عنوان نمادی از فرهنگ هند استفاده می شوند. این مقاله به توصیف، تحلیل و بررسی جلوه های نمادین رقص شیوا، ارتباط بین ویژگی های نمادین شیوا و اسطوره های هندی پرداخته است.
مارک روتکو نقاش متولد روسیه (1970-1930) یکی زا سردمدران جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی به شمار می آید. او از مشهورترین چهره های مدرسه ی هنری نیویورک و نیز یکی از موجدین سبک نقاشی میدان رنگ است...
با انتشارات کتاب های چاپ سنگی در دوران قاجار زندگی دوباره مصور سازی کتب ایرانی آغاز گردید. علی رغم این که مصور سازی کتاب های چاپ سنگی از نظر کیفیت تفاوت های قابل توجهی بانگارگری قدیم ایران داشت اما با ادامه یافتن برخی سنت های کتاب آرایی و تاثیرپذیرفتن از هنر عامیانه و تاثیر متقابل بر آن برخی سنت های کتاب آرایی ایران در شکل و محتوایی متفاوت مجدداً احیا شد. هدف مقاله حاضر معرفی ویژگیهای ساختاری کتاب های چاپ سنگی مصور است و در این راستا با ارائه تاریخچه کوتاهی از صنعت چاپ و معرفی انواع مضامین کتب چاپ سنگی به بررسی فضای تصویری این نوع کتب می پردازد.خصوصیات و جلوه های تصویری این نسخ اغلب ساختاری و احد را دنبال می کند.این ساختار تصویری که ریشه هایش گاه به دوران کهن باز می گردد در مواقعی به مدد هنرهای عامیانه ای چون عیدی سازی و خیالی نگاری ارزش های تازه ای را در مصور سازی ارائه می دهد. یک بررسی کوتاه و اجمالی نشان می دهد که ساختار کتاب آرایی درکتب چاپ سنگی مبتنی بر حرکت های سنتی کتاب سازی ایرانی است و نحوه استفاده از عناصر بصری و سایر اصول از همان مبانی هنری دوره های قبل نظیر استفاده از سطر جدول کشی کتابت و تصویر پیروی می کند.
فیلم های سینمایی متأثر از شرایط اجتماعی در هر جامعه است. از آنجایی که میان هستی مستمر جامعه و این حقیقت که پاره ای از مردم قدرت و امتیازاتی بیش از دیگران دارند، یک ارتباط ضروری وجود دارد؛ می توان تفاوت در نقش و پایگاه اجتماعی شخصیت های اول فیلم های سینمایی را نیز موازی با اجتماع واقعی تلقی کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی این تفاوت ها در طول دهه هفتاد است. به دلیل آنکه جنبش دوم خرداد در این دهه روی داده است، طبیعی به نظر می رسد که میان پایگاه و نقش اجتماعی شخصیت های فیلم ها در نیمه اول و دوم دهه هفتاد نیز تفاوت وجود داشته باشد. برای اجرای این پژوهش 47 فیلم به روش نمونه گیری سیستماتیک از میان کل جامعه آماری گزینش شدند و تحلیل محتوای کمی به عنوان روش شایع بررسی فیلم ها، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در فیلم های سینمایی، پایگاه اجتماعی مردان بالاتر از پایگاه اجتماعی زنان بازنمایی شده است. ولی با توجه به تغییراتی که در موقعیت زنان در جامعه روی داده، این تفاوت در فیلم های نیمه دوم دهه هفتاد معنادار نیست . همچنین از میزان نقش های خانوادگیِ زن و مرد در نیمه دوم کاسته شده و بر میزان نقش های شغلی،جنسیتی و شهروندی آنها افزوده شده است.
لانگ (1965-1895) به عنوان یکی از عکاسانی که در تاریخ آمریکا تأثیری فراوان داشته، نقش بسزایی دارد. او برای عکسهای تأثیرگذاری که از دوران بحران اقتصادی آمریکا که برای سازمان (Farm Security Administion) FSA در سالهای 39-1935 گرفته بود ، ارزش و احترام فراوانی قائل است . از جمله تأثیرات این عکسها تأثیر روی رماننویس معروف ،جان اشتاین بک در رمان معروف «خوشههای خشم» است. یکی از عکسهای معروف او عکس Migrant mother است. مادری 32 ساله دارای هفت فرزند گرسنه ، کالیفرنیایی تبار اصیلی که در اردوگاه نخودچینان واقع در Nipomo در کالیفرنیا ساکن است...
سفالگری یکی از دیرینه ترین هنرهایی است که تجلی گاه باورها ، اساطیر جهان بینی تمدن های بشری به شمار می آید ، و نقوشی که بر سفال نقش می بندد معرف میراثی است که در آن بستر به وجود آمده است . هنر سفالگری در طی نخستین سده های اسلامی غنا و ارزشی بیش از پیش یافت و به تدریج نقش مایه های جاندار را از ایران کهن به ایران نوین و مسلمان آورده و آن ها را با یکدیگر درآمیخت . در این میان ، حمایت حکومت های اسلامی و زمینه ای که آن ها برای هنرمندان فراهم می کردند ، تاثیر بسزایی در رونق و شکوفایی آن داشت ...
نقد تکوینی"" مبتنی بر مطالعة فرآیند شکل گیری آثار بر اساس ""پیشامتن""ها یعنی بقایای مادی برجامانده از طرح ریزی های اولیه منتهی به شکل نهایی آثار است. این شیوة نقد که در دهة 70 قرن بیستم م و ابتدا در ادبیات پدید آمد و به تدریج در هنرهای دیگر، مانند نقاشی نیز به کار گرفته شد، امروزه در محافل هنری و مجامع علمی، علاقمندان فراوانی یافته و درحال پیشرفت است، اما هنوز درعرصة عکاسی به کاربرده نشده است. گاه در نقد و بررسی عکس ها، مواجه با نوعی از شرح مراحل تولید عکس ها و یا مسائل پیرامونی خلق آنها هستیم، اما این گزارش ها، مبتنی بر اصول و روش نقد تکوینی نبوده و اهداف آن را محقق نمی سازند. در این مقاله، ابتدا پیدایش و روش نقد تکوینی و عناصر مربوط به آن، مانند پیرامتن، پیش متن و پیشامتن، بصورت اجمالی معرفی شده است. پس از آن با نگاه به تجارب منتقدان تکوینی در عرصه های دیگر و بررسی فرآیند های خلق عملی عکس، عنصر محوری نقد تکونی یعنی پیشامتن، در عکاسی، تعریف شده و امکان و شیوة کاربرد نقد تکوینی در عکاسی مورد بحث قرار گرفته است. در پایان نیز به عنوان مثال، عکس ""پسرک با نارنجک دستی اسباب بازی"" اثر دایان آربُس، تحلیل شده است